
اقتصادنامه:۱) «کسری بودجه صفر»؛ پایین آمدن تب یا بهبود حال بیمار؟
وقتی وزیر اقتصاد میگوید «کسری بودجه تقریباً صفر بسته شده»، اولین واکنش طبیعی این است که آن را خبر خوبی بدانیم. صفر شدن کسری، در نگاه اول، یعنی دخلوخرج دولت با هم جور شده و دیگر خبری از بدهی و بیانضباطی نیست. اما در اقتصاد، چنین جملهای شبیه این است که پزشک بگوید «تب بیمار پایین آمده». این خبر میتواند نشانه بهبود باشد، اما میتواند نتیجه یک اقدام موقتی هم باشد. بدون دانستن وضعیت کلی بیمار و نوع درمان، از روی عدد تب نمیشود درباره سلامت قضاوت کرد.
۲) کسری بودجه چیست و چرا همیشه بد نیست؟
کسری بودجه یعنی دولت بیش از درآمدهایش خرج میکند. برخلاف تصور رایج، این وضعیت در بسیاری از کشورها نه نشانه بیمسئولیتی، بلکه ابزار سیاستگذاری است. دولتها گاهی آگاهانه کسری میپذیرند تا در دورههای رکود، اقتصاد را به حرکت درآورند. در این منطق، کسری بودجه مثل دارویی است که برای تحریک بدن بیمار تجویز میشود؛ دارویی که اگر درست و بهموقع استفاده شود، میتواند بدن را به واکنش وادارد و روند بهبود را آغاز کند.
۳) صفر شدن کسری چه زمانی واقعاً خبر خوب است؟
اگر اقتصادی در شرایط نسبتاً سالم باشد، تب مزمن نداشته باشد، رشد و سرمایهگذاری در جریان باشد و موتور تولید روشن کار کند، آن وقت صفر شدن کسری میتواند نشانه نظم مالی و بلوغ سیاستگذاری باشد. در چنین وضعیتی، پایین آمدن تب یعنی بدن خودش توان تنظیم دارد و دیگر نیازی به داروی سنگین نیست. کسری صفر در این شرایط، نهتنها خطرناک نیست، بلکه میتواند خیال فعالان اقتصادی را هم راحت کند.
۴) اما صفر شدن کسری چه زمانی باید ما را نگران کند؟
مسأله از جایی شروع میشود که اقتصاد هنوز بیمار است. اگر بدن ضعیف باشد و همزمان تب بالا داشته باشد، پایین آوردن تب به هر قیمتی لزوماً درمان نیست. اگر تب با قطع تغذیه، حذف دارو یا سرکوب علائم پایین بیاید، بیمار ممکن است آرامتر به نظر برسد، اما ضعیفتر شده است. در اقتصاد هم صفر شدن کسری، اگر از مسیر حذف هزینههای توسعهای، فشار مالیاتی بر بخشهای کمجان یا عقب انداختن تعهدات به آینده حاصل شود، میتواند علامت درمان نادرست باشد.
۵) اقتصاد ایران امروز؛ بیمار با تب مزمن و بدن فرسوده
اقتصاد ایران امروز وضعیتی دارد که میشود آن را «تب مزمن همراه با فرسودگی» توصیف کرد. تورم بالا همان تب مزمنی است که سالهاست پایین نیامده و قدرت خرید را تحلیل برده است. در کنار آن، رکود فرسایشی یعنی بدنی که انرژی کافی برای بازسازی ندارد؛ سرمایهگذاری ضعیف است، تقاضا کمجان است و بسیاری از بنگاهها بیشتر در حال دوام آوردناند تا توسعه. این ترکیب، وضعیت حساسی ایجاد کرده که در آن، سیاستگذاری باید بسیار دقیق باشد.
۶) صفر شدن کسری در این شرایط چه معنایی دارد؟
در چنین اقتصادی، اعلام کسری بودجه صفر لزوماً به معنای بهبود حال بیمار نیست. سؤال کلیدی این است که این تب چگونه پایین آمده است. آیا دولت توانسته با اصلاح ساختارها و بدون آسیب زدن به عضلات اقتصاد، دخلوخرجش را متعادل کند؟ یا برای رسیدن به این عدد، هزینههایی را کنار گذاشته که اتفاقاً برای بازسازی بدن اقتصاد حیاتی بودهاند؟ اگر صفر شدن کسری حاصل فشرده شدن هزینههای عمرانی، توسعهای یا سرمایهگذاری باشد، این یعنی بدن بیمار از مواد مغذی محروم شده تا فقط دماسنج عدد بهتری نشان دهد.
۷) چرا در اقتصاد بیمار، گاهی کسری بخشی از درمان است؟
در تجربههای موفق جهانی، وقتی اقتصاد در رکود است، دولتها معمولاً بهطور کنترلشده کسری میپذیرند تا بتوانند ظرفیتهای راکد را فعال کنند. این کسری معمولاً از مسیرهای سالم تأمین میشود و صرف پروژهها و هزینههایی میشود که اشتغال و تولید را تحریک میکند. در این حالت، کسری مثل دارویی است که بدن را وادار به واکنش میکند؛ ابتدا شاید تب کمی بالا برود، اما بعد از آن، سیستم ایمنی فعال میشود و روند بهبود آغاز میشود.
۸) جمعبندی نهایی؛ کسری بودجه عدد نیست، قاعده است
در نهایت، خطای اصلی این است که کسری بودجه را صرفاً یک عدد یا یک تراز حسابداری ببینیم. کسری بودجه یک «قاعده سیاستی» است که باید متناسب با حال اقتصاد تنظیم شود. در اقتصادی که سالم است، کسری صفر میتواند نشانه انضباط باشد. اما در اقتصادی که هم تب دارد و هم فرسوده است، وسواس روی صفر کردن کسری ممکن است به معنای درمان اشتباه باشد. بنابراین درباره اعلام «کسری بودجه صفر» نه باید بیدرنگ خوشحال شد و نه فوراً نگران؛ باید پرسید آیا این عدد حاصل بهبود واقعی حال بیمار است یا فقط پایین آوردن تب، بدون تقویت بدن اقتصاد.
مطالب مرتبط
