طبیعی است که سفیر چین به عنوان نمایندۀ رسمی کشور خود، در صدد دفاع از دولت متبوع خود برآید و از این بابت، ایرادی اساسی متوجه او نیست.
آنچه اما بسیار محل تأمل و غیر قابل فهم است این است که سخنگوی وزارت خارجۀ ایران هم به کمک سفیر چین آمده و با تعریف و تمجیدهای بیدلیل و بیمورد از سیاست کرونایی دولت پکن، به طور غیرمستقیم به مقابله با سخنگوی وزارت بهداشت برخاسته است!
آیا سخنگوی وزارت خارجۀ ایران نقش حافظ منافع چین در تهران را به عهده گرفته است؟ یا اینکه از بیم خشم چینیها و به خطر افتادن روابط نیمبند اقتصادی، در مقام وکیل مدافع و سخنگوی دولت چین، تا سرحد به خطر انداختن حیثیت خود پیش رفته است؟
جمهوری اسلامی همواره از "استقلال سیاسی" خود به عنوان مهمترین دستاورد 41 سال تاریخ حیاتش یاد میکند و برخی از نیروهای مخالف و منتقد آن نیز در این مورد خاص با آن همنظر هستند.
اما تحریمهای آمریکا که ظاهراً قرار بود غلظت این "استقلال" را بیشتر کنند، نیاز به چین و روسیه را چنان پررنگ و غلیظ کرده است که بوی نوعی وابستگی از آن به مشام میرسد به طوری که مقامها و دیپلماتهای ایرانی از کمترین انتقادی به دولتهای روسیه و بخصوص چین نگران میشوند وحتی وقتی فشار و ستم علیه میلیونها مسلمان منطقۀ سین گیانگ، صدای تمام دنیا را در میآورد، از مقامهای ایرانی جز سکوت چیزی شنیده نمیشود!
گویی حتی از آن بیم دارند که به چینیها بگویند بالای چشمشان ابروست!
مطالب مرتبط