در سال ۱۲۹۷ تقی توکلی، پدر محمد تقی کارخانه کبریتسازی را تأسیس کرد، اما پس از چند سال، با مشکلاتی که برخی دوستانش برای وی ایجاد کردند، کارخانه مدتی بسته و مهروموم شد. در سال 1313 خانواده توکلی به تهران آمدند و در خیابان ناصرخسرو کوچه خدابندهلوها، منزل معتصمالملک، دو تا اتاق اجاره کردند. در آن سالها مردم بودند که نام کبریت توکلی را زنده نگه داشتند. سقف کارخانه را سوراخ کرده بودند و شبها میرفتند صدتا دویست تا جعبه کبریت درست میکردند میدادند به بازار که بگویند هنوز کبریت توکلی هست! تا اینکه در سال 1317، در تهران به علی عسگر توکلی گفتند که کار کارخانه درست شده و میتوانی دوباره آن را راهاندازی کنی.
تقی توکلی در سال 1337 درگذشت و محمدتقی از آمریکا به ایران بازگشت. زمانی که برگشت او را ممنوعالخروج کردند. وی ایران ماند و با متقاعدکردن برادرانش، دست به اصلاح ساختار و نوسازی کارخانه کبریت توکلی و توسعة کارخانة برق توکلی (نخستین کارخانة برق خصوصی ایران) زد. آنها برای کارخانه کبریتسازی، دستگاه عظیم اتوماتیک را که ترکیبی از تکنولوژی فرانسه، آلمان و آمریکا بود، از آلمان خریداری و نصب کردند. کارخانه به مدرنترین و مجهزترین کارخانه کبریتسازی کشور تبدیل شد و برای تدارک قطعات یدکی، سالن اختصاصی ساخت قطعات ماشینآلات مربوطه را دایر کردند.
محمدتقی در سال ۱۳۴۲ به این فکر افتاد که با دورریز چوب های کارخانه کبریت سازی، کاری انجام دهد و همین موضوع به راه اندازی نخستین کارخانه نئوپان سازی و کابینت سازی منجر شد.
به غیر از کارخانه کبریت توکلی که نخستین در ایران بود، نخستین کارخانه نئوپان، نخستین کارخانة روکش فورمیکا و نخستین کارخانة آشپزخانهسازی (کابینتسازی) را که بسیار مدرن بود هم راهاندازی شد. کیفیت محصولات آنقدر بالا بود که بهسرعت با استقبال بازار ایران مواجه شد. مجموعة بزرگی بود. 127 هزار متر مربع فقط کارخانه آشپزخانهسازی بود که 55 هزار متر مربع آن فاز اول بود.
محمدتقی توکلی در دهه چهل در راستای همکاری با دولت در اجرای طرحهای بزرگی دعوت شد، او در سال 1347 ایده ماشین سازی تبریز را به مسوولان سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران پیشنهاد داد و در نهایت این کارخانه با همکاری چکسلواکی راه اندازی شد و در 9 سال اول، مدیریت این کارخانه بر عهده محمدتقی توکلی بود.
او علاوه بر راهاندازی و اداره ماشینسازی تبریز، در راه اندازی مس سرچشمه کرمان و همچنین در تاسیس مجموعههای دیگری نظیر کارخانههای بلبرینگسازی تبریز، ایدم، شرکت گسترش صنایع ریلی، کمپرسورسازی تبریز و پمپ ایران و تراکتورسازی نقش داشت.
توکلی در سال ۱۳۵۶، زمانی که کشور با مشکل کمبود برق روبهرو بود، به وزارت نیرو در کابینه جمشید آموزگار انتخاب شد و سرانجام، پس از ۲۰ ماه، بدون دریافت حقوق دولتی، کنارهگیری کرد و به کار صنعت بازگشت.
پس از انقلاب اسلامی، در سال 1358 کارخانه کبریتسازی توکلی هم مطابق قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران مصادره شد و مهندس توکلی به ناچار مهاجرت کرد. در اواخر دهه ۱۳۶۰، زمانی که کارخانه کبریتسازی به ورشکستگی افتاده بود، از او دعوت شد که به ایران بازگردد تا کارخانه ورشکسته با ۴۱۰ میلیون تومان بدهی انباشته دوباره احیا کند. طی بیست سال گذشته، دو باره با کار و شبانه روزی این کارخانه که در واقع به آهن قراضه ای مبدل شده بود توسط محمد تقی توکلی احیا شد و وی با ترس و لرز از وقوع مصادره ای دیگر، به زندگی حرفه ای و صنعتی خود ادامه داد. حتی در این سالها در باره آنچه بر او رفته بود حرف نمی زد.
تقی توکلی، از بنیانگذاران کارخانه کبریت توکلی و پدر صنعت نوین آذربایجان در 18 دی ماه سال 1397 در منزل خود در شهر زادگاهش، تبریز چشم از جهان فروبست.
محمد تقی توکلی اساس پیشرفت صنعتی کشور را در میهندوستی و عشق به کشور می دانست. وی معتقد بود ، "در پروژههای ملی باید روحیه ملیگرایی و وطنخواهی ایجاد کرد. سیستم و سازمانی موفق می شود که احساس کند در هیچ شرایطی دروغ گفته نمیشود، مخصوصا از جانب مدیران بالاتر. اگر کسی اینکاره نیست، بهتر است عذرخواهی کند و کنار رود. چون در طرحهای کلان که متعلق به ملت است و مال جد و آباء من که نیست، نمیشود، باید شبانه روز برای منافع ملت کار کرد .ما هم سعی کردیم دلهدزدی در پول ملت نشود. علاقه به مدیرعامل بودن و ماندن نداشتم، اگرچه وزیر هم شدم. نسل ما که در کار بودند عمدتا اینطور فکر میکردند. دنبال منافع خود نبودیم، میخواستیم به کشور خدمت کنیم، اسممان بماند و شرافت انسانی حفظ شود. البته الان هم هستند آدمهایی که اینطور فکر کنند، همه که دزد و فاسد نیستند! الان هم اگر از نیروی موجود در متفکران و جوانان کشور استفاده شود شاید ظرف کمتر از ۷ تا ۱۰ سال صنعتی شویم."
در حال حاضر کارخانه دایر است اما تولید آن به یک چهارم کاهش یافته است. کارخانه کبریت سازی توکلی محصول تلاش شخص تقی توکلی بود، با خروج او از کشور از کار افتاد و با بازگشت او احیا شد. بعد از مرگ او هم سخت است که بشود چشم انداز مشخصی برای آن تصور کرد.
محمد تقی توکلی نماد کارآفرینی الهامبخش بود. او مانند مدیران بروکرات فقط کارش جمع و تفریق صورت های مالی نبود. توکلی با کبریت سازی زندگی می کرد و موفق شده بود کلکسیونی از ۲۰ هزار قوطی کبریت را جمعآوری کند. معدود مصاحبه های انجامشده با او سرشار از کلمات الهامبخش است. عنصری که در کارآفرینی ایرانی کیمیاست.توکلی در جهانی زیست که قدرش دانسته نشد و اکنون پس از مرگش هم مدیران تکنوکرات دولتی به درستی نمیدانند چه کیمیایی را از کف دادهاند.
خاطرات دکتر علینقی عالیخانی، امنیت و اقتصاد، مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر، به کوشش حسین دهباشی، کتابخانه ملی ایران، 1393.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست