البته برخی موسسات نظرسنجی، به غیر از شیوه مرسوم از همان روزهای نخستین همهگیری کرونا با شیوه تلفنی، به فعالیت خویش پرداختند و به نظرسنجیهای چهره به چهره کمتر توجه کردند.
سابقه اجرای این روش نشان میدهد حدود چهار دهه قبل محققان علوم اجتماعی در دنیا، دقت مصاحبههای تلفنی را زیرسوال میبردند و در بعضی موارد هشدار میدادند که باید به کل از مصاحبههای تلفنی اجتناب کرد. از جمله وامان دیلمان، بهعنوان رئیس «انجمن تحقیقات افکارعمومی آمریکا» در نطق ۲۰۰۲ خود، موسسه مطالعاتی «دایجست لیتراسی» را بهدلیل فرا نگرفتن درسهای نظرسنجی و انجام مصاحبههای تلفنی، مورد انتقاد و اتهام قرار داد.
اما کمتر از یک دهه بعد، دیلمان مشاهده کرد نظرسنجیهای تلفنی از وضعیت به رسمیت شناخته نشده، به روشی مورد قبول برای گردآوری اطلاعات تبدیل شده است. تجربه انباشته علمی اثبات میکرد که از این روش نیز به شیوه خاص خود، میتوان استفاده کرد. هماکنون بسیاری از موسسات نظرسنجی معروف و معتبر در دنیا، با این روش فعالیت میکنند و دقتهای خویش را در مقایسه با سایر روشهای گردآوری اطلاعات میسنجند.
بهعنوان نمونه موسسه مطالعاتی پیو، (pew) به صورت مستمر و با دقت بالا از این روش استفاده میکند. جالب اینجاست که با توجه به افزایش استفاده از تلفنهمراه، این موسسه از پیمایش دووجهی استفاده میکند. بهطوریکه در طرح نمونهگیری ۸۰ درصد پاسخگویان تلفنهمراه و ۲۰ درصد تلفن ثابت داشتهاند.
استفاده از شیوه نظرسنجی تلفنی در ایران ابتکار جدید و تازهای نیست و سالهاست که در کنار گردآوری اطلاعات از در منازل از یک سو، مصاحبه حضوری در میادین و معابر از سویی دیگر، مورد استفاده قرار میگیرد. سالهاست که برخی موسسات نظرسنجی، تمام یا بخشی از ظرفیت خود را به گردآوری اطلاعات با این روش اختصاص دادهاند. البته اعتبار گردآوری اطلاعات در ایران همواره در فضاهای رسانهای و سیاسی و سیاستی، محل مناقشه جدی بوده است و متاسفانه، محافل علمی و دانشگاهی ایرانی، کمتر به آن پرداختهاند. با توجه به استفاده موسسات نظرسنجی از روش تلفنی در یک سال گذشته، این روش نیز موردتوجه محافل رسانهای بوده است.
در چند دوره اخیر، با داغ شدن بازار نظرسنجیها، شبهموسسههای نظرسنجی نیز که وابسته به مراکز غیرتخصصی نظرسنجی هستند، اقدام به استفاده از این شیوه بهظاهر سهل و کمهزینه کردهاند. از این جهت مشاهده میشود نتایج بهدست آمده از یک موضوع واحد، با روشی واحد در مقطع زمانی واحد؛ متفاوت از یکدیگر و غالبا دور از واقعیت بهدست میآید.
علاوه بر روشهای مرسوم، روشهای دیگری نیز برای گردآوری اطلاعات وجود داشته یا دارد. بهعنوان نمونه نظرسنجی در فضاهای مجازی و تحت وب رشد چشمگیری یافته که با توجه به عدم رعایت «قانون طلایی تعمیم» نمیتوان به آنها اعتنا کرد. در برخی کشورها در فضای مجازی از «روبات نظرسنجی» (Robopoll) در شبکههای اجتماعی هم استفاده میشود. یا در ایالاتمتحده آمریکا، نظرسنجی از طریق شبکه واتساپ (Voliz - Poll on WhatsApp) بهویژه در انتخابات اخیر انجام میشد. بازخوردهای خوبی هم در این زمینه وجود داشت که بهدلیل ضریب بالای نفوذ این شبکه بوده است. در این زمینهها هم تجربیات اندکی در ایران وجود دارد که در جای خود قابل طرح و بررسی است. همچنین شیوه استفاده از پست نیز در گذشته وجود داشته و ظاهرا در برخی نقاط دنیا نیز همچنان محل توجه است.
از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ پروژهای را آغاز کردم که سه روش مهم گردآوری اطلاعات در ایران را اعتباریابی کند. در این خصوص تصمیم گرفته شد، پرسشنامهای یکسان، حاوی سوالات حساس، نیمه حساس و غیرحساس طراحی شود. همینطور در هر پژوهش، پرسشگران ثابتی به کار گرفته شدند. مقرر شد هر سه مدل رجوع به در منازل، حضور در میادین و معابر و نظرسنجی تلفنی، در یک فاصله زمانی ثابت و مشخص اجرا شود. همچنین در هر سه روش محدودههای جغرافیایی، مشخص و بسیار نزدیک به یکدیگر انتخاب شدند.
با بررسی نتایج و ارزیابی آن توسط آزمونهای آماری، بیشترین میزان تفاوت در یافتههای دو روش گردآوری اطلاعات به صورت تلفنی با حضور در میادین و معابر و در منازل با نظرسنجی تلفنی بوده است. یافتههای موج اول پژوهش به خوبی نشان داد نظرسنجی تلفنی با بیاعتمادی بالای پاسخگویان روبهروست و برای سوالات حساس از جمله سنجش فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی، بهعنوان اولویت نباید در نظر گرفته شود. همین تجربه در دوموج دیگر پژوهش نیز تکرار شد. البته برای موضوعاتی غیرحساس از جمله مصرف فرهنگی یا موضوعات خاص مثل رضایتسنجی از محصول یا خدمتی مشخص، نظرسنجیهای تلفنی قابل اتکا هستند.
در این میان همچنان به معیاری برای سنجش اعتبار نیاز بود تا ابهامات روشی برطرف شود و ملاکی برای رد و تایید به صورت علمی باشد. کارزار انتخابات ۱۳۹۶ زمان مناسبی بود تا سه روش همزمان آزموده شود. در آن دوره شش موج نظرسنجی طراحی شد که به صورت همزمان، به دو صورت به گردآوری اطلاعات پرداخت. چراکه علاوه بر تخمین پیش از وقوع حادثه، میتوان میزان تحقق تخمین را محاسبه کرد. همچنین میان روشها مقایسه انجام داد.
بهطور مثال روند صعودی مشارکت قابل مشاهده بود، اما با نظرسنجی در میدان، متفاوت بود. مطالعات حاکی از آن بود که نظرسنجیهای تلفنی با موضوع انتخابات ریاستجمهوری که سوالات حساس را مورد پرسش قرار میدهند، نمایانکننده روند کلی حرکت افکار عمومی هستند، اما به صورت جزئی نمیتوان به آن تکیه داشت.
افزون بر آنچه گذشت و نتایج بهدست آمده، چالشهایی جدی برای نظرسنجیهای تلفنی در ایران وجود داشت که احتمالا همچنان نیز وجود دارد. چالش نخست که در دو روش دیگر نیز وجود دارد، بهعنوان «بیپاسخی» یا «عدم همکاری» شناخته میشود. یعنی پاسخگو تمایلی به همکاری ندارد یا به هر دلیلی تلفن را پاسخ نمیدهد. چالش دیگر نیز «نقص پوشش» بود. همچنان برای ما مهم بود که برای نظرسنجی تلفنی، چه حجم نمونهای، مکفی و معرف جامعه ایرانی است.
نظرسنجی تلفنی در سایر کشورها نیز با نگاه و توجه خاص انجام میپذیرد. حالکه موسسات نظرسنجی در ایران بهخاطر شیوع بیماری کرونا، امکان نظرسنجی حضوری را کمتر از گذشته دارند، مناسب بود با انتشار نتایج، متناسب با زبان مردم و نیز در نظر گرفتن و اعلام حاشیه خطای احتمالی اقدام به انتشار کنند.
همچنین در کنار هم قرار دادن یافتههای دو روش گردآوری اطلاعات نیز محل ایراد و اشکال است. در مجموع میتوان توصیه کرد همچنان با موضع اعتباریابی میان روشهای گردآوری اطلاعات، نظرسنجیهای تلفنی ادامه یابد، اما بیشتر به نظرسنجیهای میدانی تکیه و توجه شود. بیتردید به هر میزان به ظرایف علمی توجه بیشتری شود، نتایج دقیقتری از موسسههای نظرسنجی خواهیم داشت.
محمد آقاسی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه افکارعمومی
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست