در پاسخ باید بطور واضح به این نقطه نظر اذعان داشت که:
اگر در ادامه و استحکام وضع موجود از مشاهده سفره خالی خود واوضاع سخت معیشت و اقتصاد نه چندان به سامان کشور راضی هستیم که هیچ، اما چنانچه حتی به دنبال اندکی بهبود در اوضاع جاری هستیم ، بدیهی است که باید قهر را به کناری نهاد زیرا امید به چشم انداز مساعدتر راهی جز مشارکت برایمان باقی نمیگذارد.
اگر از وضعیت فرهنگ فعلی جامعه راضی هستیم و یا حتی احتمال سختگیری های بیشتر را پیش بینی میکنیم و انفعال را بر گزیده ایم که هیچ، اما اگر در این زمینه خواهان تغییرات رو به بهبودیم و برای اکنون و آینده فرزندان این سرزمین دلسوزانه اوضاعی سهل و آسانتر آرزو میکنیم بدیهی است که باید قهر را کنار بگذاریم زیرا راهی جز مشارکت نیست...
اگر از روابط بین المللی و منطقه ای کشور و اوضاع سیاست خارجی و دیپلماسی کنونی خشنودیم که هیچ، اما اگر بر اساس عقل سلیم و منطق، جویای ایجاد روابط بهتر و گسترده تر با جهان و جهانیانیم و اعمال تحریم ها را حتما موانع بزرگی بر سر راه تمامیت زندگی روزمره و آینده خود می بینیم ، و انتخاب فردی مسئول و بی حاشیه ، امید به تحقق این مسیر صعب العبور اما شدنی را نویدمان میدهد بدیهی است که باید قهر را کنار بگذاریم چون راهی جز مشارکت نیست...
بی تردید عدم مشارکت به نفع ما نخواهد بود و اوضاع را ناخوشایندتر می کند چرا که با این روش نه قرار است انقلابی رخ دهد و نه تزلزلی در نظام ایجاد شود؛ بنابراین ما باید به جمع مشارکت کنندگان بپیوندیم تا با مداخله ی خود بر سرنوشت فرزندانمان بتوانیم آینده بهتری را در کشور متصور شویم و بدینوسیله سطح انتظار و چشمداشت بهبود اوضاع را منطقی تر مطالبه کنیم حال آنکه عدم حضور پای صندوق آراء قطعا وضع را از آنچه هست بهتر که نخواهد کرد بلکه نتیجه برعکس در پی خواهد داشت ، پس پر واضح است که باید قهر را کنار بگذاریم چون راهی جز مشارکت نیست...
اگر انتخاب درست یک رییس جمهور خوب بتواند وخامت اوضاع را اندکی التیام بخشد و یا حتی بهبود حداقلی برای جبران ایجاد کند و روزنه ای را به سوی یک تصویر مشترک روشن تر و امیدوارانه تر بگشاید، بطور حتم بر سر کار آمدن یک رییس جمهور ناشایست، وضعیت را به مراتب نامطلوب تر خواهد کرد؛ پس بدیهی است که باید قهر را کنار بگذاریم چون بنظر میرسد راهی جز مشارکت در انتخابات نیست...
بی تعارف و بی مجامله، این فرصت از آن ماست که بگوییم چه می خواهیم .با ادامه قهر، دیگر حتی نمی توان به آینده ناخوشایند این تصمیم که به کدورت آلوده است معترض شد! روشن است حاضر شدن پای صندوق ها و افزایش مشارکت در طلب آتیه ای روشنتر ، نقش مؤثرتری در ایفای وظیفه و مسئولیت مشترک ( چه بسا) بیش از پیش بر میتابد .
شکی نیست مشارکت بالای مردمی ،مطلوب حال کسانی نخواهد بود که می خواهند در بر همین پاشنه بچرخد و سکاندار وظایفی باشند که مردم این کشور شایسته بهتر از آن شرایط هستند و حق طبیعی زندگی آنها بهتر و بی دغدغه زیستن است.
عدم مشارکت و قهر با صندوق های آرا، الزاما و اصلا متضمن بر قراری رفاه بیشتر ، و آرامش و آسایش و ارتباط با دیگر کشورهای جهان نیست اگر چه اتخاذ رفتار برعکس نیز بسرعت ، مقوم تجربه وعده های شیرین اما کذایی معیشت مساعدتر و اوضاع اقتصادی بهتر نباشد که قدر مسلم سنگ بزرگ اتفاقا علامت نزدن است!
بررسی معقول ، موجه و همه جانبه گزینه ها، الزام مشارکت قوی و حداکثری در پانزدهم تیرماه را قوت میبخشد تا بیانگر یک «بله» محکم به «تغییر» و تقرر صلح و آشتی بین مردم و مسئولانی باشد که خشونت پرهیز و بی هیاهو ، و البته با حسن سابقه ،اهتمام اصلی ایشان خدمت و خدمت و خدمت به خلق بجای احراز کرسی قدرت و ثروت و بالا رفتن از نردبان این دو بنفع خویشتن باشد .
بیاییم قهر را کنار بگذاریم زیرا برای خلق آینده ای بهتر و روشن تر جهت خود و عزیزانمان در سرزمینی که خوب زیستن در آن حداقل حق ماست راهی جز مشارکت نیست.
مطالب مرتبط