🔻روزنامه ایران
📍 فرصت همجواری با سه کشور برای آذربایجان غربی
✍️ محمدصادق معتمدیان
آذربایجان غربی به عنوان استانی ویژه در معادلات ملی و بینالمللی با رویکردی مبتنی بر شتاببخشی به روندهای توسعه مدارانه، بسط و گسترش عدالت، استفاده از ظرفیتهای مرزی در تعاملات اقتصادی و فرهنگی، شکوفا سازی ظرفیتهای کشاورزی و خدمت جهادی به مردم، سیاستهای دولت مردمی را پیگیری میکند. وجب به وجب این سرزمین که به یمن جانفشانی شهدا و ایثارگران از امنیتی پایدار برخوردار است سرشار از موهبتهای خدادادی است و رویکرد ویژه در این دولت بهرهگیری از توان منحصربفرد انسانی و شکوفاسازی ظرفیتهای مختلف اقتصادی و فرهنگی است. این دیار عالمان شهیر و شهیدان شاخصی چون باکریها بیش از اینها لیاقت پیشرفت و توسعه دارد. مشارکت همه بخشها از جمله بخش دولتی، خصوصی و نیروهای مسلح که نقشی سترگ در پیشبرد اهداف عالی نظام دارند ملموس است و میطلبد این همافزایی با استفاده از همه امکانات تداوم یابد.
با توجه به پیشبینی رشد ۳/۷ درصدی برای آذربایجان غربی در سال آینده این مهم نیازمند مشارکت همگانی است. دستیابی به این مهم از طریق نقش و ظرفیت رسانهها برای معرفی درست استان به عنوان استانی امن با قابلیتهای فراوان، تقویت انسجام و همدلی و توجه به سند آمایش سرزمینی به عنوان نقشه راه سرمایهگذاری و توسعه همه جانبه بیش از پیش اهمیت دارد.امروز تلاش جهادی، انقلابی و شبانه روزی برای خدمت به مردم، حضور درمیدان و بررسی مسائل و مشکلات، توجه به صرفهجویی و رایزنی فشرده برای جذب اعتبارات ملی و تقویت نظارتها در استانی با قابلیتهای آذربایجان غربی یک اصل اساسی است. به همه مدیران تأکید شده تا در تحقق منویات مقام معظم رهبری و اهداف عالی دولت از همه قابلیتها بهرهگیری کنند. ظرفیتهای آذربایجان غربی و فضای همدلی و امیدی که در استان شکل گرفته باید به درستی از طریق هنرمندی رسانهها در ابعاد ملی و بینالمللی معرفی شود. همجواری این استان با سه کشور و بهرهمندی از پایانههای مرزی و وجود سه فرودگاه و خطوط ریلی این مهم را بیش از پیش جلوهگر ساخته و آذربایجان غربی میتواند به هاب اقتصادی بدل شود. اقتصادی کردن زیرساختهای حمل و نقل اعم از ریلی و هوایی از اولویتهای مدیریت استان در این دوره خواهد بود که نقش مؤثری در جهش رشد اقتصادی آذربایجان غربی به دنبال خواهد داشت.
استفاده بهینه از ظرفیتهای مرزی این استان علاوه بر اینکه شکوفایی استان را در پی دارد موجب میشود تا نیازهای ملی نیز میسر گردد. برنامهریزیهایی برای بهرهمندی از ظرفیت معادن در راستای توسعه و پیشرفت آذربایجان غربی شکل گرفته چرا که متأسفانه سهم اشتغال معادن در استان کمتر از یک درصد است و نقش این بخش در اقتصاد استان بسیار پایین است که باید این روند تقویت شود.
پایین بودن سهم معادن در اشتغال استان نیازمند برنامهریزی برای اکتشاف پهنههای معدنی، استفاده از ظرفیتهای اکتشافی، استفاده از ظرفیت دولت برای سرمایهگذاری در اکتشاف معادن و توجه به موضوع فرآوری در کنار بهرهبرداری از مواد معدنی است. با توجه به تنوع دینی، قومی و مذهبی در این استان و نقش مهم آن در همگرایی منطقهای همه بخشهای مدیریتی استان از جمله نمایندگی محترم ولی فقیه، نمایندگان آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری بر استفاده از این ظرفیتها برای توسعه استان تأکید دارند. به جد ایمان داریم که همه اهداف پیشبینی شده از مسیر همدلی و انسجام محقق میشود و بنا داریم تا بخشهایی که در استان کمتر توسعه یافته یا دچار محرومیت هستند در اولویت نخست سیاستهای تدارک دیده شده برای توسعه باشند. مصمم هستیم نسبت به ارتقای جایگاه استان از طریق تمام ظرفیتها همانند جذب سرمایهگذار، روانسازی صادرات و فعالسازی دیپلماسی منطقهای، استفاده از ظرفیت سفارتخانهها و کنسولگریها در معرفی توانمندیهای استان، دعوت از سفرای کشورهای مختلف برای حضور در استان، بهرهمندی از ظرفیت دانشگاهها در توسعه روابط خارجی و شکوفاسازی ظرفیتهای بی نظیر بخش کشاورزی اقدام کنیم و اعتقاد راسخ داریم این قابلیتها میتواند سهم مهمی در توسعه این سرزمین داشته باشد. با توجه به حجم مبادلات تجاری ایران با کشورهایی چون عراق و ترکیه و آذربایجان این استان به جهت مرز مشترک با این سه کشور میتواند در دستیابی به افقهای مدنظر بیش از این نقشآفرینی کند. برای اینکه ظرفیت پایانهها و بازارچههای مرزی استان بیش از اینها مورد توجه قرار گیرد توسعه زیرساختهای ارتباطی در دستور کار قرار دارد. حمل و نقل جادهای و ریلی در این استان باید اقتصادی شود.
یکی از استراتژیکترین استانهای ایران امروز سودای توسعهای همهجانبه و عدالت محور دارد و در این مسیر اهتمام جهادی و انقلابی مدیران و همراهی مردم را به کار گرفتهایم تا با رفع محرومیتهای گذشته در این دیار کهن و استوار در قبال شهدا و مردم شریف آن ادای دین کنیم.
🔻روزنامه کیهان
📍 ظرفیت اعجابآمیز یک ملت
✍️ سعدالله زارعی
ظرفیت «ملت ایران» مهمترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی و مهمترین عامل بقای انقلاب و نظام اسلامی و مهمترین عامل پیشبرنده اهداف نظام اسلامی و نیز مهمترین عامل شکست ۴۳ سال توطئههای پیاپی دشمنان اسلام و ایران بوده است. این یک ظرفیت ممتاز و بیبدیل است. بدون شک در طول چند قرن گذشته، جهان ملتی با این حد از ظرفیت را ندیده است. این ملت خودش یک «امت» است، امت راهنما «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهًٌْ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آلعمران/۱۰۴) بر همین اساس حضرت امام خمینی که هیچگاه اهل مبالغه نبودند، در وصیتنامه سیاسی الهی خویش در تعظیم این ملت فرمودهاند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودههای میلیونی آن در عصر حاضر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسنبنعلی صلواتاللهوسلامهعلیهما بهتر میباشند.» (صحیفه امام، ج ۲۱: ص۴۱۰) و این در حالی است که مسلمانان زمان رسول خدا در نشر اسلام و حفظ حکومت پیامبر از هیچ کمکی فروگذار نکردهاند. در خصوص موضوع ظرفیت ملت بزرگ ایران، نکاتی مهم وجود دارد:
۱- در اواسط دوره نهضت و زمان حضور حضرت امام خمینی(قدس سره)
در نجف، گفتوگویی میان یکی از مراجع معظم تقلید که شخصیت برجستهای هم بوده و حضرت امام درمیگیرد. آن مرجع گرانقدر به حضرت امام میگوید شما چه اصراری به مبارزه با شاه و برپا کردن انقلاب در ایران دارید، در همین عراق بعثیها بیش از شاه به مسلمانان ظلم میکنند. شما این جا را مرکز انقلاب قرار دهید. حضرت امام خمینی در پاسخ فرموده بودند بذر انقلاب در اینجا به بار نمینشیند. این بذر در ایران به بار مینشیند و جواب میدهد.
بعدها در عراق اتفاقات زیادی افتاد و در مواردی مردم آن از حیث به صحنه آمدن هم کم نگذاشتند و حتی چند برابر تعداد شهدای ایران نثار کردند تا جایی که گفته شده در «انتفاضه شعبانیه» - سال ۱۳۶۹ -
نزدیک به یک میلیون نفر شهید دادند اما با این وجود بذر انقلاب در عراق به بار ننشست. علت چه بود؟ علت «عدم تداوم» بود. این تفاوت ملت ایران و ملت عراق و تفاوت ملت ایران با سایر ملل است. مردم در عراق شجاعانه به صحنه آمده و صدها هزار شهید دادند، هدفگذاریشان هم حکومت دینی بود اما آنچه در صحنه انقلاب نیاز است، بیش از حضور آنی، پایمردی و «حضور مستمر» و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «دنبالگیری» است، ایرانیها این دنبالگیری را داشتند و عراقیها و دیگران نداشتند و لذا در ایران انقلاب به ثمر رسید و ادامه پیدا کرد ولی در جاهای دیگر این اتفاق نیفتاد.
۲- یک ویژگی دیگر ملت ایران، «استقامت» و «نشکستن» است. در انقلاب صحنههای خاصی پیش میآید که همه تاب تحمل آن را ندارند. در این میان تنها ملتی راه را ادامه میدهد که استقامت داشته باشد. این یک ویژگی خواستنی است که مسلمانان لااقل ده بار در روز و در خالصانهترین لحظهها از خداوند طلب میکنند و به عبارت دیگر، خداوند متعال مؤمنین را وادار به خواستن آن فرموده است - اهدنا الصراط المستقیم -
صراط مستقیم در واقع صراط استقامت است و این صراط استقامت به نعم الهی منتهی میگردد؛ صراط الذین انعمت علیهم.
استقامت یکی از ویژگیهای برجسته و شاید برجستهترین ویژگی ملت ایران است. بدون تردید زیباترین جلوه ملت ایران در دنیا همین جلوه است. یکی از مسئولین کشور از قول یک مقام ارشد اروپایی نقل میکند که «اگر فشار حداکثری آمریکا علیه ما به کار گرفته میشد، شش ماه بیشتر دوام نمیآوردیم». در واقع آنچه ایرانیها دارند و آن ملت اروپایی ندارد، همین استقامت در مقابل سختیهاست و این ویژگی نهتنها فشارها را بیاثر میکند بلکه از آن فرصتها میسازد. همین چند روز پیش، یک نماینده مجلس سنای آمریکا گفت: «ادامه سیاست ترامپ ضدایران، دیوانگی است. این تحریمها به نحو خجالتآوری بیاثر بودهاند». صحنه تحولات جهان هم صحنه استقامتهاست. آن دولت و ملتی برنده است که استقامت دارد. همین الان در صحنه بینالمللی یک منازعه وجود دارد؛ یک طرف آن «فدراسیون روسیه» است و طرف دیگر آن یک اتحادیه اروپایی با حضور
۲۷ کشور بهعلاوه آمریکا. در یک طرف ماجرا روسیه استقامت نشان
داده است. نتیجه آن چیست؟ دو روز پیش «ینس استولتنبرگ»
دبیر کل ناتو از لاورف وزیر امور خارجه روسیه خواست مجموعهای از نشستها در قالب شورای روسیه - ناتو برگزار کند و سه کشور فرانسه، آلمان و لهستان - موسوم به تروئیکای وایمار- روز چهارشنبه گذشته با صدور بیانیه مشترک خواهان «گفتوگوی اصولی» با روسیه شدند. این نتیجه استقامت یک کشور در مقابل جبههای از دشمنان است.
ملت ایران در این میان گوی سبقت را از هر ملت دیگر ربوده و این تصویر بینالمللی این ملت است.
۳- ملت ایران در اوج تحریمهای بینالمللی، «انقلاب علمی» را محقق کرده است. ایران در رتبه چهارم تا شانزدهم - در حوزههای مختلف علمی -
قرار دارد. به دست آوردن این رتبه برای ملتی که قرنها از ورود به این حوزه منع شده بود، اهمیت ویژهای دارد. ایران پیش از انقلاب از نظر علوم پزشکی و بهداشت و درمان، از بسیاری از کشورهای منطقه عقبتر بود. در سال ۱۳۵۷ تعداد پزشکان ایران ۱۴ هزار نفر بود که نیمی از آنان پزشکان پاکستانی، بنگلادشی، فیلیپینی و هندی بودند. در آن زمان به ازاء
هر ۱۰ هزار ایرانی، ۴ پزشک وجود داشت. این عدد در سال ۱۳۹۵ برای هر ده هزار ایرانی، ۱۵ پزشک وجود داشته است. این به آن معناست که هماینک ۱۲۷۵۰۰ پزشک عمومی و متخصص ایرانی وجود دارند. این را با عدد ۷۰۰۰ نفر مقایسه کنید؛ بله بیش از ۱۸ برابر! براساس آمار سال ۱۳۵۵ بانک جهانی، در آن سال، بیسوادی مطلق در ایران ۵۲ درصد بوده که در این میان سهم روستائیان ۷۰ درصد و سهم زنان ۶۵ درصد بوده است. در سال ۱۳۹۵، میزان باسوادان در کشور به ۸۸ درصد رسیده و در این میان سهم زنان ۸۴ درصد و سهم روستائیان ۷۷ درصد شده است.
پیش از انقلاب اسلامی - در سال ۵۷-۵۰ شرکت تجهیزات پزشکی، فقط ۳ درصد نیاز دارویی کشور را تأمین میکردهاند در این میان ۷۰ درصد داروی کشور مستقیماً از خارج وارد میشده و حدود ۲۷ درصد دیگر در کشور مونتاژ میشد و به جرأت و با قاطعیت میتوان گفت در سال ۵۷ و تا سالیانی پس از انقلاب اسلامی، تولید واقعی دارو در کشور وجود نداشته است. هماینک فقط ۳ درصد داروهای کشور وارداتیاند و کمتر از ۲۵ درصد در تولید به مواد اولیه خارجی وابسته هستند. این یک انقلاب علمی واقعی است.
ملت ایران در اوج تحریمهای اقتصادی، انقلاب در تکنولوژی نظامی و جنگافزار پدید آورد. ایران امروز بدون شک یک قدرت نظامی مستقل معتبر در عرصه بینالمللی است. بعضی با جمعبندی توان تسلیحاتی، تعداد نیروی نظامی و سطح آموزش نیروهای نظامی، ایران را در ردیف پنجم و بعضی در ردیف نهم جهان قرار دادهاند. ایران همین الان به کشورهایی صادرات تسلیحات دارد و از نظر تکنیک و تاکتیک نظامی صاحب سبک و به عبارتی صاحب «مکتب نظامی» است و میتوان گفت بدون تردید ایران قدرت اول نظامی جهان اسلام و قدرت اول نظامی در منطقهای به پهنای غرب آسیا و قاره آفریقاست. این در حالی است که هزینه نظامی ایران از
۹ کشور در غرب آسیا کمتر است حتی از امارات متحده عربی! در واقع قدرت نظامی ایران، خودبنیاد، مبتکر و مردمپایه است. به همین جهت سالهاست ایران از نظر قرار گرفتن در معرض تهاجم جنگی خارجی به مرتبه صیانت مطلق رسیده است.
۴- برخلاف آنچه برخی تصور و تبلیغ میکنند و علیرغم مشکلات موجود، ایران از نظر بنیه اقتصادی در مرتبه برجستهای قرار دارد، رتبه فعلی اقتصادی ایران ۲۴ است (پیش از روی کار آمدن روحانی و شدت یافتن تحریمها، رتبه اقتصادی ایران ۱۸ بود) این رتبه از رتبه ترکیه و عربستان و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین بالاتر است. رتبه اقتصادی ایران، پیش از انقلاب اسلامی و در فاصله سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ بین ۳۵ تا ۲۵ بوده و این رتبه در حد فاصل ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بین ۱۸ تا ۲۴ بوده است. یعنی این جهش اقتصادی در همین دوره «تحریمهای سخت» روی داده و توجه به آمارهای مستند پیش از انقلاب اسلامی این حقیقت را آشکارتر مینماید. براساس آمارهای رسمی مؤسسات معتبر بینالمللی، یک میلیون و هفتاد هزار نفر از جمعیت
۳۳/۷ میلیون نفری ایران در سال ۱۳۵۵ در «خانههای کپری» زندگی میکردهاند و یک میلیون و نهصد هزار خانوار از شش میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار ایرانی در خانههایی تنها با یک اتاق زندگی میکردهاند. ۷۸ درصد مناطق روستایی و ده درصد مناطق شهری ایران در سال ۱۳۵۵ فاقد آب لولهکشی بودهاند و در همین سال ۸۶ درصد روستاهای ایران برق نداشتهاند. در سال ۵۶
حجم صادرات نفت ایران ۶ میلیون بشکه و سهم صادرات غیرنفتی ایران فقط دو درصد بوده است. در دهه اخیر میزان صادرات نفت ایران عمدتاً بین دو تا سه میلیون بشکه بوده و در سال اخیر حجم صادرات غیرنفتی ایران به بیش از ۶۰ درصد بالغ گردیده است. این در واقع یک انقلاب اقتصادی است که در زیر بمبارانهای خبری مخالفان انقلاب مدفون گردیده است. با این حال تردیدی وجود ندارد که مردم ایران بهدلیل پارهای ناکارآمدیها و فشارهای خارجی، در شرایط مناسبی زندگی نمیکنند و بدون شک مشکل معیشت دغدغهای عمومی برای مردم است که باید با قدرت داخلی برطرف گردد.
🔻روزنامه اطلاعات
📍 مقابله با تهاجم همهجانبه(۲)
✍️ دکتر شبان شهیدی مؤدب
در بخش اول این نوشته آوردم که رهبری با صراحت، و فهم درست نیاز زمان، خواهان مقابله همهجانبه با تهاجم دشمن علیه ایران اسلامی شدهاند؛ و اضافه کردم که برای تفهیم شایسته و پاسخ کارشناسانه با این مطالبه رهبری، باید ابتدا مفهوم دشمن و تهاجم علیه ایران را به درستی دریابیم و در راستای تغییر یا تصحیح اشتباهات در سیستمهای اطلاعاتی- نظامی و فرهنگی- رسانهای، به نقد عملکرد دست اندرکاران نظام بپردازیم تا معلوم شود به چه طریقی میتوانیم به مقابله با تهاجم همهجانبه دست یازیم و از مظلومیت نظام اسلامی ایران دفاع کنیم و با توطئههای بیرونی و بازتاب آنها در درون کشور به مقابله برخیزیم. پیش از پرداختن به قسمت دوم و پایانی این نوشته لازم است نکته مهمی را یادآوری کنیم و آن این که هر حکومتی در دنیای کنونی برای تبلیغ خود و ترسیم سیمای دلخواه از نظامی که برای اداره کشورش ساخته و پرداخته، اعتبارات تخصیص میدهد و با بهرهگیری از همه ظرفیتهای خود و با لحاظ شرایط منطقهای و جهانی به تبلیغ خود میپردازد. باید به این مهم توجه کرد که در این راستا، بدترین و بیاثرترین روشها، تبلیغ مستقیم و به کار گرفتن زبان و شیوه تبلیغ مشابه در داخل و خارج، به اعتبار نشناختن و رعایت نکردن حساسیتهای متغیر و متنوع جهانی است. این که کشورهای بزرگ نظیر امریکا، چین، روسیه، انگلیس و فرانسه روزانه به دهها زبان خارجی برنامه رادیویی پخش میکنند مشعر به این واقعیت است که افکار عمومی برای آنها اهمیت دارد و میدانند که در کنار زرادخانههای مهیب خود که هر روز سلاحهای مرگبارتری را به آن اضافه میکنند، افکار عمومی نیز برای توجیه عملکردشان و تسهیل بهرهگیری آنها از امکانات بینالمللی حائز اهمیت است.
پس از این مقدمه، به این مهم میپردازم که اگر تبلیغات علیه نظام اسلامی ایران را مورد مداقه قرار دهیم و آنها را تحلیل محتوا کنیم، قطع نظر از اهداف خصمانهای که در پس این تبلیغات رنگارنگ نهفته است، به دستهبندی محورهای تبلیغی زیر میرسیم:
۱- تبلیغاتی که به خصومت ذاتی با جمهوری اسلامی در ایران مربوط میشوند و در قسمت اول بر شمردیم. به میزانی که کشور ما در مستقل ماندن و وابسته نشدن به این یا آن قدرت خارجی اصرار بورزد، این نوع تبلیغات ادامه خواهد یافت. البته شکل و شمایل و زبان آن با تغییر شرایط سیاسی در روابط بینالمللی ایران تغییر خواهد کرد. در بعد فرهنگی هم اگر نتوانیم الگوی شایستهای که در شأن و منزلت اصول انقلاب باشد بسازیم، ولی تلاش کنیم که در هاضمه همسانسازی فرهنگی سلطه جهانی حل نشویم، باز تبلیغات علیه ایران و حکومت دینی آن ادامه مییابد. البته مستقل ماندن در عرصه سیاسی و فرهنگی به معنای پرخاش علیه دیگر نظامها و دیگر فرهنگها و توهین به آنها نبوده بلکه، این الگوی شایسته سیاسی- فرهنگی، تبلیغات دیگران را خنثی خواهد نمود.
۲- تبلیغاتی که به زبان گنگ ما در تبیین نظری نظام جمهوری اسلامی به معنای ساختاری دینی و نیز فهم نادرست کسانی بر میگردد که تصور آنها از ایران و حکومت آن همان چیزی است که رسانههای معاند مینمایانند و به مصداق بیت: «من گنگ خواب دیده و عالم تمام کرر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش» رواج یافتهاند.
۳- تبلیغاتی که به سخنان ضد و نقیض شماری از دست اندرکاران در پستهای اجرایی یا تقنینی بر میگردد و بهانهای است برای بزرگنمایی اشتباهات و سیاهنمایی عملکرد نظام جمهوری اسلامی. هر قدر در این زمینه تحدید مسئولیتهای اجرایی در نهادها و سازمانها و وزارتخانهها روشنتر و مشخصتر باشد تا کسی اجازه نداشته باشد در حوزه مسئولیت دیگری دخالت کند، و بیان سخنان خارج از حوزه مسئولیت با برخورد عملی همراه باشد؛ شعله اینگونه تبلیغات فرو کش میکند.
۴- تبلیغاتی که از زبان و قلم پرخاشگر و دور از ادب رسانهای شماری از کسانی که برای خود نمایندگی منصوب قائلند، و به مقابله قلمی یا کلامی با سیاستهای رسمی اعلام شده کشور برمیخیزند، نشأت میگیرند و نوعی حکومت بلا تکلیف و غیر قابل اعتماد را در اذهان دنیای خارج القاء میکنند و خوراک تبلیغاتی رسانههای دشمنان نظام را به رایگان در اختیار آنها قرار میدهند.
۵- تبلیغات مبتنی بر تمسخر سخنان شماری از کسانی که با استفاده از تریبونی که در اختیار دارند، حرفهایی را به دین و نظام و انقلاب منتسب میکنند که نه با عقل جور در میآیند و نه با اسلام راستین. متأسفانه این سخنان از زبان کسانی در تهران و شهرستانها در تریبونهای رسمی صادر میشوند که میپندارند ما در دنیای بستهای زندگی میکنیم که بیاناتمان فقط در شهر خودمان یا نهایتا در داخل پخش میشوند، و بدتر از همه این که، چنین اظهار نظرهایی به دور از واقعیتهای موجود و مشکلات دست و پا گیر زندگی روزمره مردم هستند.
۶- تبلیغ بر محور ضربهپذیریهای اطلاعاتی- امنیتی سالهای اخیر. تا زمانی که دستگاههای اطلاعاتی دارای اقتدار بودند کمتر به این محور پرداخته میشد. اما پس از ترورهای دانشمندان هستهای، ربوده شدن مدارک بایگانی هستهای و بهویژه ترور دانشمند هستهای شهید فخریزاده، تبلیغات علیه دستگاههای اطلاعاتی امنیتی، یکی از محورهای اصلی شد و با بزرگنمایی این اتفاقات، اقتدار کلی نظام زیر سؤال رفت. البته حملات سایبری در ایران با توجه به مقابله به مثلهایی که شد، نتوانست بهانهای بر ضعف نظام تعبیر شود.
۷- شاید خطرناکترین نوع تبلیغ دشمنان، القاء ناکارآمدی نظام باشد. در این راستا هرگونه دستاوردی مغفول و هر گونه عدم موفقیتی بزرگنمایی میشود. این نوع تبلیغ، هم بهسوی مخاطبان داخل هدفگیری میشود، تا آنها را دچار یأس و سرخوردگی کنند، و هم به مخاطبان خارج عرضه میشود که القاء کنند، برای رسیدن به رفاه و آسایش دنیوی، باید با نظام مبتنی بر آموزههای وحی وداع کرد. البته به میزانی که کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در پرداختن به امور روزمره مردم ناموفق باشند یا به وعدههای داده شده عمل نکنند، یا تحقق وعدهها خارج از کفایت و توانایی آنها باشد لبه تیغ اینگونه تبلیغ برندهتر است. به عبارات دیگر آنان در این ارکستری که، به یقین نوازندگان آن، سازهای گران قیمت را به شیوهای گوشخراش مینوازند، تبلیغ میکنند که اشکال در اصل نتها و مشکل در موسیقیدانی است که نتها را نوشته است. برای پرهیز از تأثیرپذیری این نوع تبلیغ، شاید یکی از راهها تغییر نوازندگانی باشد که خارج از نت، ساز میزنند.
۸- تبلیغ در خصوص مهاجرت نخبگان، محور دیگر تبلیغی علیه نظام است و با این ادعا صورت میگیرد که در کشور، امنیت شغلی و فرهنگی وجود ندارد و تحصیلکردهها مجبور میشوند خانه و کاشانه خود را ترک کنند و در آینده ای مبهم تن به مهاجرت دهند. بعد از مدتی هم که از وطن رفتگان، در خارج با واقعیتهای تلخ مواجه میشوند و دچار مشکلات خاص دوری از وطن قرار میشوند، شاهدی میشوند بر عدم موفقیت نظام به جذب و صیانت از نخبگان خود.
اگر بحث را، عجالتا به همین محورهای هشتگانه محدود کنیم، باید گفت رفع موانع در داخل و گرفتن بهانه از تهاجمکنندگان، که به هر رطب و یا سی متمسک میشوند تا چهره ناموفقی از جمهوری اسلامی نشان دهند، یکی از بهترین و موفقترین راههای مقابله با تهاجم همهجانبه و مطالبه رهبری است. البته این نوشته نباید به غلط تعبیر شود که ما همه ترفندهای تبلیغی علیه نظام را منبعث از کاستیها و ناتوانیها و موقعیتنشناسیها در داخل حمل میکنیم. با این که خصومت ذاتی با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را به عنوان نخستین محور تبلیغی قلمداد کردیم، این واقعیت را هم تکرار میکنیم که نظام سلطه با حکومت دینی دشمنی ذاتی دارد و اگر میتوانست ضربههای کاریتری به ایران عزیز میزد. با این حال اگر اشتباههای خود را بشناسیم و در صدد رفع آنها برآییم و بعد از چهار دهه کار را به اهلش بسپاریم و با شعارهای نابهنگام و غیرمسئولانه بهانه بهدست دشمنان ندهیم، میتوانیم به مطالبه رهبری در تهاجم همهجانبه پاسخ مثبت دهیم.
🔻روزنامه اعتماد
📍 این سیاستورزی نیست
✍️عباس عبدی
یکی از فعالان نواصولگرا در توییتی به یک رشته از تناقضات و به اصطلاح گیجی جناح متبوع خودشان اشاره کرده بود. اولین مورد افزایش قیمت خودرو و جلوگیری رییسجمهور از این افزایش بود که سوت و کف این جناح را همراه داشت، ولی چند هفتهای نگذشت که گرانتر از پیش شد و صدای کسی هم درنیامد. سپس طرح واردات خودرو که با ممنوعیت واردات لوازم خانگی همراه میشود و سپس افزایش شدید قیمت این لوازم و حتی نوبتی شدن تحویل کالا به خریداران بود که مردم را عصبانی کرد و اینان نتوانستند موضعگیریهای روشنی داشته باشند. مورد بعدی، شعار زدن بر دهان کسی که بعد از ترور حاج قاسم بخواهد با امریکا مذاکره کند، بود. ولی در دولت جدید ماجرا عوض میشود. شخص دیگری هم به سیل واردات واکسن و بشارت دادن دولت جدید به پایان کرونا در دهه فجر اشاره میکند و اینکه پیک اصلی کرونا در این دهه رخ داد. اکنون باید نوار صوتی منتشره درباره هلدینگ یاس را هم به این مجموعه بیانتها اضافه کرد که همه اینها موجب گیجی این گروه از فعالان رسانهای و سیاسی شده است. واقعیت این است که این کاری که لشکر سایبری نواصولگرایان در توییتر میکنند، هرچه باشد سیاستورزی نیست؛ این یک فعالیت اقتصادی زشت است. سیاستورزی اصول و قواعد خود را دارد. مهمترین آنها داشتن ثبات شخصیتی است. این ثبات شخصیتی از ثبات فکری میآید. بدون داشتن یک اندیشه راهنما و تا حدی منسجم نمیتوان سیاستورزی موثری کرد که بدون تناقض یا گیجی باشد. البته ثبات فکری به معنای عدم تغییر نیست. ولی تغییر فکری، هم باید شفاف و هم قابل توضیح باشد. همه این موارد متناقض جریان نواصولگرایی را میتوان تحلیل کرد و نشان داد که مبتنی بر هیچ اندیشه منسجمی نبوده است.
دفاع از تثبیت قیمت خودرو فاقد چنین انسجامی است. چون اگر دولت نقدینگی را افزایش ندهد، هیچ کالایی از جمله خودرو گران نمیشود. به علاوه هنگامی که رفتید در دولت، متوجه میشوید که مدیران خودرویی را خودتان منصوب میکنید، آنان هم خواهان افزایش قیمت هستند، خب چاقو که دسته خود را نمیبُرد؟ قیمت لوازم خانگی چرا بالا رفت؟ مطمئن باشید که کیفیت آنهم مثل خودرو شده و پایین میآید، چون رقابت با کالای خارجی ندارند، صادرات ندارند، زیرا هیچکس در جهان حاضر به خرید آنها در مقایسه با کالای مشابه خارجی نیست. در داخل هم انحصاری عمل میکنند، لذا با هر کیفیتی و با هر قیمتی بفروشند، خریدار هست حتی در نوبت. خریدار نیز چارهای ندارد. مذاکره با امریکا هم همین طور است، مگر میشود دنبال برجام بود و با آنها مذاکره نکرد؟ حالا چه مستقیم و چه غیرمستقیم. فقط غیرمستقیم هزینههایش بیشتر است و امتیازات را به واسطهها باید داد. مخالفت با برجام و آتش زدن آن نیز فقط یک نمایش برای بیرون راندن طرف مقابل بود. اگر سیاست فقط کسب قدرت به هر قیمت و بدون لحاظ کردن خیر عمومی است، پس آنان خدای سیاستورزی هستند. تناقضات نمونه واکسن نیز روشن است. نواصولگرایانی که از ۲ سال پیش تاکنون انواع و اقسام مواضع متناقضی را درباره واکسن گرفتهاند، به این راحتی نمیتوانند از خوردن چوب این مواضع معاف شوند. کافی است به مواضع وزیر بهداشت دولت روحانی که مورد حمایت کامل اصولگرایان بود و نیز وزیر فعلی مراجعه کنند. انکار اولیه کرونا، کماهمیت جلوه دادن آن، همدستی ضمنی با طرفداران طب اسلامی و نفی ضمنی طب علمی، مخالفت با واردات واکسن و تاکید بر تولید داخل و... همه اینها را بگذارید در کنار افتخار کردن به واردات واکسن و وعده پایان کرونا در دهه فجر که البته این دهه همراه شده است با اوجگیری بیسابقه کرونا در کشور. مشکل این است که باید پرداخت پول برای توییت زدن را کنار بگذارند. این لشکرهای سایبری نه تنها اثر ماندگار مثبتی ندارند، بلکه آثار آنها برای فضای سیاسی منفی است. اینکه در زمان روحانی یک کالا قدری گران میشد، توییت باران میکردند و حالا چند برابر گران میشود سکوت و توجیه میکنند، به معنای سقوط اعتبار سیاسی است. در گام دوم باید در برابر پرت و پلاهای دوستان و مسوولان شناختهشده خود بایستند. مصلحتسنجی حدی دارد. اگر از آن حد بگذرد، بیاعتباری میآورد. این جناح هر ارزش و حقیقتی را بیاعتبار و شناور کردهاند، دیگر برای آنان جایی برای تکیه دادن و ایستادن باقی نمیماند. اگر حقیقت و ارزشهای بنیادین شناور و بیاعتبار شوند، آنهم در فاصلههای زمانی کوتاه، هویت انسانی مخدوش و متزلزل میشود. این اتفاقی است که برای لشکر سایبری نواصولگرایان رخ داده و فاقد حداقلهای سیاسی شدهاند. این یادداشت فقط در پی نقد و تحلیل بود و تخریب و تخطئه هدف آن نیست، بد نیست به نکات آن توجه کنند. خود دانید.
🔻روزنامه شرق
📍 بازی هوشمندانه پوتین در بحران اوکراین
✍️ جاوید قرباناوغلی
۱- روسیه با استقرار بیش از صد هزار نفر از نیروی نظامی پشت مرزهای اوکراین، غرب را به شایعهپراکنی درباره «حمله قریبالوقوع» و اشغال اوکراین متهم کرده و میگوید قصدی برای حمله به این کشور نداشته و فقط در صدد کاهش دغدغههای امنیتی خود است. پیوستن اوکراین به پیمان ناتو خط قرمز روسیه در مناقشه با غرب به رهبری آمریکاست و بعید به نظر میرسد تا قبل از تعیینتکلیف این مهم، بحران اوکراین خاتمه یابد. پوتین برای تحقق این هدف و وادارکردن غرب به اتخاذ «تصمیم سخت» بازی هوشمندانهای را با تلفیقی از قدرت نظامی و دیپلماسی آغاز کرده است. کارتهای پوتین در مدیریت این بازی چیست؟
۲- از نظر نظامی، پوتین به این اطمینان رسیده که بالاترین اقدام غرب در تهاجم احتمالی روسیه به اوکراین افزایش تحریمهای اقتصادی است و در هیچ شرایطی غرب به رهبری آمریکا وارد جنگ با روسیه نخواهد شد. اشغال کریمه (۲۰۱۴) و انضمام آن به روسیه، اوج ناتوانی آمریکا در مقابل روسیه بود. پوتین با نظرداشت این تجربه و آگاهی از این مسئله که آمریکا در مقایسه با هشت سال قبل با بحرانهای بیشتری روبهروست، با اتکا به قدرت نظامی درصدد تحمیل دیدگاه خود به غرب است. رئیسجمهور آمریکا چند روز قبل هرگونه «اقدام نظامی» در برابر حمله احتمالی روسیه را رد کرد. بایدن گفت گشودن آتش بین دو طرف بهمنزله جنگ جهانی است. در بعد دیپلماسی شرطبندی پوتین بر موضع اروپا و جداکردن صف قاره سبز از آمریکاست. اروپا در این بحران به مثابه ساندویچی میان آمریکا و روسیه است. پوتین با آگاهی و اشراف کامل به ضعف آمریکا (مسئله چین، هستهای ایران و...) و همچنین شکاف فراآتلانتیکی، بازی هنرمندانه را آغاز کرده است. جنگ روانی هوشمند روسیه کاملا غرب را آچمز کرده است.
۳- اختلافات آمریکا و اروپا بر سر اوکراین بالا گرفته و رهبران فرانسه و آلمان دو قدرت اصلی سیاسی و اقتصادی درصدد پیداکردن راهکاری برای برونرفت از این بحران با توجه به نگرانیهای اتحادیه اروپا هستند. رهبران این دو کشور بهخوبی میدانند که در صورت تشدید بحران، قاره سبز بازنده اصلی آن خواهد بود. درحالحاضر ۴۰ درصد انرژی (گاز) اروپا از روسیه تأمین میشود. اولین اثر جنگ احتمالی بستهشدن شیرهای گاز در زمستان سرد این قاره است. اقدامی که علاوه بر تأثیرات انسانی، وابستگی بیشتر قاره سبز به آمریکا برای تأمین انرژی را در پی خواهد داشت. نگرانی دیگر اروپا، مهاجران و پناهندگان اوکراین است که هیچ گزینهای جز فرار بهسوی این کشورها را ندارد. تجربه بحرانهای خاورمیانه، افغانستان و سیل پناهندگان به غرب در مقابل رهبران این کشورهاست. درحالیکه هیچ ضرر و زیانی متوجه متحد آمریکایی این کشورها نخواهد شد. به نظر میرسد اروپا با آگاهی تأثیرات ویرانگر رویارویی آمریکا و روسیه در مناقشه اوکراین، ابتکار عبور از این مناقشه را کلید زده است. رهبری این ابتکار را فرانسه و آلمان بر عهده گرفتهاند و انگلیس نزدیکترین متحد آمریکا در این قاره نیز با این اقدام همراهی میکند.
۴- جنگ برای روسیه هم فاجعهبار است. اقتصاد روسیه در برابر بحران ناشی از جنگ در درازمدت آسیبپذیر است. علیالخصوص اینکه اصلیترین واکنش غرب در مقابل لشکرکشی روسیه، افرایش تحریمها خواهد بود. ضمن اینکه مهمترین مزیت روسیه در وابستگی اروپا به تأمین انرژی (نوعا گاز) و پروژه عظیم نورداستریم ۲ در معرض مخاطره قرار خواهد گرفت که یقینا به نفع روسیه نیست.
بنابراین باوجود تمهیدات نظامی، پوتین سودای ورود به جنگ را در سر ندارد و ترجیح او کسب پیروزی بدون توسل به جنگ است (انصراف غرب از پیوستن اوکراین به ناتو). هرچند به نظر نمیرسد سایه شورشیان شرق اوکراین همچنان بر روابط مسکو و کییف باقی خواهد ماند.
۵- بهترین گزینه برونرفت از بحران انصراف داوطلبانه اوکراین از پیوستن به ناتوست. این کار ممکن است با درخواست تعویق عضویت یا تعلیق کامل آن صورت گیرد. هرچند با توجه به بلندپروازیهای سیریناپذیر پوتین راهحلی موقتی و صرفا برای پرهیز از جنگ خواهد بود، سفیر اوکراین در انگلیس میگوید که اگر از وقوع جنگ جلوگیری شود، کییف ممکن است از درخواست عضویت در ناتو صرفنظر کند. «وادیم پریستایکو» سفیر اوکراین در مصاحبه با رادیو بیبیسی تأکید کرده که در صورت جلوگیری از وقوع جنگ با روسیه کییف ممکن است موافقت کند که بههیچوجه به ناتو نخواهد پیوست. معاون وزیر دفاع انگلیس گفته اگر اوکراین تصمیم بگیرد از درخواست برای عضویت در ناتو انصراف دهد، لندن استقبال خواهد کرد.
۶- برخی تحلیلگران کندشدن مذاکرات احیای برجام در روزهای اخیر را به سخنان چند روز قبل لاوروف در ملاقات با همتای انگلیسی خود که گفته بود راهی طولانی تا دستیابی به توافق پیشرو داریم، پیوند زده و بر این باورند که روسیه تمایلی به توافق وین تا قبل از پایان بحران اوکراین ندارد. استدلال این گروه بر استفاده از کارت ایران در افزایش فشار به آمریکا و تأثیرگذاری بر این کشور در مدیریت همزمان چند بحران است. اگرچه نمیتوان با قاطعیت در رد ارتباط بحران اوکراین و مذاکرات وین در نیات پوتین به گمانهزنی پرداخت، با این وجود با توجه به برخورداری از گزینههای متعدد برای فشار به غرب در بحران اوکراین، روسیه نیازی به استفاده از مذاکرات وین در پیشبرد اهدافش در اوکراین ندارد. ضمن اینکه روسیه راهبرد دوسویه مخالفت جدی با هستهایشدن ایران و پرهیز (اگر نگوییم سنگاندازی) از هر توافقی که گامی به جلو در رفع اختلافات ایران و آمریکا باشد را در رابطه با ایران با جدیت دنبال میکند.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 شفافسازی یا پنهانکاری؟!
✍️نادر کریمیجونی
در سالهای اخیر فایلها و اطلاعات متفاوت و متعددی روی شبکههای اجتماعی و در فضای مجازی منتشر شده است. در این فایلها مشکلات، تخلفها و قانونگریزیهای مقامات کشور در ردههای گوناگون و یا مواضع جنجالی ایشان بیان شده است. در مواردی مقامات کشور از همین شبکههای اجتماعی برای بیان آنچه نمیتوانستهاند بر زبان بیاورند، استفاده کردهاند. گاهی به نظر میرسد انعکاس این فایلها و پوشههای صوتی، مکتوب یا تصویری آگاهانه و از روی عمد و از جانب سوژه موضوع صورت گرفته و در راستای منافع سوژه اصلی موضوع بوده است.
گاهی هم گمان میرود که رقبای سیاسی، دشمنان و یا متحدان، زحمت انعکاس یا نشر این فایلها را کشیدهاند.
در مواردی نیز شهروندان عادی به لحاظ شخصی یا حرفهای این فایلها را تهیه کرده و آن را نشر دادهاند که به لطف تعدد کانالها و شبکههای مجازی، فایلهای مذکور به سرعت پربیننده شده و رسانههای فارسیزبان داخل یا خارج از کشور نیز آن را بازپخش کردهاند.نمونههای متعددی از این فایلها وجود دارد به جز گروههایی مانند عدالت علی (ع) که اخیرا کلیپهایی را منتشر ساخته، موضوع بریدن سر دختر اهوازی، فایل صوتی گفتوگوی مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فایلهایی هستند که اخیرا انتشار یافتهاند. پیش از اینها سیلی زدن عنابستانی نماینده مجلس به گوش یک سرباز راهور و موارد دیگر نیز منتشر شده بود. در یک مورد محمود احمدینژاد فایل صوتی و تصویری مذاکره یکی از برادران لاریجانی با مرتضوی رییس وقت سازمان تامین اجتماعی را در مجلس شورای اسلامی به نمایش گذاشت که واکنشهای تندی را به همراه داشت. با این حال افشاگری همواره برای مردم جذاب بوده و بسیاری از مردم دوست دارند بدون آنکه خطری تهدیدشان کند یا آسیبی به ایشان برسد، اسرار پشت پرده صاحبان قدرت و ثروت را آشکار و جامعه را از آن مطلع کنند. از همینرو است که این اخبار به شدت مورد توجه قرار میگیرد و به سرعت نقل محافل میشود و مردم چه در ایران و چه در کشورهای دیگر این اخبار را همراه با شایعههایی که به آن اضافه میکنند، سینه به سینه منتشر میسازند.اما واکنش بلافاصله مقامات ایرانی در قبال انتشار این فایلها چیست؟ شاید انتظار آن باشد که از انتشار این فایلها استقبال و مدعالعموم به ماجرا وارد شود و دستور تحقیق صادر کند. دستکم وقتی موضوع سوتزنها در دستگاه قضایی مطرح میشود و رییس قوه قضاییه از فعالیت سوتزنها حمایت تمامعیار میکند، گمان این است که فایلهای صوتی و تصویری که به طور مستند یک رویداد اعم از تخلف، جرم و یا فریبکاری برملا میسازد، باید بلافاصله و به سرعت مورد استقبال دستگاه قضایی قرار گیرد و مقام عالی مدعیالعموم برای تحقیق، راستیآزمایی و برخورد با متخلفان و فریبکاران به مساله ورود کند. به ویژه پس از روی کار آمدن غلامحسین محسنیاژهای به انعکاس تخلفات و جرائم یقهسفیدها از جانب شهروندان ایرانی توجه زیادی کرده و دستکم در گفتار رییس قوه قضاییه از فعالتر شدن شهروندان در مبارزه با تخلفات استقبال کرده است. از این جهت انتظار آن است که انتشار یک فایل مستند که تخلفی را آشکار میسازد باید استقبال حرفهای همه مقامات سالم و درستکار را موجب شود چراکه مقامات پاکدست و درستکار از اینکه خلافکاران شناسایی و مجازات شوند، همواره استقبال کردهاند. این به آن معنی است که حتی مقامات غیرقضایی و یا ارشد نیز باید از انتشار فایلهای افشاگرانه استقبال و ابراز خوشحالی کنند.اما با کمال تعجب مشاهده میشود که انتشار این فایلهای افشاگرانه، نه فقط از جانب مقامات قضایی و غیرقضایی مورد استقبال واقع نمیشود بلکه نخستین پرسش پس از انتشار فایلهای افشاگرانه این است که چه کسی و با چه اجازهای این فایلها را منتشر کرده است. نکته جالب در این میان آن است که پس از انتشار فایلهای افشاگرانه، بلافاصله خط و نشانکشیدنها شروع میشود و مقامات قضایی، امنیتی و انتظامی یکی پس از دیگری به میدان میآیند و انتشاردهنده نخستین و سایر نشردهندگان را تهدید به بازداشت و مجازات میکنند. مقامات مذکور همچنین هشدار میهند که مبادا به نشر چنین فایلهای افشاگرانهای کمک شود. چرا که نشر اینگونه فایلها در حکم ارتکاب جرائمی همچون تبلیغ علیه نظام، توهین به مقامات، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و… است و با مرتکبان جرائم مذکور برخورد میشود.البته این رفتار از برخی مقامات جمهوری اسلامی، دور از انتظار نیست؛ در یک نمونه مشابه که قرار بود طرح شفافسازی آرای نمایندگان در اسرع وقت در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد نمایندگان دوره حاضر مجلس ابتدا با این طرح مخالفت کردند و طرح، از دستور کار خارج شد اما پس از مشاهده واکنشهای منفی افکارعمومی، نمایندگان طرح شفافسازی آرای نمایندگان را برای اصلاح و بررسی مجدد در صحن علنی به کمیسیون فرستادند و محمدباقر قالیباف رییس مجلس قول داد که این طرح در شهریورماه به صحن علنی بیاید و رای تصویب مجلس را به دست آورد، اما نه در شهریورماه که در پاییز هم این طرح به صحن مجلس نیامد و اکنون که زمستان نیز رو به پایان است، نه فقط طرح در نوبت رسیدگی صحن علنی قرار ندارد بلکه اصولا معلوم نیست آیا قرار است کمیسیون بررسی و اصلاح طرح شفافسازی آرای نمایندگان را به اتمام برساند یا خیر؟ حتی اگر این طرح امروز هم در نوبت رسیدگی صحن قرار گیرد، معلوم نیست که با فشردگی کار نمایندگان در روزهای پایانی سال، آیا امکان بررسی و تصویب این طرح وجود دارد یا نه؟ اینگونه رفتارها و مسدود ساختن شفافسازی از سوی مقامات قدرتمند، آیا بدین معنی است که مرگ خوب است، اما برای همسایه؟ شفافسازی خوب است اما در مورد غیرحکومتیها و شهروندان عادی کشور؟ در این صورت چیزی برای شفافسازی باقی نمیماند چراکه مسائل عادی و تکراری برای شفافسازی مناسب نیستند و سایر مسائل هم به موجب هشدار مقامات قضایی، اجازه ورود به مسائل حساسیتزا و مخفی نگه داشته شده را ندارند.
مقامات قضایی باید از میان تحمل انتشار فایلهای افشاگرانه و یا دستگیری افراد نشردهنده فایلهای افشاگرانه یکی را انتخاب کنند. مقامات کشورمان علاوه بر این باید تکلیف خود را با افشاگری، از هر طریق، روشن کنند چراکه این افشاگریها اگر در گام نخست مورد سرکوب قرار گیرند آنگاه احتمالا هیچکس ریسک سوت زدن برای افشای تخلف را نخواهد پذیرفت.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 نظام بانکی و احیای برجام
✍️ دکتر مصطفی گوهریفر
مهمترین بخش از نظام اقتصادی کشورمان که آماج حملات سهمگین تحریمی قرار گرفته، بدون شک سیستم بانکی است. تحریمکنندگان بهخوبی میدانستند که درصورت مختل کردن این سیستم، ریسک و هزینه فزایندهای در بخش خارجی اقتصاد کشور به وجود خواهند آورد. با در نظر گرفتن مواردی از قبیل ریسکگریز بودن بانکها، معماری نظام مالی بینالمللی بر پایه دلار و تبعیت از استانداردهای متحدالشکل در این حوزه، میتوان گفت اعمال تحریم در این زمینه به لحاظ اجرایی سریعتر و از منظر تاثیرگذاری عمیقتر است. در فضای کنونی که سخن از احیای برجام و رفع تحریمها در میان است، پرسشی مهم پیش روی فعالان اقتصادی و دستاندرکاران سیستم بانکی وجود دارد: آیا با احیای برجام مشکلات و مصائب گذشته مرتفع خواهند شد؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید مشکلات جدی ایجاد شده را با بیانی ساده تبیین کنیم، آنگاه میزان گشایش احتمالی درصورت احیای برجام بهصورتی «واقعی» و نه «انتظاری» مشخص خواهد شد.
درباره آثار تحریمها بر فعالیتهای بانکی بهطور خلاصه میتوان گفت: تحریمها امکان نقل و انتقالات پولی را برای بانک مرکزی و دیگر بانکهای کشورمان بسیار محدود کردند، بانکهای خارجی روابط کارگزاری خود را با بانکهای ایرانی متوقف کردند، بخشی از داراییهای مالی بلوکه شد و استفاده از آن، به منظور تامین مالی تجارت ممکن نبود. گشایش اعتبارات اسنادی، صدور ضمانتنامه و ضمانتنامه متقابل برای فعالیتهای تجاری که یکی از طرفین آن ایرانی باشد، امکانپذیر نیست. از طرف دیگر سرمایهگذار خارجی از طریق کانال بانکی نمیتواند وجوه مورد نظر را برای سرمایهگذاری به داخل ایران منتقل کند. محدودیت در دسترسی به سامانه پیامرسان مالی سوئیفت از دیگر محدودیتهای ایجاد شده توسط نظام تحریمی یکجانبه بوده است. در تعاقب این مصائب، با تحریم ریال امکان استفاده از پیمانهای پولی دو و چندجانبه به عنوان راهکاری جایگزین در شرایط تحریمی نیز مسدود شد. بخشی از «مهمترین» علل ایجاد چنین چالشهایی در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد تا درک دقیقتری از مساله حاصل شود.
طبق دستور اجرایی ۱۲۹۵۹، دسترسی غیرمستقیم نظام مالی ایران به سیستم پرداخت دلار در سال ۲۰۰۶ با ممنوع کردن معاملات U-Turn برای برخی بانکهای ایرانی و متعاقبا در نوامبر ۲۰۰۸ علیه کل نظام بانکی کشور توسط وزارت خزانهداری ایالات متحده قطع شد. از این رو، ایران به واسطه بانکهای سایر کشورها نیز از انجام تراکنش دلاری منع شد. باتوجه به نقش دلار در تبدیل ارزها به یکدیگر، ضمن عدم توانایی کشورمان در استفاده از خدمات دلاری در نظام بانکی جهانی، در تبدیل منابع مالی به ارزهای مختلف نیز با مشکل جدی مواجه شده است.مشکل جدی دیگر در حوزه تحریم بانکی، مربوط به فرمان اجرایی ۱۳۲۲۴ است. این مقرره مربوط به مسدود کردن دارایی و منع انجام تراکنش با اشخاصی است که به ادعای آنان مرتکب اعمال تروریستی میشوند. برچسب مربوط به این دستور اجرایی یعنی SGDT (Specially Designated Global Terrorist) به بانک مرکزی ایران الصاق شده است. علاوه بر این، تعدادی از اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی نیز در لیست این تحریم قرار گرفتهاند.
با الصاق بهانه پولشویی، شبکه اجرای جرائم مالی وابسته به خزانهداری آمریکا (FinCEN) که ماموریت گردآوری و تحلیل اطلاعات درباره مبادلات مالی با هدف مبارزه با «پولشویی و تامین مالی تروریسم» را در داخل و خارج از آمریکا برعهده دارد، ایران را به عنوان حوزه قضایی واجد نگرانی عمده در زمینه پولشویی قرار داده و اقداماتی را علیه کشورمان اتخاذ کرده است. این شبکه بهصورت مستمر توصیههایی برای نهادهای مالی منتشر کرده، که آخرین مورد که در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲ منتشر شده، ضمن تاکید بر تبعیت از استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی، درخواست میکند که گزارش فعالیت مشکوک (Suspicious Activity Report) را به این نهاد ارسال کنند.
البته در کنار این موارد مهم، مقررههای تحریمی دیگری مانند قانون جامع تحریمها، پاسخگویی و منع سرمایهگذاری ایران (CISADA)، بخش ۱۲۴۵ قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا سال ۲۰۱۲ (NDAA)، قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه سال ۲۰۱۲ (ITRSHRA)، قانون آزادی ایران و مبارزه با اشاعه (IFCA) و قانون مبارزه با مخالفان آمریکا از طریق تحریم (CAATSA) و چند دستور اجرایی دیگر مانند ۱۳۹۰۲ و ۱۳۹۴۹نیز در حوزه روابط کارگزاری بانکی محدودیتهایی را ایجاد کردهاند.
ماحصل چنین اتفاقاتی که به بخشی از آن اشاره شد، انفکاک سیستم بانکی ایران از نظام مالی جهانی بوده است. به عبارت ساده، انجام تراکنش بانکی از مبدأ و به مقصد ایران مگر در موارد استثنایی با کسب مجوز از نهادهای تحریمکننده، امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، فرض کنیم یک فعال اقتصادی ایرانی به بانکی در ایران مراجعه کرده و میخواهد برای پرداخت وجه مربوط به کالای خریداری شده خود از یک تاجر عمانی، اعتباری به نفع ایشان گشایش کند. برای ابلاغ و فعال کردن این اعتبار، بانک ایرانی درخواست خود را به بانک مسقط در عمان ارسال میکند. بهدلیل عدم پذیرش برقراری روابط کارگزاری توسط این بانک با بانک ایرانی، انجام تراکنش در همان ابتدا متوقف خواهد شد.
با فرض اینکه برجام احیا شود، بر اساس آنچه در متن توافق آمده: نقل و انتقالات مالی بین اشخاص و نهادهای ایرانی و اروپایی، فعالیتهای بانکی شامل ایجاد روابط کارگزاری بانکی جدید و افتتاح شعب و بانکهای تابعه بانکهای ایرانی در قلمرو کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ارائه خدمات پیامرسانی مالی (از جمله سوئیفت)، حمایت مالی از تجارت با ایران (اعتبارات صادراتی، تضامین، یا بیمه) و سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی از مهمترین تعهدات طرف اروپایی برجام است و تحریم مربوط به آن «لغو» میشود.
از طرف دیگر، طبق تعهدات ایالات متحده در برجام، تحریمهای مربوط به معاملات مالی و بانکی اشخاص غیرآمریکایی با بانکها و موسسات مالی ایرانی مشخص شده در پیوست ۲ برجام، از جمله بانک مرکزی ایران و افراد و موجودیتهایی که به عنوان دولت ایران در فهرست SDN قرار گرفتهاند، شامل افتتاح و نگهداری حسابهای واسطه نزد موسسات مالی غیرآمریکایی، سرمایهگذاری، خرید و فروش ارز و افتتاح اعتبارات اسنادی؛ انجام معاملات به ریال ایران؛ ارائه اسکناس دلار آمریکایی به دولت ایران و خدمات پیامرسانی مالی به بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایرانی به نحو مندرج در الحاقیه برجام «متوقف» میشود.
در نگاه اول به این تعهدات، بهنظر میرسد که با «توقف» تحریمها متعاقب احیای برجام، موانع مطروحه مرتفع خواهند شد اما در عمل حتی با فرض ایفای تعهدات طرفهای غربی توافق، مساله دیگری که بانکهای خارجی به سراغش میروند، موضوع تطبیق (Compliance) است. استانداردهای پذیرفته شده در نظام مالی جهانی، به ویژه استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی که در سه حوزه مقابله با تامین مالی تروریسم، مبارزه با پولشویی و مقابله با تامین مالی اشاعه که بر اساس رویکرد ریسکزدایی (De-risking) طراحی شدهاند، مبنای انجام فعالیت بانکی اغلب بانکهای فعال در نظام مالی جهانی است. همچنین استانداردهای بینالمللی در حوزههای دیگر مانند کفایت سرمایه، حاکمیت شرکتی، شفافیت و گزارشگری مالی نیز وجود دارند که بهدلیل قطع ارتباط با نظام مالی جهان وضعیت رعایت آن در بانکهای کشورمان در سطح مناسب و قابل قبولی قرار ندارد. بنابراین، حتی در صورت تعلیق تحریمهای حوزه بانکی، با حضور کشورمان در لیست کشورهای اقدامات مقابلهای موسوم به لیست سیاه FATF، انجام تراکنش بانکی بینالمللی با دشواریهای بسیار جدی روبهرو خواهد شد. تعلیق این اقدامات مقابلهای برای مدت زمانی مشخص، با هدف امکان انجام مراودات بانکی، میتواند به عنوان راهکار در دستورکار مذاکرات احیای برجام قرار گیرد. تنها درصورت رفع این دو مانع بهطور توامان، امکان اتصال به نظام بانکی جهان هرچند بهصورت موقت و محدود برای سیستم بانکی کشورمان فراهم خواهد شد.
مطالب مرتبط