وقتی خانه های موجود با کمبود برق و آب مواجه هستند و مرتب قطعی و کمبود مطرح است خانه جدیدید بدون امکانات چه کمکی برای رفع مشکل می کند؟
ساخت انبوه خانه در اطراف شهر ها در زمان یکی از دولت های قبلی از طریق ایجاد نقدینگی حجیم به جز ایجاد تورم چه نتیجه ای ایجاد کرد؟ چند درصد آن ها خالی است؟ چند درصد بوسیله کسانی تملک شده که قبلاً واحد مسکونی داشته اند و اکنون در این واحد ها ساکن نیستند؟ چند درصد واحد ها نیمه تمام است؟ چند درصد اصولاً قابل زیست نیست؟
چرا گزارش های وزارت مسکن زمان دولت روحانی در مورد ساز و کار ساخت و ساز و واگذاری به پیمانکاران منتشر نمی شود؟
در واقع منتفع شوندگان این طرح های حجیم بی خانمان ها نیستند، پیمانکاران هستند و به نظر می رسد آن ها هم هستند که این ایده ها را در پشت پرده مطرح می کنند و به پیش می برند.
در شرایطی که مصالح ساختمانی به شدت کمیاب است و ظرفیت تولید نارسا، ساخت یک میلیون واحد توسط دولت و پیمانکاران بزرگ و یا شرکت های خارجی در اطراف شهر های بزرگ به معنی جمع آوری و در واقع زه کش کردن منابع و مصالح ساخت و ساز از داخل جامعه است. ساختن یک میلیون واحد جدید در اطراف شهر های بزرگ از این شیوه به معنی عدم تولید بیش از یک میلیون واحد توسط سازندگان کوچک در اکناف کشور است، آن یکی را در تبلیغات و آمار ها می آورید این یکی را اصلاً نمی بینید.
قبل از انجام اقدامات پر هزینه و ضایعه ساز بهتر است ابتدا مشکل شناسایی شود. اینجانب بار ها عرض کرده ام که مشکلی که به عنوان مشکل کمبود مسکن مطرح است در واقع مجموعه ای از مشکلات است که هرکدام راه حل متفاوت دارند.
الف. مشکل مهاجرت دائمی به چند شهر بزرگ.
ب. مشکل بیکاری و اقتصاد از پا افتاده ای که شغل با در آمد مکفی و تعداد کافی ایجاد نمی کند. شما با هیچ نوع ساخت و ساز نمی توانید خیل انبوه جوانانی که سال ها بیکار بوده اند را خانه دار کنید. همچنین خیل عظیم خانوار هایی که هیچ ماخذ در آمد پایدار ندارند. یک حساب ساده نشان می دهد که این مجموعه ها نه پول پیش دارند و نه ظرفیت پرداخت قسط در زمان آتی، مگر این که واحد های مسکونی مجانی توزیع کنید که آن هم محال است.
ج. مشکل بازار دارایی. تا مادام که امنیت داریی ها وجود ندارد تنها دارایی قابل اتکا ملک است اکثر خانه های جدید هم مانند سکه و دلار تبدیل به بخشی از دارایی غیر نقدی می شود و در حقیقت مثل این است که در صندوق یا پورتفوی دارایی خانوار یا فرد قرار می گیرد و نه برای خدمات مسکونی. بلکه برای جلو گیری از ضایع شدن ارزش پول به دلیل تورم تملک می شود.
د. نبود یک بازار واقعی اعتبار و وام. بازار های رانتی وام برای کسب رانت هستند نه تملک ملک برای استفاده مسکونی.
جالب اینجا است که در مطرح شدن وعده ها ته خط فقط قول توزیع مقداری جدید رانت مطرح است، هیچ مشکل واقعی مطرح نمی شود و مورد مو شکافی قرار نمی گیرد و برای مشکلات واقعی راه حلی جستجو نمی گردد.
مطالب مرتبط