این سازمان از حیث وسعت جغرافیایی و جمعیت، بزرگترین سازمان همکاریهای منطقهای در زمینه اقتصاد و امنیت است؛ چراکه سهپنجم کل قاره آسیا، ۴۰درصد از جمعیت جهان و ۲۰درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان را پوشش میدهد.
منطقه اوراسیا به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بهگونهایکه بسیاری از متخصصان روابط بینالملل معتقدند که آینده مناسبات جهانی در این منطقه رقم خواهد خورد. در سالهای اخیر چین با رشد اقتصادی خیرهکننده خود رفتهرفته در حال تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهانی است؛ بهگونهای که هژمونی اقتصادی و نظامی آمریکا را با چالش جدی مواجه کرده و اکنون آمریکا برای از دست ندادن هژمونی خود اولویت اصلی دکترین امنیت ملی خود را در منطقه شرق آسیا قرار داده است.
این سازمان ابتدا با اهداف همکاریهای امنیتی بین کشورهای آسیای میانه، چین و روسیه شکل گرفت؛ اما پس از ۲۰ سال با عضویت، هند، پاکستان و ایران هم اکنون همکاریهای اقتصادی اولویت اصلی این سازمان است. یکی از مهمترین اهداف اقتصادی در این سازمان ارتباط زمینی کشورهای عضو و اتصال آن به اروپاست. احیای جاده تاریخی ابریشم برای ارتباط زمینی بین چین و اروپا و راهاندازی کریدور شمال از طریق روسیه در منطقه اوراسیا و کریدور چین-پاکستان برای اتصال غرب چین به دریا برای حملونقل کالا و مبادلات بازرگانی از اهم برنامههای اقتصادی این سازمان است که به این منظور کشورهای عضو، حجم عظیمی از سرمایهگذاریهای خود را صرف نوسازی و ارتقای زیرساختهای حملونقل کردهاند.
علاوه بر این با خروج تدریجی آمریکا از منطقه خاورمیانه و تمرکز آن بر شرق آسیا هژمونی جدیدی در منطقه خاورمیانه در حال شکلگیری است و ایران بهعنوان قدرت منطقهای نقشی اساسی در امنیت، ثبات و اقتصاد خاورمیانه ایفا خواهد کرد. مجموعه این عوامل اهمیت ایران را برای چین و روسیه دو چندان خواهد کرد. با توجه به در پیشرو بودن مذاکرات برجام در آذرماه، عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و انعقاد قراردادهای بلندمدت استراتژیک با چین و روسیه، قدرت چانهزنی ایران را در دور جدید مذاکرات با اروپا و آمریکا بیشتر خواهد کرد. به عبارت دیگر ایران میتواند با اتخاذ یک سیاست هوشمندانه از اختلاف بین چین و آمریکا نهایت بهرهبرداری را ببرد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط