بن سلمان در مصاحبهای مدعی شد: «ما خواهان آن نیستیم که وضعیت در ایران سخت باشد، ما خواهان کامیابی ایران هستیم.» او گفت که دو کشور منافع مشترکی برای پیشرفت و بهبود منطقه و جهان دارند. بنسلمان با بیان اینکه عربستان بهدنبال خصومت دائمی با ایران نیست از آنچه «رفتار منفی» ایران خواند، انتقاد کرد. این تغییر الگوی رفتاری که ناشی از تحول در متغیرهای داخلی، منطقهای و بینالمللی است باعث شده است تا زمینه برای آغاز تماسها میان تهران و ریاض فراهم شود که در صورت تبدیل به یک چارچوب مذاکراتی، میتواند زمینههای گذار تهران و ریاض از «منازعه - تنش فراگیر» به «تنش محدود - رقابت همکاری جویانه» را فراهم کند. «دنیایاقتصاد» در گزارشی تحلیلی با تبیین متغیرهای شکلدهنده به تغییر الگوی رفتاری عربستان، به چرایی این عقبنشینی آشکار پاسخ داده است.
چهار سال پس از وعده کشاندن جنگ به داخل ایران، ولیعهد عربستانسعودی میگوید که «عربستان خواستار برقراری روابط دوستانه با ایران است.» محمد بنسلمان بامداد چهارشنبه ۲۸ آوریل در گفتوگو با شبکه العربیه در پاسخ به پرسشی درخصوص احتمال برقراری روابط بین ریاض و تهران، گفت: «ایران یک کشور همسایه است، همه ما امیدواریم که رابطه خوب و متمایزی با ایران برقرار کنیم.» ولیعهد عربستان اضافه کرد، «ما خواهان آن نیستیم وضعیت در ایران سخت باشد، ما خواهان کامیابی ایران هستیم.» او تاکید کرد که دو کشور منافع مشترک و متقابلی برای پیشرفت و بهبود منطقه و جهان دارند. بنسلمان همچنین با بیان اینکه عربستانسعودی بهدنبال خصومت دائمی با ایران نیست، گفت: «اما هرگونه بهبود در روابط بین دو کشور مشروط به تغییر رفتار ایران خواهد بود.» این تغییر الگوی رفتاری که ناشی از تحول در متغیرهای داخلی، منطقهای و بینالمللی عربستان است، زمینه را برای آغاز تماسها میان ایران و عربستان در بغداد فراهم کرده و در صورت تبدیل به یک چارچوب مذاکراتی، میتواند زمینههای گذار تهران و ریاض از «منازعه- تنش فراگیر» به «تنش محدود- رقابت همکاریجویانه» را فراهم کند. محمد بنسلمان پیشتر ۳ می۲۰۱۷- ۱۳اردیبهشت ۱۳۹۶ در گفتوگو با شبکه MBC با بیان اینکه فکر افراطگرای ایران مانع گفتوگو با تهران است، مدعی شد: «هدف اصلی نظام ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمیمانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش میکنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم.» یک ماه بعد از این اظهارات شاهد حملات تروریستی داعش در تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۱۷-۱۷ خرداد ۱۳۹۶ به ساختمان پارلمان ایران و حرم امامخمینی(ره) بودیم. حال سخنان جدید ولیعهد عربستان که ناشی از شکست استراتژی تهاجمی عربستان در منطقه و در مقابله با ایران است، به تعبیر برخی کارشناسان منطقه تاییدکننده آغاز تماسهای شکل گرفته میان ایران و عربستان است و همزمان میتواند منجر به تقویت آن نیز شود. پیشتر روزنامه «فایننشالتایمز» گزارش داد که مقامات ارشد جمهوری اسلامی و عربستانسعودی، ۶ سال پس از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور در دی ماه ۱۳۹۴، ۹ آوریل ۲۰۲۱- ۲۰ فروردین۱۴۰۰ در بغداد مذاکرات «مستقیم» انجام دادهاند. خبرگزاری فرانسه نیز ۱۹آوریل- ۳۰فروردین ضمن تایید این خبر، به نقل از یک مقام عراقی و یک دیپلمات غربی نوشت که هیاتهای دو کشور به ریاست سعید ایروانی نماینده علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران و خالد بنعلی الحمیدان، رئیس وزارت اطلاعات عربستان، در بغداد با یکدیگر دیدار کردهاند و قرار است دور دوم این گفتوگوها که عمدتا بر سر بحران یمن است از سر گرفته شود. روز دوشنبه ۲۶ آوریل-۶ اردیبهشت نیز وزرای خارجه ایران و عربستانسعودی در فاصله کوتاهی از یکدیگر به دوحه سفر کردند. تحلیلگران قطر را یکی دیگر از بازیگرانی میدانند که در کنار عراق درحال فراهمکردن زمینههای تنشزدایی میان تهران و ریاض هستند. ریاض و دوحه ژانویه ۲۰۲۱ در شهر العلای عربستان، پس از سه سال قطع روابط با یکدیگر آشتی کردند.
چرایی تغییر الگوی رفتاری عربستان
درخصوص چرایی تغییر لحن محمد بنسلمان ولیعهد سعودی که ناشی از تغییر الگوی رفتار سیاست خارجی عربستان از رویکرد «نظامی- تهاجمی» به «سیاسی-دفاعی» است باید به تحولات در سه سطح بهعنوان متغیرهای اصلی و شکلدهنده به این گذار اشاره کرد:
داخلی
بخش مهمی از مصاحبه محمد بنسلمان با شبکه العربیه ناظر بر تحولات داخلی عربستان بهخصوص چشمانداز ۲۰۳۰ است که نقش مهمی در برآمدن و تحکیم قدرت ولیعهد سعودی از سال ۲۰۱۶ به بعد ایفا کرده است. بنسلمان در این مصاحبه با اشاره به برنامههای خود برای پیشبرد این سند بهویژه در ابعاد اقتصادی همچون تقویت صندوق سرمایهگذاری عمومی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی، فروش نفت و سهام آرامکو و توسعه زیرساختهای گردشگری در دریایسرخ و کلانشهر نئوم، عملا از اولویت اصلی خود یعنی تمرکز بر داخل رونمایی کرد. اولویتی که در ارتباط با یک پیشران اصلی و تعیینکننده است و آن تحکیم موقعیت ولیعهد در سلسله مراتب جانشینی قدرت در عربستان است که با آمدن بایدن دستخوش پسلرزههایی شده است.
همچنین دو متغیر مهم دیگر که فراهمکننده چرخش و تمرکز بر داخل از سوی بنسلمان شده است، در این میان حائز اهمیت است. متغیر اول کاهش قیمت نفت و متغیر دوم پاندمی کرونا که باعث شده تا عربستان در طول ۵ سال اخیر با کسری بودجه قابلتوجهی مواجه شود. بهخصوص که هزینههای سرسام آور جنگ یمن نیز صندوق ذخیره ارزی این کشور را تحلیل برده است.
از اینرو این اولویت بندی تفوق داخل بر خارج، سیگنال مهمی برای سیاست خارجی عربستان است که میتواند زمینههای چرخش در بحرانهای منطقهای با اولویت جنگ را به تمرکز بر مسائل سیاسی و اقتصادی فراهم کند. به تعبیر دیگر پیشبرد سند چشم انداز ۲۰۳۰ جز در شرایط ثبات سیاسی و اقتصادی محقق نخواهد شد و این در واقع معنادهنده به تنش زدایی در عرصه خارجی است که مستقیما نقش مهمی در تثبیت موقعیت داخلی بنسلمان خواهد داشت.
منطقهای
شکست پیشبرد پروژه نظامی-تهاجمی در منطقه بهخصوص در یمن و پیشتر در سوریه و عراق عملا عربستان را به سمت یک انتخاب استراتژیک کشانده است و آن تقویت رویکرد سیاسی و فراهم کردن همکاریهای منطقهای در قالب مدیریت تنش با همسایگان و بهویژه با بازیگران مهمی چون ایران و ترکیه است. بهخصوص که ایران به دلیل قرار گرفتن در فضای تنش و منازعه ۲۰۲۰-۲۰۱۷ ترامپ- بنسلمان-نتانیاهو، استراتژی مشخصی را برای مهار عربستان و پاسخ متوازن به تهدیدات آن در پیش گرفت، که نقش مهمی در عقبنشینی ریاض از بالا بردن سطح تنش با تهران داشت.
همچنین کاهش سطح بحران در کانونهای رقابت و منازعه منطقهای دیگر متغیر مهمی است که به این الگوی رفتاری عربستان شکل داده است. در یمن عملا و پس از ۶ سال جنگ فرسایشی، ریاض به دستاورد حتی نسبی از این جنگ دست نیافته است و پیامدهای آن افزایش هزینههای نظامی، بودجه انقباضی در شرایط کاهش قیمت نفت و قدرتگیری حوثیها در جبهههای میدانی یمن است که سعودی را به سمت اتخاذ راهکارهای سیاسی ناگزیر کرده است. در سوریه و پس از یک دهه جنگ و تقابل با نظام سیاسی اسد، زمینههای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و همزمان برقراری روابط سیاسی با جهان عرب و در راس آنها با شورای همکاری خلیجفارس در حال فراهم شدن است. در عراق با برقراری ثبات نسبی سیاسی و اقتصادی و تلاشهای دیپلماتیک نخستوزیر برای احیای وزن بغداد در مناسبات منطقهای و بر عهده گرفتن نقش میانجی، زمینههای گذار از تنش در حال فراهم شدن است.
بینالمللی
و سومین متغیر بسیار مهم، تغییر و تحولات در سطح بینالمللی و فشار آمریکا بر عربستانسعودی برمیگردد. رویکرد دولت دموکرات بایدن در بازبینی روابط با عربستانسعودی نقش مهمی در ادراک مقامات تصمیمگیرنده سعودی از ظهور عناصر واگرا در معادله همکاری استراتژیک با آمریکا دارد. وضعیتی که برآمده از استراتژی دولت ترامپ و مبتنی بر حمایتهای بی قید و شرط ایالات متحده از شرکای امنیتی منطقهای بود که پیامد آن بیانگیزگی عربستانسعودی برای فعال کردن تلاشهای دیپلماتیک برای حل صلحآمیز تنش با همسایگان بود. در واقع حمایت آشکار آمریکا از عربستانسعودی غالبا رویکرد جنگطلبانهتری را تشویق میکند، نسبت به زمانی که سعودیها اطمینان کمتری از مداخله آمریکا بهنفع خود دارند. در واقع راهبرد دنباله روی سخت عربستان از آمریکا در دوره ترامپ نقش بسیار مهمی در افزایش سطح تنش با ایران داشت. از اینرو فشارهای حقوق بشری دولت بایدن بر عربستان بهخاطر قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی، متوقف کردن فروش تسلیحات پیشرفته به عربستان و همچنین زمزمههایی مبنی بر فشار بر ولیعهد عربستان در سلسله مراتب جانشینی در دربار سعودی و همزمان کلید زدن مذاکرات احیای برجام با ایران باعث شده تا ولیعهد سعودی به این ادراک برسد که حمایت سطح بینالمللی بهخصوص پشتیبانی آمریکا را برای آغاز ماجراجوییهای جدید ندارد و باید فکری به حال پروندههای باز و تنش زای منطقهای کند.
در همین خصوص خانم دکتر مضاوی الرشید معارض سعودی و استاد مدرسه اقتصاد لندن معتقد است که گویی MBS (محمد بنسلمان) با صدای بلند گریه میکند و میگوید من اینجا هستم، لطفا رئیسجمهور بایدن به من فرصت دوباره بدهید.
از اینرو با کاهش حمایتهای مستقیم آمریکا از عربستانسعودی در دوره جو بایدن که مبتنی بر پارهای از عناصر راهبرد باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا بر اساس توازنسازی محدود منطقهای است، مجددا دوره سواری رایگان برای عربستان سطح کاهندهای خواهد یافت و ضرورت حل تنش با همسایگان صورت بندی واقعی و گریزناپذیری خواهد یافت.
بنابراین میتوان چنین تحولی برای عربستان را در دوره بایدن در چارچوب گذار از راهبرد «دنباله روی سخت» به سمت راهبرد «موازنه نرم» صورت بندی کرد و انتظار داشت با کاهش حمایتهای سطح سیستمی از عربستان در سطح منطقهای، زمینه برای گذار ریاض ار رویکرد تهاجمی فراهم شود.
روایت ظریف از کارشکنی سعودیها در برجام
محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه در بخشی از یک مصاحبه محرمانه که اخیرا از او منتشر شده با اشاره به کارشکنیهای لابی سعودی و دولت عربستان در راه دستیابی به برجام میگوید: «من و آقای کری و آقای اشتاینمایر ساعت ۱۰،۱۱ صبح به تفاهم رسیدیم که چارچوب توافق را اعلام کنیم؛ همان چیزی که ۵ ماه بعد ۱۳ فروردین ماه در لوزان سوئیس اعلام شد. آقای کری به فرودگاه وین رفت و سعود الفیصل از پاریس به آنجا آمد و در هواپیما ملاقات کردند. همزمان یکی از شاهزادگان در واشنگتن با اوباما ملاقات کرد و من و آقای اشتاینمایر که الان رئیسجمهور آلمان شده، زمانی که جان کری درحال ملاقات با سعود الفیصل بود، در این خصوص رایزنی میکردیم که بعد از ظهر که میخواهیم توافق را اعلام کنیم، آن را مکتوب کنیم یا بهصورت شفاهی اعلام کنیم که روی کلیات توافق کردهایم. یعنی کاری که فروردین سال بعد انجام شد، قرار بود آذر ماه سال قبل انجام شود. حتی بر سر چارچوبها نیز توافق کرده بودیم که ۹ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم و فقط چیدمان آن را تغییر دهیم. البته بعدها تعداد سانتریفیوژها به ۶ هزار تا تغییر کرد. وقتی کری به فرودگاه رفت و برگشت، من و اشتاینمایر توافق کردیم که الان فرصت نگارش توافق را نداریم پس بهتر است شفاهی آن را اعلام کنیم. اما وقتی جان کری برگشت، گفت توافق نداریم. بنابراین عربستان اخلال کرد و باعث برهم خوردن توافق شد.» روزنامه «دنیایاقتصاد» در آن زمان یعنی در تاریخ سوم آذرماه ۱۳۹۳ تیتر و عکس صفحه اصلی خود را به همین موضوع اختصاص داد و از سعود الفیصل بهعنوان «مهمان ناخوانده وین» نام برد و در سرمقاله همان روز با عنوان «بازیگران پنهان مذاکرات» به نقش لابیهای مختلف از جمله لابی سعودی در کارشکنی و اخلال در توافق هستهای پرداخت. این در شرایطی بود که بسیاری از تحلیلگران در آن زمان تلاش میکردند نقش لابی عربستان را در مذاکرات کمرنگ و حتی بیاثر جلوه دهند. اکنون و پس از انتشار فایل صوتی ظریف، حقانیت و درستی تحلیل «دنیایاقتصاد» در آذر ۹۳ بیش از هر زمان دیگری مشخص شده است.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط