حالا دو روز است که نام او بهعنوانِ گزینه پیشنهادی وزیر صمت در دولتِ مسعود پزشکیان مطرح شده است.
کارزارهای امضا و حمایت و مصاحبه به نفعش راه افتاده و فضای مجازی پر شده از توانمندیهای او.
اگر سلاحورزی بهعنوان وزیرِ پیشنهادیِ صمت معرفی شود برای نخستین بار در جمهوری اسلامیست که فردی از بخش خصوصی و خارج از حلقه دولتیها، راهی کابینه میشود.
اگر قرار است چنین اتفاقی رخ دهد چرا سلاحورزی؟ آیا بخشِ خصوصی مدیری توانمندتر را نتوانسته برای چنین آوردگاهی تربیت کند؟
وقتی که دستگاههای نظارتی بر سر ریاستِ او در اتاق ایران سازِ مخالفت میزنند، سلاح ورزی و همفکران و حامیانش چگونه توقع دارند او به وزارتِ صمت راه یابد؟
به نظر میرسد هنوز دولت به این بلوغ نرسیده که افرادِ غریبه را به جمع خود راه دهد و بهتر است که فعالانِ بخشِ خصوصی از هماکنون به فکر تربیت مدیرانی باشند که بتوانند در سالهای آینده در بدنه دولت بکار گرفته شوند و نهادهایی مانند اتاقِ بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی به خط تولید تربیتِ مدیرانِ فنسالار و بدونِ حاشیه تبدیل شوند.
با توجه به فقدان نظام حزبی در ایران، پرورشِ دولتمرد در کشورمان تنها از طریقِ برخی دانشگاهها و نهادهایی چون مجلس، استانداریها و بدنه وزارتخانهها میسر است و طول میکشد تا دولتمردانی به معنای واقعی در بخش خصوصی پرورش یابند و بتوانند نظر حاکمیت را جلب کرده و اعتمادشان را بهدست آورند.
بهتر است که افرادی چون سلاحورزی که با برخی از نهادهای قدرت در کشور دچار مشکل شدهاند امیدوار نباشند که بهسادگی راهی دولت و بدنه سیاستگذاری و تصمیمسازی کشور راه یابند و با درک این واقعیت به تقویت بدنهِ بخشِ خصوصی و کارآمد کردنِ آن بیاندیشند نه اینکه راه توسعه و پیش بردنِ اهدافِ خود را در نفوذ در بدنه دولت بجویند.
در چنین شرایطی به صلاحِ بخش خصوصیست تا شاخصهایِ یک وزیرِ خوب را معرفی کرده و بر اساس آن شاخصها مطالبهگر باشد نه اینکه روی افرادی خاص تمرکز کند.
پینوشت: "پیریت" نام یک کانیِ معدنیست که شباهتِ زیادی به طلا دارد اما طلا نیست. اهلِ فن به آن "طلایِ بیخردان" میگویند. با چنین فلسفهای که در نهادِ "پیریت" نهفته است، در این رسانه، سیاستگذاریها و تصمیمسازیهایِ نابخردانه را مورد نقد قرار میدهیم.
مطالب مرتبط