۲. وقتی در دولت مهندس میرحسین موسوی، وزیرِ مشاور و رئیسِ برنامه و بودجه شد، زندگی مردم و جنگ تحمیلی را با هم مدیریت کرد. معتقد بود رفاه نسبی مردم نباید فدای هزینههای جنگ شود. از این رو هنرمندانه با تیمی تخصصی، بودجه را بهگونهای تخصیص میداد که هم کار جنگ راه بیافتد و هم کار مردم.
۳. میدانست پول را در کجا خرج کند و چه رفاهیاتی برای همکارانش بهوجود آورد. توسعه طلب بود و سعی میکرد برای توسعه ظرفیتها و مزیتهای نسبی ایران کار کند. اگر مقامی حتی دارای شأن معنوی به او خُرده میگرفت، محترمانه میگفت که شما تخصص این کار را ندارید و نمیتوانید در این زمینه اظهار نظر کنید.
۴. به خصوصیسازی اعتقاد داشت و وقتی مدیرعامل سازمان صنایع ملی شد، خصوصیسازی واقعی را اجرا کرد اگرچه پس از آن برایش پروندهسازی شد. تحت فشار مقامات محلی و بالادستی قرار نمیگرفت و تکنوکراسی را به شهوتِ قدرتطلبان ترجیح میداد.
۵. وقتی مدیر عامل شرکت ملی فولاد ایران شد، صندلی مدیریتیاش را جایگاهی برای خدمت و انجام پروژههای اقتصادی میدید نه مکانی برای راضی نگه داشتنِ نمایندگان مجلس از طریق تقسیم پُستها و پروژهها.
۶. به کار جمعی باور داشت و تک روی نمیکرد. با بزرگان و اهالی علم نشست و برخاست داشت و توانمندی آنان را بهکار میگرفت تا طرحهای بزرگی در کشور ایجاد شود. زمانی که از شرکت ملی فولاد رفت، چادرملو، سنگان، گلگهر، فولاد مبارکه، فولاد خراسان، فولاد میانه، فولاد آلیاژی یزد و . . . را از خود به یادگار گذاشت.
۷. اهل تزویر، ارادت و چاکری نبود. در "گفتار" و "استدلال"، صراحت داشت و دچار لکنت نمیشد.
۸. مصلحتپرست و مصلحتگرا نبود. کار درست را انجام میداد و توانایی "نه" گفتنِ بالایی داشت. با اینکه بیش از ۲۰ سال است که در رأس قدرت نیست، هنوز مدیرانِ کشور به احترام او کلاه از سر بر میدارند.
۹. هوشِ بالایی در توسعه داشت چون کشورهای جهان اول را دیده بود و بهخوبی تحصیلاتش را در آن کشورها به پایان بره بود. با اتکا به همین هوش بالا، منطقه ویژه اقتصادی خلیج فارس را به قطب تولید صنایع انرژیبر تبدیل کرد چون معنی اقتصاد دریا محور را نه تنها میدانست بلکه در ذهنش نهادینه شده بود.
۱۰. چون کارش را بلد بود برایش، مهم نبود که وزیرِ بالادستیاش که باشد. همراه با اعتماد به نفس بالا، تواضع داشت اما زیر بارِ خُرده فرمایشات بالادستانِ خود نمیرفت و همواره در راستای اصولی مشخص حرکت میکرد و شخصیت مدیریتی پیچیدهای نداشت.
پینوشت: "پیریت" pirit، نام یک کانیِ معدنیست که شباهتِ زیادی به طلا دارد اما طلا نیست. اهلِ فن به آن "طلایِ بیخردان" میگویند. با چنین فلسفهای که در نهادِ "پیریت" نهفته است، در این رسانه، سیاستگذاریها و تصمیمسازیهایِ نابخردانه را مورد نقد قرار میدهیم.
🅿️ پیریت را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/DD6IO2LRhyY6MLzAgU6K45
تلگرام:
https://t.me/piritchannel
اینستاگرام:
Instagram.com/piritchannel
🅿️ پیریت؛ رسانهای برای خردمندان
مطالب مرتبط