🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 بازگشت تقاضای «حقیقی» بهبورس
معاملات روز سهشنبه با رشد ۸/ ۱ درصدی نماگر اصلی بورس تهران خاتمه یافت و سطح شاخص بورس بهمحدوده یک میلیون و ۵۴۳ هزار واحد رسید. افزایش نسبی انتظارات تورمی که در روز گذشته بهرشد قیمت دلار منتهی شد، توانست بر تقاضا در بازار سهام بیفزاید بهنحوی که در این روز ۹۰ درصد نمادهای بورسی مثبت بودند و نزدیک بهنیمی از نمادها صف خرید بودند.
تحت این شرایط نماگر هموزن بهبیشترین میزان رشد طی ۹ماه اخیر دست یافت و ۵/ ۲ درصد صعود کرد. اینطور که بهنظر میرسد فعالان بازار سهام در شرایط کنونی خود را با انتظارات آتی وفق میدهند و در نظر دارند تا در مواجهه با تغییرات پیشرو نسبت بهگذشته با حساسیت بیشتری تحولات نرخ تورم و افزایش پایه پولی را دنبال کنند؛ تطبیقی که اگر میتواند اثر محسوسی بر قیمت سهام بگذارد اما در نهایت با واقعیات موجود تعدیل خواهد شد. جاییکه بورس تهران با بیشترین ورود پول حقیقی در ۱۳ روز کاری اخیر همراه شد تا تقاضای این دسته از بازیگران سهام که مهمترین محرک جهش قیمتها در نیمه نخست سال ۹۹ بودند، بار دیگر تقویت شود.
بورس، آینه انتظارات
روزها یکی پس از دیگری میگذرند و در سایه مشخص نبودن نقشه راه دولت برای مقابله جدی با تورم، متغیرهای اقتصادی آهسته و پیوسته انتظارات تورمی را تشدید میکنند. در چنین شرایطی صنایع بهویژه کسبوکارهای کوچک یکی یکی در معرض آثار کاهش قدرت خرید مردم قرار میگیرند و در مواجهه با فشار تورم تولید کننده نیز با افزایش هزینهها روبهرو خواهند بود. نیاز به گفتن نیست که تورم تمامی بخشهای اقتصاد را در معرض آسیب قرار میدهد و فعالان هیچ بازاری نمیتوانند این افزایش قیمتها را بهعنوان رونق در فعالیتهای خود شناسایی کنند. البته چنین مسالهای منافی این واقعیت نیست که در بازارهای دارایی، ترس مردم از افزایش بیشتر قیمتها سبب افزایش تعداد معاملات شده و هم مساله راه را برای تسریع در گردش پول میافزاید. بنا بر این این رویداد طبیعتا فعالان برخی بازارها را خوشحال کرده و سبب میشود که افزایش حجم پول که در حال خودنماییکردن در قامت تورم است آنها را از این وضعیت منتفع کند.
بازار سهام دقیقا یکی از این بازارها است که در چنین شرایطی نفع بسیار میبرد و بهرغم آنکه تندباد تورم وارده بر عملکرد واقعی شرکتها تاثیر ندارد، تقاضای مردم برای محافظتکردن از داراییها از گزند افزایش سطح عمومی قیمتها را بهخوبی پوشش میدهد. این مساله نه در شرایط فعلی بلکه در دهههای اخیر بارها تکرار شده است. از اینرو بیراه نیست اگر بگوییم که بازار سهام کشور سالها از آهنگ افزایشی تورم تغذیه کرده و حتی در دهههای اخیر آنچنان در معرض همین تغییرات تورمی بوده که بهاین پدیده پولی معتاد شده است. البته چنین عاملی را نمیتوان بهمعنی اشتباه سرمایهگذاران و ذینفعان بازار یاد شده در نظر گرفت چراکه در یک اقتصاد بهشدت مداخلهپذیر و دولتزده، چه آن کشور ایران باشد و چه هر جای دیگر در این کره خاکی، در نهایت مردم راهی پیشروی خود نخواهند داشت جز اینکه با به خطرانداختن دارایی خود گامی هر چند ناچیز در جهت فرار از این مالیات تورمی دولتها بردارند.
اما نکته مهم این است که چنین وضعیتی تنها محدود بهبازار سرمایه ایران نیست. در دوره افزایش قابلتوجه پایه پولی که تا همین چندماه قبل در ایالاتمتحده نیز ادامه داشت بهسبب حمایتهای شکل گرفته از اقتصاد آمریکا که به سبب چاپ پول رخ داد، انتظارات تورمی افزایش یافت و همینامر سبب شد تا افزایش تورمی تقاضا خود را در غالب رشد قیمت سهام در بازار نیویورک نیز نشان دهد. با این وجود آنچه که ایران را تا حدودی متمایز از سایر کشورها کرده این است که جریان ادامهدار تورم مردم ایران را آبدیدهتر کرده و در حالی که ناآشنا بودن با تورم مردم سایر کشورها را بهراحتی وادار بهپیشبینی شرایط نمیکند، ایرانیان را بر آن داشته تا در طول دههها تجربیات سالهای قبل را چراغ راه سالهای پیشرو قرار دهند.
دقیقا بههمین دلیل است که نسبت بهسایر کشورها مردم کشور ما با حساسیت بیشتری قیمت ارز را کنترل میکنند و بهمحض مخابره اخباری نظیر رشد پایهپولی یا کسری بودجه دولت قیمت دارایی با سرعت بیشتری افزایش مییابد، بنا براین جنس افزایش قیمتها در بورس نیز از همین جنس است.
تعقیب دلاری بورس
روز گذشته صعود قابلتوجه شاخص بورس در حالی روی داد که رشد قیمتها در این بازار طی روزهای قبل چندان یک دست و پر قدرت نبود. با این حال در روز سه شنبه شاهد آن بودیم که پیشروی قیمتها در بازار سهام شباهت بهمراتب بیشتری با سال گذشته داشته است. در این روز افزایش تقاضا در بسیاری از نمادها سبب شد که دلاریهای بازار نظیر گروه فلزات اساسی و شیمیاییها مجددا با اقبال سرمایهگذاران حقیقی مواجه شوند و همینامر خالص خرید سرمایهگذاران خرد در این گروهها را بهشکل معناداری مثبت کند. در این روز رقمی در حدود ۳۷ میلیارد تومان از سرمایه وارد شده بهبورس تهران بهگروه فلزات اساسی وارد شد و گروه بانکی نیز پس از آن گروه توانست ۳۰ میلیارد تومان از پول سرمایهگذاران خرد را بهخود جذب کند. در مقابل برای دومین روز متوالی پس از ورود ۱۲۰میلیارد تومانی پول حقیقیها که در روز سهشنبه شاهد بودیم، گروه خودرو و ساخت قطعات پس از سیمانیها بیشترین میزان خروج نقدینگی را داشت. با این حال اینرقم چندان قابلتوجه نبود و بهمحدوده ۱۰میلیارد تومان محدود شد.
با این حال در کل نسبت خرید حقیقی در بورس روز سه شنبه توانست افزایش قابلتوجهی را از آن خود کند. در این روز ۱۹۰ میلیارد تومان سرمایه جدید از سوی حقیقیها وارد بورس شد که در سیزده روز گذشته این رقم بیسابقه است. اینطور که بهنظر میآید بازار سهام دارد بر اساس تغییرات قیمت دلار قدم بهقدم تحولات بازار ارز را تعقیب میکند و در نظردارد تا پس از تجربهتلخ تورم در سالهای قبل اینبار انتظارات خود را بهشکل پیوسته با آمار اقتصادی تطبیق دهد.
روز دوشنبه آمار منتشره از تغییرات نرخ تورم و پایه پولی حکایت از آن داشت که روند حاکم بر اقتصاد رو بهسوی تورمدارد. رشد نقطه بهنقطه پایه پولی در تیرماه بهرقم ۶/ ۴۲ درصد رسیده که ثبت چنین رقمی در یک دهه اخیر بیسابقه بوده است. از طرفی دیگر تورم ماهانه در مرداد ۲/ ۳ درصد و نسبت بهتیرماه (۵/ ۳ درصد) کاهشی بوده با این حال این افت ماهانه سبب نشده تا چشمانداز تورم در اقتصاد کشور سمت و سوی کاهشی بهخود بگیرد.روز گذشته همسو با تحولات بازار سهام قیمت ارز در بازار مربوطه آهنگ صعودی گرفت که همینامر توانست بر حجم تقاضا و متعاقبا قیمت سهام در بسیاری از گروهها بیفزاید. دلار در ساعت معاملات بورس تهران تا ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان رشد کرد ولی از حدود ساعت یک بهبعد وارد فاز کاهشی در معاملات روزانه شد.
در آینه اعداد
تمامی تغییرات رخ داده در بازار سرمایه سبب شد تا در روز گذشته سنگین شدن طرف تقاضا خود را در قامت رشد ۸/ ۱درصدی شاخص بورس نشان دهد. بهموجب این تغییر سطح شاخص بهمحدوده یک میلیون و ۵۴۳ هزار واحد رسید و شاخص هموزن برای نخستینبار از ۲۵ بهمنماه سال قبل بیشترین رشد را تجربهکرد. در این روز ۹۰ درصد سهام مورد معامله در بورس تهران در حدوده مثبت معامله شدند که از این میان چیزی در حدود نیمی از نمادها صف خرید بودند. شاید اگر سهماه قبل درباره این شرایط مشاهده شده در روز گذشته با فعالان بازار سرمایه صحبت میشد احتمال صفخریدشدن نیمی از نمادهای بازار را در آینده نزدیک بهرویا شبیه میدانستند تا احتمالی که قابلیت واقع شدندارد. همانطور که در گزارشهای قبلی نیز بهآن اشاره شده در حدود سهماه قبل بورس در شرایطی بود که در برخی از روزها حجم صفوف فروش بهحدود ۷۰درصد از کل نمادها میرسید.
در این روز ارزش معاملات خرد سهام به۷۷۷۴ میلیارد تومان رسید که نسبت بهروزهای گذشته تغییر چندانی را نشان نمیدهد اما در مقایسه با روز قبل اندکی افزایش را بهثبت رسانده است. گفتنی است از مجموع ۳۳۷ نماد معامله شده در این روز تنها ۶ نماد شاهد شکلگیری صف فروش بود.
🔻روزنامه کیهان
📍 نیازی به واردات لوازم خانگی نداریم
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت (صمت) گفت: با توجه به وضعیت کنونی تولید، در بخش محصولات آماده لوازم خانگی نیازی به واردات نیست.
مهدی صادقی نیارکی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه ممنوعیت واردات لوازم خانگی از سال ۱۳۹۷ به استناد مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا اجرا شده، اظهار کرد: با توجه به محدودیتهای ارزی و ضرورت صیانت از صنایع داخلی، شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا در آن سال مصوب کرد واردات برخی کالاهای مصرفی و مصرفی بادوام که توان تولید آنها در کشور وجود دارد و همچنین کالاهای غیرضرور به کشور محدود شود. این مجوز فعلا تا پایان سال ۱۴۰۰ تمدید شده
است.
وی با اشاره به اجرای سیاستهای حمایتی از صنایع داخلی نظیر لوازم خانگی با توجه به خروج برندهای خارجی افزود: محدودیتهای ارزی، ضرورتها و اولویت تامین مواد اولیه در کشور ممکن است این ممنوعیت را در سال آتی در صورت تصویب در جلسه شورای هماهنگی ادامهدار کند.
معاون وزیر صمت ادامه داد: یعنی ممکن است بر اساس منابع و مصارف ارزی و ظرفیت تولید کشور برای این موضوع تصمیمگیری شود. در صنعت لوازم خانگی برای تولید ۲۰ میلیون تن ظرفیت وجود دارد که حدود ۱۵ میلیون تنِ آن استفاده میشود.
صادقی تصریح کرد: وضعیت کنونی به نفع تولید تمام شد و شاهد رشد تولید در صنعت لوازم خانگی نسبت به سال ۱۳۹۶ هستیم که واردات آزاد بود، اما در حال حاضر عمق ساخت داخل و میزان تولید بالا رفته واشتغال نیز ایجاد شده است. بنابراین در حال حاضر در بخش محصولات آماده واقعا نیاز به واردات
نداریم.
وی با بیان اینکه سیاست وزارتخانه، دولت و حاکمیت اتکا به توان داخل است، افزود: چیزی که تاکنون برای ممنوعیت واردات الزام ایجاد کرده مجوز شورای هماهنگی سران قوا بوده و من به عنوان یک کارشناس میگویم نه برای بلندمدت، بلکه تا زمانی که سرمایهگذاریهای در حال انجام به نتیجه برسد، یعنی یک دوره حدود چهار سال بهتر است از صنعت لوازم خانگی صیانت شود.
۲ معضل تولید لوازم خانگی
معاون وزیر صمت با بیان اینکه در شرایطی که نرخ سود موثر تسهیلات اعطایی با احتساب سپرده اخذ توسط برخی موسسات پولی در ایران حدود ۲۳ درصد و در برخی کشورهای همسایه بین سه تا ۱۵ درصد است، ادامه داد: تولیدکننده به سختی میتواند با برندهای خارجی بدلیل نرخ تورم و هزینههای مالی رقابت کند. همچنین باید سایر شرایط تولید کنندگان داخلی نیز در نظر گرفته شود برای مثال تولیدکنندگان داخلی برای انتقال پول مواد اولیه، ملزم به پرداخت کارمزد انتقال هستند و باید ۱۳۰ درصد پیش پرداخت بدهند تا پول برود و کالا برگردد که این شرایط زمان بازگشت سرمایه را برای صنعتگر افزایش داده است.
صادقی با بیان اینکه در حال حاضر نگرانی از کمبود کالا در صنعت لوازم خانگی وجود ندارد، تصریح کرد: صنعت لوازم خانگی نشان داد خیلی سریع میتواند ظرفیت تولید را افزایش دهد، برند خلق کند، خدمات پس از فروش ارائه دهد و طراحی و نوآوری کند و حالا باید عرصه بر رقیب تولید داخل که قاچاق است، هیچگونه عوارضی پرداخت نمیکند و با قیمت تمام شده پایینتر وارد کشور میشود تنگ شود تا این مسیر ادامه پیدا کند.
وی درباره تاثیر شناسه کالا بر کاهش قاچاق گفت: شناسه کالا نشان میدهد کالا داخلی است یا خارجی. وقتی واردات سه سال به کشور ممنوع بوده مشخص است کالاهایی که در بازار وجود دارد قاچاق است. البته در حال حاضر شناسه الزامی است. کالاهای خارجی که وارداتشان ممنوع نیست، همه باید شناسه بگیرند و داخلیها هم همه شناسه دارند.
🔻روزنامه رسالت
📍 بیت کوین در آستانه فتح قلههای جدید
بیت کوین پس از ریزشهای گذشته و درحالیکه قیمت آن از ۶۲ هزار دلار ریزش یکبارهای را تجربه کرد، مجددا در مدار صعودی قرارگرفته است. بیت کوین دیروز مانند روز قبل رشد قیمت را تجربه کرد. بیت کوین که دو روز قبل تا ۴۹ هزار و ۶۳۵ دلار رسیده بود، دیروز با رشد ۲۹ درصدی به ۴۹ هزار و ۷۸۰ دلار رسید.
ارزش این ارز دیجیتال در ماه اخیر حدود ۲۰ درصد افزایش پیداکرده است. اگرچه بیت کوین در حال حاضر در حال جدال بر سر فتح کانال ۵۰ هزار دلاری قرار دارد، اما شاخصها بهویژه شاخصهای میانگین متحرک حاوی خبرهای خوشی برای بیت کوین در روزهای آینده هستند.
به گزارش کوین تلگراف، تحلیل تکنیکال چارت بیت کوین نشان میدهد که شاخص مک دی از محدوده قرمز وارد محدوده سبز شده و بیتکوین این قابلیت را دارد تا با افزایشی ۵/۵ برابری مواجه شود. بر اساس این گزارش آخرین باری که شاخص مک دی
چنین وضعیتی پیداکرده بود، ماه اکتبر سال ۲۰۲۰ بود که ارزش بیتکوین از قیمت ۱۱ هزار و ۵۰۰ دلاری حدودا ۵/۵ برابر شد. اگر تاریخ تکرار شود، احتمالا در اوایل سال ۲۰۲۲ شاهد عبور قیمت بیتکوین از سطح ۲۲۰ هزار دلار خواهیم بود.
بازار ارزهای دیجیتال طی چند ماه گذشته نوسانهای زیادی را پیدا کرد. بعد از توییت جنجالی ایلان ماسک و افزایش قیمت
بیت کوین، اقدام کشور چین به دنبال اعمال محدودیتها در استفاده از رمزارزها در معاملات، ارزش بیت کوین را به زیر ۴۰ هزار دلار رساند و باعث ترس در بازار شد.
اکنونکه اقتصاد جهانی بهتدریج به حرکت درآمده و فعالیت خود را از سر گرفته است، ریزش در رمزارزها جای خود را به افزایش قیمت داده و در این میان بیت کوین که شناختهشدهترین ارز دیجیتال در میان مردم و در جهان است، توانسته نوسانات شدید قیمتی را پشت سر بگذارد و دوباره به سرمایهگذاری امن برای مردم تبدیل شود.
احتمال اصلاح قیمت بیت کوین
مهرداد دهقانی،کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «رسالت» درباره وضعیت بازار این روزهای رمزارزها گفت: بعد از رکودی که در بازار ارزهای دیجیتال به وجود آمد، بیت کوین سعی داشت محدوده قیمت ۳۰ هزار دلار را بشکند اما این اتفاق برای آن نیفتاد. اگر بیت کوین از این محدوده عبور میکرد امکان دیدن اعداد پایینتر حتی تا ۲۰ و ۱۸ هزار دلار را داشت، اما با توجه به حمایتهایی که از ارزهای دیجیتال صورت گرفت، بیت کوین روند صعودی خود را آغاز کرده و از روز گذشته به رقم ۵۰ هزار دلار رسیده است.
وی ادامه داد: احتمال دارد رسیدن به رقم ۵۰ هزار دلار اصلاح قیمتی را در پی داشته باشد و اگر اخبار خاصی به بازار مخابره نشود پیشبینی میشود بیت کوین به ۶۰ هزار دلار برسد و حتی قله ۶۵ هزار دلاری را که پیشازاین به آن نقطه رسیده بود را دوباره فتح کند.
دهقانی بابیان اینکه ازنظر تکنیکالی امکان اصلاح قیمت در بازار رمزارزها تا مرز ۴۸ هزار دلار وجود دارد، افزود: بیت کوین به محدوده ۵۰ هزار دلار رسیده است و انتظار میرود بعد از ریزش ۲ تا ۳ هزار دلاری مجددا خریداران به بازار وارد میشوند و قیمت به سمت بالا حرکت کند.
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: اگر بیت کوین به محدوده ۶۵ هزار دلاری برسد امکان ورود فروشندهها به این محدوده وجود دارد و باعث میشود قیمتها به سمت پایین هدایت شوند ولی اگر قیمت بالای ۵۰ هزار دلار برسد رسیدن به محدوده ۶۵ هزار دلار دور از انتظار نیست.
وی با اشاره به اینکه دو دیدگاه نسبت به رمزارزها در بازار وجود دارد، گفت: افرادی که نسبت به آن خوشبین نیستند و از طرفی افرادی که نسبت به آن خوشبین هستند و آن را آینده بازار میدانند و از آن حمایت میکنند مانند ایلان ماسک و جف بزوس.
دهقانی با اشاره به اینکه بعد از بیت کوین، اتریوم دومین رمز ارز مورد استقبال در
دنیاست، افزود: اتریوم بعد از بیت کوین پرچمدار خرید در بازار است. در کشور ما افرادی با ارقام بالا اقدام به خرید رمزارز کردهاند و اکنون منتظر هستند قیمتها به ارقام قبلی بازگردد. عدهای دیگر هم در ارقام پایینتر واردشدهاند و درزمانی که بیت کوین
به ۳۰ هزار دلار رسید از آن محدوده وارد شدند.
وی با اشاره به اینکه جهش دوباره ویروس کرونا تأثیری بر بازار رمزارزها نخواهد گذاشت، گفت: تأثیرپذیری ارزهای دیجیتال مانند بازار نفت و طلا نیست که جهش کرونا قیمت آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد درحالیکه شاید جهش ویروس اثر مثبتی بر بازار رمزارزها داشته باشد. نفت و طلا به دلیل ماهیتی که دارند و تأثیر ریسکپذیر و ریسک گریزی که از شرایط بازار میگیرند با توجه به شرایط اثرگذار و اثرپذیر بودهاند.
دهقانی در پایان خاطرنشان کرد: به علت نوپایی رمزارزها دور از ذهن خواهد بود که جهش دوباره کرونا بر این بازار تأثیرگذار باشد. اگرچه اکنون نگاهها به بیت کوین همچون طلاست و در بازارهایی که ریسک گریز
است همچون طلا تشبیه میشود، اما جهش کرونا تأثیر بسیار کمتری نسبت به طلا و نفت در بازار ارزهای دیجیتال میتواند داشته باشد.
🔻روزنامه همشهری
📍 تعداد محرومان ایران؛ ۲۶میلیون و ۷۰۰هزار نفر
از جمعیت ۸۵میلیون نفری ایران، ۲۶میلیون و ۷۰۰هزار نفر در محرومیت بهسرمیبرند؛ این روایت آمارهای رسمی از نقشه محرومیت در ایران است که استان سیستان و بلوچستان با محرومیت ۶۲درصدی جمعیت را رکورددار بدترین وضعیت معرفی میکند درحالیکه میانگین نرخ محرومیت در کشور ۳۱.۴درصد اعلام شده و استان یزد با نرخ ۱۶درصدی بهترین وضعیت را از نظر محرومیت داشته است.
به گزارش همشهری، افزایش تورم در سالهای اخیر رمق خانوارها را گرفته و تعداد بیشتری از آنها را از رفاه نسبی محروم کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، ۳سال سرکشی تورم و افول ارزش ریال، هزینه زندگی را افزایش داده؛ بهگونهای که در پاییز سال گذشته، میانگین نرخ فقر و محرومیت در ایران قله ۳۱.۴درصدی را فتح کرده که بالاترین رقم در ۱۰سال اخیر محسوب میشود.
پاتک تورم به رفاه ایرانیان
در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نرخ تورم از ثبات نسبی برخوردار بود و بهطور متوسط نرخ تورم نقطه به نقطه از ۱۰.۲درصد فراتر نرفت؛ اما از زمستان۱۳۹۶ ریل انتظارات تورمی به علت احتمال تغییر در مناسبات بینالمللی عوض شد و روند کاهش ارزش پول ملی و رشد قیمت ریالی داراییهای سرمایهای ازجمله طلا و دلار سرعت گرفت. در ادامه با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت۱۳۹۷، انتظارات تورمی به واقعیت تبدیل شد و این روند با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد تا جایی که بالاترین نرخ تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت۱۳۹۷ با نرخ ۵۲.۱درصد به ثبت رسید.
بهدنبال این تحولات، هرچند روند نر خ تورم در سال۱۳۹۸ قدری کنترلشده و کاهشی بود اما با همین شرایط نیز قدرت خرید درآمد ریالی خانوارها آنقدر افزایش پیدا نکرد که توان پوشش هزینههای تحمیلشده از گرانی و رشد تورم را داشته باشد. در همین وضعیت، دوباره در سال۱۳۹۹ و در شرایطی که کشور با شیوع گسترده کرونا مواجه بود و هزینه مضاعفی از این محل به دولت تحمیل میشد، کاهش شدید درآمد دولت از محل صادرات نفت بهدلیل اعمال تحریمهای ظالمانه و سقوط قیمت نفت، شتاب رشد پایه پولی و نقدینگی را افزایش داد تا فرایندی که از سال۹۷ و در سایه کسری بودجه دولت باعث شدتگرفتن تورم شده بود، با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند. در کنار تورم بالا و افزایش هزینههای زندگی، رشد منفی اقتصاد نیز باعث شد تا درآمد جدیدی متناسب با افزایش هزینههای خانوار ایجاد نشود تا جایی که درآمد سرانه ایرانیان در سال۱۳۹۸ نسبت به سال۱۳۹۰ در حدود ۳۴درصد کاهش پیدا کند. در سال۱۳۹۹ نیز با آغاز شوک کرونا، در کنار کاهش سطح رفاه جامعه، وضعیت درآمد سرانه و اشتغال کشور نیز با چالش مواجه شد تا راه برای بدترشدن وضعیت محرومیت و افزایش میزان فقر باز بماند.
رتبهبندی استانها از نگاه فقر
براساس پایش دادههایی که تا پاییز۱۳۹۹ در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان تجمیع شده، بهطور میانگین ۳۱.۴درصد از ایرانیان در پاییز۱۳۹۹ زیر خط فقر بودهاند. این پایش با استفاده از یک شاخص ترکیبی که نمایانگر وضعیت فقر و رفاه خانوار است، ساخته شده و در آن ۳ معیار اصلی «عضوبودن در ۵ دهک پایین جامعه»، «فاقد شغل (فاقد بیمه) بودن» و «تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودن» جهت شناسایی محرومیت مدنظر قرار گرفته است. البته با توجه به تفاوتهای منطقهای قیمتها و هزینهها، ممکن است افرادی در ۵ دهک پایین قرار گیرند اما بهدلیل کمبودن هزینههای آن منطقه دارای وضعیت رفاهی مناسبی باشند. همچنین این احتمال وجود دارد که افرادی باوجود دارابودن شغل، فاقد بیمه باشند و باوجود برخورداری از درآمد مناسب، به اشتباه در جرگه افراد فقیر شناسایی شوند؛ به همین منظور در پایش محرومیت، اگر شخصی دو شرط از سه شرط اعلامشده را احراز کند بهعنوان محروم در نظر گرفته میشود. پیرو همین بررسیها، استان سیستان و بلوچستان با نرخ فقر ۶۲درصدی، در رتبه محرومترین استان ایران قرار گرفته و بعد از آن استانهای خراسان شمالی و هرمزگان با نرخ فقر ۴۶ و ۴۴درصدی در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. در مقابل، استان یزد بر اساس سه شاخص سنجش فقر، نرخ ۱۶درصدی محرومیت را تجربه کرده و بعد از آن استانهای سمنان و تهران با نرخهای ۱۷ و ۱۹درصدی در رتبههای دوم و سوم از نظر کمترین میزان فقر و محرومیت قرار میگیرند.
گرانی غذا و مسکن؛ متهمان توسعه فقر
در ۱۰سال گذشته، پایینترین نرخ فقر در ایران به سال۹۴ اختصاص داشته که در آن ۲۰درصد ایرانیان زیر خط فقر بودهاند؛ اما از سال۹۶ با تغییر ریل تورم انتظاری در سایه فشارهای تحریم و کرونا، شیب رشد خط فقر تند شده و تا ۳۲درصد در سال۹۸ افزایش پیدا کرده است. در اطلاعاتی که اواسط مردادماه از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد، برآورد خط فقر متوسط کشوری برای سال۱۳۹۹ یکمیلیون و ۲۵۴هزار تومان برای هر نفر در ماه اعلام شده بود که ۳۸درصد بالاتر از خط فقر ۹۰۶هزار تومان در سال۱۳۹۸ است؛ اما نکته قابل توجه در این اطلاعات این است که در سال۹۸ تورم بالای خوراکی و مسکن که بخش عمده هزینههای خانوار فقیر را شامل میشوند بهعنوان متهمان اصلی توسعه فقر معرفی شدهاند؛ حال آنکه شتاب رشد تورم خوراکی و مسکن در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ بیشتر شده و به همین مناسبت انتظار میرود تعداد افرادی که از سال۹۹ به زیر خط فقر سقوط میکنند بسیار بیش از سال۱۳۹۸ باشد. نکته قابل توجه دیگر اینکه با افزایش دستمزد کارگران در ابتدای سال۱۴۰۰، تلاش شد قدرت خرید آنها و شکاف میان مزد و هزینه معیشت به همان جایگاه ابتدای سال۱۳۹۹ برگردد؛ از این رو، حتی با فرض اینکه قدرت خرید کارگران در ابتدای سال جاری ترمیم شده باشد، باز هم جامعه کارگری که حدود دوسوم جامعه کشور را تشکیل میدهد ناچار است بدون تغییر درآمد، تورم بیش از ۵۰درصدی خوراکیها در نیمه اول سالجاری را تأمین کند که معنای آن، چیزی جز افزایش سهم خوراکیها در هزینه خانوار و کاهش سطح رفاه نیست.
دورنمای افزایش فقر و محرومیت
شرایطی که کرونا و تحریم با کاهش درآمد سرانه در ایران ایجاد کرده، بیش از پیش از طریق کاهش اشتغال و کاهش قدرت خرید درآمدهای ریالی به افزایش فقر و محرومیت منجر میشود. دادههای مربوط به شبکه الکترونیک پرداخت کارتی بانک مرکزی حاکی از این است که در سال۹۹ و امسال، سهم هزینههای خوراک از کل هزینههای خانوار افزایش یافته است؛ یعنی خانوارها با درآمد ثابتی که دارند مجبورند بخش بزرگتری از درآمد خود را صرف تأمین نیازهای ضروری و خوراک کنند و رفاه آنها نسبت به قبل کمتر شده است. بررسی نتایج حاصل از پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان نشان میدهد در سال۱۳۹۹ سهم خوراک از کل هزینههای خانوار به ۲۳.۴درصد رسیده که ۱.۳درصد بیش از سال۱۳۹۸ است؛ بنابراین، در مجموع تغییرات وضع اقتصاد کلان باعث بدتر شدن وضعیت معیشت خانوارهای ایرانی در دهه۱۳۹۰ و همچنین در سال۱۳۹۹ شده و انتظار میرود روند افزایشی نرخ فقر که در سال۹۸ نسبت به سال۹۷ حدود ۳۸درصد رشد کرده بود تا پایان سال۹۹ و حتی سال۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا کند.
🔻روزنامه اعتماد
📍 بازگشت نوسان به بازارهای سرمایهای
دلار تا ساعت ۱۴ روز سهشنبه، ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان معامله شد و قیمت سکه نیز به ۱۲ میلیون و ۲۷۰ هزار تومان رسید.رشد شاخص بورس نیز با شتاب ادامه دارد و روز گذشته از مرز ۲۷ هزار و ۵۵۰ واحد گذشت و به قله یک میلیون و ۶۰۰ هزاری نزدیکتر شد. به نظر میرسد شاخص بورس همزمان به استقبال تورم انتظاری و البته نرخهای بالاتر دلار رفته باشد که اینگونه جهش پیدا کرده است. روند دو بازار مهم کشور، سرمایه و ارز، نشان میدهد که فعالان اقتصادی پیشبینیها مبنی بر بدتر شدن شرایط در سال جاری را محتملتر میدانند و بر این باورند با به سرانجام نرسیدن گرههای اقتصادی کشور مانند رفع تحریم، پیوستن به FATF همچنین تسریع واکسیناسیون کرونا، تورم انتظاری و رسیدن دلار به کانالهایی که تا پیش از این رویت نشده بود، دور از ذهن نخواهد بود.
اما سوالاتی که مطرح میشود این است که آیا افزایش شاخص بورس مهم است؟ بله زیرا میتواند بیانگر افزایش تورم انتظاری در فعالان بازار سرمایه باشد و ارتباطی با حضور گسترده بورس در زندگی افراد نداشته باشد. آیا دلار به کانالهای بالاتری میرود؟ احتمال آن زیاد است. مهمترین اقدامی که میتوان در برابر افزایش بیش از حد قیمت دلار انجام داد، تیم اقتصادی محکم، با تجربه کافی و مقتدری است که بتواند شرایط را با کمترین تورم پیش ببرد. مشخصاتی که به نظر نمیرسد در مردان اقتصادی پیشنهادی به مجلس وجود داشته باشد.
نوسان در بازارهای سرمایهای در حالی دوباره آغاز شده که دولت آقای رییسی هنوز کار خود را آغاز نکرده و در پیچ و خمهای بوروکراسی رای اعتماد و نطقهای پشت سر هم بر سر صلاحیت وزرای پیشنهادی، از جمله وزیران حوزه اقتصادی این کابینه است.
نوسان دلار، دلیل فقر
به دلیل ساختار تولیدی در ایران که مبتنی بر واردات کالاهای واسطهای است و البته ساختار نامناسب توزیع یارانهها، قیمت کالاهای عرضه شده در سطح جامعه وابسته به دلار است. هر تغییری در آن مستقیما بر قیمت کالاها و در نهایت تورم تاثیرگذار است. بر اساس گفتههای چند روز پیش مرتضی بختیاری رییس کمیته امداد خط فقر در کشور از ۹۵۰ هزار تومان در سال ۹۰ به ۱۰ میلیون تومان در سال گذشته رسیده که با توجه به شیب تورم، به نظر میرسد در پایان سال جاری تغییراتی نیز در این عدد رخ دهد. بر اساس گزارش مرکز آمار از بودجه خانوارها، دهک اول درآمدی در ماه تنها یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان هزینه میکند. این در حالی است که تهیه سبد خوراکی برای خانوادهای ۴ نفره بین ۹۰۰ تا یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
نرخ دلار در سال ۹۹ تغییرات زیادی داشت و حتی برای مدتی در کانال ۳۲ هزار تومان نیز قرار داشت؛ قیمت دلار از ۱۵ هزار و ۷۰۰ تومان در فروردین ۹۹ به ۲۸ هزار و ۳۰۰ تومان در اسفند همان سال رسید؛ ۸۰ درصد افزایش تنها در یک سال. همین امر تاثیر مستقیمی بر قیمت کالاها و به خصوص کالاهای خوراکی و در نتیجه فقر غذایی افراد نیز داشته است.
این مهم را میتوان در «مجموعه گزارشهای پایش فقر» وزارت کار، تعاون و امور اجتماعی نیز مشاهده کرد. خط سرانه فقر در سال گذشته یک میلیون و ۲۵۴ هزار تومان، خط فقر برای خانوادههای سه و چهار نفره نیز به ترتیب ۲ میلیون و ۷۵۸ و ۳ میلیون و ۳۸۵ هزار تومان گزارش شد. در سال گذشته خط فقر نسبت به سال ۹۸ افزایشی ۳۸ درصدی داشته که عمده این تغییر به دلیل آنچه در بخش خوراکی و مسکن رخ داده، بوده است. بر اساس آنچه این وزارتخانه منتشر کرده، ضربه تورم به افراد در دهکهای پایین هزینهای، بیشتر است و ثروتمندان از آن تاثیر چندانی نمیپذیرند. بنابراین تغییر نرخ دلار که تقریبا هر چیزی از قیمت خوراکی تا مصالح ساختمانی به آن وابسته است نتیجهای جز کاهش سطح رفاه برای عدهای خاص ندارد. اما راهکار برای از میان بردن علتهای تورم نیز نادرست است؛ ساز و کار سیاستمداران برای جبران کسری بودجه به عنوان یکی از مهمترین علتهای تورم، همان گزینههای همیشگی و روی میز است، چاپ پول. از این رو تورم همچنان در اقتصاد باقی میماند و چون نقطه روشنی برای آن وجود ندارد، افراد سعی در تثبیت قدرت خرید خود با دلار خواهند کرد که این امر نیز به افزایش نرخ آن و در نتیجه تغییر بر قیمت کالاها میانجامد.
پاسخ بورس به تورم
۴۵.۲ درصد، تورم سالانه منتهی به مرداد سال جاری است که روز دوشنبه توسط مرکزآمار منتشر شد. اگرچه قیمتها در بازار و آنچه که مردم «حس» میکنند، به مراتب بیشتر از آن چیزی است که با اعداد نشان داده شود. اما با استناد به آنچه مراکز رسمی منتشر کردهاند، فاصله تورم سالانه با قله تورمی سیساله که ۴۹.۵ درصد بود، در مرداد سال جاری یک درصد دیگر نیز کمتر شد تا تورم انتظاری بر خلاف وعده مسوولان افزایش یابد.
در سوی دیگر شاخص بازار سرمایه نیز مرز یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی را رد کرد و به نظر میرسد طی روزهای آتی به یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد برسد. اما این افزایش نه به دلیل بهبود شرایط در بازار سرمایه یا رغبت برای حضور در آن که به افزایش تورم انتظاری و افزایش غیرواقعی قیمتهاست و هر زمان که شاخص ریزش ناگهانی را تجربه کند، به مانند آنچه در مرداد ۹۹ رخ داد، تورم نیز افزایش مییابد. بر اساس آنچه مرکز آمار از تورم سالانه منتشر کرده، نرخ تورم از شهریور۹۹ و پس از آنکه شاخص بورس در ماه پیش از آن، افت ناگهانی داشت، شروع به افزایش کرده و تا مرداد سال جاری نیز ادامه یافت.بر این اساس نرخ تورم در مرداد ۹۹، ۲۵.۸ درصد بود که در شهریور به ۲۶ درصد رسید. تورم نقطهای مرداد نیز ۴۳.۲ درصد گزارش شد در حالی که تورم نقطهای مرداد ۹۹ تنها ۳۰ درصد بود.
انتظار کسری بودجهای بیشتر از ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی که در بودجه پیش بینی شده بود از یک سو و سیگنالهایی که سیاستمداران به بازار میدهند از سوی دیگر، سبب ایجاد صفهایی مقابل صرافیها شده است. اگرچه تا هفته گذشته برخی از کارشناسان مشکلاتی که در افغانستان ایجاد شده، مهمترین دلیل نوسان نرخ دلار عنوان کرده و آن را موقتی دانستند اما افزایش این نرخ آن هم در شرایط فعلی که شاخصهای اقتصادی و به خصوص نرخ تورم از آینده روشنی حکایت نمیکند، میتواند پیشبرنامهای بر افزایش بیشتر نرخ این ارز باشد.
🔻روزنامه شرق
📍 جزئیاتی تازه از شیوه مدیریت بحران آب خوزستان
سرزمینی که روزگاری نهچندان دور به عنوان جلگه فلات ایران شناخته میشد، تابستان امسال بحرانیترین روزهای چند دهه گذشته را تجربه کرد و کار حتی به تجمع و اعتراض مردم هم کشیده شد. بحران آب در ایران که از سالها پیش درباره آن هشدار داده میشد، تابستان امسال کلید مصائبش در خوزستان زده شد و پس از چند روز خشکی و تشنگی و اعتراض، مسئولان مجبور به افزایش دبی خروجی سدها شدند تا درد مردم کمی مرهم پیدا کند. این راهحل البته و به گواه کارشناسان حوزه آب، بیش از آنکه راهکار باشد روشی سیاسی-امنیتی برای حل کوتاهمدت بحران بود و بیآبی در روزهای آتی شدیدتر از پیش نمایان میشود. اما چه شد که تیر امسال خوزستان به چنین سرنوشتی رسید و در آن روزها چه تصمیماتی گرفته شد؟ در پاییز کمبارش امسال، تکلیف خوزستان چه خواهد شد؟ «شاهپور رجایی»، رئیس حوضه آبریز رودخانه کرخه است و در این سالها هم شرایط آبی کشور را به خوبی رصد کرده است. رجایی در گفتوگو با «شرق» توضیحات تازهای از شرایط یک سال گذشته خوزستان ارائه میدهد و درباره شرایط پاییز امسال نیز هشدار میدهد و میگوید حتی برای تأمین آب آشامیدنی شهروندان خوزستانی در پاییز امسال دستمان خالی است.
آقای رجایی، میدانیم خوزستان روزهای دشواری را پشت سر گذاشته و همچنان هم کمبود آب در این استان خبرساز است. در همین ابتدا از شرایط کلی و وضعیت پشت سد کرخه بگویید.
بله همینطور است و حالا نگرانی اصلی از شرایط در پایان شهریور و آغاز پاییز است. بالادست سد کرخه استانهای کرمانشاه، همدان، ایلام و کردستان است که هرکدام درصدی از رود کرخه را میگیرند؛ حجم مخزن سد ۵۲۷۳ میلیون مترمکعب است. به طور کلی سال آبی از اول مهر شروع میشود و آخر شهریور به پایان میرسد و کل برنامه منابع و مصارف سدها بر اساس سال آبی پیشبینی میشود. اینکه حجم ذخیره آب در پایان سال آبی چقدر باشد، با توجه به پیشبینیای که سازمان هواشناسی انجام میدهد و اینکه مقدار سیلاب در طول سال چه اندازه باشد، برآوردهای کلی انجام میشود و بر همین اساس هم سال آبی تعریف و جزئیات یک سد مشخص میشود. البته همیشه یک مقدار از آب را به عنوان ذخیره استراتژیک نگه میداریم که حجم ذخیره آب در شهریور است.
با همین توضیحات سد کرخه در یک سال گذشته چه وضعیتی داشت؟
پایان شهریور ۹۹ حدود سهمیلیاردو ۵۵ مترمکعب ذخیره آبی ما در سد کرخه بوده است. البته پیشبینی این بوده که چهارمیلیاردو ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب داشته باشیم و تا آخر تیر همین امسال حدود دومیلیاردو ۴۵۰ میلیون مترمکعب آبگیری داشتیم.
یعنی عملا پیشبینی محقق نشده است. قاعدتا این پیشبینیها باید دقیق باشد؛ چراکه آب، آن هم در خوزستان، موضوع بسیار استراتژیکی است.
بله اولین نتیجهگیری همین است که پیشبینی محقق نشد. دلیل هم این است که در حوزه بارندگی ۳۱ درصد کاهش در حوضه آبریز کرخه داشتیم و باعث شده پیشبینی ورودی مخزن رخ ندهد. حجم ورودی مخزن نسبت به متوسط درازمدت خودش هم حدود ۴۸ درصد کاهش داشته و نسبت به سال آبی قبل هم حدود ۵۷ درصد کاهش آورد رودخانه داشتیم.
چرا پیشبینی درست درنیامده است و مگر نباید این پیشبینیها دقیق و استاندارد باشد؟
ببینید ما همین سال گذشته در خوزستان سیل داشتیم ولی در بالادست کرخه این پیشبینی محقق نشده است. معیار پیشبینیها سه مورد است؛ یک پیشبینی مربوط به سال آبی خودمان بود که کاهش داشتیم و یکی مقایسه با دوره درازمدت که نسبت به آن هم ۴۸ درصد کاهش داشتیم و مورد سوم هم نسبت به سال آبی گذشته که باز حدود ۵۷ درصد کاهش داشتیم. همه این موارد نشان میدهد که آورد مورد نیاز و مورد انتظار در سد اتفاق نیفتاده است. از اول مهر که سال آبی شروع میشود و بر اساس اطلاعات دیماه و بهمن که وضعیت آورد رودخانه مسجل شده بود، قطعی شد که پیشبینیها امکان تحقق ندارد و بلافاصله در چنین مقطعی برنامه سد بازنگری شد. امسال این بازنگری در بهمن اتفاق افتاده است و با استاندار خوزستان مکاتبه شد و از استانداری و دیگر مراجع درخواست شد در برنامه کشت تابستانه تجدیدنظر شود. در آن مقطع کشت زمستانه و پاییزه که غالبا گندم است، انجام شده بود و قرار شد تأمین آب این کشتها انجام شود و برای اطمینان خاطر از تأمین آب شرب و پایداری جریان آب در رودخانه کرخه، کشت تابستانه انجام نشود. این مکاتبات همینطور ادامه پیدا کرد و در اردیبهشت دو جلسه در استان مربوط به کمآبی تشکیل و برنامه پیشنهادی بخش آب آنجا مصوب شد. بر این اساس سازمان آب و برق خوزستان موظف شد که از خرداد تا شهریور ۶۳۵ میلیون مترمکعب از حجم ذخیره سد را در اختیار بخشهای مختلف مصرف قرار دهد و اطلاعرسانی لازم برای عدم امکان تأمین آب کشت تابستانه و ممنوعیت کشت پرآبتر مثل شلتوک هم انجام شود.
این ۶۳۵ میلیون مترمکعب هم به این صورت بود که ۱۶۵ میلیون مترمکعب برای بخش شرب،
۲۴۹ میلیون مترمکعب برای تالاب هورالعظیم و پایداری جریان در رودخانه کرخه، ۲۴۱ میلیون مترمکعب برای کشاورزی و شیلات و ۲۰ میلیون مترمکعب هم برای صنعت. سازمان آب و برق خوزستان هم بر اساس همین برنامه مصوب رهاسازی آب از سد کرخه را انجام داده است. در جلسه استانداری همچنین تعهد شد که ۷۵۰ میلیون مترمکعب از حجم ذخیره سد کرخه برای تأمین آب شرب و کشت پاییزه و تخصیص زیستمحیطی سال آبی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بهعنوان حجم مفید مخزن باقی بماند؛ چون بهطور معمول بارندگی پاییز در آبان و آذر اتفاق میافتد و برای این ماهها ما باید یک حجم مطمئن در سد داشته باشیم که اگر بارندگی رخ نداد یا اتفاق خاصی رخ داد، آب ذخیره برای مقاصد ضروری داشته باشیم.
پس بهطور خلاصه تغییر برنامه سالانه آب به این صورت بود که ۶۳۵ میلیون مترمکعب برای مصارف خرداد تا شهریور از سد تخلیه شود و ۷۵۰ میلیون مترمکعب هم برای مصارف ضروری سال آبی بعد در مخزن نگهداری شود. در عمل چه اتفاقی رخ داد و چرا این برنامه عملی نشد؟
بله؛ در این مصوبه حتی توزیع ماهانه هم مشخص بود. سازمان آب و برق بر اساس مصوبه کارگروه خروجی آب کرخه را انجام داده است. بحث مهم همان موضوع ممنوعیت کشت تابستانه بود که برنامه را بههم ریخت. سازمان آب و برق هر ۱۰ روز یک بار سطح زیر کشت محصولات مختلف را ماهوارهای بررسی میکند که اگر تغییراتی رخ دهد در این فاصله ۱۰ روزه بتواند برنامهریزی لازم را نجام دهد. از اول تیرماه هم از طریق بازدیدهای میدانی و هم از طریق گزارش مناطق و هم تصاویر مختلف مشخص شد بخش بزرگی از اراضی برای کشت تابستان در حال آمادهسازی است که این موضوع هم به مراجع قضائی و هم به استانداری منعکس و درخواست شد که با توجه به ممنوعیت کشت تابستانه، مانع کشت در این فصل شوند و اجازه داده شود آب در همان چارچوب مصوب پیش برود. در تیر که این اتفاق رخ داد و تلاش برای کاشت برنج شروع شد، در نتیجه در پاییندست سد کرخه تا ۳۰۰ کیلومتری که ورودی تالاب است برداشت آب انجام شد و از نیمه تیر عملا ورودی آب به تالاب صفر شد. در این بین برخوردها عملا تأثیری در کاشت برنج نداشته؛ چون حجم برخوردها در مقایسه با حجم کاشت ناچیز بوده است.
پس از اینجا احتمالا نخستین مسئله و مشکل آشکار شد؛ اینکه آب به تالاب نرسید و روستاهای نزدیک به تالاب هم با مشکل اساسی روبهرو شدند.
بله و در واقع چون در پاییندست سد، کشت شلتوک انجام میشد، آب خروجی از سد در بین راه مدام کم میشد و عملا چیزی به تالاب نمیرسید. اولین اتفاق خشکشدن ورودی تالاب هور بود که برای گاومیشها و همچنین آب شرب برخی روستاهای نزدیک به تالاب هم مشکل ایجاد شد. ۱۵ تیر بازدیدی از تالاب داشتم که به وضوح خشکشدن و صفرشدن ورودی مشخص بود. در همان روز ۷۵ مترمکعب از کرخه خارج میشد و در فاصله ۳۰۰کیلومتری سد عملا هیج آبی جریان نداشت؛ چون در بالادست مصرف میشد. پس در نیمه تیرماه عملا ما ورودی تالابمان با مشکل مواجه شد. بحث اول همان موضوع مطرحشدن اخبار تلفات ماهی بود که در بازدیدی که ما داشتیم هیچ نقطهای در داخل این قسمت تلفات ماهی نداشت و در واقع این موضوع مربوط به آن طرف هور بود. هور در همان زمان حدود ۷۸ درصد سطح آبگرفتگی داشت؛ البته بخشی از مناطق مشکل داشتند که گاومیشها دقیقا در همان مناطق دچار مشکل شدند، روستاها از آنجا داشتند برداشت آب میکردند که دیده میشد دچار مشکل شدند و در هر صورت باید میپذیرفتیم.
خب این شروع مشکلات اساسی بود. البته یک بحث دیگر هم هدررفتن آب دقیقا پشت سد است. مثلا حتما استاندار خوزستان اوایل تیر گفته بود که ۷۰ درصد آب پشت سد کرخه تبخیر شده است. بالاخره این هدررفتها هم هست و نمیشود همه مسائل را به کشت شلتوک از سوی مردم نسبت داد.
ما در برنامه سالانه این موضوع را پیشبینی کرده بودیم و این برای سال آبی بود؛ یعنی پیشبینی کرده بودیم حدود ۲۱۴ میلیون مترمکعب در طی سال آبی تبخیر رخ دهد و تا آخر تیر هم عملا ۱۷۰ میلیون مترمکعب تبخیر اتفاق افتاده است. مثلا تبخیر دی ۳۲ میلیون مترمکعب است و این اعداد طبیعی و غیرقابلاجتناب است که حتی اگر ما در کمترین سطح مخزن یعنی فقط برای شرب آب نگه میداشتیم، باز هم تبخیر رخ میداد. پدیده تغییر اقلیم دو مشخصه دارد: دما افزایش مییابد و در نتیجه تبخیر زیاد میشود و بارندگی هم کم میشود.
به بحث پیشتر برگردیم؛ گفتید به دلیل کشت شلتوک ورودی آب به هور عملا صفر شد و مشکلات مردم هم از اینجا جدیتر شد. اینجا چه راهکاری داشتید و با برنامه مصوب چه کردید؟
اولین راهکار این بود که به استناد مصوبه کارگروه، مانع برداشت آب از سوی شلتوککاران شویم؛ یعنی اولین راهکار مدیریت مصرف است و اینجا میشد ممانعت از برداشت آب توسط شلتوککاران رخ دهد که سازمان آب و برق این راهکار را داشت و چندین جلسه هم تشکیل شد. درخواست این بود که دستگاههای نظامی، انتظامی و قضائی همه کمک کنند و مانع برداشت آب غیرمجاز شوند؛ اما این موضوع هم زمانبر است و هم همیشه با چالش مواجه است. برنامه دوم مدیریت عرضه است که در نهایت برنامه مصوب و خروجی سد کنار گذاشته شد و قرار شد خروجی سد از ۷۵ به ۱۱۰ و بعد ۱۳۰ و در نهایت به ۱۶۰ مترمکعب در ثانیه تغییر کند که الان هم شرایط عملا همین است. از ۲۴ تیر به ۱۶۰ مترمکعب رسید؛ یعنی بعد از جلسات نمایندگان قوه قضائیه و استاندار و دیگر مراجع که گفتند برخورد با مردم سخت است، خروجی سد افزایش پیدا کرد.
پس خروجی سد عملا دو برابر شد و این هم برای آب ذخیره مسئله میسازد و هم ممکن است در آینده مشکلات دیگری ایجاد کند. با این افزایش خروجی تکلیف چه میشود و آیا مشکل حل شده است؟
این افزایش ۸۵مترمکعبی دبی خروجی در نزدیکی هور به حدود ۲۷ مترمکعب بر ثانیه رسید و از چند روز بعد در شاخههای مختلف هور وارد شد و این باعث شد مشکل گاومیشها و برداشت آب شرب روستایی حل شود. البته چون آب در رودخانه جریان پیدا کرد، کشت شلتوک هم بیشتر شد؛ یعنی نهتنها کشت شلتوک کم نشد، بلکه بیشتر شد. آخرین تصویربرداری نشان میدهد در آخر تیر ۹۲ هزار هکتار کشت شلتوک انجام شده که حدود ۲۰ هزار هکتار آن در حوزه سد کرخه است.
این میزان کشت برنج آن هم در سالی که اینهمه اعتراض و تجمع برای اعتراض به بیآبی شکل گرفت، عجیب نیست؟
من یک بررسی انجام دادم. از سال ۶۲ تا ۹۶ سالانه حدود ۴۵ هزار هکتار در تمام استان خوزستان کشت شلتوک انجام میشده، اما در سال ۹۸ که آن سیلابها رخ داد و کشت پاییزه از بین رفت، کشت شلتوک آزاد شد و با وجود ممنوعیت کشوری، حدود ۲۰۵ هزار هکتار کشت شلتوک انجام شد. در سال ۹۹ این عدد به حدود ۱۷۹ هزار هکتار رسید و امسال هم تا حالا حدود ۹۲ هزار هکتار کشت شلتوک انجام شده است. درحالیکه امسال ما خشکترین سال را در نیمقرن اخیر داشتیم. ما انتظار داشتیم امسال کشت شلتوک و ممنوعیت آن رعایت شود که آبی برای سال آینده بماند؛ چراکه این میزان کشت واقعا عجیب و پر از ایراد است و اگر این روند تغییر نکند، مشکلات خوزستان حتما شدیدتر و جدیتر خواهد شد.
در یک جمعبندی میتوان گفت که برنامه سال آبی چندین بار تغییر کرد و در نهایت هم کاری خلاف برنامه رخ داد و دبی خروج از سد چند برابر شد. نتیجه این شرایط چه خواهد بود و آیا بحران آب خوزستان در کوتاهمدت تا اندازهای مرهم شده است؟
اگر روند تا پایان شهریور به همین صورت ادامه پیدا کند تا پایان شهریور کل ذخیره کرخه را از دست میدهیم؛ درحالیکه این ذخیره مفید برای سال آینده بود و عملا برای سال آبی آینده هم برای شرب و هم محیطزیست دستمان خالی است. این اولین پیامد اصلی است؛ یعنی اولین پیامد، نبود آب شرب و زیستمحیطی است و بحث دیگر هم نبود آب برای کشت گندم پاییزه است؛ چون هواشناسی پیشبینی کرده پاییز امسال هم بارندگی کم است و پایینتر از حد استاندارد خواهد بود.
این سخن شما بسیار مهم است؛ با این توضیحات که عملا مشکل اساسی از پایان شهریور شروع میشود.
بله و ما این موضوع را به همه مراجع اطلاع دادیم اما فعلا خریداری ندارد. هر هکتار شلتوک حداقل ۳۰ هزار مترمکعب آب نیاز دارد و در این شرایط بیآبی و بحران، اینهمه آب برای برنجکاری اختصاص پیدا کرد.
بالاخره از اول مهر برای آب شرب مردم و تالاب و کشت چه خواهید کرد؟ برای این موضوع چه میشود کرد؟
عملا کاری نمیتوان کرد. ما برای آب شرب معمولا بخشی از حجم پایداری سد را تأمین میکنیم. البته همانطورکه الان مراجع غیرکارشناسی ورود پیدا کردند، ممکن است دوباره ورود پیدا کنند و تصمیمات غیرکارشناسی لحاظ شود. در شرایط بحرانی معمولا سراغ حجم مرده سد برای تأمین آب شرب میروند که اقدام درستی نیست و باید دنبال راههای اساسیتر رفت. یک اصل را باید بپذیریم و آن هم اینکه در همهجای دنیا الگوی کشت و آمایش سرزمینی دارند، اما ما الان نداریم؛ چون بیاعتمادی خیلی شدیدی بین بخش کارشناسی و کشاورزی رخ داده که باید آسیبشناسی شود. این بیاعتمادی بین بدنه کارشناسی و آحاد جامعه رخ داده است که بحث دیگری است. البته اگر طرح غدیر اجرا میشد و روستاهای دشت آزادگان به آب شرب میرسیدند، دیگر این مشکلات نبود و گلایه مقام معظم رهبری هم مطمئنا برای همین آب شرب و طرح غدیر بود.
در این شرایط چه پیشنهاد یا راهکاری وجود دارد و پیشنهاد شما چیست؟
واقعیت امر این است که ما در سیاستگذاریهایمان ثبات نداریم؛ دولت مصوبه میگذارد که کشت شلتوک ممنوع است و بعد مصوبه دیگر و الحاقیه دیگر که امسال شلتوک کشت شود و... . همینطور این بیثباتی رخ میدهد و همین باعث میشود که مردم تمکین نکنند یا برخی مواردی که افراد غیرکارشناس انجام میدهند؛ مثلا در بحث ماهی، هیچ تلفات ماهی در بخش ایرانی هور نداشتیم، اما شرایط برعکس تصویر میشود. در پایان امسال سد کرخه و دز به شرایط بحرانی میرسد و حالا باید شورای تأمین و شورای امنیت وارد شوند. مهمترین مسئله این است که آمایش سرزمینی بر مبنای آب انجام گیرد و کشت برنج در خوزستان جایگزین مناسب پیدا کند.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 رمزگشایی کیفیت سینوفارم
دیروز بار دیگر رکورد قربانیان کرونا شکست و ۷۰۹ تن از هموطنانمان به کام مرگ فرو رفتند. در همین حال تردیدها درباره اثربخشی واکسنها در ایران نیز پررنگتر شده است. در حال حاضر بیشترین واکسنی که در ایران تزریق میشود «سینوفارم» است که به تازگی موضوع کیفیت این واکسن حرف و حدیثهایی به دنبال داشته است. بر اساس شنیدهها گویا واکسن سینوفارم چینی دو نوع دارد که در دو شرکت مختلف با دو کیفیت متفاوت تولید میشوند. نوع اول واکسن سینوفارم ووهانی است که در سایت ووهان با کیفیت کمتر تولید و با قیمت هر عدد ۱۰ دلار به فروش میرسد. دیگری واکسن سینوفارم ساخت پکن است که در شهر پکن با کیفیت بیشتر و با قیمت هر عدد ۲۵ دلار تولید و فروخته میشود. در همین راستا به تازگی شایعاتی به گوش میرسد که واکسن سینوفارم ووهان از نظر میزان اثربخشی بسیار کماثرتر از نمونه اصلی است و شاید همین موضوع دلایل افزایش تلفات در افراد واکسینه شده در ایران است.
با این اوصاف آنچه وزارت بهداشت و سازمان غذا و داروی ایران تایید کرده است سینوفارمی بوده که در شهر پکن تولید شده، یعنی کارخانه اصلی سینوفارم نه متفرقه. اما از آنجایی که هلالاحمر قیمت خریداری شده واکسنهای سینوفارم را کمتر از ۱۰ دلار اعلام کرده است ما را بر آن داشت تا در گفت و گو با کارشناسهای مربوطه از کیفیت واکسن سینوفارم رمزگشایی کنیم، چرا که شاید این امر عمدی نبوده و طرف چینی واکسن سینوفارم کم اثرتر را به جای اصلی به ایران فروخته است!؟ با این حال براساس شنیدهها گویا هر دو واکسن سینوفارماند ولی سینوفارم ووهان همانند برکت ایران در ابتدای کار هستند و تاییدیه کامل نگرفته است. با این حال سینوفارم ووهان در چین مجوز اضطراری گرفته و به تعدادی تزریق هم شده است. در واقع آنها حاضرند به کشورهای دیگر این واکسن را مجانی بدهند تا تاییدیه نهایی را بگیرند.
سینوفارم با قیمت ووهانی!
در همین رابطه دکتر نریمان صدری مدیرعامل شرکت دارویی خصوصی که در این ایام برای تهیه واکسن از طریق بخش خصوصی در تلاش است در خصوص قیمت واکسن سینوفارم به «جهان صنعت» گفت: واکسن سینوفارم را ما تا سقف ۱۴ دلار خریداری میکنیم و اینکه از چه نوعی است اطلاعی ندارم.
سینوفارم کمتر از ۱۰ دلار!
اما دکتر قوسیانمقدم، دبیرکل جدید جمعیت هلالاحمر به «جهان صنعت» گفت: تاکنون هفده میلیون و صد و شصت هزار دوز واکسن وارد کشور کردیم. منتهی قبلا در خصوص اینکه از کدام کشور واکسن وارد میکنیم صحبت نشده ولی در کل به دلیل تحریمها مسیرهای وارد شده را اعلام نمیکنیم اما مقدار زیادی از چین وارد شده است. امیدواریم در ماههای آینده ۲۷ میلیون دوز دیگر واکسن کرونا وارد کنیم.
وی درخصوص قیمت واکسنهای خریداری شده اظهار کرد: ما واکسنها را کمتر از ۱۰ دلار خریداری میکنیم و قیمت آن را دولت به واسطه بانک مرکزی به صورت ارزی پرداخت میکند. چرا که ما بدون واسطه از تولیدکننده واکسن را خریداری میکنیم. بخش خصوصی قیمت بیشتری را اعلام کرده آن هم به دلیل سودی است که آنها بهرهمند میشوند ولی ما همان قیمت که خریداری میکنیم به دولت هم میفروشیم.
دکتر قوسیانمقدم با اظهار بیاطلاعی درخصوص تهیه واکسن سینوفارم از سایت ووهان یا پکن بیان کرد: در جریان اینگونه موضوعات نیستم و اطلاعات آن در تدارکات پزشکی است. زیرا بخشی از جمعیت تهیه آن را بر عهده دارد. اما میدانم که ما به هیچ وجه واکسن آسترازنکا را وارد نکردیم. ما تنها یک نوع واکسن وارد کردیم و جزییات آن را نمیتوانیم بگوییم.
دبیرکل جمعیت هلالاحمر بیان کرد: ما در بحث واردات واکسن کرونا همانند بخش خصوصی هستیم. وزارت بهداشت به ۳۰ شرکت مجوز واردات واکسن داد و ما هم یکی از آنها هستیم. بنابراین اطلاعی از دیگر موضوعات نداریم. تنها ویژگی ما نسبت به دیگر شرکتهای خصوصی این است که چون زیرمجموعه صلیب سرخ جهانی هستیم با ارتباطات ویژهای که داریم سریعتر واکسن کرونا را تهیه کردیم.
وی افزود: اینکه برخی میگویند ما
export license واکسن را چک نمیکنیم حرفی اشتباه است. مگر از پنجشنبه بازار خرید میکنیم!؟ مدارک واکسنها باید معتبر باشد و سازمان غذا و دارو حتما آنها را چک و تایید میکند. اگر واکسن دارای مدارک معتبر نباشد و توسط سازمان غذا و داروی ایران تایید نشود، وارد نمیکنیم.
مرگ پس از تزریق دو دوز واکسن سینوفارم
دکتر علیرضا ناجی- دکترای ویروس شناسی و رییس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری- نیز درخصوص میزان اثربخشی واکسن سینوفارم به «جهان صنعت» گفت: واکسن سینوفارمی که به افراد سالمند بالای ۶۰ سال تزریق شده اثربخشی لازم را نداشته و این موضوع براساس مطالعات جهانی اثبات شده که یکی از معایب واکسن سینوفارم است. چرا که افراد بسیاری با وجود تزریق دو دوز واکسن سینوفارم اما باز هم به کرونا مبتلا شده و برخی هم فوت کردهاند. بنابراین به نظر ما واکسن سینوفارم برای سالمندان انتخاب مناسبی نبوده است. با این تفاسیر امروزه ما باید به دنبال دوز سوم این واکسن برای این عزیزان باشیم. البته اینکه واکسن سینوفارم از سایت ووهان یا پکن خریداری شده را اطلاع ندارم.
وی افزود: شاید یکی از دلایلی که میزان تلفات افراد واکسینه در ایران بسیار است، طولانی شدن زمان میان دوز اول و دوز دوم است. بسیاری از افراد در این فاصله به کرونا مبتلا و فوت شدهاند. این در حالی است که هنوز واکسیناسیون به دهه ۵۰ نرسیده و متاسفانه روند واکسیناسیون بسیار کند و قدرت سرایت و جهش کرونا بسیار سریع است. با این وجود براساس گزارشهای وزارت بهداشت میزان قربانیان سالمندان نسبت به پیکهای گذشته کمتر شده ولی به آن میزان دلخواه ما نرسیده است. البته نکته حائز اهمیت این است که وقتی میزان اثربخشی واکسن معتبری همانند فایزر و مدرنا در مقابل واریانت دلتا به ۸۰ درصد افول میکند نباید از واکسن سینوفارم انتظار عملکرد مطلوبی داشت. در هر صورت تزریق واکسن از عدم تزریق بهتر است ولی باید در انتخاب نوع واکسن برای گروههای سنی و بیماران خاص، منطقیتر برخورد کرد.
دکتر ناجی درباره اینکه اگر موضوع تهیه واکسن بیکیفیت ووهانی واقعیت داشته باشد، گفت: اگر چنین موضوعی واقعیت داشته باشد باعث سرافکندگی ما است. اگر همچین اشتباهی هم باشد، مسوولان مربوطه باید پاسخگو باشند.
متاسفانه مسوولان بین واکسن خارجی و داخلی جنگ راه انداختند و در این بین سلامت مردم را به گروگان گرفتند. بنابراین معتقدم قوه قضاییه و مجلس باید این موضوعات را بررسی کنند و اطلاعات آن را به صورت شفاف در اختیار مردم قرار دهند. چرا که تاکنون با تناقضگوییها مردم را فریب دادهاند.
واکسن سینوفارم ووهان نخریدیم!
از سوی دیگر دکتر کیانوش جهانپور، مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت و سخنگوی سازمان غذا و دارو درخصوص واردات واکسن بیکیفیت از چین به «جهان صنعت» گفت: واکسن سینوفارم چینی دو نوع است ولی واکسن سینوفارم ووهان در ایران مجوز مصرف ندارد. تنها واکسن چینی دارای مجوز واردات و مصرف در ایران، سینوفارم پکن است. ضمن اینکه امکان ندارد هلالاحمر به دلیل ارزانی، واکسن ووهان وارد کرده باشد زیرا واکسن سینوفارمی که از آنها خریداری شده کمتر از ۱۰ دلار است. از طرفی ووهان حتی طرف ایران هم نشده با این حال هلالاحمر واردکننده واکسن نیست بلکه هلالاحمر واسط تبادل است.
وی افزود: میزان تلفات بیماران کرونایی ارتباطی به واکسن ندارد و برخلاف همه تبلیغات منفی به خاطر اطلاعات شفافی است که در اختیار مردم قرار میدهیم. واکسنی که ما تهیه کردیم و در ایران دارای مجوز مصرف است، Sinopharm (Beijing): BBIBP-CorV نام دارد. حدود ۱ میلیون و ۵۵۰ هزار اهدایی و مابقی هم خریداری شده است. البته به محض اینکه واکسن برکت در چرخه واکسیناسیون وارد شد ناگهان سینوفارم ارزانتر شد. اگر چه به عقیده من باز هم ارزانتر میشود. گواهی کیفی هر محموله صادر میشود، سفارت به صورت مجزا آن را تایید میکند. مجددا وقتی واکسنها به ایران میرسد، گمرک هر محموله را جداگانه با مجوز غذا و دارو ترخیص میکند. البته بخش خصوصی در صدد تهیه واکسن سینوواک و سینوفارم ووهاناند ولی هنوز توفیقی نداشتند. چه بسا سینوفارم ووهان هم از سینوواک بهتر باشد ولی ما فعلا نداریم. اما با این وجود واکسن سینوفارم برای افراد بالای ۶۰ سال تحریک بالایی ندارد که البته منعی ندارد و در تمام دنیا استفاده شده است.
با این تفاسیر براساس اطلاعات رسیده به «جهان صنعت» گویا به دلیل تحریمها هلالاحمر تنها واسطه بین ایران و چین برای تهیه واکسنهای کرونا بوده است. در اصل سفارت واکسنها را خریداری و بانک مرکزی ارزها را انتقال داده که در نهایت وزارت بهداشت واکسنها را در فرودگاه تحویل گرفته است. بنابراین مشخص نیست در این بین چه سازمانی حقیقت را بازگو میکند اما مساله اصلی این است که در این میان برخی هموطنان به دلیل انتخاب واکسنها با اثربخشی کم و انتخاب نادرست برای گروههای سنی پرخطر فوت کردهاند؛ حال میخواهد این واکسن سینوفارم ووهان باشد یا پکن. بنابراین از دستگاههای نظارتی و قوه قضاییه انتظار میرود با ورود سریع به ماجرا، ضمن شفافسازی با قصورات احتمالی و عاملاناش برخورد جدی نمایند.
مطالب مرتبط