مدعیِ تولید و اختراعِ خودرو برقی، ناآگاه به امور کلانِ اقتصادِ سیاسی و پیرو مکتبِ مدیریتِ بسته.
استادِ بکارگیریِ مدیران ناکارآمد، ناتوان در تغییرِ مدیرانِ نالایق و تبدیل وزارتِ متبوع به پاتوقِ دوستان و رفیقان.
اهالی تولید و تجارت از هم اکنون برای خروج او از زندگیِ فعالانِ صنعت و معدن، "جشن طلاق" ترتیب دادهاند.
علیآبادی یکی از ضعیفترین مدیرانِ اجارهای وزارت صمت در طولِ تاریخِ ساختمانِ سمیه بوده که نهتنها بدنه این وزارتخانه را از نیروهای مجرب و کارآمد، خالی کرد بلکه بهسبب "رفیق بازی" و تنگنظریِ خود، افرادی را بکار گرفت که تا توانستند وزنِ سیاسی و کارشناسی این وزارتخانه را پایین آوردند.
نمونه آن ایمیدرو و رئیسش. فردی از ناکجا آباد ناگهان وارد سازمانی شد که نه از آن چیزی میدانست نه توانست چیزی از آن یاد بگیرد. موثقینیا بهجای آنکه زمین را بکاوَد و ذخایر جدید معدنی کشف کند، تا جایی که امکان داشت، ایمیدرو را زمین زد و افرادی از برخی نهادهایِ غیرمرتبط وارد این سازمان کرد که حتی بدیهیترین شئوناتِ کرامت انسانی را رعایت نمیکردند و چون بَربَرها به فتح سنگرهای این سازمان پرداختند.
حال چنین فردی قرار است به وزارت نیرو برود. نه دولتمردی را آموخته، نه از راستگویی بهرهای برده و نه قادر است در بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، پزشکیان را یاری کند.
یک ماشین اسباب بازی ساخته و اسمش را گذاشته خودرو برقی. کسی هم در بدنه وزارت صمت جرات نکرده به او بگوید: دلبندم این خودروی برقی که شما مدعیِ ساخت آن هستی با آن خودرو برقی که در دنیا ساخته میشود تفاوتش از زمین تا آسمان است.
چنین فردی تحت مدیریتی بسته سالها مپنایی را مدیریت کرده که گفته میشود بسیاری از مشکلاتی که هماکنون در کمبود برق وجود دارد بهخاطر مدیریت او و رفیقانش بوده.
حالا این جنابِ مستدام در دولتی که با شعار عدالت و شایستهسالاری، رأی مردم را گرفته، بهعنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی شده.
اگر علیآبادی دولتمردی شایسته بود در همان وزارت صمت میماند و حال که عیارِ مدیریتی او بر همگان عیان شده نباید به او فرصت داد تا وزارتِ دیگری را به خاک سیاه کشاند.
وقتی افراد زُبده و کارکشتهای چون اردکانیان و بیطرف در وزارت نیرو امتحان خود را پس دادهاند چه نیازیست وزیری که در یک وزارتخانه رفوزه شده بتواند کار وزارتخانه دیگری را به پیش ببرد؟
این گوی و میدان، حالا نوبت مجلس است. مجلسی که اگر پایبند به اصولِ انقلابیست باید جلسه رای اعتمادِ او را به جلسه استیضاحش تبدیل کرده و او را برای همیشه از نهاد دولت دور کند و به همانجایی برگرداند که اسباببازیاش را ساخته.
پینوشت: "پیریت" pirit، نام یک کانیِ معدنیست که شباهتِ زیادی به طلا دارد اما طلا نیست. اهلِ فن به آن "طلایِ بیخردان" میگویند. با چنین فلسفهای که در نهادِ "پیریت" نهفته است، در این رسانه، سیاستگذاریها و تصمیمسازیهایِ نابخردانه را مورد نقد قرار میدهیم.
🅿️ پیریت را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/DD6IO2LRhyY6MLzAgU6K45
تلگرام:
https://t.me/piritchannel
اینستاگرام:
Instagram.com/piritchannel
🅿️ پیریت؛ رسانهای برای خردمندان
مطالب مرتبط