🔻روزنامه تعادل
📍 تغییر سیاست خارجی در دولت دوم ترامپ
✍️ علی فراقی
در برهه زمانی قرار داریم که انتخابات امریکا به پایان رسیده و کمتر از سه ماه دیگر شاهد تحویل کاخ سفید به شخص منتخب جدید (دونالد ترامپ) هستیم که عملا دولت دوم خود را با یک وقفه چهارساله ادامه می‌دهد که عملا کمتر کسی فکر می‌کرد به چنین منوالی رخ بدهد. حال اگر به سیاست‌های گذشته این شخص و افراد نزدیک او نگاهی بیندازیم، می‌توانیم فشاری نسبتا بالا بر کشورهایی خاص ازجمله کشورمان را احساس کنیم که مجددا از برخی جهات مورد فشار بالاتری واقع می‌شود ولی زمانی که اندکی جزئی‌تر به آن نکاه کنیم دایره تغییر یافته افراد و گروه‌هایی در اطراف این شخص را مشاهده خواهیم کرد که دیدگاه‌ها برای برخی تغییرات رفتاری و البته سیاست‌ها را قوت می‌بخشد که یکی از مهم‌ترین این تغییرات را می‌توان در این دایره ایلان ماسک و حتی بعد‌تر معاون اول انتخابی او دانست که البته یکی از اثرات این شخص (ایلان ماسک) را می‌توان نگاه متفاوت ترامپ نسبت به رمزارزها دانست که نمی‌توان از تأثیرات شخصی چون ایلان ماسک چشم‌پوشی نمود زیرا اگر اندکی در این بازار فعال باشیم نمی‌توان فعالیت پویا و قابل این شخص را نادیده گرفت که در نهایت هم منجر به ساخت سودهایی کلان برای او شده بود که عملا وقوع آن برای سیاست خارجی این کشور در قبال بسیاری از کشورها دور از انتظار نیست.

حال اگر اخبار و اتفاقات را با جزییات بالاتری پیگیری کنیم با خبری رو به رو می‌شویم که خبر از این دارد که این شخص جدید نزدیک به ترامپ نظر و پیشنهادی مبنی بر استفاده از برخی اشخاص رده بالای شرکت خود در دولت یا تصمیمات دولت جدید دارد که عملا می‌تواند در چهار سال پیش روی ترامپ تغییرات متفاوت و قابل لمسی را ایجاد کند که به خوبی در اقتصاد قابل مشاهده خواهد بود که در نهایت هم این امکان را فراهم می‌کند تا دولت دوم او را موفق‌تر از دولت گذشته نشان بدهد که در ادامه حتی راه را برای شخص بعدی از هم‌حزبی‌های خود هموار‌تر می‌سازد تا برخلاف دولت اوباما که پس از آن باعث شکست شخصی چون هیلاری کلینتون شده بود تا مجددا حزب جمهوری‌خواه سرکار بیاید به احتمال بالایی بتواند تا مدتی دست برنده را برای این حزب مستحکم سازد.
از لحاظ این اتفاقات باید گفت اولین تأثیرات مثبت و قابل توجه را خود کشور امریکا خواهد برد که اندکی به آن اشاره شد. ولی بعد از آن مهم‌ترین مساله می‌تواند کشورهایی همچون ایران را نام برد که در تمامی دولت‌های گذشته امریکا مورد بحث و توجه خاصی بوده است که البته هرچند انتظارات بر کلیت بدون تغییر است ولی در برخی از پارامترها دولت دوم ترامپ می‌تواند اندکی متفاوت‌تر عمل کند که حداقل تفاوت آن با دوره قبلی او قابل لمس باشد دور از انتظار هم نخواهد بود که باید پله پله و گام به گام آن را مورد بررسی کرده که آیا با توجه به برخی از صحبت‌های قبل از انتخابات این شخص مبنی بر مذاکرات، عملی و البته از روی میل واقعی بوده است یا نه؟

در پایان هم باید گفت هر چقدر بخواهیم تأثیرات چنین کشوری و تغییرات آن بر جهان و حتی کشور خودمان را نادیده بگیریم عملا کاری بیهوده و به دور از عقلانیت انجام داده‌ایم زیرا در نهایت سیاست‌های پیش گرفته شده توسط چنین کشوری جهت‌دهنده به تمامی سیاست‌ها و برنامه‌های کشور خصوصا از لحاظ اقتصادی خواهد بود که اگر بخواهیم حتی آن را نادیده گرفته و درگیر چیدمان برنامه‌هایی بدون توجه به آن باشیم، در نهایت منجر به عملی نشدن یا ناقص ماندن بسیاری از برنامه‌ها خواهد بود که شاید با وقوع نتایجی منفی بزرگ خود سیاستگذار داخلی را مجبور به اقرار و قبول آن کند.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 بوروکراسی‌زدایی؛ رمز توسعه
✍️ دکترعلیرضا بختیاری
بیش از دو دهه فعالیت گروه رسانه‌ای «دنیای‌اقتصاد» با تمرکز بر اصولگرایی در مبانی علم اقتصاد و تاکید بر اصلاح سیاست‌ها برای حاکم شدن فضای رقابتی در همه حوزه‌های کسب‌وکار و ارتقای رفاه شهروندان در دولت‌هایی با گرایش‌های مختلف، حکایت از آن دارد که این نهاد بیش از آنکه تمرکز خود را بر منافع سازمانی قرار دهد، رسالت خود را بر مبنای آزادی و آبادانی ایران عزیز قرار داده است.
موفقیت در این رسالت دشوار تاریخی علاوه بر تلاش در حوزه‌های رسانه‌ای مکتوب و مجازی که «دنیای‌اقتصاد» به‌طور مستمر تمام همّ خود را بر آن قرار داده است، نیازمند بحث و تبادل نظر میان سیاستگذاران، خبرگان، فعالان اقتصادی و در مجموعه وسیع‌تر، همه ذی‌نفعان در محیط کسب‌وکار ایران است تا از این طریق بتوان ضمن ترسیم دقیق شرایط کنونی حاکم بر اقتصاد ایران به راهکارهایی دست یافت که بتواند لکوموتیو توسعه را با کمترین ریسک از این پیچ مهم تاریخی به سلامت عبور دهد.

رسالت سیاستگذاران کلان و بخشی در این مسیر دشوار، چیزی جز فراهم ساختن بستر مناسب برای فعالیت بنگاه‌های اقتصادی نیست. مقررات‌زدایی، پرهیز از تحمیل قیمت‌های دستوری و رفع محدودیت‌های تجاری و بانکی از جمله مهم‌ترین خواسته‌های فعالان صنایع از دولتمردان تصمیم‌ساز کشور است.

متاسفانه نگاه بخشی سیاستگذاران، نهادهای تنظیم‌گر و بنگاه‌ها در تدوین استراتژی‌های پیشنهادی همواره مهم‌ترین عامل عدم دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده است.
موضوع مداخله دولت در بخش ساخت‌و‌ساز مسکن همچون سایر حوزه‌های اقتصادی از ابتدای انقلاب مورد توجه بوده است. پس از انقلاب و اجرای قانون ملی شدن زمین‌ها، دست دولت باز گذاشته شد تا بخش عمده‌ای از زمین‌های شهری (بایر و موات) را تملک کند. مداخلات دولت محدود به زمین نماند، بلکه دولت در زمینه مصالح ساختمانی نیز وارد میدان شد و سیاست توزیع مصالح به‌صورت کوپنی و با ارائه پروانه ساختمانی و با قیمت‌های دولتی را بر عهده گرفت.

پس از پایان جنگ، به آرامی دولت از قیمت‌گذاری مصالح ساختمانی خارج شد و سیاست‌های تخصیص زمین به ساخت شهرک‌های حاشیه‌نشین، مسکن مهر و نهضت ملی مسکن آغاز شد. سابقه مداخلات دولتی در طول چهار دهه اخیر نشان داده است که این سیاست‌ها نه تنها نتوانسته است در جهت خانه‌دار شدن آحاد مردم و بالاخص اقشار آسیب‌پذیر موفق شود، بلکه گام مهمی در جهت توزیع رانت میان گروه‌های ذی‌نفع بوده است.

دولت در این بازار باید مسوولیت خود را معطوف به سیاستگذاری، تنظیم شفاف قواعد بازی و نظارت بر رفتار رقابتی فعالان اقتصادی قرار دهد و از هرگونه مداخله در بازار که به اغتشاش در سیگنال‌های قیمتی، ایجاد امتیازات ویژه برای برخی از فعالان خاص و همچنین تولید اطلاعات نهانی منجر شود، بپرهیزد. صنعت ساختمان یکی از رقابتی‌ترین بخش‌های اقتصادی در اقصی نقاط کشور است که با تدوین استراتژی مناسب و پرهیز از نگاه تک‌بعدی می‌تواند هم در رشد اقتصادی، هم در ایجاد اشتغال و هم در بهره‌گیری از فناوری‌های نوین نقشی مهم ایفا کند.

در این راستا سیاست دولت باید به بوروکراسی‌زدایی از این صنعت متمرکز شود. ساده‌سازی فرآیندهای اداری و کاهش زمان و هزینه‌های دریافت مجوزها می‌تواند به تسریع در اجرای پروژه‌ها کمک کند. ارائه تسهیلات مالی و حمایت از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در پروژه‌های ساختمانی، به‌ویژه در زیرساخت‌ها می‌تواند به رونق اقتصادی بینجامد. همچنین تشویق به استفاده از تکنولوژی‌های نوین و مصالح پایدار، کیفیت ساخت‌و‌ساز را افزایش و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد. در نهایت ایجاد انگیزه‌های بیشتر برای بازسازی بافت‌های فرسوده از اهمیت برخوردار است. حمایت از این پروژه‌های بازسازی می‌تواند به بهبود شرایط زندگی و افزایش تقاضا برای مسکن کمک کند.

گروه رسانه‌ای «دنیای‌اقتصاد» از ابتدای تاسیس خود، ماموریت حمایت از اقتصاد رقابتی، شفافیت در قوانین و مقررات حاکم بر بازار و ایجاد یک زمین هموار و بدون فراز و نشیب را برای همه فعالان اقتصادی در دستورکار خود قرار داده است و فکر می‌کند این استراتژی می‌تواند در صنعت ساختمان نیز موثر افتد.


🔻روزنامه کیهان
📍 بازندگان و تحقیر‌شدگانِ پیروزیِ ترامپ
✍️ جعفر بلوری
دونالد ترامپِ ۷۸ ساله در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا پیروز شد. برخلاف دور قبل که پیروزی ترامپ خیلی‌ها را غافلگیر کرد، پیش‌بینی پیروزی او این بار کار زیاد سختی نبود. او به کمک «میلیاردرها»ی آمریکایی و یهودی و برخی شعار‌ها و وعده‌های عامه‌پسند و بهره‌برداری از اشتباهات هریس و تیمش توانست، رقیب دموکرات خود را که حمایت نخبگان سیاسی و علمی را داشت، شکست دهد! و بدین ترتیب نقش «پول» در انتخابات آمریکا، یک بار دیگر به اثبات رسید! پیروزی ترامپ در شصتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بازندگان و برندگانی در داخل و خارج این کشور از جمله در ایران خودمان داشت که بررسی آن، موضوع این یادداشت است.
بعد از دموکرات‌ها و «کاملا هریس»، «شاید» بزرگ‌ترین بازنده انتخابات آمریکا، «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس‌جمهور اوکراین باشد. زلنسکی حدود سه سال پیش و پس از اقدامات غرب برای گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه، وارد جنگی خانمان‌سوز شد. اوکراین سرزمین‌های زیادی را در این مدت از دست داده و تلفات و خسارات بسیار سنگینی را هم متحمل شده است. یکی از شعارهای مهم ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی، قطع کمک‌های مالی و تسلیحاتی به اوکراین بوده است و طی یکی دو روز گذشته نیز، زمزمه‌های
«رها کردن اوکراین» زیاد به گوش رسیده است. جمع‌بندی جملات بالا این می‌شود که، زلنسکی با تشویق‌ها و تحریک‌های آمریکا درگیر جنگ با روسیه شد و با وجود کمک ۲۰۰ میلیارد دلاری آمریکا و اروپا به این کشور (مالی و تسلیحاتی) و حضور مستشاران ناتو در کیف، هیچ‌یک از وعده‌های غرب از جمله این وعده که «با کمک تسلیحاتی، اطلاعاتی و اقتصادی و تحریم سنگین روسیه نمی‌گذاریم روسیه پیروز شود» تحقق پیدا نکرد و همین روزهاست که ناتو و آمریکا، زلنسکی و کشورش را با هم، جلوی پوتین و ماشین غول‌‌پیکر جنگیِ روسیه به حال خود رها کند!
چنین شرایطی در‌باره کره جنوبی، ژاپن و تایوان نیز صدق می‌کند با این تفاوت که، ترامپ احتمالا با دریافت «باج»، حمایت از این کشورها در مقابل کره شمالی و چین را ادامه خواهد داد اما اوکراین، چیزی برای پرداختن به عنوان «باج» ندارد چرا که خود به کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب وابسته است! پیش‌بینی‌ها درباره سرنوشت اوکراین در دوره ترامپ نیز غالبا به این سوی رفته است که، با قطع یا کاهش جدی حمایت‌ها و کمک‌های غرب به اوکراین، زلنسکی مجبور خواهد شد با دست‌های خالی و در ضعیف‌ترین حالت ممکن، پشت میز مذاکره با پوتین بنشیند و برای این که الباقی سرزمینش را از دست ندهد، از خیر تمام سرزمین‌هایی که از دست داده، بگذرد! اوکراین - با اعتمادش به غرب- این‌گونه عبرت شد.
اما بعد از «جمهوری‌خواهان» و «ترامپ»، «شاید» بزرگ‌ترین برنده پیروزیِ ترامپ در انتخابات آمریکا، پوتین و روسیه باشد. آغاز جنگ غزه، و معطوف شدن توجه و تمرکز غرب روی این جنگ و رژیم صهیونیستی، خواه‌ناخواه کمک بسیار بزرگی به روسیه کرد. قطعا اگر جنگِ محور مقاومت با رژیم صهیونیستی نبود، غربی‌ها «اوکراین» را به این شکل افتضاح رها نمی‌کردند. بنابر دلایل متعدد که پیش از این در همین ستون درباره‌اش نوشته‌ایم، اوکراین برای غرب در مقابل اسرائیل، اهمیت زیادی ندارد. به هر تقدیر شروع جنگ غزه و لبنان، کمک زیادی به روسیه در جنگ اوکراین کرد. حالا تصور کنید، با آمدن ترامپ، اوکراین تمام حمایت‌های مالی و تسلیحاتی‌اش را از دست داده و به قول پسر ارشد ترامپ «پول تو جیبی زلنسکی قطع می‌شود.» در این صورت اوکراین حتما لقمه راحتی برای بلعیدن خواهد شد. تردید نداشته باشید، طی همین روزها، روسیه بر حملاتش علیه اوکراین جهت تصرف سرزمین‌های بیشتر اضافه خواهد کرد. دیروز خبرگزاری‌ها به نقل از سی ان ان نوشتند، مقام آمریکایی به این شبکه تلویزیونی گفته است، ۵۰ هزار نیروی تازه نفس روسی و کره‌ای، آماده حمله بزرگ به اوکراین می‌شوند! پیروزی روسیه بر اوکراین مقدمه تحولات بزرگ‌تری در غرب و حتی دنیا خواهد بود که در این باره نیز پیش از این بارها نوشته‌ایم. مگر اینکه در این بین، پوتین و ترامپ به توافقی دست یابند که در این صورت نیز، چیزی از خسارت‌های اوکراین کم نخواهد شد.
همان‌طور که بالا توضیح دادیم، اوکراین و زلنسکی «بازنده بد، تحقیر شده» و شاید «بزرگ‌ترین بازنده» نتایج انتخابات آمریکا هستند. اما این نتیجه، یک بازنده تحقیر شده دیگر هم دارد و آن، بخشی از آن جریانی است که در ایران خود را «اصلاح‌طلب» می‌نامند. چگونه؟! بخوانید:
بخشی از مدعیان اصلاح‌طلبی در ایران- نه همه آنها- پیش از این بارها علیه ترامپ و جمهوری‌خواهان آمریکا موضع گرفته و آنها را «تندرو» معرفی کرده بودند. هدف واقعی و اصلی حمله این طیف به ترامپ و جمهوی‌خواهان هم، نه تندرو بودن آنها که، تایید کردن دموکرات‌ها بود. آنها به ترامپ و جمهوری خواهان حمله می‌کردند تا بایدن و هریس و دموکرات‌ها را تایید کنند. تا دلتان بخواهد نیز، درباره تفاوت‌های این دو مصاحبه و گزارش تهیه کرده و کاریکاتور کشیده و تحلیل رفته‌اند! هدف تمام این شامورتی‌‌بازی‌ها هم یک چیز بود: «از فرصت در قدرت بودن بایدن و دموکرات‌ها استفاده کرده برویم مذاکره کنیم.» وقتی هریس که با کنار گذاشته شدن بایدن وارد میدان مبارزه انتخاباتی شد، این بار تصاویر او را «تمام‌قد» در رسانه‌هایشان منتشر و با تیترهای یک یا دو کلمه‌ای، از لزوم استفاده از این فرصت، نوشتند. آقای روحانی، رئیس‌جمهور اسبق کشورمان وقتی آمریکا از برجام خارج شد، ترامپ را «یک مزاحم» خوانده و کسانی را که به دنبال مذاکره با او هستند را نیز «دیوانه» خطاب کرده بود. او اما معتقد بود اوبامایِ دموکرات فردی مودب است و می‌شود با او وارد مذاکره شد و...
با پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ اما ناگهان، تمام آن تحلیل‌ها و موضع‌گیری‌ها، عکس شد! همین حالا به رسانه‌هایشان رجوع کنید. می‌گویند، ترامپ و جمهوری‌‌خواهان یک فرصت هستند! می‌نویسند ترامپ یک تاجر است و تاجرها اهل معامله‌اند. یکی از آنها حتی نوشته، ترامپ تغییر کرده و با ترامپِ ۵ سال پیش فرق دارد! همین‌قدر تباه!
تصور اولیه این بود که، پیروزی ترامپ، این طیف را به هم خواهد ریخت اما واکنش‌های بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا، چیز دیگری را نشان داد. اگر بخواهیم این رفتار را در چند خط تحلیل کنیم می‌توان گفت «آنها چون غربگرا هستند، قطب‌نمایشان تحت هر شرایطی، غرب را نشان می‌دهد و نمایان شدن این همه تناقض در رفتارشان هم، تاثیری در رویکردشان ندارد. برای آنها فقط کافی است طرف، غربی باشد. مهم هم نیست بدعهد باشد، حامی جنایتکارترین رژیم روی کره زمین یعنی اسرائیل باشد و به این رژیم در حمله به خاک ایران، کمک کرده باشد و...» نشان به آن نشان که چند روزی است، تمام زور، هنر، انرژی و آبرویشان را به میدان آورده‌اند تا ضمن سفیدشویی ترامپ، او را فردی «ایده آل» معرفی کنند که می‌توان به وعده‌هایش اعتماد کرد. این در حالی است که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ، رسانه‌های آمریکایی برای شمردن دروغ‌های ترامپ، کنتور گذاشته بودند و همین دو روز پیش نیز نیوزویک کسانی را که حرف‌های ترامپ را جدی می‌گیرند، «احمق» دانسته بود. نیوزویک نوشته بود: «میان حرف تا عمل دونالد ترامپ فاصله بسیار است.. خودتان را به گمانه‌زنی درباره رویکرد رئیس‌جمهور جدید خسته نکنید... یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکر کردن به برنامه‌های ترامپ کند! ترامپ رونالد ریگان نیست، جورج اچ دبلیو. بوش یا جو بایدن هم نیست، او ایدئولوژی مشخص یا دیدگاه ثابتی در مورد نحوه عملکرد جهان ندارد. باورهای او لحظه‌ای، غیر‌ثابت و در مواقعی متناقض هستند...او چیزهایی را در جریان مبارزات انتخاباتی می‌گوید، اما زمانی که در مقام است به آن‌ها توجه نمی‌کند یا بسته به اینکه چه کسی با او در اتاق حضور دارد، نظرش را تغییر می‌دهد. او از اینکه برای همه شبیه یک معمای حل نشده باشد کیف می‌کند و... آنچه ترامپ می‌گوید لزوماً با آنچه ترامپ انجام می‌دهد برابری نمی‌کند...» مدعیان اصلاحات، چنین فردی را «مناسب مذاکره» و «حَلاّل مشکلات کشور» معرفی می‌کنند!


🔻روزنامه همشهری
📍 تنش آبی به حداقل می‌رسد
✍️ علیرضا نارویی‌
سیستان و بلوچستان استان پهناوری است که بیش از ۵/۱۱ درصد از مساحت کل کشور را در اختیار دارد. از نظر جمعیت نیز حدود ۳میلیون و ۱۰۶هزار نفر را شامل می‌شود و تقریبا ۵/۳ درصد جمعیت کشور در این استان زندگی می‌کنند. پراکندگی در سیستان و بلوچستان بسیار است و به همین دلیل، هزینه‌های خدمات‌رسانی در آن به تناسب افزایش می‌یابد؛ این هزینه خدمات‌رسانی می‌تواند آب باشد یا برق.
از سوی دیگر، استان ما از نظر اقلیمی گرم و خشک است و در شرایط نرمال، میانگین بارندگی در سیستان و بلوچستان یک‌سوم میانگین بارندگی در کشور است.همین مسائل نشان می‌دهد سیستان‌وبلوچستان همواره با تنش آبی مواجه است و سدهای استان روزبه‌روز سطح آب‌شان کاهش پیدا می‌کند؛ از این رو، هم شهرها و هم روستاهای سیستان و بلوچستان با تنش آبی مواجه هستند. هرچند در سال‌های اخیر اقدامات بسیار خوبی در زمینه طرح آ‌برسانی صورت گرفته است؛ هم در بحث آبرسانی به شهرها و هم آبرسانی به روستاها.
‌‌‌طرح جهاد آبرسانی به روستاهای استان در قالب آبرسانی به ۱۷۵۱روستا قراردادی منعقد شد که تقریبا بزرگ‌ترین طرح آبرسانی به روستاها در کشور است؛ چنان‌که تقریبا ۲۵درصد قرارداد کل کشور برای آبرسانی به سیستان و بلوچستان اختصاص دارد و این نشان می‌دهد که دولت نگاه ویژه‌ای به استان ما دارد. طرح آبرسانی به مناطق مختلف استان در حال انجام است و اگر تامین منابع شود، امیدوار هستیم طی ۳،۲ سال آینده وضعیت آب شرب استان به حد مطلوب یعنی میانگین کشوری برسد. البته در بخش شهری همین حالا ۹۸/۶ درصد جمعیت بهره‌مند هستند و تحت پوشش ما قرار دارند. همچنین در بخش روستایی تقریبا ۷۲/۵ درصد تحت پوشش طرح آبرسانی قرار گرفته‌اند. تلاش ما این است که تنش آبی را در آینده‌ای نزدیک به حداقل برسانیم.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 ضرورت تقویت بازدارندگی اقتصادی در عصر ترامپ
✍️ وحید شقاقی‌شهری
در بلندمدت راهبرد کلان دموکرات‌ها و جمهوریخواهان علیه ایران یکسان خواهد بود اما در کوتاه‌مدت و در تاکتیک کاملا متفاوت هستند. تاکنون دولت و سنا در اختیار جمهوریخواهان افتاده و به احتمال زیاد برنده کنگره هم جمهوریخواهان خواهند بود. در راهبرد بلندمدت چندان اختلاف معنی‌داری بین جمهوریخواهان و دموکرات‌ها وجود ندارد اما در کوتاه‌مدت روش و تاکتیک‌ها متفاوت است. جمهوریخواهان بر راهبرد فشار بزرگ و ضربه اول محکم تاکید دارند تا سپس مذاکره را شروع کنند، درحالی که دموکرات‌ها بر فشار تدریجی تاکید دارند بنابراین تجربه تاریخی نشان داده که راهبرد جمهوریخواهان بر فشار بزرگ است مگر اینکه تغییر رویکرد داشته باشند که بعید به نظر می‌رسد. از این منظر چنانچه همچون گذشته گام بردارند باید منتظر راهبرد فشار بزرگ بود بنابراین مواجهه عقلانی این است که اقتصاد ایران تاب‌آوری خود را افزایش دهد و بازدارندگی اقتصادی خود را تقویت کند و منتظر اما و اگر نباشد. کشور نیازمند تغییرات بنیادین در بخش‌های مختلف اقتصادی است و چالش‌های متعددی فراروی کشور وجود دارد. چنانچه تاب‌آوری اقتصادی تقویت شود قطعا در سناریوی بدبینانه هم امکان مقاومت بیشتر خواهد بود. دولت باید در اسرع وقت طرح تاب‌آوری را مهیا کند و به تصمیمات سخت و عقلانی درجهت بازدارندگی بپردازد. هر چقدر آسیب‌پذیری اقتصاد کلان ایران کاهش یابد، قطعا نگرانی‌ها و تحریم‌های بیرونی شدت کمتری خواهند داشت و نااطمینانی و ریسک‌های اقتصاد کاهش خواهد یافت و با تقویت درون‌زایی اقتصاد احتمال تحقق سناریوهای بدبینانه نیز کمتر خواهد شد.
نظر به موارد فوق پیشنهاد می‌شود ابتدا در یک رفتار واقع‌بینانه و عقلانی، چالش‌های مهم اقتصاد ایران اولویت‌بندی و برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت تهیه شود. البته با آغاز اصلاحات ساختاری پیام مثبت به جامعه صادر خواهد شد که دولت تلاش دارد مسائل را حل کند و امید و انگیزه به جامعه تزریق خواهد شد. مثلا لایحه بودجه ۱۴۰۴ منطبق با شرایط سخت احتمالی تهیه نشده و با توجه به شرایط پیش‌رو مناسب است دولت و مجلس لایحه را براساس حداکثر بازدارندگی و در راستای یک لایحه مقاوم و مستحکم بازنگری کنند چراکه احتمال کاهش فروش نفت بسیار زیاد است و اولین بخشی که به سرعت از تحریم‌ها تاثیر می‌پذیرد تکانه‌های منفی نفتی است بنابراین جداسازی بودجه ریالی و دلاری یکی از مهم‌ترین اقدامات در جهت تقویت لایحه و کاهش از کسری‌های بودجه می‌تواند قلمداد شود.
در ضمن دولت باید برای طراحی مدل اقتصادی غیرنفتی و کاهش سهم در اقتصاد برنامه‌ریزی کند. شاید احیای مجدد سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و تلاش درجهت مقاوم‌سازی بخش‌های مختلف پولی و مالی، ارزی و تجاری بتواند اثرگذار باشد. تنوع‌سازی بخش تجارت خارجی و شرکای تجاری و تقویت نقشه ارزی کشور می‌تواند مقاومت کشور را در برابر تحریم‌های اقتصادی به ویژه بخش ارزی تسهیل کند.
ناترازی‌های اقتصاد کلان موجبات تحمیل کسری‌های شدید را ایجاد کرده که برخی اثرات آن مشهود است بنابراین دولت باید با اتخاذ سیاست‌های قیمتی و غیرقیمتی، سرمایه‌گذاری و اصلاح الگوهای مصرف تا حد امکان از تشدید ناترازی‌ها بکاهد تا شرایط مقاوم‌تری ایجاد شود و در صورت تشدید تحریم‌های اقتصادی، شکنندگی اقتصاد بیشتر نشود.
در مجموع باید گفت تجربه‌ تاریخی کشور نسبت به ترامپ دید خوشبینانه ندارد و براساس سناریوهای واقع‌بینانه و حتی بدبینانه باید تلاش شود نقاط آسیب‌پذیر رفع و ناترازی‌های اقتصاد کلان مهار و کانال‌هایی که امکان حملات اقتصادی وجود دارد بسته شود تا امیدوار بود درون‌زایی بهبود یابد و در صورت تشدید تحریم‌ها شرایط مقاوم‌تری حاصل شود.


🔻روزنامه اعتماد
📍 بی برق شدیم!
✍️ احمد زیدآبادی
شماره ماه‌طلعت که روی گوشی افتاد، چاره‌ای جز پاسخگویی ندیدم، چون می‌دانستم که دست‌بردار نیست و تمام مدت شبانه‌روز از تماس گرفتن و میس‌کال افتادن خسته نمی‌شود.

مادربزرگِ ماه‌طلعت با مادربزرگ نامادری یکی از اقوام دور ما دختر خاله بوده است، اما ماه‌طلعت، این خویشاوندی را خیلی نزدیک احساس می‌کند و به ما نه از سر تفنن یا دوستی، بلکه به عنوان یک خویشی واقعی «خاله » می‌گوید. اگر به روی او بیاوری که این نوع خویشاوندی در عالم امروز چندان نزدیک به حساب نمی‌آید، فوری رو ترش می‌کند و می‌گوید: «تو کسِرت می‌شه بگی من خاله‌تم؟ » منظور از کسر همان خجالت کشیدن است به دلایل طبقاتی!

ماه‌طلعت در همان ابتدای صحبت گفت که برق خانه‌شان رفته است و از من خواست که کاری کنم!

گفتم: همین‌جا هم دو ساعتی است که برق رفته و من خودم هم دارم از بیکاری سماق می‌مکم! با لحنی انکارآمیز گفت: تو تهرون هم مگه برق می‌ره؟ جواب می‌دم: بله، چرا نره؟ مگه تهرون با جاهای دیگه چه فرقی می‌کنه؟ ادامه بحث به شرح زیر پیش می‌ره:

ماه‌طلعت: م ئی‌چیزا سرم نمی‌شه خاله! هر کار می‌کنی بکن تا ئی برق ما بیاد!

من: دست من نیست که خاله! اگه بود که برق خونه خودمون را وصل می‌کردم!

ماه‌طلعت: یکی می‌گفت تو تونل تنگه‌زاغ تو جاده بندرعباس لامپاش خاموش بوده و ماشینا تصادف می‌کردن، بعد به تو گفته و تو هم زنگ زدی راهنمایی و رانندگی و حالا اومدن لامپاش رو وصل کردن!

من: نه به خدا! به من گفتن که تونل تنگه‌زاغ تاریک و خطرناکه اما بهشون گفتم که خودشون زنگ بزنن به راهنمایی و رانندگی تا بیاد درست کنه!

ماه‌طلعت: آخه یکی دیگه هم می‌گفت لوله آب جلوی خونه‌شون ترکیده و یک هفته تمام آب هرز رفته، هر چی زنگ زدن به اداره آب هیچ‌کس نیومده درستش کنه تا اینکه به تو گفتن و تو هم زنگ زدی به اداره آب و بعد از یک هفته اومدن درستش کردن!

من: نه به خدا! گفتن که لوله آب جلوی خونه‌شون ترکیده و آب همیطور هدر می‌ره، اما من گفتم خودشون زنگ بزنن و پیگیر بشن، بلکه یکی بیاد درستش کنه!

ماه طلعت: یعنی از تو هیچ کاری برنمی‌آد خاله؟

من: من کاره‌ای نیستم که ازم کاری بربیاد خاله!

ماه طلعت: اصلا چرا تو این فصل سال برقا قطع شده؟ هیچ‌وقت که تو ماه عقرب برقا نمی‌رفت!

من: می‌گن تو پاییز و زمستون گاز کم می‌آد و برای تامین برق باید مازوت بسوزونن که اون هم آلودگی ایجاد می‌کنه. حالا رییس‌جمهور دستور داده که برای سلامتی جان مردم مازوت نسوزونن که بجاش باید قطعی برق داشته باشیم.

ماه‌طلعت: خاله! تو همه کشورا همینجوره؟

من: نه. فقط اینجا اینجوری شده؟ چون کشور تحریمه و نمی‌شه گاز به اندازه کافی تولید کرد!

ماه طلعت: ئی رییس‌جمهور که گفته بود تحریماره ور می‌داره!

من: ظاهرا می‌خواد ولی نمی‌ذارن!

ماه‌طلعت: کی نمی‌ذاره؟ رو دست رییس‌جمهور کی می‌تونه حرف بزنه؟

من: اینجا با جاهای دیگه فرق می‌کنه خاله! خیلیا رو دست رییس‌جمهور حرف می‌زنن!

ماه طلعت: ایجور که ته می‌گی اینم که مثل خودت هیچکاره هست!

من: سیاسی هم که شدی خاله!

ماه‌طلعت: من از همون اولش سیاسی بودم خاله! منه دستک کم گرفتی؟ به من می‌گن ماه‌طلعت! الان ئی گوشی را ور‌می‌دارم و زنگ می‌زنم به اداره برق هزارتا لنترانی بارشون می‌کنم و بعدش هم از این تاریکی فیلم می‌گیرم می‌فرستم برا اینترنشنال که پخش کنه تا آبروشون بره! آخه خاله! می‌گن ئی کشور رو گنج نِشته، نفت داره، گاز داره، معدن داره، هزار چی داره، پس اینا خرج چی می‌شه؟ بعد ما تو میزون و عقرب و قوس که همیشه برق داشتیم، باید بی‌برق بشیم؟ به خدا تو تاریکی داره خُلقم تنگی می‌کنه! الان موقعِ پخش این سریال «فرید » بود تو ماهواره! اونم نمی‌تونم ببینم. نفهمیدم بدبخت چی شد آخرش! ته می‌گی چی می‌شه آخرش؟...


🔻روزنامه شرق
📍 ایران و ترامپ
✍️ کوروش احمدی
با بازگشت ترامپ به قدرت سؤال اصلی این است که ایران چه سیاستی باید در پیش گیرد؟ تجربه چهار سال اول ترامپ می‌تواند برای دور دوم به کار آید. برای نگارنده هنوز روشن نیست که چرا به رغم تماس مستمر ایران و آمریکا در سطح وزیر خارجه با آمدن ترامپ، به ویژه طی ۱۶ ماه اول و قبل از خروج او از برجام، مذاکرات متوقف شد. حداکثر این بود که مذاکرات درباره «اصلاح برجام» که خواست ترامپ بود، به جایی نمی‌رسید؛ خاصه آنکه اقدامات خصمانه ترامپ تنها متوجه ایران نبود. او از ۲۰ توافق یا نهاد بین‌المللی دیگر نیز خارج شد. در حدود ۱۵ ماه اول دوره قبلی ترامپ، عمدتا جمهوری‌خواهان سنتی سمت‌های امنیت ملی را عهده‌دار بودند. در این دوره، این مقامات به اضافه شماری از جمهوری‌خواهان در سنا که در سپتامبر ۲۰۱۵ علیه برجام رأی داده بودند، با خروج ترامپ از برجام مخالف بودند. در آن دوره کسانی مانند تیلرسون، جیم ماتیس و مک‌مستر وزیر خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی بودند. افراطیونی مانند پمپئو و بولتون تنها در آوریل ۲۰۱۸ یعنی یک ماه قبل از خروج ترامپ از برجام وارد صحنه شدند. به رغم نظر این افراطیون، ترامپ باز هم اصرار به مذاکره داشت و ازجمله از خرداد تا مهر ۱۳۹۸ چند بار از طریق ژاپن، سناتور رند پال و مکرون برای مذاکره اقدام کرد.
در دوره جدید طبعا با شرایط متفاوتی مواجه خواهیم بود. ترامپ قوی‌تر به صحنه بازگشته و احتمالا این بار کابینه امنیتی را صرفا با تندروهای مطیع و وفادار به خود که دستور کار مجزایی نداشته باشند، پر خواهد کرد. شاید بعضی انزواطلب‌ها که نامشان مطرح است نیز یا شانسی نداشته باشند یا در رویکرد انزواطلبانه، اسرائیل و خاورمیانه را مستثنا کنند. از یاد نبریم که ترامپ ۱۶ ماه بیشتر جان بولتون را تحمل نکرد و اقدامات نمایشی پمپئو مانند آن ۱۲ شرط کذایی هیچ‌گاه مورد توجه یا مبنای کار ترامپ نبود. به‌علاوه، تجربه دوره قبلی ترامپ نشان داد که در بسیاری موارد ابعاد نمایشی کارهای او بر دغدغه‌های محتوایی غلبه دارد. او که توافق تجارت آزاد با کانادا و مکزیک را «بدترین توافق تجاری تاریخ» نامیده بود، در نهایت بر سر تغییراتی کاملا شکلی با کانادا و مکزیک توافق کرد و با تغییر نام توافق آن را به عنوان «بهترین توافق تجاری تاریخ» به پایگاه رأیش فروخت.

البته تردید وجود ندارد که شرایط این بار برای ایران بسیار دشوارتر از دوره قبل است؛ خاصه آنکه یک بُعد روان‌شناختی نیز به دلیل شهادت سردار سلیمانی از یک سو و ادعای تلاش ایران برای ترور ترامپ از سوی دیگر به معادله افزوده شده‌ است. محتمل است تا شروع به کار ترامپ اسرائیل نیز دیگر کاری در غزه و لبنان نداشته و آماده پذیرش آتش‌بس به عنوان هدیه‌ای به ترامپ باشد. هنوز روشن نیست ترامپ تا چه حد ممکن است با سیاست نتانیاهو مبنی بر غیرفعال‌کردن اعضای محور مقاومت همراه شود. اگر همراهی ترامپ با اسرائیل در این مورد مشابه همراهی بایدن باشد، مشکلات مضاعفی پیش‌رو خواهد بود.

از طرفی، مهم است که سیاست تیم ترامپ درباره ایران و خاورمیانه قرار است چگونه جایی در بستر عمومی سیاست خارجی آمریکا داشته باشد. اگر دولت ترامپ به سوی تمرکز بر رقابت قدرت‌های بزرگ حرکت کند، اولویت آمریکا در دوره جدید ممکن است چین و روسیه باشد. اگرچه در مورد سرشاخ‌شدن ترامپ با چین جای تردیدی نیست، اما هنوز مشکل می‌توان درباره سیاست او در مورد روسیه با قطعیت نظر داد. به هر صورت، ادعایی که درباره صف‌آرایی «جبهه چین، روسیه، ایران و کره شمالی» در برابر جبهه غرب مطرح است، ممکن است مسئله‌ساز شود. در صورتی که نوری در انتهای تونل روابط ایران و آمریکا دیده نشود، ممکن است آمریکا بکوشد تا از کارت ایران در تعامل و تقابل با چین و روسیه استفاده کند. در این صورت، این دو کشور طبعا منافع خود را مدنظر خواهند داشت. چین ممکن است برای توقف خرید نفت از ایران و روسیه برای قطع همکاری‌های نظامی و امنیتی‌ با ایران تحت فشار قرار گیرند. رابطه ترامپ با اروپا نیز اگرچه سرد خواهد بود، اما شاید ایران به یکی از معدود وجوه اشتراک اروپا و آمریکا تبدیل شود.

بر مبنای این ملاحظات، یک راه‌حل این است که در آینده مذاکره با دولت ترامپ نیز در همان سطح و بر سر همان موضوعاتی که با دولت بایدن انجام می‌شد، ادامه یابد. مذاکره طبعا می‌تواند از قاعده، یعنی مذاکره در سطح کارشناسی و مقامات میانی، شروع شود و در صورت لزوم سطح آن ارتقا یابد.
ضرورت چنین مذاکره‌ای این بار بیشتر است؛ چراکه ایران برعکس دوره قبل از حمایت سیاسی اتحادیه اروپا برخوردار نیست. به‌علاوه، در شروع به کار ترامپ تنها یک فرصت حدودا ۹ماهه تا انقضای مهلت برای فعال‌کردن مکانیسم ماشه و برگشتن تحریم‌های قبلی علیه ایران وجود خواهد داشت. نکته مهم دیگر این است که دولت ترامپ به دنبال تغییر رژیم و حقوق بشر نیست، اما ممکن است در پی مذاکراتی جامع شامل هسته‌ای، منطقه‌ای و رابطه ایران و آمریکا باشد.


🔻روزنامه جام جم
📍 ایران و عربستان در مسیر وحدت اسلامی
✍️ حسن هانی‌‌زاده
گفت‌وگوی تلفنی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی با دکتر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران و عزیمت معاون اول رئیس‌جمهور کشورمان به ریاض برای شرکت در نشست سران کشورهای اسلامی از وجود یک اراده جدی نزد حاکمیت عربستان برای تقویت مناسبات خود با ایران حکایت دارد.
پیشنهاد تشکیل نشست فوق‌‌العاده سران کشورهای اسلامی در ریاض بنا به پیشنهاد جمهوری اسلامی صورت گرفته که با موافقت دولت عربستان مواجه شد.دستورکار نشست سران ۵۵کشوراسلامی درریاض عربستان،دستیابی به یک راه‌حل عملی در راستای فشار به رژیم ‌صهیونیستی برای پایان‌دادن به کشتار مردم بی‌دفاع غزه و جنوب لبنان بود.با این‌که رئیس‌جمهوری اسلامی به‌دلیل مشغله کاری و ضرورت دفاع از بودجه سالانه دولت که تقدیم مجلس شده در نشست ریاض حضور نیافت اما حضور محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهوری و دکترعباس عراقچی، وزیر خارجه نشانه حضور فعال ایران در این نشست مهم منطقه‌ای است. صرف‌نظر از خروجی غیر‌مؤثر نشست سران کشورهای اسلامی و ناتوانی این مجموعه بزرگ و تأثیر‌گذار جهانی در پایان‌دادن به جنگ غزه اما پیشنهاد هیأت ایرانی برای تقابل با رژیم‌صهیونیستی مورد توجه شرکت‌کنندگان در نشست ریاض قرار گرفت. این نشست و حضور تأثیر‌گذار ایران نشان می‌دهد که مناسبات ایران و عربستان به‌عنوان محوری‌ترین کشورهای اسلامی روی ریل صحیحی قرارگرفته است.به‌دلیل شرایط گذشته و دخالت قدرت‌های خارجی برای تشدید اختلافات بین ایران و همسایگان عرب آن، طبیعتا مناسبات ایران وعربستان به‌عنوان بزرگ‌ترین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس با گام‌هایی لرزان صورت می‌گیرد اما به‌رغم کندی حرکت دو کشور برای حل نهایی اختلافات فی‌ما‌بین، تقویت مناسبات تهران-ریاض علاوه بر این‌که به افزایش توان بازدارندگی محور مقاومت منجر خواهد شد، موجب شکل‌‌گیری یک جبهه قدرتمند اسلامی نیز می‌شود. دیدار دکتر محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور با محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، در حاشیه نشست سران کشورهای اسلامی در ریاض ثابت می‌کند که عربستان به‌خوبی به نقش تأثیر‌گذار ایران در کاهش تنش‌های منطقه‌ای پی برده است. انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا در شتاب عربستان برای نزدیک‌شدن به جمهوری اسلامی و محور مقاومت بی‌تأثیر نیست.
علت این امر این است که دونالد ترامپ پس از ورود به کاخ سفید قطعا در‌صدد احیای طرح صلح ابراهیم بر خواهد آمد و فشارها را بر عربستان برای برقراری رابطه با رژیم ‌صهیونیستی تشدید خواهد کرد. عربستان نیز شرط برقراری رابطه با رژیم‌‌صهیونیستی را حل نهایی و ریشه‌ای مشکلات ملت فلسطین دانسته، در‌حالی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری امریکا، در دوره ریاست‌جمهوری سابق خود هیچ‌گونه اهمیتی برای احقاق حقوق ملت فلسطین قائل نبود.به‌این‌ترتیب در چنین فرآیندی عربستان به‌طور قهری با تیم جدید دونالد ترامپ بر سر بسیاری از مسائل منطقه و جهان از جمله مسأله فلسطین زاویه پیدا خواهد کرد. از این رو محمد بن‌سلمان تلاش خواهد کرد تا یک حاشیه امن سیاسی و نظامی برای حاکمیت عربستان به‌ویژه در دوره پسا انتخاب ترامپ ایجادکند.علاوه براین جمهوری اسلامی به‌دلیل نقش تأثیر‌گذارخوددررخدادهای منطقه وتوان باز‌دارندگی ایران در برابر تهدیدات خارجی می‌تواند در بومی‌سازی امنیت منطقه به‌ویژه در حوزه خلیج‌فارس کمک کند. لذا برخلاف گمانه‌زنی‌ها پیرامون نزدیکی سیاست‌های عربستان به جمهوریخواهان، رفتارهای تهاجمی ترامپ نسبت به کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس و نگاه منفعت‌طلبانه و تاجر‌مآبانه وی به این کشورها، عربستان در دوره جدید ریاست جمهوری ترامپ با کاخ سفید دچار چالش سیاسی جدی خواهد شد. درواقع این امر می‌تواند نگاه عربستان را نسبت به ایران که سیاست‌های مستقل و ثابتی به حاکمیت دو قطبی آمریکا دارد تغییر دهد و یک نوع تعامل واقع‌بینانه‌تر با تهران تعریف کند.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0