سیاستگذاران سلامت باید بودجه محدود خود را به بهترین نحو برای رسیدن به اهداف خود صرف کنند. با این حال، بسیاری از آنها اطلاعات محدودی درباره نابرابری‌‌‌های سلامت در جامعه دارند.
رد پای نابرابری‏‏‌های اقتصادی در نظام سلامت

به‌‌‌عنوان مثال، با اینکه می‌‌‌دانیم سلامت در گروه‌‌‌های مختلف طبقاتی، فرهنگی، اقتصادی و قومی متفاوت است و بسیاری از بیماری‌‌‌ها در مناطق فقیرنشین و حاشیه‌‌‌ای متمرکز هستند، دانش موجود درباره تاثیر همزمان این عوامل بسیار محدود است.

این دانش محدود گاهی به ساده‌‌‌سازی تعامل پیچیده عوامل موثر بر نابرابری‌‌‌های اقتصادی و سلامت منجر می‌شود که می‌‌‌تواند به تصمیم‌گیری‌‌‌ها و سرمایه‌گذاری‌‌‌های غیر‌بهینه بینجامد.
مطالعات من روی نابرابری‌‌‌های سلامت در کشورهایی مانند آمریکا، هند و سوئد نشان داده‌‌‌اند که نابرابری‌‌‌های اقتصادی و سلامت تحت‌تاثیر متقابل و غیرخطی عوامل اقتصادی-اجتماعی، مکانی، قومیتی و زمانی قرار دارند. اگرچه هریک از این عوامل نقش مهمی در شکل‌‌‌گیری نابرابری‌‌‌های اجتماعی و سلامت دارند، تحقیقات نشان می‌دهند که تاثیر این عوامل بسیار پیچیده‌‌‌تر از یک روایت ساده و خطی مبتنی بر جمع جبری آنهاست.

اگرچه دانش نابرابری سلامت و اقتصادی در ایران پیشرفته است و مراکز تحقیقات و مطالعات متعددی در این حوزه فعالیت دارند، اطلاعات موجود از تاثیرات همزمان فاکتورهای متعدد همچنان محدود است. برای نشان دادن پیچیدگی این موضوع و نیاز به تحقیقات بیشتر، مثالی فرضی براساس مطالعات مشابه در سایر کشورها مطرح می‌‌‌کنم.

اگر تصور کنیم که در مناطق اطراف کوره‌‌‌های آجرپزی در حاشیه اتوبان قم-تهران، اکثر مردم فقیر هستند، ممکن است انتظار داشته باشیم که نابرابری سلامت در این مناطق بسیار بالا باشد. اما نتایج مطالعات در شرایط مشابه در ایالات‌متحده نشان می‌دهد که در چنین مناطق فقیرنشینی، نابرابری‌‌‌های سلامت به مراتب کمتر از آن چیزی است که در مناطق مرفه‌‌‌تر دیده می‌شود.

در این مناطق، تفاوت‌‌‌های بین قومیت‌‌‌ها، مذهب‌‌‌ها و سطح تحصیلات کمتر به چشم می‌‌‌خورد، زیرا اکثر افراد، صرف‌‌‌نظر از این ویژگی‌‌‌ها، در شرایط مشابه اقتصادی و اجتماعی زندگی می‌کنند. بنابراین، شیوع بیماری‌‌‌ها ممکن است بالا باشد، اما تفاوت‌‌‌ها بین گروه‌‌‌ها کم است.

در مقابل، در مناطق مرفه‌‌‌تر مانند شمال تهران، نابرابری‌‌‌های سلامت بسیار شدیدتر است. در این مناطق، خانواده‌‌‌هایی با ثروت بسیار زیاد در کنار طبقات متوسط و کارمندانی مانند معلمان حقوق‌‌‌بگیر زندگی می‌کنند.

در چنین شرایطی، تفاوت‌‌‌های اجتماعی-اقتصادی به مراتب بیشتر و تاثیرگذارتر است و این تفاوت‌‌‌ها می‌‌‌تواند خود را در قالب دسترسی نابرابر به خدمات سلامت، کیفیت زندگی متفاوت و در نهایت نتایج سلامت نامتعادل نشان دهد.
به‌عبارت دیگر، اگر هدف سیاستگذاری سلامت، افزایش کلی سلامت جمعیت باشد، تمرکز بر مناطق حاشیه‌‌‌نشین با بار بالای بیماری، منطقی به نظر می‌‌‌رسد؛ اما اگر هدف کاهش نابرابری‌‌‌های سلامت باشد، باید به مناطقی توجه کرد که هرچند شیوع بیماری‌‌‌ها در آنها کمتر است، اما نابرابری‌‌‌های اقتصادی و اجتماعی بیشتر هستند.

این رویکرد براساس یافته‌‌‌هایی است که در کشورهایی مانند ایالات‌متحده به دست آمده است و نیاز است که در کشورهایی همچون ایران مورد مطالعه و آزمون قرار گیرد.با انجام چنین مطالعاتی و تایید یافته‌‌‌های پژوهشی، محققان می‌‌‌توانند از این دانش برای هدایت سیاستگذاری‌‌‌های بهداشتی و اجتماعی استفاده کنند.

این نوع تحقیقات به سیاستگذاران بهداشت و اقتصادی کمک می‌کند تا نه‌تنها درک بهتری از سطح واقعی (نه مورد انتظار) نابرابری‌‌‌های جامعه ایران داشته باشیم، بلکه راهکارهایی را برای کاهش این نابرابری‌‌‌ها و حرکت به سمت عدالت اجتماعی و سلامت ارائه دهیم. بنابراین، گسترش چنین پژوهش‌‌‌هایی در سطح ملی و تطبیق یافته‌‌‌های بین‌المللی با شرایط بومی، گام موثری در مسیر بهبود سلامت عمومی و کاهش نابرابری‌‌‌ها خواهد بود.

دکتر شروین آثاری، دانشیار دانشگاه چارلز درو، لس‌آنجلس
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0