نظام پولی و بانکی کشور با چالشهای مختلفی همانند رشد بالای نقدینگی، عدم استقلال بانکمرکزی، سلطه مالی دولت، خلق بیرویه نقدینگی توسط بانکها، عدم شفافیت مناسب و نظارت نامناسب بانکمرکزی، ناترازی ترازنامه بانکها، حجم بالای مطالبات غیرجاری، بنگاهداری بانکها در کشور و بسیاری از چالشهای دیگر مواجه است.
در این سالها، سیاستگذار پولی تلاش داشته با بهرهگیری از نظر صاحب نظران در جهت رفع این مشکلات قدم بردارد؛ اما بهنظر میرسد با وجود چالشهای موجود، سیاستگذار فرصت نگاه به آینده را از دست داده و به بیان دیگر از تحقیقات آیندهپژوهانه بهعنوان یک عنصر اساسی در سیاستگذاری چشمپوشی کرده است. شاید بتوان بیان کرد که چالش جدیدی که در سالهای آتی میتواند کل حکمرانی پولی کشور را تضعیف کند و در اولویت نخست سیاستگذار در جهت رفع آن قرار گیرد، گسترش رمزارزها در کشور باشد.
بیش از ۱۰ سال از ظهور بیتکوین با شعار حذف نهادهای مرکزی در بازارهای مالی میگذرد؛ در طول این سالها، بازار رمزارزها یا به عبارت صحیح و علمیتر آن بازار رمزداراییها با تحولات چشمگیری مواجه شده، بهطوری که درحالحاضر قیمت بیت کوین بهعنوان شاخصترین رمزارز به رقم قابلتوجه ۵۰ هزار دلار رسیده و کل ارزش این بازار نیز با رشد نمایی از ۵/ ۱ تریلیون دلار گذشته است! به همین دلیل در سالهای اخیر تنظیمگری حوزه بلاکچین و رمزارزها به یکی از چالش مهم هر کشوری تبدیل شده است. در سالهای آغازین بهدلیل حجم بسیار پایین این بازار، توجه ویژهای از سوی سیاستگذاران کشورها به خصوص مقامات بانکمرکزی آنها وجود نداشت.
اما با گسترش روزافزون این بازار و عدم قابلیت کنترل کامل آنها، اظهارنظرهای مختلفی از هشدار، محدودیتهای شدید تا ممنوعیت مطرح شدند. اعلام شرکت فیسبوک به ایجاد رمزارز باثبات لیبرا بهدلیل اثر شبکهای موجود با بیش از ۲ میلیارد کاربر در سراسر دنیا نیز به واکنشهای منفی روسای بانکمرکزی بسیاری کشورها انجامید؛ به علاوه شیوع بیماری کووید-۱۹ نیز به تسریع فرآیند دیجیتالی شدن اقتصاد و اهمیت بیشتر بازار رمزداراییها کمک کرد؛ در همین راستا نهادهای بینالمللی همانند صندوق بینالمللی (IMF)، بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) و مجمع جهانی اقتصاد (WEF) پیشنهاد ایجاد پول دیجیتال بانکمرکزی (CBDC) را به کشورها دادند. درحالحاضر نیز بیش از ۸۰ درصد بانکهای مرکزی درحال تحقیق و توسعه در جهت ایجاد CBDC بوده و برخی کشورها همانند چین، سوئد و ژاپن نسبت به کشورهای دیگر در این رابطه پیشروتر هستند.
ایجاد CBDC، صرفا برای مقابله با رمزارزها نبوده و مزیت و ویژگیهای منحصربهفردی داشته که میتواند سهم بسزایی در جهت حل برخی از چالشهای موجود در نظام پولی و بانکی کشور داشته باشد. افزایش شمول مالی(Financial Inclusion)، رهگیری دقیقتر تراکنشها و نظارت بهتر بانکمرکزی بر شبکه پرداخت، افزایش شفافیت و کاهش فساد در شبکه بانکی، تسهیل در پرداختهای خرد کشور، بهبود عملکرد سیاست پولی، امکان ایجاد پول برنامهپذیر (Programmable Money) یا پول هوشمند (Smart Money)، حذف بسیاری از فرآیندهای ناکارآمد بانکها در کشور، تسریع در گسترش فینتک (FinTech)، گسترش کسبوکارهای مبتنی بر فناوری بلاکچین و اکوسیستم بلاکچینی، امکان توکنایز کردن داراییها (طلا، ارز، املاک...) و تسهیل در توسعه بانکداری باز و نوین در کشور برخی از فرصتهای ایجاد پول دیجیتال بانکمرکزی بوده، اما تقویت حکمرانی پولی و در نهایت حکمرانی اقتصادی در کشور را میتوان مهمترین مزیت آن برشمرد. همانطور که پلتفرمها، ساختارهای اقتصادی و کسبوکارها را تغییر میدهند، نظام پولی و مالی مبتنی بر CBDC نیز ساختارهای اقتصادی را در هر کشوری تغییر خواهد داد.
هرچند با تاخیر بسیار، خوشبختانه به تازگی معاونت فناوریهای نوین بانکمرکزی سند جامع رمز پول با رویکرد سناریونویسی از رمزارزها را تدوین کرده که میتواند برای اتخاذ راهبردهای مناسب، تصویری از آینده نامطمئن این حوزه را برای سیاستگذاران ترسیم کند.
در همین راستا بدون شک یکی از راهبردهای کشور، ایجاد پول دیجیتال بانکمرکزی خواهد بود که اخیرا رئیسکل بانکمرکزی نیز به این مهم اشاره کرد. در پایان پیشنهاد میشود انتخاب راهبردها در جهت بهرهگیری از فرصتهای موجود در فناوریهای نوینی همانند بلاکچین و رمزارزها برای منافع اقتصاد کشور باشد تا شاهد فرصتسوزی بیشتر در این حوزه نباشیم.
دکتر مهدی نوری/دکترای اقتصاد و مدرس دانشگاه تهران
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست