بهنظر میرسد آنچه تحلیل مسوولان و سیاستگذاران کشور را در مورد این رفتار مردم شکل داده این است که این یک معضل رفتاری است که مختص ما ایرانیهاست و استفاده از ابزارهای فرهنگی و آموزشی و تبلیغی میتواند به تنهایی مشکل را حل کند. اما اقتصاد بهعنوان یک شاخه علمی که در تلاش است انتخابهای انسانها را تحلیل کند، تحلیل متفاوتی از این رفتار دارد و بر همین اساس، تجویز متفاوتی هم نسبت به آنچه هماکنون توسط سیاستگذار درحال اجراست، دارد. در شرایط فعلی، هر فرد برای انتخاب میان اینکه از خانه بیرون بیاید یا در خانه بماند، با یک بده - بستان روبهرو است. بیرون آمدن از خانه ممکن است برای فرد کسب درآمد به همراه داشته باشد یا امکان رفع و رجوع کارهای روزمره را فراهم کند، اما در مقابل، دو هزینه به همراه دارد: ۱- احتمال آلوده شدن به ویروس، ۲- احتمال آلوده کردن دیگران (در صورت ابتلای آگاهانه یا ناآگاهانه به ویروس). بر اساس آموزههای علم اقتصاد، افراد صرفا هزینهها و منافعی را که مستقیما به آنها برمیگردد در تصمیم خود لحاظ میکنند و به هزینههایی که در نتیجه انتخابشان به سایرین تحمیل خواهد شد که به آن اثرات بیرونی (externality) گفته میشود، توجهی نمیکنند. بنابراین، از دو هزینه فوقالذکر، افراد در تصمیم برای خروج از خانه صرفا احتمال آلوده شدن خودشان به ویروس را لحاظ میکنند که درست یا غلط، به نظر میرسد درحالحاضر این احتمال را بسیار پایین ارزیابی میکنند. این درحالی است که وجه تمایز ویروس کرونا نسبت به بسیاری از بیماریهای دیگر، آنگونه که متخصصان میگویند، قدرت شیوع بسیار بالاست و بنابراین، اثرات بیرونی خروج از خانه در شرایط فعلی بسیار بالاست. علم اقتصاد میگوید مادامی که افراد احتمال ابتلای خود به ویروس را پایین ارزیابی کنند، صرفنظر از توصیهها و خواهش و تمنای مسوولان، از منزل خارج خواهند شد و تا زمانی که درصد شیوع آنقدر بالا رود که برداشت افراد از احتمال ابتلای خودشان به حد معینی نرسد همین رفتار را شاهد خواهیم بود. نکته تاسفبار این پیشبینی این است که تا زمانی که به آن نقطه برسیم، فجایع و هزینههای جانی و مالی پرداختشده به قدری بالاست که ادامه روند کنونی و اتکای صرف به توصیه و رهنمود برای ماندن در خانه سیاستی بسیار پرهزینه خواهد بود.
چه باید کرد؟ پاسخ روشن است: یکی از اصلیترین فلسفههای وجودی دولت، درونی (internalize) کردن هزینههای بیرونی از طریق وضع مقررات محدودکننده، مالیات و جریمههای قانونی است. از باب تمثیل، استفاده از خودروی شخصی در روزهای آلوده پاییزی، علاوه بر هزینههایی همچون قیمت بنزین که مستقیما به مصرفکننده تحمیل میکند، هزینه مهمی به نام آلودگی هوا را به همراه دارد، که چون ماهیت این هزینه از جنس هزینههای بیرونی (external cost) است، افراد در تصمیم خود برای استفاده از خودروی شخصی آن را لحاظ نخواهند کرد. اگر تا امروز موفق شدهایم با توصیه و رهنمود مردم به عدم استفاده از خودروی شخصی، مشکل آلودگی هوا را حل کنیم، احتمالا این بار هم موفق خواهیم شد با خواهش از مردم برای ماندن در خانه، کرونا را شکست دهیم. اما اگر فکر میکنیم راهحل کنترل تردد مردم در روزهای آلوده، اعمال انواع محدودیتهای تردد مثل طرح ترافیک و زوج و فرد از در منازل و امثالهم است، در شرایط کنونی که میتوان ادعا کرد خروج مردم از منازل بسیار پرهزینهتر از شرایط آلودگی هواست، لازم است دولت اعمال محدودیتهای توصیهشده توسط متخصصان مربوطه، همچون قرنطینه شهرهای کانون آلودگی، ممنوعیت تردد درونشهری و برونشهری غیرضروری و مجازات و جریمه افراد متخلف را جایگزین خواهشها و گلایههای بیحاصل کند. دست بر قضا، چین که منشأ این ویروس بوده، آموزههای قابل تاملی هم برای ما دارد که شاید بهترین آنها در شرایط فعلی این ضربالمثل معروف چینی باشد که میگوید: سادهلوحی آن است که همان کاری را که در گذشته انجام دادهای، تکرار کنی و انتظار داشته باشی این بار نتیجه متفاوتی بگیری.
* دکتر علی ابراهیمنژاد، عضو هیاتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف است.
مطالب مرتبط