طبیعی است که چیدمان مدیران عالی و میانی بدنه اقتصادی دولت نیز همسو با گفتمان دولت چهاردهم تنظیم شود. میزان موفقیت آن دولت نیز تابعی از میزان «شایستهسالاری حزبی» خواهد بود. استفاده از واژه شایستهسالاری حزبی از آن جهت است که افراد شایستهای که معتقد به گفتمان دولت هستند در ردههای مدیریتی قرار بگیرند و تجربه این ۴۵سال میگوید، باید انتظار داشته باشیم این افراد از داخل حزب مطلوب دولت بیرون آید.
حال سوال این است که اگر تجربیات کشورهایی که الگوی موفقی برای توسعه فراهم کردهاند (نظیر چین) را مبنا قرار دهیم، آیا اتکا بر یکی از این دو گفتمان و اجرای مدل شایستهسالاری حزبی، بهترین گزینه پیشروی دولت چهاردهم است؟
برای اینکه موضوع شفافتر شود، ابتدا مثالی ارائه میکنم که اختلاف نظر دو گفتمان مذکور درخصوص راهحل مسائل اقتصادی را تبیین کند. سپس، مبتنی بر الگوی توسعه چین، پاسخ خود برای سوال فوق را ارائه میکنم.
مثال: برای تسویه مالی تبادلات تجاری بین ایران با شرکای خارجی، تلاش گفتمان اول این است که بین ریال ایران و پول ملی کشورهای طرف تجاری، سوآپ ارزی برقرار کند. اما گفتمان دوم معتقد است که تسویه تجاری باید با استفاده از ظرفیتهای نظام بانکداری بینالمللی و مبتنی بر ارزهای جهانروا انجام شود و تبادل پیامهای مالی نیز در قالب پیامرسان سوئیفت انجام گیرد. خب، کدامیک درست میگویند؟ اگر گفتمان اول در انتخابات پیروز شد باید راهحل گفتمان دوم برای تسویه تجاری را کنار بگذارد و بالعکس؟ خوب است ببینیم چینیها در این مورد چگونه تصمیمگیری کردهاند.
میدانیم کشور چین بخشی از تسویه تجاری خود را از طریق نظام بانکداری بینالمللی انجام میدهد و بانکهای آن نیز برای ارسال دستور پرداختها از سیستم پیامرسان سوئیفت استفاده میکنند. اما همین کشور سالهاست به ایجاد خط سوآپ ارزی با کشورهای دیگر روی آورده (نظیر خط سوآپ یوآن-روبل) و سیستم پیامرسان داخلی خود (CIPS۱) را به سیستم پیامرسان کشورهای دیگر (نظیر سیستم پیامرسان روسیه با نام SPFS) متصل کرده است و بخشی هرچند محدود از تسویه تجاری خود با کشورهای دیگر را از طریق آن انجام میدهد. در واقع، چین هر دو روش تسویه تجاری را با قدرت در دستور کار قرار داده و از هیچیک صرفنظر نکرده است. چینیها درک کردهاند که جدا شدن از نظام بانکداری بینالمللی چه هزینههای سنگینی برای نقل و انتقال مالی تبادلات تجاری به کشورشان تحمیل میکند. در عین حال، به این تشخیص رسیدهاند که باید ظرفیت تسویه مالی خارج از نظام بانکداری بینالمللی متعارف را نیز فعال کنند تا بتوانند به آرامی اقتصادشان را از سیطره دلار و یورو و تحریمهایی که آمریکا گاه و بیگاه علیه دیگران اعمال میکند در امان نگه دارند. همین کشور چین روابط تجاری خود با غرب و آمریکا را حفظ کرده و همزمان، توافقهای تجاری مستحکم با کشورهای دوست و همسایه برقرار کرده و بازار هدف کالاهای صادراتی خود را به وسعت کره زمین تعریف کرده است.
به این ترتیب، تجربه چین به ما اثبات میکند که توسعه پایدار و جهش اقتصادی زمانی تضمین میشود که دولت چهاردهم بتواند گفتمان خود را بهصورت جمع جبری گفتمان اول و دوم تعریف کند. در این صورت، «شایستهسالاری حزبی» به «شایستهسالاری ملی» بدل شده و همه متخصصان و دانشمندان دو گفتمان میتوانند نقش موثری در اجرای گفتمان دولت چهاردهم ایفا کنند تا انشاءالله سرزمین عزیز ما و مردم شریف ما بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
۱-Cross-Border Interbank Payment System
دکتر سعید بیات
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط