قدرت چین به دلیل جوال بودن اقتصاد آن در سطح جهان است نه جمعیت و نظامی گری. سقوط شوروی به خاطر اقتصاد بود گرچه هم جمعیت قابل ملاحظه ای داشت هم در نظامی گری و برخی حیطه های علمی و فنی پیش آهنگ بود. هر مولفه دیگر قدرت مثل تحول علمی و فنی و نظامی در سایه قدرت اقتصادی است که عملی می شود و پایدار می ماند.
این مقدمه را عرض کردم برای اشاره به ماجرا جویی خطرناک جمهوری آذربایجان. خلاصه مطلب این است که ترکیه با ارمنستان مذاکره کرده که یک کریدور در خاک خود و در مرز ایران برای جمهوری آذربایجان باز کند به سمت نخجوان و از آنجا به سمت ترکیه. این کار گلوی حمل نقل بین المللی ایران به طرف شمال و اروپا را در چنگال جمهوری آذربایجان قرار می دهد.
اگر زمینه این تحرک را نگاه کنیم چند مورد قابل ملاحظه است. اولاً در جنگ قره باغ ایران به نفع جمهوری آذربایجان وارد مناقشه شد این امر اعتماد دیرپای ارمنستان به ایران را منتفی کرد. اما ترکیه پشت متحد خود ایستاد و نشان داد در روابط خود پایدار و قابل اعتماد است. این شیوه های متفاوت سبب شکست ارمنستان شد. نکته مهمتر انگیزه های اقتصادی است که دولت ترکیه به ارمنستان می دهد، در حالی که اقتصاد ضعیف شده و در حال ضعیفتر شدن ما قول اقتصادی معتبر و و پایداری نمی تواند ارائه کند.
این عقد نطفه اش بسته شده متاسفانه به احتمال قوی این کریدور باز خواهد شد، بستگی به انگیزه و برنامه زمانی ترکیه دارد. تجمع نیرو در مرز هم نمی تواند مانع آن شود، به دلائل معلوم. و باز شدن آن گذر گاه هم یک گرفتاری بلند مدت برای ایران خواهد بود. یک بار دیگر یاد آور این روال پر خون دل باشیم، هزینه کردن اقتصاد برای هر نوع هدف دیگر در ساختار قدرت.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست