🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍حفظ توپ در زمین سهامداران خرد
شاخص کل بورس تهران برای سومین هفته متوالی به حرکت در مسیر صعودی ادامه داد و همراستا با آن سرمایهگذاران حقیقی نیز به بازی در زمین خرید سهام ادامه دادند. به این ترتیب معاملات هفته منتهی به ۱۶ تیرماه در حالی پایان یافت که علاوه بر رشد حدود ۲ درصدی شاخص کل، شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۳۳۶ میلیارد و ۳۹۹ میلیون تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودیم. حالا سه هفته متوالی است که سهامداران خرد نقش خریدار خود را حفظ کردند و در مجموع این بازه زمانی مالکیت ۱۲۲۵ میلیارد تومان سهام بورسی را از آن خود کردهاند که البته تنها حدود ۳ درصد از خالص فروشهای ثبت شده از سوی این دسته از بازیگران سهام در ۲۴ هفته منتهی به ۲۶خرداد است.
افزایش جذابیت قیمت سهام پس از ریزشهای متوالی، رسیدن به فصل مجامع و رقیق شدن قیمتها پس از تقسیم سود نقدی، وضعیت مطلوب نرخها در بازارهای جهانی و البته بازار ارز و در کنار آن انتظار برای تغییر سیاستهای مربوط به قیمتگذاری دستوری در دولت سیزدهم از جمله محرکهایی است که سبب تقویت جریان تقاضا در بورس تهران شده است.
در دو روز ابتدای هفته گذشته، سهامداران محتاطتر از گذشته بودند و ترجیح دادند تا سود حدود ۱۰ درصدی کسب شده در دو هفته ماقبل را ذخیره کنند. از این رو در مجموع روزهای شنبه و یکشنبه شاخص کل بورس تهران با عقبنشینی بیش از یک درصدی مواجه شد. سهامداران حقیقی نیز که رفتارهای هیجانی بیشتری دارند، در این دو روز فروشنده بودند و جمعا خالص فروش ۳۰۲ میلیارد و ۳۴۳ میلیون تومانی را رقم زدند. روز دوشنبه اما شاهد تحرکات مثبتی در بازار سهام بودیم. شاخص سهام ۹/ ۰ درصد رشد کرد و گرایش سهامداران به گروههای کوچکتر از رشد کمتری در بازه دو هفتهای صعودی بورس داشتند، افزایش پیدا کرد. مردادماه سال گذشته بود که با اوجگیری قیمتها، نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار نیز از سطح تاریخی کمتر از هفت مرتبه به ۲۲ واحد رسید. در این برهه زمانی P/ E برای سهام کوچکتر ۳۲ واحد و برای بزرگترها ۲۰ مرتبه بود. با آغاز اصلاح بازار و تخلیه حباب شکلگرفته نیز سهام با ارزش بازار پایین به دلیل گرفتار شدن در صفوف سنگین فروش و نقدشوندگی بسیار پایین در پرکردن حجم مبنا ناتوان ماندند و قیمت پایانی این دسته از سهام آنچنان که باید افت نکرد و به اصطلاح در روند اصلاح قیمت نیز درجا زدند و تا چندی پیش از نظر بازار گران تلقی میشدند. حال آخرین گزارش اجماع تحلیلگران نشان میدهد نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر برای گروههای با ارزش بازار بالا ۴/ ۷ مرتبه و برای کوچکترها ۸/ ۷ واحد است. نزدیک شدن این نسبت در دو گروه مذکور حکایت از آن دارد که گروههای با ارزش بازار پایینتر نیز توانستهاند تا حدودی به تعادل رسیده و حالا برای خرید جذاب به نظر میرسند.
از این رو حقیقیها روز دوشنبه نیز وارد میدان شدند و روز دوشنبه خالص خرید ۲۰۹ میلیارد تومانی را رقم زدند. اما روز سهشنبه روزی رکوردشکن در سال ۱۴۰۰ بود. شاخص کل رشد بیش از ۲ درصدی را تجربه کرد و ارزش معاملات خرد نیز در مجموع بورس و فرابورس، رکورد سال جاری را جابهجا کرد. در این روز سهامداران خرد با ثبت خالص خرید ۴۷۲ میلیارد و ۴۷۶ میلیون تومانی، دومین خرید سنگین در سال ۱۴۰۰ را رقم زدند. در پایان هفته اما رشد پرشتاب قیمتها متوقف شد و شاخص سهام پس از فراز و فرود روزانه، به رشد ۰۷/ ۰ درصدی بسنده کرد. حقیقیها نیز مجددا فروشنده شدند تا در این روز شاهد جابهجایی ۴۲ میلیارد و ۷۲۲ میلیون تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی باشیم.
عملکرد بورسبازان در صنایع
در هفتهای که سهامداران حقیقی خالص خرید مثبتی را رقم زدند، از ۳۸ صنعت فعال بورسی، در ۲۳ گروه شاهد تغییر مالکیت سهام به نام حقیقیها بودیم و در مقابل در ۱۶ صنعت همچنان حقیقیها فروشنده بودند. بر این اساس گروه محصولات شیمیایی با جابهجایی سهامی به ارزش ۲۴۰ میلیارد و ۴۸۹ میلیون تومان در مسیر حقوقی به حقیقی در اولویت نخست این گروه از معاملهگران برای خرید قرار گرفت. نماد معاملاتی شرکت پتروشیمی نوری در اولویت نخست زیرمجموعههای پتروشیمی برای خرید قرار داشت. گروه چندرشتهای صنعتی نیز که هفتههاست در مرکز توجه حقیقیها قرار داشته، هفته گذشته نیز شرایط مشابهی را تجربه کرد و با ثبت خالص خرید ۱۹۰ میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومانی سهامداران خرد، رتبه دوم این لیست را به خود اختصاص داد. لیست خرید حقیقیها دیگر گروههای کامودیتیمحور را نیز در خود جای داد. در این راستا فلزات اساسی و کانههای فلزی به ترتیب با جابهجایی ۱۶۵ و ۳۲ میلیارد تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی جایگاه خود را در لیست خرید سهامداران خرد بورس تهران بهدست آوردند.
نکته قابلتوجه آنکه مصوبه پایان هفته توانیر برای جلوگیری از خاموشیهای رخداده در بخش خانگی برق و محدود کردن فعالیت فولادیها و سیمانیها که در روز چهارشنبه به ریزش قیمت این دو گروه منجر شد نیز توانست برآیند هفتگی خالص خرید حقیقی در این دو گروه را تغییر دهد و سهامداران خرد در مجموع هفته گذشته ارقام مثبتی را در زیرمجموعههای فولادی و سیمانی رقم زدند. عصر روز سهشنبه بود که نامهای روی خط مراجع خبری اعم از خبرگزاریها و شبکههای موجود در پیامرسانهای مجازی رفت و خبر از توقف عرضه برق به شرکتهای فولادی و سیمانی داد. طبق نامهای که توانیر به شرکتهای برق منطقهای زده قرار است برق تحویلی به شرکتهای فولادی ۹۰ درصد کاهش پیدا کند. در متن این نامه آمده است: «پیرو مصوبات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و هیات وزیران و مصوبه مورخه ۱۵/ ۰۴/ ۱۴۰۰ ستاد فرماندهی راهبری اوج بار وزارت نیرو و با توجه به محدودیت جدی در تامین برق به دلیل افزایش بیسابقه مصرف، به منظور حفظ پایداری شبکه سراسری برق و جلوگیری از خاموشیهای گسترده، ضروری است نسبت به هشدار توقف فرآیند اصلی فعالیت مشترکان فولادی با حداکثر برق دریافتی از شبکه به میزان ۱۰درصدی دیماند مصرفی از سهشنبه ۱۵ تیر به این دسته از مشترکان اقدام فرمایید.» مصوبهای که به معنای توقف تولید این دسته از شرکتها بود و اثر آن بر معاملات روز چهارشنبه بورس تهران منعکس شد و ترمز رشد بورس کشیده شد.
هفته گذشته بانکها با بیشترین هجوم حقیقیها برای فروش مواجه شدند. این گروه در هفته منتهی به ۱۶ تیرماه شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۲۵۴ میلیارد و ۵۸۷ میلیون تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. خودروییها نیز در روندی مشابه با خالص فروش ۴۶ میلیارد تومانی این گروه از سهامداران مواجه شدند. افزایش ابهامات مربوط به احیای برجام و دلسردی سهامداران از حصول این مهم حداقل در کوتاهمدت مهمترین عامل پشت کردن حقیقیها به دو گروه بانک و خودرو بود. گروههایی که تحت عنوان گروههای برجامی شناخته شده و در سالهای اخیر از تحریمهای بینالمللی بیشترین زیان را متحمل شدهاند.سه گروه بیمه، خردهفروشی و انبوهسازی نیز در هفته مورد بررسی، با حمایت سهامداران عمده مواجه شدند و در مجموع جابهجایی ۸/ ۷۷ میلیارد تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی را ثبت کردند.
🔻روزنامه کیهان
📍روحانی(مرداد ۹۹): مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند/روحانی(تیر ۱۴۰۰): مردم نباید همه سرمایه خود را به بورس بیاورند!
در حالی که حسن روحانی مردادماه سال گذشته با دعوت از مردم برای سپردن همه چیز خود به بورس، زمینه را برای زیان گسترده میلیونها سهامدار خرد فراهم نموده بود، اکنون مدعی شده که مردم نباید همه سرمایه خود را در بورس بیاورند!
حسن روحانی روز پنجشنبه گذشته اظهار کرد: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاوردند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را بهم نزند.»
این اظهارات رئیس دولت دوازدهم بلافاصله با واکنش شدید مردم و رسانه ها مواجه گردید. علت این انتقادات، چرخش ۱۸۰ درجهای روحانی از سخنان خود در مرداد ماه سال گذشته بود.
۱۶ مرداد ۹۹ و تنها چند روز قبل از آغاز سقوط بورس وی صراحتاً گفته بود: «با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».
اظهارات روحانی از آن جهت که در اوج حباب قیمتی بازار و تنها چند روز قبل از شروع ریزش تاریخی بورس تهران ایراد شد، زمینه زیان هنگفت میلیونها سهامدار را فراهم نمود.
بسیاری از مردم که با اعتماد به دعوت رئیسجمهور و تعدادی دیگر از مسئولان با پساندازهای خود راهی این بازار شده بودند، بیخبر از همه جا به خرید سهام از برخی مجموعههای حقوقی و اشخاص حقیقی پرداختند، ولی از آن روز تاکنون بازار هنوز نتوانسته است روند صعودی بلندمدت خود را پس بگیرد. بسیاری از سهام موجود در بازار بین ۵۰ تا ۷۰ درصد از ارزش خود را از دست دادند و در این بین اصل سرمایه گروه قابل توجهی از سهامداران خرد آب شد. یکی از رسانهها در همین زمینه با اشاره به اظهارات متعدد مقامات دولت روحانی در بورس نوشت: کمتر کسی فکر می کرد روزی رئیسجمهور کشور درخصوص آمار مشارکتکنندگان در عرضه اولیه بورس صحبتی کند و با افتخار آن را اعلام کند! یا کمتر کسی فکر میکرد رئیسجمهور بگوید همه چیزتان را به بورس بسپارید.
کمتر کسی فکر میکرد سیاستهای پولی کشور به جای کنترل تورم، به سمت حمایت از بازار سرمایه و هدایت نقدینگی به سمت بورس باشد.
کمتر کسی فکر میکرد، رئیس دفتر رئیسجمهور بنشیند و برای بازار تحلیل تکنیکال بکشد و کف مقاومت و حمایت برای بازار تعیین کند.
کمتر کسی فکر میکرد، رئیس سازمان بورس به دلیل جلوگیری از رشد بازار به دلیل نداشتن عمق و مخالفت با دولتمردان برکنار شود.
کمتر کسی فکر میکرد، وزیر اقتصاد با افتخار از جبران کسری بودجه دولت به میزان ۳۲۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه خبر بدهد.
کمتر کسی فکر میکرد، اختلاف وزیر اقتصاد و وزیر نفت باعث عمیقترین ریزش بازار سرمایه شود.
اما نکته جالب توجه در ماجرای بورس در سالهای ۹۸ و ۹۹، دخالتهای بیحد و اندازه دولت در بورس بود. جایی که مردم تا ۷۰ درصد ضرر را تحمل کردند تا دولت بتواند تمام کسریهای خود را جبران کند. البته در این بین در صورتی که ورود مجلس و قوه قضائیه نبود، شاید بازار سرمایه همچنان در آتش میسوخت و مردم نیز باید در این میان میسوختند. اهالی بازار سرمایه در این آرزو هستند که روزی دولتمردان درباره بازار سرمایه صحبت نکنند و اقدامی انجام ندهند تا بازار از هیجان تخلیه شود و به روال عادی بازگردد.
🔻روزنامه رسالت
📍قیمت خودرو از فرآیند مذاکرات سبقت گرفت
بازار خودرو با توجه به رکود نسبی که در ماههای اخیر تجربه کرد و امیدواریای که به انجام توافقات بینالمللی داشت، در انتظار کاهش قیمتها به سر میبرد. از زمان اعلام ازسرگیری مذاکرات ایران با طرفهای غربی دلار تا کانال ۲۱ هزار تومان پایین آمد و قیمت خودرو هم تا حدودی کاهش یافت، اما بهتازگی با طولانی شدن مذاکرات وین امیدها در بازار به ناامیدی مبدل شده است و در روزهای اخیر شاهد نوسان قیمتها در بازار خودرو هستیم.
درحالیکه چشم خریداران خودرو به فرآیند طولانی مذاکرات برجام دوختهشده و انتظار دریافت سیگنالهای مثبت برای افت قیمتها و گشایشهای سیاسی را داشتند، بازار با افزایش قیمت روبهرو شد و خودروها رشد قیمتی را تجربه کردند. همزمان با روند کسلکننده مذاکرات، قیمت دلار در این چندروزه به دلیل شنیدن اخبار نهچندان مثبت از مذاکرات افزایش پیدا کرد که بهطور طبیعی بر قیمتهای بازار خودرو نیز تأثیر گذاشت.
خودرو با ورود دلار به کانال ۲۵ هزارتومانی بلافاصله واکنش نشان داد و درشیب صعودی قرار گرفت بهطوریکه در بین خودروهای دنا مدل دنا دندهای توروبو پلاس در یک روز افزایش قیمت ۷میلیون تومانی پیدا کرد.
بازار خودرو از ابتدای امسال رفت و برگشتی را طی یک ماه تجربه کرد. بعد از اعلام افزایش قیمت بهاره خودرو توسط رئیس شورای رقابت بعد از تعطیلات نوروزی، قیمتها روند صعودی پیدا کردند، اما با توجه به واکنشهایی که نسبت به این تصمیم گرفته شد، شورا از موضع خود مبنی برگران شدن خودرو کوتاه آمد و قیمتها بهطور رسمی گران نشدند.
طی سالهای گذشته قیمت خودرو رشد چند برابری پیدا کرده است. با رشد نرخ ارز و اعمال تحریمها، مواد اولیه گرانتر شدند و با هزینه بیشتری به کشور وارد شدند و این گرانی را به مصرفکننده منتقل کردند. کاهش ارزش پول ملی که با رشد قیمت دلار همراه بود باعث شد مردم برای جلوگیری از افت سرمایهشان به خرید خودرو روی بیاورند و این اقدام، تقاضا برای خرید را بالا برد. رشد تقاضای سرمایهای هم یکی دیگر از عواملی بود که بر گرانی خودرو اثر گذاشت.
بهطورکلی بازار خودرو تأثیرات کاذب روانی زیادی میپذیرد و سیگنالهای سیاسی هم بهطور مستقیم روی بالا و پایین شدن قیمتها مؤثر است. در شرایط فعلی هرچقدر سیگنالهای قویتری از جریان مذاکرات مخابره شود، انتظارات برای کاهش قیمتها زیادتر میشود، اما اکنون انتظارات بازار از توافقات بینالمللی برآورده نشده و در جهت صعودی در حال حرکت است.
بازار خودرو تحت تأثیر مسائل سیاسی است
بابک صدرایی، کارشناس بازار خودرو در گفتوگو با «رسالت» درباره وضعیت بازار و افزایش قیمت خودرو در روزهای اخیر بیان کرد:
دو موضوع مهم در بازار فعلی خودرو اثرگذار است، اول کند شدن روند مذاکرات که باعث ایجاد ناامیدی در به نتیجه رسیدن مذاکرات شده و احتمال رسیدن به توافق را نسبت به گذشته کمتر کرده و احیای برجام را با اماواگر ه کرده است. از سوی دیگر تا کمتر از یک ماه دیگر دولت تغییر میکند و دولت جدید روی کار میآید.
وی ادامه داد: در روزهای گذشته با شروع پیک پنجم کرونا فعالیت بازار خودرو کمتر شد درحالیکه قبل از آغاز پیک و با توجه به طولانی شدن روند مذاکرات، مردم گرایش برای خریدوفروش پیدا کرده بودند، اما اکنون با توجه به افزایش شیوع بیماری بازار راکد میماند تا دور هفتم مذاکرات در روزهای آینده هم آغاز شود.
صدرایی به آمیختگی مسائل سیاسی و اقتصادی در کشور اشاره کرد و افزود: هر سیگنال سیاسی در افزایش قیمت خودرو اثرگذار است. اکنون هم با مطرحشدن احتمال احیای برجام و انجام توافق نرخ دلار پایین میآید و رکود در بازار خودرو ایجاد میشود، چون همه خریداران منتظر پایین آمدن بیشتر قیمتها میمانند، اما وقتی خبر از ایجاد وقفه یا بروز اختلاف در انجام مذاکرات مخابره میشود، مردم تلاش میکنند خودرو خریداری کنند تا بیشتر گران نشود.
این کارشناس بازار اثرگذاری اخبار سیاسی را در نوسانات قیمتی اثرگذار دانست و گفت: افزایش و کاهش در بازار خودرو تحت تأثیر مسائل سیاسی است و نوسان در دلار بهشدت بر قیمتها تأثیر میگذارد. جو روانی بر آن تأثیر مستقیم دارد و بدون هیچ اتفاقی قیمتها تغییر میکنند. موضوعاتی که درباره برجام مطرح میشود بیشتر جنبه تبلیغات روانی دارد، ازجمله اینکه بعد از توافق نهایی، دلار به کمتر از ۲۰ هزار تومان میرسد.
وی لغو تحریمها را عاملی برای احیای کامل اقتصاد ایران ندانست و افزود: در صورت برداشته شدن تحریمها معجزهای رخ نخواهد داد، زیرا مشکلات اقتصادی کشور عمیقتر از آن چیزی است که تصور شود صرفا با لغو تحریمها رفع گردد. ضمن اینکه لغو تحریم اکنون با هزاران اماواگر همراه است و نباید انتظار داشته باشیم شرکتهای خارجی خودروساز بلافاصله به کشور وارد شوند. طرح این موضوعات امیدواری بدون پشتوانه مطالعاتی است که گاهی چنین اظهارنظرهایی جو بازار را خراب میکند.
صدرایی تصریح کرد: درصورتیکه ایران به توافق نهایی دست پیدا کند دلار به کمتر از ۲۲ هزار تومان نمیرسد، زیرا دولت نمیخواهد منابع مالی خود را بیارزش کند. مشکلات اقتصادی در کشور ما بسیار ریشهدار هستند و دولت جدید هم مجبور خواهد شد پول بدون پشتوانه چاپ کند و این واقعیت اقتصاد ماست.
صدرایی با اظهار امیدواری از اقدامات دولت جدید در ثابت نگهداشتن نرخ دلار افزود: در بهترین شرایط دولت آینده میتواند ۲ سال قیمت دلار را در محدوده ۲۵ هزار تومان نگه دارد و این در شرایطی است که مذاکرات برجام به نتیجه برسد. تغییر دولت بدون توافق برجام تأثیر چندانی در تغییر قیمتها در بازار ندارد.
این کارشناس خودرو در پایان یادآور شد: در کشورهای اروپایی در طول یک ماه بهطورمعمول در حدود ۲۰۰ هزار خودرو فروخته میشود، اما در بازار ایران نوسانات زیادی وجود دارد که باعث میشود یک هفته خریدوفروش زیاد و دو هفته راکد بماند. در کشورهای دیگر بازارها منتظر توافقهای سیاسی نیستند و جریانات اقتصادی روند منظمی را طی میکنند، اما در ایران روند ثابتی ندارد و به اماواگر وابسته است.
صنعت خودرو کشور اکنون به یکی از صنایع دارای زیان انباشته فراوان تبدیلشده که به دلیل دخالتهای مکرر دولت و قیمتگذاری دستوری دچار ناکارآمدی و زیان دهی شده است. سیاستگذاری اشتباه در این صنعت و سرمایهگذاریهای غلط منجر به افزایش قیمت زیاد میان کارخانه و بازار آزاد شده که همین مسئله به شکلگیری نگاه سرمایهای در خرید خودرو دامن زده و بسیاری باهدف حفظ سرمایه و به امید گران شدن، خودرو خریداری میکنند.
شیوههای غلط مدیریتی و سیاستگذاریهای نادرست، وضعیت بازار خودرو را پیچیده کرده و آن را تحت تأثیر اخبار مختلف قرار داده است. به همین منظور قیمتها در بازار داخلی با نوسانهای زیادی روبهرو میشوند و تلاطم در آن بهسرعت ثبات بازار را از بین میبرد.
🔻روزنامه همشهری
📍اصناف زیر بار تعطیلی کسبوکارها نرفتهاند
با گذشت ۶روز از ابلاغیه ستاد ملی مقابله با کرونا و اتاق اصناف ایران برای تعطیلی مشاغل در تهران، کرکره مغازههای اغلب واحدهای صنفی مشمول گروه ۲تا۴ شغلی همچنان باز است. به گزارش همشهری، با شیوع دور پنجم همهگیری کرونا، ستاد ملی مقابله با کرونا و اتاقهای اصناف ایران و تهران از ابلاغ مصوباتی تازه، برای تعطیلی حداقل دوهفتهای مشاغل مشمول گروه ۲تا۴ شغلی در تهران و سایر شهرها و شهرستانهای قرمز، از یکشنبه هفته گذشته خبر دادند و تأکید کردند؛ بازرسان اتاق اصناف و وزارت بهداشت در قالب گشتهای مشترک اعمال این محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی مرتبط را رصد و با واحدهای صنفی متخلف برخورد خواهند کرد، اما مشاهدات میدانی خبرنگاران همشهری از کم و کیف اجرای این مصوبات، تا پایان هفته گذشته، از اجرایی نشدن این مصوبات و تأکید فعالان صنفی بر بازبودن کسبوکارشان، حکایت دارد. مسئولان صنفی و کاسبانی که با همشهری گفتوگو کردهاند، اغلب میگویند؛ رکود شدید کسبوکارها و کاهش قدرت خرید، موجب شده حاشیه سود صنوف به حداقل ممکن کاهش یابد، در نتیجه فعالان صنفی که در ۱۷ماه گذشته ۴دور تعطیلی کسبوکارشان را، در کنار محقق نشدن بستههای حمایتی دولت، شاهد بودهاند، دیگر عملا در دور پنجم نمیتوانند محدودیتهای اعلام شده را اعمال کنند.
برخی کسبه و مالکان واحدهای صنفی در خیابان ولیعصر، میدان منیریه، پاساژ ونک و بازار تهران درگفتوگو با همشهری تأکید کردند؛ این بار حاضرند حتی با پرداخت جریمه بهعنوان هزینه بالا بودن کرکره مغازههایشان، به فعالیت خود ادامه دهند زیرا تعطیلی کسبوکارشان دیگر امکانپذیر نیست. مقاومت اصناف در مقابل اجرای ممنوعیتها و محدودیتهای دور پنجم شیوع کرونا در شرایطی است که پیش از این نیز قاسم نودهفراهانی، رئیس اتاق اصناف تهران ضمن گلایه از تحمیل بار مقابله با همهگیری کرونا بر دوش اصناف و برخورد تبعیضآمیز مسئولان با نحوه فعالیت مشاغل مختلف، در نامهای به انوشیروان محسنی بندپی، استاندارد تهران اعلام کرده بود امکان نافرمانی و اعتراضات اجتماعی صنوف، بهدلیل اصرار بر تعطیلی کسبوکارشان در دور جدید، وجود دارد. همزمان برخی صنوف مانند اتحادیه طلا و جواهر نیز از برخورد تبعیضآمیز در اجرای ابلاغیه ستاد ملی کرونا خبر داده و از آن گلایه کردهاند.
کرکرههای باز مشاغل از شمال تا جنوب تهران
گزارش میدانی خبرنگاران همشهری از اجرای دور تازه تعطیلی مشاغل و کسبوکارها در کلانشهر تهران در مناطقی مانند؛ میدان ونک، خیابان ولیعصر، میدان منیریه، بازار بزرگ تهران و میدان صادقیه از بازبودن کرکره همه مشاغل ممنوعه مشمول گروه ۲تا۴ شغلی در کنار مشاغل گروه یک تا پایان هفته گذشته حکایت دارد. با وجود مراجعه بازرسان به برخی مراکز خرید و پاساژها در مناطق شمالی شهر تهران مانند پاساژ ونک و تأکید بر ضرورت تعطیلی محل کسبوکارها، فعالان صنفی از پذیرش و اجرای این مصوبات خودداری میکنند و بر تداوم فعالیت بهدلیل شرایط نامساعد اقتصادی و ضرر و زیان ناشی از اجرای ۴دور محدودیتهای کرونایی اصرار دارند.
این گزارش حاکی است: اینروزها کرکره اغلب مغازهها، از واحدهای فروش پوشاک و کیف و کفش گرفته تا اغلب رستورانها، اغذیهفروشیها، فستفودها در مناطق پررفتوآمدی نظیر ونک و حوالی خیابان ستارخان و میدان صادقیه بالاست. حتی برخی صنوف که کالاهای لوکس مانند لوازم جانبی خودرو، اعم از ضبط، باند، روکش و رینگ را عرضه میکنند به فعالیت خود، فارغ از هرگونه ممنوعیت و محدودیت مصوب، ادامه میدهند. این روند در طول مسیر شمال به جنوب خیابان ولیعصر از میدان تجریش تا میدان ولیعصر، منیریه، خیابان ۱۵خرداد و بازار بزرگ تهران نیز مشاهده میشود.
اصناف ناگزیر از مقابله به مثل
برخی فعالان صنفی مشمول گروه ۲تا۴ شغلی در گفتوگو با خبرنگار همشهری با بیان اینکه دیگر قادر به ادامه تعطیلی کسبوکار خود در شرایط رکود بازار نیستند، اعلام کردند اصناف در دور تازه تعطیلی مشاغل چارهای جز ادامه فعالیت و بازبودن مغازههایشان ندارند. یک فروشنده پوشاک بالاتر از میدان ولیعصر در پاسخ به خبرنگار همشهری در مورد علت تعطیل نکردن مغازه خود، با وجود صدور ابلاغیه جدید ستاد ملی مقابله با کرونا، گفت: صنف پوشاک ازجمله صنوف آسیبپذیری است که بهناحق در فهرست گروه۲ شغلی قرار گرفته، فعالان این صنف بازار شب عید امسال را بهدلیل تعطیلی مشاغل از دست دادند، در نتیجه بسیاری از کاسبان حوزه پوشاک یا تغییر شغل دادهاند یا اینکه با زیان و بدهی دست و پنجه نرم میکنند. ناصر اکرمی، افزود: اغلب سیاستگذاران از کم و کیف فعالیت صنوف در شرایط رکود بازار اطلاعی ندارند، بسیاری از واحدهای صنفی فروش پوشاک بهدلیل افت شدید فروش در طول روز حتی قادر به تامین هزینه حاملهای انرژی، اجاره بهای مغازه وحقوق و دستمزد کارگرانشان نیستند. او با انتقاد از حمایت ناکافی دولت از فعالان این صنف در ۴دوره قبلی تعطیلی مشاغل، گفت: آیا کسی تضمین میدهد با تعطیلی مغازه، مالیات، بیمه، عوارض شهرداری، اجارهبها و حقوق و دستمزد پرسنل پرداخت شود. متأسفانه تنها راه مقابله با کرونا تعطیلی کسبوکار اصناف قلمداد میشود اما دیگر شرایط اکنون بهگونهای است که واحدهای صنفی حتی به بهای پرداخت جریمه و برخوردهای تعزیراتی نیز قادر به تعطیلی کسبوکارشان نیستند زیرا اغلب این واحدها عملا ورشکسته شده و با انبوه بدهی و چکهای برگشتی مواجهند. بسیاری از فروشندگان، پوشاک را به امید فروش و کسب سود، چکی از شرکتهای تولیدی خریداری کردهاند اما بهدلیل رکود شدید بازار و کاهش قدرت خرید، حتی قادر به تامین هزینههای جاری محل کسبوکار خود نیز نیستند. این فروشنده پوشاک و کیف و کفش تأکید کرد، در چنین شرایطی اصناف نیز برای حفظ بقای خود ناگزیر به مقابله به مثل و رعایت نکردن مصوبات اتاق اصناف ایران و ستاد ملی مقابله با کرونا، برای تعطیلی کسبوکارشان هستند.
تنبیه اصناف با قطعی ششساعته برق
گذری بر بورس فروش محصولات ورزشی واقع در میدان منیریه تهران نیز از باز بودن همه فروشگاههای این راسته تا بعدازظهر روز پنچشنبه هفته گذشته حکایت داشت. در این میدان کمتر فروشگاه عرضهکننده لوازم ورزشی و مواد غذایی بسته است، البته اغلب کسبه از قطعی چندساعته و پی درپی برق گلایه داشتند. یک فروشنده لباس و محصولات ورزشی در میدان منیریه تهران در پاسخ به خبرنگار همشهری مبنی بر علت تعطیل نکردن واحد صنفی خود گفت: در سایر کشورها دولت با تعطیلی واحدهای صنفی هزینههای جاری و خسارات احتمالی کسبه را پرداخت میکند اما متأسفانه در ۴دوره گذشته تعطیلی مشاغل در ایران، هزینه مقابله با شیوع کرونا از جیب واحدهای صنفی پرداخت شده است. فریبرز معصومی با بیان اینکه به هیچ وجه حاضر به تعطیلی فروشگاه خود بهدلیل ناتوانی در جبران ضرر و زیان ناشی از انجام این کارنیست، افزود: حتی در شرایطی که کرکره مغازه بالا و تمام وقت فعالیت میکنیم نیز مشتری و فروش چندانی نداریم. درگذشته، تابستان، فصل بیشترین فروش محصولات ورزشی بود اما حالا کسبه از یک سو بهدلیل کمبود و گرانی جنس با مشکل تامین کالا مواجهند و از سوی دیگر بهدلیل بالا بودن قیمتها، از مشتری خبری نیست؛ با وجود این برای حفظ و بقای خود ناگزیر به بازکردن مغازه و ادامه فعالیت هستیم. او با گلایه از قطعی گسترده و طولانیمدت برق در این راسته بازار، گفت: متأسفانه مشخص نیست که چگونه برق واحدهای صنفی این راسته بازار بهصورت یک در میان قطع میشود و بهنظر میرسد مسئولان با قطعی برق سعی در تنبیه اصناف در این گرمای ظهر تابستان دارند. این خاموشی و گرما اغلب کسبه را عصبانی و کلافه کرده و معدود مشتریانی را که قصد خرید دارند نیز فراری میدهد. بهگفته این فروشنده متأسفانه اکنون سرقت از مغازهها بهدلیل ناتوانی و کاهش قدرت خرید مردم نیز افزایش یافته و فروشندگان ناگزیر هستند تا برای مراقبت از اجناس فروشگاه تعداد بیشتری کارگر را به خدمت بگیرند که این موضوع نیز هزینه اضافی را به فعالان صنفی تحمیل میکند اما با این شرایط مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا و اتاق اصناف ایران با تکیه بر برخوردهای نظارتی حکم به تعطیلی مشاغلی میدهند که در شرایط اقتصادی کنونی حتی با شرایط عادی نیز قادر به مدیریت هزینه و درآمد خود نیستند.
پشتپرده بازماندن مشاغل و سکوت معنادار بازرسان
مسئولان اتاق اصناف ایران و تهران در پاسخ به پیگیری خبرنگار همشهری از هرگونه اظهارنظر در مورد چرایی بازماندن مشاغل و کسبوکارها در دور پنجم همهگیری کرونا خودداری میکنند. بهنظر میرسد این سکوت معنادار به نوعی بیانگر رضایت ضمنی بازرسی اصناف و گشتهای مشترک آنها با وزارت بهداشت برای تداوم فعالیت واحدهای صنفی است. یکی از مسئولان صنفی در گفتوگو با همشهری با بیان اینکه در دوره قبل(موج چهارم) همهگیری کرونا دراواخر فروردین که تعداد زیادی از شهرهای کشور قرمز و حجم بالایی از تعطیلی مشاغل را شاهد بودیم، مسئولان به این نتیجه رسیدند که اصناف بیش از این ظرفیت تعطیلی را ندارند. بهگفته او مقرر شد تا در دوره چهارم همهگیری کرونا نیز با تعطیلی مشاغل آزمایش شود که سهم تعطیلی اصناف در افزایش یا کاهش مرگومیر وشیوع کرونا چقدر است و با اعمال آن محدودیتها مشخص شد که فعالیت اصناف نقش چندانی در این همهگیری ندارد. این مقام صنفی تأکید کرد، مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا به این نتیجه رسید که تعطیلی اصناف با سهم حداکثر ۱۵درصدی در همهگیری کرونا و شرایط اقتصادی کنونی آن هم در روزهای پایانی دولت چندان گرهگشا نخواهد بود با وجود این بهدلیل نگرانی از نظر شیوع کرونا مقرر شده تا با اعلام وضعیت قرمز، فهرست مشاغلی که فعالیت آنها ممنوع است اعلام و از آنها و مردم خواسته شود تا پروتکلها و توصیههای بهداشتی را رعایت کنند. همچنین با توجه به اینکه اکنون فصل اظهارنامه مالیاتی است و اصناف با قطعی برق و گرانیها دست و پنجه نرم میکنند، درصورت موج پنجم تعطیلی صنوف، کسبه آسیب زیادی خواهند دید چرا که با توجه به افزایش ۳۵درصدی اخیر قیمتها، واحدهای صنفی حتی برای خرید و جایگزینی کالاهای عرضه شده نیز با مشکل مواجه هستند؛ بر این اساس ممنوعیت فعالیت اعلام شده اما برای اجری آن سختگیری نمیشود و تأکید اصلی بر اجرای دقیق پروتکلهای بهداشتی در بین مردم و اصناف است و واحدهای صنفی به رعایت حداکثری پروتکلها ملزم هستند. بهگفته او در دور پنجم همهگیری کرونا، استراتژی آن است که اصناف با رعایت حداکثری پروتکلهای بهداشتی به فعالیت صنفی خود نیز ادامه دهند و به نوعی تداوم فعالیت با شرایط کرونایی را تجربه کنند. مردم نیز، واحدهای صنفی متخلف در رعایت پروتکلهای بهداشتی را، گزارش کنند.
🔻روزنامه اعتماد
📍سکته اقتصادی در مرز شرقی
در ۵ سال اخیر مهمترین شرکای تجاری ایران، چین و ترکیه بودند و افغانستان که در سالهای نه چندان دور یکی از مهمترین شرکای منطقهای برای ایران بود به ردههای پایینتری سقوط کرد. به نظر میرسد با بسته شدن دو گذرگاه مرزی و حداقل تا زمانی که امنیت محمولههای ارسالی تامین شود، جریان تجارت کالامتوقف خواهد شدو این میتواند اثرکوتاه مدت بر مراودات بگذارد. اگرچه حسین سلیمی، رییس اتاق ایران و افغانستان با اشاره به اینکه مرز اسلامقلعه در ولایت هرات بسته است و در حال حاضر ترددی از طریق این مرز صورت نمیگیرد، گفت: « این مرز بیشتر برای تردد مسافران است و مسدود شدن این مرز بیتاثیر در روابط تجاری دو کشور نیست، اما تاثیر بسزایی در روابط تجاری ندارد در صورتی که دو مرز دیگر باز باشد و تردد کالا و مسافر بین دو کشور انجام شود؛ اما نکته قابل تامل این است که در صورت تسلط طالبان بر افغانستان معلوم نیست که روابط تجاری بین دو کشور ایران و افغانستان به چه سمت و سویی حرکت کند.» البته یکی از نگرانیها از بسته شدن گذرگاههای مرزی، مختل شدن جریان عبور و مرور کالاهاست اما دغدغه دیگر، نحوه استفاده از بندر چابهار است که قرار بود پیشتر توسط هند و با دور زدن پاکستان، کالاها را از افغانستان به آسیای میانه برساند.
زمانی برای تعیین تکلیف
محمود سیادت، مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران در امور افغانستان از تحولات در این کشور ابراز نگرانی کرد اگرچه که در ابتدای سخنان خود امیدوار نیز بود که این تحولات مشکلات جدی برای جریان تجاری دو کشور ایجاد نکند؛ اما همواره بر این نکته اشاره کرد که لازم است برای رهایی از مشکلات فعلی در این کشور تعیینتکلیفی برای آینده سیاسی و حکمرانی این کشور رخ دهد. سیادت در ادامه سخنان خود افزود: «اتفاقات این روزهای افغانستان به خصوص بعد از خروج امریکا و توافق پنهانی یکسال و نیم پیش با طالبان، قابل پیشبینی بود. اگرچه معتقدم برای تحلیل وضعیت فعلی باید به چند نکته توجه داشت؛ اول اینکه به نظر میرسد رفتار و دیدگاه طالبان نسبت به طالبان بیست سال پیش تفاوتهای قابل توجهی دارد؛ چراکه امروزه گرایشهای مختلفی در داخل طالبان است که باید بررسی شوند. دوم اینکه طالبان اگرچه با حضورشان باعث نگرانی در میان توده مردم مخصوصا تجار و سرمایهداران از طریق ایجاد مشکلاتی که عمدتا در حوزههای مدنی و سختگیریهای اجتماعی، میشود اما تجربه ثابت کرده در نقاطی که حضور داشته هم در دورانی که حاکمیت نسبی بر کل افغانستان داشت و هم در جاهایی که در سالهای اخیر حاکمیت پیدا کرد، تقریبا رشوه و فساد اداری اندک بوده و امنیت را نیز الزاما با روشهایی که ما نمیپسندیم، در نقاطی که تسلط دارد، ایجاد کرد.» سیادت در پاسخ به این سوال که آیا نگران پیشروی طالبان در افغانستان هستید یا خیر، گفت: « نگران نیستیم، چراکه اول اینکه طالبان در برخی نقاط و حاشیه شهرها تسلط را در اختیار دارد و شهرهای اصلی همچنان دست دولت است و حدود ۳۰۰ هزار نیروی نظامی نیز دارند. علاوه بر آن نیروهای جهادی و مردمی علیه طالبان تشکیل و مسلح شدند.»
طالبان به دنبال تحت فشار گذاشتن دولت است
او در ادامه سخنان خود افزود: «به عنوان بخش اقتصادی دخالت و نظری نسبت به نوع حکمرانی در داخل افغانستان نداشته و نخواهیم داشت. نگاهمان به این تحولات اقتصادی است. بهطور کلی هر تحولی را باید در شرایط آن بررسی کرد. در همین دولت مستقر افغانستان نیز بسیاری از فرصتها به دلیل مسائل امنیتی و سیاسی از ایرانیها دریغ شد.در طول سالهایی که خارجیها در افغانستان حضور داشتند، محدودیتهایی برای ایرانیان وضع کردند. با این حال بیشترین تعامل را با دولتمردان فعلی افغانستان داشتیم و داریم.» او در ادامه سخنان خود ضمن اشاره به وجود هزار کیلومتر مرز مشترک و سه گذرگاه اصلی با این کشور و داشتن تعاملاتی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و... گفت: « در خصوص تحولات این کشور دغدغه خودمان را داریم اما هر کسی که در افغانستان حاکمیت پیدا کند به شرط آنکه منافع ملی ما و اتباعمان را تهدید نکند، منطق سیاسی و اقتصادی حکم میکند که با او تعاملات خوبی داشته باشیم. کمااینکه در این روزها دیدیم که از همه جناحها در اجلاس تهران شرکت داشتند و ایران تلاش کرد که همه طرفها را به صلح و حل مسائل غیر از راهکار جنگ دعوت کند. البته تقاضای بخشهای اقتصادی این است که در هر تعاملی از طرفهای افغانستانی، مباحث اقتصادی را هم ببینند و اگر اولویت نمیدهند حداقل در کنار سایر حوزهها، مورد نظر قرار دهند.» سیادت برخلاف خبرهایی که از در دست گرفتن ۸۵ درصد خاک افغانستان به دست طالبان حکایت دارد، بر این باور است که سیاست اعلامی طالبان بر این است که وارد شهرهای بزرگ نشود و مزار، هرات، قندهار، جلالآباد و ... همچنان در اختیار دولت است و طالبان فرماندهیها و نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ و اکثر مرزها را در اختیار گرفته است. مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران در امور افغانستان در دست گرفتن مرزها توسط طالبان را اینگونه تحلیل میکند که «جناب غنی توافق نکرد که کنار رود و حکومت موقت تشکیل دهد تا حضور طالبان در جامعه حل شود و در انتخابات آتی رییسجمهوری نیز شرکت کند و این فرصت به آن داده نشد؛ به همین دلیل طالبان به گمرکات مرزی روی آورد تا از این طریق بتواند دولت مرکزی را تحت فشار بگذارد. بر اساس این تحلیل است که وعدههای چند میلیارد دلاری که در سفر آقای غنی به امریکا داده شد، تحقق پیدا نخواهد کرد و سرنوشتی شبیه زمانی که روسها میخواستند افغانستان را ترک کنند و قولهایی که به آقای نجیب دادند و عمل نکردند و در نهایت به سقوط آقای نجیب منجر شد، قابل تصور است. »
بازگشت به عقب متصور نیست
البته که به باور او بازگشت به عقب برای این کشور گزینهای غیر قابل دستیابی است. سیادت در این خصوص توضیح داد که « نمیتوان دستاوردهای ۲۰ سال گذشته در افغانستان همچون آزادی رسانهها، زنان، حقوق اقلیتها و رگههایی از دموکراسی که شکل گرفته را نادیده گرفت. بنابراین بازگشت به عقب مقدور نیست و همچنین تسلط کامل طالبان بر افغانستان نیز قطعی به نظر نمیرسد، چون در آن صورت نیز اپوزیسیون نیز عیله این گروه دست به اقداماتی میزند. در واقع همانطورکه همه کشورها به آن رسیدهاند، ادامه جنگ در افغانستان به نفع هیچکس نیست و حتی جنگطلبها نیز از آن خسته شدهاند.» سیادت در پاسخ به سوالی در خصوص آینده بندر چابهار پس از رخدادهای اخیر در افغانستان نیز گفت: « بخشهای عمدهای از طالبان تحتتاثیر سیاستهای پاکستان هستند و وابستگی بیشتری به آن دارند و دستگاههای اطلاعاتی، ارتش پاکستان و طالبان پاکستان در حقیقت نوعی ایجادکننده طالبان هستند. اگرچه در ۲۰ سال گذشته شاخههایی نیز شکل گرفت که گرایشی به کشورهای دیگر مانند امریکا، چین و روسیه داشتند و بیشتر قدرت شاخه پاکستانی آن کاهش پیدا کرده اما این شاخه همچنان به عنوان بزرگترین رقیب و دشمن هند است و فرصتهای حضور هند در افغانستان را محدود خواهد کرد. شاید مهمترین دغدغه این روزهای هند نیز همین باشد.» سیادت در ادامه ضمن اشاره به اینکه هند نیز به عنوان یک قدرت برتر اقتصادی و قویتر از پاکستان حتما منافع خود در افغانستان را دنبال میکند، ادامه داد: «بحث ترانزیت کالاهای هندی از چابهار بیشتر از اینکه به حکمرانان کابل مربوط باشد به بخش خصوصی مربوط است و از آنجایی که آن هم کار کاملا اقتصادی است و مسیر چابهار برای تجار افغانستانی، ۷۰۰ کیلومتر کوتاهتر میشود، بهصرفهتر است و از سوی دیگر مسیر کراچی به جلالآباد به دلیل نگاه عمدتا امنیتی پاکستانیها دارای مشکلاتی است، قطعا مسیر ترانزیت از چابهار به افغانستان پرطرفدار خواهد بود و بهصرفه است که ادامه یابد. بنابراین بعید میدانم آسیب جدی به جریان ترانزیت کالا وارد شود. اگرچه سکتههایی ایجاد میشود که هماکنون نیز در دو مرزی که به تصرف افغانستان درآمده، وجود دارد. اما هر کسی که بخواهد در افغانستان روی کار آید باید نیازهای جامعه ۲۶ میلیونی افغانستان را برآورده کند که آن نیز از طریق واردات صورت میگیرد، چرا که تولید در افغانستان به دلایلی که میدانیم، محدود است و ورود کالا به دلیل نبود مرز آبی، باید از کشورهای همسایه صورت گیرد.» سیادت بر این باور است که در کوتاهمدت که مذاکرات بینالافغانی در جریان است، مشکلی نخواهد بود و عمده نگرانیها از وقفه و سکتههای کوتاهمدت در مرزهای ورود و خروج کالاست، چراکه در اعلامیههای طالبان به نکاتی مانند تعامل خوب با همسایهها، نداشتن چشم طمع به کشورهای همسایه و ادامه فعالیت مسوولان غیرنظامی در گذرگاه اسلامقلعه اشاره شده است. با وجود نگرانیها از رخدادهایی که در داخل خاک کشور همسایه ایران میافتد، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که نگرانیها برای کوتاهمدت و تا به ثبات رسیدن شرایط خواهد بود و ترانزیت کالا نیز دچار مشکل نخواهد شد. البته که همه چیز به زمان بستگی دارد و باید منتظر ماند چه کسی در این کشور قدرت را در دست میگیرد.
به عنوان بخش اقتصادی دخالت و نظری نسبت به نوع حکمرانی در داخل افغانستان نداشته و نخواهیم داشت. نگاهمان به این تحولات اقتصادی است. بهطورکلی هر تحولی را باید در شرایط آن بررسی کرد. در همین دولت مستقر افغانستان نیز بسیاری از فرصتها به دلیل مسائل امنیتی و سیاسی از ایرانیها دریغ شد.در طول سالهایی که خارجیها در افغانستان حضور داشتند، محدودیتهایی برای ایرانیان وضع کردند. با این حال بیشترین تعامل را با دولتمردان فعلی افغانستان داشتیم و داریم.
بحث ترانزیت کالاهای هندی از چابهار بیشتر از اینکه به حکمرانان کابل مربوط باشد به بخش خصوصی مربوط است و از آنجایی که آن هم کار کاملا اقتصادی است و مسیر چابهار برای تجار افغانستانی، ۷۰۰ کیلومتر کوتاهتر میشود، به صرفهتر است و از سوی دیگر مسیر کراچی به جلال آباد به دلیل نگاه عمدتا امنیتی پاکستانیها دارای مشکلاتی است، قطعا مسیر ترانزیت از چابهار به افغانستان پرطرفدار خواهد بود و به صرفه است که ادامه یابد. بنابراین بعید میدانم آسیب جدی به جریان ترانزیت کالا وارد شود. اگرچه سکتههایی ایجاد میشود که هماکنون نیز در دو مرزی که به تصرف افغانستان درآمده، وجود دارد.
🔻روزنامه شرق
📍برخاسته از آتش
روزگاری میگفتند نام «آزمایش» برای انتخاب کافی است و در تبلیغ بخاریهای پرطرفدار ایرانی آن دوران هم این مصرع از رهیمعیری خودنمایی میکرد که «آتشکده را گرمی آغوش تو نیست»؛ این گرمی البته چندان به سرنوشت «آزمایش» و بنیانگذارش یعنی «سیدمحسن اشتهاردیان» نیامد و نه خود چندان قدر دید و نه حالا چیزی از آن کارخانه بیرقیب در ایران و کمرقیب در منطقه، مانده است. داستان زندگی بنیانگذار برند آزمایش بیشباهت به سرنوشت کارخانهاش نیست و حالا هر دو در گوشهای از این کره خاکی به خاک سپرده شدند؛ آقای اشتهاردیان که روزگاری فامیل خود را به آزمایش تغییر داد، زیر خروارها خاک و در گورستانی در مراکش به خواب ابدی رفته و میراثش چه در تهران و چه در مرودشت، به تعطیلی و فراموشی دچار شده تا جایی که آخرین خبر از تبدیل کارخانه آزمایش به طویله و چراگاه حیوانات حکایت داشت. «آزمایش» چگونه راه خود را پیمود و محسن اشتهاردیان چگونه از خاکستر یک آتشسوزی، کارخانهای کمنظیر در تاریخ صنعت ایران بنا کرد؟
آفرینش؛ آزمایش چگونه از فقر به کارآفرینی رسید؟
«سیدمحسن اشتهاردیان» که روزگاری با شعار «هر ایرانی یک یخچال در خانه» رؤیاپردازی میکرد و درنهایت هم به خانههای ایرانیان نهتنها یخچال که چندین وسیله خانگی دیگر هم فرستاد، درست سال ۱۳۰۴ و در خانوادهای فرهنگی ولی فقیر در شرق تهران متولد شد. پدرش روحانی بود و خانوادهاش هم روحیاتی مذهبی داشتند. روایتهای مختلف درباره زندگی محسن میگوید که وضعیت مالی خانواده آنقدرها قوی نبود تا تمامی فرزندان راهی مدرسه شوند و کسب علم کنند از همین روی محسن تنها چهار سال درس خواند. محسن البته از همان کودکی و شاید بر اثر فقر خانواده، علاقه به کار و کارگاه داشت و در ۱۱سالگی راهی بازار کار و آهنگری شد. روایتهایی درباره زندگی این کارآفرین میگوید که در همان ۱۱سالگی صاحب کارگاه به محسن اعلام کرده بود که برای «کودکی چنین نحیف مزدی نمیدهد» اما محسن تقاضا کرده بود تا مدتی را آزمایشی کار کند و اگر نظر صاحبکار جلب شد بهصورت دائم به کار بپردازد. مدت کوتاهی که گذشت، کارفرمایی کارگاه کوچک آهنگری برای او مزد یکتومانی در ماه در نظر میگیرد و چنین محسن به استخدام آهنگری درمیآید.
چهار سال که میگذرد، محسن ۱۴۰ تومان اندوخته بود. او مزدها و انعامها را جملگی پسانداز کرده بود تا چنین پساندازی را برای دوران سخت زندگی خود باقی گذشته باشد. محسن کودکی را به جوانی پیوند داده بود. او در کارگاه آهنگری رشد کرده و زندگی را به سختی آموخته بود. فردی که کودکی را در فقر و نوجوانی را در کنار کورههای آتش آهنگری گذرانده بود، کمکم به رؤیاهای بزرگ فکر میکرد هرچند هر تغییری را بسیار دور میدید. کودکی محسن به نوجوانی و کار وصل شد و در ۱۷سالگی زندگی پای دختری هم به زندگی او باز شد و دختری از فامیل را به عقد خود درآورد.
«آزمایش»؛ کارخانهای بناشده بر خاکستر یک آتشسوزی
کودکی و نوجوانی محسن متفاوت از هممحلهای خود گذشت و او نهچندان در مدرسه آموزش دید و نه به سبک همدورهایهایش فراغت چندانی داشت تا اینکه خیلی زود هم پا به زندگی مشترک گذاشت. هنوز دهه ۳۰ برای ایران و همینطور دهه سوم زندگی محسن به پایان نرسیده بود که دو اقدام مهم صورت داد. او کارگاهی برای خود راهاندازی کرده و تلاش میکرد تا لوازم خانگی بسیار ابتدایی را تولید کند و در همین دوران هم فامیل خود را از اشتهاردیان به آزمایش تغییر داد. برخی روایتها درباره بنیانگذار کارخانه آزمایش میگوید که او در سال ۱۳۲۹ روانه ثبت احوال میشود و نام آزمایش را برای خود ثبت میکند. محسن آزمایش در کارگاه نهچندان بزرگ آنروزش صندلی تولید میکرد و میفروخت و تازه کاروبارش داشت رونق میگرفت. آزمایش به مرور زمان کارگاه خود را کمی وسعت داد؛ مجموعههای «آبکاری» صندلی هم به مجموعه سابق افزوده شده بود اما دست روزگار بازی تازهای برای سیدمحسن داشت؛ آتشی از راه رسید و در سال ۱۳۳۶ تمام ساختههای محسن در آتشی سوخت. آزمایش از سوختن تمامی داراییهای خود سرگشته شده بود. او مدام روایت میکرد که چنین جریانی عمدی بوده است ولی خود هم نمیدانست که آتشزنندگان بر زندگی او چه کسانی بودهاند. همین آتشسوزی آغاز دوران تازهای در زندگی آزمایش بود. کارگاه کوچک محسن آزمایش سال ۱۳۳۶ سوخت و خاکستر شد و اما یک سال بعد و در سال ۱۳۳۷ کارخانهای به نسبت بزرگ و ایدهای ماندگار جایگزین آن کارگاه و خاکسترهایش شد. از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۴۴ زمانی بسیار نیاز بود تا کارگاه محسن به کارخانه بدل شود و کارخانه نامی برای خود دستوپا کند.
نگاهی آماری به سرمایه «آزمایش» در گذر زمان
سال ۱۳۳۷ که محسن آزمایش کارگاه ایجادشده بر خاکستر یک آتشسوزی را عملا به کارخانه تبدیل کرده بود، سرمایه اولیه کارخانهاش به حدود ۳۰ میلیون ریال رسیده بود و این روند رشد روزبهروز و سالبهسال بیشتر میشد. سال ۱۳۴۷ سرمایه اولیه به ۲۰۰ میلیون ریال رسید و حالا محسن آزمایش یکی از میلیونرهای آن روز تهران شده بود. کارگاه کوچک او در خیابان دماوند تهران در آتش سوخته بود ولی اکنون مجموعهای بزرگ جایگزین کارگاه کوچک شده بود.
کمی بعد زمینی به مساحت ۱۸۵ هزار متر در کیلومتر ۱۰ جاده آبعلی خرید تا به مجموعه سابق افزوده شود. اینگونه کارخانهای بزرگ متولد شد که «آزمایش» نام گرفت. به عبارت دیگر شرکتی که محسن آزمایش با سرمایهای برابر با ۳۰ میلیون ریال به ثبت رساند، در گذر زمان و با رشد و توسعه کار، در سال ۱۳۴۷ به سرمایهای ۲۰۰ میلیونریالی افزایش یافت. در این سال پیشبینی فروش محصولات شرکت یکمیلیارد ریال بود و در همین دوران هم او زمینی به مساحت ۱۸۵ هزار متر در کیلومتر ۱۰ جاده آبعلی، سهراه آزمایش خریداری کرد و کارخانهای بنا نهاد که همچنان در تاریخ صنعت ایران نام و نشانی دارد. در این کارخانه چندین نوع یخچال، کولر، آبگرمکن، تختخواب فلزی، بخاری و اجاق گاز تولید میشد. کمکم زیربنای کارخانه از دوهزار متر در سالهای آغازین، به ۷۳ هزار متر در اواسط سالهای دهه ۵۰ رسید.
روایت دوران افول یا مرگ در غربت
کارخانه آزمایش و بنیانگذارش، به عبارت و نگاهی، سرگذشتی مشترک را پشتسر گذاشتند و هر دو درنهایت در غریبگی و در تلخی جان سپردند؛ «محسن آزمایش» در اوایل دهه ۷۰ شمسی و در مراکش درگذشت و کارخانههایش در ایران هم در این دوران سالبهسال به مرگ نزدیک میشدند. ماجرا از دوران پس از انقلاب ایران آغاز شد؛ در سال ۱۳۵۸ کارخانههای آزمایش مشمول بند ج قانون حفاظت صنایع ایران شدند و محسن آزمایش یک سال پس از ملیشدن (مصادره) داراییاش به سوئیس مهاجرت کرد. پس از چند سال، سایر نهادهای دولتی و شبهدولتی مثل سازمان خصوصیسازی و صندوق بازنشستگی از سهامداران بزرگ شرکت شدند.
فعالیتهای تولیدی شرکت تا اوایل سال ۱۳۸۰ تا حدی رونق داشت و کالاهای جدیدی مانند یخچال سایدبایساید و فریزر بدون برفک به محصولات شرکت اضافه شدند. براساس آمار و اطلاعات منابع موجود دراینباره، در همین سالها مجموعه آزمایش از طریق بورس به بخش خصوصی واگذار شد ولی این در حالی است که در آن زمان زیان انباشته شرکت حدود ۱۲٫۵ میلیارد تومان بود. همچنین قیمت هر سهم از شرکت ۱۶۰ تومان بود که ارزش کل شرکت را برابر ۳۵ میلیارد تومان نشان میداد. در سال ۱۳۸۸ به دلیل بدهیهای فراوان تعداد کارکنان واحد مرودشت آزمایش، از هزارو ۴۰۰ نفر به ۱۶۰ نفر کاهش یافت و کارخانه به حالت نیمهتعطیل درآمد و نهایتا پس از مدت کمی تعطیل شد و همچنان هم در تعطیلی به سر میبرد. در این سالها البته چندین بار خانواده و نزدیکان محسن آزمایش تلاش کردند که به میراث و سرمایه پدر کارآفرین خود برسند و بار دیگر چراغ «آزمایش» را روشن کنند اما این اتفاق هیچگاه به سرانجامی خوش نرسید.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍ریسکشناسی تجارت با افغانستان
تجارت ایران و افغانستان دورنمای خوبی ندارد. سقوط دو گمرک مرزی ایران و افغانستان به دست طالبان، اتفاقی است که نه تنها موجب توقف تجارت دو کشور در مرزهای دوغارون و ماهیرود شده، بلکه میتواند هشت درصد از کل صادرات ایران را تحت تاثیر قرار دهد. آمارها حاکی از آن است که در سال گذشته سهم افغانستان از کل صادرات ایران حدود هشت درصد بوده که با توجه به کاهش شدید درآمدهای نفتی، سهم اینچنینی در درآمدهای غیرنفتی به نظر میرسد برای بازار ارز ایران اهمیت قابل توجهی داشته باشد.
در واقع از کل ۳۴ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی ایران در سال گذشته، بیش از سه میلیارد دلار سهم افغانستان بوده است در حالی که با تصرف گذرگاههای ایران و افغانستان به دست طالبان و توقف تجارت دو کشور از این مرزها و همچنین تداوم این شرایط، این امکان وجود دارد که ایران یکی از مهمترین بازارهای صادراتی خود را از دست دهد و حتی بازار ارز ایران نیز در نتیجه این اتفاقات با تحول روبهرو شود.
قیمت دلار در بازار ارز ایران همچنان در کانال ۲۵ هزار تومان در حال نوسان است. در کنار عوامل مختلف تاثیرگذار بر قیمت دلار، عامل جدید دیگر، ناآرامیها در افغانستان است که در تجارت ایران هم تاثیر دارد، چراکه افغانستان در سالهای اخیر معمولا یکی از پنج کشور اصلی مقصد کالاهای صادراتی ایران بوده است. در این راستا حسین سلیمی رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان اواخر سال گذشته حجم صادرات ایران به افغانستان را ۷/۲ میلیارد دلار اعلام و برآورد کرده بود که تا انتهای سال این رقم به میزان سه میلیارد دلار که قبلا هم بود برسد. نکته قابل توجه آن است که طبق اعلام سلیمی، از کل واردات افغانستان ۴۴ درصد سهم ایران است، اما علت عدم رشد صادرات ایران به افغانستان در چند سال اخیر چه بوده است؟
تجار کالا صادر نکنند
درباره این موضوع محمدمهدی جوانمرد قصاب رایزن بازرگانی ایران در افغانستان گفته است: زیرساختهای صادراتی در مرزهای شرقی دو کشور ضعیف است. بنابراین به نظر میرسد نبود زیرساختها تاثیر قابل توجهی دارد و در صورت تداوم ناآرامیها در افغانستان و توقف صادرات ایران به این کشور، شوکی در حد هشت درصد به صادرات غیرنفتی ایران وارد خواهد شد که میتواند تاثیر قابل توجهی بر قیمت دلار بگذارد. این در حالی است که همین حالا نیز به تجار اعلام شده که کالایی به افغانستان صادر نکنند.
طبق اعلام مسوولان گمرک ایران به دلیل تحولات امروز افغانستان، تجارت ایران با این کشور در مرز دوغارون و ماهیرود متوقف شده است.
سیدروحالله لطیفی سخنگوی گمرک ایران در این باره توضیح داد که متاثر از تحولات صورتگرفته در کشور افغانستان در اسلامقلعه ولایت هرات در نزدیکی مرز مقابل دوغارون خراسانرضوی و بندر ابونصر فراهی در ولایت فراه افغانستان در مقابل مرز ماهیرود در خراسانجنوبی روند تجارت کشور با افغانستان متوقف شد. وی افزود: از تجار و بازرگانان درخواست میشود تا اطلاع ثانوی از ارسال محمولههای تجاری به مرزهای «دوغارون» و «ماهیرود» خودداری کنند. لطیفی گفت: مرز میلک در استان سیستان و بلوچستان شامل این محدودیت نیست و فعال است.
چشمانداز عادیشدن روند تجارت مشخص نیست
در این خصوص همچنین مدیرکل گمرک دوغارون گفت: هماکنون نمیتوان بازه زمانی مشخصی برای ازسرگیری تجارت در مرز افغانستان اعلام کرد.
کوهگرد با تشریح وضعیت فعلی در مرز ایران و افغانستان گفت: با توجه به تحولات اخیر در گمرک اسلامقلعه هماکنون فعالیتهای تجاری و انجام تشریفات گمرکی در مرز دوغارون متوقف شده است.وی همچنین گفت: رایزنیها برای بازگشت امن کامیونهای ایرانی حاضر در گمرک اسلامقلعه افغانستان در جریان است و بهزودی این فرآیند تکمیل خواهد شد.
بهگفته این مقام مسوول، در زمان حاضر نمیتوان چشمانداز روشنی از عادی شدن شرایط تجارت و اجرای تشریفات گمرکی در شرایط عادی ارائه کرد. بهدلیل تحولات دو روز گذشته در گمرک اسلامقلعه و ابونصر فراهی افغانستان، تجار تا اطلاع ثانوی از ارسال محمولههای تجاری در رویههای مختلف به مرزهای دوغارون و ماهیرود خودداری کنند.
تاثیر منفی بر تجارت
در این رابطه همچنین رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان اظهار کرد: تقاضای سرمایهگذاری افغانستانیها در ایران کمی بیشتر شده که ممکن است دلایل دیگری داشته باشد اما با این بیثباتیها همزمان شده است.
حسین سلیمی در مورد تاثیر بیثباتیهای اخیر در افغانستان بر تجارت با ایران اظهار کرد: وضعیت بیثباتی در افغانستان بر اثر پیشروی طالبان به تازگی شروع شده اما در صورت ادامه این روند حتما روند صادرات ایران به این کشور تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. ادامه این روند بر تجارت ایران و افغانستان تاثیر منفی خواهد گذاشت، صادرکنندگان و همینطور خریداران در افغانستان در این شرایط صبر میکنند تا روند کمی ثبات پیدا کند.
رییس انجمن سرمایهگذاریهای مشترک ایرانی و خارجی اضافه کرد: تعداد مجوزهای صادره برای سرمایهگذاران افغانستانی نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیشتر شده است. البته تا مراحلی مانند ارائه طرح، مشارکت و… طی و عملیاتی شود دستکم چندماه طول میکشد و باید دید چه مقدار از آن عملی میشود. ارزش سرمایهگذاری نیز مهم است. ممکن است ۱۰ نفر سرمایهگذاری کنند اما هر کدام ۳۰۰ هزار دلار باشد که با هم سه میلیون دلار شود.
رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان با اعلام خبر حل شدن مشکل بیمه کامیونهای مسیر ایران و افغانستان گفت: مشکل بیمه کامیونهایی که از ایران به سمت افغانستان میروند حل شده است. بعد از آتشسوزیهایی که در مرز ایران و افغانستان اتفاق افتاد و خسارات زیادی وارد شد، احتیاط نیز بیشتر شده و کامیونها را بیمه میکنند. کار بیمه همین است که با افزایش ریسک، قیمت بیمه بیشتر شود اما این کار را انجام میدهند. قبلا شرکتها اصلا کامیونهایی که به سمت افغانستان بودند را بیمه نمیکردند.
طالبان کنترل گذرگاه «اسلامقلعه» را به دست گرفت
ماجرا از این قرار است که طالبان در یک هفته گذشته چندین ولسوالی ولایت بدخشان در شمال کشور افغانستان را تصرف کرده است به طوری جنگ تا دروازههای شهر فیضآباد مرکز این ولایت رسیده است.
در این خصوص مقامات محلی در غرب افغانستان تایید میکنند که کنترل گذرگاه اسلامقلعه در مرز ایران و افغانستان به طور کامل در اختیار طالبان قرار گرفته است. البته پیش از این کاربران در فضای مجازی از تصرف گذرگاه اسلامقلعه در مرز ایران و افغانستان خبر داده بودند اما برخی مقامات محلی در ولایت هرات نیز تاکید کردهاند که این گذرگاه به طور کامل در اختیار طالبان قرار دارد. گفته میشود از دو روز گذشته که درگیریها در اسلامقلعه تشدید شد، برخی از نیروهای امنیتی و حتی تعدادی از کارمندان گمرکات اسلامقلعه به مرزهای ایران پناه آوردهاند.
در حالی که کاربران فضای مجازی تصاویر مختلفی را از سقوط اسلامقلعه منتشر کردهاند اما «طارق آرین» سخنگوی وزارت کشور افغانستان این گزارشها را رد کرده است. یک مقام ولایت هرات نیز به بیبیسی گفته است که اوضاع در گمرک اسلامقلعه عادی نیست. پس از سقوط گذرگاههایی در مرز تاجیکستان و ازبکستان، این سومین گذرگاه مرزی افغانستان است که طالبان در یک هفته اخیر تصرف میکند. اسلامقلعه در ۱۲۰ کیلومتری شهر هرات یک مسیر مهم ترانزیتی بین افغانستان و ایران است. تاجیکستان نیز سه روز پیش اعلام کرد که به دلیل ادامه درگیری در ولایت بدخشان در شمال افغانستان و هممرز با تاجیکستان ۱۰۳۷ سرباز افغان وارد تاجیکستان شدهاند.
تهدیدی علیه همسایگان وجود ندارد
تصرف گذرگاههای مشترک ایران با افغانستان از سوی طالبان حتی این نگرانی را برای کشورهای همسایه به وجود آورده که طالبان برای آنها نیز تهدید امنیتی به وجود بیاورد. اگرچه به نظر میرسد تجارت ایران بخشی است که تحت تاثیر این تحولات در افغانستان، آسیب جدی خواهد دید. در این رابطه اما سرپرست هیات طالبان در مسکو به خبرنگاران گفت که تا پایان «اشغال» مبارزه میکنیم و به همسایگان افغانستان نیز اطمینان میدهیم که هیچ تهدیدی علیه آنها صورت نخواهد گرفت.
شهابالدین دلاور سرپرست هیات سیاسی طالبان به خبرنگاران در مسکو گفت که به همسایگان افغانستان و همه کشورهای جهان اطمینان میدهیم که تهدیدی علیه آنها از خاک افغانستان صورت نخواهد گرفت. وی مدعی شد که دستکم ۸۵ درصد خاک افغانستان تحت تسلط طالبان است و در این مناطق تمام مدارس، بیمارستانها، ادارات دولتی و نهادها فعال هستند.
دلاور همچنین اظهار کرد که همکاری جهانی و موسسات کمککننده باید فعالیتها و کمکهای خود را در مناطق تحت کنترل طالبان ادامه دهند و این گروه حاضر است که به تمام نگرانیها پاسخ دهد و آنها را برطرف کند.
عضو ارشد طالبان درباره اهداف این گروه در افغانستان تصریح کرد که طی ۲۰ سال گذشته بر دو هدف عمده در این کشور تمرکز شده است، یکی پایان اشغال و دیگری برپایی نظام اسلامی که به آن نیز نزدیک هستیم. وی در ادامه همچنین درباره مذاکرات بینالافغانی نیز گفت که مذاکرات ادامه خواهد یافت و نسبت به حقوق بشر، موادمخدر و حقوق زن و مرد نیز متعهد هستیم. دلاور با انتقاد از عملینشدن توافقنامه دوحه با آمریکا نیز خاطرنشان کرد که زندانیان طالبان آزاد نشدهاند، فهرست سیاه سران طالبان همچنان وجود دارد در حالی که این گروه به تمام موارد توافقنامه نیز پایبند بوده است.
پرطرفدارترین کالاهای ایرانی در افغانستان
گفتنی است اتاق بازرگانی تهران در جدیدترین گزارش خود به بررسی وضعیت تجارت ایران و افغانستان در سالهای گذشته پرداخته که نشاندهنده جایگاه مطلوب اما متزلزل ایران در این کشور است.
هر چند اقتصاد افغاستان در طول سالهای گذشته تحت تاثیر جنگهای داخلی و مشکلات گسترده با محدودیتهای جدی مواجه بوده اما همچنان این کشور به عنوان یکی از اصلیترین اهداف صادراتی ایران، میتواند در آینده نقشی کلیدی در واردات کالاهای ایرانی داشته باشد.
افغانستان در سالهای گذشته توانسته رشد مثبت اقتصادی خود را حفظ کند و همچنین نرخ تورم کمتر از پنج درصد در این کشور نشاندهنده ثبات نسبی در شرایط اقتصادی این همسایه شرقی کشور است.
ایران در طول سالهای گذشته توانسته نقش خود به عنوان اصلیترین تامینکننده کالا در افغانستان را حفظ کند، هرچند آمارهای کاهشی سالهای گذشته و افزایش نقشآفرینی کشورهای رقیب در این حوزه، زنگ خطر صادراتی جدیدی برای ایران به صدا در آورده است.آمارها نشان میدهد که ایران در فصل نخست سال ۱۴۰۰، توانسته ۵۷۰ میلیون دلار با وزن ۱۴۰۰ تن به افغانستان کالا صادر کند. این عدد در قیاس با مدت مشابه سال قبل، از نظر ارزش افزایشی حدودا ۷۵ میلیون دلاری را نشان میدهد اما از نظر وزنی صادرات ایران حدودا ۷۲ هزار تن کاهش یافته است.
ترکیب صادراتی ایران به افغانستان در سال ۱۳۹۹ نشان میدهد که چدن، آهن و فولاد اصلیترین گروه صادراتی ایران به این همسایه شرقی بوده و در رتبههای بعدی، شیشه، مواد پلاستیکی، فرآوردههای سبزیجات و میوه و غلات قرار دارند.
در آمارهای صادراتی به تفکیف کالا نیز میلههای آهنی، شیرینی، سیب تازه، سیبزمینی، رب گوجهفرنگی و کفپوشهای غیر مخملی بالاترین رتبهها را به خود اختصاص دادهاند.
در سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران سهم ۱۸ درصدی از کل واردات افغانستان را به خود اختصاص داده و صدرنشین تامینکننده کالا در این کشور بوده است و در ردههای بعدی چین، پاکستان، هند، روسیه و امارات متحده عربی قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۲۰ اما سهم ایران به ۱۷ درصد کاهش یافته و پاکستان پیشرفتی قابل توجه را به ثبت رسانده که میتواند برای صادرکنندگان ایرانی یک زنگ خطر مهم باشد.
ایران همچنین در سال ۲۰۱۹، از افغانستان حدودا ۱۵ میلیون دلار کالا وارد کرده که دو درصد از کل صادرات این کشور به شمار میرود. در سال ۲۰۲۰ اما میزان این واردات به هشت میلیون دلار کاهش یافته و سهم ایران از کل صادرات افغانستان به حدود یک درصد کاهش یافته و به این ترتیب تراز تجاری مثبت قابل توجهی برای کشور به وجود آورده است.
مطالب مرتبط