نکته مهم این است که باید همه گروههای اجتماعی به این باور برسند که اداره جامعه جز از طریق پرداخت مالیات امکانپذیر نیست. بهطور کلی هیچ دولت و رئیس دولتی اینقدر پول ندارد که بتواند مخارج مختلف اداره جامعه را از جیب خود بدهد. همه دولتها این کار را از طریق مالیات انجام میدهند. در طول تاریخ هم نظامات مالیاتگیری و مالیاتپردازی در ایران باستان بسیار قوی و گسترده بوده و آنچه به این باور در طول سدههای اخیر لطمه زده، رویکرد نفتی در اقتصاد ایران بوده است که تصور این بوده که باید اداره جامعه از طریق درآمدهای نفت صورت بگیرد. شرایط فعلی و بیثباتی وضعیت انرژی در جهان نشان داده که به این درآمدها نمیتوان اتکا کرد. مضافاً اینکه نفت سرمایهای است که متعلق به نسلهای آینده است و نسل فعلی حق ندارد اخلاقاً و قانوناً همه منافع آن را نصیب خود کند. بنابراین مالیات باید از همه گرفته شود؛ یعنی همه باید مالیات بدهند. مالیاتپردازی اصولاً یک نوع رابطه صادقانه شهروندی هم هست؛ به این معنا که همه اشخاص باید صادقانه درآمدهای خود را اظهار کنند و این موضوع در فرهنگ مالیاتی به «اظهارنامههای مالیاتی» موسوم است و باید طبق درآمدهای اظهارشده مالیات خود را بپردازند. امروزه در کشورهای اروپایی کد شهروندی، کد مالیاتی و بعضا کد تامین اجتماعی با هم یکی است و اشخاص بلافاصله وقتی به سن قانونی میرسند، باید اظهارنامه قانونی و مالیاتی تنظیم و درآمدهای خود را اعلام کنند و طبق اعلام درآمدها مالیات خود را بپردازند. کلیه تراکنشهای مالی در دنیای مدرن، امروزه به ساختار مالیاتی وصل است؛ یعنی وضعیت درآمد هر فروشگاه و هر واحد دریافتکننده پول مشخص است و سیستمهای الکترونیک و دستگاههای پوز به ساختار مالیاتی مرتبط است و باید درآمد آنها اعلام شود و مالیات را برحق بدانند و مالیات خود را بپردازند. اگر قرار باشد پزشکان در این زمینه پیشتاز باشند و کمک کنند به اینکه ساختار منطقی مالیاتی و درآمدی در کشور شکل بگیرد، قطعاً از این موضوع عدول نخواهند کرد و از این موضوع استقبال خواهند کرد. ممکن است این شرایط و دریافت مالیات از سوپرمارکتها یا فروشگاهها با مقاومتهایی روبهرو شود؛ اما اقشار تحصیلکرده که با ساز و کار منطقی اداره دنیای امروز آشنا هستند، بهتر است داوطلبانه به میدان بیایند و اتصالات و الزامات را خود ایجاد کنند تا سایر اقشار هم به این فرایند بپیوندند. نکته مهم این است که این فرایند منحصر به پزشکان نیست. دیر یا زود این فرایند باید گسترش پیدا کند و تمام سطوح دریافت و پرداخت به سیستم مالیات وصل شود و مستقیماً مالیات هر دریافت و پرداختی کسر و برای اداره کشور ذخیره شود و به خزانه برود و عمل شود. از آن مهمتر اینکه در یک جامعه مبتنی بر صداقت اصلاً احتیاجی به اینکه چنین کاری باشد و نسبت به آن اعتراض شود، نیست، بلکه باید خود اشخاص درآمدهای خود را اظهار کنند و بلافاصله مالیات خود را بپردازند. گزارشهای موجود حاکی از آن است که به مرور این فرهنگ در ایران در حال جا افتادن است و حدود 11 میلیون فقره اظهارنامه مالیاتی هر سال تکمیل میشود و بسیاری از اشخاص مالیاتهای خود را محاسبه و اعلام میکنند و این ساختار در حال شکل گرفتن است. معمولاً در کشورهای جهان ساختارهای متقاطع هم ایجاد میشود؛ یعنی اشخاص هزینههای خود را اعلام میکنند و اگر آن واحد این هزینه پرداختشده را جزو درآمدهایش اعلام نکرده باشد، بهوسیله فرایندهای متقاطع این مساله کنترل، ارزیابی و افشا میشود. بنابراین این موضوع نیاز به اعتراض ندارد. این موضوع منحصر به پزشکان نیست و قطعاً شامل حال همه اقشار اجتماعی هم میشود.
از همه مهمتر این است که فرایند خوداظهاری در ساختار مالیاتی ما جایگزین شود و پزشکان به دلیل تحصیلکرده بودن، صداقت و اعتماد بالایی که بین بیمار و پزشک وجود دارد قطعاً جزو نخستین گروههایی خواهند بود که به روند خوداظهاری خواهند پیوست و مالیات حقه بر درآمد خود را محاسبه و پرداخت خواهند کرد. بالاخره اخذ مالیات باید از گروهی شروع شود و طبق قانون همه اقشار موظف هستند اظهارنامه مالیاتی داشته باشند و درآمدهای خود را اظهار کنند. باید کاری کرد که بین این گروه برای پرداخت مالیات، مقاومتی ایجاد نشود؛ یعنی در دنیا مالیات و ساختار مالیاتی جزو منافع ملی و فراتر از حکومتهاست. اینکه برای پرداخت مالیات مقاومتهایی ایجاد شود، به ضرر دولت و منافع ملی تلقی میشود.
منبع: اقتصادنامه
مطالب مرتبط