در اینکه صادرکنندگان باید ارز صادراتی را برگردانند، شکی نیست و از نظر قانونی باید این کار را انجام بدهند. ظاهراً بانک مرکزی بهجد بهدنبال افرادی است که ارز خود را برنگرداندهاند. موضوع برنگرداندن ارز صادراتی ازسوی صادرکنندگان، دلایل متعددی دارد. دلیل نخست بحث زمانبر بودن صادرات کالا و بازگشت ارز است.
دلیل دوم محدود کردن دامنه و حاشیه سود صادرکنندگان است. ما نباید قاعدهای بگذاریم که مثلاً صادرکننده، کالایی را با قیمت بالا تولید و صادر کند، سپس ارز حاصل از صادرات آن کالا را با نرخ نیمایی بفروشد. این کار دامنه و حاشیه سود صادرکننده را محدود میکند و کاهش میدهد.
لازم است ذکر شود یکسری بحثهای ریشهای در حوزه اقتصادی وجود دارد؛ ازجمله این مطلب که تعیین دستوری بسیاری از مولفههای اقتصادی حتی اگر قانونی شود، بعداً ضمانت اجرا ندارد چون آن فعالیت اقتصادی درواقع از اقتصادی بودن خارج میشود و بهعبارتی آن فعالیت اقتصادی صرفه ندارد. در حال حاضر که نرخ ارز نیمایی به نرخ بازار آزاد نزدیکتر شده، تمایل به بازگشت و ارائه ارز به سامانه نیما بیشتر شده است. یکی از دلایل افت قیمت ارز هم همین بحث است؛ نزدیکی این دو نرخ بههم. ما باید به سمتی برویم که اقتصادمان را بر مبنای دستور، بخشنامه و قانون اداره نکنیم. اقتصاد را به سمتی ببریم که بازار، قیمتها را تنظیم کند. این تنظیم نرخ میتواند در مورد ارز و کالا باشد. با بخشنامه و دستور نمیتوان نرخ کالاها و ارز را تعیین کرد، بلکه عرضه و تقاضاست که نرخ ارز را تعیین میکند. هر آنچه براساس قیمت بازار ما مبادله، معاوضه و معامله شود قابلیت تداوم دارد؛ ولی اگر دستوری باشد عملاً شاید در بازهای با فشار انجام شود؛ ولی تداوم نخواهد داشت.
دلیل سوم برای این موضوع که چرا ارز صادراتی به کشور برنگشته، این است که صادرکننده کالای خود را بهصورت اقساطی فروخته و هنوز پولش را وصول نکرده است.
دلیل چهارم این است که گاهی صادرکنندگان کالا را امانی میدهند یا مشکل وصول پول دارند چون با توجه به اینکه ما تحریم هستیم، نمیتوانیم بسیاری از ترنهای (turn) فروش را رعایت کنیم و در قالب السی بفروشیم.
دلیل پنجم این است که صادرکننده کالا را به صورت اعتباری فروخته؛ ولی نتوانسته است پولش را بگیرد و طرف خارجی پول کالا را نداده است. در این موارد پول صادرکننده سوخته است و از طرفی او تعهد دارد که به دولت ارز بدهد. ما اگر بتوانیم در قالب السی بفروشیم، بانکها با هم طرف حساب میشوند. زمانی که تحریم هستیم این بحثها وجود دارد.
دلیل ششم به قیمتهای پایه صادراتی ما برمیگردد. بهعبارت دیگر قیمت پایه صادراتی بالا در نظر گرفته میشود. مثلاً من بهعنوان صادرکننده کالایی را 100 دلار فروختهام؛ اما دولت میگوید بابت این کالا باید 120 دلار ارز به من بدهی. منِ صادرکننده، دلار حاصل از صادرات کالای خود را به دولت دادهام؛ ولی باز به دولت از منظر ارزی بدهکار شدهام. مجموعهای از این عوامل، بدهی ارزی را شکل میدهد.
دلیل هفتم این است که یکسری معاملات بهصورت ریالی انجام میشود. مثلاً صادرات به افغانستان و عراق بهصورت ریالی است. صادرکننده کالای خود را با ریال فروخته است؛ ولی به دولت تعهد ارزی دارد. باید توجه کنیم که صادرکننده در قبال کالای خود ارز نگرفته، بلکه ریال گرفته است.
مجموعهای از این عوامل، این بحث را تشکیل میدهد؛ اما یکسری از افراد قطعاً تخلف کردهاند. ما نباید بستر این کار را فراهم کنیم که این اتفاقات رخ بدهد. ارز چند نرخی بستر این کار است. درواقع علت را باید شناسایی کرد، درپی آن معلول خود از بین خواهد رفت. اگر افراد را شناسایی کنیم، معلول هستند و باید علت را شناسایی کنیم. البته شناسایی هم باید صورت گیرد که چرا این فضا پیش میآید. ما باید قیمت ارز را به سمتی ببریم که تکنرخی باشد. هیچگونه یارانه و سوبسید نباشد و قطعاً اگر ارز تکنرخی باشد فرد روی هر قیمتی کالایش را بفروشد ارز آن را به نیما میآورد. صادرات بحثی نیست که فکر کنید یکباره است. صادرات یک کار مداوم، مستمر، مکرر و دائمی است. کسانی که در حوزه صادرات شناسنامهدار هستند بهطور قطع ارز حاصل از صادرات کالای خود را میآورند. مگر میشود فقط صادر کرد و ارز را نیاورد؟ ارز به کشور میآید و یک امر مداوم، مکرر و دائمی است.
در این زمینه به دولت انتقاداتی وارد است. ازجمله این انتقادات، بخشنامههای مکرری است که صادر میشود و دیگری این مورد است که نظرات بخش خصوصی گرفته نمیشود. من معتقدم ارز با تاخیر زمانی به کشور برمیگردد. باید عوامل تاخیر بازگشت ارزهای صادراتی را احصا کرد.
هشتمین دلیل تخلف و خروج سرمایه است. نمیتوان گفت یک عامل، آیتم و المان است که این عوامل را تشکیل داده؛ بلکه مجموعهای از عوامل است که منتج به این بحث شده است.
ما باید به سمتی برویم که بتوانیم صادرات را توسعه دهیم. اگر میخواهیم یک کشور توسعهیافته باشیم و دارای یک اقتصاد قوی، باید بتوانیم صادرات را توسعه دهیم. صادرات پیشران توسعه کشور است؛ چراکه اگر صادرات انجام نگیرد، اشتغال و تولید داخل هم آسیب میبیند. حتی اگر ارز به کشور برنگردد، تداوم صادرات مهم است زیرا صادرات، اشتغال را بهدنبال خود میآورد. اگر صادرات انجام نشود، اشتغالی هم نخواهد بود.
منبع: اقتصادنامه
مطالب مرتبط