"نصف جهان" غیر قابل سکونت می شود

با پیشروی فرونشست زمین در اصفهان، هشدارهای کارشناسان از وقوع این پدیده و آثار آن شدت گرفته است. هشدارها تا جایی پیش رفته که اگر برداشت از آبخوان دشت اصفهان-برخوار ادامه یابد، تا حدود ۱۵ سال دیگر اصفهان قابل سکونت نخواهد بود و تبعات اجتماعی و اقتصادی بسیاری برای اصفهان خواهد داشت.
خطر جدی  فرونشست اصفهان

به گزارش اقتصادنامه، کارشناسان اگرچه طی سال‌های گذشته نسبت به وقوع پدیده فرونشست زمین در اصفهان هشدار داده بودند، اما متأسفانه طی یک سال گذشته نشانه‌های این سرطان پیشرونده خود را در قالب ترک‌ها و ریزش‌های مختلف در شهر اصفهان نمایان کرده است. آمارها و اعداد متفاوتی از نرخ فرونشست زمین در مناطق مختلف اصفهان منتشر شده و مطابق آخرین آمار، نرخ سالانه فرونشست زمین در اصفهان ۱۸.۵ سانتیمتر است. از سوی دیگر کارشناسان اقتصادی بر این عقیده‌اند که فرونشست زمین بر شاخص‌های اقتصادی این شهر و استان اثرگذار است و در صورت ادامه این وضعیت، احتمالاً با پدیده مهاجرت معکوس از اصفهان روبرو خواهیم شد. 

در این خصوص ایسنا در میزگردی با حضور بهرام نادی، عضو هیئت علمی دانشگاه و عضوتخصصی کارگروه فرونشست اصفهان؛ رضا اسلامی، مدیرکل سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌ معدنی اصفهان و عباس حاتمی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بررسی آخرین وضعیت فرونشست زمین در اصفهان، آثار اقتصادی این پدیده را در شهر اصفهان مورد بررسی قرار داده است که بخش اول این میزگرد را در ادامه می‌خوانید: 

آخرین نقشه فرونشست زمین در اصفهان مربوط به سال ۱۴۰۰ است، براساس این نقشه اصفهان در چه وضعیتی قرار دارد؟

اسلامی: براساس داده‌های رادار در سال ۱۳۹۸، نرخ سالانه فرونشست زمین در اصفهان ۱۸.۵ سانتیمتر بود، اما در مناطق شمالی اصفهان به دلیل وجود المان‌های ملی همچون فرودگاه اصفهان، پالایشگاه، ورزشگاه نقش‌جهان و از سوی دیگر با توجه به حرکت تمرکز جمعیتی از جنوب به سمت شمال در مناطقی چون حبیب‌آباد، دولت‌آباد، شاهین‌شهر و ... سازمان زمین‌شناسی ۲۷ ایستگاه GPS را در آن مناطق سوار کرد و از اردیبهشت سال گذشته شروع به قرائت دوره‌ای آنها کرد (هر یک ماه ۱۰ روز این دستگاه‌ها قرائت می‌شد). براساس اطلاعات دستگاه‌های GPS آبان سال گذشته نقشه اولیه فرونشست زمین آماده شد. باید توجه داشت که داده‌های این نقشه با داده‌های رادار یکی بود. منتها این نقشه با داده‌های آماری یک تفاوت داشت. در تصاویر راداری نقاط پیک فرونشست نقطه‌ای بود، اما داده‌های GPS عجیب بود و در عرض یک سال این نقاط فرونشست به پهنه تبدیل شده بود و این پهنه ۱۸.۵ سانتیمتر نشست کرده بود. اردیبهشت امسال نیز در آخرین دوره برداشت‌های GPS انجام شد که در مردادماه پردازش کامل داده‌ها همراه با جابجایی قائم و افقی زمین در استان داده می‌شود، به‌عنوان مثال داده‌ها نشان می‌دهد که ایستگاه حبیب‌آباد چند سانتیمتر نشست قائم داشته است و ...، همچنین پیرو این بررسی‌ها قرار شد نرخ نشست سازه‌ها و پل‌های تاریخی اصفهان همچون پل خواجو، سی‌وسه پل، مدرسه امام صادق، کاخ اشرف، میدان نقش‌جهان، مسجد عتیق، خانه بخردی‌ها، مسجد سید و ... از طریق نصب ۲۷ دستگاه GPS مشخص شود.

آیا این ایستگاه‌ها اکنون بر روی بناهای تاریخی نصب شده‌اند؟

اسلامی: آنتن ماهواره‌ای دستگاه‌های GPS که قرار بود بر روی بناهای تاریخی نصب شود باید بر روی صفحه‌ای قرار گیرد. ما معمولاً کنسول دستگاه‌های GPS را بر روی دیوار سازه‌ها بتنی بعد از سوراخ کردن سوار می‌کنیم، اما در سازه‌های تاریخی همچون سی‌وسه پل و خواجو نمی‌توان بدنه بنا را سوراخ و دستگاه را سوار کنیم، بنابراین باید صفحه‌ای برای نصب این دستگاه ساخته می‌شد که تاکنون استان اعتبار این صفحه را فراهم نکرده است.  

 اعتبار این صفحات چقدر است؟

اسلامی: برای تأمین این صفحات نیاز به اعتباری در حدود ۱۲۰ میلیون تومان بوده که اسفند سال گذشته طی جلساتی که با مدیرکل میراث برگزار شد، گزارش کاملی در این خصوص ارائه و بنا شد این هزینه را تأمین کنند. متأسفانه هنوز تأمین اعتباری صورت نگرفته هر چندکه با شرایط جدید پیش آمده برای دستگاه‌های GPS سازمان که همه آنها مربوط به ۱۵ سال قبل بوده است و شرکت تامین‌کننده این دستگاه‌ها در ایران این مدل دستگاه را تا یکی و دو ماه دیگر پشتیبانی خواهد کرد و بعد از آن در دستگاه‌ها باید تغییرات سخت‌افزاری صورت گیرد که به دلیل تحریم‌ها به صرفه نخواهد بود. در حالیکه اگر ما این بررسی را انجام دهیم برای همیشه به این سوال پاسخ خواهیم داد که سازه‌های تاریخی آیا نشست داشته‌اند یا خیر و آیا این نشست‌ها به آب بستگی دارد یا خیر؟ یا ترک‌های مدرسه چهارباغ مربوط به خود سازه است یا مربوط به فرونشست زمین؟ و ... .

براساس نتایج آخرین نقشه فرونشست زمین در سال ۱۴۰۰ میزان فرونشست زمین در مناطق مختلف اصفهان مشخص شده است؟

اسلامی: بله دقیقاً مشخص خواهد شد. در حال حاضر سیزده دوره پایش به‌صورت کامل انجام‌شده است که بعد از هشتمین دوره یک گزارش مقدماتی و اولیه به مدیریت بحران تحویل داده شد و ان‌شاءالله بعد از پردازش داده‌ها که در حدود ۲ میلیارد رکورد است و همپوشانی با داده‌های ایستگاه‌های GPS شهرداری اواخر مرداد و شهریور گزارش نهایی را به مدیران استان تحویل داده خواهد شد. نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد این است که نباید ذهن خود را به موضوع نرخ فرونشست معطوف کنیم. اینکه مکانی عدد بالایی را نشان می‌دهد و جایی عدد پایین را نشان می‌دهد دلیلی بر بحرانی بودن آن نقطه با نرخ بالا نخواهد بود، چراکه نرخ مثلاً چند سانتیمتری شاید اثرات به مراتب مخرب‌تری از نرخ ۲۰ سانتیمتری داشته باشد. یعنی اینکه مکانی که در حال فرونشست است و وضعیت آبرفت آن مکان نیز بسیار مهم است.

میزان نشست زمین در مناطق مرکزی اصفهان نیز مشخص است؟

نادی: ما نباید فرونشست زمین در مناطق مسکونی اصفهان را از یکدیگر منفک کنیم. خیابان امام خمینی، رهنان، خانه اصفهان جزئی از اصفهان هستند و حتی تراکم جمعیتی این مناطق بیشتر از مناطق مرکزی اصفهان است و به‌نوعی بیشتر ساخت‌وسازهای شهری و ساختمان‌های بلندمرتبه در مناطق ۷ و ۸ اصفهان است. همچنین تفاوتی بین شهرک نیروی هوایی که مرمت نشده یا دیگر مناطق خانه اصفهان وجود ندارد. متأسفانه برخی به نادرستی تصور می‌کنند که این شهرک به‌صورت خاص فرونشست دارد، در حالیکه این‌گونه نیست و منطقه بیرون آن به دلیل اینکه خصوصی بوده، مرمت ‌شده است، اما این شهرک به دلیل دولتی بودن مرمت نشده و رها شده است، بنابراین مشاهده می‌کنیم دیوارها در این مناطق چرخیده است. همچنین اگرچه اطراف کاسه دشت اصفهان-برخوار همچون ارغوانیه، شهید کشوری، مرداویج، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی، محمودآباد و پالایشگاه فرونشست زمین نداریم، اما وسط کاسه همچون حبیب‌آباد فرونشست زمین بیشتر است. بنابراین هرچه از مرکز فاصله گرفته و به حاشیه می‌رسیم نرخ فرونشست زمین کمتر می‌شود.

 آیا در مناطق دارای فرونشست زیاد، کم بودن نرخ فرونشست در برخی از مناطق خوب است یا نه؟

نادی: الزاماً خوب نیست؛ باید توجه داشت در بسیاری از موارد، اختلاف نشست شرایط بحرانی را ایجاد می‌کند نه نرخ فرونشست. مثلاً در شهر دامنه ساختمان‌های احداث شده در مجاورت کوهستان و دارای نرخ فرونشست کم و نیز ساختمان‌های بنا شده در وسط آبرفت با نرخ فرونشست زیاد، دارای کمترین آسیب و سازه‌های احداثی در حاشیه آبرفت به سبب قرارگیری در منطقه‌ انتقالی بین دو ناحیه با نرخ فرونشست کم‌وزیاد و یا به عبارتی اختلاف نشست زیاد دارای بیشترین آسیب بودند، همانند آنچه در مسجد سید اصفهان شاهد هستیم. سازه‌هایی که شمالی جنوبی هستند و به خصوص طول بیشتری دارند، بیشتر در معرض آسیب‌های ناشی از فرونشست زمین هستند. البته وضعیت فرونشست زمین در مناطقی همچون شهرک کاوه و شهرک نیروی هوایی تنها مربوط به یکی دو ساختمان نیست، بلکه یک محله را درگیر کرده و یا خیابان سعدی در خیابان غرضی یک محدوده کلی است و یکی دو خانه نیست. یا مثلاً بیمارستان غرضی به‌عنوان یک سازه بتنی جدید امروز درگیر فرونشست زمین شده است. فاجعه وقتی رخ می‌دهد که مثلاً لوله‌های آب با قطر ۱۴۰۰ میلیمتر بر اثر فرونشست زمین تحت تنش قرار می‌گیرند. مشابه این اتفاق در شهر دامنه رخ داد و زمانی که لوله‌ها براثر تنش، کش آمدند، لوله‌ها بریده و زیر زمین دچار نشتی شدند، ابتدا این نشتی راه به لوله‌های فاضلاب باز کرد که در این شهر شاهد چند مورد انفجار و آتش‌سوزی بودیم. باید توجه داشت که فرونشست زمین و تأثیر آن بر زیرساخت‌ها و تاسیسات، ذهنی و سناریور نیست، بلکه واقعی است، کما اینکه در حادثه متروپل نیز چنین بود که همه از طراح، ناظر، پیمانکار، نظام‌مهندسی، شهرداری و ... چشمان خود را به واقعیت بستند و روند کار این ساختمان را متوقف نکردند. اگر نظارت‌ها درست بود فاجعه متروپل اتفاق نمی‌افتاد. متأسفانه باوجود مسیر غلط ما ترجیح به حرکت در این مسیر دادیم، در حالیکه مسیر غلط به نتیجه غلط که همان فاجعه متروپل و یا فرونشست زمین در اصفهان منتج می‌شود. ممکن است بگوییم ساختمانی را به دلیل ترک‌های شدید فرونشست زمین تخلیه می‌کنیم، اما ادامه مسیر غلط یعنی اتمام آب‌های زیرزمینی یعنی مخاطره کل زیست اصفهان از صنعت، کشاورزی، آب شرب و ... که همه وابسته به دو منبع آب سطحی و زیرزمینی است.

در حال حاضر وضعیت منابع آبی دشت اصفهان چگونه است؟

نادی: وضعیت آب‌های سطحی نیز دچار تغییراتی شده که گرمایش زمین عامل اصلی و دستکاری در بالادست و پایین‌دست سد عامل اصلی تغییرات است. تغییرات اقلیمی به مفهوم تغییرات در زمان مناسب بارش و نوع و میزان بارش است و این تغییرات نیز موجب تغییر در الگو و میزان کشت و تولید محصولات کشاورزی می‌شود. هیچ شخص، نهاد یا سازمانی نمی‌تواند روند نزولی حجم ذخایر آب‌های زیرزمینی را کتمان کند. متأسفانه به‌طور متوسط سطح آب‌های زیرزمینی در دشت اصفهان- برخوار سالیانه یک متر کاهش می‌یابد و بر اساس مطالعات شرکت آب منطقه‌ای اصفهان، ۳ میلیارد مترمکعب کسری آبخوان دشت اصفهان-برخوار است. یعنی هرلحظه به زمان اتمام ذخایر آب زیرزمینی نزدیک‌تر می‌شویم. شاید سال ۱۴۰۹، شاید ۱۴۱۶ و یا ... به هر شکل عدم مدیریت و برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی به مفهوم اتمام ذخایر آب‌های زیرزمینی است.

 اگر ذخیره آبخوان دشت اصفهان به صفر رسید، شاهد چه اتفاقی خواهیم بود؟

نادی: متأسفانه شرایط آب‌های سطحی اصفهان به سبب عدم مدیریت صحیح بر منابع، افزایش بارگذاری در بالادست و پایین‌دست سد و کاهش تقریبی نزولات آسمانی مطلوب نیست که نتیجه آن خشکی طولانی‌مدت زاینده‌رود، عدم تغذیه آبخوان، خشکی تالاب گاوخونی است. احداث شهرک‌های اقماری نمونه‌ای از بارگذاری جمعیتی در این دشت است. سال ۱۳۱۹ جمعیت اصفهان ۲۰۰ هزار نفر بود و در سال ۱۳۹۵ با ۱۰ برابر شدن به دو میلیون نفر رسید. در این مدت علاوه بر افزایش جمعیت، ذخایر آب‌های زیرزمینی نیز به نصف کاهش یافته است، به عبارتی سهم سرانه آب برای هر نفر در اصفهان از سال ۱۳۱۹ تا سال ۱۳۹۵ از ۱۰۰ درصد به ۵ درصد کاهش یافته است، یعنی کاهش ۹۵ درصدی سرانه آب طی مدت ۷۶ سال. نشانه‌های فرونشست همانند بروز تب ناشی از یک بیماری مزمن است و بیماری همان کاهش منابع آب زیرزمینی همانند کاهش حجم خون در بدن. عدم توجه به کاهش آب زیرزمینی و عدم مدیریت بر منابع آب سطحی و زیرزمینی به مفهوم نادیده گرفتن تب و استقبال از مشکلات عدیده در آینده خواهد بود. اتمام آب‌های زیرزمینی به مفهوم ناتوانی در تولید کشاورزی، دامداری و صنعتی و حتی تأمین آب شرب است. از سوی دیگر باید توجه داشت که امروز تنها تهدید پیش‌رو تامین آب نیست. ۹۲ درصد تولید برق ما از سوخت‌های فسیلی است که تولید سالانه ۷۴۰ میلیون تن دی‌اکسید کربن ایران را در رتبه ۶ تولید این آلاینده در جهان قرار می‌دهد. بنابراین لزوم قطع وابستگی از منابع سوخت فسیلی ضروری است. به‌طورقطع در صورت عدم چاره‌اندیشی در دو بخش آب و انرژی فرصت‌های موجود به تهدیدهای آینده بدل خواهد شد که نتیجه آن احتمال بروز بحران تمام بخش‌های زندگی ماست. بخشی از گرمایش هوا به تولید بالای دی‌اکسید کربن برمی‌گردد. باید توجه داشت که تنها یکی از تولیدکنندگان در صنعت فولاد حدود ۸ میلیون تن دی‌اکسید کربن در سال تولید می‌کند که بخش زیادی از آن مربوط به تأمین برق مصرفی واحد تولیدکننده از سوخت فسیلی است. باید به این موارد به‌صورت کلان توجه کنیم که تنها یک شهر درگیر نیست و وظیفه دانشگاه شفاف‌سازی این موارد است.

با توجه به تمرکز صنعت در استان، سهم اصفهان در تولید ناخالص داخلی کشور چقدر است؟

حاتمی: استان اصفهان در حدود ۵ تا ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را در اختیار دارد. بر این اساس جایگاه ما در میان ۳۱ استان کشور عموماً سوم تا چهارم است. همین‌طور در حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی استان مربوط به بخش صنعت است. براین اساس اصلی‌ترین بخش فعالیت‌های اقتصادی استان در حوزه صنعت صورت می‌گیرد و استان اصفهان صنعتی‌ترین استان کشور است.

 اما با تداوم برداشت‌ها و خالی شدن آبخوان اصفهان، اگر برای مقابله با فرونشست زمین چاره‌اندیشی نکنیم، شاهد آثار اقتصادی و اجتماعی ناشی از این پدیده در اصفهان به‌عنوان قطب صنعت کشور هستیم. در این شرایط چه بلایی بر سر اصفهان و اقتصاد این شهر خواهد آمد؟

حاتمی: فارغ از چیزی که در زیر زمین روی می‌دهد، اکنون یک ادراک عمومی در این خصوص وجود دارد که استان و شهر اصفهان دارای فرونشست زمین در ابعاد گسترده است. این وضعیت بالطبع روی بسیاری از شاخص‌های اقتصادی تأثیر منفی دارد. در میان این شاخص‌های اقتصادی، به نظر می‌رسد که به وضعیت یک شاخص کمتر توجه شده، در حالیکه این شاخص بسیار واجد اهمیت است. این شاخص نرخ تشکیل سرمایه ثابت است که می‌توانیم آن را معادلی برای نرخ سرمایه‌گذاری داخلی در نظر بگیریم. موضوع مهمی که وجود دارد این است که این نرخ طی بیست ‌سال گذشته هم در ایران و هم در استان اصفهان روند منفی داشته است. تصور کنید ما در کارخانه‌ای ۱۰ دستگاه پرس داریم، اگر پنج سال بعد ما این ده دستگاه را به ۱۱ دستگاه تبدیل کنیم یعنی نرخ تشکیل سرمایه ما در طول این پنج سال ۱۰ درصد رشد داشته است. حال اگر برعکس یکی از این دستگاه‌ها خراب شوند و ما نتوانیم آن را جایگزین کنیم و تعداد دستگاه‌های ما به ۹ دستگاه برسد، این نشان می‌دهد که نرخ تشکیل سرمایه ثابت ما منفی بوده است. در ایران و استان اصفهان حالت دوم وجود داشته است، یعنی نرخ تشکیل سرمایه ثابت منفی بوده است. حالا در این وضعیت بحث فرونشست زمین نیز در استان مطرح می‌شود. بالطبع باتوجه به این وضعیت سرمایه‌گذاری‌های احتمالی جدید نیز از استان فرار خواهند کرد. همین‌طور نرخ تشکیل سرمایه ثابت گرچه برای تمام بخش‌های اقتصادی مهم است، اما برای صنعت اهمیت بیشتری دارد. بنابراین چون استان اصفهان یک استان صنعتی است باید نسبت به متغیرهای رشد اقتصادی ازجمله نرخ تشکیل سرمایه ثابت حساس‌تر باشد. در صورت تداوم فرونشست بالطبع چشم‌اندازهای اقتصادی استان کم‌فروغ باقی می‌مانند و استان قادر به حفظ و افزایش سرمایه‌گذاری‌های داخلی نخواهد بود. در مورد سایر شاخص‌های اقتصادی نیز احتمالاً همین وضعیت وجود خواهد داشت.

در حوزه اجتماعی نیز رگه‌هایی از همین وضعیت قابل‌مشاهده است. در بررسی‌های صورت گرفته شدت مهاجرت به اصفهان کم شده است. برعکس ما امروز با پدیده‌ای در اصفهان روبرو هستیم که نشان‌دهنده حرکت اصفهان به سمت پدیده‌ای به نام قجری شدن اصفهان است. در توضیح این موضوع باید گفت در دوره صفوی یک میلیون نفر در اصفهان زندگی می‌کردند که این آمار در دوره قاجاریه به ۷۰ هزار نفر رسید و جمعیت اصفهان به شدت کاهش یافت. این تجربه تاریخی یادآور موضوع تلخی است و ناظر بر این موضوع است که کاهش شدید جمعیت اصفهان مسبوق به سابقه است. درست است که در کوتاه‌مدت افت این‌چنینی جمعیت دور از ذهن است، اما بی‌تردید در صورت ادامه این وضعیت ما احتمالاً با پدیده مهاجرت معکوس روبرو خواهیم شد. در حالیکه در گذشته افراد به استان اصفهان مهاجرت می‌کردند، در آینده احتمالاً این جمعیت از استان اصفهان به استان‌های دیگر مهاجرت خواهند کرد. اکنون موج خفیف این مهاجرت در اصفهان شکل‌گرفته و بسیاری از افراد در حال مهاجرت به استان‌های شمالی کشور هستند. زمانی که آلودگی هوا، کم‌آبی و فرونشست باهم یکجا جمع شوند، مشخص است که جذابیت استان برای سرمایه‌گذاری تا حد زیادی کاهش خواهد یافت. باید توجه داشت که حتی امروز فعالیت صنایعی همچون فولاد، پتروشیمی و صنایع بزرگ دیگر در اصفهان به دولت و رانت‌های مستقیم و غیرمستقیم دولتی وابسته است.

به اعتقاد شما اگر صنعت فولاد را از اصفهان بگیریم، اصفهان دیگر استانی صنعتی خواهد بود یا خیر؟

حاتمی: قبلاً توضیح دادم که تقریباً یک‌چهارم از GDP استان مربوط به بخش صنعت است و صنایع بزرگ بالطبع در اینجا نقش قابل‌توجهی داشته‌اند. کل فروش فولاد مبارکه در یکی دو سال اخیر بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و سود خالص آن چیزی بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان بوده که عدد قابل‌توجهی است. این سود خالص به تنهایی بیش از کل عوارض و مالیاتی بوده است که استان در سال ۱۴۰۰ به خزانه کل واریز کرده است (حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان). بنابراین مشخص است که سهم ۱۵ صنعت بزرگ اصفهان و به‌طور خاص فولاد مبارکه در تولید ناخالص داخلی استان بسیار بالا و واجد اهمیت است.

با توجه به این موضوع و وابستگی حیات این صنایع به آب، اگر دشت اصفهان درگیر فرونشست زمین شود، این زیرساخت‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرد. با توجه به اینکه حوزه صنعت نقطه‌ضعف مسئولان ماست، آیا می‌توان از این مسیر واقعیت و آثار منفی فرونشست را برای آنها تبیین کنیم.

حاتمی: به‌طور کامل این موضوع را قبول ندارم، اگرچه صحت دارد. تصور کنید فولاد مبارکه، ذوب‌آهن و پتروشیمی درگیر فرونشست زمین شوند که البته موضوع مهمی است، اما به اعتقاد من تأثیر فرونشست زمین در اصفهان امروز برای میراث فرهنگی اصفهان مهم‌تر است. به‌طورقطع با هر اتفاقی در نهایت می‌توان کارخانه فولاد و پتروشیمی را دوباره ایجاد کنیم، اما میراث فرهنگی را نمی‌توان ایجاد کرد، چراکه این میراث و هویت در کوتاه‌مدت و میان‌مدت غیرقابل تأسیس است. به همین دلیل نه‌تنها ما، بلکه جهانیان نگران تأثیر فرونشست بر روی میراث فرهنگی استان هستند. در حالیکه این نگرانی عام در مورد صنعت وجود ندارد. در مقام مقایسه قرار نیست کارخانه‌ها ماندگار باشند، میراث فرهنگی است که باید ماندگار باقی ماند.

منبع: ایسنا



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0