آمارهای مربوط به میزان متقاضیان موثر فاقد مسکن برای خرید خانههای دولتیساز و همچنین تعداد واحدهایی که در قالب این طرح احداث شده است، نشان میدهد تاکنون برای کمتر از ۵۰۰هزار واحد مسکونی، دو سمت عرضه و تقاضا در صحنه حاضر شدهاند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» درباره آنچه باعث پیشرفت نصفه طرح ساخت یک میلیون مسکن شده است، مشخص میکند، پنج عامل در نقش معماران وضعیت موجود باعث ناکامی بانیان طرح دولت شده؛ مهمترین آن، قیمت است.
رمزگشایی از کارنامه مسکنسازی دولتی، پنج معمار موانع تحقق ساخت یک میلیون مسکن در سال را معرفی میکند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در حالی که از سال ۱۴۰۰ همزمان با تصویب قانون جهش تولید مسکن، دولت به عنوان متولی مسکن، مسوولیت ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال مطابق با نیازسنجیهای انجامشده را بر عهده گرفت اما، بررسی کارنامه ساخت این واحدها حاکی است عملا در سال گذشته که اولین سال کامل برای اجرای این برنامه بوده است، نیم میلیون واحد مسکونی عملیاتی شده است. هم آمار «متقاضیان پای کار» این پروژه یعنی افرادی که مرحله اول آورده نقدی خود را پرداخت کردهاند و هم «تعداد قراردادهای منعقد شده با سازندهها» برای شروع عملیات ساختمانی، نشاندهنده عملکرد نیممیلیونی در طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال است. این آمار نیممیلیونی اگرچه مربوط به کل عملکرد نهضت ملی مسکن از ابتدا یعنی از سال ۱۴۰۰ تاکنون (۱۴۰۲) است اما از آنجا که نهضت ملی مسکن عملا از اواخر ۱۴۰۰ آغاز شد و هماکنون نیز در ابتدای سالجاری قرار داریم، میتوان آمارهایی را که در این زمینه موجود است به عنوان عملکرد سال ۱۴۰۱ که در واقع اولین سال کامل اجرای این طرح بوده است، درنظر گرفت.
آمار تازه از یک میلیون مسکن
آمارهایی که از عملکرد نهضت ملی مسکن تاکنون در اختیار «دنیایاقتصاد» قرار دارد نشان میدهد، تعداد کل ثبتنامیها در این طرح از ابتدا تاکنون حدود ۶ میلیون نفر بوده است. از این تعداد یک میلیون و۵۰۰هزار نفر به عنوان متقاضی مشمول، واجد شرایط و نهایی معرفی شدهاند. همچنین ۸۰۰هزار نفر از این متقاضیان واجدشرایط و نهایی اقدام به افتتاح حساب در بانکهای عامل کرده و ۴۸۵هزار نفر نیز مرحله اول آورده نقدی (آورده ۴۰ میلیون تومانی) را واریز کردهاند.
۹۰۰هزار واحد مسکونی بر اساس تعداد زمینهای شناسایی شده و مستعد برای ساخت و... مورد تعریف قرار گرفته است اما تاکنون برای ۴۵۰هزار واحد، قرار ساخت با سازنده منعقد شده است که از این تعداد نیز ۲۳۰هزار قرارداد عملیاتی شده یعنی در پروسه دریافت وام ساخت قرار گرفتهاند. از آنجا که شروع پرداخت وام ساخت به سازندهها معمولا در مرحله بعد از اتمام فونداسیون است، در واقع تعداد واقعی واحدهایی که به مرحله پیشرفت فیزیکی رسیده، وام دریافت کرده و ساخت آنها در جریان است نیز همین تعداد یعنی حدود ۲۳۰هزار واحد مسکونی است.
با این حال، بر اساس تعداد متقاضیان پای کار یعنی متقاضیانی که حداقل مرحله اول آورده نقدی خود را پرداخت کردهاند و همچنین تعداد واحدهایی که قرارداد ساخت آنها با سازندهها منعقد شده است، میتوان گفت، اگر ملاک ارزیابی این طرح را سال اول کامل اجرای این طرح یعنی سال ۱۴۰۱ درنظر بگیریم، عملا در این سال، به جای یک میلیون مسکن، نیم میلیون واحد مسکونی در ریل ساختوساز قرار گرفته است. چرا که عملا بدون واریز آورده متقاضیان، تعداد واقعی واحدها بر اساس تعداد متقاضیان واقعی مشخص نشده و در پروسه ساخت قرار نمیگیرد و از سوی دیگر نیز، تا زمانی که پروژهها سازنده و قرارداد ساخت با سازنده نداشته باشند نمیتوان گفت که در پروسه ساخت قرار گرفتهاند. هر چند این رقم نیممیلیونی بیش از دو برابر تعداد واحدهایی است که از مرحله فونداسیون عبور کردهاند. لازم به ذکر است آمارهای اعلامشده در این گزارش، در بهار ۱۴۰۲و طی روزهای اخیر در اختیار «دنیایاقتصاد» قرار گرفته است؛ اما در صورتی که دولت به عنوان متولی ساخت یک میلیون مسکن آمار دیگری در این زمینه در اختیار دارد که با آمار «دنیایاقتصاد» متقاوت است، آمادگی برای انتشار آمارهای اعلامی دولت از سوی این روزنامه وجود دارد. اما آمارهایی که در اختیار «دنیایاقتصاد» قرار دارد نشان میدهد، تحتتاثیر پنج مانع یا عامل مهم، عملا در سال اول کامل اجرای این طرح یعنی سال ۱۴۰۱، نیمی از هدف تعیینشده (۵۰۰هزار واحد به جای یک میلیون مسکن) عملیاتی شده است و مسکن یک میلیونی به مسکن نیممیلیونی تنزل یافته است. اما سوال مهم این است که آیا واقعا حجم نیاز به مسکن ناشی از تقاضای خانهاولیها در هر سال ۵۰۰هزار واحد است که تنها ۵۰۰هزار متقاضی واجد شرایط از مجموع یک و نیم میلیون متقاضی نهایی، پای کار آمده و حداقل مرحله اول آورده را واریز کردهاند؟
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط