اقتصادنامه: در شصت‌وپنجمین نشست هیئت دولت در ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، با لحنی قاطع به سراغ سه طرح کلیدی رفت و گفت: «اگر می‌خواهیم دولت را هوشمند کنیم و جلوی فساد و رانت و قاچاق را بگیریم، چاره‌ای جز اجرای کاداستر، جی‌نف و ماده ۱۶۹ مکرر نداریم.»
اثر سیاست بر سفره/ سه کلید طلایی؛دولت هوشمند روی کاغذ یا روی زمین؟

شاید این واژه‌ها برای بسیاری ناآشنا یا حتی بی‌ربط به زندگی روزمره به نظر برسد. اما حقیقت این است که همین سه طرح، اگر درست اجرا شوند، می‌توانند مثل آب زلال، گل‌ولای ناکارآمدی را از رگ‌های اقتصاد ایران بشویند.

کاداستر: نبرد با زمین‌خواری در میدان داده‌ها
در کشوری که مرز مالکیت و طمع‌ورزی گاهی در هم تنیده می‌شود، طرح کاداستر می‌خواهد مثل نقشه‌ای روشن، به هر قطعه زمین شناسنامه بدهد. مالک واقعی کیست؟ موقعیت زمین کجاست؟ کاربری آن چیست؟ پاسخ این سؤالات دیگر بر اساس حرف مردم نیست؛ بلکه داده‌ها حرف آخر را می‌زنند.
با شفاف‌سازی مالکیت‌ها، دعواهای ملکی کمتر، طرح‌های عمرانی سریع‌تر و حتی کشاورزی هدفمندتر می‌شود. این یعنی غذای ارزان‌تر و خانه‌های امن‌تر.

جی‌نف: نشانی درست، نقطه شروع اعتماد
جی‌نف یعنی آدرس دقیق، نه فقط برای پست، بلکه برای همه‌چیز. از ارسال دارو برای بیماری که در روستای دورافتاده‌ای زندگی می‌کند، تا رسیدن آتش‌نشانی به ساختمانی در دل پایتخت.

این سامانه می‌تواند زنجیره تأمین را بهینه کند، یعنی هزینه حمل‌ونقل پایین بیاید، کالا سریع‌تر به دست مصرف‌کننده برسد و قیمت‌ها کمی آرام بگیرند.

ماده ۱۶۹ مکرر: مالیات بر شفافیت
برخلاف تصور رایج، این ماده نه مالیات‌ستانی بیشتر، بلکه عدالت در مالیات‌گیری را هدف گرفته. یعنی فرار مالیاتی پزشک میلیاردر و زمین‌دار پنهان سخت‌تر می‌شود و سهم بیشتری به بیمارستان‌ها، مدارس و یارانه‌ها می‌رسد.
اگر همه ثبت‌ها در یک سامانه شفاف انجام شود، هزینه عمومی دولت کمتر می‌شود و فشار بر طبقات ضعیف کاهش پیدا می‌کند.

از حرف تا عمل؛ کدام تجربه‌ها راه را نشان می‌دهند؟
هلند، سوئد و آمریکا هر سه از همین مسیر رفته‌اند. در هلند، زمین‌خواری تقریباً به صفر رسیده چون مالکیت‌ها دیجیتالی و عمومی شده. در آمریکا، موقعیت‌یابی دقیق، جان هزاران نفر را در بلایای طبیعی نجات داده. در سوئد، شفافیت مالیاتی، مدرسه و بیمارستان را مجانی کرده و اعتماد عمومی را بالا برده.

اما ایران کجای این مسیر است؟
کاداستر از دهه ۸۰ در ایران مطرح شد، اما هنوز بسیاری از زمین‌ها یا سند ندارند یا سندشان محل اختلاف است. جی‌نف در تهران خوب پیش رفته، اما روستاها جا مانده‌اند. ماده ۱۶۹ مکرر هم به کاداستر وابسته است؛ یعنی تا ندانیم کی صاحب چه چیزی است، نمی‌توانیم عدالت مالیاتی را اجرا کنیم.

خطر خاموش: اگر هزینه شفافیت از جیب مردم برود
اجرای این طرح‌ها هزینه‌بر است. اگر بودجه‌ریزی آن شفاف نباشد، یا نهادهای امنیت اطلاعات ضعیف عمل کنند، اعتماد مردم خدشه‌دار می‌شود. و اگر فشار مالی آن بر دوش شهروندان بیفتد، عدالت جای خود را به نارضایتی می‌دهد.
رئیس‌جمهور پزشکیان در پی آن است که دولتش را نه با شعار، که با داده و سامانه به میدان شفافیت ببرد. اما مسیر از کاغذ تا کف خیابان طولانی است. این سه کلید (کاداستر، جی‌نف، ماده ۱۶۹) اگر درست بچرخند، می‌توانند قفل‌هایی را باز کنند که سال‌هاست سفره مردم را کوچک کرده‌اند.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0