نگاه به محیط بین‌الملل و اینکه جایگاه کشورها در قرن بیست‌ویکم چه خواهد بود تصویری در ذهن سیاستمداران ایجاد خواهد کرد که یکی از مولفه‌های شکل‌دهنده به سیاست خارجی را به وجود می آورد. 
نظم جهانی در قرن بیست‌ویکم

محیط بین‌الملل دارای نظمی خودجوش است که بر اساس قدرت دولت‌های ملی و کشاکش شرکت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی ایجاد شده‌است. پژوهشگران زیادی از روزنا، جوزف نای، کیسینجر، کاستلز، اوهمای، الکساندر ونت و مرشایمز درباره آینده نظم بین‌الملل و جایگاه کشورها و اتحادیه‌ها نوشته‌اند.

خلاصه اغلب نظریات مطرح‌شده چنین است که نظم جهانی از شکل تک‌قطبی خارج می‌شود و بازیگران جدیدی چون چین، هند، روسیه، اتحادیه اروپا و برخی کشورهای آمریکای لاتین دارای قطب‌های قابل اتکا و بازیگری اثرگذار خواهند شد. اینکه جهان را تک‌قطبی بدانیم یا چند‌قطبی و اینکه جایگاه آمریکا و اتحادیه اروپا، چین و روسیه را چگونه فرض کنیم در سیاست خارجی ایران تعیین‌کننده است. اغلب تحلیلگران ایرانی نیز افول قدرت اروپا و آمریکا و برآمدن قدرت چین و هند و روسیه را نتیجه‌گیری می‌کنند.

تحلیل‌های مذکور، اغلب منطق عصر اطلاعات و انقلاب تکنولوژی اطلاعات را نادیده می‌گیرند و تحلیل آنها در قالب فضای دولت‌ملت‌های مکانیکی است. آنچه در حال وقوع است شباهت زیادی به انقلاب پارادایمی دارد که واحدها و بازیگران سیاسی در گذار از دوره قرون وسطی به عصر مدرن تجربه کردند. منطق تکنولوژی اطلاعات، انقلابی در شکل و محتوای سیاست ایجاد خواهد کرد که فهم آن مستلزم تحلیل گذار از منطق مکانیکی به منطق کوانتومی است. دولت‌ملت‌های مکانیکی روز به روز قدرت سیاستگذاری و حتی وظایف حاکمیتی از قبیل امنیت، قانون‌گذاری و دادرسی را از دست خواهند داد. بازار جهانی شکل خواهد گرفت. از میان بازیگران سه‌گانه دولت‌های ملی، شرکت‌های دیجیتالی چند ملیتی و شهروندان جهانی، ائتلافی میان شهروندان و شرکت‌ها در بازی بازارمحور عصر اطلاعات شکل می‌گیرد که دولت‌های ملی را نمادین خواهد ساخت.

نظم جهانی در قرن بیست‌ویکم بر محوریت آمریکا نخواهد بود؛ چراکه آمریکا و همه دولت کشورها توان انحصاری خود در کاربرد زور را از دست خواهند داد. منطق قدرت در عصر اطلاعات شبکه‌ای، منعطف و تمرکززدا است. آمریکا، انگلیس، اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا در یک مسیر حرکت خواهند کرد؛ هرچند قدرت دولت‌ها کاهش می‌یابد، اما با جذب نخبگان و نهادهای اقتصاد بازار آزاد قدرت به مثابه اطلاعات را بازنمایی می‌کنند. در چنین فضایی کشورهایی مانند روسیه و چین به علت آنکه با منطق کنترلی و انضباطی و دولت‌گرایانه با تکنولوژی اطلاعات برخورد کرده‌اند، بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی را تجربه خواهند کرد.
فروپاشی سیاسی و پس از آن تجزیه سرزمینی در انتظار چنین کشورهایی است. منطق جهانی دموکراسی، حقوق بشر، بازارگرایی که از سوی شهروندان جهانی و شرکت‌های سایبری چند ملیتی دنبال می‌شود، نظم جهانی بر اساس لویاتان جهانی خلق خواهند کرد. در چنین دورنمایی باید به فکر دولت‌کشور بود و از این فضا برای کاهش هزینه‌ها و توسعه سریع و آبادانی کشور استفاده کرد. تحلیل‌های مکانیکی مرتبط با عصر مدرن نوعی ایدئولوژی تقابل چین و آمریکا و طرفداری از دولت‌کشورها را در نظر دارند و نمی‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند. پیشران اصلی تحولات سیاسی در قرن بیست‌ویکم تکنولوژی اطلاعات است. می‌توان با فهم نظم خودجوش و منطق بازاری که شکل گرفته است با توجه به جوانی جمعیت و زیرساخت‌های مناسبی که به وجود آمده است از خودتحریمی خارج شد. متخصصان علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، ارتباطات و آینده‌پژوهان نقش مهمی در روشن شدن مساله دارند. تحلیل‌های قدیمی و ایدئولوژیک از نظم جهانی برای کشور هزینه‌زا است و می‌توان با متغیر و پیشران تکنولوژی اطلاعات برآمدن لویاتان جهانی را مشاهده کرد و بر اساس آن ایران را حفظ کرد و قدرت بخشید.

منبع: دنیای اقتصاد


دکتر روح‌اله اسلامی

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0