🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 دو ردپا در ریزش بورس
شاخص بورس تهران پس از یک رشد کموقفه از محدوده یکمیلیون و ۲۸۰هزار واحدی تا محدوده یکمیلیون و ۳۵۰هزار واحدی در روزهای اخیر، در آغاز آخرین هفته سال تغییرجهت داد و به میزان ۱۵هزار واحد کاهش یافت. همین امر سبب شد تا در پایان معاملات روز شنبه شاهد افت این نماگر به محدوده یکمیلیون و ۳۳۲هزار واحدی باشیم، از اینرو به واسطه افزایش عرضه سهام در بسیاری از نمادهای طی روز معاملاتی اخیر، میانگین وزنی قیمتها کاهشی ۱۴/ ۱درصدی داشته است. بررسیها نشان میدهد که بازار سهام با طولانیتر شدن روند مذاکرات احیای برجام و اعلام تنفس مجددا در معرض رخوت قرار گرفته و به دلیل کاهش سرعت رشد قیمتها در بازارهای جهانی حالا شاهد تردید معاملهگران در زمین خرید سهام است، با اینحال طبق معمول بسیاری از روزهای فعالیت بازار در سالها و ماههای اخیر، روند بازار چه مثبت باشد و چه منفی، همواره نمادهایی وجود داشتهاند که به شناکردن برخلاف جهت کلی بازار ادامه دهند، اما دلیل حرکت خلاف مسیر برخی گروهها در معاملات روز شنبه چه بود؟
زیر ذرهبین زیانگریزی
بورس تهران طی روز گذشته شاهد افت نسبی قیمت در بسیاری از نمادهای بازار بهخصوص شاخصسازها بود. همین امر سبب شد تا دماسنج اصلی بازار سرمایه طی روز اخیر به میزان ۱۴/ ۱درصد نسبت به معاملات روز چهارشنبه کاهش پیدا کند. بر این اساس داد و ستدهای روز شنبه در حالی خاتمه یافته است که شاخصکل افتی بیش از ۱۵هزار واحدی را به ثبت رساند و در نهایت تا سطح یکمیلیون و ۳۳۲هزار واحد عقبنشینی کرد. در این روز آنچه که بیش از هر نکته دیگری در این بازار به چشم آمد، کاهش قیمت در نمادهای دلاری بازار نظیر «فملی»، «شبندر» و «شستا» بود که بیشترین اثر را بر شاخصکل داشتند، با اینحال نمادهای ریالی نظیر بانکیها و خودروییها نیز از رویگردانی فعالان بازار از خرید سهام طی نخستین روز هفته بینصیب نماندند. بررسی تحولات روزهای اخیر در بازار سرمایه حکایت از آن دارد که بهرغم رشد قابلتوجه قیمت کامودیتی در بازارهای جهانی، سرمایهگذاران در بورس و فرابورس به مانند روزهای صعودی بازار در سالهای گذشته، اخبار مثبت را در معاملات خود لحاظ نمیکنند و بهجای آن تا جاییکه میشود کوچکترین اخبار منفی را در خلال داد و ستدهای خود جدی میگیرند.
اتفاقی که در روز شنبه افتاد نیز ماهیتی از این دست دارد. بورسیها که در طول یک سالو نیم اخیر تا حد زیادی در گرداب زیان بازار سهام افتاده بودند حالا پس از تحمل زیان سنگین در بسیاری از نمادها دیگر جسارت و ریسکپذیری سالهای ۹۸ و ۹۹ را ندارند و به همین دلیل به هر اتفاقی که بتواند اثری مثبت بر آینده بازار سهام داشته باشند با دیده تردید مینگرند. مشابه این وضعیت طی دورههای قبل از فراز و فرود قیمت در بازار سهام ایران نیز بارها مشاهده شده است. مضاف بر این در بازارهای مطرح دنیا نیز این مساله بارها مشاهده شده و یک الگوی رفتاری تحلیلشده از سوی کارشناسان حوزه اقتصاد رفتاری است. در این حالت روند صعودی در شرایطی آغاز میشود که بازار برای مدتی در رکود یا حالت خنثی بهسر برده است. همین امر سبب میشود تا تغییر شرایط در بازار از سوی بسیاری از فعالان سرد و گرم چشیده آن با دیده تردید نگریسته شود. در این حالت رشد قیمتها و صنایع در بازار همانند آنچه که در سال۹۷ رخ داد، بسیار آهسته و پیوسته روی میدهد تا اینکه با طولانیتر شدن رشد که با ایجاد یا تسریع تحولات قابلاتکاتر همراه است، منجر بهسرعتگرفتن رشد قیمتها شود. در جریان این تحولات هرچه که قیمتها از کف قبلی فاصله میگیرند اعتماد بازار به اخبار مثبت هم بیشتر میشود. در نهایت این وضعیت سبب میشود تا تغییر در نگرش بازار بر افزایش تعداد سرمایهگذاران و نتیجتا افزایش ورود پول به بازار بینجامد که حاصل آن چیزی به جز رشد قیمتها نخواهد بود. نهایتا این مسیر خوشبینانه میتواند به مانند آنچه که در سال۹۹ شاهد بودیم به حبابیشدن قیمتها بینجامد.
مساله اصلی اما در اینجا این است که قیمتها نیز به مانند گیاهان در ارتباطی متقابل با محیط خود قرار دارند، در نتیجه نمیتوانند تا ابد به رشد خود ادامه دهند. در این نقطه کمکم عرضه بر تقاضا غلبه میکند و روند نزولی در کمال ناباوری سرمایهگذاران آغاز میشود. از اینجا به بعد هرچه که رخ میدهد تاثیر اخبار مثبت کمتر و کمتر شده و در نهایت دور تازهای از بدبینی به جان بازارها میافتاد. این دقیقا همان چیزی است که از ۲۰ مردادماه سالقبل به شکلی آهسته و پیوسته تحتتاثیر رویدادهای بیرونی رخ داد و سبب شد تا حالا با حکمفرمایی بدبینی در بازار شاهد آن باشیم که رشد قیمت در بازارهای جهانی اثر چندانی بر بازار نگذارد.
در واقع اگر آنچه که طی دو هفته اخیر در بازارهای جهانی روی داده، در نیمه نخست سال۹۹ روی داده بود، احتمالا آنقدر بر اذهان عمومی اثرگذار بود که شاخصکل را بهجای محدوده ۱/ ۲میلیون واحدی به ارقامی بسیار بالاتر، حتی تا نزدیکی کانال ۳میلیون واحد سوق دهد، با اینحال اثر این اخبار پس از تجربه افت یکمیلیون واحدی تا بهار سالجاری نشان داده که بازار نسبت به قبل بسیار سرد و گرم چشیدهتر است و به این راحتیها دیگر احتمالات مثبت را در معاملات خود لحاظ نمیکند، با اینوجود آنچه که در مورد کاهش اثر اخبار مثبت در شرایط فعلی گفتیم در بعد قرینه بازار یعنی اثرگذاری اخبار منفی صادق است.
بورس در هفتههای اخیر به اخبار مثبت آنچنان که در دورههای هیجانی میدید، واکنش نشان نداد؛ با این حال معاملهگران خبر منفی دورشدن از توافق احتمالی و امکان استراحت قیمت در بازارهای جهانی در کنار تعطیلی این بازارها در روز شنبه و یکشنبه را با دقت در معاملات خود لحاظ میکنند، بههمیندلیل بوده که با مکث در جریان مذاکرات احیای برجام، طی روز گذشته نمادهای ریالی نظیر بانکیها و خودروییها از حرکت بازایستادند و دلاریها هم که در روزهای اخیر کمکم داشتند به رشد قیمت کالاهای اساسی عادت میکردند، در صدر فهرست نمادهای اثرگذار بر شاخص به عقبنشینی روی آوردند.
تنفس برجامی
اما از همه خوشبینیها و بدبینیهای بازار در طول سالیان اخیر که بگذریم، نمیتوان کتمان کرد که برجام و مذاکرات فشرده معطوف بر احیای آن دستکم یک سالاست که تمامی بازارهای دارایی ایران را معطل نگه داشته است. در شرایطی که هر آن ممکن بوده تا خبر توافق انتظارات تورمی، ریسکهای انتظاری و در نتیجه نرخ ارز را کاهش دهد، با وجود تورم بالا نه کسی جرات رفتن به بازار ملک را پیدا کرده و نه سرمایهگذاران ریسک حضور در بازار سهام را به جان خریدهاند. خریداران بازار سکه و ارز هم اگرچه در طول این سالنوسانهای خوبی را شاهد بودهاند با این حال به ازای سود نهچندان مطلوبی که بهدست آوردهاند، ریسک بالایی را متحمل شدهاند. در ماههای اخیر اما تاکید زیاد کارشناسان بر شکاف بین نرخ ارز نیمایی و آزاد توانست تا حدودی تصورات قبلی پیرامون افت برجامی بورس ناشی از کاهش قیمت دلار را درهم بشکند و به پررنگکردن عامل قابلاتکاتر و کمنوسانتر در بازار سهام که همان نرخ نیمایی است بینجامد.
با این حال این امر مانع از آن نشد که بورسیها دیگر اخبار برجامی را موردتوجه قرار ندهند. اثرپذیری بالای صنایع غیردلاری نظیر بانکها، خودروییها و حملونقل از برداشتهشدن تحریمها سبب شده تا بازار همچنان خبرهای مربوط به مذاکرات ایران و ۴+۱ در وین را دنبال کنند. همین امر سبب شد تا در نخستین روز معاملاتی هفته اخیر اعلام تنفس در مذاکرات یادشده به واسطه آنچه که جوزف بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا «عامل خارجی» خواند، در روز شنبه بر بازار اثر منفی بگذارد و نمادهای مربوطه را با افت قیمت مواجه کند.
اما از عوامل منفی موجود در بازار که بگذریم میتوان اینطور گفت که روز شنبه روز درخشش نمادهای اورهساز در بورس و فرابورس بود. در این روز برجسته شدن خبر اعمال محدودیت بر صادرات کود شیمیایی از سوی روسیه به بیشتر کشورها، سبب شد تا نمادهایی به مانند «شپدیس»، «شیراز» و «خراسان» با افزایش قیمت قابلتوجه و حتی صف خرید روبهرو شوند. هماکنون تحلیلهای مختلف حکایت از آن دارد که محدودیت اعمال شده از سوی روسیه میتواند در سالپیشرو ضربه مهلکی به بازار محصولات غذایی در سراسر جهان وارد کند، از اینرو بهنظر میرسد که با کمبود ایجاد شده از سوی روسها زمینه لازم برای عرضاندام صادرکنندگان ایرانی و طبیعتا رشد سودآوری آنها به واسطه شرایط رخداده در بازار جهانی فراهم شود. اینطور که بهنظر میرسد با طولانیشدن جنگ در اوکراین و حمایت تسلیحاتی اعضای ناتو از این کشور، روسیه قصد دارد تا از حجم بالای تولیدات کشاورزی خود و فرآوردههای مربوط به آن؛ نظیر کود شیمیایی بهعنوان یک اهرم فشار استفاده کند تا از این رهگذر از سد فشارهای ناشی از تحریمهای اقتصادی کشورهای غربی بگذرد. آنگونه که در نشریه آرگوس آمده، قیمت اوره گرانوله ایران با افزایش قابلتوجه همراه در بازه قیمتی ۶۵۰تا ۷۰۰ دلار بر هر تن قرار دارد و برخی شنیدهها حاکی از آن است که اورهسازان ایرانی، در دوره اخیر توانستهاند قراردادهای بهتر و قیمتهای بسیار رقابتیتری در بازار ارائه دهند. اخباری که به جذابیت سهام اورهای برای بورسیها منجر شده است.
🔻روزنامه کیهان
📍 قیمت برخی سهمها شاید هیچ وقت به حالت قبل برنگردد
رئیس سازمان بورس اوراق بهادار تهران تاکید کرد، قیمت برخی سهمها شاید هیچ وقت به حالت قبل برنگردد.
مجید عشقی این مطلب را در نشست خبری دیروز خود و در پاسخ به سوال خبرنگار کیهان ابراز کرد.
خبرنگار ما پرسید: نزدیک به ۲۰ ماه است که بسیاری از مردم بهدلیل سرمایهگذاری در بورس بیش از ۷۰-۸۰ درصد اصل سرمایه شان را از دست دادهاند و این درحالی است که به آنها گفته شد همهچیزتان را به بورس بسپارید سوال این است که مردم چه مدت دیگر باید صبر کنند که ضررشان جبران شود و به اصل سرمایهشان برسند؟ ضمن اینکه شاخص هم نشان داده دیگر توان بالا رفتن از عدد یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی را ندارد و اصطلاحا کف واعظی شاخص (رئیس دفتر روحانی که تحلیل تکنیکال برای شاخص بورس داده بود) تبدیل به سقف بتونی آن شده است.
رئیس سازمان بورس پاسخ داد: اینکه زیان مردم کی جبران خواهد شد هیچ کسی نمیتواند حرف محکم و یقینی در این خصوص بزند که این زیان کی جبران خواهد شد یعنی اصلا در بازار سرمایه و در کل بازارهای مالی دنیا کسی نمیتواند این ادعا را داشته باشد. ضمن اینکه در همین بازار، افراد مختلفی داریم که سهمهای مختلف با پرتفوهای مختلف خریداری کردهاند و وضعیتشان کاملا متفاوت است. ما افرادی داریم که تکسهمی را خریداری کردهاند و تا ۹۰ درصد زیان کردهاند. افرادی ۸۰ درصد، ۷۰ درصد یا ۵۰ درصد زیان کردهاند و بعضیها هم حتی سود هم کردهاند. البته وقتی ما این خبر سود کردن را براساس آمار و ارقامی که داریم اعلام میکنیم اعتراضات به ما شدت میگیرد که البته حق هم
دارند.
وی درباره شاخص هم گفت: اولا ما فقط یک شاخص در بازار نداریم زیرا یک شاخص کل داریم، یک شاخص هم وزن داریم، یک شاخص صنعت داریم شاخصهای مختلفی داریم که با محاسبات مختلف اعدادشان هم متفاوت است؛ یک صنعتی شاید بسیار بیشتر از شاخص کل ریزش داشته باشد و یک صنعت هم کمتر از شاخص کل ریزش داشته باشد. ثانیا سهامداران هم که سهام کل بورس را خریداری نکردهاند که دقیقا به همان اندازه سود و زیان کرده باشند بلکه براساس انتخابهایشان سهمهایی را خریداری کردهاند و براساس همین انتخابهایی که شده است سود و زیانشان متفاوت است. عشقی در ادامه تاکید کرد،من هم نمیتوانم قطعا بگویم در فلان تاریخ شاخص برمیگردد و قیمت سهمها به آن قیمتهایی که قبلا وجود داشته است برمیگردد شاید قیمت بعضی سهمها هیچ وقت برنگردد شاید هم قیمت بعضی سهمها تا یکی دوماه دیگر برگردد و شاید هم الان قیمت برخی سهمها به آن قیمتها برگشته است. لذا این موضوع به همان انتخاب سهم از سوی سرمایهگذار برمیگردد که چه سهمی را انتخاب کرده و کی زیانش را پوشش خواهد داد. وظیفه ما به عنوان سازمان بورس این است که ریسکهای کلی که در بازار ممکن است وارد بشود را رصد کنیم و تا جایی که میشود آنها را کنترل کنیم مثل کاری که درخصوص بودجه ۱۴۰۱ شرکتهای بورسی انجام دادیم یا بحثهای نظارتی را به خوبی پیگیری کنیم.
خبرنگار کیهان در ادامه پرسید بسیاری از سهامداران معتقدند چرا موضوع ظن دستکاری و تعلیق فقط شامل سهمهایی میشود که روند رو به رشد دارند و این ظن شامل سهمهایی که به شدت افت قیمت داشتهاند نمیشود؟
عشقی پاسخ داد: در اصلاح ریزساختارهای بازار، یکی از اقداماتی که کردیم این بود که کل تعلیق هایی که روی نوسان مثبت ۲۰ درصد بود را برداشتیم و دیگر هیچ تعلیقی روی مثبت ۲۰ درصد صورت نمی گیرد و فقط روی مثبت ۵۰ درصد این تعلیق انجام میشود. همچنین تلاش کردهایم این ظن دستکاری را به حداقل برسانیم و لذا در پاسخ به سوال شما باید بگویم خیر، همکاران نظارتی ما هم در مثبت و هم در روند منفی سهم ظن دستکاری و تعلیق را انجام می دهند. حالا اگر مورد خاصی هم بوده که از دید ناظر ما مغفول مانده یا اعتراضی به آن هست میشود از طریق سامانههایی همچون سامانه «دیدبان بازار» یا سامانه «شکایت» این اعتراض را منعکس کرد تا ما هم نتیجه را اعلام کنیم. ضمن اینکه ما به همکاران خود در بورس و فرابورس گفتیم که کلیه موارد ظن دستکاری که از سال گذشته رخ داده را بررسی کنند تا اگر تخلفی در هر یک از نمادها صورت گرفته است برخورد شود.
وی درباره تبلیغ فرابورس برای خرید سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم گفت: در سازمان هیچگاه در مورد هیچ سهی تبلیغ نمیشود و با ارکانی که زیرمجموعه بازار هستند و این کار را انجام دهند برخورد میشود.
🔻روزنامه رسالت
📍 بند ناف غرب پاره شد
سرانجام اتفاق اقتصادی مهم در تقابل غرب با روسیه افتاد و نفت این کشور از سوی دولت ایالاتمتحده آمریکا در لیست تحریمها قرار گرفت تا شاهد جهش ناگهانی و بیشازپیش قیمت آن در بازارهای جهانی باشیم.
از ابتدای آغاز این جنگ، بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند که غرب تحریمهایی را علیه روسیه اعمال خواهد کرد اما اندک افرادی بودند که تصور میکردند آمریکا تحریم نفت روسیه را در دستور کار قرار دهد.در دنیایی که به دلیل افزایش بیرویه قیمت جهانی نفت، تورم و نبود امنیت انرژی در جهان را به دنبال دارد، اعمال تحریم نفت روسیه از سوی آمریکا میتواند زنگ خطری جدی برای بروز جنگ اقتصادی بین شرق و غرب باشد. جنگی که از سالهای قبل آغازشده و غرب برای برونرفت از فشارهای ناشی از ناتوانی مواجهه سیاسی و اقتصادی با شرق در تلاش برای تداوم و گسترش آن است.
فارغ از اینکه روسیه بزرگترین صادرکننده انرژی به اروپاست و بند ناف انرژی قاره سبز به روسیه بسته است، اما این تصمیم آمریکا میتواند تبعات سیاسی و اقتصادی سنگینی بر اروپائیان داشته باشد و اگر همراهی با این تصمیم بایدن از سوی اتحادیه اروپا صورت نگیرد، شکاف عمیقی در ائتلاف ضد روسی شکل خواهد گرفت.
از ابتداییترین روزهای آغاز جنگ، اروپا همراه آمریکا در تشدید تحریمهای اقتصادی روسیه بود و اروپائیان پا جای پای دولت بایدن در تحریمهای سنگین علیه روسیه گذاردند. اما گویا این بار تحریم نفت روسیه تاوان سنگینی برای قاره سبز به همراه دارد که هنوز این همراهی به فعلیت نرسیده است.
نفت ۱۵۰ دلاری علاوه بر بار روانی که بر اقتصاد جهان، بهویژه غرب خواهد گذاشت، سبب میشود تا شاهد بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی در جهان باشیم؛ اتفاقی که بسیاری از جوامع غربی آن را تاب نخواهند آورد و نارضایتیهای عمومی را در این کشورها افزایش خواهد داد.
دولت بایدن در طول یکی دوسال اخیر با تورم فزایندهای مواجه بوده که نارضایتی در بین مالیاتدهندگان این کشور را بهشدت افزایش داده است؛ حال با تحریم نفتی روسیه بهطورقطع و یقین این تورم افزایش دوچندان خواهد یافت و بهتبع آن افزایش قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی در این کشور سبب خواهد شد تا کابینه این کشور بیشازپیش با اثرات مخرب این تحریم روبه رو باشد. براساس آخرین آمارها، روسیه روزانه نزدیک به ۵ میلیون بشکه نفت را در سبد صادرات نفتی خود دارد و اگر این میزان عرضه از بازارهای جهان حذف شود جایگزین کردن آن کار بسیار دشواری است. اگر قرار باشد این کمبود ازسوی سایر کشورهای عضو اوپک جبران شود نباید به این موضوع چندان خوشبین بود، زیرا این کشورها بهویژه عربستان، ظرفیت جبران این حجم از نبود نفت در بازار را ندارند و اگر ایران را نیز به چرخه تولید و صادرات نفت اضافه کنیم بعید است رقم کمبود بیش از ۵ میلیون بشکه نفت روسیه جبران شود.
کشورهای عضو اوپک به دلیل مشکلاتی که در طول سالهای اخیر بهواسطه کرونا و نیز سایر مشکلات اقتصادی داشتهاند، توان توسعه ساختارهای تولید نفت را نداشته و اگر انتظار این باشد که آنها بخواهند این کمبود را جبران کنند، خوابی است که برای غرب تعبیر نخواهد شد. ضمن اینکه این کشورها نیز که حالا غرب را در تنگنا و اضطرار میبینند خواستههای جدید امنیتی و اقتصادی و سیاسی تازه را نیز مطرح کردهاند که آنهم بعید است در کوتاهمدت از سوی غرب تأمین شود. در این میان با نگاهی به بازارهای نفتی جهان درمییابیم از زمانی که جنگ روسیه و اوکراین آغازشده، معاملات نفتی در جهان فزونی یافته و تا بیش از ۴ درصد افزایش را نشان میدهد. این اتفاق بیانگر این نکته است که تمامی کشورهای جهان بهویژه کشورهای صنعتی از بیم بروز مشکلات بزرگ در چرخه صادرات نفت در جهان به دنبال ذخیره و انباشت طلای سیاه هستند و همین موضوع میتواند بازار سیاهی را در این اقتصاد پررونق ایجاد نماید. ضمن اینکه باید در نظر داشت تورم جهانی ناشی از این افزایش قیمت، گریبان بسیاری از کشورها را خواهد گرفت و هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت اقتصاد جهان را وارد شوک بزرگ و بیبازگشتی خواهند نمود.
شاید تنها نکته مثبتی که این تحریم میتواند برای کشورهای صاحب نفت به دنبال داشته باشد فروش بیشتر و سود سرشاری است که برای آنها به دنبال خواهد داشت. تولیدکنندگان کوچک و بزرگ نفت در جهان بهویژه تولیدکنندگان بزرگ همانند ایران و عربستان در این شرایط بیشترین سود را خواهند برد و درصورتیکه برجام به سرانجام برسد کشورمان میتواند از این افزایش قیمت جبران مافات کرده و کسری حاصل از فروش نفت در طول سالهای اخیر را تا حدی جبران نماید.
اما این واقعیت را نیز باید درنظر داشت که سایر کشورهای جهان از این موضوع متضرر شده و باید برای جبران این کمبود راهکاری بیندیشند. دراینبین چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان و نیز ژاپن و هند، بیشترین ضرر را خواهند داشت و مجبور خواهند بود با قیمت بیشتری نفت را خریداری نمایند و همین موضوع میتواند اقتصاد رو به رشد این کشورها را دچار وقفه، حتی بهصورت مقطعی و کوتاهمدت نماید.
با این تفاسیر به نظر میرسد برای جایگزینی نفت تحریم شده روسیه، همچنان گزینه کشورهای منطقه غرب آسیا برای اروپا در دسترسترینها باشد تا هم در کوتاهمدت وهم در بلندمدت بتوانند نیاز به نفت این قاره را برآورده نمایند.
اما این اتفاق همانطور که در بالا ذکر شد به دلیل مشکلات ساختاری ناشی از عدم توسعه این صنعت در طول سالهای اخیر در این کشورها محقق نخواهد شد و این احتمال وجود دارد غرب تا اندازه زیادی از مواضع خصمانه خود در قبل این کشورها کوتاه بیاید و برای رفع مشکلات اقتصادی خود با ساز کشورهای عضو همراه شود.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 منافع ملی را قربانی روسها نکنید
مذاکرات برجامی در وین که هفتهها درجا میزد و با وجود همه رفت و آمدها و مشورتها پیش نمیرفت، عاقبت به همانجایی رسید که انتظار میرفت و متوقف شد. اینکه برخی اسمش را «بنبست» گذاشته و برخی «تنفس» فرقی ندارد چرا که اصل ماجرا یکی است. دلیلش نیز روشن است؛نماینده کشور دوست که رسما جای هیات مذاکرهکننده ایرانی را گرفته و به جای آن مذاکره و حتی توئیت میزد و اطلاعرسانی میکرد، چنان شرطی روی میز گذاشت که طرفهای غربی و مشخصا آمریکاییها از همان راهی که آمده بودند، برگشتند و برجام همینطور بلاتکلیف ماند.
این رفتار روسیه اصلا جای تعجب نداشت چون میدانستیم که وضعیت تحریمی ایران چقدر به نفع روسهاست و آنها در بازی با کارت ایران چه ید طولایی دارند. بحران اوکراین هم که اوج گرفت، تصور میشد کار به اینجا برسد.
با این وجود، اینجا در تهران هستند کسانی که اصرار دارند روسیه در این بین گناهی ندارد و آنچه کار مذاکرات را به این مرحله رسانده اختلافات باقی مانده است. برای اثبات ادعای خود هم سیاهه بلندبالایی از اختلافات حلنشده ردیف میکنند که موجب میشود، از خود بپرسیم در صورت درستی این نگاه، حاصل مذاکرات جاری چه بوده است؟
برخی اما از این هم فراتر رفته و مثل کیهان ادعا میکنند که نه تنها توقف مذاکرات تقصیر واشنگتن است، بلکه این آمریکاییها هستند که سعی دارند روسیه را مقصر جلوه دهند! حال آنکه طبق گزارش رویترز، سه عضو اروپایی برجام رسما در بیانیه خود اعلام کردهاند که «توافق با ایران ممکن است به دلیل خواستههای روسیه نابود شود.»
خوششان بیاید یا نیاید مقصر این ماجرا معلوم است؛ از یک طرف سیاستهای روسیه و از سوی دیگر رویکرد هیات ایرانی که جلب رضایت روسها را بر همه چیز اولی دانسته است. حالا اما وقت پیدا کردن راهحل و خروج از وضعیتی است که گرفتارش شدهایم، چراکه به باور کارشناسان و تحلیلگران ایران در شرایط موجود و با توجه به تنگناهای اقتصادی و معیشتی که با آن مواجه است، ناگزیر به توافق و رفع تحریمهاست.
با فرض اینکه خردورزی در مجموعه تصمیمگیرنده حاکم باشد و با در نظر گرفتن نظرات کارشناسی و همه هشدارها و توصیهها تصمیم به توافق و حل مشکلات از طریق رفع تحریم داشته باشند، باید پرسید که چطور میتوان از چالشی که روسها درست کردهاند، رهایی یافت؟ راهکار اغلب کارشناسان نیز یک چیز است و آن مذاکره مستقیم با آمریکا است.
عاقبت روسیههراسی
علی مطهری فعال سیاسی اصولگرا و نماینده پیشین مجلس در صفحه توئیتر خود همین پیشنهاد را ارائه کرده و نوشته: «ایران باید در آخرین مرحله احیای برجام روسیههراسی را کنار بگذارد و مشکلات باقیمانده را با مذاکره مستقیم با آمریکا حلوفصل کند. روسیه به شدت نگران احیای برجام و بهبود روابط اقتصادی ایران با غرب است و میخواهد ایران همچنان گروگان او و سپری در مقابل غرب برای روسیه باشد. مقامات کشور باید منافع ملی را بر منافع روسیه ترجیح دهند.»
رضا نصری تحلیلگر مسائل بینالملل نیز روسیه را عاملی موثر در وضعیت فعلی مذاکرات میداند. او در گفتوگویی با «ایلنا» ضمن اشاره به اینکه «فعلا در مذاکرات وقفه افتاده است و شرکتکنندگان وین برای کسب تکلیف و احیانا رایزنی با روسیه به پایتختها بازگشتهاند» گفت: «با گذر زمان ایجاد بنبست دور از ذهن نیست. در واقع، فعلا مانع پیشرفت مذاکرات «تصمیم عامدانه» مسکو است و احیانا با یک تصمیم دیگر قابل حل است.»
او با بیان اینکه «از ماهها پیش بسیاری از کارشناسان نسبت به عواقب مذاکره غیرمستقیم با آمریکا- آن هم با وساطت روسیه- هشدار داده بودند» گفت: «راهحل این است که ایران و آمریکا- بدون اتلاف وقت- به صورت مستقیم با یکدیگر مذاکره کنند و ایران نشان دهد حاضر و قادر است برای تامین منافع خود در سیاستهای راهبردیاش انعطاف به خرج دهد. همه اطراف- به ویژه روسیه- باید بدانند ایران عهد اخوت با کسی نسیت و وزنه خود را ارزان در کفه ترازوی هیچ یک از قدرتها قرار نخواهد داد. ایجاد چنین تصویری از ایران مستلزم اتخاذ خلاقیت و ابتکار دیپلماتیک است و فعلا بهترین ابتکار، دیدار مستقیم میان وزیر امور خارجه ایران و همتای آمریکایی اوست.»
نصری این را هم گفته که «اینکه ایران در مقابل روسیه جانب احتیاط را بگیرد قابل درک است. روسیه یک همسایه قدرتمند است و لازم است با آن روابط خوب و بهینهای داشته باشیم. ضمن اینکه روسیه یک همسایه بیپرواست که باید آسیب آن را مدام مهار کرد. در واقع، تنش با روسیه به نفع ایران نیست چراکه تنش با چنین همسایهای ایران را وارد یک رابطه فرسایشی و پرهزینه خواهد کرد. در نتیجه، اینکه دولت با روسیه با احتیاط برخورد میکند جای سرزنش ندارد.»
به گفته او لازم است در نگاهی کلانتر روابط ایران و روسیه به صورت جدی- جهت ایجاد تعادل- بازنگری شود. در وضعیت فعلی، رابطه دو کشور رابطه متوازنی نیست و ایران باید تلاش کند- از طریق بسط روابط خود با سایر قدرتها- این توازن را به روسیه تحمیل کند.
سنگاندازی روسها
پیرمحمد ملازهی تحلیلگر مسائل بینالملل نیز از جمله افرادی است که همین دیدگاه را دارد و به مسوولان و تصمیمگیران در ایران توصیه میکند، منافع ملی را قربانی منافع روسیه نکنند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» با اشاره به اینکه «روسیه تا حالا از کارت ایران برای تامین منافع خود در اروپا و آمریکا استفاده کرده است» گفت: «آن تصوری که در ایران وجود داشته مبنی اینکه روسها میتوانند به عنوان متحد استراتژیک ایران عمل کنند، خوشبینانه و ظاهرا نادرست بوده است.»
وی افزود: «بر اساس آنچه که شاهدیم، واقعیت این است که روسها در قضیه برجام درست در مرحلهای که برجام داشت احیا میشد و تا حد زیادی هم منافع ایران تامین میشد چون منافع روسها تامین نمیشد، موضوع جدیدی را مطرح کردند که به واسطه آن تقریبا مذاکرات را به بنبست کشاندند. چون پیشنهاد آنها مورد پذیرش قرار نگرفت. به هر حال به این سادگی نیست که اروپا و آمریکاییها حاضر شوند که تسلیم نظریات روسها شوند.»
ملازهی با تاکید بر اینکه «اکنون منافع ایران در حال قربانی شدن است» گفت: «ما یا تصور درستی از منافع ملی نداریم و یا کار را به آدمهایی سپردهایم که خیلی کاری به منافع ملی ندارند و بیشتر روی منافع جناحی و گروهی متمرکز هستند و این رویکرد هم معلوم نیست که نتیجه داشته باشد.»
وی با تاکید بر اینکه «ما باید تجربه تاریخی که نسبت به روسها داریم را در نظر بگیریم» گفت: «اینطور نیست که روسها صادقانه و خالصانه کاری کنند. یک ضربالمثل قدیمی داریم که میگوید هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد. روسها دنبال منافع خودشان هستند و طبیعی هم هست چون هر کشوری دنبال منافع خودش است. از این زاویه اگر نگاه کنیم، به نظر میرسد که ایران باید یک تصمیم جدی بگیرد.»
منافع ملی و سیاست متوازن
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به اینکه ایران در این موقعیت باید چطور عمل کند؟ گفت: «ایران قبل از هر چیز باید از این ذهنیت که میتوان با تعامل با شرق همه مسائل را حلوفصل کرد، عبور کند.»
او توضیح داد: «شرق و غرب هر دو استعمارگر و دنبال منافع خود هستند. اگر مسوولان به این نتیجه برسند که باید مستقل از منافع روسیه حرکت کنند، الان فرصت مناسبی برای ما است، چراکه روسها در اوکراین گیر افتادهاند. تحریمهای نفتی علیه آنها نیز ممکن است اعمال شود و این یعنی فضا برای ایران باز میشود تا بتواند خود را در بازار اروپا جایگزین روسیه کند. اگر ایرانیان هوشیار باشند قطعا این کار را میکنند و تسلیم روسها نمیشوند.»
ملازهی همچنین گفت: «گاز هم مساله مهمی است. ایران گاز دارد اما تا حالا نتوانسته بازار مناسب و مطمئنی را به دست آورد. در اینجا بحث رقابت است، روسها و ایرانیها در این موضوع رقابت دارند لذا روسها تا جایی که بتوانند مانع از این میشوند که ایران با اروپا در این زمینه به توافق و جمعبندی برسد. بنابراین بحث این است که ایران به شعار «نه شرقی و نه غربی» خود برگردد و نگاه به شرق را که الان شاهدیم جواب نداده، کنار بگذارد.»
وی ادامه داد: «الان از یک طرف روسیه را میبینیم که در حال به بنبست کشاندن برجام است و از طرف دیگر چین را که تقریبا همان موضع روسیه را دارد اما محافظهکارانهتر مطرح میکنند. آنها هم دنبال منافع خود هستند و میخواهند نفت ایران را با قیمت پایینتر بخرند، همچنان که الان میخرند. بر این اساس توافق برجام خیلی به نفع روسیه و چین نیست و آنها تا جایی که بتوانند در مسیر توافق مانعتراشی میکنند. اما این ایران است که باید منافع ملی خود را تشخیص دهد و درست در بزنگاهها همانطور که آنها عمل میکنند در مسیر منافع خود حرکت کند.»
ملازهی تاکید کرد: «ایران هم باید مشکلات خود را با اروپا و آمریکا حل کرده و برجام را به سرانجام برساند و هم وارد بازار انرژی شود که بعد از تحریم روسیه از سوی غربیها برای ایران باز خواهد شد.»
گلیم برجام و آتش اوکراین
حشمتالله فلاحتپیشه رییس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز مذاکره مستقیم با آمریکا را در این مرحله تنها راه چاره میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» از نقش روسیه در وضعیت فعلی مذاکرات گفت و تشریح کرد: «واقعیت این است که نوعی رابطه یکطرفه بین ایران و روسیه برقرار شده که به ضرر منافع جمهوری اسلامی و منافع ملت تمام میشود. در زمان تحریم روسها حاضر نبودند که کوچکترین کمکی به ایران کنند یعنی حتی حاضر نبودند که روزی صدهزار بشکه نفت با تخفیف از ایران بخرند و در ازای آن کالاهایی مثل دارو و غذا بدهند اما اکنون میبینیم که روسها زیرکانه ایران و دیگر اعضای برجام را دور زدند. آنها دو پرونده هستهای مطرح در دنیا- اوکراین و برجام، یکی جنگ و دیگری دیپلماسی- را به هم ربط دادند. بازیگری روسها ادامه پیدا کرد تا اینکه برجام به اوکراین فروخته شد. این حراج برجام در پای اوکراین هنوز هم ادامه دارد.»
وی افزود: «الان هم واقعیت قضیه این است که ایران و آمریکا به متنی رسیدهاند که زمینه توافق را فراهم کرده است اما روسها یکباره برجام را به اوکراین ربط دادند و اعلام کردند که اگر تمام تحریمهای روسیه که مربوط به روابط با ایران است، ملغی نشود حاضر به احیای برجام نخواهند بود.»
این کارشناس مسائل بینالمللی این وضعیت را نشاندهنده برقراری رابطه یکطرفه بین ایران و روسیه دانست و گفت: «تحریمهایی که شامل حال روسها شده تحریمهای فراگیری است که به خاطر نقض حقوق بینالمللی و… شکل گرفته و به هرحال به چالش بین روسیه و آمریکا ربط دارد. اصلا دلیلی وجود ندارد که منافع مردم ایران به گروگان گرفته شود. انتظار این بود که بعد از شروع جنگ اوکراین، هیات ایرانی یک موضع مستقلتری را در قبال مذاکرات برجام پیش بگیرد اما متاسفانه دیدیم که نه تنها چنین نشد، بلکه به گونهای ایران و روسیه در یک سمت جبهه قرار گرفتند و به نظر من این ظلم به ملت ایران است. به هرحال روسها فقط در قالب برجام و تنها جایی میتوانند درخواست تعلیق تحریم داشته باشند که مربوط به مبادلات هستهای اجرای برجام است. سایر مبادلات موضوعی است که روسیه باید با آمریکا و اروپا حل کنند، نه اینکه آن را به برجام گره بزنند.»
او در پاسخ به اینکه اکنون ایران چطور باید از وضعیت موجود خارج شود و پرونده احیای برجام را به سرانجام برساند؟ گفت: «به نظر من ایران فرصت اساسی را از دست داد. برجام باید قبل از جنگ اوکراین امضا میشد. من ضمن اینکه جنگ را محکوم میدانستم بارها در مصاحبهها گفتم که ایران باید قبل از وقوع جنگ برجام را امضا کند. حالا که این مرحله گذشته، باید گلیم برجام را از آتش اوکراین کنار کشید. ایران باید این کار را انجام دهد و حتی اگر با مذاکرات چندجانبه امکان توافق نیست، باید با سازوکار دیگری ایران و آمریکا مذاکره و بر سر برجام توافق کنند. دلیلی وجود ندارد که بازیگران مسائل دیگری را به میز وین تحمیل میکنند، اجازه دهیم اینها ایفای نقش کنند.»
توصیه همیشگی
آنچه فلاحتپیشه، ملازهی، علی مطهری، رضا نصری و دیگران میگویند نه تازگی دارد و نه راهکاری است که تازه کشف شده باشد. این توصیهها بارها گفته و شنیده نشده است. اکنون اما با توجه به مشاهده نتیجه اعتماد آقایان به دوستی روسها، امید است که عبرتی حاصل شده باشد و تغییری در رویکردها داده شود. انتظار میرود که حداقل در شرایط موجود گوش مسوولان بدهکار توصیههای کارشناسی باشد و منافع ملی را در اولویت قرار دهند و به منافع روسیه یا هیچ کشور دیگری گره نزنند.
🔻روزنامه همشهری
📍 خطر ریزش خواستگاران نهضت ملی مسکن
ثبتنام نهضت ملی مسکن تا ۲۹اسفند ادامه دارد و تاکنون تعداد ثبتنامها به ۵.۳میلیون نفر رسیده است؛ درحالیکه براساس قانون جهش تولید مسکن، قرار است در ۴سال، ۴میلیون واحد مسکونی برای این متقاضیان احداث شود. در این میان اگرچه از ظاهر آمارها چنین برمیآید که قبولی در نهضت ملی مسکن بهدلیل بالا بودن حجم تقاضا باید رقابتی شود؛ اما واقعیت این است که بخش قابلتوجهی از این متقاضیان اصلاً واجد شرایط اولیه دریافت مسکن دولتی هم نیستند و احتمالاً نهضت ملی مسکن با خطر ریزش تقاضای مؤثر روبهرو خواهدبود.
به گزارش همشهری، براساس آخرین آمارهای معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی، تعداد کل متقاضیان مسکن دولتی در سامانه جامع طرحهای حمایتی مسکن به ۵.۳میلیون نفر رسیده است که البته از این تعداد حدود ۱.۶میلیون ثبتنام مربوط به متقاضیان رد شده در طرح اقدام ملی مسکن دولت دوازدهم است و پس از ادغام نهضت ملی مسکن و طرح اقدام ملی مسکن از آذرماه، وارد فهرست متقاضیان شده و آمار متقاضیان مسکن دولتی را بالا بردهاند.
نکته قابلتأمل این است که لااقل در شهر تهران، بخش عمده متقاضیان ثبت شده برای نهضت ملی مسکن اصلاً واجد شرایط دریافت مسکن دولتی نیستند. اگر این وضعیت با ضریب کمتر در سایر مناطق کشور نیز مصداق داشته باشد، احتمال اجرای کامل نهضت ملی مسکن وجود ندارد. به مسئله باید ناتوانی تعداد قابلتوجهی از متقاضیان برای واریز آورده نقدی حدود ۱۵۰میلیون تومانی را نیز اضافه کرد که عملاً بخشی از تقاضای بالفعل نهضت ملی مسکن را غیرفعال میکند.
ترقی آمارها با ادغام در طرح مسکنی
در آذرماه امسال و در شرایطی که فقط یکمیلیون و ۸۰۰ هزار نفر در سامانه نهضت ملی مسکن ثبتنام کرده بودند، بهدلیل تغییر برخی معیارها و شرایط دریافت مسکن دولت در این نهضت، شورایعالی مسکن رأی به ادغام دو طرح مسکن دولتی داد تا یکمیلیون و ۶۰۰هزار نفر از متقاضیان طرح اقدام ملی مسکن که در این طرح واجد شرایط نبودند نیز شانس مشارکت در نهضت ملی مسکن را پیدا کنند. البته این افراد میتوانستند با انصراف از ثبتنام قبلی در طرح اقدام ملی، دوباره در نهضت ملی مسکن ثبتنام کنند اما تشخیص وزارت راه این بود که با انتقال این افراد به نهضت ملی مسکن هم آمارهای ثبتنام به عدد قابلقبولی میرسد و هم زحمت متقاضیان کمتر میشود.
تغییر شرط مالکیت مسکونی در ۲طرح مسکن دولتی یکی از دلایل اتخاذ این تصمیم بود چراکه در طرح اقدام ملی فقط متقاضیانی واجد شرایط شناخته میشدند که از سال ۱۳۸۴به بعد سابقه مالکیت مسکونی نداشته باشند درحالیکه در نهضت ملی مسکن این شرط به سال ۱۳۹۵تغییر کرد. علاوه بر این در طرح اقدام ملی مسکن همه متقاضیان باید شرط ۵سال سابقه سکونت در شهر محل تقاضا را رعایت میکردند درحالیکه نهضت ملی مسکن برای این شرط نیز ضوابط جدیدی ابلاغ کرد و ضمن حذف شرط سابقه سکونت برای برخی متقاضیان، برای سایر متقاضیان نیز به یک تا ۳سال کاهش یافت. در این میان چراغ سبز مشروط وزارت راه و شهرسازی به ثبتنام مردان مجرد بالای ۲۳سال در نهضت ملی مسکن و تمدید چندباره مهلت ثبتنام در این نهضت باعث شد آمارها روند صعودی شدیدتری پیدا کنند و تعداد کل تقاضای ثبت شده به ۳۴درصد بیش از تعداد واحدهای قابل احداث برسد. البته وزیر راه و شهرسازی اعلام کرده است که سهمیه استانهای دارای عملکرد مثبت در تأمین زمین برای اجرای طرح نهضت ملی مسکن افزایش مییابد؛ اما درمجموع بهنظر میرسد پس از پایش اطلاعات متقاضیان، تعداد افراد واجد شرایط و مشتاق برای خرید مسکن دولتی به ۴میلیون نفر نرسد.
ترکیب متقاضیان مسکن دولتی
بررسیهای اطلاعات معاونت مسکن وزارت راه نشان میدهد از مجموع ۵ میلیون و ۳۴۱ هزار ثبتنام اعلام شده برای طرح نهضت ملی مسکن، ۱.۶میلیون نفر از متقاضیان رد شده طرح اقدام ملی بودهاند و از مجموع ۳میلیون و ۷۰۰هزار ثبتنام انجام شده برای نهضت ملی مسکن نیز ۴۳۵هزار و ۳۹۷نفر را مردان مجرد بالای ۲۳سال تا ۴۵سال تشکیل میدهد.
با توجه به اینکه فرصت نامنویسی برای طرح نهضت ملی مسکن تا ۲۹ اسفند ادامه دارد همچنان افزایش تعداد ثبتنامها محتمل است؛ اما آیا احداث ۴میلیون واحد مسکونی پاسخگوی این مقدار تقاضا خواهد بود؟ بررسی تجربه ثبتنام برای طرح اقدام ملی مسکن نشان میدهد که در آن دوره بدون تعدیل شرط دوره مالکیت مسکونی و سابقه سکونت در شهر محل تقاضا، کمتر از ۲۵درصد متقاضیان واجد شرایط شناخته شدند و مابقی متقاضیان به دلایلی نظیر فرم جیم قرمز یا ثبت سابقه مالکیت مسکونی از سال ۱۳۸۴به بعد، واجد شرایط مشارکت در طرح اقدام ملی مسکن شناخته نشدند.
حالا با تغییراتی که در شرایط دریافت مسکن دولتی اعمال شده، احتمالاً بخشی از این افراد واجد شرایط شناخته خواهند شد اما بهنظر نمیرسد تعداد قابلتوجهی از آنها راغب به مشارکت در مسکن دولتی باشند بهخصوص که آمارها نشان میدهد از ۵۳۰هزار متقاضی معرفی شده به پروژههای اقدام ملی مسکن نیز حدود نیمی از افراد اصلاً نسبت به واریز آورده نقدی و آغاز مشارکت اقدام نکردهاند.
نقشه نهضت ملی مسکن در تهران
بررسی آخرین آمارهای وزارت راه و شهرسازی حاکی است معادل ۱۱.۲درصد از کل تقاضاهای ثبت شده برای مشارکت در مسکن دولتی مربوط به متقاضیان تهرانی است و نزدیک به ۶۰۰هزار نفر در این استان برای مشارکت در نهضت ملی مسکن ثبتنام کردهاند و از این تعداد ۱۲۴هزار نفر از آنها مربوط به مردان مجرد بالای ۲۳سال و حدود ۱۱۷هزار نفر مربوط به مالکان متقاضی استفاده از تسهیلات نهضت ملی مسکن برای نوسازی و ساخت مسکن است که بهواسطه ثبتنام در این طرح میتوانند تا سقف ۴۵۰میلیون تومان در تهران برای احداث و نوسازی بنا تسهیلات بگیرند.
نکته قابلتوجه این است که پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از خلیل محبتخواه، مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران اعلام کرده است: تاکنون اطلاعات ۲۰۰هزار نفر از تهرانیهای ثبتنام شده در نهضت ملی مسکن پالایش شده که از این تعداد فقط ۶هزار و ۸۱۰نفر واجد شرایط اولیه در نهضت ملی مسکن بودهاند.
این یعنی تا اینجای کار کمتر از ۳.۵درصد ثبتنامهای تهرانی میتوانند در پروژههای نهضت ملی مسکن تهران مشارکت کنند و عملاً برنامهریزیهای انجام شده برای احداث چند صد هزار واحد مسکن دولتی در شهرکهای حومه پایتخت توجیهی ندارد مگر اینکه متولیان امر بخواهند به هر متقاضی فارغ از شرایط قانونی، یک واحد مسکونی اختصاص دهند.
🔻روزنامه اعتماد
📍 سردی بازار شب عید پوشاک
تنها یک هفته تا عید باقی مانده اما برخلاف سالهای گذشته نه جنب و جوشی در بازار شب عید دیده میشود و نه از شور و شوق هر ساله نوروزی خبری هست، امسال هم بازار رونق سالهای قبل را ندارد و شادی آمدن عید را در چشمان مغازهداران و مردم نمیتوان دید و صدای جیب خالی مردم برای خریدهای شب عید بیشتر از صدای پای بهار به گوش میرسد. نوروز امسال یک تفاوت اساسی با دو سال گذشته دارد و آن کاهش دستورالعمل و شرایط قرنطینه است. امسال از قوانین سفت و سخت قرنطینهای و تعطیلی کسب و کارها خبری نیست و حتی سفرهای نوروزی نیز به شرط تزریق واکسن آزاد شده است. بنابراین بهترین فرصت برای کسب و کارهایی است که در شب عید، بیشتر سود را میکنند. در این میان تقاضا برای خرید پوشاک عید کاهش قابل توجهی پیدا کرده است . بر اساس آمارها قیمت پوشاک نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش یافته است. رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در این باره میگوید: هر چند میزان تولید پوشاک به اندازه قابل توجهی رسیده، اما مشتری اقدام به خرید نمیکند، گویا شلوغی بازارها هم صرفا برای بازدید از اجناس است و در نهایت خریدی صورت نمیگیرد.
رکود بیشتر از سالهای قبل است
ابوالقاسم شیرازی، رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک در خصوص رکود بازار شب عید به «اعتماد» گفت: متاسفانه با وجودی که قیمتها شکسته شده اما رکود بازار پوشاک حتی تا ۱۵ اسفند ماه نیز وجود داشت و امروز که ۲۱ اسفند ماه است و زمان خرید شب عید است نه تنها انتظار ما از این بازار برآورده نشده، بلکه زمان خرید شب عید هم مشتری نیست .شیرازی با بیان اینکه در حال حاضر با انبوه تولید کالا، عرضه فراوان اما تقاضای محدود از سوی مشتریها مواجه هستیم، گفت: قدرت خرید مردم به شدت پایین آمده و همین موضوع بر بازار پوشاک نیز اثر گذاشته است و در حالی که از نیمه دوم اسفند ماه تخفیفهای زیادی روی کالاهای مختلف اعمال شد، اما باز هم تقاضای آنچنانی در این بازار مشاهده نمیشود. رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تصریح کرد: با وجودی که این روزها تولید پوشاک مناسب است و قیمتها هم پایین آمده اما این تقاضای ۱۵ روز آخر سال نیز چندان نمیتواند رضایت فروشندگان و تولیدکنندگان پوشاک را فراهم کند. فروشندگان میگویند مشتریان پس از شنیدن قیمتها از خرید لباس صرفنظر میکنند و حتی بخشی از لباسها از سال گذشته فروش نرفتهاند و دوباره به رگالها برگشتهاند.
مردم خارج از فصل خرید میکنند
شیرازی در مورد افزایش دستفروشان سطح شهر تهران در این فصل نیز افزود: تولیداتی که در زمستان تولید شده و در این فصل فروش نرفته است معمولا پایان فصل به یکسوم قیمت میرسد و دستفروشان این تولیدات را در کف خیابان بدون پرداخت مالیات و عوارض و با برق مجانی و اتاق پرو صحرایی میفروشند. البته مردم هم ترجیح میدهند زمانی که فصل یک لباسی گذشت آن را تهیه کنند تا ارزانتر شده باشد و دستفروشان هم امروز بهگونهای جایگزینی برای نمایشگاهها شدهاند و به دلیل اینکه میدانند مردم به دنبال جنس ارزان هستند، بدل اجناس مغازهدارها را با کیفیت پایینتر و بیکیفیتتر تولید کرده و میفروشند.رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک گفت: تولیدکنندگان اغلب روی اجناس تولیدی خود تا ۲۰ درصد سود در نظر میگیرند، اما دستفروشان تا ۲۰ درصد هم زیر قیمت تمام شده کالاها را میفروشند و دریغ از اینکه خرید شب عید برای مغازهداران رونقی داشته باشد.او ادامه داد: در گذشته مردم ترجیح میدادند تا کالای باکیفیت تهیه کنند، اما امروز مردم به دنبال قیمت ارزانتر هستند و طبقات پایین اجتماعی درصددند تا به جای ۴ قلم جنس ۶ قلم جنس اما ارزانتر تهیه کنند، اما طبقات بالای جامعه نه از دستفروش خرید میکنند و نه از مغازهدار و در فضای مجازی اجناس خارجی را از کشورهای دیگر سفارش میدهند و اداره پست کالا را به دستشان میرساند.
همه برندهای خارجی در داخل ایران
تولید میشوند
شیرازی در مورد تولیدات برخی برندهای خارجی که در سراسر ایران نمایندگی دارند مانند برند «جین وست» یا «ال سی واکیکی» و ... نیز گفت: همه این برندها در داخل ایران و تحت لیسانس این کشورها تولید میشوند، اما در فضای مجازی همچنان شاهد قاچاق برندهای خارجی به داخل ایران هستیم.رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تصریح کرد: اگر جنس خارجی در این فروشگاهها دیده شود از سوی ستاد مبارزه با کالای قاچاق جمعآوری میشود و در صورتی که در فروشگاهی این اجناس باشد با صاحبان فروشگاه برخورد خواهد شد.او خاطرنشان کرد: واردات پوشاک چند سالی است که ممنوع است و تا زمانی ادامه دارد که تولیدکنندگان پوشاک در ایران قادر باشند رقابت برابری با تولیدات خارجی داشته باشند، اگر بازار داخلی پوشاک پررونق شود و توان خرید مردم افزایش پیدا کند تا بازار خوبی تشکیل شود آرام آرام واردات هم از سر گرفته میشود.رییس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک افزود: تولیدات ایران در حال حاضر توانایی رقابت با همسایههای همجوار خود را دارد اما به دلیل پاندمی کرونا تقاضا در کل دنیا هم کم شده است و بسیاری از برندهای خارجی در کشورهای دیگر نیز که حتی به بنگلادش سفارش دادهاند امروز سفارشهای خود را نبردهاند، زیرا به دلیل کرونا مشتریها در بازارهای همه کشورها بسیار کم شدهاند.شیرازی ادامه داد: از سال ۱۳۹۷ بازار پوشاک ایران نیز به دلیل وجود کرونا کم رونقتر شد و امسال هم هنوز این بازار جان نگرفته و فردی که چندین سال کار پوشاک کرده دیگر نمیتواند شغل خود را تغییر دهد و با امید فعالیت خود را ادامه میدهد و امروز میبینیم که جوانان متقاضی این شغل کم نیستند، زیرا هم راهاندازی این شغل کم هزینهتر از مشاغل صنعتی و خوراکی است و هم یادگیری آن آسانتر است و حتی با یک کارگر و اجاره یک فروشگاه یا خرید دو چرخ خیاطی میتوان این شغل را راه انداخت و جذابیت این شغل نسبت به مشاغل دیگر بالاتر است.
🔻روزنامه شرق
📍 دعوت عموم مردم به بورس اشتباه است
هر چقدر که اخبار بازار سرمایه ایران در چند دهه گذشته برای گروه اندکی از جامعه مهم بود؛ اما در دو، سه سال گذشته ورق برگشت و درصد بالای جامعه ایران یا پا به این بازار پرنوسان گذاشتند یا اینکه به شکلی با آثار این بازار روبهرو شدند؛ ابتدا و با تشویق مدیران ارشد و همچنین با شدتگرفتن سوددهی برخی سهام، بخش وسیعی از جامعه در صف دریافت کد بورسی قرار گرفتند و در دوران کرونا طولانیترین صفها را ساختند و هرچه سرمایه داشتند روانه این بازار کردند؛ اما همین هجوم بیسابقه مردم خود عاملی بر رشد عجیبوغریب برخی سهام شد و این رشد محافظهکارترین افراد را به بورس کشاند تا اینکه ریزشی بیسابقه از راه رسید و سرمایه بسیاری از ایرانیان را در چند ماه و چند هفته آب کرد. هرچه گذشت؛ اما بازار سرمایه ایران بیشازپیش خبرساز شد و کار به تجمعات خیابانی و اعتراض مقابل ساختمان بورس و مجلس و دیگر نهادهای تصمیمگیر هم کشیده شد؛ اما شاخص بورس چندان سر سازش نداشت. این وضعیت و همچنین آینده احتمالی بورس ایران، پرتکرارترین پرسشهای نشست خبری دیروز رئیس سازمان بورس بود که در آن «مجید عشقی» به سه پرسش «شرق» هم پاسخ داد. اولین پرسش به ماجرای تشویق ایرانیان به سرمایهگذاری در بورس برمیگشت که در نهایت منجر به ضرر هنگفت بعضی از سرمایهگذاران تازهکار شد. در ماههای گذشته حتی بارها در اخبار رسمی هم مطرح شد که دلیل برخی آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، افسردگی و خودکشی ضرر هنگفت در بورس عنوان شد. در چنین شرایطی پرسش این است که آیا دعوت عموم مردم به سرمایهگذاری در بورس اقدام درستی است؟ عشقی در پاسخ به این پرسش، تأکید فراوانی بر آموزش داشت و بههمیندلیل هم دعوت عموم مردم به چنین بازار پرنوسانی را نادرست دانست: «با توجه به وجود نوسان در معاملات بورس نمیتوان انتظار کسب سود بدون ریسک از بازار سرمایه داشت؛ بنابراین دعوت مردم بدون درنظرگرفتن دانش مالی و سطحپذیری مردم اقدامی کاملا اشتباه است». بحث و شائبه پرتکرار درباره این بازار آنهم در بین کارشناسان موضوع دستکاری شاخصهای بورس است که دراینباره هم عشقی در پاسخ به «شرق» هرگونه دستکاری را رد کرد و گفت: «شاخص بههیچوجه نشاندهنده سود و زیان کل سهامداران نیست. اینکه شاخص دستکاری میشود، کاملا غلط است. اگر گزارشی به صورت علمی تأیید شود، از سوی سازمان بورس بررسی میشود». پرسش دیگر به بازار پرطرفدار این روزها در بین ایرانیان برمیگردد؛ یعنی بازار رمزارزها؛ اینکه آیا بورس ایران این بازار را رقیب خود میداند و در تلاش است که قوانین محدودکننده درباره آن به تصویب برساند؟ که عشقی دراینباره هم گفت: «بازار بورس بازاری دارای ریسک است که همه نمیتوانند به آن وارد و موفق شوند. بازار سرمایه دخالتی بر مبحث رمزارز نداشته است و فشار خاصی از طرف سازمان بورس در این زمینه وجود نداشته. بازار رمزارز به صورت عادی در حال فعالیت است». اصلاح تدریجی دامنه نوسال از سال آینده یکی دیگر از نکات مطرحشده از سوی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بود که دراینباره گفت: تغییر دامنه نوسان در برنامه سازمان بورس است؛ اما این موضوع نیازمند روشنشدن برخی ابهامات ازجمله بودجه و ریسکهای سیاسی است. عشقی ادامه داد: پیش از این اعلام کرده بودم که اصلاح دامنه ابتدا از شرکتهای بزرگ آغاز میشود و اکنون برنامه این است که از یک تاریخی به بعد اصلاح به صورت تدریجی و با یک درصد آغاز خواهد شد. این روند در مقاطع سهماهه و با توجه به بازخورد بازار بازبینی خواهد شد. او با تأکید بر اینکه دامنه نوسان باید متقارن باشد، اظهار کرد: تلاش این است که اصلاح دامنه بخش عمده بازار را در بر بگیرد، البته بازار پایه داستان خود را دارد. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با بیان اینکه دامنه نوسان یکی از مؤلفههای اثرگذار بر بازار است، گفت: عوامل دیگری مانند میزان فعالیت سهامداران، بازارگردانان و... در تعادلبخشی بازار مؤثر است. عشقی در ادامه از تعامل سازمان بورس با نهادهای مختلف خبر داد و افزود: در این راستا کارگروهی با حضور سازمان و قوه قضائیه برای ساماندهی پروندههای بازار سرمایه تشکیل شده است. او درمورد آخرین وضعیت تأسیس کانون سهامداران حقیقی توضیح داد: هنوز هیچکس برای این منظور درخواست نداده است و اگر این درخواست اعلام شود درمورد اینکه به چه صورت باشد، تصمیمگیری میشود. اساسنامه آن هنوز نهایی نشده؛ اما سازمان آمادگی همکاری دارد.
زیان مردم چه زمانی جبران میشود؟
یکی از پرسشهایی که بارها و به شیوههای مختلف در این نشست مطرح شد، بحث جبران زیان مردم بود که عشقی به طور خلاصه گفت «نمیتوان گفت زیان مردم چه زمانی جبران میشود». رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در ادامه و در توضیح زمان جبران زیان مردم در بازار سرمایه گفت: هیچکس نمیتواند به صورت قطعی بگوید زیان مردم چه زمانی جبران میشود. این موضوع درمورد همه بازارهای مالی دنیا صدق میکند. در بازار سرمایه افراد مختلف سهمهای مختلفی خریدند و میزان زیان از ۹۰ درصد تا ۵۰ درصد متفاوت است. عشقی ادامه داد: البته برخی هم سود کردند؛ اما زمانی که صحبت از سود میشود، برخی انتقاد میکنند که حق هم دارند. در بازار شاخصهای مختلفی وجود دارد و میزان ریزش صنایع مختلف است. او با اشاره به واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس گفت: در سازمان هیچگاه درمورد هیچ سهمی تبلیغ نمیشود و با ارکانی که زیرمجموعه بازار هستند و این کار را انجام دهند، برخورد میشود. عشقی ادامه داد: به طور کلی رویکرد شفافسازی است و واگذاری دو باشگاه باعث میشود نظارت همگانی ایجاد شود و این روند مثبتی است. امیدواریم این فرایند به سرانجام خوبی برسد.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به فرایند واریز سود از طریق سامانه سجام گفت: باید به این نکته توجه کرد که قانون تجارت کشور برای سالهای بسیار دور و زمانی است که سیستمهای الکترونیکی در کار نبوده است. در این راستا مهلتی که برای سود مجامع در نظر گرفته شده، برای سالهای قبل است که این مهلتها باید اصلاح شود. عشقی ادامه داد: برای تقسیم سود فرصت کمتر از چهار ماه یا حتی دورههای سهماهه مطرح شده که در حال بررسی است. عشقی در ادامه با اشاره به اینکه سپردههای اشخاص حقوقی مشمول مالیات شده است، اظهار کرد: سیاست دولت و مجلس است که همه فعالیتهای اقتصادی مشمول مالیات شوند. البته اشخاص حقوقی بزرگ که بخش عمده منابع بانکی در اختیار آنها قرار دارد، ناگهان تصمیم نمیگیرند که همه منابع خود را از بانک خارج کنند. او ادامه داد: ممکن است تغییراتی در نوع سپردههای بانکی ایجاد شود؛ اما به طور کلی نظارت این موضوع برعهده بانک مرکزی است. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در ادامه با تأکید بر اینکه منابع از صندوق توسعه ملی به صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه به صورت مستمر ادامه دارد، اظهار کرد: علاوهبراین عددی هم در بودجه سال آینده دیده شده است که آن هم محقق خواهد شد. عشقی با اشاره به وضعیت صندوقهای پالایشی یکم و دارایکم اظهار کرد: این دو صندوق به معضل جدی برای بازار تبدیل شدهاند؛ چراکه ساختار آنها مصوبه هیئت وزیران و متفاوت با صندوقهای دیگر است. او با بیان اینکه مدیریت این دو صندوق مربوط به دولت است، گفت: درواقع حق مدیریت و اعمال رأی سهام دست دولت باقی مانده است؛ بههمیندلیل فاصله زیادی بین NAV و قیمت بازار وجود دارد. اصلاحاتی برای اصلاح ساختار صندوقها در نظر گرفته شده که باید در شورای عالی بورس مطرح شود. اگر ساختار این دو صندوق اصلاح شود، ساختار آنها مانند سایر صندوقها خواهد شد. این صندوقها آبروی دولت، بازار سرمایه و صندوقهای دیگر را بردهاند!
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: یکی از خودروسازان درخواست جدی خود را برای عرضه خودرو در بورس کالا ارائه کرده و این موضوع در هیئت پذیرش بررسی خواهد شد و اگر شرایط لازم را داشته باشد، عرضه خودرو در بورس کالا و در سال ۱۴۰۱ انجام میشود. عشقی اظهار کرد: در پذیرش کالاهای مختلف در بورسهای کالایی هیچ محدودیتی وجود ندارد و هر متقاضی که کالایی در اختیار دارد، چنانچه کالایش شرایط پذیرش و استانداردهای لازم را داشته باشد، امکان پذیرش در بورسهای کالایی را پیدا میکند. او ادامه داد: درخصوص خودرو یکی از خودروسازان درخواست جدی خود را برای عرضه مطرح کرده و این موضوع در هیئت پذیرش بررسی خواهد شد. اگر این خودروساز شرایط لازم را داشته باشد، عرضه خودرو در بورس کالا و در سال ۱۴۰۱ انجام میشود. عشقی با بیان اینکه امید است عرضه خودرو در بورس کالا در سال آینده اجرائی شود، گفت: این موضوع به عرضهکننده نیز بازمیگردد؛ چراکه باید منتظر ماند و دید شرکتی که کالای خود را برای عرضه پذیرش داده، آیا محصول خود را به طور مستمر در بورس عرضه میکند یا خیر؟ این مسئلهای است که اصحاب رسانه میتوانند بهخوبی آن را پیگیری و دنبال کنند. سازمان بورس از موضوع عرضه خودرو در بورس کالا استقبال میکند. او اظهار کرد: تأکید سازمان بورس و اوراق بهادار این است که سهام شرکتهایی که در بازار سهام معامله میشود، محصولاتشان نیز در بورس کالا عرضه و به صورت شفاف فروخته شود. او همچنین درمورد این سؤال که در سال آینده میتوانیم شاهد عرضه خودرو به بورس کالا باشیم یا خیر، پاسخ داد: درصورتیکه اقدامات لازم در این زمینه انجام شود، میتوانیم در سال ۱۴۰۱ شاهد عرضه خودرو در این بازار باشیم.
مطالب مرتبط