🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍خطای تشخیص سیاستگذاری در بورس
اولین دور از مناظرات ریاستجمهوری روز شنبه با محوریت موضوعات اقتصادی برگزار شد. گفتوگویی که بیش از سه و نیم ساعت به طول انجامید و ۲۱ سوال تخصصی از هفت کاندیدای ریاستجمهوری پرسیده شد اما بازار سرمایه و جامعه میلیونی آن جایی در اولین مناظره نداشت. البته نامزدها در صحبتهای خود جسته و گریخته از بورس نام بردند اما اشاره به بازار سهام و سهامداران در گفتوگوی آنها نه «تشریح برنامهها» بلکه «تخریب دیگری» بود.
اما تنها خود بورس نبود که جایی در سوال از نامزدهای ریاستجمهوری و البته برنامههای اقتصادی آنها نداشت بلکه به مسائل اثرگذار بر بازار سرمایه نیز اشارهای نشد. به عنوان نمونه تحریمها و تاثیری که طی سالهای اخیر بر عملکرد بنگاههای بورسی اعم از شرکتهای صادراتمحور یا واردکنندهها داشته نیز در این مناظره مغفول ماند. قیمتگذاری دستوری و مشکلاتی که برای اقتصاد و تولید ایجاد کرده نیز آنچنان که باید مورد سوال قرار نگرفت. به جای آن بینندگان مناظره بارها درخصوص پرداخت یارانه با مبالغ مختلف به مردم، طعنه زدن به یکدیگر و زیرسوال بردن سواد و تحصیلات دانشگاهی کاندیداها شنیدند.
اگر بخواهیم نگاهی گذرا به معدود صحبتهایی که در این مناظره درخصوص بورس شد بیندازیم، محسن رضایی در قسمتی از سخنان خود با بیان اینکه در مساله بورس، دولت راه غیر قانونی را در کسری بودجه خود در پیش گرفت، عنوان کرد: «نرخ سود بانکی را پایین آوردند و نرخ ارز را به غلط ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند. این پول به سمت بورس رفت و بدون حساب و کتاب مردم را تشویق کردند در بورس سرمایهگذاری کنند، بعد که برای بودجه کشور از این طریق تامین مالی کردند، مردم را در زمین و آسمان رها کردند.» وی اما عنوان نکرد که دولت برای تامین کسری بودجه بهتر بود چه راه دیگری را در پیش بگیرد یا آنکه منظور از رها کردن مردم میان زمین و آسمان چیست؟ آیا دولت باید برای جلوگیری از زیان سهامداران بهصورت مصنوعی قیمتها را بالا نگه دارد یا سهام را بهگونهای که سهامدار ضرری نکند از او خریداری کند؟
رضایی همچنین در تشریح برنامههای خود از «ایجاد صندوق جبران ضرر مالباختگان بورس» سخن گفت. آیا میتوان سرمایهگذاری که در یک بازار دچار زیان میشود را «مالباخته» نامید؟ آیا اگر شخصی در اوج قیمتها خودرویی را خریداری کرده باشد، در صورت کاهش قیمت میتوانید به وی عنوان «مالباخته» را اطلاق کنید؟ آن نیز بازاری که تضمینی برای سوددهی ندارد و اصل سرمایه که همان سهام موجود در پرتفوی سرمایهگذار هست نیز شاید ارزانتر شده باشد اما از دست نرفته است.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز کاندیدایی بود که البته خودجوش به موضوع بازار سرمایه پرداخت و گفت: «بحث بعدی حل و فصل مساله بورس است، بورس یک مساله حاد و یک مساله ساختاری مزمن دارد، مسائل حاد و مزمن الان در مجلس در حال بررسی شدن است تا اصلاح شود. مساله ساختاری را نیز با سه دستورالعمل در سه چهار روز اول دولت به سمت رشد بهبود بازار سرمایه خواهیم برد.» وی پیشتر نیز گفته بود «مشکل بورس را سه روزه حل میکنم». اما چگونه میتوان مشکلات ساختاری ایجاد شده در یک بازار را نه سهروزه حتی یکماهه حل کرد؟ به نظر میرسد وی یا برنامهای همانند صندوق مالباختگان محسن رضایی دارد یا به دنبال تزریق پول برای رشد مصنوعی قیمت سهام است. پولی که البته از جابهجایی از یک جیب مردم به جیب دیگر آنها خواهد بود.
مرغ یا تخممرغ؟
همه این اظهارات نادرست و آدرس دادنهای غلط تنها در یک چیز خلاصه میشود و آن چیزی نیست جز «خطای تشخیص در شناسایی علت و معلول». در ادبیات عامه، چنین رویکردی مشابه داستان قدیمی «مرغ و تخممرغ» است و بعضا افراد در یافتن درست منشأ و نتیجهگیری از آن دچار سردرگمی و اشتباه میشوند. اگر تنها به بحث درخصوص بازار سهام اکتفا کنیم، حباب، رکود، رویای کسب سود یک شبه از بورس، قفل معاملات، صفنشینیهای بیپایان، حرکتهای گلهای و بدون تحلیل، رانت، فساد، تخلفات معاملاتی و غیره و غیره همگی معلول شرایطی هستند که علت آن یک سیستم ناکارآمد اقتصادی و بازاری نابازار است و حل آن در گرو ریشهیابی مشکلات است. اما ریشه اصلی خیلی از این ناکارآمدیها نگاه دولتی به بازاری است که ذاتا بر اساس مفاهیم اقتصاد آزاد بنا شده است. نگاهی که سالهاست سهامداران را درگیر خود کرده است. اگر کتاب «ناگفتههای بورس» را خوانده باشید، علی صالحآبادی به عنوان نخستین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در بیان خاطرات خود به وضوح غلبه چنین دیدگاهی بر بازار را نشان میدهد. وی سال ۸۴ بر کرسی ریاست سازمان بورس تکیه زد. درست زمانی که بازار سهام در حال تخلیه حبابی بود که طی سالهای ۸۲ و ۸۳ شکل گرفته بود. در این زمان وی برای حل مشکل بازار، دامنه نوسان را به ۲درصد کاهش داد و اصلاحی که میتوانست در چند روز جمع شود، چند ماهی به درازا کشید؛ اقدامی که در خاطرات صالحآبادی از آن بهعنوان «تدبیری» برای ملایم کردن مسیر کاهشی قیمتها یاد شد. سالها بعد همین دیدگاه به شکلی متفاوت گره بازار سهام را کورتر کرد و به نظر میرسد در صورت طی طریق در همین مسیر، باز همچنین تجربیاتی به حافظه سهامداران اضافه خواهد شد. روسایی که برای هر مشکلی راهحلی ثابت یعنی «دخالت در مسیر طبیعی بازار» را برمیگزینند و به ناکارآمدی آن میافزایند.
🔻روزنامه کیهان
📍فرار از پاسخگویی درباره ۹۰ هزار میلیارد تومان معوقه یازده ابربدهکار بانکی
عبدالناصر همتی نامزد ریاستجمهوری که تا چند روز پیش ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت در مناظره انتخاباتی اخیر از پاسخگویی درباره ابربدهکاران بانکی فرار کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، مردم عادی برای دریافت وامهای چند میلیون تومانی با موانع بزرگی مواجه هستند و برای دست و پا کردن انواع و اقسام ضمانتها، مدتها رفت و آمد کنند؛ در نهایت اگر پس از ماهها رفت و آمد موفق به دریافت وام شوند، چوب نظارت شعب بانکها چنان بر سر مردم سنگینی میکند که اگر پرداخت اقساط فقط با چند روز تأخیر انجام شود، بلافاصله ضامنین از خلف وعده وامگیرنده خبردار شده و تهدید به کسر اقساط میشوند؛ بانکها به این وسیله، وام گیرنده را تحت فشار میگذارند تا هرچه سریعتر نسبت به پرداخت قسط معوق شده اقدام کند.
در چنین شرایطی، سؤال مهم مردم این است که چرا عدهای خاص، میتوانند از بانکها هزاران میلیارد تومان وام بگیرند و هر وام را با وام جدیدی تسویه کنند و خارج از چتر نظارتی بانکها و بانک مرکزی، ثروتهای عجیب و غریب برای خود دست و پا کنند؟
این سؤال هرگز پاسخ واضحی از سوی مسئولان دریافت نکرده و مقامات مسئول همواره با کلی گویی از کنار این موضوع عبور کردهاند. سؤالی که در مناظره اقتصادی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری هم پاسخی دریافت نکرد. «برای مقابله با ابربدهکاران بانکی چه اصلاحاتی باید در نظام بانکی انجام شود؟»؛ این سؤالی بود که مجری تلویزیون در مناظره روز شنبه از عبدالناصر همتی، نامزد سیزدهمین دوره ریاستجمهوری و رئیسکل سابق بانک مرکزی پرسید اما وی با پرداختن به موضوعات دیگر، به آن پاسخ نداد و از کنار آن گذشت.
در واکنش به مواجهه همتی با سؤال مطرح شده، علیرضا زاکانی دیگر نامزد انتخابات سیزدهمین رئیسجمهور، در زمان پاسخگویی به سؤال خود، خطاب به همتی گفت: مفاسد بانکی از کجا سرچشمه میگیرد؟ بزرگترین اشکال به بانک مرکزی برمیگردد؛ حجم بالای تسهیلات متعلق به کسانی است که نقش فعالی در حوزه اقتصاد نداشتهاند و در سوداگری نقش دارند. آقای همتی باید نظارت در حوزه پولی بانکی انجام میداد که انجام نداده است.
با این حال پیش از این همتی در زمان ریاست بر بانک مرکزی گفته بود ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی معوقات بانکی در دست ۱۱ بدهکار بزرگ بانکی است. هر چند که بانک مرکزی هیچ گاه نام این ۱۱ ابر بدهکار بانکی را اعلام نکرد.
برخی کارشناسان اقتصاد پولی معتقدند دولتهای یازدهم و دوازدهم با سیاستهای اشتباه خود باعث شد برخی خواص به منابع بانکی کلان دسترسی داشته باشند و مردم عادی یا از دریافت وام محروم باشند یا باید ماهها برای دریافت آن با مانع گذاریهای متعدد معطل بمانند؛ نمونه آن وام ازدواج است که دهها هزار زوج در صف دریافت آن هستند و برای دریافت چند میلیون تومان وام، باید چند ضامن معرفی کنند.
🔻روزنامه رسالت
📍جبران ناکارآمدیها با انتخاب درست
رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم و جفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعدا ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است.به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در سالروز عروج ملکوتی امام خمینی (ره) در سخنانی تلویزیونی، ابداع و تحقق نظریه جمهوری اسلامی یعنی تشکیل حکومتی بر مبنای اسلام ناب و متکی بر مردمسالاری برخاسته از عمق اسلام را مهمترین ابتکار امام راحلِ عظیمالشأن خواندند و تأکید کردند: راز پرشکوه ماندگاری جمهوری اسلامی و نظام امام خمینی، با وجود همه پیشبینیهای دشمنان درباره زوال این نظام، همراهی دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» یعنی حاکمیت توأمان اسلام و مردم است و ازاینپس نیز همراهی همین دو کلمه تضمین پیشرفت مستمر خواهد بود.
آحاد مردم خود را به شرکت در انتخابات و تشویق دیگران به این کار ملزم بدانند
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به تأکید همیشگی امام خمینی درباره ضرورت شرکت آحاد مردم در انتخابات، انتخاب فردی شایسته را راهحل نابسامانیها و مشکلات خواندند و بابیان نکاتی مهم درباره لزوم پایبندی رئیسجمهور آینده به ایجاد عدالت اجتماعی، مبارزه صریح و بدون ملاحظه با فساد و تقویت تولید داخلی افزودند: آحاد مردم خود را به شرکت در انتخابات و تشویق دیگران به این کار ملزم بدانند.
رهبر انقلاب با اشاره به جاری شدن دوباره یاد و خاطره امام در ایام رحلت آن بزرگوار افزودند: ملت و کشور همیشه به نگاهبانی از یاد و رهنمودهای «آن شخصیت عظیم، آن رهبر بیجایگزین و آن خردمند حکیم و برخوردار از اراده پولادین، دل عطوف و ایمان عمیق» نیازمند است.
رهبر انقلاب با اشاره به اول انقلاب و حجم بیسابقه پیشبینیهای مکرر زیادهخواهان جهانی مبنی بر نابودی دوماهه، ۶ماهه و یا حداکثر یکساله جمهوری اسلامی افزودند: صلابت و قاطعیت امام و پیروزیهای درخشان ملت در جنگ و مسائل دیگر، این همهمه را کمرنگ کرد، اما بعد از رحلت امام خمینی، دشمنان و بدخواهان بار دیگر به تکرار آرزوی خود مبنی بر زوال جمهوری اسلامی پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای، اعلام رسمی یک حزب فرسوده و پرمدعا در سال ۶۹، نامه چند سال بعد گروهی از نمایندگان مجلس مبنی بر رو به پایان بودن مهلت جمهوری اسلامی و اعلام علنی برخی مقامات آمریکایی مبنی بر نرسیدن جمهوری اسلامی به چهلسالگی را از نمونههای پیشگوییهای غلط برای زوال جمهوری اسلامی برشمردند و گفتند: این افراد و گروهها در پیشگوییهای خود، علاوه بر بیان آرزوهایشان، به شکست و نابودی انقلابهای جهان نیز استناد میکردند.
رهبر انقلاب افزودند: حتی در داخل کشور نیز دو نهضت مشروطیت و نهضت ملی چند سال بعد از شکلگیری با روی کار آمدن دیکتاتوری کاملا سیاه رضاخان و استبداد کودتایی، پیچیده و عمیق محمدرضا شکست خوردند بنابراین پیشبینیها درباره نابودی جمهوری اسلامی به این مسائل تاریخی نیز متکی بود.
راز پرشکوه و افتخارآمیز ماندگاری نظامِ امام خمینی، همراهی دو کلمه جمهوری و اسلامی است
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکست کامل پیشگوییهای دشمنان و اقتدار و پیشرفت و توسعه مستمر جمهوری اسلامی افزودند: راز پرشکوه و افتخارآمیز ماندگاری نظامِ امام خمینی، همراهی دو کلمه جمهوری و اسلامی است.
ایشان، ابداع نظریه جمهوری اسلامی را کار بزرگ امام خمینی خواندند و افزودند: امام بزرگوار این نظریه را در عرصه نظریات سیاسی بینالمللی وارد کرد و باقدرت مردم و معرفت بسیار عمیق خود آن را عینیت بخشید و محقق کرد.
رهبر انقلاب، شناخت و تسلط جامع امام خمینی بر معارف اسلامی را پشتوانه ایجاد و تحقق نظریه جمهوری اسلامی برشمردند و گفتند: امام لزوم حاکمیت اسلام و اعتقاد به مردم را از دل اسلام ناب به دست آورده بود و به آنها عمیقا ایمان داشت.
ایشان با اشاره به مخالفان سرسخت دو وجه اسلامی و مردمی بودن جمهوری اسلامی افزودند: بخشی از مخالفان حاکمیت اسلام، «سکولارهای غیرمذهبی» بوده و معتقدند دین شأنیت تشکیل نظام سیاسی و مدیریت کشور را ندارد و محصور به مسائل فردی و عبادات است، البته عدهای از سکولارها هم معتقد بودند دین اصولا مضر و افیون جامعه است.
رهبر انقلاب افزودند: دسته دیگری از مخالفان حاکمیت اسلام، به دین اعتقاددارند، اما میگویند اسلام نباید به سیاست آلوده شود، این افراد درواقع «سکولارهای مذهبی» هستند و به دخالت و حاکمیت دین در شئون زندگی سیاسی- اجتماعی، اعتقادی ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای، مخالفان مردمی بودن جمهوری اسلامی را نیز دودسته دانستند و گفتند: جمعی از این مخالفان، «لیبرالهای سکولار» هستند که میگویند دموکراسی و مردمسالاری را باید لیبرالها و تکنوکراتها ایجاد کنند و این مسئله ربطی به دین ندارد.
ایشان خاطرنشان کردند: دسته دوم مخالفان مردمسالاری دینی، به دین اعتقاددارند، اما میگویند مردم در حاکمیت دینی هیچکارهاند و دین باید بدون اتکا و نقشآفرینی مردم، حکومت تشکیل دهد که شکل افراطی این نظر، در سالهای اخیر در شکلگیری گروه داعش ظاهر شد.
مردمسالاری دینی از متن اسلام برخاسته است و هر کس انکار کند در قرآن مطالعه و تدبر نکرده است
حضرت آیتالله خامنهای حاکمیت دین با اتکا به مردم را یک استنباط و نظریه عالمانه و نه احساسی خواندند و گفتند: مردمسالاری دینی از متن اسلام برخاسته است و هر کس انکار کند در قرآن مطالعه و تدبر نکرده است.
ایشان، با استناد به آیات مکرر قرآن مبنی بر لزوم اطاعت مردم از رسول اکرم افزودند: در صدها آیه قرآن زمینههای اطاعت مردم از نبی مکرم تشریح شده است که آیات جهاد، اقامه قسط و عدل، اجرای حدود، معاملات اجتماعی - اقتصادی، قراردادهای بینالمللی و دهها عرصه دیگر ازجمله این زمینهها هستند که مجموعه همین زمینهها، به معنای تشکیل حکومت است.
رهبر انقلاب با استناد به احادیث فراوان و سنت رسول اکرم مبنی بر تشکیل حکومت افزودند: بعد از رحلت پیامبر با وجود اختلاف درباره جانشینی ایشان، احدی از مسلمانان شک نداشت که باید حکومت بر اساس دین و قرآن ادامه یابد.
رهبر انقلاب، در جمعبندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: بر اساس آیات قرآن مجید و احادیث و سنت پیامبر، اگر کسی به اسلام اعتقاد داشته باشد باید به حاکمیت اسلام هم معتقد باشد.
رهبر انقلاب بعد از تبیین موضوع حاکمیت اسلام، به موضوع جمهوریت و مردمسالاری پرداختند و با تأکید بر اینکه اعتبار رأی مردم مسئله بسیار مهمی است، گفتند: به این موضوع از دو منظر میتوان نگریست ۱- از منظر دینی و اعتقادی و در چارچوب مسئولیت و حق ۲- از این منظر که تحقق عملی حاکمیت دین بدون مردم امکانپذیر نیست.
ایشان درخصوص رأی مردم از منظر دینی و اعتقادی افزودند: در آیات و روایات، آحاد مردم و خواص در قبال سرنوشت جامعه و همچنین جلوگیری از انحراف و بروز شکاف طبقاتی مسئول دانسته شدهاند و امربهمعروف نیز یک وظیفه عمومی شمردهشده که یکی از مهمترین معروفها برپایی حکومت دینی است. همچنین انسانها دارای اراده و حق تعیین سرنوشت هستند که حاکمیت مردم یکی از نمودهای حق تعیین سرنوشت است.
رهبر انقلاب به موضوع مردمسالاری دینی از منظر نیاز حکومتها به پشتوانه مردمی نیز اشاره کردند و گفتند: حکومتها بدون پشتوانه مردمی، چارهای جز روی آوردن بهزور و ظلم نخواهند داشت و ازآنجاکه در حکومت اسلامی ظلم جایز نیست، تحقق حکومت اسلامی و ادامه آن، فقط با پشتوانه مردمی امکانپذیر است.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: بنابراین مردمسالاری دینی و جمهوری اسلامی یک طرح ناب و خالص دینی است و اینکه برخی میگویند امام مردمسالاری را از غربیها گرفت، سخنی بیمبنا است، زیرا امام کسی نبود که به خاطر رودربایستی از حکم خدا منصرف شود.
ایشان افزودند: روزی که امام موضوع الزام حجاب در اجتماع را مطرح کردند برخیها ازجمله بعضی نزدیکان امام مخالف بودند، اما ایشان بهطور قاطع، دستور دین را مطرح کردند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: امام بزرگوار با انجام این نواندیشی دینی که مبتنی بر معرفت عمیق دینی بود، ملت ایران را که قرنها با استبداد خو گرفته بود، به میدان آورد تا با باور به تواناییهای خود، کارهای بزرگی همچون ساقط کردن سلطنت چند هزارساله و ایستادگی در مقابل جنگ هشتساله و متکی به پشتیبانی همه قدرتهای بزرگ دنیا را انجام دهند. هر زمان که مردم بهکار گرفته شدند و معیارهای اسلام رعایت شد، پیش رفتیم و هرجا که یکی از این دو رعایت نشد، پیش نرفتیم.
ایشان با تأکید بر اینکه امام دو کلمه «جمهوری» و «اسلامی» یعنی «حاکمیت اسلام» و «حاکمیت مردم» را گرهگشای همه مشکلات میدانستند، افزودند: هر زمان که مردم بهکار گرفته شدند و معیارهای اسلام رعایت شد، پیش رفتیم و هرجا که یکی از این دو رعایت نشد، پیش نرفتیم.
رهبر انقلاب به یک نمونه اشاره کردند و گفتند: اگر در اقتصاد، رشد کارگاههای کوچک و متوسط یعنی زمینه ورود مردم را به حوزه تولید فراهم کرده بودیم اکنون وضع اقتصادی بهتر بود.
ایشان افزودند: بنابراین اگر مسئولان حدود و موازین اسلامی را در مسائل داخلی و خارجی رعایت و سازوکار حضور مردم درصحنه را نیز فراهم کنند، مشکلات حل خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با اشاره به برخی بیانات امام (ره) درباره اسلام و مردمسالاری افزودند: از دیدگاه امام (ره)، اسلام ازیکطرف «ضد تحجر و التقاط»، «ضد ظلم، استکبار، فساد و ویژهخواری»، «ضدسلطه آمریکا و دخالت بیگانگان»، «ضد اشرافیگری و اختلاف طبقاتی» و از طرف دیگر «طرفدار محرومان و عدالتخواه» است.
امام انتخابات را «فریضه دینی» میدانستند
ایشان همچنین در خصوص دیدگاه امام درباره مردمسالاری و انتخابات خاطرنشان کردند: امام انتخابات را «فریضه دینی» میدانستند و در وصیتنامه خود میگویند «عدم حضور در انتخابات در برخی مقاطع چهبسا گناهی در رأس گناهان کبیره باشد» و «کوتاهی در مشارکت، پیامدهای دنیوی و حتی تا نسلهای بعد داشته باشد که مستلزم بازخواست الهی است.»
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: به لطف خداوند بعد از رحلت امام، ملت ایران عطیه الهی مردمسالاری دینی را حفظ کرده و در مقابل توطئه دشمنان برای جدایی مردم از نظام و بیاعتقاد کردن آنها به اسلام و مردمسالاری دینی، محکم ایستادهاند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: متأسفانه برخی با ادبیات مختلف، حرف دشمنان را تکرار میکنند. گاهی از لزوم ایدئولوژیزدایی و حرکت به سمت لیبرال دموکراسی میگویند، گاهی از موضع دلسوزی برای قداست دین وارد میشوند و حتی برخی هم میگویند ضوابط اسلامی با مردمسالاری قابلجمع نیست.
ایشان تأکید کردند: کسانی که این سخنان را تکرار میکنند، دلسوز ملت ایران نیستند و بهدنبال زدن ریشه اسلام هستند.
رهبر انقلاب با اشاره به قانون اساسی که در آنهم جمهوریت و هم اسلامیت درنظر گرفتهشده است، گفتند: در قانون اساسی، از شروط رئیسجمهور، «رجل سیاسی و مذهبی بودن» و «حفظ تقوا و امانت» است و این بدین معناست که رئیس قوه اجرایی با اقدامات خردمندانه، در سیاست مصلحت مردم را در نظر بگیرد و در میدان اعتقادات نیز دین مردم را هدایت و حفظ کند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به گرمتر شدن محیط انتخابات گفتند: دعوت مردم به حضور نیافتن در انتخابات با بهانههای واهی، عمل به خواست دشمنان است و اگر هر یک از دو رکن مردمسالاری و دین تضعیف شود، اسلام و ایران ضربه و سیلی خواهند خورد.
رهبر انقلاب افزودند: گفته میشود برخی بهعلت فشارهای معیشتی که همه ما آن را لمس میکنیم، برای شرکت در انتخابات مردد هستند یا برخی میگویند در دورههای قبل با شوق به فردی رأی دادیم، اما در آخر دوره، منجر به دلخوری شد، بنابراین در انتخابات شرکت نمیکنیم. این موارد استدلالهای درستی نیستند و نباید ما را از مشارکت در انتخابات دلسرد کنند.
ایشان تأکید کردند: اگر نابسامانی، ناکارآمدی و ضعف در مدیریتها وجود دارد، باید آن را با انتخاب درست و خوب و روی کارآوردن مدیریت مردمی و اسلامی جبران کرد نه با شرکت نکردن در انتخابات.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر دقت در انتخاب و توجه به عملکرد کاندیداها افزودند: صرفا به وعدهها و حرفها نمیتوان اکتفا کرد همچنانکه در قضیه مذاکرات هستهای هم که در جریان است، همواره به مسئولان گفتهایم به عمل کار برآید و به حرفها و وعدهها نمیتوان اعتماد کرد.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد، بنابراین باید نگاه کرد که آیا گذشته و عملکرد کاندیداها، وعدههای آنها را تأیید و تصدیق میکند یا نه؟
ایشان در ادامه چند توصیه مهم به نامزدهای محترم داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی با توصیه مؤکد به کاندیداها به پرهیز از بیان وعدههایی که از انجام آنها مطمئن نیستند، گفتند: دادن وعدههای بدون پشتوانه عملی جایز نیست و اینگونه وعدهها، گناه و به ضرر کشور است، چون با محقق نشدن آنها مردم از انتخابات و نظام دلسرد میشوند بنابراین فقط وعدههایی بدهید که اهلفن آنها را تأیید میکنند.
کاندیداها با مردم صادق باشند و شعارهایی ندهند که به آنها اعتقاد ندارند
حضرت آیتالله خامنهای، توقع دیگر از کاندیداها را صداقت با مردم و بیان شعارهایی دانستند که در دل خود به آنها کاملا اعتقاددارند و افزودند: کاندیداها با مردم صادق باشند و شعارهایی ندهند که به آنها اعتقاد ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی، تشویق به مشارکت در انتخابات را وظیفه تکتک مردم دانستند و گفتند: تکتک مردم خود را موظف بدانند که همه آحاد مردم اعم از خانواده، دوستان و آشنایان را به مشارکت در انتخابات دعوت کنند و این، مصداق «تواصی بهحق» است.
ایشان افزودند: توقع دیگر از کاندیداها این است که در صورت پیروزی، خود را به «عدالت اجتماعی»، «کاهش فاصله فقیر و غنی»، «مبارزه بدون ملاحظه با فساد»، «تقویت تولید داخلی و مبارزه با قاچاق و واردات بیرویه و افرادی که با پر کردن جیب خود از طریق واردات کمر تولید داخلی را میشکنند» متعهد بدانند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: کاندیداها صراحتا درباره این موضعات موضع بگیرند تا اگر بعد از انتخاب، عمل نکردند، دستگاههای نظارتی بتوانند از آنها سؤال و مؤاخذه کنند.
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان یک تذکر ضروریِ دینی و انسانی درباره مسائل پیشآمده در جریان عدم احراز صلاحیت برخی ثبتنام کنندگان
در انتخابات بیان کردند.
ایشان خاطرنشان کردند: به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم و جفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعدا ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است. آبرو جزء بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاههای مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی دادهشده، جبران کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به انتشار این موارد در بین مردم و در فضای مجازی رها و بدون قیدوبند، تأکید کردند: حفظ آبرو جزء بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاههای مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی دادهشده، جبران کنند.
خداوند متعال ما را از ظلم، هتک حرمت مؤمن و تخلف از وظایفمان محفوظ بدارد. امام بزرگوار را با اولیا بزرگ خود محشور و او و شهیدان را از ما راضی کند و با تقدیر خیر برای ملت ایران، این انتخابات را جزء انتخابات دشمنشکن قرار دهد.
🔻روزنامه همشهری
📍اقتصاد؛ بازنده مناظره نخست
بازنده مناظره نخست ۷نامزد احرازصلاحیت شده شورای نگهبان برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری، هم اقتصاد بود و هم مردم دارای تردید، که به کدام چهره رأی بدهند که مطمئن باشند میتواند اقتصاد ایران را از زیر ابرچالشهای مهم خارج کند. مناظره نخست از همان ابتدای شروع قرعهکشی نامزدها و سؤالها شکستخورده بود و رایدهندگان قادر به تشخیص اینکه هر ۷نامزد درباره یک چالش یا بحران اقتصادی چه راهکار و برنامهای دارند، نبودند چرا که ساختار مناظره بهگونهای طراحی شده بود که تبادل نظرها و چالش برنامهها حول محور مشخصی صورت نگیرد ولیکن در همان ابتدا این ساختار به بنبست رسید و بگومگوها جای نقد برنامهها را گرفت.
مهندسی اشتباه
به گزارش همشهری، جنس و ترکیب سؤالات اقتصادی مطرح شده از سوی مجری برنامه مناظره نخست نشان داد که قرار نیست به ریشه مشکلات و ساختارها پرداخته شود و سنگبنای مناظره هم یادآور نوعی برنامهریزی مناظره براساس اولویتها و دغدغههای خاص معیشتی و اقتصادی طیفی از رایدهندگان بود، بهنحوی که در هیچکدام از پرسشهای مطرح شده به چالش اصلی و تقابل فکری ۲دیدگاه حاکم بر کشور در حوزه اثرگذاری تحولات سیاست خارجی و مسائلی چون تحریمها و تقابلها بر فضای اقتصادی کل کشور نشد.
از همین منظر بود که ۲نامزد از ۷نامزد بهگونهای در همان مرحله نخست مناظره، سعی کردند تا ساختار از پیشطراحی شده را نادیده بگیرند و رایدهندگان بهویژه آن دسته که هنوز تصمیم به شرکت در انتخابات و رأی دادن نگرفتهاند را هدف قرار دهند. برآیند وعدهها و آنچه در قالب برنامهها، نمودارها و کتابها روی دست نامزدهای انتخابات قرار گرفت و روبهروی دوربین نشان داده شد، نشانهای آشکار از آشفتگی در بین صحنه مناظرهای بود که گویا قرار هم نبود مناظره باشد و در مرحله نخست شکل مجادله بهخود گرفت و در مرحله دوم و پس از تنفس هم مناظره بر سر اقتصاد از نفس افتاد و وعدهها بود که تکرار شد و انتقادها هم بیشتر برای تخریب دیگری بود. تا همه منتظر راند آخر مناظره بر سر اقتصاد باشند و در پایان اما هوا تاریک بود و رایدهندگان در این هوای تاریک نتوانستند تصویری روشن از آینده اقتصاد ایران در ۴سال آینده بهدست آورند.
طراحان سؤال را معرفی کنید
یکی از مهمترین مطالبه مردم این است که طراحان سؤالات مناظره معرفی شوند و سازوکاری که باعث شده تا این سؤالها طراحی و پرسیده شود، شفاف اعلام شود؛ چرا که قالب سؤالات مطرح شده، کلی، کلیشهای و خنثی بود بهنحوی که پاسخ دادن به آن در فرصت چند دقیقهای ممکن نخواهد بود. چالش بعدی هم از اینجا نشأت میگیرد که چرا نامزدهای انتخابات پذیرفتهاند تا در یک دایره پرسشهای کلی و فاقد اندازهگیری محصور شوند؟ واقعیت این است که بسیاری از این سؤالات را میشد در برنامههای ضبط شده و زنده از نامزدها پرسید اما در مناظره اقتصاد، چالشهای مهم اقتصادی از جمله برنامه نامزدها برای خروج از رکود، مهار تورم، اثر تحریمها بر اقتصاد، یارانهها، محیطزیست و بحران آب و... مطرح میشود تا رایدهندگان بتوانند در نهایت تصمیم بگیرند که کدام برنامه عملیاتی است.
اکران کوتاه مناظره نخست
در یک اکران کوتاه از مناظره نخست با چاشنی اقتصاد بدون پرداختن به جدلها و حمله نامزدها علیه همدیگر، میتوان نشانههایی از تمایز در برنامهها را مشاهده کرد. کارگردان و نویسندگان سناریوی مناظره اقتصادی بهگونهای سکانسهای مختلف را در کنار هم چیده بودند تا بیننده این نمایش در آخر نفهمد که هر نامزد چه میگوید. از یکی درباره موانع تولید و اشتغال سؤال شد و از دیگری درباره اصلاح ساختار، از دیگران هم درباره ابربدهکاران بانکی و تورم و رشد نقدینگی و محرومیتزدایی سؤال شد تا به این ترتیب هر نامزد در یک وادی مشخص سیر کند و فرصت نقد کردن دیگری را پیدا نکند. اما با این حال برایند آنچه در پایان به نمایش درآمد، فیلمی با پایان باز برای هواداران هر نامزد بود تا نقلقولهای طلایی و طعنهها و حملهها را پررنگتر و نامزد موردحمایت خود را قویتر نشان دهد.
مناظره نخست به جای پرداختن به چالشهای اصلی اقتصادی به این مسئله ختم شد که دانش و بینش و حتی مدرک تحصیلی و آموزشی نامزدها مورد پرسش جدی قرار گیرد، به جای تبیین برنامهها و نقد آنها، دولت فعلی مورد حمله قرار گیرد و البته کسی از رایدهندگان هم نفهمد که بالاخره تحریمها نعمت بود یا نه، فرصت بود یا تهدید، خسارت محض بود یا فرصتی برای نجات اقتصاد، همکاری با FATF ضرورت دارد یا گرفتاری ایجاد میکند، ریشه تورم در کجاست، نقدینگی چرا بالا میرود، پول وعدهها از کجا تامین میشود، کدام نامزد دنبال تولید ثروت است و کدامیک دنبال تقسیم فقر هستند.
نمودارها و نشانهها
در مناظره نخست، محسن مهرعلیزاده با نشان دادن یک کتاب و چند پیوست در همان مرحله نخست، اعلام کرد که از قبل برنامههایش را نوشته و آماده ارائه دادن به مردم است. عبدالناصر همتی هم در مرحله دیگری از مناظره یک کتابچه حاوی برنامههایش را رو به دوربین نشان مردم داد و گفت آن را منتشر میکند اما سایر ۵نامزد انتخابات ریاستجمهوری هیچ کتاب و جزوهای برای نمایش دادن به همراه نیاورده بودند یا شاید نداشتند. گذشته از سیدابراهیم رئیسی، نامزدهای دیگر اما همان شیوهای را در پیش گرفتند که برای نخستین بار در جریان مناظرههای انتخابات۸۸ باب شد و آنهم نشان دادن نمودارهایی بود که از قبل طراحی کرده بودند.
این سبک از مناظره برگزار کردن و نشاندادن برنامهها و روی دستگرفتن نمودارها، تنها بر ابهام رأیدهندگان میافزاید و آنها را در تشخیص نهایی با مشکل مواجه میسازد. اما نقطهعطف مناظره کجا بود؟
۷نشانه کمرنگ از تمایزها
مناظره اقتصادی ۷نامزد انتخابات ریاستجمهوری هرچند مبهم، کلی و فاقد ساختار بود، اما دستکم ۷نشانه کمرنگ از تمایزها و تفاوتها را به تصویر کشید که میتواند در مدت محدود باقیمانده به مبنایی برای تصمیمگیری تبدیل شود. این ۷نشانه چیست؟
۱ـ اقتصاد و سیاست خارجی: هرچند در مناظره نخست صحبتی از برجام بهعنوان چالش مهم این روزهای ایران به هر دلیلی نشد، اما جلوههایی از تقابل دیدگاهها در عرصه سیاست خارجی بر آینده اقتصاد ایران نمایان بود. تقابل بر سر اینکه FATF به نفع اقتصاد است یا ضرر آن بیشتر است، مسئلهای بود که رایدهندگان مشاهده کردند که اختلافنظرها بر سر چیست.
۲ـ اقتصاد دستوری یا آزاد: برای نخستین بار بود که در مناظرههای اقتصادی، بحث اقتصاد دستوری و میزان مداخله دولت در اقتصاد مطرح شد و البته نوعی از تناقض در بین گفتههای برخی نامزدها در ارتباط با اعتقاد آنها به اقتصاد آزاد نمایان بود چنانکه در جایی از اقتصاد آزاد و عدممداخله دولت دفاع میکردند و در جایی بهصورت ضمنی از تنظیم بازار و کنترل قیمتها برای مهار گرانیها حمایت خود را نشان دادند. تشخیص اینکه کدام نامزد اقتصاد را بهتر میتواند اداره کند، در مناظره نخست سخت اما شناسایی آن غیر ممکن نیست.
۳ـ انتقاد از تورم بالا و نمایش دادن میزان رشد نقدینگی بدون پرداختن به ریشهها و پسزمینههای آن از دیگر جلوههای ویژه و مبهم مناظره نخست بود و ساختار از پیش طراحی شده مناظره اجازه طرح دیدگاههای ۷نامزد را در ارتباط با مهار تورم و برنامههای آنها نداد،درحالیکه یکی از دغدغههای نخست مردم تورم بالا بود. تا جایی که رئیسکل سابق بانک مرکزی هم از فرصت اندک برای کالبدشکافی ریشههای تورم استفاده نکرد و در نهایت مردم هنوز ماندهاند که کدام نامزد به ریشهها اشاره کرد و کدام نامزد شاخههای تورم را روی دست گرفته بود.
۴ـ شاهبیت مناظره نخست را شاید بتوان اعلام حمایت یکی از نامزدها در ارتباط با یکسانسازی نرخ ارز دانست و البته این دفاع از ارز تکنرخی با دیگر دیدگاههای مطرح شده مبنی بر هدایت نقدینگی به سمت تولید در تضاد بود و مبهمتر اینکه کسی ندانست که آیا یکسانسازی ارز بدون احیای برجام و برداشته شدن تحریمها شدنی است یا نه؟
۵ـ شاهکار دیگر مناظره نخست را میتوان تکرار برخی وعدهها برای جلبنظر رایدهندگان بدون اشاره به محدودیتهای منابع مالی کشور و اثرات تورمی این سیاستهای توزیعی بود. یارانه نقدی ۴۵۰هزار تومانی، طرح وان انرژی بدون اشاره به آزادسازی قیمت حاملهای انرژی، ساخت سالانه یکمیلیون مسکن، نجات بورس در سهسوت با ۳دستورالعمل فوری، برخورد با فساد در اوج عدمشفافیت مالی و اقتصادی در کشور، تلاش برای مالیاتستانی بدون توجه به ظرفیتهای مالیاتی و چالشهای آن، نشان داد که نامزدها روی گفتههایی تکیه کردهاند که به محض حضور آنها در پاستور آن را بایگانی خواهند کرد.
۶ـ معجزه اقتصادی با مناظره نخست نامزدها رخ نمیدهد و این واقعیتی است که ۷نامزد تأیید شده انتخابات ریاستجمهوری در حالی از برنامه خود برای نجات اقتصاد سخن میگویند که حتی هیچ ایرانیای نمیداند که تیم اقتصادی نامزدها را چه کسانی با چه تفکراتی تشکیل میدهند. مردم نفهمیدند که سیاست و برنامه هر نامزد برای انتخابکردن در حوزه سرمایهگذاری خارجی، اقتصاد پساکرونا، تحریمها و نتیجه برجام، رفع موانع بانکی و تجاری، بحران آب و برق، اقتصاد سلامت و... چیست؟ این نکته تاریک مناظره نخست بود.
۷ـ ۲مناظره دیگر فرصتی است هم برای نامزدها و مردم که از همین اکنون زیر میز مناظرههای تصنعی بزنند و نمایندگان ۷نامزد از قبل ۷محور را تعیین کنند تا در ۶ساعت مناظرههای پیشرو بدون نمایش گویهای بیخاصیت و بازکردن نمایشی پاکت سؤالها همه بدانند که در ذهن و فکر نامزدها برای اقتصاد، سیاست داخلی، سیاست خارجی و فرهنگ و جامعه چه میگذرد. مناظره نخست که بازنده آن مردم و اقتصاد بودند و مناظره دوم و سوم شاید فرصتی باشد برای نجات مردم از گمراه شدن در جاده وعدهها و شعارها.
🔻روزنامه اعتماد
📍مسابقه خطرناک کاندیداها در دادن وعده
اگر کاندیدایی ادعای داشتن برنامه کرد و راجع به توانمندی اجرایی حرفی نزد صلاحیت اندیشهای ندارد
پیش از شروع اولین مناظره بین کاندیداهای ریاستجمهوری، فرشاد مومنی، اقتصاددان در جلسه روز پنجشنبه موسسه دین و اقتصاد به واکاوی فرآیندهایی پرداخت که در شرایط فعلی میتواند کشور را از جنبه اندیشهای از عوامگرایی و عوامفریبی نجات دهد. با وجود اینکه مناظره روز شنبه میان کاندیداها با عنوان مناظره اقتصادی بود اما تقریبا برنامه جامع و درستی از آنچه برای نجات کشور در شرایط فعلی نیاز است، داده نشد و کرونا به عنوان مهمترین علت بیکاری دو میلیون ایرانی در برنامههای کاندیداها، جایی نداشته است.
مومنی ضمن تاسف از اینکه ایام انتخابات بیش از آنکه به مثابه زمانی برای تضارب آرا و ایجاد فرآیندی برای ارتقای اندیشهای حکومت و مردم باشد به یک معرکه تقوافروشی، عوامگرایی و عوامفریبی با تلاش از سوی برخی گروههای پرنفوذ و ذینفع تبدیل شده و شدت آسیبی که این گروههای پرنفوذ بر ایران وارد میکنند بسیار نگرانکننده عنوان کرد.
به باور او در آستانه مواجهه با انبوهی از ناهنجاریها و بیهنجاری در همه عرصههای حیات جمعی هستیم که برای برونرفت از آن باید بنیه اندیشهای جامعه را با تاکید بر محوریت نخبگان مورد توجه قرار داد. به باور او هیچ عنصری به اندازه دامن زدن به رهنمودهای دانش توسعه برای برونرفت از این شرایط کارایی ندارد. چراکه براساس آنچه اندیشورزان اجتماعی به آن معتقدند، در غربت اندیشههای توسعهای است که کشورها تا مرحله فروپاشی پیش میروند. مومنی یکی از کانونهای بحرانسازی کشور را توزیع ناعادلانه ثروت میداند.
بازارگرایی افراطی مانع توسعه است
از روز شنبه، تمام تحلیلها بر محور واجد شرایط بودن کاندیداها میچرخد. عدهای مناظره را غیراقتصادی و عده دیگر نیز از کاندیداها برنده و بازنده میسازند. اما آنچه فراتر از هر مناظرهای مهم است، راهکار برونرفت از شرایط فعلی است؛ وجود تحریم و کرونا، بیکاری میلیونها نفر را در ایران در پی داشته که اگر تحریمها لغو نشوند در سال جاری میلادی با مشکلاتی از قبیل تشدید کسری بودجه و در نهایت چاپ پول پرقدرت و تورم مواجه خواهیم بود. مومنی در جلسه روز پنجشنبه به نکاتی اشاره کرد که باید در هر کاندیدایی جستوجو شود که یکی از آن آرمانخواهی است. به باور او به محض اینکه آرمانخواهی و اعتلایابی در چارچوب اندیشه توسعه کنار زده شود، مناسبات، مناسبات غیرمولد، غیرخلاق و مبتنی بر ستیز، حذف، فریب و فساد خواهد شد. شاید به همین دلیل باشد که متفکران بزرگ کشور نیز انگیزهای برای فهماندن مسائل بنیادی به حکومتگران ندارند. بنابراین اگر با مسائل بزرگ سهلانگارانه برخورد شود به آرامی کار به جایی میرسد که با رویههای رفوکارانه نیز نمیتوان بقای جامعه را تضمین کرد. این استاد اقتصاد در ادامه افزود:«در این شرایط شاید یکی از بزرگترین خدمات اندیشهای به حکومت و ملت این است که راهگشایی اندیشههای توسعه را برجسته و یادآوری کنیم که اگر اینها به سمت اقتضائات توسعه حرکت کرده و به مسائل آن بپردازند، این تباهیها و سرخوردگیها و ... میتواند جای خود را به ارتقای تلاشهایی برای باز کردن راههای شرافتمندانه برای مشارکت مردم در سرنوشت خودشان باشد.»
استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه مباحث خود به حاشیه راندن مباحث توسعه نیز پرداخت و خاطرنشان کرد:«در ایران زمانی که مناسبات رانتمحوری با سادهانگاری افراطی بازارگرایی گره میخورد، دچار یک ابتذال غیرمتعارفی میشود. در واقع آنچه در کشور به عنوان بازارگرایی مطرح میشود حتی نمیتوان گفت کاریکاتور آن است. بعضا مشاهده میشود که برخی بازارگراها در روابط اقتصادی، نحوه برخورد با آنچه در ذهن انسان میگذرد و میتواند بر اقتصاد تاثیر بگذارد را در یک رابطه مکانیکی به عنوان مثال در یک تابع تولید بسیار ساده شده، قرار میدهند. این سادهانگاری در طیف متنوعی از مسائل حیاتی نیز مطرح است.» مومنی در ادامه صحبتهای خود به گفتههای جان الیوت نیز اشاره کرده و اضافه میکند: «در مقابله نهادگرایی به مثابه رهیافتی به اقتصاد سیاسی سخن از چند جعبه سیاه به میان میآید. الیوت بر این باور است که سادهانگاری بازارگرایان در خصوص مسائل اقتصادی آن را به جعبه سیاهی تبدیل کرده که اگر جامعهای توسعهخواه باشد تا زمانی که جعبه سیاهها را باز نکند، نمیتواند نجات پیدا کند.» فناوری، دولت، ساخت قدرت، نهادها و... به مثابه جعبه سیاههایی هستند که بازارگرایی افراطی آنها را سربسته نگه داشته و تا زمانی که باز نشوند امکان نجات کشور وجود ندارد.
آنچه برای توسعه لازم است
مومنی در سخنان خود پیرامون روششناسی برای توسعه کشور به «ترتیب صحیح امور» به یکی از اسلوبهای روششناسی توسعهای اشاره کرد و در این راه خارج شدن از توهم جهانشمولپنداری گزارههای تئوریک نیز بسیار مهم است. او در این خصوص گفت:«مکتب آلمان بر این باور بود که توهم جهانشمول پنداری گزارههای تئوریک در قلمرو علم اقتصاد به ویژه دانش توسعه ریشه در یک بنیان فکری فلسفی به نام قانون طبیعی دارد. بنابراین باید از این گزارهها گذر کرد و برای هر کشور با اقتضای زمان و مکان راهی برای توسعه یافت و از تجارت دیگر کشورها نیز بهره گرفت».
یکی دیگر از مواردی که مورد تاکید این استاد اقتصاد واقع شد، بسته شدن راه بر مفتخوارگی است. چراکه با این اقدام امکان اینکه ظرفیتهای سرمایه انسانی و مادی کشور به سمت تولید متمایل شود، افزایش مییابد. او وعدههای عوامفریبانه را از دیگر نگرانیهای خود و سدی در برابر توسعه کشور عنوان کرد. به باور مومنی صرفنظر از اینکه نیت کاندیداهای ریاستجمهوری چیست، وقتی که همه آنها وعده عوامفریبانه میدهند و مسابقه خطرناکی را برای پرداخت نقدی بیضابطه آغاز میکنند، مشاهده میشود که در این مسیر کمتر ردی از صداقت در بحثهایشان مطرح نمیشود.
او در این خصوص توضیح داد:«زمانی به جای بیان صادقانه منابع این وعدهها که میتواند کشور را نابود کند از تعابیری مانند عادلانه کردن قیمت حاملهای انرژی یا ساماندهی به یارانههای ضمنی استفاده میکنند که ردی از علم و صداقت در اینگونه صورتبندی مفاهیم وجود ندارد. در حالی وعده کمکهای آتی به مردم داده میشود که مشکلات ناشی از این اقدام جامعه را به زودی فرا میگیرد.» او در ادامه به آنچه در اواخر دهه ۸۰ بر کشور گذشت اشاره کرد و افزود:«در سال ۸۹ زمانی که قیمت حاملهای انرژی ۵۵۰ درصد افزایش یافت در کمتر از ۶ ماه رسانهها از قول مردم گزارشهایی منتشر میکردند که در آن گفته شده بود، مردم حاضرند یارانه ۴۵ هزار تومانی را پس دهند اگر قیمتها به پیش از دی ۸۹ بازگردند».
راهکارتان برای تولید چیست؟
تحریم و پس از آن کرونا، سختیهای زیادی را به اقتصاد کشور تحمیل کرد. بخشهای خدمات و تولید از این رخدادها زیانهای جبرانناپذیر زیادی دیدند که بیکاری حدود دو میلیون نفر تنها بخشی از آن است. براساس آنچه به صورت جسته و گریخته در رسانهها از قول مسوولان مطرح میشود حدود ۵ هزار میلیارد در هر روزی که به دلیل کرونا تعطیل شود زیان به تولید کشور وارد میشود. در این راستا مومنی این پرسش را از کاندیداها مطرح کرد که نگاهشان به تولید و شرایط بیرون آوردن از این وضعیت چیست و آیا اندیشهای وجود دارد یا خیر؟ این استاد اقتصاد توانمندی حکومت را از دیگر عناصر مورد نیاز برای افزایش کارایی یک رییسجمهور در کشور میداند. به باور او اگر فردی واقعا متوجه است که مسوولیت چه نهادی را بر عهده میگیرد، گزارشی از کار و مسوولیتهایی که باید انجام دهد و بر عهده میگیرد به مردم بدهد. مومنی معتقد است اگر کاندیدایی ادعای داشتن برنامه کرد و حرفی راجع به توانمندی اجرایی نزد و برنامهای از موضع آسیبشناسی و ارایه راهحل نداد، صلاحیت اندیشهای برای این مسوولیت را ندارد. توانمندی حکومت موضوع پردامنه و تعیینکنندهای است که میتوان از سطح فهم و دانایی و نیز سطح قابلیت تحقق وعدهها و نسبت به آن وعدهها با فرصتطلبی این را مشخص کرد.
اشتغال مولد نیز از موضوعاتی است که مومنی در نشست روز پنجشنبه به آن اشاره کرد. بر اساس گفتههای او عموم متفکران توسعه بر این باورند که هیچ کشوری قادر به تحقق توسعه نیست مگر اینکه صلاحیتهای خودش را در زمینه «حداکثرسازی ظرفیت انسانی و مادی» مشخص کرده باشد. کمترین نشانههای توسعهنیافتگی با اندازهگیری ظرفیتهای بلااستفاده مادی و انسانی مشخص میشود. این امر در ایران نیز موضوعیت دارد. دادههای سرشماریهای انجام شده، نشان میدهد طی بالغ بر ۳۰ سال گذشته همواره حدود دو سوم جمعیت در سنین اشتغال هیچ نقشی در تولید ملی نداشتند. همین امر باعث خروج سرمایههای انسانی شده که موجی وسیعتر از خروج سرمایههای مادی است. او در بخشی از صحبتهای خود به مشکلاتی که شوکهای قیمتی برای اقتصاد ایجاد میکند نیز اشاره کرد و افزود:«رونق تولید علاوه بر بالا بردن هزینه مفتخوارگی نیازمند برنامهای برای جلوگیری از فساد است. چراکه سیاستهای تورمزا، اشتغالزدا و فسادزا با یکدیگر هم پیوندی دارند و عنصر گوهری اینها نیز شوکهای قیمتی است. اولین کسی که در خصوص شوکهای قیمتی و در نتیجه بیثباتسازی فضای اقتصاد کلان کشورها به عنوان بزرگترین متعرض به حقوق مالکیت تذکر داد، جرمی بنتام بود که در واقع پدر معنوی بازارگرایی است. اگر قرار است به تجربه ایران بیاعتنایی شود حداقل به نصایح بنتام توجه شود.
چه چیزهایی به فروپاشی شوروی انجامید؟
تضاد میان شعارها و عملکرد نیز از جمله مواردی بود که مومنی به آن اشاره کرد. با بررسی مساله فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی میتوان به این موضوع پی برد که تعارض میان این دو عنصر کلیدی در نهایت به فروپاشی یک کشور میانجامد. نمونه آن نیز در دولت احمدینژاد مشاهده شد. براساس آنچه این استاد دانشگاه بر آن تاکید داشت با وجود اینکه در آن دوران همگی طرفدار عدالت بودند اما به جای عدالت چه چیزی نشست؟ و آزادی مردم در همه عرصههایی که به توسعه منجر میشود، دچار اختلال شد. در واقع آن چیزی که کمر اتحادیه جماهیر شوروی را شکاند،گستره فساد بود. او در این خصوص توضیح داد:«به کانونهای فساد که نگاه میشود، درمییابیم که در سطح نظری، پول یگانه معیار موفقیت است و در سطح عملی نیز دو مساله وجود دارد یکی مشارکتزدایی از مردم در بازار سیاست و اقتصاد و دل بستن به سرکوب سیاسی به جای مشارکت و دوم تیغ کند قوه قضاییه در برابر فعالیتهای مافیای خودیها و تیغ مهلک قوه قضاییه شوروری در برابر انتقادهای مشفقانه سیاسی.» مومنی در بخش دیگری از صحبتهای خود به لزوم برنامه داشتن نیز اشاره کرد و گفت:«اگر کسی ادعا میکند که برنامه دارد درباره انتخابهای استراتژیک باید صحبت کند. اما بیان آمال و آرزوهایی که به نادرستی برچسب برنامه به آنها زده میشود به تنهایی راهگشایی ندارد».
او خصوصیسازی را نیز یکی از مهمترین تفاوتهای کشورها میداند و معتقد است زمانی محقق میشود که به گسترش فصای رقابتی و کارآمدسازی نظام اداری تقدم داده شود. اما از آنجایی که هدف کسب درآمد و توزیع رانت و خیررسانی به خودیهاست بنابراین اولویت واگذاری داراییها قرار میگیرد. او در این خصوص به بیان تجربه چین و روسیه پس از فروپاشی پرداخت و گفت:«چینیها در یک دوره ۲۵ساله بدون اینکه حتی یک یوآن داراییهای دولتی را به کسی واگذار کنند از طریق اصلاح نظام اداری و فراهم کردن محیط مناسب برای بخش خصوصی مولد، سهم این بخش را در فاصله پایان دهه ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۴ از کمتر از ۲۰ درصد به بیش از ۷۰ درصد رساندند. این یک شیوه است. شیوه دیگر آن کاری است که ابتدا روسیه انجام داد و پس از باقی کشورهای بلوک شرق سابق پس از روسیه به کار گرفتند. تقدم را به واگذاری داراییها دادند؛ آن چیزی که احمدینژاد با اسم سهام عدالت مطرح کرد و هنوز سیستم اداری از پس آن کمر راست نکرده است. در آن کشورها در عرض کمتر از ۴ سال سهم بخش خصوصی را به بیش از ۸۰ درصد افزایش دادند. وقتی به کارنامههای آنها نگاه میشود، خصوصیسازی به شیوهای که چینیها انجام دادند آنها را به یکی از کشورهای بزرگ اقتصاد دنیا تبدیل کرده است.» جمعبندی صحبتهای مومنی این موضوع را روشن میکند که همچنان راه زیادی تا برنامهریزی برای اقتصاد کشور وجود دارد.
🔻روزنامه شرق
📍جای خالی دغدغههای مردم در مناظره اقتصادی
عصر شنبه نخستین مناظره انتخاباتی هفت نامزدی که توانستند تأییدیه شورای نگهبان را دریافت کنند، با محوریت اقتصاد برگزار شد اما به نظر میآید افکار عمومی تاکنون به تغییر چهره نامزدها بیش از نگاه و راهکار اقتصادیشان توجه نشان دادند. اگرچه توجه به میزان استفاده این کاندیداها از «بوتاکس» بیشتر با حالت طنز بیان میشود اما منتقدان میگویند این واکنشها ریشه در طراحی پرسشها و همچنین نوع برخورد و راهکار نامزدها درباره مسائل اقتصادی دارد. از یک طرف در پرسشهای مطرحشده از سوی کارشناسان صداوسیما، اثری از دغدغههای جدی امروز جامعه ایران مانند آثار اقتصادی کرونا، نوع نگاه به برجام و تحریمها و همچنین بورس و بحران امروزش نبود و از طرف دیگر هم کاندیداها در پاسخهای خود چندان به این دغدغههای جدی نپرداختند.
از قطار تا اسکوتر برقی؛ غفلت دستهجمعی از ابرچالشها
«مگر زندگی مردم باید از زندگی دولت جدا باشد؟ چرا باید قطار انقلاب روز به روز کوچک شده و به یک اسکوتر تبدیل شده باشد»؛ تبدیل قطار انقلاب به اسکوتر یکی از دیدهشدهترین اصطلاحات مناظره اول کاندیداهای ریاستجمهوری بود که البته بیشتر هم در طعنه به محتوای مناظره و پاسخها استفاده شد. درحالیکه در فضای به نسبت سرد اینروزهای انتخابات ایران، انتظار میرفت مناظرهها کمی به انتخاباتیشدن جامعه کمک کند اما حالا منتقدان میگویند دستکم مناظره اول چندان توفیقی نداشت و علت اصلی را در غفلت مناظره اقتصادی از چالشهای مهم اقتصادی میدانند. دراینباره یک کارشناس اقتصادی ضمن انتقاد از نادیده گرفتهشدن بسیاری از موضوعات و چالشهای اقتصادی مهم در این مناظره گفت: نامزدهای ریاستجمهوری زمانی که وعدههایی را مطرح میکنند حتما منابع مالی برای آنها در نظر بگیرند تا به مشکلات اقتصادی اضافه نشود. کامران ندری که با ایسنا سخن میگفت، درباره تحلیل کلیات اولین مناظره انتخاباتی میان کاندیداهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اظهار کرد: روند مناظره از منظر طرح سؤالات وضعیت مناسبی نداشت و سؤالات خوبی پرسیده نشد. در پاسخ به این سؤالات هم کاندیداها صرفا از وضعیت اقتصادیای مانند تورم بالا، بیکاری، رشد سرمایهگذاری پایین، فساد گسترده و... گفتند که تمام مردم از آن اطلاع دارند و تکرار مکررات است. او افزود: همچنین برای وعدههایی که از سوی نامزدها مطرح شد، صحبتی از منابع مالی پیشبینیشده به میان نیامد و نکاتی هم از سوی آنها مطرح نشد که این اطمینان خاطر را ایجاد کند که برای حل مشکلات اقتصادی کشور برنامه و عزم جدی دارند. علاوه بر این، وعدهدادن برای طرحها و پیشنهادهایی که پشتوانه مالی ندارند، میتواند بسیار خطرآفرین باشد و به مشکلات اقتصادی دامن بزند. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در اولین مناظره به چالشهای اصلی اقتصاد همچون انحصارات موجود در اقتصاد ایران، تعارض منافع، اقتصاد سیاسی و... پرداخته نشد و در طول این مناظره، نامزدها بیشتر به تبیین وضع موجود پرداختند و حتی به صورت کامل نیز چالشها و وضعیت فعلی اقتصاد مورد بررسی قرار نگرفت. ندری تأکید کرد: برای وعدههایی که از سوی نامزدها مطرح میشود، باید پشتوانهای مالی هم در نظر گرفته شود؛ زیرا اکنون دولت با کسری بودجه مواجه است و پیشبینینکردن منابع برای وعدهها به کسریهای مالی دولت دامن میزند.
شعارهای اقتصادی و جای خالی بورس در مناظره!
اگرچه تأکید نامزدهای انتخابات پیشرو بر شعارها و راهکارهای اقتصادی است و یکی از دغدغههای امروز مردم ایران نیز به ازدستدادن بخشی از سرمایه خود در این بازار برمیگردد اما مناظره اقتصادی نامزدها توجه چندانی به بورس نداشت. این فضا در حالی است که بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ به مهمترین بازار کشور تبدیل شد؛ چراکه آزادسازی سهام عدالت و صعود سریع این بازار باعث شد پای ۵۰ میلیون نفر از مردم کشور به این بازار باز شود و سرمایهگذاران خرد بسیاری سرمایههای خود را به این بازار سپردند. اتفاقی که حاشیههای زیادی را در پی داشت؛ چراکه بسیاری نوک پیکان انتقاد را به سمت دولت گرفته و مطرح کردند که چند دلیل مختلف ازجمله تأمین مالی دولت از بازار سرمایه باعث ریزش چشمگیر این بازار شد؛ بهطوریکه بازار از قله دو میلیون واحد در مرداد سال گذشته تا یک میلیون واحد در هفته گذشته سقوط کرد و در این سقوط سرمایههای مردم نیز از دست رفت. در این شرایط، هرچند انتظار فعالان بازار سرمایه و سهامداران این است که دولت جدید مانند دولت فعلی در روند بازار سرمایه دخالت نکند اما انتظار میرفت حال که بازار سرمایه چه درست و چه غلط میزبان نیمی از مردم کشور شده است، کاندیداهای ریاستجمهوری در برنامه اقتصادی خود، سرفصلی از این بازار مخصوصا درباره تکمیل فرایند آزادسازی سهام عدالت به مخاطب ارائه کنند. بااینحال، شرایط بهگونهای بود که در مناظره اول تنها قاضیزادههاشمی به ضرورت حل مسئله بورس اشاره کرد و گفت: بورس یک مسئله حاد و یک مسئله ساختاری و مزمن دارد که بخش ساختاری آن در مجلس در حال اصلاح است و بخش حاد آن با سه دستورالعمل در سه، چهار روز اول دولت پیشبینی شده که به سمت بهبود بازار سرمایه برویم. همچنین رضایی فقط در پاسخ به سؤالی درباره روند خصوصیسازی در کشور گفت: خصوصیسازی در این دوران چگونه باید شکل میگرفت؟ کسانی که کارخانجات دولتی را میگیرند و میبرند، زمین را میفروشند و تجهیزات را هم میبرند، چرا نظارتی بر آنها نبود؟ کسی که میخواهد وارد خصوصیسازی بشود باید اهلیت داشته باشد. در روسیه آییننامه خصوصیسازی صدصفحهای وجود دارد که کارآمدی فرد را مدنظر قرار میدهد. این اشاره کوتاه از سوی کاندیداها در حالی صورت گرفت که شعار سال جاری هم مانند سالهای قبل اقتصادی بوده و بازار سرمایه نیز یکی از اصلیترین بازارهای مالی در کشور محسوب میشود؛ بازاری که در سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که دولت به دلیل تحریم با کسری بودجه مواجه بود، به تأمین بخشی از کسری بودجه کمک و نقش مهمی ایفا کرد و انتظار میرفت حداقل در شعارهای کاندیداها جایی داشته باشد. البته این خواسته به معنای دخالت دولت در بورس نیست، بلکه دولت وظیفه دارد سازوکارهای قانونی بورس، وضعیت صنایع، شرکتها، تسهیلات، قیمتگذاری دستوری، موانع تولید و... را تعیین تکلیف کند.
انحراف ۲۴درصدی در آمار یک نامزد ریاستجمهوری
مناظره کمرمق اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری در حالی با اتهامات غیراقتصادی نامزدها به همدیگر کمی حاشیهبرانگیز شد که چندان به دغدغههای اصلی مردم در آن پرداخته نشد و حتی برخی آمار مطرحشده هم با ایرادهایی همراه بود. در این مناظره یکی از نامزدهای ریاستجمهوری مدعی شد صادرات ایران به ۲۸ کشور اتحادیه اروپا ۵۰ درصد صادرات به افغانستان است اما آمار رسمی کمتربودن صادرات را تأیید میکند و این صادرات در حد ۲۶ درصد است و حدود ۲۴ درصد اختلاف وجود دارد. آنطور که ایسنا دراینباره نوشته است، سعید جلیلی در اعلام دیدگاه اقتصادی خود از برنامه جدی برای حوزه اقتصادی سخن گفت و اینگونه مطرح کرد که «اگر میخواهیم جهش داشته باشیم باید برنامه جدی برای اقتصاد داشت و دنبال بهانه نگردیم و برای آن دو تا سه موضوع اصلی مطرح است. وقتی ارزش پول ملی ایجاد میشود که بتوان جهش تولید داشت و آن وقتی است که جهش صادرات داشت و این زمانی است که بتوان تعامل گسترده و سازنده با جهان داشت و معطل چند کشور نماند. یکی از سؤالات ما این است که چرا صادرات ایران به ۲۸ کشور اتحادیه اروپا نصف صادرات به افغانستان است؟». بررسی وضعیت تجارت خارجی ایران کلیت اعلام جلیلی مبنی کمتربودن صادرات ایران به اتحادیه اروپا نسبت به افغانستان را تأیید میکند، ولی از نصف هم کمتر است. این در حالی است که طبق گزارش گمرک ایران در پایان سال ۱۳۹۹، تجارت خارجی سالانه ایران ۱۴۷.۴ میلیون تن به ارزش ۷۴ میلیارد دلار بوده که از این میزان بالغ بر ۱۱۳.۶ میلیون تن به ارزش ۳۵ میلیارد دلار صادرات و همچنین ۳۳.۷ میلیون تن به ارزش ۳۸.۸ میلیارد دلار واردات بوده است. اینکه میزان صادرات ایران به اتحادیه اروپا و افغانستان چقدر بوده، موضوعی است که لطیفی، سخنگوی گمرک ایران، در رابطه با آن گزارشی به ایسنا اعلام کرد. طبق این گزارش، در سال گذشته میزان صادرات ایران به اتحادیه اروپا ۶۰۴میلیونو۶۶هزارو ۸۸۴ دلار بوده، درحالیکه در همین دوره، آمار صادرات ایران به افغانستان دومیلیاردو۳۰۸میلیونو۴۰۱هزارو ۲۵۹ دلار بوده است؛ بنابراین صادرات ایران به کشورهای اتحادیه اروپا ۲۶ درصد و به عبارتی حدود یکچهارم صادرات به افغانستان است، نه نصف آن. آمار اعلامی سخنگوی گمرک ایران نشان میدهد که آلمان با ۲۳۳ میلیون دلار، شریک اول صادراتی ایران بین کشورهای عضو اتحادیه اروپاست و بعد از آن ایتالیا با ۱۲۶میلیونو ۷۳۲ هزار دلار قرار دارد. از بین کشورهای اتحادیه اروپا کمترین صادرات ایران به لوکزامبورگ با ۴۴۸ دلار اختصاص دارد. سخنگوی گمرک ایران در گزارش خود وضعیت واردات ایران از اتحادیه اروپا را نیز اعلام کرد که نشان از رقم پنجمیلیاردو۵۰میلیونو۸۸۶هزارو ۲۸۱ دلار داشت. در واردات نیز آلمان با یکمیلیاردو۸۵۱میلیونو۱۷۰هزارو ۴۹۲ دلار در صدر قرار دارد. همچنین هلند با ۸۸۹میلیونو۴۸۸هزارو ۲۰۸ دلار، ایتالیا با ۶۸۷میلیونو۳۱۹هزارو ۹۱۳ دلار، اتریش با ۳۲۵میلیونو۹۹۵هزارو ۴۱۳ دلار و فرانسه با ۲۸۴میلیونو۲۸۲هزارو ۹۶ دلار دیگر کشورهای صادرکننده به ایران هستند. بر این اساس، مستندات گمرک ایران به عنوان منبع اصلی آمار تجارت خارجی که در گزارشهای آماری قابل دسترس در سایت این سازمان نیز وجود دارد، نشان میدهد آمار اعلامی درباره صادرات به کشورهای عضو اتحادیه اروپا و افغانستان با آمار رسمی همخوانی چندانی ندارد. اگرچه منظور جلیلی توجه بیشتر به صادرات به کشورهای جهان بود اما اینکه استناد وی به کدام آمار بوده در ابهام قرار دارد و لازم است درباره این اختلاف حدود ۲۴درصدی آماری و چرایی آن توضیح ارائه شود.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍توپ پر و دست خالی
هفت نامزد ریاستجمهوری عصر شنبه در استودیویی که رسانه ملی از مدتها قبل و حتی قبل از مشخص شدن تعداد نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان حاضر کرده بود، حاضر شدند تا در اولین مناظره خود به مسائل اقتصادی که به باور کارشناسان و متخصصان اولویت اول کشور است، بپردازند. اما دریغ که هیچیک از آقایان بیش از اینکه «من برنامه دارم» حرفی نزد. یکی مردم را برای مشاهده برنامههایش به سایت خود ارجاع داد و دیگری هم گفت که به وقتش خواهد گفت! حالا وقت بیان برنامههای اقتصادی کی و کجا غیر از دو هفته به انتخابات و مناظره اقتصادی است، معلوم نشد!
این مناظره اما از جهات دیگر حائز توجه بود. از حمله طیف انقلابی به دولت گرفته تا رویکرد صداوسیما، ضعف پوششیها و حضور فراتر از انتظار نامزدهای به اصطلاح اصلاحطلب.
ارزیابی نامزدها
همتی را باید شاخصترین نامزد در مناظره مذکور دانست. از همان اول کار که وقتی رنجبران، مدیرکل روابط عمومی سازمان او را آقا و رییسی را جناب آقا، خطاب کرد و به اعتراض وی منجر شد، این را فهمیدیم. بعد هم که مثل روزهای اخیر با نادیده گرفتن مهرعلیزاده از پنج به یک بودن صحنه انتخابات گفت و سعی کرد یک دوقطبی بین خود و رییسی بسازد، این موضوع عیانتر شد. البته که اشتباه اصولگرایان نیز در پررنگ شدن همتی موثر بود. آقایان جلیلی، زاکانی و قاضیزاده که در هفتههای گذشته به عنوان نامزد پوششی تلقی شدهاند، چنان به حریف اصلاحطلب تاختهاند که معلوم شد رییسی را نه رقیب که رفیق و شاید هم رییس آینده میدانند.
به هر حال نگاهی به نظرسنجیها ثابت میکند که همتی از این مناظره دست پرتر از سایرین رفت.محسن مهرعلیزاده دیگر گزینه منتسب به اصلاحطلبان که در روزهای گذشته به هر دری زده تا حمایت خاتمی و جبهه اصلاحات را جلب کند نیز به واقع فراتر از انتظار ظاهر شد. آن اول کار که رییسی را تنها رقیب خود خواند، به نظر میرسید که درک درستی از موقعیت و جایگاه خود ندارد و با این حرفها موجبات تمسخر خود را فراهم میکند اما بعدتر که در جریان مناظره و از قاب صداوسیما خودش را به خاتمی چسباند، یا وقتی از محیطزیستیها گفت معلوم شد که آنقدرها هم از مرحله پرت نیست. اشارهاش به میزان سواد رییسی نیز نشان داد که توان لازم را برای گرم کردن مناظرات و به تبع آن انتخابات دارد. اگرچه باز هم نمیتوان حضور او را قوی و خوب ارزیابی کرد.محسن رضایی که شاید بتوان وی را تنها رقیب اصولگرای رییسی در این انتخابات دانست، آن هزار تومانی معروفش را دوباره آورده بود و از افزایش ارزش پول ملی گفت، بدون اینکه بتواند در چند کلام ساده و قابل فهم برای مردم توضیح دهد که واقعا چه خواهد کرد. آن یارانه ۴۵۰ هزارتومانی را از کجا میآورد و…. در جریان مناظره هر کاری که توانست کرد از بغض گرفته تا تهدید اما به چهره برتر تبدیل نشد. اشتباه رضایی شاید آنجا بود که به جای ایجاد تقابل بین خودش و رییسی سراغ همتی رفت و در زمین رییسی و پوششیهایش بازی کرد.
تکلیف قاضیزادههاشمی پیش از مناظرات و با آن افتضاحی که به عنوان فیلمهای تبلیغاتی به خورد ملت داده بود، معلوم شد اما حضور ضعیف وی در مناظره نخست کار را تمام کرد. او ضعیف بود و حرفی برای گفتن نداشت و با جوان خواندن خودش هم نتوانست توجهها را جلب کند.
سعید جلیلی اما با وجود اینکه در هفتههای گذشته مدعی شده بود قصد ماندن دارد و بنا ندارد بعد از این همه کار و فعالیت و برنامهریزی تحت عنوان دولت در سایه، به نفع کسی کنار بکشد، در مناظره اول به نحوی عمل کرد که نمیتوان ماندگاری او در این رقابتها را جدی گرفت.
زاکانی اما نشان داد که همانطور که گفته میشد، بازوی رییسی در این مناظرات است. توانایی او در مناظره بیش از سایر همقطارانش است اما آنقدرها هم که انتظار میرفت هم خوب ظاهر نشد. مثلا مظلومنماییهایی مثل اینکه مسافرکشی میکرد و… نتوانست به او کمکی کند.گزینه اصلی یعنی رییسی هم همانطورکه تصور میشد در مناظرات ضعیف بود. تجربه انتخابات ۹۶ این قضاوت را به جامعه داده بود و معلوم شد که او در چهار سال گذشته هیچ رشدی از این بابت نداشته است. حتی وقتی که حرف از میزان تحصیلات وی شد نیز حرف خاصی برای گفتن نداشت.
واکنش دولت
هر کدام از این نامزدها اما در جریان مناظره مورد بحث به نحوی بر دولت تاختند. حتی همتی با اشاره به اینکه نماینده دولت نیست و یادآوری عزل شدن خود، سعی کرد که حسابش را از دولت جدا کند. نامزدهای اصولگرا اما بیش از آنکه با حریفان خود رقابت کنند با دولت به رقابت پرداختند.
همین رویه هم با واکنشهایی از سوی دولتیها همراه شد.
مثلا علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهوری در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «در مناظره اقتصادی، نقش اعداد پررنگتر است، عجیب است که هر چند دقیقه نمودارهای پرینتشده رو به دوربین گرفته میشد اما هیچکدام از مخالفان برجام و دولت و مذاکره، از دهها و صدها میلیارد دلار خسارت تحریم بر اقتصاد ایران چیزی نگفت.
از معلولها گفته میشد اما علتها را سانسور میکردند.»محمود واعظی رییس دفتر رییسجمهور نیز در نامهای به وزیر کشور به عنوان رییس کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، بر ضرورت تعیین وقتی مناسب در برنامه مناظره دوم نامزدها در رسانه ملی برای پاسخگویی به اتهامات مطرحشده از سوی برخی نامزدها علیه دولت در نخستین مناظره زنده تلویزیونی تاکید کرد.او در این نامه خطاب به عبدالرضا رحمانی فضلی تاکید کرد: متاسفانه در مناظره اول شاهد سیاهنماییها در مورد شرایط کشور و بیان اظهارات بعضا غیرمنصفانه از سوی برخی نامزدها علیه دولت و انتصاب مشکلات ناشی از جنگ اقتصادی ۵/۳ ساله و شیوع ویروس کرونا به آنچه «ناکارآمدی دولت» خوانده شده، بودیم که ضروری است برای روشن شدن افکار عمومی و پاسخ به اتهامات و ابهامات مطرحشده، پاسخها و دفاعیات دولت در مناسبتترین و سریعترین زمان ممکن به اطلاع مردم شریف کشور رسانده شود.
رویکرد رسانه ملی
از آنجایی که رسانه ملی عموما در مواردی مثلا انتخابات به یک جریان سیاسی خاص گرایش پیدا میکند، عملکردی ناعادلانه دارد؛ بعد از مناظره اول این دوره نیز انتقادات روانه سازمان صداوسیما شد.
اولین نقد را همتی به رنجبران کرد اما فقط همین نبود.
مثلا غلامحسن کرباسچی دبیرکل حزب سازندگی در صفحه توئیتر خود نوشت: ایکاش صداوسیما که اول انقلاب قرار بود دانشگاه باشد قدری از این همه تشریفات و زرق و برق تکراری و بیفایده کم میکرد و از کارشناسان بیغرض میخواست در شکل مناظره و طرح سوالات کمکی کنند که وقت بینندگان هدر نرود و شوری در فضای انتخابات ایجاد شود.
شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران نیز در مصاحبهای با «نامهنیوز» با اشاره به اینکه «رسانه ملی از بدو ورود نامزدها و پخش مستقیم برنامه بیعدالتی را شروع کرد» گفت: «قاب سیمای ملی کاملا مردانه است.
همان طور که همه نامزدها مرد بودند، مجری و عوامل برنامه نیز همه مرد بودند. به اضافه اینکه در تنفسی که اعلام کردند، سرود یاران خراسانی پخش شد که این هم یک بیعدالتی بود.»
نبرد بیحاصل
پرونده نخستین ماراتن انتخابات اگرچه با محوریت اقتصادی بسته شد، اما این شهرآورد پرحاشیه به جای آنکه محفلی برای بحث و گفتوگو درباره چالشها و ابربحرانهای اقتصادی باشد، فرصتی شد برای حملات تند نامزدها به هم و بهرهکشی از پاسخهای یکدیگر در جهت بارز کردن برنامهها و وعدههای انتخاباتی خودشان. تکرار وعده و وعیدهای انتخاباتی و شعارهای پوچ و بدون پشتوانه حول مسائل اقتصادی نشان میدهد که نامزدها هنوز برنامه عملیاتی برای حضور در صحنه قدرت ندارند و استفاده از سازوکار تخریب تنها ابزار در دست آنها برای عقب راندن رقبای انتخاباتی است. طرح این پرسش در این شرایط ضروری مینماید که آیا نادیده گرفتن چالشها و ابربحرانها از سوی کاندیداها به معنای عدم اشراف آنها به مسائل و گرفتاریهای کلان اقتصادی است و یا این مساله حاشیه امنی است برای کمرنگ نشان دادن بحرانهای خودساخته و علاجناپذیر؟
اولین دور از مناظرات رقبای انتخاباتی با طرح مسائل و مباحث گوناگونی در حوزه اقتصاد همراه بود؛ از کوچک شدن کیک اقتصادی طی چند سال اخیر گرفته تا مسائل و مشکلات تولیدکنندگان و کارخانهداران زیر سایه بحرانهای داخلی و فشارهای خارجی. طی ۹۰دقیقهای که هفت نامزد انتخاباتی به بحث و گفتوگو پرداختند خبری از برنامههای منسجم و قابل تحقق برای برونرفت از گرفتاریها و مسائل اقتصادی نبود و عمده زمان اختصاص دادهشده برای مناظره به طعنه و کنایه بین کاندیداها گذشت. با این استناد نادیده گرفتن چالشهای اقتصادی را میتوان یکی از نقاط ضعف اولین رودررویی کاندیداهای ریاستجمهوری قلمداد و با صراحت اعلام کرد که دولت بعدی هنوز آمادگی لازم برای اداره امور کشور را ندارد. نگاهی کلی به اولین منظره انتخاباتی ۱۴۰۰ نشان میدهد که در لابهلای گفتوگوهای به ظاهر اقتصادی، نامزدها تلاش کردند تا با زیر سوال بردن عملکرد یکدیگر در حوزههای مختلف اجرایی، از سهم خود در ایجاد بحرانها و مشکلات امروز اقتصاد ایران بکاهند.
رفع موانع تولید؛ چگونه؟
حمایت از تولید و تولیدکننده یکی از محورهای اصلی اولین مناظره انتخاباتی هفت کاندیدای ریاستجمهوری بود. مطرح کردن مباحثی در خصوص مافیای واردات، مبارزه با قاچاق، آسیبهای خصوصیسازی و جذب سرمایه از سوی نامزدها نشان میدهد که عمده آنها برای به گردش درآوردن چرخ فعالیتهای تولیدی برنامه دارند، با این حال مشخص نیست که حمایت از تولید قرار است از چه محلی و با چه محوریتی صورت گیرد. برای مثال ابراهیم رییسی که به عنوان رییس قوه قضاییه پیگیر مشکلات و گرفتاریهای کارخانهداران و تولیدکنندگان زیادی طی چند سال گذشته بوده، کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای موازی مانند ارز، طلا، زمین و مواردی از این دست را در کنار اخذ مالیات از فعالیتهای غیرمولد و کاهش مالیات تولید از ۲۵ درصد به ۱۰ درصد راهحلهای موثر برای حمایت از بنگاههای تولیدی عنوان کرده است. مسائل عنوانشده از سوی این نامزد انتخاباتی اگرچه یکی از مباحث مهم اقتصادی است، اما ایجاد مانع بر سر راه آنها که میخواهند در بازارهای موازی سرمایهگذاری کنند و اقناع آنان برای حضور در صحنه تولید کشور نیازمند پیشنیازهایی است که به نظر نمیرسد تاکنون از سوی هیچیک از ارکان کشور فراهم شده باشد.
یکی از الزامات اصلی برای جان گرفتن تولید حذف قوانین و مقررات مزاحم و کاهش بیثباتیهای اقتصادی است. طرح موضوع حمایت از تولید اگرچه به ظاهر جذاب به نظر میرسد و میتواند شعار انتخاباتی دلفریبندهای باشد، اما چنانچه اقدامات لازم برای کاهش بیثباتیهای کلان اقتصادی انجام نشود و سرمایهگذاران چشمانداز روشنی از آینده اقتصادی و سیاسی کشور نداشته باشند نمیتوان فرصت حضور فعالان در صحنه تولید را فراهم کرد. بدیهی است تن دادن به کار تولیدی چنانچه صرفه اقتصادی برای فعالان نداشته باشد وزنه زیان را در ترازوی سرمایهگذاری آنان سنگینتر میکند و فرصت حضور در عرصه تولید را از آنها میرباید. بر اساس گفتههای محسن مهرعلیزاده، ۷۰ درصد ظرفیتهای تولیدی کشور بدون استفاده ماندهاند که این مساله نشان میدهد کار تولیدی به یکی از بحرانهای عمیق اقتصادی کشور تبدیل و اقداماتی که تاکنون انجام شده نیز هیچیک قادر به حل کامل مسائل و موانع تولید نبودهاند.با این حال نامزدهای انتخاباتی هر یک در تلاشند که نشان دهند حمایت از تولید را در راس امور و برنامههای اقتصادی خود قرار میدهند.
برای مثال امیرحسین قاضیزادههاشمی مساله مافیای واردات را یکی از دلایل شکست تولید داخلی عنوان کرده و میگوید که مافیای بزرگ و درهمتنیده واردات با برخورداری از رانتهای مختلف مجوز ارز ارزانقیمت، انحصار و واردات، تولید را تهدید میکند. و یا ابراهیم رییسی وضعیت نامناسب کارخانهها را نتیجه خصوصیسازیها در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی میداند و محسن رضایی نیز از نبود نظارت بر کارخانجات که به بخش خصوص واگذار شدند و همچنین اهلیت نداشتن خریداران انتقاد میکند. در نهایت نیز محسن مهرعلیزاده ریشه اصلی رکود در بخش تولید و تعطیلی کارخانجات را قوهقضاییه به دلیل مشکلات بانکی تولیدکنندگان عنوان میکند. بنابراین همانطور که مشخص است همه کاندیداهای انتخاباتی موانع و گرفتاریهای موجود بر سر راه تولید را میشناسند اما راهحل عملی و مشخصی برای حرکت در مسیر توسعه صنعتی ندارند. بنابراین رشد تولید تا اینجای کار تنها به بیان صحبتهایی در خصوص مشکلات آن گذشته و سازوکارهای حمایت از تولید تنها به اعطای معافیتهای مالیاتی محدود شده است.
خاموش کردن موتور رشد نقدینگی
کنترل نقدینگی یکی از محورهای اصلی برنامههای انتخاباتی همه نامزدهای ریاستجمهوری است و از همان ابتدا نیز شعارهای انتخاباتی حول محور خاموش کردن موتور رشد نقدینگی، کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی میچرخید. در نخستین مناظره انتخاباتی نیز مسائل گوناگونی در خصوص نقدینگی و مسائلی که در نتیجه آن اقتصاد را تهدید میکند مطرح شد. به نظر میرسد خلق اعتبار از سوی بانکها از جمله موضوعاتی است که نامزدهای انتخاباتی آن را دلیل اصلی رشد نقدینگی میدانند. به اعتقاد بسیاری از آنها نیز بانک مرکزی باید جلوی تولید پول پرقدرت را بگیرد و در برابر رشد نقدینگی مقاومت کند. با آن که بانک مرکزی مسوول اصلی کنترل کلهای پولی و کسی است که باید حجم پول در اقتصاد را کنترل کند، اما بدیهی است که عدماستقلال بانک مرکزی میتواند تحقق این مهم را با مانع مواجه کند. سلطه سیاستهای مالی دولت بر سیاستهای پولی و دخالتهای بیرویه در سیاستهای پولی بانک مرکزی از جمله مسائلی است که نهاد پولی سالهاست با آن دست به گریبان است. بنابراین هر دولتی که بر سر کار میآید اگر رویکرد سیاستگذاری خود را تغییر ندهد و همان راهی را برود که دولتهای قبلی رفتهاند نمیتوان به کنترل نقدینگی و در نتیجه کنترل تورم امیدوار بود.آنچنان که به نظر میرسد نامزدها در نخستین مناظره انتخاباتی انتقاد تند خود را به مساله نقدینگی وارد کردند با این حال برنامه مشخصی برای کنترل آن از سوی آنها ارائه نشد. برای مثال عبدالناصر همتی که تا همین چند هفته پیش ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت تنها به گفتن اینکه نقدینگی یکی از مشکلات تنظیم بازار است و باید کنترل شود بسنده کرد. هرچند وی اعلام کرده که از استقلال بانک مرکزی دفاع میکند، اما عملکرد تمام دولتهای بعد از انقلاب نشان میدهد که بانک مرکزی در برابر دستگاه عریض و طویل دولتی عملا حرفی برای گفتن ندارد و همواره تسلیم خواستهها و اوامر نهادهای دولتی بوده است. از این رو به نظر نمیرسد که دولت بعدی توان لازم برای حفظ استقلال بانک مرکزی را داشته باشد.
کنترل تورم و مقابله با گرانی
پیرو نگرانیهایی که در خصوص رشد نقدینگی و خلق پول مطرح شد، تورم بالا، گرانی و کوچک شدن سفره معیشتی مردم نیز مسائلی است که کاندیداها در مناظره انتخاباتی خود مطرح کردهاند. همه آنان میگویند که برای کاهش تورم برنامه دارند و حل معضل تورم نیز تنها در سایه ارائه راهکارهای جامع برای کنترل نقدینگی ممکن میشود. برای مثال ابراهیم رییسی میگوید که راهکار مهار تورم ثبات بازارها و عدمدخالت دولت و تکنرخی شدن ارز است، یا قاضیزادههاشمی میگوید که تورم را به زیر پنج درصد میرساند اما اشارهای به اینکه چگونه قرار است تورم از ۴۰ درصد به پنج درصد برسد نکرده است. با این حال کنترل تورم یکی از راهحلهای اصلی تقویت ارزش پول ملی عنوان شده است. بررسیها نشان میدهد که حل معضل تورم و گرانی یکی از وعدههای انتخاباتی همه دولتها است، با این حال اینکه چقدر دولتها بتوانند در مسیر تحقق این شعار انتخاباتی حرکت کنند بستگی زیادی به سیاستگذاری آنان در حوزه بازار پول دارد. برای مثال در دولت قبلی رییس بانک مرکزی برای تحقق تورم ۲۲ درصد هدفگذاری کرد اما این هدف نه تنها محقق نشد بلکه تورم، رکورد چند دهه اخیر را نیز جابهجا کرد. بنابراین مسلم است که تحقق شعارهای انتخاباتی نیازمند آن است که دولتها در برابر ناملایمات اقتصادی و بحرانها انعطافپذیری بالایی داشتهاند و برای مواجه با هر مسالهای آماده باشند. در غیر این صورت هر گرفتاریای، چه در داخل و در خارج میتواند کلیت اقتصاد را دچار بحران کند.
آنطور که از صحبتهای نامزدها نیز برمیآید تنها راهحل برای حل مساله تورم کنترل نقدینگی و تنها راهحل برای حل مساله نقدینگی نیز هدایت آن به سمت تولید اعلام شده است. تنها سازوکار ارائه شده نیز مقابله با فرار مالیاتی و همچنین اعطای تسهیلات بانکی به تولید عنوان شده است. به نظر میرسد مباحثی که ارائه شده تنها تکرار مباحثاتی است که سالهاست گفته میشود اما هیچگاه دولتها را به نتیجه مورد نظرشان نرسانده است. بدیهی است تا زمانی که گروههای خاص و موازی قدرت انحصاری بالایی داشته باشند و از رانتها و منافع کشوری برخوردار باشند راه زیادی تا حمایت از تولید و تولیدکننده باقی میماند. در نتیجه نه پول در گردش به تولیدکننده میرسد و نه تورم به عنوان معلول تولید نقدینگی کنترل میشود.
جای خالی چند پرسش
فارغ از مسائلی که در نخستین مناظره انتخاباتی پرسیده شد، جای خالی چند پرسش اساسی و اصولی دیده میشود. برای مثال اشاره خاصی به مساله تحریمها و نقش آن در بحرانهای اقتصادی نشد. از این رهگذر نمیتوان پی به رویکرد نامزدها در خصوص برجام و توافق با آمریکا برد. بنابراین نااطمینانی نسبت به آینده اقتصادی همچنان همراه اقتصاد و به ویژه فعالان اقتصادی خواهد بود. در این شرایط باید پرسید آنان که شعار حمایت از تولید را یدک میکشند چگونه قرار است سایه نااطمینانی سیاسی و اقتصادی را از سر فعالان عرصه تولید و اقتصاد بردارند؟ مساله مهم دیگری که اشارهای به آن نشد حل مساله بیکاری است. در حالی که بیشتر نامزدها تاکید دارند که نقدینگی باید به سمت تولید برود تا هم بنگاههای اقتصادی جانبگیرند و هم تورم کنترل شود اما اشارهای به مساله اشتغالزایی در دولت بعدی نشده است. درواقع هیچیک از نامزدها اشاره مستقیمی به اینکه چگونه قرار است ظرفیتهای اشتغال را افزایش دهند نکردند. بنابراین مشخص نیست که در دولت بعدی قرار است در کدام بخشهای اقتصادی افراد بیشتری به کار گمارده شوند تا از قبل آن هم بیکاری کاهش یابد و هم رشد اقتصادی ایجاد شود.در عین حال اشارهای به مبحث مسکن نیز در اولین مناظره انتخاباتی نشد، این در حالی است که برخی نامزدها محور اصلی برنامههای خود در دولت بعدی را ساخت مسکن ارزان و خانهدار کردن بسیاری از مردم از جمله کارگران عنوان کردهاند. مساله یارانه نیز اگرچه بار دیگر از سوی محسن رضایی مطرح شد، اما وی نیز تنها به دادن شعار غیرقابل تحقق یعنی افزایش یارانه به ۴۵۰ هزار تومان اکتفا کرد که بارها از سوی کارشناسان مورد نقد قرار گرفته است. بنابراین به نظر میرسد که اولین مناظره انتخاباتی تنها به طعنه و کنایه گذشت و نامزدها تنها سعی در تخریب یکدیگر برای عقب راندن رقبای خود داشتند. به این ترتیب میتوان ادعا کرد که این مناظره هیچ برندهای نداشت. ضمن آنکه بیتوجهی به بسیاری از مسائل و مشکلات و تنها اشاره مستقیم به مسائل و مشکلات بدون ارائه راهحل برای حل آنها نشان میدهد که جای خالی مشاورین اقتصادی که بتوانند رهنمودهای لازم را به آنها بدهند خالی است. هرچند برخی مسائل از سوی نامزدها به دور بعدی مناظرات موکول شده، اما در نبود مشاوران اقتصادی و صاحبنظران باید منتظر تکرار دوباره موضوعات از پیش آماده شده باشیم، نه برنامههای مدون برای عبور از دوران گذار اقتصادی.
مشروح نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری
دور اول مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری حول محور مسائل اقتصادی برگزار شد و کاندیداها هریک به بیان نظرات و دیدگاههای خود در این خصوص پرداختند. در اولین مناظره انتخاباتی سوالاتی از جنس مشکلات و موانع تولید و راهحلهای موجود برای حل گرفتاریهای موجود بر سر راه تولید، مساله ابربدهکاران بانکی، فرارهای بزرگ مالیاتی، راههای تقویت ارزش پول ملی، کسری بودجه ساختاری، کنترل حجم نقدینگی و محرومیتزدایی پرسیده شد و کاندیداها نظرات خود را در خصوص هریک از این سوالها ابراز کردند. در بخش دوم نیز هریک انتقادات خود به صحبتهای دیگر نامزدهای انتخاباتی را اعلام کردند. بخش سوم نیز به بیان نقطهنظرات اقتصادی هریک از نامزدها گذشت. در بخش چهارم و پنجم نیز هریک از نامزدها به سوالات اقتصادی پاسخ دادند. مشروح نخستین مناظره سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری در ادامه میآید:
بخش نخست، پاسخ به چند سوال اقتصادی
نخستین پرسش از حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رییسی صورت گرفت. وی در پاسخ به سوالی درباره موانع تولید و همچنین اولویتها و راهکارهای خود برای رفع این موانع، گفت: موانع تولید از مسائل مهمی است که امروز تولیدکنندگان با آن مواجهند؛ این موانع کاری کرده، تولیدکنندگانی که با اندیشه و انگیزه وارد این عرصه شدهاند، دچار مشکل هستند. برای اینکه تولید رونق پیدا کند، باید برای آن جذابیت ایجاد کنیم و همچنین جذابیت امور اقتصادی غیرمولد را کاهش دهیم؛ باید جاذبه حرکت نقدینگی به سمت ارز، طلا، زمین و سایر امور غیرمولد از بین برود و تولید جذابیت یابد.
البته اینکه این امور نباید جذابیت نداشته باشد، به این معنی نیست که مانع بشویم، بلکه باید سازوکارهایی مانند مالیات برای کارهای غیرمولد پیشبینی کرد و از آنطرف نیز از مالیاتی که تولیدکنندگان میپردازند، کاسته شود. اگر الان ۲۵ درصد مالیات از تولیدگران اخذ میشود، این میزان باید با شیب ملایم به ۱۰ درصد برسد. باید در عمل کاری کنیم که تولیدکنندگان مشکلی نداشته باشند و برخی مجوزها مانع تولید است و سازوکارهای موجود که بهصورت مجوزهاست، باید پسینی باشد تا بتواند تولید را موفق کند و باید کاری کنیم که قاچاق بهعنوان مانع تولید به حداقل ممکن برسد و از بین رفته و نقدینگی به طرف تولید برود. دومین پرسش با محوریت مسائل بانکی از عبدالناصر همتی پرسیده شد. وی در پاسخ به سوالی درباره ابربدهکاران بانکی گفت: ابراز تاسف میکنم که نمایندگان توانای بخشهای بزرگی از مردم ایران در این مناظره حضور ندارند از جمله زنان. مردم! خیلی از شماها اینجا نماینده ندارید و بحق هم به این موضوع معترض هستید و میخواهید با قهر از صندوق اعتراضتان را نشان دهید من اما فکر میکنم اعتراض موثرتر این است که با رای صحنه را تغییر دهید. ما به جای انفعال نیاز داریم ائتلاف بزرگی برای جمهوریت تشکیل دهیم.
ما مردم میتوانیم «نه» بزرگی به تهدید علیه جمهوریت بدهیم. من خیلی فکر کردم که وعدهای به شما بدهم، دیدم صادقانه این که بگویم وضعیت اقتصادی کشور در شرایطی است که اغلب وعدههای رنگارنگ و جذابی که کاندیداها میدهند امکان تحقق ندارد. من خلاف دوستانی که اینجا روبهروی شما هستند، اقتصاد میدانم و اقتصاددان هستم. من از جزئیات وضعیت اقتصادی کشور خبر دارم، سابقه اجرایی و اقتصادی دارم. من دوست ندارم دروغ بگویم و برای رای آوردن از شما متوسل به دروغ بشوم. این دوستان از تولید ثروت حرف نمیزنند بلکه از توزیع فقر حرف میزنند.من به تولید ثروت و توزیع عادلانه آن توجه میکنم؛ هم کیک اقتصاد را بزرگ میکنم و هم کیک را عادلانه توزیع میکنم. ما به اصلاحات فوری اقتصادی نیاز داریم. وضعیت جیب شما مردم عزیز میتواند خیلی بهتر باشد اما لازمه آن برنامهای است که این دوستان توانایی آن را ندارند. اما من توانایی آن را دارم. آقای محسن رضایی به جای اینکه بگوید بانک مرکزی مقصر است، بگوید چگونه میخواستند با گروگان گرفتن، برای کشور درآمد ارزی ایجاد کنند؟ ما شش ماه است منتظریم تا ایشان این اقدام را انجام دهند شاید درآمد ارزی به جایی برسد.
آقای رضایی شما خودتان در مجمع تشخیص چندبار ما را معطل FATF کردید که عدمپذیرش آن پدر اقتصاد کشور را درآورده است. آقای رضایی چرا به معلول میپردازید؟ تعجب میکنم.حتی رهبری مجددا طرح را به مجمع ارجاع دادند و ما رفتیم التماس کردیم که این مهم است و من رییس بانک مرکزی بودم و میگفتم این برای ما مهم است اما آقای رضایی آنجا تصمیم میگرفتند.
محسن مهرعلیزاده نیز در ادامه مناظره در پاسخ به پرسش اول خود درباره فرار مالیاتی گفت: با توجه به اینکه من از دوسال پیش روی برنامه مدونی کار کردهام که شامل همه راهکارها در همه زمینههاست و شامل سه پیوست متفاوت در خصوص قسمتهای مختلف است که امشب آن را در سایت خودم بارگذاری میکنم.
من در اینجا میخواهم به دو نکته اشاره کنم. اینکه به هر دلیلی از جمله شائبه مهندسی انتخابات، با حذف تعدادی از افراد صالح روبهرو هستیم و در جایی که با صحبت رهبر انقلاب درباره جبران ظلم به برخی کاندیداها روبهرو هستیم، آیا حمایت از فردی خاص در دستور کار است؟
ایران عزیز امروز مشکلات فراوانی دارد. مشکلاتی که رخنه در جان و مال مردم کرده است. هموطنان! شما با عزت و سربلندی تاریخی امروز روزگار سختی را میگذرانید و آمارها میگوید ۵۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. این شایسته مردم نیست. سوالی که از آقای رییسی دارم این است که آیا حاضرید خانواده خود را به دست یک راننده بدون تخصص بدهید تا به چالوس ببرد؟ شما فقط شش کلاس سواد دارید البته من به سواد حوزوی شما احترام میگذارم اما با سواد حوزوی نمیشود اقتصاد را اداره کرد.
امیرحسین قاضیزادههاشمی دیگر کاندیدای ریاستجمهوری در پاسخ به سوالی درباره اینکه در سالهای گذشته حجم عظیمی از منابع ارزی و ذخایر استراتژیک کشور به اقتصاد تزریق شده است که بسیاری معتقدند که اهداف آن از جمله کنترل نرخ ارز و تقویت ارزش پول ملی محقق نشده است و حتی ضربه بزرگی به پشتوانههای کشور وارد کرده است، راهکار شما برای تقویت ارزش پول ملی و تضمین قدرت خرید مردم چیست، گفت: در مورد ارزش پول ملی در چند سطح میشود صحبت کرد، وقتی ما از پول ملی و ارزش پول ملی صحبت میکنیم آن طرف سکه کنترل تورم است.
محسن رضایی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر اصلاح فرآیند کسری بودجهریزی و برنامههای وی برای جلوگیری از معضلی به نام کسری بودجه گفت: مردم عزیز، هشت سال پیش در همین مکان در مقابل آن کلید بیخاصیت، یک هزار تومانی را نشان دادم و گفتم اگر اوضاع به همین صورت باشد، پول ملی ما سقوط میکند. به جیبها و یارانههایتان نگاه کنید. حق کارگران، کشاورزان و درآمد مردم بازاری را نگاه کنید که ما امروز چه اوضاعی داریم.
رضایی با بیان اینکه در مساله بورس، دولت راه غیر قانونی را در کسری بودجه خود پیش گرفت، افزود: نرخ سود بانکی را پایین آوردند و نرخ ارز را به غلط ۴۲۰۰ تومان تعیین کردند. این پول به سمت بورس رفت و بدون حساب و کتاب مردم را تشویق کردند در بورس سرمایهگذاری کنند، بعد که برای بودجه کشور از این طریق تامین مالی کردند، مردم را در زمین و آسمان رها کردند.
علیرضا زاکانی نیز در پاسخ به این سوالی درباره برنامهاش برای کنترل حجم نقدینگی افسارگسیخته و هدایت آن به سمت تولید گفت: ما علیالظاهر داریم با هم مناظره میکنیم ولی دوستان دارند انشا میخوانند، اینجا کلاس انشا نیست اینجا وقت پاسخ گفتن و مستدل صحبت کردن و راست گفتن است. آقای همتی خیلی زشت است که شما متهم میکنید که ما دروغ میگوییم. ما که هنوز حرفی نزدیم. آیا شما غیب میدانید یا اینکه دارید خلاف واقع میگویید.سال ۹۸ گفتید که FATF هیچ تاثیری در اقتصاد ایران ندارد چرا به مردم دروغ گفتید؟ ایشان میفرمایند ما اقتصاددان هستیم ولی به نظر من باید به ایشان نوبل شیمی بدهند. پول ملی این ممکلت را ایشان نابود کرده و صحبت از توزیع فقر میکند در حالی که فقر را توزیع کرده است. ما الان ۱۱ ابربدهکار داریم که ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارند. راهحل ماجرا حل نقدینگی و متصل کردن بانکها و اطلاعات را در خدمت نظام مالیاتی قرار دادن است که وظیفه اصلی آقای همتی و وزیر اقتصاد بوده که این کار را انجام ندادند. خیلیها تسهیلات دریافت کرده و بدهکار بانکی هستند و این پول را در جایی دیگر هزینه میکنند.سعید جلیلی نیز در خصوص محرومیتزدایی و برنامه خود برای محرومیتزدایی و تغییر چهره مناطق کمبرخودار گفت: برای محرومیتزدایی قبل از اینکه طرحهای اقتصادی داشته باشید، باید این نگاه را داشته باشیم که آیا قائل به محرومیت زدایی هستیم یا نه؟ یکی از مشکلات ما طی سالهای گذشته این است که در نگاه اقتصادی مردم و محرومین در اولویت نبودند. یکی از بحثهای مهم در اقتصاد این است که اگر صحبت از جمهوری اسلامی و جمهوریت که یادگار بزرگ حضرت امام است میکنیم این است که جمهوری مردم را در اقتصاد نیز مورد توجه قرار دهیم.موقع رایگیری با هلیکوپتر هم که شده میروم تا از مردم رای بگیریم اما آیا در روستاهای دور افتاده این کار را میکنیم که چیزی که حق مردم در جنبههای اقتصادی هست به آنها برسد؟ اگر این نگاه را نداشته باشید به یکسری کارهای نمایشی روی خواهید آورد که این کارها نیز برای مردم کار نخواهد شد.
بخش دوم؛ نقد صحبتها
بخش اول مناظره اگرچه با طرح پرسشهایی از نامزدهای ریاستجمهوری به پایان رسید، اما برخی از کاندیداها از پاسخ به سوالات خودداری و به بیان موضوعاتی از پیش آماده شده پرداختند. بخش دوم مناظره نیز به بیان نقدهایی به صحبتهای دیگر کاندیداها بر اساس قرعهکشی گذشت. مشروح این بخش از مناظره نیز در ادامه میآید.
رضایی: برای رانتخواران منبع دارند ولی برای مردم نه
محسن رضایی خطاب به عبدالناصر همتی گفت: شما منبع برای سلطانسازی در فولاد، شکر و روغن دارید، ولی برای مستضعفان و محرومان ندارید؟ شما چطور رانتخوارها را با ارز ۴۲۰۰ تومانی تامین مالی کردید اما منبعی برای اینکه به محرومان کشور کالا را با قیمت واقعی بدهید، ندارید؟
چرا میگویید برای قیمت واقعی یارانه ۴۵ هزار تومانی در سالهای قبل که ۲۰ دلار بوده و هماکنون ۴۵۰ هزار تومان است، منبع ندارید. جای تاسف دارد که این دوران وضعیت اقتصاد کشور را به جایی رساندید که اگر به نمودارهای اقتصادی و عملکرد شما در بانک مرکزی نگاه کنیم میبینیم چگونه نرخ دلار از ۸ هزار تومان به ۲۱ هزار و ۳۵۰ تومان رسیده است آیا این وضعیت اقتصاد است؟
من برای اداره اقتصاد کشور یک برنامه جدید دارم. یارانه ۴۵۰ هزار تومانی را با محاسبات دقیق آن هم از منابعی که از محل اسراف و تبعیض و رانتخواری از دست رفته و صرفهجویی چهار میلیارد دلاری از ارز ۴۲۰۰ تومانی و چهار میلیارد دلار یارانهای که به طبقات بالا داده میشود به دست خواهد آمد.
همتی: دهان من را باز نکنید
عبدالناصر همتی در بخش دوم سخنان خود اظهار داشت: من قبلا گفته بودم در برابر پنج کاندیدا هستم که قاعدتا به ریاست آقای رییسی است و به صورتی دارند آقای رییسی را پوشش میدهند. اگر دوستان پوششی میخواهند که من جوابشان را بدهم باید اینجا قسم بخورند که تا آخر در صحنه رقابت انتخابات خواهند ماند. اگر قسم نخورند من جواب آنان را نخواهم داد.من خطاب به آقای جلیلی میگویم که من در مجمع تشخیص مصلحت به شما گفتم شما اقتصاد تجارت نمیفهمید و ابتداییترین مسائل تجاری را بلد نیستید، چرا برای مردم بزرگ ایران تصمیم میگیرید؟ خسته نشدید از این همه بیانیه خواندن؟ آقای جلیلی! مشکل ما همین چیزهاست. چرا گردن بانک مرکزی میاندازید؟
آقای جلیلی! شما در زمین ترامپ بازی کردید و پدر کشور را درآوردهاید. من به عنوان رییس کل بانک مرکزی نگفتم FATF مشکلی ایجاد نمیکند! آقا من مسوول بازار بودم. التهاب در بازار ایجاد شده بود. باید میآمدم و میگفتم به همت آقای جلیلی و رضایی در مجمع رفتیم لیست سیاه؟ من به خاطر مردم دفاع میکنم و تلاش کردم بیشتر از این قیمت ارز بالا نرود.آقای زاکانی! خواهش میکنم از پوششی دربیایید. اصلا شما اقتصاد نمیدانید. اصلا دو کلاس اقتصاد خواندید؟ در پزشکی هستهای هم که معلوم است چطوری مدرک گرفتید! دهان من را باز نکنید که این چیزها را بگویم. من میخواهم محترمانه صحبت کنم. جناب آقای رضایی! شما میگویید من اقتصاددان هستم، من که میدانم چطور اقتصاد خواندید. من از نحوه اخذ مدرک شما خبر دارم. استادهای دانشگاه را مجبور میکردید بیایند دفتر شما از شما امتحان بگیرند. درخواست کردید که وارد گروه دانشکده اقتصاد شوید که با اکثریت قاطع رد شد. آقای رضایی! چیزی نگویید که مجبور شوم برخی مسائل را اینجا بگویم. من خدمت آقای رییسی هم میگویم احترام ویژهای به شما قائل هستم و این روند را میبینم که دارند شما را پوشش میدهند. آقای رییسی! الان من از شما سوال میکنم شما به جای رفتن به سفرهای استانی و کارخانه و دادن وام به آنها، میرفتید به زندانها سر میزدید. اصلا آن وظیفه بخش اجرایی است و آن وامها هم معلوم نشد آخرش چه شد؟ شما ۴۰ سال در قوهقضاییه بودید. خواهش میکنم اول مشکلات آن قوه را حل کنید. بعد بیایید به قوهمجریه. شما با فیلترینگ، معیشت مردم را تهدید کردید الان نمایندگان شما اینجا دارند من را تهدید میکنند.
مهرعلیزاده: بهتر است آقای رییسی قوهقضاییه را درست کند
محسن مهرعلیزاده نیز در بخش دوم سخنان خود خطاب به رییسی گفت: ۴۲ سال از انقلاب گذشته است و مردم مشکل تولید و صادرات دارند. بیش از ۷۰ درصد ظرفیتهای تولیدیمان در کشور معطل هستند. آیا شما میتوانید یک سوال اقتصادی مطرح کنید و بدون کمک مشاورنتان پاسخ دهید؟ هر سفری که ایشان (رییسی) به استانها دارند، حداقل ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار هزینه دارد. آخرش هم یک مصاحبه دارد که کارخانهای که تعطیل شده بود باز هم باز میشود، چندتا از کارخانهها بسته بودند و چندتا از آنها باز شدند.
این همه کارخانه که بسته شدهاند، چه کسی آنها را بسته است؟ قاضی شما بسته است. اگر همانجا را مدیریت بفرمایید مساله حل میشود. یکی از ارکان توسعه اقتصادی، دادرسی صادقانه است. شما اگر دلتان میسوزد، شیوه اداره قوهقضاییه که به شیوه قجری است را حل کنید. ایشان (رییسی) سندرم پست بیقرار دارند. از قوهقضاییه به آستان قدس رفتند و بعد به قوهقضاییه برگشتند و حالا هوس ریاستجمهوری کردند. چه تضمینی است که ریاستجمهوری را به سودای یک مقام بالاتر رها نکنید. مردم نگران هستند. ما انشا نمینویسیم. حرف حق را میشود از روی کاغد هم خواند که حرف کوتاه و مختصر است. من مهندس اقتصادم و مهندسی مدیریت مالی خواندهام.
قاضیزادههاشمی: باید به سراغ اصلاح ساختارهای استضعافگرا برویم
امیرحسین قاضیزاده در بخش دوم سخنان خود گفت: در دو سال گذشته، با عنوان «دولت سلام» برنامههایی تهیه کردهایم که میتوانیم امروز درباره موانع تولید، اصلاح ساختار بودجه، عدم بازگشت پولها به بانکها و بدهکاران بانکی مالیات بپردازیم اما یک نکته را عرض کنم، مساله ما مدیریت و اما آن چیزی که مهمتر است، وجود ساختارهای استضعافگراست. اگر ما میخواهیم با فساد مبارزه کنیم، ابتدا باید به سراغ اصلاح ساختارهای استضعافگرا برویم.
۶۵ درصد منابع بانکی به یک دهک اول داده شده است و ۹۵ درصد آن را نیمی از جمعیت دریافت کردهاند. اگر بخواهیم منطقهای بررسی کنیم، ۷۰ درصد تسهیلات بانکی به تهران داده شده و ۲۰ درصد به ۲۵ استان اختصاص داده شده است. وقتی منابع اینگونه توزیع میشود، باید منتظر ایجاد بشاگرد و مشکلات در خوزستان باشیم و خانه ۵۰۰ میلیونی تبدیل به خانه ۵ میلیاردی شود. یا اینکه منابع در ترکیه تبدیل به آپارتمان میشود.
رییسی خطاب به همتی: از اینهمه تهمت و اهانت خسته نشدید؟
سید ابراهیم رییسی در بخش دوم از وقت خود در پاسخ به اظهارات همتی و مهرعلیزاده گفت: به نظرسنجیهای مردم عنایت کنید و یکی از دغدغههای مردم بیصداقتیِ برخی مسوولان با آنهاست؛ انتظار مردم این است که در سطوح مختلف، با صداقت با آنها حرف زده شود. این بد است یک شخص در کسوت کاندیدای ریاستجمهوری برای جلب آرا، دیگران را تخریب کند؛ اگر این شیوه تخریب جواب میداد، مشکلات کشور حل میشد. بسیاری اهانت و تخریب کردند و مردم هم دیدند.
مردم برای کسب اطلاع دسترسی دارند و میتوانند به سایت آموزش عالی مراجعه کرده و مدرک تحصیلی من را مشاهده کنند، این مساله توسط برخی ادعا میشود و این پیگیری توسط مردم، نهایتا یک دقیقه زمان میبرد. از اینهمه تهمت و اهانت خسته نشدید؟ اگر مشکلات مردم با اهانت به من حل میشود، باشد.
جلیلی: آقای همتی جزئی از یک رویکرد غلط هستند
سعید جلیلی در بخش دوم سخنان خود اظهار داشت: سوالی که شاید برای مردم پیش بیاید این است که مسائل اقتصادی که پاسخهایشان مشخص است پس چرا انجام نمیشوند؟ برخی دوستان هم میگویند ما پاسخها را خیلی بلدیم حتی بهتر از دیگران اما سوال این است که چرا اینها انجام نشده به نظر من در این جلسه برخی موضوعات خود را نشان داد که چرا دنبال نمیشوند.
آقای همتی فرمودند FATF چرا انجام نشد، اگر شما مساله را اقتصاد کشور این بدانی همین میشود. شما در FATF برنامه اقدام را ۴۱ بند بستید و ۳۹ بند را اجرا کردی و فقط ۱۶ بند را پذیرفته کشورهای دیگر هنوز همینقدر هم انجام ندادند بعد شما میگویید تمام مشکلات کشور در گرو انجام ندادن FATF است و میگویید نمیتوانم. من میگویم حتما نمیتوانید.
بحث من این است که عدمفهم یک مساله نمیتواند به شما کمک کند. شما رویکرد اشتباه دارید و این رویکرد چیست؟ البته من معتقدم آقای همتی جزئی از این رویکرد غلط است. این رویکرد این است که میخواهد عوض کار واقعی کشور را با نمایش اداره کند اما کشور با نمایش اداره نمیشود. از ایشان میپرسید ابربدهکاران بانکی چه شد شروع میکند صحبتهای این فرمی میکند. مرد اقتصادی ما باید در میدان اقتصاد باشد تا در رسانه.
زاکانی: آقای همتی پاسخگو باشد که چرا کشور با این اختلال اقتصادی در حال اداره شدن است؟
علیرضا زاکانی در بخش دوم سخنان خود خطاب به همتی اظهار داشت: سوالی که از جناب همتی شده بود، که ابر بدهکاران بانکی چه کسانی هستند و این بیانضباطی که در بانکهای مختلف است از کجا سرچشمه میگیرد؟ در حالی که بزرگترین اشکال در این حوزه بانک مرکزی و عدمنظارت بانک مرکزی ناشی میشود. سال گذشته از ۵۴۰۰ هزار میلیارد سپرده بانکی ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده که از این میزان دو سوم آن استمهال بوده و به کسانی داده شده است که بدهکار بانکی هستند.
متاسفانه این حجم بالا عمده آن متعلق به کسانی است که هیچ نقش فعالی در اقتصاد نهتنها ندارند بلکه در سفتهبازی فعالیت میکنند. بزرگترین خدمتی که آقای همتی میتوانست بکند، نظارت در حوزه پولی بانکی بود ولی متاسفانه آقای همتی این کار را نکرده بلکه بالعکس عامل مهم نقدینگی در جامعه باز پول پرقدرتی است که بانک مرکزی به تقاضای دولت در بازار عرضه کرده و باز هم با عدمصداقت قریب ۳۴ هزار میلیارد تومان اعتبار را به دولت آینده منتقل کردند. اینجا آقای همتی باید پاسخگو باشند که کشور چرا با این اختلال در حال اداره شدن است؟
بخش سوم؛ بیان نقطه نظرات اقتصادی
امیرحسین قاضیزادههاشمی در تشریح برنامههای اقتصادی خود گفت: الان زانوی دولت بر گردن مردم است و کاری که دولت باید بکند این است که زانوی خودش را از روی گردن مردم بردارد. دولت وظیفه استیفای حقوق مردم از دولت را دارد، نه حقوق دولت از مردم؛ مثل کاری که در بانک، بورس و مالیات انجام میشود.
ما یک نظام تحولی طراحی کردیم برای اینکه مجموعه اکوسیستم کشور تغییر کند. معتقدیم باید یک دگردیسی رخ دهد؛ باید یک انقلاب سازوکاری اتفاق بیفتد تا مشکلات حل شود. دیگر با پروژه و برنامه مشکلات حل نمیشود که در این راستا گام به گام برنامه داریم که آن را ۲۰ مساله، ۲۰ راهکار نامگذاری کردهایم.یکی از مسائل امروز بحث تورم و گرانی است، برنامههایی داریم که در چهار سال نه تنها تورم را تکرقمی کنیم بلکه به زیر پنج درصد برسانیم، طراحی برای مشکل اشتغال و ازدواج جوانان داشتهایم که در این راستا وزارتخانه خانواده ایجاد میکنیم که یک صندوق اعتبار خانواده در آن پیشبینی شده است که ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار برای ازدواج و تهیه جهیزیه و مساله اشتغال و مسکن جوانان خواهد داشت. الان هفت میلیون نفر بیکار یا شغل ناقص داریم؛ سعی خواهیم کرد در سه سال اول پنج میلیون از این افراد را به سمت مشاغلی ببریم که حداقل معیشت خود را تامین کنند.سیدابراهیم رییسی نیز در سومین بخش از وقت خود، در تشریح دیدگاههای اقتصادیاش گفت: ما در قوهقضاییه به پروندههای بسیاری که در دستگاه اجرایی تولید میشود یعنی سازوکارهای نادرست، بسترهای فساد و زمینههای رانت رسیدگی میکنیم. مردم میدانند که در رسیدگیها هیچ خط قرمزی نداریم؛ اینهم در ادعا نیست و بلکه در عمل رخ داده و برای مردم هم اثبات شده است. اصلاح مجموعهای که تولیدِ پرونده میکند، مهم است و رفتن سراغ علل فساد است.
میگویید که چرا سراغ واحدهای تولیدی رفتید، شما هم به چند واحد و کارخانه میرفتید؛ ما ۲۰۰۰ واحد تولیدی را نجات دادیم و شما هم وارد این عرصه میشدید. گفتید که آن واحدهای تولیدی مشکل قضایی داشته، چه کسی مشکل ایجاد کرده؟ یکدرصد هم مشکل قضایی نداشته و شما با خصوصیسازی این کار را کردید؛ کارخانهها را در استانهای مختلف میبینیم و داد مردم درآمده است. فرق ما و شما این است که ما نمیتوانیم نسبت به مشکلات و خواست مردم بیتفاوت باشیم.
عبدالناصر همتی در بخش سوم و در بیان دیدگاههای اقتصادی خود اظهار کرد: بحث اساسی من تغییر حکمرانی اقتصادی است و گفتیم سالها اقتصاد را به دست سیاستمداران دادیم، یک بار هم اجازه دهیم سیاست تابع اقتصاد شود. ما فرصت نداریم و باید سریعتر صلاحات اقتصادی را آغاز کنیم. آقای رضایی! حضرتعالی درباره برخی شکایتها که علیه شما است و پیگیری نمیکنند باید خدا را شکر کنید. من حتما اگر رییس جمهور شوم، شما را حتما به عنوان یکی از مخلهای اقتصاد و معیشت مردم به آقای رییسی (دستگاه قضایی) معرفی میکنم.
آقای جلیلی! شما میگویید چرا صادرات ما کمتر از افغانستان است؟ خب معلوم است، کسی از شما کالا نمیخرد! رشد اقتصادی ما طی یک دهه، به میزان سالانه نیم درصد رسیده، یعنی کل رشد ما پنج درصد بوده است. آقای جلیلی نخندید. اینها خنده ندارد، گریه دارد. باید سالی هشت درصد رشد اقتصادی میداشتیم یعنی یک دهه گذشته ۸۰ درصد ثروت ما بیشتر میشد؛ شما آن را ۵درصد کردید و مردم را فقیر کردید و حالا ایده میدهید.
آقای رییسی! شما دادستان و معاون اول قوهقضاییه بودید، جلوی این تعطیلی را میگرفتید! حالا هم که این کار را میکنید کار خوبی است. یادتان باشد من در تلویزیون از شما تقدیر کردم ولی چرا تلویزیون این را مدام پخش میکند و شما را ساپورت میکند؟ معلوم بود میخواهید به انتخابات بیایید.من را عزل کردند و اینجا نشستم و به عنوان شهروند عادی مقابل رییس قوهقضاییه صحبت میکنم و در مقابل افرادی که پوششی از شما دفاع میکنند، قرار گرفتم. مگر میشود ۵ نفر علیه یک نفر حمله کنند؟ این پولها را از کجا آوردید که در ستادهایتان این همه علیه من تخریب میکنید؟
سعید جلیلی در بخش سوم سخنان خود گفت: دنبال بهانه نگردیم. باید دو سه موضوع اصلی را مبنا قرار دهید. گفته میشود ارزش پول ملی چه وقت ایجاد میشود؟ وقتی که شما بتوانید جهش تولید و جهش صادرات داشته باشید و همچنین تعاملات سازنده با جهان داشته باشید و معطل دو سه کشور نشوید.یکی از سوالات ما در خصوص تبادل خارجی این است که چرا صادرات ما به ۲۸ کشور اتحادیه اروپا نصف صادرات به افغانستان است؟ اینکه کشور به تولید ثروت نیاز دارد یعنی باید برای ارزآوری برنامه جدی داشته باشید. وقتی که شما برای تمام دستگاهها ماموریت تعریف کنید که برای ارزآوری باید این هدف را محقق کنند، به معنی این نیست که اگر وزارت نفت، نفت نفروخت بانک مرکزی بگوید من ندارم و باقی دستگاهها هم تعطیل شوند و بعد هم بگویند هر وقت FATF تصویب شد ما کار میکنیم.محسن رضایی در بیان دیدگاههای اقتصادی خود اظهار کرد: اینکه آقای همتی معنای رجزخوانی نظامی و جنگی را نمیداند یک مساله است ولی اینکه ایشان از دشمنان ملت ایران دلسوزی میکنند عیب بسیار بزرگی است.درباره برنامههای من، یارانه ۴۵۰ هزار تومانی را حتما پرداخت میکنم. مساله کسب و کارهای خانگی را جدی میگیرم و مساله نهضت خانهسازی ایرانیان را برنامهریزی کردم. از بانوان عزیز کشورمان تمام قد در اداره کشور استفاده میکنم. با مشورت مراجع بزرگوار قم دو نفر از بانوان را در هیات دولت خواهم داشت و از توان آنها در اداره کشور استفاده میکنم. مبارزه با فساد به منظور پیشگیری از بروز فساد هم بسیار مهم است. هر قدر با معلولها مبارزه کنیم به نتیجه نخواهیم رسید و باید به سمت پیشگیری از فساد رفت.محسن مهرعلیزاده در بخش سوم سخنان خود گفت: به نظر من یکی از مشکلاتی که کشور داشته، این است که هیچ وقت یک الگوی صحیح اقتصادی تجربه شده در کشور حاکم نبوده است. هر کس حسب فکر و ایده خود کاری کرده است. من دکترای مهندسی اقتصاد دارم، روشی به نام الگوی حکمرانی اقتصاد اجتماعی الان در کشورهای اروپایی به ویژه در آلمان حاکم است. آلمان مانند ما ۸۰ میلیون جمعیت دارد. ما ممکن است حداکثر ۶۰ میلیارد دلار درآمد داشته باشیم اما آلمان ۱۶۰۰ میلیارد دلار درآمد دارد.
در روشی که من درنظر گرفتهام، مانع زدایی از تولید را به عنوان یک اصل گذاشتهایم و ارائه تسهیلات با نرخ پایین را یک اصل گذاشتهایم و افزایش تولید و جلوگیری از فرار مالیاتی برای افزایش درآمد دولت را در نظر گرفتهایم.علیرضا زاکانی در بخش سوم سخنان خود و در تشریح دیدگاههای اقتصادیاش، تصریح کرد: بنده خواهشم از آقای همتی این است که علمی، دقیق و کارشناسی صحبت کنند و تهمت نزنند. اینکه آقای همتی میفرمایند ما کاندیدای پوششی هستیم، این راهبرد ستادهای تبلیغاتی علیه بنده است. نسبت به خودم، خانوادهام و فرزندانم رحم نکردید لااقل رعایت انصاف را بکنید.ناظر به اقتصاد اساس را ایجابا بر جهش تولید گذاشتهام و در کنار آن تمرکززدایی و حکمرانی فضای مجازی و دولت الکترونیک را در مدیریت پیشبینی و در نظر گرفتهام. ما برای جهش تولید حتما مقرراتزدایی و تسهیل در مجوزها و تامین مالی و مواد مورد نیاز تولید و سیاستهای با ثبات و برداشتن سد مالیات و بیمه از سر راه تولید را در نظر داریم. دولت بزرگترین مانع تولید است و ما از جلوی تولید کنار خواهیم رفت و از سوی دیگر بانک بزرگترین رقیب تولید است که ما در جهت تولید آن را همراه خواهیم کرد.در بخش چهارم و پنجم نیز نامزدها هریک به سوالات اقتصادی پاسخ دادند.
رضایی: دولت روحانی سیاهترین دولتهای ۴۰ سال اخیر بود
محسن رضایی در بخش چهارم سخنان خود درخصوص موضوع خصوصیسازی اظهار کرد: علت اینکه مساله خصوصی سازی در این دولت با شکست مواجه شد به این دلیل بود که دولت آقای روحانی که سیاهترین دولتهای ۴۰ سال اخیر انقلاب بوده است، نه تنها قفلهای بیرونی را باز نکرد، بلکه درهای داخلی را هم با شرطی کردن اقتصاد بست.
اقتصاد ایران در این دهه که دهه فرصتهای از دست رفته است به جای اینکه جلو رود، عقب رفته است. اقتصاد کوچک شد. طی سه سال اخیر که آقای همتی رییس بانک مرکزی بودند و نماینده آقای روحانی هستند، تورم تجمعی طی سه سال اخیر ۱۱۰ درصد بوده اما افزایش حقوق کارگران ۶۰ درصد بوده است، افزایش حقوق کارمندان ۴۵ درصد بوده است. با این اوضاعی که میبینید خصوصیسازی چه راهی میتوانسته در پیش گیرد.
قاضیزاده: دولت نباید خودش قاچاق را سازماندهی کند
امیرحسین قاضیزادههاشمی در پاسخ به سوالی درباره اینکه برنامه شما برای جلوگیری از واردات بیرویه که به بخش تولید ضربه وارد کرده است چیست، گفت: متاسفانه ما الان شاهد یک مافیای بزرگ واردات هستیم که با برخورداری از رانتهای مختلف به مانند ارز ارزان قیمت، مجوز و انحصار واردات بخش تولید در حال تهدید شدن است. دولت مسوول باید هدف اولیهاش این باشد از تولید داخلی حمایت کند که مکانیزمهای مختلفی دارد، البته قانونگذار مکانیزم تعرفهگذاری را در اختیار دولت گذاشته است.
دولت مسوول نباید بازار را دچار کمبود کالا کند و از بخش اندک واردات استفاده کند تا بازار تنظیم شود و واردات نباید بیشتر از صادرات باشد، دولت باید صادراتمحور باشد تا تولید و اشتغال دچار مشکل نشود.
رییسی: میگفتند فلانی بیاید دلار ۵ هزار تومن میشود خودشان دلار را ۳۰ هزار تومن کردند
سید ابراهیم رییسی در پاسخ به سوالی درباره تورم و مهمترین راهکار خود برای حل این مشکل، تصریح کرد: متأسفانه یکی از مشکلاتی که مردم گرفتار آن هستند مساله تورم است؛ قیمت کالاهای اساسی فوقالعاده افزایش یافته است. قیمت مسکن ۷ برابر، خودرو ۸ برابر و گوشت و مرغ ۶-۵ برابر افزایش داشته است.
آنچه مردم را بسیار نالان کرده، ایناست که سفرهشان کوچک شد و برخی در همین مناظرات در سال ۱۳۹۶ گفتند که اگر فلانی بیاید، قیمت دلار ممکن است ۵۰۰۰ تومان بشود اما شاهد بودیم که دلار را به ۳۰ هزار تومان رساندند و بعد اعلام میکنند که اگر ما نبودیم مملکت قحطی میشد. این مانند دروازهبانی است که ۱۷ گل خورد و به او گفتند اینقدر گل خوردی؟ گفت اگر من نبودم ۳۰ گل خورده میشد. این پاسخ نیست.
باید برای تورم راهکار پیدا کرد؛ ثبات بازار اهمیت داشته و دخالت دولت در بازار معنا ندارد و دولت شأن نظارت، هدایت و حمایت را داراست. باید برای اداره بازار و واحدهای تولیدی از بازاریان و تولیدکنندگان کمک و نظر گرفت. کار با بخشنامه پیش نمیرود؛ ارز تکنرخی باید در کشور باب شود و ارز ۴۲۰۰ تومانی در قوهقضاییه پروندههای زیاد و مصیبت درست کرده است. کمک به سفره مردم درست است ولی ارز ۴۲۰۰ تومانی به جیب دلالان رفت. باید به سمت ارز تکنرخی و ثبات در بازار برویم و مساله ارز صادراتی را درست کنیم.
مهرعلیزاده: باید روی بازار ۵۰۰ میلیون نفری حساب کنیم
محسن مهرعلیزاده در پاسخ به سوالی درباره برنامههایش درحوزه بهبود سرمایهگذاری اظهار کرد: سرمایهگذاری اعم از اینکه دولت بخواهد این کار را بکند یا مردم، نیاز به سرمایه دارد که یا باید از داخل تامین شود یا از خارج.
در داخل وضعیت بودجه مشخص است که هر سال کسری بودجه داریم و در بودجه سال ۱۴۰۰ هم به گفته مجلس ۳۰۰هزار میلیارد و به گفته کارشناسان ۵۰۰ هزار کسری بودجه داریم که ۹۰ درصد آن نیز بودجه جاری است و ۱۰ درصد آن بودجه عمرانی است. در این حال باید راه را برای سرمایهگذاری هموار کرد.
اول باید امنیت سرمایهگذاری را تامین کنیم وگرنه سرمایه فرار است. ما در منطقهای قرار داریم که هم از سطح علم و هم از سطح دانش و هم سطح صنعت و تجربیات صنعتی از کشورهای همسایه بالاتر هستیم پس باید روی بازار ۵۰۰ میلیون نفری حساب کنیم.
همتی: روحانی از همه این آقایان قویتر است
عبدالناصر همتی در خصوص سیاست قیمتگذاری دستوری اظهار کرد: من نماینده آقای روحانی نیستم. من به خاطر اختلافنظر با آقای روحانی از بانک مرکزی کنار گذاشته شدم اما باید بگویم آقای روحانی قویتر از سایر آقایان حاضر در اینجا هستند چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ سیاست خارجی و دنیا دیدگی.
من معتقد به قیمتگذاری دستوری نیستم و معتقدم دولت نباید در مسائل جزئی دخالت کند. دولت باید روی زیرساختها گذاری کند. سرمایه ما باید نقدینگی را کنترل کنیم. من حتما از استقلال بانک مرکزی دفاع خواهم کرد. مشکل ما ساختاری است.
قیمتگذاری در دنیا شکست خورده است اینکه میگویند با گرانفروشی مبارزه میکنیم، با گرانفروشی که نمیشود مبارزه کرد، گرانفروشی نتیجه تورم است و لذا دولت باید کنترل نقدینگی کند و اثر تزریق پول را خنثی کند. راه نجات کشور اقتصاد است و برای رشد تورم، راههای مختلفی دارم و توضیحات مفصل خواهم داد.
زاکانی: هیچ کس مسوولیت این دولت را نمیپذیرد
دولت آقای روحانی با پول جیب مردم خود را اداره کرد و از تورم ارتزاق کرد. از این بابت من از طرف آقای روحانی و همتی از مردم عذر میخواهم. هیچ کس مسوولیت این دولت را نمیپذیرد نه ایشان (همتی) و نه آقای روحانی؛ گویی که از فضا آمدهاند و این بلا را سر مردم آوردهاند.
ما امروز راهی نداریم جز اینکه از طریق جهش تولید و بهرهمندی از ظرفیتهای جدی کشور و خلق ثروت و توزیع آن استفاده کنیم. برای همچنین کاری ما باید مالیات از تولید، خدمات و عناصر مختلفی که در جامعه وجود دارد، بتوانیم کشور را اداره کنیم.
رضایی: نباید بگذاریم دولتهای گذشته تکرار شوند
محسن رضایی در پاسخ به سوالی درباره رفع فقر و فساد و تبعیض اظهار کرد: من معتقدم که سال ۱۴۰۰ سال گشایش و عبور از سختیهاست. من به عنوان یک سرباز که از ۱۷ سالگی تاکنون افتخار میکنم این شغل را برای خودم انتخاب کردم، لازم است این دو نکته را بگویم. یک هشدار و دیگری اینکه چرا میخواهم سینه خود را سپر حوادث ملت ایران کنم.
هشدار من به این برمیگردد که ۸ سال آینده چالشها و ابرچالشهایی مثل جمعیت، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکها، نقدینگی، فقر و بیکاری، گرانی و بدتر شدن فضای کسب و کار را داریم، یعنی اگر میخواهیم فقر و فساد و تبعیض از بین برود باید به عنوان اولین کار از تکرار دولتهای گذشته جلوگیری کنیم.
مردم عزیز ایران، همانطور که سال ۹۲ آن هزار تومانی را نشان دادم، به والله قسم، اگر دولتهای گذشته تکرار شود، یک فاجعه بزرگی صورت میگیرد. نباید بگذاریم این تکرار شود.
جلیلی: دولت مانع تولید است
سعید جلیلی در خصوص شهرکهای صنعتی و برنامههای خود در خصوص بازگشت واحدها به عرصه تولید و محل مالی پیشبینی شده گفت: یکی از عواملی که باعث شد شهرکها نتوانند کار کنند بحث تامین مالی است و سوال اصلی این است که اگر الان روزانه دو هزار میلیارد تومان خلق پول میکنیم حال به هر دلیلی که جای بحث دارد؛ چگونه کسانی که در کار تولید هستند مهمترین مشکلشان تامین مالی است؟ پس این دو هزار میلیارد تومان خلق پول کجا میرود و به دست چه کسی میرسد؟ اینها سوالات اصلی است و باید روی آنها کار شود.
اگر شما میخواهید به تولید بها دهید و مشکل عدهای تامین مالی است، باید حلش کنیم. برای کسانی که قصد صادرات دارند، عدم ثبات در مقررات تجاری وجود دارد. در بخشنامههایی که از سال ۹۷ تا ۹۹ در زمینههای مختلف مثل فولاد، کاشی و سرامیک، شیشه، سیمان و پتروشیمی صادر شد چه میزان بخشنامههای متعدد و متعارض وجود دارد؟ خب حتما اینها به تولید ضربه میزند.
مطالب مرتبط