کشور ما در دشوارترین دوران حیات اقتصادی خویش قرار دارد. از سوی دیگر به دلیل سال‌ها سرمایه‌گذاری در گسترش آموزش عالی، ده‌ها دانشکده اقتصاد مستقل و مشترک با سایر رشته‌های علوم انسانی ایجاد شده است که هزاران دانشجو در سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در آن به تحصیل علم اقتصاد مشغول‌اند. 
لویی جرگه اقتصاددانان ایران

امروزه تعداد استادان رشته اقتصاد در دانشگاه‌ها بیش از هزار نفر برآورد می‌شود و تعدادی بیش از آن با درجات تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری در رشته اقتصاد در بخش دولتی و خصوصی فعال‌ هستند.بیش از صد نشریه اقتصادی به‌ صورت روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه و نشریات علمی -پژوهشی و علمی- ترویجی در کشور انتشار می‌یابد و سایر نشریات نیز معمولا بخش اقتصادی دارند. علاوه بر آنها، رادیو اقتصاد و رسانه‌های تصویری اقتصادی و صدها گروه اقتصادی در شبکه‌های اجتماعی را باید به این جمع افزود. با وجود چنین گستردگی در آموزش، استادان، کارشناسان و نشریات و رسانه‌های اقتصادی، شاهد آن هستیم که این ظرفیت عظیم کارشناسی برای چاره‌جویی و حل مشکلات و معضلات اقتصادی کشور کمتر به بازی گرفته می‌شوند.امروزه در نشریات و رسانه‌های دیداری، شنیداری و جلسات اقتصادی، مباحث گوناگون و داغی در همه زمینه‌های اقتصاد کشور از سوی کارشناسان اقتصادی با دیدگاه‌ها و نگر‌ش‌های مختلف مطرح و بحث می‌شود که تنوع آن بسیار گسترده است...

اما صد آه و افسوس که این مباحث و پیشنهادها در برنامه‌ریزی‌های اقتصاد کشور نقش چندانی ندارند. می‌توان دولت و قوه مقننه را برای به‌‌کارنگرفتن چنین پتانسیل عظیمی سرزنش کرد که معمولا این کار انجام می‌شود! اگر نیک بنگریم، در بدنه کارشناسی اقتصاددانان کشور نیز ویژگی‌هایی می‌بینیم که به‌کارگیری نظرات آنها را برای مسئولان گاه غیرممکن می‌کند.چنانچه روزی دولت و قوه مقننه تصمیم جدی به استفاده از نظر کارشناسان اقتصادی و کاربست آن برای مشکلات اقتصادی کشور داشته باشند، آنگاه مشکل اصلی رخ خواهد داد که کدام نظر و راهکار از کدام نگرش به‌ کار گرفته شود؟به ‌دلیل دیدگاه‌های متفاوت و اغلب متضاد اقتصاددانان در زمینه‌های مختلف، دولت و قوه مقننه حیران خواهند شد که کدام دیدگاه را به‌ کار گیرند. بنابراین ترجیح خواهند داد به روال گذشته، ارتباطی چندانی با بدنه کارشناسان اقتصاد نداشته و راه خویش را ادامه دهند.
از سوی دیگر، معضلات اقتصادی کشور هر روز پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌شود و متأسفانه خبر چندانی از کاربست راهکارهای علمی نیست و ذخیره بزرگی از اقتصاددانان دلسوز، متعهد و آماده خدمت به کشور، بدون بهره‌گیری عاطل مانده است. 
برای به‌کارگیری این ظرفیت عظیم برای حل مشکلات اقتصادی کشور چه باید کرد؟ 
واقعیت انکارنشدنی آن‌ است که برای هر مشکلی از سوی اقتصاددانان ده‌ها راهکار وجود دارد که با توجه به نگرش اقتصادی آنها، ممکن است در تضاد با یکدیگر باشند و در چنین حالتی، دولتمرد علاقه‌مند در انتخاب بین آنها سرگردان خواهد شد.درحالی‌که گاه در مباحث بین برخی از اقتصاددانان منکوب‌‌کردن حریف از مصلحت کشور مهم‌تر است، چگونه می‌توان اقتصاددانان کشور را سر یک میز نشاند و پیام مشترکی برای معضلات اقتصاد تدوین کرد؟ 
بنابراین پیش‌نیاز استفاده از اقتصاددانان برای مشکلات کشور، ایجاد گفت‌وگو بین طیف‌های مختلف اقتصاددانان کشور و ایجاد هم‌گرایی و جمع‌بندی بین نظرات آنهاست.اگر دولتمردان ما پارادایم اقتصادی مشخصی داشتند، جلب همکاری اقتصاددانان همفکر با آن پارادایم مشکلی نداشت و همکاری خوبی شکل می‌گرفت؛ اما دولت‌های ما پیرو هیچ نظام اقتصادی مشخصی نیستند که این موضوع طبقه‌بندی اقتصاد ایران در مکاتب اقتصادی شناخته‌شده را غیرممکن می‌کند. به ‌عبارت دیگر، هیچ‌کس نمی‌داند پارادایم اقتصاد کشور چیست؟!
با وجود چنین وضعی نمی‌توان و نباید منتظر معجزه شد. در این شرایط بهتر است تلاشی برای هم‌گرایی اقتصاددانان طیف‌های مختلف انجام شود. برای چنین کاری پیشنهاد می‌شود تجمعی از اقتصاددانان ارشد ایرانی ایجاد شود تا بتوانند درباره راه‌های عاجل نجات اقتصاد کشور به اجماعی نسبی برسند و آن را به مدیران کشور پیشنهاد کنند. 
شاهد بودیم در مواردی که جمعی از اقتصاددانان در نامه‌هایی مسائل و راهکارهایی را برای اقتصاد کشور ارائه کردند، بیشتر مرکز توجه دولت و مردم قرار گرفت. 
با توجه به ایده مشارکت همگانی عقلا برای رایزنی درباره مسائل اساسی کشور افغانستان به ‌نام لویی جرگه، نام لویی ‌جرگه اقتصاددانان ایران برای این جمع پیشنهاد می‌شود. 
پیشنهاد می‌شود لویی جرگه اقتصاددانان ایران مرکب از جمعی صد‌نفری (یا بیشتر) از اقتصاددانان ارشد کشور به انتخاب دانش‌آموختگان و فعالان اقتصادی در راستای ارائه توصیه‌هایی برای نجات اقتصاد کشور تشکیل شود.
بدیهی است که هر اقتصاددانی کسانی را برای عضویت در این لویی‌ جرگه پیشنهاد کند و در جلسه‌ای با رأی مخفی، صد نفر برای عضویت این جمع انتخاب شوند. توصیه می‌شود اقتصاددانانی که در دولت و مجلس حضور دارند، در این انتخابات شرکت نکنند.
من افراد زیر را برای شرکت در این لویی جرگه پیشنهاد می‌کنم و امید دارم که دیگران نیز با معرفی عده بیشتری، به انتخاب بهتر این جمع کمک کنند.
دانشگاه علامه: محمود ختایی، بهروز هادی‌زنوز، محمد ستاری‌فر، داود دانش‌جعفری، حمیدرضا برادران‌شرکاء، حسن طایی، جمشید پژویان، فرشاد مؤمنی، سیدمحمدرضا سیدنورانی، محمدرضا فرزین، سهیلا پروین، محمدقلی یوسفی، عباس شاکری، علی‌اصغر بانویی، تیمور محمدی، اسفندیار جهانگرد، جاوید بهرامی، ناصر خیابانی، علی عرب‌مازار‌یزدی، منوچهر عسگری، سعید مشیری، محمدرضا فقهی‌کاشانی و مسعود درخشان 
دانشگاه تهران: علی کمیجانی، تیمور رحمانی، حسن سبحانی، منصور خلیلی‌عراقی، محمد خوش‌چهره، علی طیب‌نیا، جعفر عبادی، حسین میرشجاعیان، ابراهیم رزاقی، آلبرت بغزیان و الیاس نادران
دانشگاه شهید بهشتی: یدالله دادگر، احمد توکلی، حسن درگاهی، علی قنبری، عباس عرب‌مازار، علی‌اکبر عرب‌مازار و محمود سریع‌القلم
دانشگاه اصفهان: محسن رنانی، محمد طبیبیان، شهرام معینی و سید‌عبدالحسین ساسان
دانشگاه شهید چمران: یعقوب اندایش، سیدمرتضی افقه و سیدعزیز آرمن
دانشگاه کرمانشاه: سهراب دل‌انگیزان
دانشگاه تبریز: محمدباقر بهشتی و حسین اصغرپور
دانشگاه فردوسی: محمدرضا لطفعلی‌پور
دانشگاه امام صادق: کامران ندری و حسین عیوضلو
دانشگاه خوارزمی: وحید شقاقی‌شهری
دانشگاه شریف: علینقی مشایخی، سیدمهدی برکچیان، کشاورز حداد، فرشاد فاطمی، مسعود نیلی و سیدعلی مدنی‌زاده
دانشگاه مازندران: زهرا کریمی، محمدعلی احسانی و احمد جعفری‌صمیمی 
دانشگاه الزهرا: حسین راغفر و مهدی پدرام
دانشگاه سیستان‌وبلوچستان: محمدنبی شهیکی‌تاش
دانشگاه علم‌و‌صنعت: امیرحسن کاکایی
دانشگاه سمنان: اسمعیل ابونوری
استادان مقیم خارج: محمدهاشم پسران، محمد نصر‌اصفهانی، فرخ قبادی، حامد قدوسی و محمدعلی همایون‌کاتوزیان
نیاوران: سیداحمدرضا جلالی‌نائینی
اتاق بازرگانی: مهدی بهکیش، ابراهیم بهادرانی، حسین سلاح‌ورزی، پدرام سلطانی‌ و محسن جلال‌پور 
روزنامه دنیای اقتصاد: موسی غنی‌نژاد، علی میرزاخانی، پویا جبل‌عاملی و حمید آذرمند
مرکز پژوهش‌های بازرگانی: علی دینی‌ترکمانی
مرکز پژوهش‌های مجلس: محمد قاسمی‌ و سیدامیر سیاح 
آزاد: مجید شاکری، جعفر خیرخواهان، محمود جامساز، علی سعدوندی، حسین عبده‌تبریزی، فریبرز رئیس‌دانا، احسان سلطانی، محمدحسین ادیب، سعید لیلاز، علیرضا عبدالله‌زاده، مصطفی نصر‌اصفهانی، پیمان مولوی، داود سوری، میثم هاشم‌خانی، پویا ناظران، محمود اولاد، امیرحسین خالقی، سیدمحمد صادق‌الحسینی، طهماسب مظاهری، مرتضی ایمانی‌راد، بایزید مردوخی و مهدی پازوکی.

منبع: روزنامه شرق

 

لطفعلی بخشی
عضو هیئت‌ علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0