لیلا که حسابی جا میخوره، میپرسه: «چرا؟ مگه چی شده؟»
متصدی با آرامش میگه: «این سیاست داخلی ماست.»
لیلا که کنجکاو شده، میپرسه: «خب، این سیاست برای چه کشورهاییه؟»
مرد جواب میده: «کره شمالی، ایران و میانمار.»
لیلا یه لحظه فکر میکنه. این ترکیب براش عجیبه. میدونه وقتی اسم ایران و کره شمالی کنار هم میاد، معمولاً پای تحریمهای سازمان ملل در میونه؛ به خاطر چیزهایی مثل نگرانیهای مربوط به سلاحهای خاص. اما میانمار؟ اون دیگه چرا تو این لیسته؟
بعداً که لیلا میره و یه کم تحقیق میکنه، میفهمه ماجرا از چه قراره. یه سازمان بینالمللی به اسم FATF هست که یه جورایی مثل نگهبان قوانین مالی دنیاست. این سازمان یه فهرست داره که بهش میگن «فهرست سیاه». کشورهایی که تو این فهرستن، به نظر این سازمان تو مسائل مالی یه سری مشکلات دارن. حالا این مشکلات چیه؟ برای میانمار میگن باید حواسشون بیشتر باشه و یه جور بررسی دقیقتر روی تراکنشهای مالیش انجام بدن. اما برای ایران و کره شمالی، قضیه جدیتره و یه سری محدودیتهای سختگیرانهتر روشون اعمال میشه.
لیلا با خودش فکر میکنه: «عجب دنیاییه! یه صرافی تو فرودگاه، یه دفعه آدم رو وسط این همه سیاست و قانون بینالمللی گیر میندازه!» ولی بعد میفهمه این فقط یه داستان ساده تو فرودگاه نیست. قوانینی مثل FATF، که شاید به نظر دور و پیچیده بیان، روی زندگی واقعی آدما اثر میذارن. یه مسافر که میخواد پولش رو تو یه کشور غریب تبدیل کنه، یه دانشجو که دنبال بورسیهست، یا حتی یه تاجر که میخواد معامله کنه، ممکنه یهو ببینن جلوی کارشون یه مانع بزرگه، فقط چون کشورشون تو یه فهرست خاصه. این قانونها، که تو اتاقهای پر از کتوشلوار نوشته میشن، میتونن یه سفر رو سخت کنن، یه رویا رو به تعویق بندازن، یا حتی مسیر زندگی آدما رو عوض کنن.
لیلا تصمیم میگیره این ماجرا رو تو اینستاگرامش بنویسه، نه فقط برای تعریف کردن یه خاطره، بلکه برای اینکه بقیه هم ببینن چطور یه قانون جهانی میتونه یه لحظه معمولی تو زندگی رو به یه داستان پر از درسهای بزرگ تبدیل کنه.
مطالب مرتبط