اگر فکر کنیم تا پیش از این دولت‌های مختلف راهبرد کمک به تولید را از طریق مداخله در قیمت‌گذاری بازار، ایجاد انحصار، تعرفه بالا، خطوط اعتباری ارزان و مشوق‌های گوناگون دنبال نکرده‌اند، کاملا در اشتباهیم. تاریخ اقتصادی ایران مملو از این جنس حمایت‌ها از تولید است. حمایت‌هایی که حتی به قیمت سرکوب رفاه و اجبار ایرانیان به مصرف کالای موردنظر محقق شده است.
خطر هزار راه رفته حمایت

به گزارش اقتصادنامه، جالب آنکه هیچ کالای ایرانی از این کانال حمایتی نتوانسته روی پای خود بایستد و تنها رانتی کلان به جیب تولیدگرنماهایی وارد شده که دارای قدرت لابی گسترده بوده و حتی دولت را تا به آنجا می‌برند که هزینه نارضایتی عمومی را نیز تقبل کند. باز اگر بر این گمانیم که با تشویق مردم به خرید کالای داخلی با قیمت بالاتر نسبت به کالای مشابه خارجی یا با کیفیت پایین‌تر، تولید واشتغال ایجاد می‌شود، ظنی بیهوده داریم. شاید به‌طور موقت موجی ایجاد شود؛ اما این راهی نیست که بتوان از دلش امید به رونق اقتصادی داشت و هیچ کشوری نبوده که به این شکل به توسعه‌یافتگی رسیده باشد. اصولا راهبردی که متکی بر تهییج احساسات و بدون در نظر گرفتن انگیزه‌ها و پایه‌های اقتصادی باشد، نتیجه‌ای پایدار دربرنخواهد داشت. بنابراین هم حمایت‌های مالی و تحدیدی بازار را برای کمک به کالای ایرانی پیموده‌ایم و هم آگاهیم که به زور احساسات نمی‌توان مشتری برای کالای ایرانی پیدا کرد.

نکته اصلی از منظر نگارنده آن است که حمایت‌های مستقیم دولتی خود منشأ برهم خوردن انگیزه‌های اقتصادی، تخصیص ناکارآمد منابع، ظهور کالاهایی که نباید وجود می‌داشت و عدم‌ظهور کالاهای داخلی شده که براساس منطق بازار باید وجود می‌داشت و در نهایت ساختار تولید را رانت دولتی، کانال‌های حمایتی، قدرت لابی دورزدن مجوزها و... تعیین می‌کند؛ چنین ساختاری زاده رویکرد دستگاه دولتی برای حمایت از تولید است. آنچه تولید واقعا نیاز دارد دقیقا رویگردانی از این رویکرد است. باز کردن دست کارآفرینان از هزار توی مجوز، کاستن از بوروکراسی‌های مختلف دولتی از جمله مالیات، دست برداشتن از ایجاد انحصار در کالاها و پایان دادن به خطوط اعتباری رانتی و ارزان و ایجاد فضای رقابتی چه میان تولیدکنندگان داخلی و چه با شرکت‌های خارجی است. در این فضای رقابتی و بستری که در آن کارآفرینان روی پای خود می‌ایستند، مزیت‌های اقتصادی بروز می‌یابند، منابع به این مزیت‌ها تخصیص پیدا می‌کنند و رفاه و اشتغال شکوفا می‌شود. کالایی که از این فرآیند در داخل تولید می‌شود بدون تردید مورد پسند و مصرف ایرانیان قرار خواهد گرفت. این نیست که تصور شود شهروندان تنها به دنبال برند خارجی هستند و همین الان نیز محدود کالاهای ایرانی وجود دارند که با وجود رقیب خارجی موردپسند ایرانیان قرار گرفته‌اند و خود تبدیل به برند شده‌اند. به‌عبارت دیگر مشکل نه اعتماد مصرف‌کننده یا تمایل وی به کالاهای خارجی، بلکه بستری است که کالای داخلی مناسبی برای مصرف تولید شود و در آن صورت مورد استقبال شهروندان قرار خواهد گرفت.

امید است در سال حمایت ازکالای ایرانی راه‌های هزار بار رفته را آزمون نکنیم و حمایت را در ایجاد رقابت و لزوم روی پای خود ایستادن بنگاه‌های ایرانی تعریف کنیم تا شاهد تولیدی پایدار، اشتغال‌زا و مایه فخر ایران‌زمین باشیم.


دکتر پویا جبل‌عاملی

منبع: دنیای اقتصاد

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0