و تا حدودی با واگذاری ریاست مجلس نمایندگان به جمهوریخواهان آنها را امیدوار کرد که میتوانند عملکرد بهتری در سیاست آمریکا در عصر پساترامپ ایفا کنند. در مجلس سنا نوعی توازن و برابری بین دو حزب وجود دارد؛ ولی سرنوشت نهایی آن بستگی به اعلام نهایی در سه ایالت دیگری دارد که یکی از آنها ممکن است به دور دوم در یک ماه دیگر بکشد. معنا و مفهوم این انتخابات برای آمریکا و جهان چیست؟
در پاسخ با بررسی متن «برونداد داخلی» و «مسیر بینالمللی» روشن میشود که آمریکا در تلاش برای پل زدن میان میانههای رنگارنگ است. در زمانی که آمریکا در دو قطبیشدهترین شرایط تاریخ معاصر خود بهسر میبرد، تعادلگرایی در میانه افراطها، کالای عمومی مورد نیازی است که جامعه آمریکا به آن احساس نیاز میکند. این به معنای مدیریت پدیده ترامپیسم و خطرات آن برای نخبگان سیاست در آمریکا در دو سوی دموکراتها و جمهوریخواهان است. برای دقت بیشتر، ابتدا باید تنش انتخاباتی را مرور کرد.
الف- متن انتخابات. انتخابات میاندورهای در فضایی برگزار شد که محبوبیت بایدن بهعنوان رئیسجمهور حاکم و دموکرات در پایینترین و در حد 40درصد بود. تورم بر اساس استانداردهای مردم آمریکا بالا بود و جمهوریخواهان امیدوار بودند که با تمسک به پدیدههای اقتصادی مخصوصا تورم، کار را خود به پیش برند. دموکراتها، تاکید بر ابعاد فرهنگی و اجتماعی داشتند و جامعه از افراطگرایان راست، با توجه به گرایش آنها در موضوعاتی همانند سقط جنین هراسان بودند. «ترس» و تغییر» دو مفهوم مسلط در هر طرف بود. دموکراتها «ترس» را از گروههای افراطی و حامی ترامپ بهحدی بالا بردند که حتی اعلام کردند بنیاد دموکراسی آمریکا در خطر است و همچنین ترس از عدم شناسایی گستردگی تنوع فرهنگی و اجتماعی توسط گروه مخالف، برجسته بود. جمهوریخواهان بر ترس از بدتر شدن اوضاع اقتصادی و بالا رفتن افزایش جرم و جنایت تاکید کردند و البته هر دو خود را پیامبران تغییر به سمت بهتر شدن معرفی میکردند.
آنچه در این متن باید مدنظر قرار گیرد، ترامپ و طرفداران او بودند. این گروه که از آنها بهعنوان انکارکنندگان انتخابات (Election Denier) یاد میشود، از معترضان انتخابات 2020 ریاستجمهوری و بعضا از اغتشاشگران در ژانویه2021 در اشغال کنگره آمریکا هستند. ترامپ در کانون این طیف قرار میگیرد و جالب است او در چند ایالت بهنفع کاندیداهای این گروه و در کارزار انتخاباتی آنها ظاهر شد.
با توجه به متغیرهای مختلف، انواع نظرسنجیهایی که در آمریکا انجام گرفت، پیروزی قاطع جمهوریخواهان مخصوصا در مجلس نمایندگان را پیشبینی میکردند. هرچند که جمهوریخواهان به ریاست مجلس نمایندگان دست یافتند؛ اما آنچنان هم نشد که انتظار داشتند. آنچه روشن شد، این بود که آمریکا در میان راه ریاستجمهوری بایدن که از دو سال پیش آغاز شده و تا دو سال دیگر پایان خواهد یافت، با مشارکت در خور توجه، مخصوصا از طرف نسل جدید لاتینتبارها و اقلیتهای غیرسفیدپوست نشان داد که ایالات متحده نیازمند تعادل و مهار افراطگرایی است.
ب- بروندادهای انتخابات. اولین برونداد این انتخابات آن است که جناح افراطی جمهوریخواه نتوانست ترامپگرایی را به مساله کانونی و محوری تبدیل کند. به تعبیری عامیانه، حزب جمهوریخواه گرفتار پدیده ترامپ و ترامپگرایی است. اما تا حدودی این انتخابات به جریانهای میانه جمهوریخواهان قوت داد. در عین حال نشان داد که حزب دموکراتها هم در لزوم بازگشت به هنجارها و نهادهای بنیادین آمریکا، از حمایتهایی برخوردار است.
دومین برونداد نیاز به همکاری دموکراتها و جمهوریخواهان در تصویب قوانین در کنگره، به میزان بیشتری نسبت به دو سال پیش است. این البته چندان هم راحت نیست و آنچه در اصطلاح سیاستشناسی آمریکا به آن قفلشدگی واشنگتن گفته میشود و به معنای سخت شدن تصمیمات کلان مخصوصا در عرصه بودجه خواهد بود، ادامه مییابد؛ ولی پیام انتخابات بهقول بایدن نیاز به همکاری دو حزب خواهد داشت.
برونداد سوم، ابهام در چگونگی انتخابات ریاستجمهوری2024 آمریکاست. از این انتخابات علائم روشنی برای انتخابات آینده بهدست نیامد. اما روشن شد که براساس دیدگاه بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، بایدن نامزد مناسبی نخواهد بود. در 2024 او 82 ساله خواهد بود و این انتخابات نشان داد که او کار زیادی لازم ندارد و کاندیدای درخشان دیگری هم در میان دموکراتها نیست. جمهوریخواهان امیدوارند بتوانند ترامپ را مهار کنند تا بتوانند به پیروزی در انتخابات آینده امیدوارتر باشند؛ اما باید دید از نظر بینالمللی انتخابات میاندورهای چه مسیری را نشان میدهد.
ج- مسیر بینالمللی. در پهنای سیاست خارجی، بایدن و دموکراتها سعی میکنند که نشان دهند سیاست بینالمللی آمریکا تغییری نکرده است. او در هفته بعد از انتخابات به مصر، اندونزی و کامبوج سفر میکند. این سفرهای چندجانبه در قالب بحثهای محیطزیستی، اجلاس گروه بیست و دیدار با رئیس دورهای آسهان، یعنی کامبوج را دربرمیگیرد. همه اینها پیام تداوم را نمایش میدهند.
اما در ورای این تداوم، بایدن و تیم او، مجبور به کار بیشتر در حوزه سیاست خارجی هستند. عمدهترین مساله در کنار مناسبات با چین، جنگ اوکراین است که زمزمههایی از فشار آمریکا بر اوکراین برای مذاکره سیاسی و دست کشیدن از سرسختی به گوش میخورد. این زمزمهها، با توجه به شرایط جدید سیاسی در داخل و خارج آمریکا ممکن است به صداهای بلندتری تبدیل شود. در سایر مسائل، مانند ایران، دیدگاه دو حزب در کنش و واکنشهای متعدد بههم نزدیکتر میشود. هرچه هست انتخابات آمریکا تکانه سیاسی است که در روند پویاییهای درونی و بیرونی آمریکا اثر خواهد داشت و شاید آمریکای افراطیشده و دوقطبیشده را اندکی به میانه سوق دهد. باید دید در عمل چه رخ خواهد داد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط