بهحکم وظیفه و براساس چند دهه کار و تجربه در عرصه اقتصادی و صنعتی و تشکلگرایی توصیههایی را عرض میکنم. رفع مشکلات یا به قول اقتصاددانان «ابر چالش»های گریبانگیر این ملک و ملت، جز از راه همبستگی و عزم ملی امکانپذیر نیست. برشمردن این ابرمشکلات و چالشها تکرار مکررات و نمک پاشیدن بر زخمهاست؛ زخمهایی که حتی در جریان مناظرههای انتخاباتی نیز تمامی کاندیداها بارها بر آنها صحه نهادند و نسبت به عواقب بس دردناک آنها مانند کوچکشدن سفره مردم، بیکاری خیل عظیم جوانان تحصیلکرده، تعطیلی بنگاهها، ورشکستگی منابع آبی و ناهنجاریهای اجتماعی هشدار دادند.
فراهم شدن این همبستگی و عزم ملی برای گذر از این وضعیت بس خطرناک، در درجه اول بر عهده کاندیدای پیروز در انتخابات یا همان رئیسجمهور منتخب آتی است. اوست که باید در گفتار و رفتار و کردار خویش ثابت کند که رئیسجمهور همه مردم ایران است؛ هم رئیسجمهور رایدهندگان به خود، هم رایدهندگان به کاندیداهای رقیب و همه کسانی که نام ایران و ایرانی را بر خود دارند و ممکن است به دلایلی در انتخابات شرکت نکرده باشند. رئیسجمهمور منتخب باید نشان دهد که خواهان حقوق برابر همه ایرانیان در حوزههای مختلف و زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در مقام شهروندی است.
این موضوع به گمانم مهمترین نکته و بزرگترین چالش و به قول معروف، پاشنهآشیل رئیسجمهور منتخب برای ایجاد تحولات مثبت و مسالمتآمیز و خروج از ابرچالشهای دامنگیر است.
رئیسجمهور آتی باید با صبر و شکیبایی و ارتقای ظرفیت تحمل و انتقادپذیری خود و همچنین تساهل و مدارا، گفتار و رفتار محبتآمیز و دوستانه و.... جامعه را پشت سر خود متحد و یکپارچه سازد و برای حل ابرچالشها از طریق جلب مشارکت و همکاری گروهها و آحاد مختلف اجتماعی برنامه عملیاتی داشته باشد. باید همه جامعه اعم از موافق یا مخالف بتوانند در فرآیند سخت و دشوار، اما مقدس بازسازی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میهن عزیزمان همکاری و مشارکت داشته و در اداره میهن و تدبیر اوضاع و حضور در نهادهای تصمیمگیری و اجرایی سهیم باشند. تشکیل دولت در معنای مدرن آن، بدون پذیرش تکثر و تنوع، تساهل و... امکانپذیر نیست.
رئیسجمهور منتخب میتواند همبستگی و عزم ملی و گردآوردن مردم در اداره میهن را حول چند مولفه سامان دهد:
علم و دانشمحوری و آیندهنگری: امروزه بدون بهرهگیری از دانش روز و نگاه به آینده و وجود چشمانداز، تفوق بر مشکلات و ابرچالشها ممکن نیست.
چنانکه در حوزه اقتصاد، مسائلی همچون تورم و بیکاری و... در جهان امروز مسائلی حلشده محسوب میشود که به مدد علم و دانش اقتصادی و در قالب سیاستهای انضباط پولی و مالی در چارچوب الگوی اقتصاد آزاد و رقابتی، سرنوشتی دیگر را برای کشورهای اسیر این مشکلات رقم زده است. پیششرط این امر مهم آیندهنگری و ترجیح مصالح بلندمدت و پایدار ملی بر جلب رضایت کوتاهمدت و غیرسازنده جامعه است.
انسجام مدیریتی و اداری و بوروکراتیک: سیاستهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید همراستا با هم و نه در تضاد و تناقض یا همچون مجموعه جزایر پراکنده و بیارتباط با هم باشند و افراد فرهیخته و مجرب، فارغ از گرایش فکری و سیاسی و صرفا بر مبنای شایستگی علمی و تجربیشان امکان خدمتگزاری به میهن و مردمشان را از طریق بهکارگیری در کابینه رئیسجمهور منتخب و دولت و نظام اداری و... داشته باشند.
تعامل با جهان: بدون امر مهم ارتباط و تعامل مثبت با جهان، پیوستن به جامعه جهانی، ارتباط با نهادهای بینالمللی، جلب و جذب سرمایهگذاری خارجی و تبادل فکر سرمایه، کالا و محصولات و... نمیتوان به توسعه پایدار در پرتو همبستگی و عزم ملی رسید؛ چراکه امروزه همبستگی ملی در قالب همبستگی جهانی قابلتعریف و تداوم است. بهطور مثال، تبادل استاد و دانشجو بین دانشگاههای ایران با دانشگاههای معتبر بینالمللی میتواند حلقه وصل و امکان تحول میهنمان در فهم مشترک و حرکت توسعهای معقول و همافق با جهان امروز باشد.
امید است این چند توصیه در کنار توصیههای دیگر استادان و فرهیختگان بتواند کمک کار رئیسجمهور منتخب در مسیر تحقق آرزوی پیشرفت و توسعه میهن و کاهش درد و آلام مردم عزیزمان باشد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست