مینا حسینی: مالیات ستانی در سالهای گذشته مورد توجه سازمان امور مالیاتی قرار گرفت زیرا مالیات علاوه بر کارکردهای کنترلی در حکمرانی، میتواند به عنوان منبع درآمدی مهمی برای دولتها محسوب شود. مالیات بر درآمد عمدتاً توسط سه گروه شامل کارکنان دولتی، کارکنان بخش خصوصی و مشاغل پرداخت میشود. از میان سه گروه فوق، کارکنان بخش دولتی، مالیات خود را بهصورت کامل پرداخت میکنند زیرا حقوق آنها شفاف است. درآمد کارکنان بخش خصوصی بهصورت حقوق و توسط کارفرمای غیردولتی پرداخت میشود؛ ازاینرو هرچند امکان فرار مالیاتی وجود دارد؛ ولی کارفرما ترجیح میدهد مالیات را از حقوق کارکنان کسر و پرداخت کند تا در کسبوکار خود دچار مشکل نشود. گروه سوم که مشاغل آزاد (اصناف) هستند و مالیات آنها براساس خوداظهاری مالیاتی دریافت میشود، میتوانند به اشکال مختلف از پرداخت مالیات فرار کنند. براساس اظهارات مسئولان، میزان فرار مالیاتی در مشاغل آزاد و اصناف در مقایسه با دو گروه دیگر بسیار زیاد است. طبق آخرین آماری که ازسوی مسئولان امور مالیاتی ارائه شده، میزان فرار مالیاتی شناساییشده حدود 24 هزار میلیارد تومان است. در بودجه سال 98 بودجه عمومی پیشبینیشده 65 هزار میلیارد تومان تخمین زده شده که این میزان فرار مالیاتی حدود 36 درصد از بودجه عمومی کشور است؛ ازاینرو ضرورت شناسایی فراریان مالیاتی بهمنظور ایجاد نظام عادلانه مالیاتی احساس میشود.
یکی از گروههایی که در ماههای اخیر زیر ذرهبین سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است، پزشکان هستند. مسأله مالیات پرداختی جامعه پزشکی در ماههای اخیر با اعتراضات زیادی همراه بود؛ بهطوری که این موضوع در صحن مجلس شورای اسلامی هم مطرح شد و نمایندگان خانه ملت واکنشهای متفاوتی را نسبت به آن داشتند؛ اما آنچه در این میان از آن غفلت شده، پرداخت مالیات غیرواقعی ازسوی پزشکانی است که گفته میشود درآمدهای کلان دارند. بررسیها نشان میدهد حدود ۵ درصد از جامعه پزشکی را کسانی تشکیل میدهند که درآمدهای کلان و میلیاردی دارند.
جنجالی شدن فرار مالیاتی پزشکان
در ماههای گذشته در پی اعتراض مردم به عدم نصب کارتخوان در مطبها، کمپین «#پزشکان_فراری_از_کارتخوان» در شبکههای اجتماعی راهاندازی شد و موضوع فرار مالیاتی پزشکان به عنوان یکی از اقشار پردرآمد کشور بار دیگر مورد توجه مسئولان قرار گرفت. آنطور که از بررسی بودجه سنواتی سال ۹۸ مشخص است، حداقل یک اختلاف ۷ هزار میلیارد تومانی بین مالیاتی که باید از پزشکان گرفته شود و مالیاتی که پرداخت میکنند، وجود دارد. این مساله در ارقام اعلامشده ازسوی مقامات و نمایندگان مجلس بهصورت واضح دیده میشود. در این بین نصرا... پژمانفر در جریان بررسی جزئیات لایحه بودجه سال ۹۸، گفت: «امروز گزارشی درباره فرار مالیاتی پزشکان ارائه کردم، در این راستا نمایندگان، مرجع فرار مالیاتی ۶۷۰۰ میلیارد تومانی پزشکان را جویا شدند و بنده نیز مرکز پژوهشها را به عنوان مرجع معرفی کردم. پژمانفر ادامه داد: من عین گزارش را برای شما قرائت میکنم، در صفحه ۳۲ این گزارش آمده مقدار واقعی مالیات پزشکان حداقل ۶۷۰۰ میلیارد تومان در سال تخمین زده شده است؛ در حال حاضر بسیاری از پزشکان به فرار مالیاتی متهم هستند. این در حالی است که پزشکان تنها ۱۵۰ میلیارد تومان مالیات پرداخت میکنند.»
در جبهه مخالف اما وزارت بهداشت بر لزوم اخذ مالیات از پزشکان تاکید دارد و سازمان امور مالیاتی را به عنوان مقصر اصلی فرار مالیاتی پزشکان معرفی میکند؛ اما سازمان صنفی نظام پزشکی معتقد است پزشکان جزو خوشحسابترین قشرها در پرداخت مالیات هستند. محمد جهانگیری، معاون نظارت و برنامهریزی سازمان نظام پزشکی درباره مالیات پزشکان میگوید: «بیش از ۹۵ درصد فعالان جامعه پزشکی اظهارنامه مالیاتی میدهند و این اظهارنامهها نیز رسیدگی و قطعی میشوند.»
گام اول برای دریافت مالیات از پزشکان برداشته شد
در راستای جلوگیری از فرار مالیاتی پزشکان اواخر هفته گذشته براساس توافق بهعملآمده بین سازمان نظام پزشکی، سازمان امور مالیاتی و سازمان دامپزشکی، استفاده از کارتخوان برای افرادی که در حرفه پزشکی و دامپزشکی مشغول به فعالیت هستند، الزامی شد. محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی، با عنوان این مطلب که جامعه پزشکی همواره از قانون تبعیت کرده است، گفت: «با توافق سازمان امور مالیاتی، سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام دامپزشکی، از صاحبان حرف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی برای ثبتنام در نظام سامانه فروش و استفاده از پایانه فروش دعوت به عمل آمده است و تمامی افراد شاغل در حرفه پزشکی، داروسازی، پیراپزشکی و دامپزشکی، باید تا ۲۳ مرداد ۹۸ نسبت به تهیه دستگاه کارتخوان و استفاده از آن اقدام کنند.» محمد جهانگیری، معاون نظارت و برنامهریزی سازمان نظام پزشکی درباره ضربالاجل سازمان امور مالیاتی کشور مبنی بر دریافت کارتخوان تا بیستوسوم مرداد ماه ازسوی پزشکان، گفت: «طبق بند «ی» تبصره شش قانون بودجه سال ۱۳۹۸، تمام مشاغل و حِرف پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی که مجوزهایشان از سوی سازمان نظام پزشکی، وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی ارائه میشود، باید نسبت به راهاندازی و استفاده از سامانه فروش اقدام کنند.»
میلیاردرهای معاف از مالیات
با تمام این تفاسیر بدیهی است که باید از تمام اقشار جامعه بر مبنای درآمدی که دارند، مالیات اخذ شود؛ البته مالیات اخذشده باید متناسب با درآمدها باشد. اگر قرار است مکانیزمهای مالیاتستانی تقویت و چتر مالیاتی گستردهتر شود، باید همه گروهها را در بر بگیرد. به نظر میرسد مسئولان سازمان مالیاتی نباید در این زمینه استثنایی قائل شوند و همانگونه که در سایر کشورها بهویژه آمریکا و اروپا، مالیات قابلتوجهی از همه قشرها ازجمله سلبریتیها، سینماگران و ورزشکاران بهخصوص فوتبالیستها گرفته میشود، در ایران نیز به نسبتی معقول، این مالیات اخذ شود.
یادداشت اول
فقدان سیستمهای یکپارچه اطلاعاتی در نظام مالیاتی کشور
صابر شیبانی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
مالیات یکی از ارکان مهم دوام و بقای جوامع مدرن است. نظامهای مالیاتی با تجهیز و تامین منابع لازم برای خدمات عمومی، امکان استقرار امنیت و رفاه و آموزش و بهداشت و غیره را در جامعه فراهم میکند. البته نظام مالیاتی باید شفاف و کارآمد باشد و عدالت را در توزیع منابع لحاظ کند. نظام مالیاتی در ایران با مشکلات پیچیده ساختاری و نهادی مواجه است و عنصر عدالت در ساز و کارهای مالیاتی ما تا حد زیادی مغفول مانده است. یکی از مباحثی که در رسانهها نیز در ابعاد گستردهای مطرح بوده مساله عدم شمول درآمدهای گروههای خاص در پایه مالیاتی بوده است. از مدتها قبل موضوع دریافت مالیات از پزشکان و ضرورت نصب دستگاه کارتخوان در مطب پزشکان مطرح بود؛ یعنی با توجه به اینکه پزشکان عموما در دهکهای درآمدی بالا قرار میگیرند تلاش بر این بوده که اولویت گسترش پایه مالیاتی به فعالیتهایی تعمیم یابد که ترجیحاً بیشترین درآمدها را کسب میکنند و پزشکان در این طبقهبندی درآمدها که در وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام گرفته، در زمره گروههای درآمدی بالا قرار داشتهاند.
بزرگترین مشکل ما در مساله مالیات این است که سیستم و مکانیزم مشخصی برای شناسایی میزان درآمد و هزینهها در کشور نداریم و این قضیه باعث شده شفافیت لازم و کافی در اینکه چه گروههایی و به چه میزان باید مالیات پرداخت کنند (منظور مالیات بر درآمد است) حاصل نشود. این اقدامی که در حال حاضر انجام گرفته، ورود به مساله شناسایی اقشار مختلف گروههای درآمدی در کشور و تعیین ضوابط و معیارهایی برای اخذ درآمد از این گروههاست که با توجه به مطالباتی که در جامعه و رسانهها وجود داشته است، پزشکان در اولویت قرار گرفتهاند و این قضیه هم تا حدودی از اخباری که گاهی شنیده میشد که در مطب پزشکان حتی دستگاههای کارتخوان قرار نمیدهند که این درآمدها قابل شناسایی باشد و پول نقد مطالبه میکنند، نشأت میگیرد. این موضوع که در دنیای مدرن و در بستر شبکههای اینترنتی پیشرفته امروزی فروشنده کالا یا خدمات بهطور عام از مشتری خود پول نقد مطالبه کند، انگیزهای جز پنهانکاری و فرار از شفافیت و احیاناً گریز از پرداخت مالیات نمیتواند داشته باشد. این رفتار خارج از رویه و استانداردهایی است که در دنیا وجود دارد. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، این مساله بیش از پنج دهه است که نهادینه شده است. شما پول نقد را در حد خیلی کم از بانک به میزان 200- 300 دلار میتوانید دریافت کنید نه بیشتر و اگر بخواهید بیش از آن هزینه کنید باید از کارت اعتباری استفاده کنید. بنابراین در مساله اخیر یکسری رفتارهایی که وجود داشته است که این نوع مطالبات را شکل داده و مجموعه نهادهای نظارتی را وادار کرده که این گروه را در اولویت قرار دهند؛ ولی نمیتوان انکار کرد که فقط پزشکان نیستند که در مظان قرار گرفتهاند، سلبریتیهایی داریم که درآمدهای بسیار بالایی دارند؛ ولی آنها را هم نمیتوان آن را به کل جامعه هنرمندان تعمیم داد؛ اما تعداد بسیار انگشتشماری در بین آنها هستند که درآمدهای بسیار بالایی دارند که باید مالیات خود را پرداخت کنند؛ موارد مهمتری نیز وجود دارند که به لحاظ فنی و اجرایی هنوز عملیاتی نشدهاند. هنوز نظام مالیاتی، ساز و کار اجرایی مشخصی برای این حجم درآمدی که از املاک و مستغلات میآید، تعیین نکرده است. تردیدی وجود ندارد که دریافت مالیات محدود به پزشکان نخواهد شد و نظام مالیاتی ما گامهای کوچکی در راستای گسترش پایه مالیاتی برمیدارد چون نمیتوان روی نرخها زیاد مانور داد و کار کرد؛ ولی پایه مالیاتی قطعاً در کشور ما نیازمند مطالعه و تعیین روشهایی برای شناسایی موارد خارج از شمول مالیات است.
واقعیت قضیه این است که درآمد متوسط پزشکان نسبت به سایر افراد همسطح در جامعه بالاتر است. اعضای هیات علمی دانشگاهها را در نظر بگیریم. این گروه از لحاظ سطح علمی در بسیاری از موارد، بالاتر از پزشکان هستند؛ ولی این گروه مشخصاً یک اشل حقوقی دارند که در آن یک حقوق پایه و یک فوقالعادههایی روی آن درج شده است و یک رقم مشخصی میشود که از سرجمع آنها مالیات اخذ میشود. بنابراین ابزار و معیار مشخصی برای تشخیص درآمد و مالیات وجود دارد؛ ولی درباره درآمدهایی که برای پزشکان هست، جامعه پزشکی نخواسته و مایل نبوده است که یکساز و کار برای تعریف درآمد خود مشخص کنند. یک معلم با حقوق 2.5 میلیون تومان یا کارگری با درآمد مشخص در بخش رسمی اقتصاد بهطور منظم مالیات خود را میپردازد. آیا واقعاً منصفانه است که ما درآمدهایی که گاه به چندین میلیارد در ماه برای تعدادی از پزشکان میرسد را مشمول مالیات قرار ندهیم؟ نظام مالیاتی نباید چشم خود را بر این درآمدها ببندد؛ آن هم به این بهانه که دولت برای این گروه فیش حقوقی مشخصی صادر نمیکند که بتواند مالیات آنها را دریافت کند؛ ولی قطعاً در دنیا ساز و کارهایی پیشبینی شده که جریانات مالی که در مطبها وجود دارد و گاهی به ارقام سرسامآور میرسد بتواند رصد کند. چرا باید یک کارمند یا کارگر یا کسبه عادی فرودست مالیات پرداخت کند؛ ولی این گروه یا گروههای دیگر با سرانه درآمد بسیار بیشتر خیر؟ این مطالباتی است که رسانهها بنا به وظیفه خود باید روی آن تمرکز کنند و ببینند که آیا نظام بازتوزیع درآمد در جامعه که از طریق ساز و کارهای مالیاتی ایجاد میشود، آیا ساز و کار عادلانهای است یا خیر؟ این عادلانه نیست که فردی با درآمدی شاید در حد چند صدم یک پزشک درآمد داشته باشد و متناسب با آن پزشک از خدمات عمومی در جامعه بهرهمند شود و مالیات بدهد؛ ولی پزشکان مالیات ندهند؛ ولی حتماً باید سهم آنها در مالیات مشخص و اعمال شود.
باید گفت در این کار حساسیت زیادی وجود دارد. نخست اینکه نباید موضوع را طوری مطرح کرد که خدمات و منزلت پزشک در جامعه مخدوش شود؛ چراکه هماکنون تعداد قابلتوجهی از پزشکان مانند بقیه اقشار جامعه مالیات پرداخت میکنند و باید مراقب این حاشیههای خطرناک بود؛ ولی واقعیت این است که تمام جریان نقدینگی از چندین دلار تا چندین میلیارد دلار امروز در نظامهای مالیاتی رصد، پایش و مشخص میشود که چه مسیری را دارد طی میکند و قطعاً مالیاتها در حال پرداخت شدن است. نظام مالیاتی جزو سرسختترین و قانونمندترین نظامات اقتصادی در دنیاست که کارکرد پیچیده و در عینحال شفافی دارد. ریشههای بسیاری از رسواییهایی که در سطوح سیاستگذاری و مدیریتی در سطح کلان به وجود میآید در همین سوءاستفادههای مالیاتی است که بهدلیل شفافیت سیستم مالیاتی اغلب شناسایی و افشا میشود. بنابراین میبینیم که در دنیا حساسیت زیادی روی آن وجود دارد. این حساسیت هم به مرور در کشور ما در حال شکل گرفتن است.
اگر پزشکان هم متوجه شوند که این قضیه صرفاً مختص جامعه پزشکی نیست و تنها از این گروه شروع شده آن را میپردازند؛ ولی قطعاً مسئولان مطالعه میکنند که ببینند به چه صورت میشود درآمدهایی که در حوزهها و بخشهای دیگر به وجود میآید و در سایه قرار میگیرد را مشمول مالیات قرار بدهند و با این روش اقتصاد غیرمتشکل و غیررسمی ما روز به روز شفاف، متشکل و قابل برنامهریزی و رصد خواهد شد. حتی یکی از ابزارهای توزیع و تخصیص خدماتی که دولت در جامعه میدهد، این است که آنها را در چارچوب نظام مالیاتی شناسایی کند و اگر احیاناً جایی نیاز به حمایت بود بتواند از آن طریق شناسایی کند. بنابراین یک ابزار شناخت در اختیار دولت قرار میدهد که این درآمدها و توزیع آن در بخشهای مختلف به چه صورت قرار میگیرد و در سیستم بازتوزیع خود به چه صورت میتواند تصمیمات مناسب و مطلوب و عادلانهای بگیرد.
یادداشت دوم
فرایند مالیاتستانی منحصر به پزشکان نیست
محمدرضا واعظمهدوی، استاد دانشگاه و عضو هیاتمدیره انجمن علمی اقتصاد سلامت
نکته مهم این است که باید همه گروههای اجتماعی به این باور برسند که اداره جامعه جز از طریق پرداخت مالیات امکانپذیر نیست. بهطور کلی هیچ دولت و رئیس دولتی اینقدر پول ندارد که بتواند مخارج مختلف اداره جامعه را از جیب خود بدهد. همه دولتها این کار را از طریق مالیات انجام میدهند. در طول تاریخ هم نظامات مالیاتگیری و مالیاتپردازی در ایران باستان بسیار قوی و گسترده بوده و آنچه به این باور در طول سدههای اخیر لطمه زده، رویکرد نفتی در اقتصاد ایران بوده است که تصور این بوده که باید اداره جامعه از طریق درآمدهای نفت صورت بگیرد. شرایط فعلی و بیثباتی وضعیت انرژی در جهان نشان داده که به این درآمدها نمیتوان اتکا کرد. مضافاً اینکه نفت سرمایهای است که متعلق به نسلهای آینده است و نسل فعلی حق ندارد اخلاقاً و قانوناً همه منافع آن را نصیب خود کند. بنابراین مالیات باید از همه گرفته شود؛ یعنی همه باید مالیات بدهند. مالیاتپردازی اصولاً یک نوع رابطه صادقانه شهروندی هم هست؛ به این معنا که همه اشخاص باید صادقانه درآمدهای خود را اظهار کنند و این موضوع در فرهنگ مالیاتی به «اظهارنامههای مالیاتی» موسوم است و باید طبق درآمدهای اظهارشده مالیات خود را بپردازند. امروزه در کشورهای اروپایی کد شهروندی، کد مالیاتی و بعضا کد تامین اجتماعی با هم یکی است و اشخاص بلافاصله وقتی به سن قانونی میرسند، باید اظهارنامه قانونی و مالیاتی تنظیم و درآمدهای خود را اعلام کنند و طبق اعلام درآمدها مالیات خود را بپردازند. کلیه تراکنشهای مالی در دنیای مدرن، امروزه به ساختار مالیاتی وصل است؛ یعنی وضعیت درآمد هر فروشگاه و هر واحد دریافتکننده پول مشخص است و سیستمهای الکترونیک و دستگاههای پوز به ساختار مالیاتی مرتبط است و باید درآمد آنها اعلام شود و مالیات را برحق بدانند و مالیات خود را بپردازند. اگر قرار باشد پزشکان در این زمینه پیشتاز باشند و کمک کنند به اینکه ساختار منطقی مالیاتی و درآمدی در کشور شکل بگیرد، قطعاً از این موضوع عدول نخواهند کرد و از این موضوع استقبال خواهند کرد. ممکن است این شرایط و دریافت مالیات از سوپرمارکتها یا فروشگاهها با مقاومتهایی روبهرو شود؛ اما اقشار تحصیلکرده که با ساز و کار منطقی اداره دنیای امروز آشنا هستند، بهتر است داوطلبانه به میدان بیایند و اتصالات و الزامات را خود ایجاد کنند تا سایر اقشار هم به این فرایند بپیوندند. نکته مهم این است که این فرایند منحصر به پزشکان نیست. دیر یا زود این فرایند باید گسترش پیدا کند و تمام سطوح دریافت و پرداخت به سیستم مالیات وصل شود و مستقیماً مالیات هر دریافت و پرداختی کسر و برای اداره کشور ذخیره شود و به خزانه برود و عمل شود. از آن مهمتر اینکه در یک جامعه مبتنی بر صداقت اصلاً احتیاجی به اینکه چنین کاری باشد و نسبت به آن اعتراض شود، نیست، بلکه باید خود اشخاص درآمدهای خود را اظهار کنند و بلافاصله مالیات خود را بپردازند. گزارشهای موجود حاکی از آن است که به مرور این فرهنگ در ایران در حال جا افتادن است و حدود 11 میلیون فقره اظهارنامه مالیاتی هر سال تکمیل میشود و بسیاری از اشخاص مالیاتهای خود را محاسبه و اعلام میکنند و این ساختار در حال شکل گرفتن است. معمولاً در کشورهای جهان ساختارهای متقاطع هم ایجاد میشود؛ یعنی اشخاص هزینههای خود را اعلام میکنند و اگر آن واحد این هزینه پرداختشده را جزو درآمدهایش اعلام نکرده باشد، بهوسیله فرایندهای متقاطع این مساله کنترل، ارزیابی و افشا میشود. بنابراین این موضوع نیاز به اعتراض ندارد. این موضوع منحصر به پزشکان نیست و قطعاً شامل حال همه اقشار اجتماعی هم میشود.
از همه مهمتر این است که فرایند خوداظهاری در ساختار مالیاتی ما جایگزین شود و پزشکان به دلیل تحصیلکرده بودن، صداقت و اعتماد بالایی که بین بیمار و پزشک وجود دارد قطعاً جزو نخستین گروههایی خواهند بود که به روند خوداظهاری خواهند پیوست و مالیات حقه بر درآمد خود را محاسبه و پرداخت خواهند کرد. بالاخره اخذ مالیات باید از گروهی شروع شود و طبق قانون همه اقشار موظف هستند اظهارنامه مالیاتی داشته باشند و درآمدهای خود را اظهار کنند. باید کاری کرد که بین این گروه برای پرداخت مالیات، مقاومتی ایجاد نشود؛ یعنی در دنیا مالیات و ساختار مالیاتی جزو منافع ملی و فراتر از حکومتهاست. اینکه برای پرداخت مالیات مقاومتهایی ایجاد شود، به ضرر دولت و منافع ملی تلقی میشود.
منبع: اقتصادنامه
مطالب مرتبط