🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 آسیبشناسی خصوصیسازی
آسیبشناسی خصوصیسازی در ایران موضوع بحث در نشست «بازبینی ساختار نهادی خصوصیسازی در ایران» بود. در این نشست کارشناسان با تاکید بر دلایل شکست خصوصیسازی و چرخه معیوب حکمرانی دارایی دولت به بیان راهکارهایی همچون توسعه بازار سرمایه و اصلاح سیاستهای افقی اشتباه همچون سرکوب قیمتها، سلطه دولتی بر سیاستهای پولی و ارزی برای موفقیت در این مسیر اشاره کردند.
روز چهارشنبه، اندیشکده سیاستگذاری اقتصادی تهران میزبان نشست «بازبینی ساختار نهادی خصوصیسازی در ایران» با حضور علی ابراهیمنژاد (عضو هیاتعلمی دانشگاه شریف)، مهدی حیدری (عضو هیاتعلمی دانشگاه خاتم)، حسین قربانزاده (رئیس سازمان خصوصیسازی) و علی مروی (عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی) بود. در این نشست کارشناسان با تاکید بر دلایل شکست خصوصیسازی در کشور به بیان راهکارهایی همچون توسعه بازار سرمایه، اصلاح سیاستهای افقی اشتباه همچون سرکوب قیمتها، سلطه دولتی بر سیاستهای پولی و ارزی و امثال آن برای موفقیت در این مسیر اشاره کردند.
شکست خصوصیسازی با نگاه ابزاری
در ابتدای این نشست، مهدی حیدری، عضو هیاتعلمی دانشگاه خاتم با بیان اینکه بهتر است قبل از صحبت در مورد خصوصیسازی قدری درخصوص مفهوم بنگاه به صحبت بپردازیم، عنوان کرد: یک بنگاه اقتصادی ذینفعان متفاوتی دارد از جمله کارمندان، زنجیره ارزش، حاکمیت و طبیعتا مالک و سهامداران. اگر قرار بر این است که سود اقتصادی معیار قرار گیرد و در کنار آن مالیات حاکمیت نیز پرداخت شود، مستلزم یک نوع نگاه است و اگر منظور ما از بنگاه، ابزار سیاستگذاری اقتصادی است آنگاه نگاه متفاوتی خواهیم داشت. قسمت عمده شرکتهایی که دولتی بودهاند (فارغ از آنکه خصوصی شده یا نشده باشند)، ابزار سیاستگذاری هستند؛ در مورد این شرکتها نمیتوان انتظار داشت که غیردولتی شوند چراکه از یک حاکمیت دولتی برخوردارند، از اینرو مساله اصلی و تعیینکننده نوع نگاه به یک بنگاه اقتصادی است. اگر از این زاویه بهخصوصیسازی نگاه کنیم در سالهای اخیر کاملا موفق بودهایم. اتفاقی که در بسیاری از بانکها، خودروسازان، پالایشگاهها و پتروشیمیها رخ داد.
وی در ادامه توضیح داد: در حالحاضر در بورس تهران با ارزش ۶هزارهزار میلیاردتومان، حدود ۸۰درصد کنترل در دست حاکمیت است، با اینکه سهام در دست حاکمیت بسیار کمتر از این مقدار است، از اینرو تا زمانی که نوع نگاه به بنگاهها به همینگونه باقی بماند، مساله حل نخواهد شد.
سیاستهای اشتباه، مانع بهرهوری اقتصادی
علی مروی، عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی نیز در اینخصوص اظهار کرد: اگر بخواهیم به آسیبشناسی خصوصیسازی در ایران بپردازیم نخست لازم است بدانیم اهداف سیاستی از خصوصیسازی چه بوده است و ما چه میزان در تحقق این اهداف موفق بودهایم و اگر نرسیدیم دلیل چه بوده و چه باید کرد؟ در قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴، هشت هدف سیاستی عنوان شده که برخی از آن بسیار خوشبینانه بوده و برخی دیگر قابل دسترسی. از جمله اینکه انتظار داشتیم با خصوصیسازی بهرهوری کل اقتصاد و فعالیتهای تولیدی در کشور ارتقا پیدا کند و از این منظر اقتصاد ایران در عرصه جهانی رقابتپذیرتر شود تا بتواند از فرصتهای منطقهای و بینالمللی بهخوبی استفاده کرده و سطح رفاه افزایش پیدا کند. وی با بیان اینکه سوال اصلی بررسی موانع اصلی بهرهوری چیست و آیا با خصوصیسازی این موانع برطرف خواهند شد؟ گفت: موانع اصلی بهرهوری در اقتصاد ایران، در مرحله اول سیاستهای افقی اشتباه همانند سرکوب قیمت در بازارهای متعدد با توجیهات ظاهرالصلاح مثل تامین معیشت دهکهای پایین درآمدی و امثال آن است.
تازمانی که سرکوب قیمت داشته باشیم، فرقی ندارد مدیریت و مالکیت یک شرکت در دستان دولت باشد یا بخش خصوصی. بخشخصوصی با چنین شرایطی حتما ورشکسته خواهد شد و اگر در دستان دولت باشد نیز بنگاههای دولتی دوشیده خواهند شد؛ چراکه ایجاد رانت کرده و ناخودآگاه پای سیاسیون را به این بنگاهها و سیاستگذاری در آن باز خواهد کرد. در تشریح سیاستهای افقی نادرست دیگر میتوان به سلطه مالی دولت بر سیاستهای پولی و ارزی اشاره کرد که عدمقطعیت در فضای اقتصادی را افزایش خواهد داد، سرکوب ارزی رخ خواهد داد، از کانال بیماری هلندی تولیدزدایی گسترده خواهیم داشت، بهرهوری متاثر خواهد شد، نظام تعرفهای پیچیده برای حمایت از تولید، به بهرهوری کشور آسیب خواهد زد. فارغ از وضعیتی که از منظر غلبه پارادیم مجوزمحوری و سبک مالیاتستانی و معماری نادرست نظام مالیاتی در کشور داریم.
مروی در تشریح این مهم گفت: مالیات PIT در حالحاضر در کشور وجود ندارد. مالیات CIT در ایران ظاهرا نرخ پایینی دارد اما زمانی که تامیناجتماعی را در نظر میگیریم این نرخها بالاتر از ۵۰درصد خواهد بود. در چنین شرایطی حتی در بخشهایی که دولت ورود نکرده است نیز بخشخصوصی تمایلی به ورود ندارد چراکه موانع بسیاری در این راه وجود دارد و نمیتوان انتظار داشت بهرهوری افزایش پیدا کند. به این ترتیب درمجموع باید اصلاح سیاستهای افقی اشتباه، مقدم بر خصوصیسازی میبود و مادامی که اینها روی میز باشد و اصلاح نشود، هیچگاه خصوصیسازی به اهداف خود نخواهد رسید. این استاد دانشگاه ادامه داد: نکته دوم آنکه خصوصیسازی در ایران به بدترین نحو ممکن انجام شد. در وهله اول سیاستگذار باید نقشهای داشته باشد که خصوصیسازی را از چه نقطهای آغاز کند. قاعدتا خصوصیسازی باید از جایی شروع شود که احتمال شکست آن خیلی کمتر باشد. ما اما خصوصیسازی را مثلا از بخش بانک شروع کردیم بدون آنکه سیاستگذار رویکرد خود را در چارچوب تنظیمگری بانکهای خصوصی مشخص کند. نتیجه آنکه عملکرد بانکهای خصوصی از بانکهای دولتی بهتر نبوده و اتفاقا بیشترین نسبتهای اهرمی در آن بانکها است. مثالهای مشابه دیگری نیز در اینخصوص وجود دارد که گویای شکست اینگونه خصوصیسازی است. مروی موضوع «سهام عدالت» را فاجعهای دانست که طی آن حیاط خلوت عجیبی برای دولتیها ساخته شد و تاکید کرد اینها تنها نام خصوصیسازی را یدک میکشند. وی خاطرنشان کرد: فهم نادرست از اقتصاد و غلبه منافع اقتصاد سیاسی از مهمترین دلایل شکست خصوصیسازی در ایران است.
چرخه معیوب حکمرانی دارایی دولت
حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی در ادامه این نشست با بیان اینکه با وجود علم به شکست در برخی بخشها اما این اشتباهات تکرار میشود، گفت: لزوما کاهش بار مالی و مدیریتی دولت حلال مشکل نیست و برعکس گسترش مالکیت دولتی صرفا مذموم نیست مگر اینکه بتوانیم مذموم بودن مداخله دولت در سازوکار بازارها را در نظرگرفته و حذف کنیم. لازم است این دو بال با هم کار کند. در این میان باید دید آیا میتوان کاری را شروع کرد و در ادامه اصلاحات را انجام داد یا اینکه اول اطمینانخاطر از کارآیی و عدممداخله دولت در سازوکار بازارها همچون قیمتگذاری دستوری حاصل و بعد پروژه آغاز شود؟ قصه خصوصیسازی یا دولتی بودن فرع بر موضوع مهمتر یعنی بهبود کیفیت حکمرانی دارایی دولت است و با ابزاری همانند خصوصیسازی قرار است به آن مقصد برسیم، از اینرو خود خصوصیسازی هدف تلقی نمیشود بلکه رسیدن به منطق کارآیی اقتصادی و بهرهوری نقطه اصیل تلقی میشود. در حالحاضر باید به فکر اصلاح این ناکارآمدی بود. به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی، هدف بهبود کیفیت حکمرانی دارایی دولت است که باید محصول نهایی آن ارتقای کارآیی و بهرهوری بنگاه با اولویت گسترش مالکیت در سطح عموم باشد و بقیه اهداف خود به خود محقق خواهد شد. قربانزاده تاکید کرد: ما یک چرخه معیوب حکمرانی دارایی دولت را داریم که اگر اصلاح نشود قصه واگذاری به سرانجام درستی نخواهد رسید. برخی تصورات نادرست از هدف نهایی خصوصیسازی سبب شده تا این مسیر منحرف شود و لازم است اول این رویکرد اصلاح شود. وی اضافه کرد: چالشهای فرآیندی بسیاری در مراحل ۷گانه انتخاب بنگاهها، آمادهسازی، ارزشگذاری، نحوه واگذاری، انعقاد قرارداد، نظارت بر واگذاری و حل و فصل اختلافات حقوقی در فرآیند خصوصیسازی وجود دارد که لازم است رفع و رجوع شود.
موفقیت خصوصیسازی با توسعه بازار سرمایه
علی ابراهیمنژاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه شریف از دیگر سخنرانان این نشست بود. وی عنوان کرد: ما میخواهیم دینامیکی که میان بنگاه و دولت وجود دارد را تغییر دهیم تا از دینامیکی که بنگاه رانت دریافت کرده و ناکارآمدیهایی همچون استخدام نیروی کار مازاد، ارائه محصول بیکیفیت و زیرقیمت تولید میکند به دینامیکی تغییر دهیم که بنگاه از منابع موجود در اقتصاد استفاده کرده و آن را در فضایی رقابتی به محصولی ارزشمند تبدیل کند و از طریق خلق ارزش کسب سود کند. برای اینکه این اتفاق بیفتد دو الزام کلی داریم شامل طراحی محیط و فرآیندی که بهترین مالک شناسایی شود و در ادامه شرایط انگیزشی به گونهای باشد که این مالک بتواند کارآمدی را در بنگاه موردنظر ایجاد کند. ابراهیمنژاد تاکید کرد: همیشه ادامه حیات بنگاه، بهینه نیست و گاهی تعطیلی یک بنگاه به دلیل عدمتوجیه اقتصادی و روانه شدن منابع آن به سمت سایر بخشها باید موردتوجه قرار گیرد. این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید زیرساختهای حقوقی جلوگیری از منفعتطلبی شخصی ایجاد شود تا تجربه کشورهایی همانند روسیه درخصوصیسازی را تکرار نکنیم. به گفته ابراهیمنژاد، یکی از عوامل اثرگذار در موفقیت خصوصیسازی، توسعه بازار سرمایه است. به دو دلیل؛ یک آنکه بازار سرمایه مسیر سالم نه ایدهآل برای واگذاریها است و اینکه توسعه بازار سرمایه با عمق کافی میتواند جذابیت چشمانداز اصلاح ساختار را برای خریدار یک شرکت ایجاد کند.
🔻روزنامه کیهان
📍 سرکشی تولیدکنندگان لوازم خانگی در برابر مصوبه ستاد تنظیم بازار
سرکشی تولیدکنندگان از مصوبه ستاد تنظیم بازار در حالی انجام میشود که مسئولان وزارت صنعت چندین بار بر غیرقانونی بودن افزایش قیمت لوازم خانگی تاکید و اعلام کرده بودند باید قیمتها اصلاح شود.
چهارم اسفند ماه بود که معاون اول رئیسجمهور در جلسه ستاد تنظیم بازار از افزایش قیمتهای لوازم خانگی انتقاد کرد و مقرر شد براساس تصمیم ستاد تنظیم بازار چنانچه تولیدکنندگان لوازم خانگی قیمتهای خود را در بازار واقعی نکنند برنامهریزی لازم برای آزادسازی واردات متناسب با نیاز مردم انجام خواهد شد. از این صحبتها نزدیک به یک هفته میگذرد اما متاسفانه نه قیمتی کاهش پیدا کرده و نه تولیدکنندگان حاضر به اعلام لیست جدید قیمتهای خود به بازار هستند.
مشاهدات خبرنگار تسنیم از بازار نشان میدهد اکثر فروشندگان لوازم خانگی با انتقاد از عدم برگشت قیمتها میگویند تولیدکنندگان تصمیمی به کاهش قیمتها ندارند اما از آن طرف ما به دلیل رکود بازار مجبوریم تخفیفات بالایی را اعمال کنیم تا شاید خریدار رغبتی به خرید محصولات داشته باشد.
سرکشی تولیدکنندگان از مصوبه ستاد تنظیم بازار درحالی انجام میشود که مسئولان وزارت صنعت چندین بار بر غیرقانونی بودن افزایش قیمت لوازم خانگی تاکید و اعلام کرده بودند باید قیمتها اصلاح شود. اما متاسفانه با وجود تمام این صحبتها کسی حریف تولیدکنندگان لوازم خانگی نشده و آنها هیچ تصمیمی به کاهش قیمتها
ندارند.
البته رئیساتحادیه فروشندگان لوازم خانگی در چندین مصاحبه اعلام کرده است که برخی از تولیدکنندگان قیمتها را اصلاح کردند اما متاسفانه در عمل خبری از کاهش قیمتها نیست و حتی تولیدکنندگان حاضر به ارائه لیست جدید به بازار نیستند.
این موضوع نشان میدهد فقط کاهش قیمتها به صورت شفاهی مطرح شده و عملا هیچ لیست جدید قیمتی توسط تولیدکنندگان ارائه نشده است.
در حال حاضر بازار خرید و فروش لوازم خانگی در رکود مطلق قرار گرفته و اظهارات متعدد در لزوم کاهش قیمتها عاملی شده است تا مردم دست از خرید بردارند اما از آن طرف برخی تولیدکنندگان تحت تاثیر این رکود قرار نگرفته و تمایلی به کاهش قیمتها ندارند.
🔻روزنامه رسالت
📍 بازتاب تنش روسیه و اوکراین در قیمت جهانی نفت
قیمت نفت رکوردهای چندساله خود را شکسته و بعد از گذشت هفت سال سهرقمی شده است. پیشبینیها پیش از آغاز جنگ روسیه با اوکراین حاکی از افزایش قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار بود و حالا در هفتمین روز حمله روسیه به اوکراین، قیمت نفت در بازارهای بینالمللی انرژی مجددا افزایشیافته است وبهای هر بشکه نفت برنت به ۱۱۳ دلار رسیده که بالاترین نرخ در هفت سال گذشته است.
این افزایش حتی پسازآن اتفاق افتاد که اعضای آژانس بینالمللی انرژی با آزادسازی ۶۰ میلیون بشکه نفت از ذخایر اضطراری موافقت کردند، اما باوجوداین تصمیم، افزایش قیمتها در بازار نفت ادامه یافت.
با حمله روسیه به اوکراین قیمت نفت خام به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسید بهطوریکه قیمت نفت خام در روزهای ابتدایی آغاز درگیری به ۱۰۳ دلار در هر بشکه رسید و رشدی حدودا ۵ درصدی در یک روز را تجربه کرد. با تشدید حمله روسیه به شهرهای مختلف اوکراین و تنش میان غرب و مسکو، قیمت هر بشکه نفت برنت در معاملات بازارهای جهانی به ۱۰۶ دلار در هر بشکه قیمت خورد. با تداوم درگیری و جنگ میان این دو کشور قیمت نفت برنت به۱۱۰ دلار و در ادامه به ۱۱۳ دلار جهش پیدا کرد.
با افزایش تقاضای جهانی نفت و ازسرگیری فعالیتهای صنعتی پس از کرونا، عرضه نفت در شرایط فعلی جوابگوی تقاضا نیست و بحران اوکراین نیز به وخامت اوضاع افزوده است. روسیه یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان است که روزانه بین ۴ تا ۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند و اختلال در عرضه نفت روسیه میتواند به افزایش بیشتر قیمت نفت هم منجر شود.
بهای نفت در حالی افزایشیافته است که دولتهای غربی با چشمانداز بروز تورم و تبعات اقتصادی و سیاسی آن مواجه هستند و افزایش بهای نفت میتواند این روند را تشدید کند.
نقش سفته بازان در بازار نفت
محمد قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، درباره تداوم رشد قیمت نفت و عبور از مرز ۱۱۰ دلار به «رسالت» گفت: بازار نفت در شرایط خاص و ویژهای به سر میبرد و نمیتوان پیشبینی زیادی از روندی که طی میکند ارائه داد. در هفته قبل بعد از زده شدن شیپور جنگ قیمت نفت به ۱۰۰ دلار رسید اما بعدازآن افت قیمت پیدا کرد. بازار نگران تأمین انرژی در فصل سرما و قطع و یا کاهش عرضه به اروپا است و این موضوعات افزایش قیمت نفت را تقویت میکند. در شرایط فعلی بیشتر سفتهبازان از وضع موجود سوءاستفاده میکنند و سعی دارند بازار را در جهاتی که مدنظر دارند هدایت کنند.
قمصری با اشاره به آزادسازی ذخایر نفت توسط اعضای آژانس بینالمللی انرژی گفت: یکی از راهکارهای مؤثر در کنترل قیمت نفت، آزادسازی ذخایر اضطراری است. اکنون بازار مترصد دریافت این ذخایر است و چنانچه عرضه ۶۰ میلیون بشکهای به بازار رخ دهد در کنترل قیمتها مؤثر خواهد بود اما اگر به این حرف عمل نشود ممکن است بازار به این مسئله واکنش نشان دهد و مجددا قیمتها بالا بروند.
وی اضافه کرد: به نظر میرسد صرف عرضه و تقاضای بازار نمیتواند موجب قیمتگذاری به حدود
۱۳۰ دلار در هر بشکه شود. باید به عملکرد سفتهبازان توجه شود که به بازارها جهت میدهند. بازار توان مواجهه با چنین ارقامی را ندارد.
قمصری درباره عملکرد اوپک پلاس در شرایطی که روسیه بهعنوان یکی از اعضای قدرتمند آن درگیر جنگ شده است، گفت: در شرایط موجود بعید میدانم که روسیه علاقهمند به کاهش میزان فروش نفت خود باشد بنابراین تلاش میکند که قیمت نفت افزایش پیدا کند زیرا نفت این کشور هم تحریم نشده است.
مدیر سابق شرکت ملی نفت درباره حضور ایران در بازار فروش نفت گفت: ایران همواره بهعنوان یکی از پتانسیلهای بازار نفت درنظر گرفتهشده و نگاه بازار به کشور ما بهعنوان یکی از مؤلفهها برای تثبیت وکنترل قیمتهاست.
بستر افزایش قیمت نفت فراهم است
جهانبخش امینی، کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با «رسالت» درباره چشمانداز قیمت نفت در آینده گفت: در حدود ۱۲ سال قبل ما تجربه رسیدن هر بشکه نفت به ۱۱۰ دلار را داشتیم که برای ماههای متمادی این نرخ تداوم داشت درحالیکه در آن زمان هزینه اکتشاف، حملونقل و پالایش نفت نسبت به زمان حال بهمراتب کمتر بود بنابراین با توجه به افزایش هزینههای تولید، رسیدن قیمت فعلی نفت به
۱۱۰ دلار پیشرفت زیادی محسوب نمیشود.
وی ادامه داد: بعد از مقطعی که قیمت نفت صعود زیادی پیدا کرد به دلایل مختلفی ازجمله تضعیف خاورمیانه، نفت از منابع فسیلی تولید شد که با افزایش هزینهها همراه بود و بهرغم این موضوع قیمت دلار به ۵۰ دلار رسید.
امینی با اشاره به جنگ میان اوکراین و روسیه و احیای صنایع در پساکرونا بهعنوان عوامل مهم در رشد قیمت نفت گفت: با آغاز تنشها میان روسیه و اوکراین،نفت به حدود ۱۰۰ دلار رسید و با احتمال تداوم جنگ روند رو به افزایش قیمتها ادامهدار شده است.
وی تصریح کرد: گمانهزنیها مبنی بر رسیدن قیمت نفت به ۱۳۰ دلار خیلی دور از ذهن نیست زیرا زمینهها برای افزایش قیمت نفت فراهم است و افزایش قیمتهای جانبی درروند افزایشی نفت کمککننده است.
امینی درباره نزول شدید قیمت نفت بعد از صعود فعلی گفت: ما درگذشته تجربه رسیدن قیمت نفت به ۱۱۰ دلار و افت آن به ۴۰ دلار را داشتیم مانند نوساناتی که در بازارهای طلا و ارز به وجود آمد و بازار آنها با رکود مواجه گردید. پیشبینی میشود کشورهای خریدار نفت باقیمتهای فعلی ذخایرشان را تأمین کنند و بعدازاین برهه با رکود خرید و احتمال افت قیمتها مواجه شویم.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 احتمال شکست مذاکرات
مذاکرات احیای برجام در وین به مرحله حساسی رسیده که برخی آن را «نهایی» توصیف میکنند. درباره اینکه نتیجه این مرحله چیست و کار به توافق میرسد یا خیر اما نمیتوان حرفی زد چرا که اخبار دقیق و شفافی از آنچه طرفهای مذاکره در هتل کوبورگ گفته و شنیدهاند نداریم و بر اساس اظهارنظرها، موضعگیریهایی که از طریق توئیتر برخی طرفهای مذاکره در وین یا دیگر شبکههای اجتماعی مثل کلابهاوس و… به مردم منتقل میشود هم به نظر میرسد که احتمال شکست مذاکرات کم نیست. یا به قول روزنامه دولت که دیروز نوشته بود: «احتمال توافق با عدم توافق برابر است.»
این درحالی است که ایران همچنان توپ را در زمین طرف غربی میداند و منتظر اخذ تصمیمات مهم از سوی آنهاست. درحالی که به نظر نمیرسد آنها هم قصد کوتاه آمدن داشته باشند. مثلا اولاف شولتز صدراعظم آلمان که دیروز برای دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی به فلسطین اشغالی سفر کرده بود درباره مذاکرات وین به خبرنگاران گفت که «آنچه میخواهیم شاهدش باشیم، این است که در وین توافقی حاصل شود.» شولتز افزود: «اکنون زمان تصمیمگیری فرا رسیده است. این کار نباید بیش از این به تعویق بیفتد و نمیتواند هم بیش از این به تعویق بیفتد.»
پیش از آن هم ند پرایس از بررسی راههای جایگزین خبر داده بود و علی واعظ مشاور تیم آمریکا در وین طی یک گفتوگوی کلابهاوسی با این ادعا که مذاکرات شکست خورده، ادعا کرده بود که جلسه سهشنبه شب اتحادیه اروپا با آمریکا برای بررسی گزینههای جایگزین بوده است!
اینجا در تهران نیز شاهدیم که برخی رسانههای نزدیک به دولت در حال انتقال پیام افزایش احتمال گزینه «عدم توافق» هستند و برخی دیگر نیز تلاش میکنند تا فضای اجتماعی را برای پذیرش این نتیجه آماده کنند. در عین حال از میزان امیدواری تحلیلگران مسائل بینالمللی نیز کاسته شده است. مثلا علی بیگدلی که همزمان با آغاز مذاکرات در دولت رییسی مدام خوشبینانه به موضوع مینگریست و امیدوار بود که توافق حاصل شود، در گفتوگو با «جهانصنعت» ازاحتمال شکست مذاکرات در روزهای آتی سخن میگوید. او معتقد است اگر ایران در رویه خود تغییر ایجاد نکند، غربیها میز مذاکره را ترک میکنند و این مساله تبعات سختی برای ما دارد. او وضعیت فعلی و رویکرد طرف غربی را ناشی از خواستههای حداکثری ایران و البته متاثر از تحولات اخیر و جنگ اوکراین و موضع ایران در این باره میداند.
اینطور که از اظهارنظرها و مواضع طرف غربی و مشخصا آمریکا برمیآید، وضعیت مذاکرات به اندازه قبل خوشبینانه نیست. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
از سهشنبه بعدازظهر وضعیت مذاکرات قدری تغییر پیدا کرد. علت این تغییر هم شاید تا حدی به اظهارنظر و مواضع ما درباره روسیه باشد. یعنی حمله روسیه به اوکراین تا حد زیادی بر فضای مذاکرات تاثیر گذاشت و به همین دلیل آقای اولیانوف از مسیر مذاکرات خارج شده است. از طرف دیگر غربیها به خاطر مواضع و اظهارنظرهای مقامات ارشد ما در حمایت از روسیه گفتهاند که تا آخر هفته اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسد، ممکن است میز مذاکره را ترک کنند.
نقش آژانس در این وضعیت چیست؟
آقای گروسی گفته که ایران پادمانها را رعایت نکرده و لازم است کارشناسان آژانس به ایران بروند و همه سایتهای اعلامنشده ایران را بررسی کرده و دوربینها را چک کنند. تا زمانی هم که کارشناسان آژانس رای مثبتی به نفع ایران ندهند، مذاکرات وین هیچ سر و صورتی نخواهد گرفت.
رفتوآمد اخیر آقای باقریکنی به نظر شما تاثیری در ادامه مذاکرات نداشت؟
به نظر نمیرسد که در پی آمدن با عجله آقای باقریکنی به ایران و برگشت او هیچ مقداری از انتظارات انبوه ایران در مذاکرات کاسته شده باشد. ما هنوز روی آن انتظارات قبلی یعنی اینکه راستیآزمایی، تضمین و لغو همه تحریمها که اصلا برای آمریکا مقدور نیست، پافشاری میکنیم. مجموعه این مسائل مذاکرات را با کندی مواجه کرده و شاید هم در روزهای آینده با شکست مواجه کند. دلیلش هم این است که ایران میگوید ما میخواهیم به یک توافق خوب برسیم و توافق خوب از نظر ایران آن است که همه تحریمها برداشته شود.
در حالی که آمریکاییها چهار حوزه تحریمی برجامی، حقوق بشری، موشکی و مسائل منطقهای را از هم منفک کرده و در حال حاضر آمادگی برداشت تحریمهای ذیل برجام را دارند منتها در سه حوزه دیگر، پیشنهاد میکنند که مذاکرات بعد از برجام ادامه یابد اما ایران نمیخواهد تن به این کار بدهد. از آنجایی هم که به هیچوجه امکان ندارد آمریکاییها از تحریمهای غیربرجامی گذشت کنند، گره این کار از جهات مختلف بیشتر شده و کار را مشکل کرده است. به اضافه اینکه حمایت بیدریغ ایران از روسیه هم بر مذاکرات فضای منفی گذاشته است.
معتقدید که حمله روسیه به اوکراین و تحولات اخیر در فضای مذاکرات خیلی نقش داشته است. به نظر شما صحبتهای اخیر رهبری و تاکید بر مخالفت با جنگ نمیتواند برداشتی که دنیا از موضع ایران در این باره داشته را تا حدی تعدیل کند؟
رهبری گفتند که ما با جنگ مخالف هستیم و این حرفی است که همه دنیا میزنند. هیچکس نمیگوید که ما خواهان ادامه جنگ هستیم. ایران اصلا از روسیه نام نبرده و همه اتفاقات در اوکراین را گردن آمریکا میاندازد و این مساله با واکنشهای منفی غربیها در جریان مذاکرات مواجه شده است.
به همین دلیل از سهشنبه بعدازظهر به این سو و در مواضع وزیرخارجه فرانسه و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دیدیم که چقدر تهدیدها افزایش یافت و گفتند که اگر ایران توافق نکند، آماده ترک میز مذاکره هستیم. تا حالا چنین اظهارنظری نکرده بودند. به نظر میرسد که این مساله درحال پیچیده شدن است و برای ایران خیلی سخت و سنگین تمام میشود که مذاکرات با شکست مواجه شود.
برخی مواضع اخیر طرف غربی را فضاسازی و در راستای چانهزنیهای جاری میدانند. به نظر شما این هشدارهای طرف غربی چقدر باید جدی گرفته شود؟
این اصلا فضاسازی نیست. این وضعیت تحت تاثیر فضای داخلی ما ایجاد شده است. اگر آقای امیرعبداللهیان میگوید نباید فریب این فضاسازی را بخوریم برای این است که او از درون آن گروهی بیرون آمده که در دوره روحانی مذاکرات برجامی را خیانت میدانستند. الان خودشان گرفتار همان مشکل شدهاند و این حرفها را میزنند.
این اولتیماتوم به هیچوجه فضاسازی نیست و با توجه به اینکه موج قدرتمند غربیها روی روسیها اثر زیادی گذاشته، وضعیت پیچیدهتر شده است. غربیها صاحب رسانههای جهانی، سیستم بانکی و… هستند و میتوانند فشار فوقالعادهای به روسیه بیاورند و دستشان پر است که بتوانند ایران را تهدید به ترک میز مذاکره کنند.
اگر میز مذاکره را ترک کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ از راههای جایگزین صحبت میکنند. به نظر شما با توجه به اینکه تاکنون تحریمهای بسیاری علیه ایران اعمال شده و طرف غربی خودش نیز بارها گفته که سیاست فشار حداکثری موفق نبود، این بار سراغ چه راههایی خواهند رفت؟
اینکه فشارهای حداکثری بر ایران تاثیر داشته یا نداشته را مردم ایران باید قضاوت کنند که با این سختی معیشتی مواجه شدهاند.
پیشنهاد من از روزهای اول این بود که چون حجم سنگین اختلافات بین ایران و آمریکا در یک جلسه و ذیل برجام رفع نمیشود، بهتر است که مرحلهبندی کرده و حتی بهتر است دیپلماسی پلکانی را در پیش گرفت تا اول تحریمهای برجامی برداشته شود و ایران به تعهدات خود عمل کند. چون یکی از پیشنهادات آژانس به ایران که برای ایران مشکلساز شده این است که سانتریفیوژهای نسل جدید از ایران خارج شود و ایران هم قبول نکرد. قرار بود که مازاد غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی از ایران خارج شود و به روسیه رود اما حالا دیگر آژانس روسیه را قبول ندارد و همه چیز پیچیده شده است. بنابراین به نظر من ایران باید در وین ذیل مسائل برجام مشکلات خود را با غرب حل کند تا این فشار اقتصادی از روی ایران برداشته شود و بعد سراغ سه مساله دیگر برود. اما ایران چون نمیخواهد که موقعیت خود را در مناطق نفوذ سیاسی و امنیتی خود در منطقه از دست بدهد، این کار برایش مشکل است. در حالی که به نظر من ایران باید تغییرات اساسی در سیاست منطقهای خود بدهد، به خصوص که این سیاست تا حالا هم خیلی جواب نداده و رفتهرفته شاهدیم که نفوذ منطقهای ما از دست میرود. مثلا الان در سوریه یا لبنان با مشکل مواجه هستیم، همین طور در عراق. بنابراین راه منطقی این است که ایران یک تغییر اساسی در استراتژیهای منطقهای خود بدهد.
یعنی اگر مذاکرات جاری در وین با شکست مواجه شود، شاهد تشدید تحریمها خواهیم بود؟
نه، دیگر حرف از تحریم نیست. بلافاصله شورای حکام تشکیل خواهد شد. یعنی آژانس به شورای حکام گزارش میدهد که ایران گزارشات را نداده و سایتهای مشکوک را به ما معرفی نکرده است. شورای حکام هم یک قطعنامه صادر میکند که به شورای امنیت میرود.
در شورای امنیت هم نیاز به رایگیری مجدد نخواهد بود که روسیه و چین هم موافقت بکنند یا نکنند.
به این ترتیب همان شش قطعنامه که قبلا علیه ما اعمال شده بود که ما را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحده برده بود، احیا خواهد شد. یعنی مکانیسم ماشه دوباره اجرا شده و ایران ذیل فصل هفتم به عنوان کشوری که صلح و امنیت بینالمللی را به هم زده است، معرفی خواهد شد و این خیلی کار ما را مشکل خواهد کرد، خیلی مشکل.
پیشبینی شما این است که این اتفاق میافتد یا ایران بالاخره این پیشنهاد تعدیل انتظارات که بارها از سوی تحلیلگران بیان شده را قبول میکند؟
اگر ایران قبول نکند خیلی با مشکل مواجه خواهد شد. با توجه به اینکه هر روز با نارضایتی عمومی و اعتراضات بیشتری در داخل مواجه هستیم، همچنین با توجه به کسری بودجهای که داریم و فشار مالیاتی که بر مردم وارد میشود، سال آینده با مشکل مواجه خواهیم بود. حتی ممکن است که ظرف یک هفته قیمت دلار به ۴۵ هزار تومان هم برسد. ایران با مشکلات فراوانی روبهرو است و باید مقداری از سطح انتظارات خود را کاهش داده و در سیاست منطقهای و موشکی خود هم تغییراتی ایجاد کند. هیچ راهی غیر از این وجود ندارد. اگر مذاکرات شکست بخورد، در انزوای سیاسی و اقتصادی بسیار سنگینی قرار خواهیم گرفت.
وقتی دولت رییسی شروع به کار کرد، بسیاری معتقد بودند که این دولت چون میداند برای اداره کشور نیاز به توافق دارد، این کار انجام خواهد شد، اما الان شاهدیم که از آذرماه تاکنون ایران از مواضع خود در مذاکرات کوتاه نیامده و با این رویه هم حصول توافق خیلی ممکن یا حداقل ساده نیست. فکر میکنید اکنون این نیاز به توافق احساس شده و در بخش تصمیمگیرنده موجب تغییر رویه یا انعطاف بیشتر خواهد شد؟
این نیاز خیلی وقت است که احساس شده. توجه کنید که ما یک استراتژی تدوینشده در سیاست خارجی نداریم و به همین خاطر تصمیمات در این حوزه، لحظهای است و قدری هم جنبه عاطفی و تبلیغاتی پیدا کرده است.
هنوز به آن سیاست خردبنیان که بر اساس حفظ منافع ملی باشد نرسیدهایم. در فضای بینالمللی و دستورالعملهای آن اما این رویه جوابگو نیست. اینکه ما به خاطر حفظ داخلی و راضی نگه داشتن امثال آقای شریعتمداری و… با این رویه فعلی عمل کنیم، نمیشود. این وضعیت ضربههای سنگینی میزند که به نظر من خیلی خطرناک است.
🔻روزنامه همشهری
📍 رکوردشکنی نفت ایران
چین در ماه ژانویه روزانه ۷۰۰هزار بشکه از ایران نفت وارد کرده که از دوره برجام هم بیشتر است
اثر جنگ اوکراین بر بازارهای جهانی عمیقتر شد. دیروز قیمت هر بشکه نفت از مرز ۱۱۰دلار برای هر بشکه در بازارهای جهانی عبور کرد. همزمان اخبار دریافتی از شکستن رکورد فروش نفت ایران حکایت دارد. بهدنبال این رویداد قیمت گاز و کالاهای پایه و همچنین شاخص قیمت مواد غذایی با رشد زیادی مواجه شد. بهگزارش همشهری، رشد اخیر قیمتها نگرانی از تشدید تورم را در جهان بیشتر کرده است. پیشتر کرونا شوکی بزرگ به قیمتها وارد کرده بود. برهمین اساس گمانهزنیها حاکی است؛ بانکهای مرکزی جهان در ماههای آینده با افزایش نرخ بهره به جنگ با تورم میروند بهویژه آنکه حالا پیشبینی میشود بحران ناشی از جنگ اوکراین احتمالا طولانی خواهد بود. این موضوع میتواند اقتصاد جهان را در روزهای پساکرونا متورمتر کند.
افزایش قیمت انرژی
مهمترین بازاری که ظرف یک هفته گذشته تحتتأثیر تحولات اوکراین قرار گرفته بازار انرژی است، این بازار از همان روز آغاز جنگ با رشد مواجه شد، با این حال سرعت رشد قیمت انرژی، بهویژه نفت در مبادلات دیروز افزایش یافت. قیمت هر بشکه نفت در مبادلات دیروز از مرز ۱۱۰دلار عبور کرد، این بالاترین قیمت نفت در ۷سال گذشته است. روزگذشته قیمت نفت تا لحظه تنظیم این گزارش در ساعت ۱۶، به مرز ۱۱۲دلار هم رسید. به زعم اغلب کارشناسان، تحریم روسیه که خود دومین صادرکننده نفت جهان است، بازار را نامتعادل کرده است. تجارت نفت روسیه بهدلیل امتناع واردکنندگان از پذیرش کشتیهای روسی با چالش مواجه شده. خریداران پس از مجموعه تحریمهایی که علیه مسکو وضع شده در جستوجوی منابع جایگزین هستند. کشورهای متعددی تحریمهای گستردهای را علیه شرکتها، بانکها و اشخاص روسی وضع کردهاند. شرکتهای بزرگ فعال در صنایع انرژی جهان برنامههایی را برای خروج از پروژههای چند میلیارد دلاری در روسیه اعلام کردهاند. هر چند تحریمها هنوز بهطور مستقیم تجارت نفت روسیه را هدف نگرفته اما تعداد خریداران نفت روسیه در آسیا، اروپا و شمال آفریقا ظرف چند روز گذشته با کاهش مواجه شده است.
خبرگزاری رویترز دیروز به نقل از ۵ معاملهگر نفتی نوشت: خریداران از تحویل نفت منتقل شده از خط لوله متعلق به کنسرسیوم کاسپین (CPC) اجتناب میکنند. این خط لوله، نفت را از بندر نووروسیسک روسیه صادر و آن را با گریدهای نفتی روسیه ترکیب میکند. همزمان برخی گزارشها نشان میدهد میزان ذخایر نفتی آمریکا نیز برخلاف پیشبینیها روند کاهشی داشته است. انستیتو نفت آمریکا میگوید: موجودی مخازن نفت این کشور در هفته گذشته ۶.۱ میلیون بشکه در روز کاهش داشته که برخلاف انتظار است. پیش از این برآورد شده بود این میزان ذخایر ۲.۷۹میلیون بشکه افزایش یابد. این موضوع همزمان با تحولات مرتبط با صادرات نفت روسیه از دلایل تداوم رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی است. همزمان قیمت گاز هم با رشد مواجه شده. مطابق گزارش بلومبرگ قیمت گاز طبیعی در بازار اروپا از زمان آغاز جنگ تاکنون ۶۰درصد افزایش یافته است. نرخ گاز دیروز با ثبت یک رکورد تازه از مرز ۲۲۰۰ دلار در هر ۱۰۰۰ مترمکعب گذشت. دیروز قیمت گاز در بورس هلند ۲۳درصد و در انگلیس ۲۲درصد رشد کرد. اروپا ۴۰درصد گاز خود را از روسیه وارد میکند. کشورهای اروپایی نگران رفتار روسیه پس از تحریم سوئیفت و بانک مرکزی این کشور هستند. به موازات رشد قیمت نفت و گاز، دیروز قیمت بنزین ۵.۴درصد و قیمت گازوئیل ۷.۳۲درصد افزایش یافت.
کالاهای پایه
افزایش قیمت انرژی ناشی از جنگ اوکراین فقط یک بخش ماجراست. آمارها نشان میدهد در روزهای اخیر قیمت همه کالاهای پایه ازجمله مس، روی، آلومینیوم، سرب، نیکل، قلع پلاتین و همینطور کالاهای پایه خوراکی ازجمله شکر، دانه سویا، جو، روغن سویا، گندم، ذرت و حتی پنبه هم با رشد مواجه شده است. فقط در طول روز گذشته قیمت گندم ۵درصد رشد کرد زیرا روسیه و اوکراین بخش بزرگی از گندم دنیا را تولید میکنند. دیروز بلومبرگ اعلام کرد شاخص قیمت ۲۳ کامودیتی یا کالای پایه رایج دنیا، به بالاترین سطح در تاریخ رسیده است. افزایش قیمت انرژی همچنین به رشد هزینه تولید برق منجر شده است. همچنین افزایش قیمت برق، رشد هزینه تمامشده تولید برخی فلزات پایه و برخی صنایع را بهدنبال داشته است.
افزایش هزینههای حمل
تازهترین اطلاعات نشان میدهد با افزایش تحریمها و نیز افزایش ریسکهای اقتصادی هزینه حمل دریایی هر کانتینر از ۴هزار دلار به ۱۵هزار دلار افزایش یافته، این موضوع روی افزایش قیمت محصولات جهانی نیز تأثیر گذاشته زیرا با تحریم روسیه امکان پهلوگیری کشتیهای حامل کالاهای پایه در بنادر دنیا دشوار شده و در عین حال هزینه بیمه کشتیهای روسی هم افزایش یافته، ضمن اینکه غرب نه فقط حمل کالاهای پایه روسیه، بلکه خود کشتیهای روسی را نیز تحریم کرده در نتیجه بازار عملا کشتی کمتری برای حمل محصولات دارد. همه اینها موجب شده بهعنوان مثال هزینه حمل نفت از بندر موزمینوی روسیه به چین با رشد ۱۰۰درصدی به ۲۰۰هزار دلار در روز برسد.
🔻روزنامه اعتماد
📍 «دستوردرمانی» رییسی در بازار خودرو
رییسی سرزده به انبار و خط تولید ایرانخودرو رفت تا به آنها دستوراتی برای بسامان کردن وضعیت بازار خودرو بدهد و در جریان مشکلات و مسائل این شرکت قرار گیرد. اگرچه که با توجه به شکست انواع و اقسام فرمولهای ارایه برای کاهش قیمت در بازار خودرو، رییسی سراغ راهکار همیشگیاش، دادن دستور رفته، اما به نظر نمیرسد این دستورات نیز بتواند دردی از بازار بههم ریخته خودرو دوا کند آنهم در شرایطی که تلاش دوم مجلس برای آزادسازی واردات خودروی سواری نتیجهبخش نبوده و انحصار در این بازار ادامهدار خواهد بود. رییسجمهور در این بازدید به حجم خودروهای دپو شده در پارکینگ اشاره و دستورهایی برای ترخیص آنها صادر کرد که شامل «تامین قطعات و ترخیص فوری خودروهای دپو شده، افزایش ۵۰درصدی تولید خودرو در سال آینده، توقف تولید برخی خودروهای قدیمی و آغاز تولید چند خودروی جدید و با کیفیت، اجازه واردات منضبط و تحت نظارت از سال آینده، نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، شفافسازی فرآیند قرعهکشی و رفع ابهام کامل برای مردم با نظارت دقیق وزارت صمت» بود. از زمان حضور رییسجمهور در ساختمان پاستور تا روزی که او به صورت سرزده به ایرانخودرو رفت، قیمت خودرو در بازار بین ۱۰ تا ۵۰درصد افزایش داشته است؛ به عنوان مثال قیمت خودروی پراید که قرار بود به عنوان خودرو طبقات متوسط جامعه تولید شود از ۱۴۲ میلیون تومان در ۱۲ مرداد سال جاری به ۱۸۵ میلیون تومان در روز گذشته رسید؛ حدود ۳۰درصد افزایش. این برای بار دوم در یک ماهه اخیر است که مقامات عالیرتبه کشور به بازار خودرو ورود کرده و نسبت به آن انتقاد داشته یا برای آن دستور صادر میکنند. پیشتر و در دهم بهمن ماه رهبری ضمن انتقاد صریح از کیفیت خودروهای ساخت داخل، ناراضی بودن مردم در این خصوص را حق آنها دانستند.
همهچیز از آن تصادف زنجیرهای شروع شد
بحثها درخصوص کیفیت پایین خودروهای ساخت داخل با تصادف زنجیرهای دی ماه در محور بهبهان- رامهرمز به اوج خود رسید؛ جایی که بیش از ۵۰ خودرو با یکدیگر برخورد کرده و ایربگ هیچ کدامشان نیز باز نشد. سرهنگ جهانی، معاون اجتماعی ناجا در این خصوص گفته بود: «۲۸ خودرو در تصادف بهبهان آسیب جدی دیده بودند که ۲۷ تا از آنها ایرانخودرو و سایپا و فقط یکی از آنها هیوندا بود و ایربگ در هیچ کدام از خودروهای ایرانی باز نشد.» پس از اعلام این خبر واکنشهای زیادی از مردم و خودروسازان صورت گرفت. چند روز پس از حادثه مهدی رحیمی، مدیر طراحی مرکز توسعه محصولات ایرانخودرو گفته بود: «باز شدن کیسه هوا (ایربگ) هنگام تصادف خودرو، بستگی به شدت ضربه، میزان سرعت و زاویهای دارد که ضربه وارد میشود. اگر مشخص شود که اشکال از کیسه هوا بوده ما طبق قراردادهای بینالمللی باید سراغ تولیدکننده آن کیسه هوا برویم و مقصر سازنده کیسه هواست. اگر ایراداتی در خودروهای تولید شده مشاهده میشود این ایرادات خیلی محتوایی نیست که خودرو در حد فروش نباشد.» البته که صحبتهای رحیمی بیشتر از آنکه «دلیلی» باشد برای عمل نکردن کیسه هوا، «عذری» بود برای فرار از مسوولیتپذیری و با واکنش سیدکمال هادیانفر، رییس پلیس راهور ناجا نیز مواجه شد؛ او در این خصوص گفته بود: «توصیه من به خودروسازان، انجمن خودروسازان و... این است که به جای فرافکنی و انحراف افکار عمومی به دنبال اصلاح کیفیت خودروها باشند، اینطور نباشد که قیمت خودروی خارجی را از مردم دریافت کنند اما خودروی ناایمن و غیراستاندارد دست مردم بدهند.» دامنه انتقاد از عملکرد دو خودروساز ایرانی محدود به پلیس راهور ناجا نشد و به مجلس نیز کشید؛ سیدعلی موسوی، دبیر هیات تحقیق و تفحص از صنعت خودرو در مجلس ضمن انتقاد شدید از کیفیت و قیمت خودروهای ساخت داخل در دی ماه سال جاری گفته بود: «وظیفه مدیران این است که در تولید خودروی ایرانی دقت کنند. اگر کسی ترک فعلی داشته باشد یا در دقت عملش تسامح به خرج دهد، باید پاسخگو باشد، اما متاسفانه مدیران ما هیچ اعتنایی به تعهداتشان ندارند. خودروسازان به جای اینکه کیفیت و امنیت خودروها را بالا ببرند پولها را جاهای دیگر هزینه میکنند و تاوان آن را مردم باید بپردازند.» چندی پیش از تصادف رامهرمز-بهبهان، فاطمی امین، وزیر صمت درخصوص قیمت خودروهای سایپا گفته بود که «حدود ۹ میلیون تومان از قیمت هر خودروی سایپا مربوط به وام است!» به بیان دیگر مردم نه تنها پول خودروی بیکیفیت داخلی که هزینه وام خودروسازان را نیز پرداخت میکنند و این امر تا زمانی که واردات خودرو به کشور ممنوع باشد، ادامه خواهد داشت.
واردات کنیم یا نکنیم؟
قرار بود مجلس با واردات حداقلی خودروهای خارجی موافقت کند تا از این طریق قدری از مشکلات بازار خودرو حل شود؛ در این راستا و در اواخر دی ماه خبرهایی مبنی بر موافقت کمیسیون تلفیق با واردات ۵۰ هزار خودروسواری در جریان بررسی لایحه بودجه منتشر شد که به عنوان دومین تلاش نمایندگان در سال جاری برای واردات خودرو بوده؛ پیشتر و در شهریور سال جاری «اصلاحیه مصوبه واردات خودرو» در مجلس به تصویب رسیده بود که کمی بعد با ایراداتی از سوی شورای نگهبان در مهر ماه برای رایگیری دوباره به مجلس بازگشت. پس از آن تلاش، مجلس در لایحه بودجه ۱۴۰۱ با واردات ۵۰ هزار دستگاه خودروی سواری موافقت کرده بود که کمی بعد از آن عقبنشینی کرد تا در آخرین تحولات صورت گرفته در کمیسیون تلفیق، رای به واردات ۵۰ هزار خودرو سنگین داده شود؛ تا مسیر بودجه نیز برای شکستن انحصار خودروسازهای داخلی به نتیجه نرسد. مشخص نیست چه زمانی نهادهای همسویی لازم برای از میان بردن انحصار در بازار خودرو را کسب میکنند؛ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که واردات خودروهای سوای خارجی میتواند نسخهای برای بسامان کردن بازار خودرو باشد، به خصوص اینکه اگر خودروسازان داخلی ببینند که محصولات خارجی با قیمت برابر، کیف صرتر میشوند. طی سالهایی که واردات خودرو ممنوع شده، به واسطه انحصارگرایی، نه تنها مردم به گروگان گرفته شدهاند که هر تغییری در رویه خودروسازان نیز باید با اعمال زور باشد.
دستورات رییسی را
ایرانخودرو گردن میگیرد؟
رییسجمهور در بازدید سرزده خود از انبار و خط تولید ایرانخودرو حجم خودروهای دپو شده در انبار این شرکت را غیرقابل قبول دانست و برای ترخیص هر چه زودتر این خودروها دستوراتی ارایه داد. دستورات رییسی بخشهای مختلفی از افزایش تولید تا رفع شائبه انحصار و بالا بردن سطح رضایت مردم را در بر میگرفت. به عنوان مثال در بخش تولید دستور داد که «تولید خودروهای جدید و پیشرفته، خودروهای برقی، متصل و خودران گسترش یابد و سرمایهگذاری و بسترسازی برای ورود دانش و فناوری موجود در صنایع دفاعی و فضایی و ظرفیت شرکتهای دانش بنیان برای ایجاد تحول در صنعت خودروسازی «در مقیاس اقتصادی» فراهم شود.» در بخش عمل به تعهدات و کامل کردن خودروهای ناقص نیز گفت: «نسبت به تامین قطعات مورد نیاز و ترخیص و عرضه فوری خودروهای دپوشده در انبارهای شرکتهای خودروساز به بازار، تا نصاب استاندارد، حداکثر ظرف ۲ ماه آینده اقدام شود.» افزایش کیفیت خودروهای داخلی نیز از دیگر دستورات رییسجمهور به ایرانخودرو بود که شامل «خودروهای عرضه شده به بازار از ابتدای سال ۱۴۰۱، باید حداقل با ۳ سال یا پیمایش ۶۰ هزار کیلومتر، ضمانت شوند» میشد. اما یکی از مهمترین بخشهای صحبت رییسی تعیین تکلیف واگذاری مدیریت دولتی ایرانخودرو و سایپا به بخش غیردولتی بود. باید دید در شرایطی که این گروه خودروسازی زیان چند هزار میلیاردی دارد مدیریت آن چه زمانی به بخش غیردولتی واگذار میشود؟
🔻روزنامه تعادل
📍 اخبار متناقض برجامی بورس را به هم ریخت
اخبار سیاسی همواره نقش غیرقابل انکاری بر بازار سرمایه دارند و کوچکترین حرکتی از سوی سیاستمداران میتواند بورس را در همه جای دنیا با نوسان مواجه سازد؛ اخباری مانند جنگها، تحریمها و حتی توافقات سیاسی. در چند وقت اخیر و همزمان با آغاز دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴، بورس تهران نیز تحت تأثیر این مذاکرات و اخبار ضدونقیض آن قرار گرفت.
تأثیر برجام بر بورس در سال ۹۴
در تیرماه ۹۴ و همزمان با امضای توافق برجام، شاخص کل بورس تهران با افت ۱۰ درصدی مواجه شد و از ارتفاع ۶۹ هزار واحدی به حوالی سطح ۶۰ هزار واحد رسید. پس از این افت نسبتاً سنگین که در طی یک ماه انجام گرفت، دماسنج بازار سرمایه با افت و خیزهایی همراه شد و دوران افت سنگین خود را پشت سر گذاشت. شاخص کل بورس تهران از ابتدای دی ماه ۹۴ و همزمان با فروکش کردن هیجانات و بهرهمند شدن شرکتها از مزایای رفع تحریم رشد خود را آغاز کرد و به سطح ۸۰ هزار واحد رسید. در این شرایط، میتوان گفت که بازار سرمایه همچنان منتظر تعیین تکلیف مذاکرات برجام است تا سمت و سوی خود را مشخص کند.
نسخه ۱۴۰۰ برجام چه میشود؟
همزمان با آغاز کار دولت سید ابراهیم رییسی، دور جدید مذاکرات میان سران ایران و کشورهای ۱+۴ با تیمی جدید از سر گرفته شد. در این برهه زمانی با آغاز مذاکرات برجامی، بار دیگر بازار سهام و بازار ارز به عنوان نخستین بازارها، واکنشهای جالب توجهی به اخبار و رویدادهای وین داشتند.
بازار سرمایه به عنوان آینه تمام نمای اقتصاد، در هفتههای گذشته وارد یک روند خنثی شده که به نظر میرسد در انتظار بهبود اوضاع و رفع ابهامات قرار دارد. ماجرای لایحه بودجه ۱۴۰۱ یکی از ابهامات پیش روی بورس بود که در روزهای گذشته تا حد زیادی برطرف شده، اما ابهام در آینده مذاکرات همچنان بر سر بازار سنگینی میکند. اخبار مختلف و حتی غیررسمی که در اکثر موارد، منبع مشخصی هم ندارند بورس، سهام و گروههای مختلف بازار را با نوساناتی همراه میسازند.
در این راستا، نمادهای گروه بانکی و خودرویی که به سهام ریالی مشهور هستند و به عقیده کارشناسان به عنوان نخستین گروهها میتوانند به توافق در وین واکنش نشان بدهند، با نوسان مثبت و منفی مواجه هستند. اخبار مثبت در کسری از ثانیه، توجه و تقاضا را به سمت خودروییها و بانکیها معطوف میکند و اخبار منفی، نمادهای ریالی را به محدودههای منفی و حتی صف فروش میکشاند. ایمان رییسی، کارشناس بازار سرمایه در مورد تأثیر مذاکرات بر روی بورس، میگوید: بازار جان ندارد و همه مسائل آن به برجام گره خورده است. متأسفانه بورس، شرطی شده و سهامداران معتقدند که اگر توافق اتفاق بیفتد، وضعیت بهتر خواهد شد. در این شرایط، اگر توافق اتفاق نیفتد ممکن است شوک منفی به بازار وارد شود.
آخرین مورد از تأثیر برجام بر بورس
در اوایل روز چهارشنبه، نقل قولی از زبان علی واعظ، مشاور تیم مذاکرهکننده امریکا در وین که گفته میشد سخنان وی در رسانه اجتماعی کلاب هاوس است، منتشر شد. در این نقل قول، ادعا شده بود که مشاور تیم مذاکرهکننده امریکا، از «شکست مذاکرات برجام» خبر داده و گفته است: جلسه اتحادیه اروپا با امریکا برای بررسی گزینههای جایگزین برگزار شده است.
انتشار همین نقل قول از سوی علی واعظ کافی بود تا فروشندگان در بازار سرمایه طی روز چهارشنبه بار دیگر قدرت بگیرند و دست به فروش سهام خود بزنند. آنها با استناد به نقل قول منتشر شده از علی واعظ و با فرض شکست برجام فشار فروش گستردهای را به سهام گروه بانکی و خودرویی وارد کردند. در جریان معاملات روز چهارشنبه، قدرت فروشندگان در نمادهایی مانند خودرو، خساپا، وتجارت، وبصادر و وبملت مشهود بود که این سهمها را تا نزدیکیهای صف فروش نیز کشاند؛ بهطوری که قدرت فروشندگان حقیقی در نماد خودرو، میانگین ۲۹ میلیون تومان را به ثبت رساند.
علی واعظ در توییتی که در صفحه رسمی او منتشر شد، تصویری را منتشر کرده و نوشت: در وین از نیمه شب گذشته است اما چراغهای دیپلماسی همچنان روشن است» وی با این توییت، اظهارات منتسب به خود را به نوعی تکذیب کرد. با این حال، اظهارات متناقض که از مذاکرات برجامی مخابره میشود، هر لحظه بورس را که سرمایه حداقل ۵۰ الی ۶۰ میلیون ایرانی با آن درگیر است را تحتالشعاع قرار میدهد. به نظر میرسد در این شرایط، رسیدن اخبار موثق به مردم بهترین راهکاری است که میتوان برای جلوگیری از نوسان در بازارهای مختلف به کار گرفت.
توافق و عدم توافق با بورس چه میکند؟
مهرناز سلطانی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با شهر بورس، به بررسی سناریوهای احتمالی پیش روی بازار سرمایه در صورت توافق یا عدم توافق در مذاکرات برجام میپردازد و میگوید: عدم توافق باعث خواهد شد تا با رشد دلار، شاهد یک رشد هیجانی در بازار باشیم که البته این بازدهی با توجه به پیامدهای تورمی ادامه تحریمها در واقع عقب ماندن بیشتر است که در نهایت با تخلیه هیجانات دلاری، منجر به ریزش بازار سرمایه میشود.وی یادآور میشود: رفع تحریمها اما باعث سودآوری واقعی در شرکتها و سهامداران در بلندمدت خواهد شد. در ابتدا سهام ریالی مانند خودروسازها یا بانکیها بهواسطه رفع تحریمها شروع به حرکت میکنند و سهام دلاری مانند معدنیها، فلزات اساسی، پالایشیها و شیمیاییها تحت تأثیر هیجان ناشی از ریزش دلار با افت قیمت مواجه میشوند، ولی در ادامه و با افزایش سودآوری شرکتها که از رفع تحریمهای واردات و صادرات نشایت میگیرد، با رشد مواجه خواهند شد و در واقع رفع تحریمها سودآوری واقعی افراد را در پی خواهد داشت.
میلاد صادقی، کارشناس اقتصادی اما نظر متفاوتی دارد؛ وی توافق در مذاکرات را الزامی دانسته و عنوان میکند: ما مجبور به توافق با طرفین مذاکرهکننده هستیم و این کار عملاً اتفاق خواهد افتاد. کشور ما از لحاظ اقتصادی، سیاسی و منطقهای مجبور به توافق است و ماهیت توافق، باعث بهبود شرایط اقتصادی میشود و عوامل تولید را بهبود خواهد بخشید.
این اقتصاددان یادآور میشود: توافق میتواند به بهبود ساختار بازار سهام کمک کند که این هم به معنای رشد نیست و شرکتها میتوانند درآمدها و صورتهای مالی بهتری داشته باشند. با این حال، آنچه باعث رشد شاخص کل بورس و سود سهامداران میشود، فقط و فقط پول است. اگر توافق اتفاق بیفتد، شدیداً ترجیحات عوامل اقتصادی نسبت به سهام کمرنگ میشود. این اتفاق در مقطع کنونی هم رخ داده و اگر توافق شود، بازار در این نقطه تعادلی خواهد ماند.
پیمان شوریابی، کارشناس بازار سرمایه نیز میگوید: مذاکرات وین به انجام اصلاح در بازار کمک میکند تا سپس رشد بازار آغاز شود. اگر مذاکرات به نتیجه برسد، برای اقتصاد و بورس اتفاق خوبی است و به صنایع کشور کمک شایانی خواهد کرد. در صورتی که توافق اتفاق نیفتد، شاید در ابتدا برای بورس خبر مثبتی تلقی شود، اما اصلاً اتفاق خوبی به حساب نمیآید.
مشکل بورس چیست؟
طی روزهای شنبه و یکشنبه، بازار سرمایه با فروشهای هیجانی مواجه بود که فشار فروش در نمادهای شاخصساز بیشتر از سایر نمادها به چشم میآمد. در جریان معاملات یکشنبه، افزایش تقاضای نسبی در کلیت بازار اتفاق افتاد. در روز دوشنبه، اوضاع اندکی بهبود یافت، اما همچنان خریداران قوی در بازار حضور نداشتند. روز چهارشنبه وضعیت بورس همانند روزهای گذشته، نوسانی و خنثی بود. به نظر میرسد هیجانات ناشی از جنگ روسیه و اوکراین در بازار سرمایه فروکش کرده است، اما بورس همچنان در وضعیت ناپایداری به سر میبرد.به عقیده کارشناسان، کمبود نقدینگی و خروج نقدینگی حقیقی از بازار، ابهام و بیاعتمادی؛ مشکل بازار در چند هفته اخیر است که این روند همواره ادامه مییابد و بهانههای مختلفی هم برای آن وجود دارد؛ یک روز بحث بودجه، یک روز مذاکرات و روز دیگر جنگ اوکراین و روسیه. کارشناسان معتقدند که در این شرایط و حداقل تا پایان سال ۱۴۰۰ نباید انتظار چندانی از بورس داشته باشیم.
بورس چه زمانی سبز میشود؟
ریزش بورس از مردادماه سال ۹۹ آغاز شده و موجی از بیاعتمادی را در میان سهامداران ایجاد کرده است. در این راستا، به نظر میرسد که برخی از سهامداران و مخصوصاً افراد تازه وارد حتی با وجودِ ضررهای سنگین، راه خروج از بازار را در پیش گرفتهاند. گروهی دیگر همچنان در بازار حضور دارند و به امید صفر شدن یا حداقل کاهش ضررهایشان هستند. گروه دیگر هم بیشتر به دنبال نوسانگیری بوده و این استراتژی را، راهکاری برای جبران ضررهایشان میدانند. با توجه به شرایط موجود، هر مثبت احتمالی در بازار به عنوان فرصت خروج تلقی شده و در بورس فشار فروش ایجاد میکند. آراد پورکار، کارشناس بازار سرمایه درباره زمان بهبود اوضاع بورس، میگوید: زمانی میتوان انتظار آغاز یک روند صعودی قوی را داشته باشیم که افزایش ارزش معاملات به همراه ورود پول حقیقی اتفاق بیفتد. اگر این دو مورد با یکدیگر در تضاد باشند، بازار حالت نوسانی به خود میگیرد و حقوقیها اقدام به نوسانگیری میکنند.
مطالب مرتبط