سفرهای تهاجمی در «یک تعطیلی» مساله دولت شد؛ فراخوان وزیر برای بسته «مسافرت ارزان»

عزت‌ا...ضرغامی، وزیر جدید گردشگری در اولین اقدام برای ساماندهی بازار مسافرت‌های داخلی، «سفرهای در استطاعت برای همه خانوارها» را در دستورکار گذاشته است. 
سفر ارزان روی میز وزیر

او ضمن فراخوان به کارشناسان برای تهیه بسته «سفر ارزان»، این سوال را مطرح کرده است که «چرا همه در یک تعطیلی مناسبتی، فقط به شمال می‌روند؟» پاسخ هر دو دغدغه وزیر گردشگری که سال‌هاست به دو چالش مشترک خانوارها تبدیل شده است، در یک راهکار جهانی خلاصه می‌شود. شهروندان کشورهای مختلف به‌واسطه «آخرهفته دوروزه» فرصت و امکان سفر غیرتهاجمی، ارزان و پایدار در طول ماه و سال را دارند.

ضرغامی در ویدئو کنفرانس خود با فعالان گردشگری به تعقیب معمای شمال برآمد و حتی برای بسته‌های سفر ارزان فراخوان داد، اما سفرهای تهاجمی «در یک تعطیلی» همچنان مساله دولت باقی ماند.

عزت‌الله ضرغامی، وزیر جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در ویدئو کنفرانس خود با اصناف و انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی استان‌ها در شیراز به دو طرح مساله مهمی که گردشگری داخلی ایران با آن مواجه شده است، پرداخت. چالش اول گردشگری داخلی، انتخاب شمال به‌عنوان تنها مقصد سفر در تعطیلات است که فعالان گردشگری باید به حل این مساله که نباید با هر تعطیلات به شمال رفت و سایر مقاصد مهم گردشگری که به مراتب ظرفیت‌های گسترده‌تری دارند، بپردازند. چالش دوم گردشگری داخلی که حتی پیش از کرونا مردم با آن مواجه بوده‌اند، اینکه چرا سفر در استطاعت غالب مردم نیست؟ با توجه به اینکه سفر و شادی حق همه مردم است، تنها محدود به افراد مرفه شده است. در حالی‌که مردم برای التیام روح و روان خود نیازمند گردشگری، اوقات فراغت، شادی و تفریحات هستند و این باید برای تمام مردم مهیا شود.

از این رو جهت یافتن راه‌حل برای این دو چالش پیش روی بازار گردشگری دو فراخوان را مطرح کرده است که در آن ابتدا بخش خصوصی اقدام به بسته‌های سفر ارزان کنند و شرایط سفر تمامی اقشار متوسط و فرو دست جامعه را فراهم کنند و دوم وزارتخانه را مورد خطاب قرار داده که اطلاعات جامع و کاملی در جهت معرفی تمامی مقاصد گردشگری ایران فراهم و آن را به مردم اطلاع‌رسانی کنند.

اگرچه وزیر به‌درستی چالش‌ها و مشکلات مهم را تشخیص داده، اما این دو راه پیشنهادی به‌نوعی بیراهه رفتن است، زیرا از یک جهت مردم با اکثر مقاصد سفر آشنایی دارند و می‌دانند چه جاهایی در کشور برای تفریح و گردش بهتر است و دیگر آنکه دسترسی به مسیر برای سفر در استطاعت با معجزه اتفاق نمی‌افتد و نیازمند راهکارهای متعارف است که در جهان به‌کار گرفته شده است. دنیا دهه‌ها برای حل این دو مساله که رابطه معناداری با یکدیگر دارند راهکار ایجاد کرده است و آن موضوع تعطیلی آخر هفته است. در حالی‌که ما با فقر «تعطیلات در خور» مواجه هستیم. اگرچه ما از تعطیلات مناسبتی همچون نوروز برخورداریم، اما تعداد آن بسیار محدود است و این محدودیت باعث می‌شود به محض اینکه به تعطیلی مناسبتی می‌رسیم با ازدحام سفرها و ترافیک همراه می‌شویم و چون به‌صورت سنتی مقصد سفر مطلوب استان‌های شمالی است در تعطیلی محدود اولویت‌ها، سفر به شمال است، اما اگر تعطیلات آخر هفته حداقل به دو روز برسد و ‌مانند سیاست‌های اجرایی عمده جهان برقرار شود، برای مردم این فرصت را به‌وجود می‌آورد که هر هفته به یک منطقه سفر کنند و شرایط سفر برای خانوارها در ایام سال فراهم شود.

اجرای این طرح با دو مزیت برای بازار گردشگری و همچنین کیفیت سفرها همراه است. ابتدا منجر به توزیع سفر در طول سال می‌شود و از هجمه و ازدحام جمعیت که منجر به پایین آمدن کیفیت سفر می‌شود جلوگیری می‌کند و دیگر آنکه خانوارها به‌لحاظ مالی فرصت می‌یابند به سایر مناطق توریستی کشور سفر کنند که این امر می‌تواند در میان‌مدت یا بلندمدت مقصد اصلی و ثقل سفرها را به بخش‌های مختلف کشور منتقل کند.

در حال حاضر آنچه بازار گردشگری با آن مواجه است که تنها مربوط به دوران همه‌گیری کرونا نمی‌شود و حتی پیش از آن هم با آن درگیر بودیم، اینکه، تقاضای عمده سفر نداریم و تمام سفرها محدود به شمال می‌شوند، اما با اجرای تعطیلات دو روزه آخر هفته، هر هفته حجمی از مردم به سفر می‌روند که منجر به افزایش پایدار سفر می‌شود. تنظیم سفرها و بالا رفتن کیفیت‌ها سیگنال سفر را به سمت عرضه پیش می‌برد و سرمایه‌گذاران فرصت این را پیدا می‌کنند تا در مناطق توریستی سراسر کشور سرمایه‌گذاری کنند.

با توجه به بررسی‌های صوت گرفته، تقویم تعطیلات سالانه کشور کمتر از ۸۰ روز است، این در حالی است که در اکثر کشورهای جهان این رقم حدود ۱۲۰ روز است. در بسیاری از کشورهای پیشرو جهان که به جایگاه مهمی در صنعت گردشگری دست یافته‌اند نه تنها سال‌ها طرح تعطیلات آخر هفته دو روزه را به اجرا درآورده‌اند، بلکه حتی در دوران همه‌گیری به‌منظور بازیابی سفرها و جبران خسارت‌های وارده بر این صنعت، تعدادی از کشورها طرح ویکند سه روزه را به اجرا درآورده‌اند. همچنین برخی از کشورها برای بهبود عملکرد کارکنان خود و ایجاد انگیزه بیشتر برای پیشبرد کارها و بالا رفتن بهره‌وری و میزان سوددهی تجارت و اقتصاد خود اقدام به کاهش ساعات کاری کارکنان کرده‌اند و در برخی از کشورها همچون هلند ساعات کاری به ۲۹ ساعت در هفته رسیده است، اما این در حالی است که در ایران این رقم بالای ۴۰ ساعت در هفته است که این امر می‌تواند روندی فرسایشی در عملکرد کارکنان و چالشی در اقتصاد ایجاد کند. از این رو توجه ویژه به فراغت، تفریح و سفر تاثیر مستقیمی بر عملکرد کارکنان و اقتصاد یک کشور خواهد گذاشت.

همچنین اگر کارفرمایان یک کشور نتوانند به افراد جامعه خود خدمات مطلوب گردشگری بدهند و نیازهای روانی و فراغتی جامعه را برطرف نکنند نمی‌توانند ادعای میزبانی از میلیون‌ها گردشگر را داشته باشند. براساس آنچه از آمارهای مقامات کشوری مطرح می‌شود حدود ۴۰درصد مردم ایران به سفر نمی‌روند و همچنین ۳۰درصد کارمندان باتوجه به شرایط اقتصادی و نبود تعطیلات کافی فرصت رفتن به سفر را ندارند. این در حالی است که بخش عمده مردم آمریکا به‌طور میانگین سالانه ۷ بار به سفر می‌روند. از این رو توجه به ایجاد شرایط سفر برای تمامی افراد جامعه در اولویت قرار دارد و ارائه بسته‌های ارزان متناسب با تمامی اقشار کم درآمد می‌تواند موجبات سفر و شادی تمام مردم را فراهم کند و تنها محدود به یک گروه خاص نشود.

با توجه به آنچه در اینجا مطرح شده می‌توان گفت اگرچه وزیر جدید مساله را به خوبی تشخیص داده، اما بدون راهکار مناسب، عدم ریشه‌یابی علمی و دقیق مشکلات گردشگری ایران به بیراهه می‌رود و نه تنها بازار گردشگری را از منجلابی که در آن گرفتار است نجات نخواهد داد، بلکه می‌تواند منجر به غرق شدن در آن شود.
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0