🔻روزنامه ایران
📍ما و فردای انتخابات
✍️علی ربیعی
انتخابات ۱۴۰۰ با همه فراز و نشیبهایش در یکی از حساسترین برهههای تاریخی به پایان راه خود رسید. امروز ما نیز در کنار همه آنانی که ایران را دوست دارند و به آینده ایران عشق میورزند، پیروزی جمهوریت را در جوار مردم و منتخب ملت جناب آقای رئیسی در راه ساختن ایرانی آبادتر و رو به پیشرفت به فال نیک میگیریم. در یک ارزیابی نمادین میتوان ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ را لحظه پایان سلسلهای از امور و مسائل و آغازی بر سلسلهای از امور دیگر نامید که در این یادداشت به چند نکته قابل توجه اشاره خواهم کرد:
۱. در میان امور پایان یافته، خاتمه دادن به اختلاف نظرها و مشاجرههای انتخاباتی میان طرفداران نامزدهای مختلف ضروری است. از جمله مواردی که سالها به عنوان یک معضل در فضای انتخاباتی ایران حاکم بوده و باید نقطه پایانی برای آن اعلام کنیم، تداوم کارزار انتخاباتی تا انتخابات بعدی است، این نوعی آسیب سیاسی بود که در برخی ادوار با آن روبهرو بودهایم. منافع ملی و حل مسائل مردم در گرو آن است که کارزارها را پایان یافته تلقی کنیم و امروز هرکس با هر ایده، تفکر، نقد، نظر و موضعگیری در خدمت منتخب ملت برای مواجهه با مسائل مختلف پیش رو قرار گیرد.
۲. در صدر اموری که با خاتمه روز انتخابات آغاز میشود، همدلی برادرانه برای انتقال آرام و مسئولانه دولت به دولت بعدی است. یکی از آسیبهای ادوار گذشته فقدان تداوم میراث دولتهاست، هر دولتی قطعاً نقاط مثبت و منفی در کارنامه خود دارد. بر همین اساس امروز در جلسه هیأت دولت مقررهای وضع خواهد شد که تمام دستگاهها تجارب ۸ ساله خود را جمعبندی و در اختیار منتخب ملت قرار دهند و موظف به قرار دادن هرگونه اطلاعات و تجارب تا شکلگیری دولت بعد خواهند شد.
با این فرض که هر دولت حلقهای از زنجیره حکمرانی یک نظام سیاسی است، نیازمند یک سامان سیاسی هستیم که دست به دست شدن مشعل رشد و توسعه جامعه را از یک دولت به دولت دیگر تضمین کند و این زنجیره حکمرانی را از گسیخته شدن مصون نگه دارد.
۳. یک اصل شناخته شده و مورد احترام در جوامع مردمسالار اجماع نخبگان درباره یاری رساندن به دولت منتخب برای عبور از شرایط سخت است. هر چند درست در نقطه پایان فرو ریختن دیوار تحریم و شکست آن قرار گرفتهایم اما آثار تحریم بر جامعه ایران سالها باقی خواهد ماند. برای عبور از این شرایط سخت و غلبه بر مشکلات ساختاری اقتصادی و اجتماعی در کشور و مقابله با مشکلات توأمان تحریم و کرونا نیازمند کمک و در کنار هم قرار گرفتن همه قوا و همه نهادها هستیم. این یک ضرورت اجتنابناپذیر است و قرار گرفتن همه جناحهای سیاسی و نهادهای مسئول و حتی نهادهای رسانهای جهت مقابله با مشکلات لازمه موفقیت دولت در پشتسر گذاشتن شرایط سخت پسا تحریم است. انتظار میرود جریانهای سیاسی که در این انتخابات حامی کاندیدای پیروز نبودند با دوراندیشی آیندهنگرانه در کنار دولت بایستند. از طرف دیگر رئیس جمهور از فردا رئیس همه جمهور ایرانیان با همه سلایق و گرایشهای سیاسی و اجتماعی است.
۴. این انتخابات از جنبه سلبی نیز حائز اهمیت است. نفس برگزاری این انتخابات و مشارکت مردم در حقیقت یک «نه» بزرگ به تحریمگران بود. برخی از مبلغان تحریم انتخابات امتداد طراحان تحریم اقتصادی ایران زیر پرچم «فشار حداکثری» بودند که این بار با نقابی دیگر به میدان آمدند و این بار نیز ناکام ماندند. چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردند بزرگترین پیروز این انتخابات ملت ایران بود. همچنین معنا و فلسفه انتخابات و مردمسالاری از برندگان این دور از انتخابات بود. امسال نیز همانند بسیاری از سالهای قبل در کنار تلاطمهای تاریخی که داشتیم جمهوریتمان حفظ شد و دستاورد مشروطه تا به امروز یعنی صندوقهای رأی اعتباری دوباره یافتند.
۵. رعایت اخلاق، تحمل و رواداری مخالف هم در بین هواداران نامزدها و هم میان نامزدها چشمگیر بود. یکی از مصادیق مواجهه اخلاقی با رقابتهای انتخاباتی رفتار آن دسته از نامزدهایی بود که برای مشارکت در این کارزار به میدان آمدند اما به هر دلیلی این فرصت در اختیارشان قرار نگرفت و با وقار و نجابت کنار کشیدند. بنابراین میتوان گفت اخلاق و ادب نیز در این دوره از انتخابات در لیست برندگان قرار گرفت. در روزهای آینده درباره ابعاد مختلف این انتخابات و تحلیل سیاسی و اجتماعی آن بیشتر خواهم نوشت.
🔻روزنامه کیهان
📍اگر چشمت را ببندی شب نمیشود!
✍️محمد صرفی
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری به پایان رسید. انتخاباتی که خیلیها و از مدتها پیش با انگیزههای مختلف در پی تضعیف آن به هر شکل ممکن بودند. دشمنان داخلی از یکسو با اهدافی خاص و متأسفانه برخی چهرههای سیاسی و جریانات داخلی نیز با انگیزههایی دیگر. اما انگیزه و هدف هرچه بود، اقدامات و عملیات آنها همسو و موازی بود؛ دلسرد کردن مردم از صندوق رای. در تحلیل فضای پیش و پساانتخاباتی و نتیجه این رخداد سیاسی توجه به برخی نکات ضروری بهنظر میرسد.
۱- مشارکت ۴۹ درصدی مردم در این رویداد سیاسی فراتر از نظرسنجیها و پیشبینیها بود. اگر چند هفته پیش کسی میگفت نیمی از واجدین شرایط در انتخابات شرکت خواهند کرد، از سوی دیگران به خوشبینی و حتی خوشخیالی متهم میشد. خوب است مراکز نظرسنجی و تحلیلگران سیاسی درباره چرایی اختلاف قابل توجه برآوردهای خود با آنچه در نهایت رخ داد، فکر کنند. چنین مشارکتی هرچند نسبت به دورههای پیشین کاهش داشت اما عددها را باید در بسترهای خود دید و بررسی کرد و اگر به عوامل زیر توجه کنیم، درک دقیقتری از میزان مشارکت خواهیم داشت:
الف) کدام تحلیلگر و ناظر عاقل و منصفی میتواند رابطه میان سفره مردم و صندوق آراء را نادیده بگیرد؟ دولت تدبیر و امید در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ دهها وعده ریز و درشت به مردم داد. تصویری رویایی از آینده ساخت که در آن نه تنها کسی به چندر غاز یارانه سر ماه نیاز ندارد بلکه همه سوار بالاترین مدل خودروهای خارجی هستند و از بوی نویی هواپیماهای خریداری شده لذت میبرند. این گوشهای از تصویری است که جناب روحانی با وعدههای خود برای مردم ساخت اما آنچه تحویل داد چه بود؟! مردم برای خرید مرغ دولتی و ارزان ساعتها در صف ایستادند! مگر میتوان به راحتی از اثرات مخرب فاصله میان وعدههای دولت و واقعیت با مشارکت در انتخابات گذشت. دولت از ابتدای سال جاری بارها وعده داد که قیمت اجناس امسال دیگر افزایش نمییابد. کاش حداقل این وعده را نمیدادند و سکوت پیشه میکردند تا درد افزایش چندباره و افسارگسیخته قیمتها، کمتر مردم را اذیت کند.
ب) افکار عمومی ایران سالهاست که تحت شدیدترین بمباران تبلیغاتی و عملیات روانی ۲۴ ساعته، پیچیده و گسترده است. دشمنان کشور سوار بر موج مشکلات و دلخوریها، روزانه سیلی از پیامهای سیاه و تاریک را به سوی ذهن مردم روانه میکنند. دستاوردها و پیشرفتها را یا انکار و یا کوچک میکنند و مشکلات و موانع را بزرگ و لاینحل نشان میدهند. این بمباران بیوقفه، سنگین و بیسابقه علیه ملت ایران، در عرصهها و موضوعات مختلف و متنوع در جریان بوده و از مدتها پیش انتخابات و مشارکت مردم را هدف قرار داده بود. باعث تأسف اما واقعیت این است که بخشی از رسانهها و صاحبان تریبون در داخل نیز - گاه آگاهانه و گاه از روی ناآگاهی- کمک کار این بمباران روانی و جنگ ادراکی هستند. باید اعتراف کرد که جبهه خودی در برابر این جریان مهاجم، آنچنان که باید و شاید عمل نمیکند.
اگر میخواهید اهمیت این موضوع را درک کنید کافی است به یک سال پیش برگردیم. زمانی که آمریکاییها در انتخابات ۲۰۲۰ مدعی شدند ایران با استفاده از فضای مجازی دنبال دخالت و اثرگذاری بر انتخابات آنهاست و با همین ادعا صدها حساب کاربری را در شبکههای اجتماعی بستند. بهراستی میزان دسترسی، اثرگذاری و حجم تولید پیام ما برای جامعه آمریکا چقدر است و در مقابل وضعیت آنها نسبت به ما چگونه است؟ آنها حتی سرسوزنی از فعالیت را تحمل نمیکنند و به صراحت و با افتخار برخورد میکنند اما ما در این سوی میدان به ژستهای مضحک، افکار عمومی را زیر بمباران سنگین دشمن رها کردهایم. اگر کسی اثرات این جبهه تعیینکننده را بر رخدادی مانند انتخابات نبید و رد کند، فقط خود را فریب داده است. چرا هیچ نهاد و مرجعی یک کار تحقیقی و آماری درباره میزان پیامهای منفی تولید شده از سوی رسانههای تابلودار معاند درباره انتخابات سیزدهم انجام نداده تا مردم دقیقتر بدانند دور و برشان چه میگذرد؟
ج) همهگیری کرونا بیشک یکی از عوامل منفی اثرگذار بر مشارکت عمومی بود. آمار فوتیهای کرونا پیش از عید کاهش یافته و اپیدمی تا حد زیادی کنترل شده بود. بیتدبیری عجیب دولت درخصوص سفرهای نوروزی کار را به فوت روزانه بیش از ۵۰۰ تن هم کشاند و با گذشت سه ماه از سال جاری، هنوز هم آمار مرگ و میر دو رقمی نشده است. برآوردها و نظرسنجیها نشان میدهد بیم از کرونا حداقل چیزی حدود ۱۰ درصد بر مشارکت انتخاباتی اثر داشته است. یعنی اگر کرونا نبود مشارکت حدود ۶۰ درصد و اگر دولت کمی تدبیر بخرج داده بود و نظرات کارشناسی را نادیده نمیگرفت، با مشارکتی بیش از این - مثلاً شاید ۵۵ درصدی- روبهرو بودیم.
د) از دانشآموزی که بسیار ضعیف است نمیتوان و نباید انتظار داشت در یک درس خاص خیلی قوی باشد. از دولتی هم که کارنامهاش در بخشهای مختلف پیش چشم همه بوده و بر سر میزان فاصله از آن دعواست، نباید انتظار داشت انتخاباتی منظم و بدون اشکالات اجرایی برگزار کند. هزاران شکایت ثبت شده از شعب مختلف سراسر کشور درباره انواع و اقسام اختلالها در فرآیند رایگیری موید این ادعاست. ماجرا چنان جدی است که میبینیم حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی دو روز قبل از انتخابات به دستاندرکاران تذکر میدهند و البته که دانشآموز تنبل نخواهد توانست شب امتحان شقالقمر کرده و ۲۰ بگیرد!
کم نبودند افرادی که صبح روز جمعه ساعتها معطل شدند و اگرچه اینجا نیز آمار و حتی تخمینی در دسترس نیست اما مگر استبعادی دارد که درصدی از آنها عطای مشارکت را به لقایش بخشیده و دنبال کار و زندگیشان رفته باشند؟
آنچه گفته شد تصویری کلی و عمومی از فضایی است که انتخابات در آن شکل گرفت. حال کدام آدم منصف و عاقلی میتوان این میزان از مشارکت را حماسه نداند؟
۲- دشمن و دوستان و همراهان داخلی آن سعی وافری دارند که آن دسته از مردمی را که پای صندوق حاضر نشدند، به نفع خود مصادره کنند اما آب در هاون میکوبند و فقط عرض خود میبرند. همانطور که گفته شد بخشی از آنها بهدلیل کرونا حاضر به مشارکت نشدند و بخشی دیگر نیز بهدلیل گلایههای بحق اقتصادی و معیشتی و البته عدهای هم بهدلیل وضعیت نابسامان رایگیری در برخی از شعب. نگاه سیاسی به این بخش از جامعه و مصادره به مطلوب کردن آنها نسبتی با واقعیت ندارد و انتخاباتهای بعدی قلابی بودن ادعاهای این فرصتطلبان سیاسی را ثابت خواهد کرد. حتی آنهایی که پای صندوق نرفتند هم بیشک اخبار را کم و بیش دنبال کردهاند و دیدهاند چطور مزدوران دشمن در کشورهای اروپایی و آمریکا به هموطنانی که قصد مشارکت داشتهاند، حملهور شده و نه تنها با فحاشی و تهدید بلکه با ضرب و شتم میخواستند آنها را از حضور پای صندوق رای پشیمان کنند. چنین برخورد و حملات زامبیواری در دنیا اگر بیسابقه نباشد، کمسابقه است و اینها همان کسانی هستند که میخواهند با هدایت آمریکا و پول آلسعود برای مردم ایران آزادی و دموکراسی به ارمغان آورند!
با این تفاسیر باید دست یک یک هموطنانی را که پای صندوق - بهخصوص در برخی کشورهای خارجی که با تهدید جانی همراه بود- حاضر شدند، بوسید و این نکته را همواره به یاد داشت که در این دریای طوفانی و متلاطم، ما همگی در یک کشتی هستیم. حتی آنهایی که به هر دلیلی حاضر به مشارکت نشدند. آنچه روز جمعه رقم خورد - فارغ از نتیجه انتخابات و رقابت سیاسی- با در نظر گرفتن تمام جوانب، یک حماسه بود. اگر عدهای میخواهند آن را نبینند، میتوانند اما واقعیت تغییر نمیکند. اگر چشمت را ببندی تاریک میشود اما شب نمیشود!
🔻روزنامه اطلاعات
📍پایان انتخابات و انتخاب جدید!
✍️ابوالقاسم قاسمزاده
انتخابات ریاست جمهوری پایان گرفت و آقای رئیسی، رئیس جمهوری جدید برای چهار ساله آینده شد. نقد روال انتخابات خود موضوعی است که باید با مصاحبهها و کسب نظرهای کارشناسان حقوقی و سیاسی بهویژه از طریق صداوسیما انجام پذیرد. در محک امروز به اختصار نگاهی میشود به مسیر مدیریتی رئیس جمهوری سیزدهم و پیشبینی آسانی و مشکلات آن!
۱ـ بسیاری از عموم مردم تا افراد سیاسی و نظرپرداز، میگویند که رئیس جمهوری جدید و دولت او با دو نهاد دیگر در مدیریت و اداره کلان کشور یا مشکلی نخواهند داشت یا نسبت به دولت روحانی مشکلات بسیار کمتر خواهد شد. زیرا به لحاظ جایگاه خطی و نظری مجلس و اکثریت قابل توجه از نمایندگان آن با دیدگاههای رئیسی، همسو و هماهنگند. به همین لحاظ به نظر میرسد پروسه جمعآوری امضاء علیه دولت و شخص رئیس جمهوری، آنگونه که در دوره روحانی روال و عادت مجلس شده بود، حداقل برای دو سال آینده بایگانی میشود یا در دستور کار مجلس نخواهد بود. اما پرسش این است که آیا ادبیات «پرخاشگرانه» برخی از نمایندگان که بدون تردید، بخشی از یأس آفرینی در جامعه است نیز متحول خواهد شد! و بهجای دیدن نیمه خالی لیوان، آنهم به صورت مدام نشانههایی از بهینهسازی فضای عمومی را در نطقهای پیش از دستور خود، خواهند داد!؟ تردیدی نیست که براساس طراز قانون اساسی و اختیارات دو قوه «مجریه و مقننه» در در برنامهریزی و اقدام، هر دولتی نیازمند نه تنها پذیرش مجلس که هماهنگی و همسویی با نمایندگان آن است.
خوشبینی در این بخش آنگاه محقق میشود که دولت و رئیس جمهوری جدید با موانع متعدد از تصویب لوایح و طرحها، آنهم بدون حذف و تبدیل غیرکارشناسانه مواجه نشود. اگر دولت و رئیس دولت جدید، مجلس و هیأت رئیسه مجلس دریافته باشند که مردم از شرایط موجود ناراضیاند و نشانههای نارضایتیهای مردم، مبهم و چندان هم پیچیده نیست، میتوان در این بخش و آینده آن خوشبین بود.
۲ـ نویسندهای در شرح خوشبینی به شروع کار دولت جدید به ریاست جمهوری آقای رئیسی در شرح مختصری، نکتههای خوبی آورده است که من در این نوشته از آن وام میگیرم که برداشت نویسنده محک نیز است. او نوشته: «… در یک نگاه، اداره دولت سیزدهم آسان است. دولت و مجلس و دستگاه قضا و نهادهای قدرتمند اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خارج از دولت، همسو شدهاند و همه چیز رو به راه است. با پذیرش «اف ای تی اف» و پایان مذاکرات وین (که در هر دو مورد، خون دلهایش را دیگران خوردهاند) بسیاری از امور رو به راه میشوند. صداوسیما و خبرگزاریهای متعلق به نهادهای حاکمیتی و دولتی جملگی به خط میشوند و کامرانیهای حکومتی دولت سیزدهم را توی چشم و گوش مردم فرو میکنند!»
با اینهمه هر دولتی در تجربه مردم و به اصطلاح امروز در کف خیابان، سالهاست خیلی افزونتر از اقدام و کارهای انجام گرفته، روال «بزک» را داشته است! اکنون مردم خسته از «بزک»ها این شعار را میپسندند و تحقق آن را میخواهند که «بهعمل کار برآید به سخندانی ـ بخوانید سخنرانی ـ نیست!»
۳ـ آقای رئیسی در دوره مبارزات انتخاباتی، بارها گفت که نه تنها نقدپذیر است، بلکه مردم باید در صحنه حضور دائمی و فعال داشته باشند تا با نقدهای آنها، احتمال اشتباه کاریها مرحله به مرحله کمتر شود. اگر این نگاه سازنده در انتخاب و ترکیب هیأت دولت آینده و مدیران ارشد در مدیریت متمرکز رئیس جمهوری که براساس قانون اساسی بالاترین مسئول اجرایی کشور و شخص دوم در هرم مسئولیتها و قدرت مدیریت و اداره کشور است، در نظر گرفته شود، میتوان به حل مشکلات و البته آینده بهتر بدون تردید امید داشت.
۴ـ ایران در منطقهای قرار دارد که همچنان پیچیدهترین و گستردهترین مشکلات و بحرانها را دارد و همه دولتها در جهان بر این باورند که «تعادل» در تنظیم روابط دو و چند جانبه بینالمللی، از ملزومات موفقیت در حل مشکلات درونی و توسعه همهجانبه است. نویسنده محک نیز بر این باور است که برنامهریزی و اجرای چنین هدفی، چندان منافات با اصل باور «مقاومت» ندارد. مقاومت در جهان امروز، پایه اصلی و استوار برای حفظ استقلال هر کشوری است. اما اگر در اجرا در کلان مدیریت حساس وزارت خارجه، بار دیگر نگاه غیرکارشناسانه، غیرحرفهای و «لوچ» سربرآورد، باور بفرمایید هم انرژی بسیار خواهد گرفت و هدر میرود، هم بسیاری از اجرای برنامهها و طرحهای داخلی زمان پذیر یا «مسکوت» میشوند! ما در تنظیم روابط منطقهای، فرامنطقهای و در نهایت بینالمللی خود نیازمند جراحی دقیق، علمی و براساس تشخیص منافع ملی هستیم.
۵ـ با مردم باید مدام سخن گفت؛ اما نه از طریق افتتاح پروژهها یا فضای مجازی یا گفتگوهای خستهکننده و کلیشهای در صداوسیما یا مطبوعات. سخن گفتن با مردم آنگاه نتیجه میدهد که در میان مردم و با مردم باشید، آنهم نه بعد از بروز سیل، زلزله، قطع آب و برق و…! با مردم باید در مسیر پیشگیریهای برنامهریزی شده و اجرای بهینه و به قول معروف، «امروز بهتر از دیروز» همراه و همگام شد. رئیس جمهوری محبوب مردم باید خوشسخن باشد، پرخاشگر نباشد، بزک نکند، دلسوز باشد، قوی در اجرا باشد و در یک کلام از نگاه مردمی که صاحبان انقلاب و کشورند، به مطلق «صداقت» همسو و شهره آفاق باشد.
آقای رئیسی رئیس جمهوری ما با انگیزه و خواست، اجرا و بسط «عدالت» آمده است. حضور دائمی مردم در صحنه و حمایتهای ملی و دینی بدرقه این راه است. انشاءالله
🔻روزنامه اعتماد
📍پیشبینی ما چه بود؟
✍️عباس عبدی
تلاقی دو انتخابات شوراها و ریاستجمهوری در گذشته هم بود ولی اثر انتخابات ریاستجمهوری بر شوراها بیشتر بود
بنده و آقای گودرزی به عنوان یک اقدام حرفهای پذیرفتیم که نظرسنجیهای موسسه ایسپا را تجزیه و تحلیل و به سفارش ستاد آقای همتی برای آنها تهیه کنیم. کار ما یک اقدام حرفهای است و نه سیاسی. ما دادههای نظرسنجی را صرفا از موضعی تخصصی و با در نظر گرفتن معیارهای علمی تفسیر میکردیم و تعلقات یا گرایشهای خود را در تفسیر دادهها یکسره کنار میگذاشتیم. قصد ما تفسیر دادهها بود و نه کنش سیاسی به همین خاطر هم به شدت منتقد کاربرد نظرسنجی به عنوان ابزاری برای تبلیغات و کمپین بودیم و هستیم. حتی بنده نسبت به سیاستهای انتخاباتی اصلاحطلبان منتقد بودم و هیچ دلیل قانعکنندهای برای رای دادن هم پیدا نکردم. طی ۱۰ روز ۲۲ گزارش تحویل دادیم که جزییات مهم این گزارشها را به زودی منتشر خواهیم کرد. در اینجا با استناد به آخرین گزارش خود که ساعات پایانی پنجشنبه ارسال کردیم به دو موضوع میزان مشارکت و آرای احتمالی نامزدها پرداخته میشود. این گزارش پس از آخرین نظرسنجی تلفنی ایسپا و با جمعبندی از همه نظرسنجیهای قبلی ارایه شده است.
مشارکت- براساس نتایج نظرسنجی میزان مشارکت احتمالی ۴۵ درصد ذکر شده است. گزاره مربوط در گزارش به این شرح است: براساس تجربیات علمی و برآوردهای قبلی رقم ۵۲ درصد فعلی(اظهارات مستقیم پاسخگویان) واجد بیشاظهاری است و احتمالا میزان مشارکت حدود ۴۵ درصد خواهد بود. البته این روند ممکن است تا فردا نیز تغییر کند. البته ایسپا میزان مشارکت را ابتدا ۴۲ سپس با اصلاح ۲ درصد افزایش ۴۴ درصد برآورد کرده بود. شخصا نیز در همان روز پنجشنبه و در کانال تلگرامی خود شرح مفصلی دادم که چرا باید نتایج مشارکت را با احتیاط پذیرفت. ۴ علت را برای بیثباتی نتایج ذکر کردم. براساس این یادداشت عوامل زیر در بیثباتی و کاهش دقت پیشبینی رفتارهای این انتخابات موثر است. در انتخابات اخیر به چند دلیل باید نسبت به پیشبینیها قدری محتاط بود. این انتخابات با سال ۱۳۹۶ فرق دارد و نباید الگوهای تحلیلی آن انتخابات را به مورد اخیر تعمیم داد.
اول به دلیل آنکه برای بخش بزرگی از مردم، انتخابات کنونی یا معنایی متفاوت از معنای انتخابات در دورههای گذشته دارد یا فاقد معنای روشن است. به عبارت دیگر برای بخشی از مردم روشن نیست که به چه چیزی و چرا رای میدهند و نامزد مورد نظر آنها نماد چه چیزی است. در چنین وضعیتی ممکن است بخشی از پاسخگویان تحت تاثیر یک حادثه یا خبر به این یا آن جهت تغییر نظر دهند. این خصلتی است که پیشبینی را سخت میکند. این امر موجب میشود که آرا کم عمق و ثبات نظرات ابراز شده در نظرسنجیها کم و به راحتی دچار تغییر شود. ثبات رای در معناداری و قدرت و استحکام آن است.
دوم به علت وجود کروناست. پاسخهای مردم در نظرسنجیها برحسب شرایط عادی است ولی هنگامی که از مردمی که میخواهند رأی بدهند، پرسیده میشود که آیا به دلیل کرونا ممکن است از رأی دادن پشیمان شوید تا حدود ۱۰ درصد این را محتمل دانستهاند حتی اگر نصف این مقدار هم رخ دهد به معنای کاهش ۲ درصدی(۵ درصد از ۴۲ درصد برآورد نرخ مشارکت) در مشارکت است.
سوم، تلاقی دو انتخابات شوراها و ریاستجمهوری است. این تلاقی در گذشته هم بود ولی اثر انتخابات ریاستجمهوری بر شوراها بیشتر بود، در حالی که در این دوره اکنون معکوس شده است. این ویژگی شاید در شهرها و روستاهای کوچکتر بیشتر بروز کند. به علت پایین بودن مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ممکن است انتخابات شوراها بر انتخابات ریاستجمهوری اثر افزایشی بگذارد. ۹ درصد مردم از کسانی هستند که گفتهاند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نمیکنند ولی در شوراها شرکت میکنند. دقیقا نمیدانیم چقدر احتمال دارد که این افراد هنگام حضور در شعبه اخذ رأی، انگیزه شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را نیز پیدا کنند. بعید نمیدانم که تا ۳ درصد بر مشارکت ریاستجمهوری اثر مثبت بگذارد.
و بالاخره عامل چهارم، حضور فعالتر گروهها
و بخشهایی از اصلاحطلبان در روزهای آخر است که ممکن است تا حدی موجب افزایش مشارکت شود.
در نهایت نتیجه گرفتم که با توجه به این ۴ عامل گمان میکنم که پیشبینی ایسپا اگرچه براساس یافتههای نظرسنجی و تجربههای به لحاظ علمی و قبلی و درست است ولی باید با احتیاط تلقی کرد. به گمان من ممکن است ±۵ درصد نیز کم یا زیاد شود. به عبارت دیگر کف و سقف پیشبینی مشارکت میان ۳۶ تا ۴۶ است. چند ساعت بعد از نوشتن این یادداشت و با اصلاحیه ایسپا که مشارکت را دو درصد بیشتر اعلام کرد من نیز ارزیابی خود را با فاصله ۳۸ تا ۴۸ درصد به روز کردم.
آنچه رخ داده به شرح زیر است:
تعداد کل آرای اعلامی ۹/۴۷ درصد واجدین حق رأی است ولی با توجه به بالا بودن زیاد آرای باطله این رقم بسیار نامتعارف است. در سال ۱۳۹۶ درصد آرای سفید و باطله ۹/۲ درصد بود. اگر همین مقدار را برای امسال نیز متعارف فرض کنیم فقط وجود ۸۴۰ هزار رأی باطله متعارف است و ۴/۳ میلیون آن اضافه است که باید از کل مشارکتکنندگان کاسته شود. در این صورت میزان مشارکت ۴۳ درصد میشود که با قدری اختلاف به اندازه میانگین پیشبینی شده در نظرسنجی ایسپاست و نیز در وسط بازه پیشبینی شده بنده قرار میگیرد(۳۸ تا ۴۸ درصد) که کاملا قابل قبول است. نظرسنجیها امکان سنجش آرای باطله را ندارند مگر بر حسب ارقام متعارف گذشته.
پیشبینی ما درباره آرای نامزدها به صورت زیر بود: برای اعتبار بیشتر این پیشبینی با حذف آرای سفید و باطله و فقط به نسبت آرای ۴ نامزد صورت گرفته است که البته با اضافه کردن آرای باطله درصدهای رسمی فرق خواهد کرد.
همچنان که مشاهده میکنید، تفاوتها بسیار اندک است. در ارقام پایین نیز به علت ناپایداری نتایج احتمال افزایش خطای پیشبینی بیشتر است ولی کلیت ساختار پیشبینی شده هیچ تفاوتی با واقعیت رخ داده ندارد و این همه چیزی بود که اصلاحطلبان نباید چشم خود را بر آن میبستند.
🔻روزنامه شرق
📍انتخاب رئیسی و رفتار مدنی
✍️کیومرث اشتریان
جناب آقای رئیسی! اعتماد ۱۸ میلیونی مردم را به شما تبریک میگویم. اقتضای رفتار مدنی همین است و امیدوارم که در ایفای مسئولیت جدید موفق باشید. امیدوارم که کشور در سایه یکپارچگی قوا آرامشی بیابد و اینبار از خطر نزاعهای درونجناحی مصون بماند. شما اینک رئیسجمهور ایران هستید و هرچند که امثال من به شما رأی ندادهایم، وظیفه همه ملت است که شرافتمندانه به شما کمک کند. کمترین کمک، البته این است که تذکرات و هشدارها و نصایح خود را صریح بیان کنیم. ۱۶ سال پیش در چنین روزهایی در همین روزنامه مقالهای با عنوان «انتخاب احمدینژاد و رفتار مدنی» نوشتم و ضمن تبریک، مواردی را به ایشان گوشزد کردم. دو توصیه یا پیشبینی کردم که سوگمندانه هر دو محقق شد و گذشت آن زمانی که آنسان گذشت. به ایشان گفتم که با ریاستجمهوری شما دو خطر در پیشروی ماست؛ یکی اینکه محتملا اجماع جهانی را علیه ما برمیانگیزید و دیگر اینکه احتمال عوامزدگی اجرائی گسترش مییابد. اینک نیز به شما همان دو خطر را گوشزد میکنم. در دوران رقابتهای انتخاباتی همقطاران شما نظرها و پیشنهادهایی مطرح میکردند که از سر سادهلوحی در حد شوخیهای خطرناک بود. خوشبختانه شما از تعهد به برجام بهمثابه یک توافق بینالمللی سخن گفتید که جای امیدواری دارد. مراقب باشید که برخی افراد یا جریانها شما را به ورطههای خطرناک نکشانند. برخی از آنان حتما از سر جهالت و خشکسری در امور شما کارشکنی خواهند کرد. برجام تصمیم همه نظام بوده است و باید بتوانید میوه آن را، که صرفا به دست ترامپ از دسترس دور مانده بود، برای مردم خسته ما بچینید. شاید مهمترین ویژگی آن ۳۰ میلیون نفری که به پای صندوقها نیامدند، خستگی آنان از سیاستهای همه ما بوده باشد. سربسته میگویم این خستگی را بسیار جدی بگیرید.
در سه سال گذشته برخی نهادها به طرزی ناشیانه و البته خطرناک از طریق رسانههای صوتی و تصویری و خبری در فضای مجازی و رسانههای رسمی خط تبلیغاتی را علیه دولت روحانی فعال کرده بودند. هشیار باشید که خواهناخواه بهزودی پیکان تمام آن حملات پس از چند ماه بهسوی شما نشانه میرود؛ هرچند مدتهاست که این نشانهگیری آغاز شده است. پیاده همیشه خسته است و به سواره اعتراض میکند؛ چه آن سوار، تازه از راه رسیده باشد چه از گذشته بر جای باشد.
در برخورد با نظام بینالملل اعتمادبهنفس داشته باشید. اعتمادبهنفس به معنی مخالفت با برجام و افایتیاف نیست. برخی حوزویان صورتبندی سادهای از جهان دارند که آنها را به برخوردهای سلبی با جهان میکشاند. البته دشمنیهای نظام سلطه نیز مزید بر علت است؛ اما گاه، این برخوردهای سلبی اتفاقا نشانه فقدان اعتمادبهنفس است؛ اما در زیر لایهای از اظهار شجاعت پوشیده شده است. شهید بهشتی و امام موسی صدر نمادهایی از برخوردهای با اعتمادبهنفس با جهان هستند. امروز بیش از گذشته نیازمند تعاملاتی از نوع بهشتی و امام موسی صدر با جهان هستیم. شما دیگر رئیسجمهورید و نه رئیس قوه قضائیه یا دادستان. اگر میتوانید سابقه ۴۰ساله قضائی را به فراموشی بسپارید.
به اقتضای مقام، لباس اجرائی و دیپلماتیک بپوشید و جامه قضاوت را از تن به درآرید. در مناظرات سخنی نیز از حیث اجرائی گفتید که هرچند در بیان نامناسب بود اما نکته کاملا درستی است. شما گفتید که اقتصاددانان را بهخط میکنم. تعبیر بهتر و دقیقتر این است که شما دانش کارشناسان را مدیریت میکنید. مهمترین تخصص یک رئیسجمهور آن است که هنر مدیریت دانش کارشناسی داشته باشد. این هنری بسیار ظریف و مهم است که در کشورهای پیشرفته صنعتی از طریق مکانیسمهای تمدنی انجام میپذیرد. اگر رئیسجمهور چنین هنری نداشته باشد، تخصص دکترا در پیچیدهترین علوم هم برایش در اداره امور ارزشی نخواهد داشت. مدیریت دانش یک هنر بسیار دقیق با روشهای ویژه است. این کار را ستاد ریاستجمهوری یا مشاوران حرفهای باید بتوانند بهخوبی برای شما انجام دهند. در این میان باید از جوانان جویای نام و سبکسر و «خودعالم»پنداران با مدارک کمفروغ دانشگاهی پرهیز کنید. خطر برای یک رئیسجمهور حوزوی این است که بپندارد مدارک دکترای امثال من معجزه میکند. مطالعات نشان داده است از هر صد نفر که مدرک دکترای معتبر دارند، بیش از ۹۰ نفر فاقد مهارت و اهلیت لازم هستند. این اختصاص به ایران ندارد بلکه امری جهانی است؛ بنابراین مدیریت بهترین دانشها و تلفیق و استنتاج از آن توسط اهل فن بسیار ضروری است. گمان نکنید که نمازشبخوانها و معتمدان از عهده این کار برمیآیند. در پایان، هجوم ناآگاهی و وسوسه قدرت که در زیر لایه ضخیمی از تقدس پنهان شده باشد برای هر دولتی خطرناک است. بپرهیزید و بترسید از جوانان بیتجربهای که اندک درک و شعوری از امور اجرائی کشور بزرگی همچون ایران ندارند. از خدای بزرگ توفیق شما را در خدمت به مردم خواستارم.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍دکتر طبیبیان خواستار استعفای کرباسچی شد
✍️محمدصادق جنانصفت
سالها پیش و در سال ۱۳۸۷ ساعت ۱۱ صبح در دفتر روزنامه «هممیهن» که در شرف انتشار بود کارها را پیگیری میکردم. طبقه بالای روزنامه محل تجمع حزب کارگزاران سازندگی بود. آقای غلامحسین دبیرکل حزب کارگزاران به دفتر سردبیری آمد.آن روز، روز رایگیری برای انتخابات مجلس ششم بود و حزب کارگزاران جنگ سختی را با اصلاحطلبان دوم خردادی که نام آیتالله هاشمیرفسنجانی را از فهرست ۳۰نفره خود حذف کرده بودند پشت سر گذاشته بود. در آن روزها یک فهرست ۳۰نفره نیز به نام روزنامهنگاران در تهران ارائه شده بود. آقای کرباسچی از من و همکارانم پرسید وضعیت آقای هاشمی چگونه است؟ به او گفتم برخلاف انتظار حزب کارگزاران شهروندان تهرانی در غرب تهران و برخی حوزههای شمال تهران که من دیدم بیشتر به فهرست ۳۰نفره روزنامهنگاران دوم خردادی که اسم آقای هاشمیرفسنجانی در آن نیست رای نمیدهند. آقای کرباسچی برایش سخت بود باور کند که شادروان هاشمی رای نمیآورد. با همه دشواریها اما مرحوم هاشمی نفر سیام شد. در همان روزها و سالهای بعد اما حزب کارگزاران سازندگی با احزاب دوم خردادی فاصله پیدا کرد و در درون حزب نیز دگرگونیهایی پدیدار شد که راه را برای بیرون آمدن محمد هاشمی، همین آقای همتی و نیز محمدعلی نجفی باز کرد. در همه این سالها اما با همه دگرگونیهای رخداده در سپهر سیاست، آقای کرباسچی دبیرکل تغییرناپذیر حزب باقی ماندهاند. برخی تصورات نادرست و برآوردهای غیردقیق در این سالها به ویژه در چند سال تازهسپریشده به شکستهای باورنکردنی حزب کارگزاران سازندگی منجر شده که تازهترین آنها نتایج رایگیری انتخابات روز جمعه است. عبدالناصر همتی به هر دلیل آمد و ماند و رفتار آقای کرباسچی را نیز تحتتاثیر قرار داد. به طوری که به نظر میرسد آقای کرباسچی حتی مهدی کروبی را نیز قربانی رای به همتی کرد. روزنامه حزب کارگزاران نیز در روزهای نزدیک به انتخابات از هر اسمی برای افزایش رای همتی استفاده کرد. در همین مسیر چند روز پیش روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران سازندگی در ادامه حمایت از همتی برای پیروز شدن در انتخابات ۲۸ خرداد در صفحه اول عکسی را از دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان نامدار ایرانی به همراه یک متن کوتاه به نقل از او منتشر کرده بود. در این متن کوتاه طبیبیان گفته بود همتی از دیگر کاندیداهای ریاستجمهوری اقتصاد را بهتر میفهمد. این یک داوری درست بود زیرا همتی در ظاهر استاد اقتصاد در دانشگاه تهران است. با توجه به بازتابهای گوناگون درباره نوشته دکتر محمد طبیبیان در صفحه تلگرامی خود نوشت: «برخی دوستان از این گفته بنده ابراز نگرانی کردهاند. البته من این جمله را به خبرنگاری که تلفن کرده بود گفتم و به نوشتهام نیز اعتقاد دارم. اما یک جمله هم اضافه کردم که هنوز تصمیم به رای دادن نگرفتهام و اگر رای بدهم به آقای همتی خواهد بود. روزنامه کارگزاران این قسمت را نقل نکرده بود. اشکالی هم ندارد.»
دکتر طبیبیان روز شنبه و پس از اعلان نتایج رییس انتخابات بار دیگر در صفحه تلگرامی خود نوشته است «انتخابات تمام شد. در نهایت یک جناح، ریاستجمهوری را به دست آورد اما آن جناح هم حقیقتا پیروز نشد. از تصمیم شورای نگهبان تا عاقبت کار، برای همه میدانِ سیاست، بیشتر یک نتیجه باخت- باخت قابل مشاهده است. از جمله اینکه بر اساس نتایج غیررسمی که اعلام شده، کاندیدای پیروز هم بیش از ۳۳ درصد آرای واجدین شرایط را به دست نیاورد و آن درصد بزرگتر هم که رای ندادهاند بیتفاوت نبودهاند. اما آنچه مهمتر و بارزتر است شکست سیاسی اصلاحطلبان و حزب کارگزاران است. درصد رای آقای همتی درجه تنزل آنان را نشان میدهد.
اگر چنین شرایطی در سایر کشورها که سابقه رایگیری بیشتری دارند مطرح میشد روسای سیاسی این گروهها سریعا استعفا میدادند و کنار میرفتند. این یک شکست از شماری از شکستهایی است که رهبران این حزب به روی خودشان نیاوردهاند. متاسفانه باید بگویم شما تمام شدهاید و اگر کنار بروید شاید خط و خطوط شما خودشان را به نوعی بازسازی کنند و اگر بمانید بنبست اصلاحطلبی خواهید بود.»
به نظر میرسد استعفا تنها برای مقامهای دولتی نیست و رهبران حزبها نیز اگر با تحلیل نادرست و گرفتن مشاوره غلط از شرایط، هواداران و شهروندان محترم را به نابودی سوق دادند باید استعفا دهند. آقای کرباسچی!، دکتر طبیبیان با مداراجویانهترین گفتار انگار خواستار استعفای شماست. این کار را انجام دهید.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍اولویتهای دیپلماسی دولت جدید
✍️کامران کرمی
انتخاب و استقرار رئیسجمهور و دولت جدید، اولویتهای برآمده از چارچوب سیاست خارجی را برای یک دوره چهار ساله مشخص میکند. فارغ از این مساله مهم که سیاست خارجی مقولهای مربوط به سطوح عالی نظام و ساختار است و قوه مجریه ضمن مشارکت در تحقق آن، بیشتر کارگزار اجرای آن است، گفتمان و اولویتهای هر رئیسجمهور، نقش بسیار مهمی در تحقق رویکرد کلان خواهد داشت.
این اولویتها؛ متاثر از گفتمان و ادراکات تصمیمگیرندگان و کارگزاران دولت، محیط عملیاتی، فرصتها، محدودیتها و چالشها بوده و به رویکرد قوه مجریه در سطوح منطقهای و بینالمللی شکل میدهد. از آنجا که سیاست خارجی ادامه راه سیاست داخلی است و جایگاه مهمی در تحقق رشد و توسعه اقتصادی و ارتقای قدرت سخت و نرم یک کشور دارد، مواجهه واقعبینانه، فعالانه و هوشمندانه کارگزاران اجرایی میتواند فرصتها را محقق و تهدیدات را خنثی و همچنین تبدیل به فرصتهای جدید کند.
با توجه به چالشها و مسائل مهم پیش روی سیاست خارجی ایران همچون چگونگی اجرای برجام و رفع تحریمها، تنشزدایی و توجه به همسایگان، افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی و متوازن کردن مناطق در راهبردهای سیاست خارجی، میتوان اولویتهای دولت جدید را حول محورهای زیر مورد تبیین و تحلیل قرار داد:
رفع تحریمها
یکی از مسائل پیش روی دولت جدید رفع تحریمها و چگونگی اجرای آن توسط دولت بایدن است. بهخصوص که با توجه به انتخابات نوامبر ۲۰۲۲(آبان ۱۴۰۱) مجلس نمایندگان آمریکا، آرایش حزبی کنگره میتواند متغیر مهمی بر سر اجرای برجام و تحریمها باشد. از اینرو با توجه به اهمیت رفع تحریمها برای فروش نفت و صادرات غیرنفتی و بازگرداندن ارزهای حاصل از آن به چرخه نظام بانکی که نقش مهمی در کنترل بازار ارز دارد، دولت جدید تلاش خواهد کرد تا از منافع حاصل از آن بیشترین بهرهمندی را حاصل شود.
تقویت نگاه به شرق
یکی دیگر از اصلیترین اولویتهای دولت جدید تقویت رویکرد نگاه به شرق و نزدیکی بیشتر به چین و روسیه در مناسبات منطقهای، فرامنطقهای و بینالمللی است. رویکردی که میتواند وزنه روابط خارجی ایران را به سمت شرق سنگینتر کند. در این چارچوب با توجه به امضای موافقتنامه جامع راهبردی با چین و تمرکز حاکمیتی بر این مساله، شاهد افزایش نقش پکن در مناسبات اقتصادی ایران و همچنین استفاده از وزن چین در آرایش قدرت جهانی خواهیم بود. بهویژه که با اجرای مجدد برجام، پکن نیز از فرصت بهوجود آمده در جهت تقویت حضور خود در بازار ایران استفاده خواهد کرد. در این میان روسیه نیز با توجه به افزایش سطوح همکاری با ایران در طول چند سال اخیر، وزن سیاسی بیشتری در مناسبات قدرت در سطح خاورمیانه برای ایران پیدا خواهد کرد. مضاف بر اینکه مسکو نیز تمرکز راهبردی ویژهای را بر خاورمیانه گذاشته و بهدنبال نزدیکی همزمان به ایران، امارات و عربستان در یک راهبرد متوازن است.
اولویتیابی همسایگان
توجه به همسایگان دیگر محوری است که طبیعتا در دولت جدید تمرکز بیشتری نسبت به آن شکل خواهد گرفت. این مساله را هم میتوان ناشی از اظهارنظرهای پراکنده در مناظرات انتخاباتی نسبت به همسایگان ارزیابی کرد و هم اختلالهایی که در هشت سال گذشته در روابط تهران با دولتهای عربی خلیجفارس وجود داشته است. با توجه به کثرت همسایگان و مقوله اقتصاد و بازار بیش از ۵۰۰ میلیون نفری و سهولت دسترسی و همچنین توجه به محورهای همگرایی اسلامی و علقههای فرهنگی مشترک، گرایش به سمت همسایگان جهت بیشتری به خود خواهد گرفت. این مساله بهخصوص با توجه به مذاکرات تهران و ریاض که به گفته محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران سه دور آن در بغداد برگزار شده و سعودیها منتظر انتخابات ایران هستند، اهمیت مضاعفی در قرار دادن همسایگان عربی در یک شبکه پایدار روابط خواهد داشت.
توجه به مقوله اقتصاد
اولویت یابی اقتصاد در سیاست خارجی ایران دیگر محوری است که اهمیت و ضرورت آن در فضای تحولات و گرایش بازیگران به روابط اقتصادی و تجاری دوچندان شده است. این مساله بهخصوص با کاهش سطح تنشها در منطقه و توجه به مقوله بازسازی در سوریه، عراق، افغانستان و همچنین یمن میتواند به سیاست خارجی ایران، جهت جدید و ارزش افزوده خاصی بخشد. در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تاکید ویژهای بر موضوع اقتصاد به عنوان یک سرفصل از هفت سرفصل اساسی شده است و بهنظر میرسد به چراغ راهنمای دولت جدید در عرصه روابط خارجی بهویژه با همسایگان تبدیل خواهد شد.
تقویت محور مقاومت
با توجه به جهتگیریهای دولت جدید، میتوان انتظار داشت که حمایت از محور مقاومت هم در سطح اعلانی و هم در سطح اعلامی و عملیاتی بیش از گذشته تقویت شود. بهخصوص توجه به تحولات یمن و موقعیت انصارالله و شیعیان حوثی و همچنین گروههای مقاومت در عراق مورد توجه خواهد بود. این مساله زمانی اهمیت پیدا میکند که تمرکز دولت جدید پیش بردن راهبرد اخراج آمریکا از منطقه بهخصوص از عراق است که طبیعتا نقش گروههای مقاومت در آن پررنگ خواهد بود.
گرایش به آفریقا و آمریکای لاتین
ششمین و آخرین محور و اولویت سیاست خارجی دولت جدید توجه مجدد به آفریقا و آمریکای لاتین است. این توجه ناشی از چند مساله مهم است: مساله اول؛ حفظ تعادل در سیاست خارجی و موازنه بخشی به مناطق در راهبرد کلان روابط خارجی ایران است. مساله دوم؛ توجه به ظرفیتهای بهخصوص آفریقا از لحاظ سیاسی و بهویژه اقتصادی است که باعث شده تا رقابت قابلتوجهی را از سوی قدرتهای منطقهای و بینالمللی مانند چین، روسیه، فرانسه، عربستان، امارات و ترکیه در قاره سیاه شاهد باشیم. مساله سوم هم ناشی از ظرفیتهای همراهی این دو بلوک در شکلدهی به جنبش عدم تعهد و ضد هژمونگرایی آمریکا است.
از اینرو با توجه به این محورها و اولویتها میتوان انتظار داشت سیاست خارجی ایران، در چهار سال پیشرو فرصتهای مناسبی را برای تحرک بیشتر با توجه به روند تحولات، کنش بازیگران و تغییر در الگوهای دوستی و دشمنی پیش روی خود خواهد داشت.
مطالب مرتبط