شنبه 3 آذر 1403 شمسی /11/23/2024 5:02:13 AM
اقتصادنامه تشریح کرد:

قطع حمایت دولت از صنایع ناکارا، لازمه ی موفقیت سیاست برون گرایی و افزایش توان رقابتی در دولت آینده است.
عواقب حمایت  دولت از صنایع ناکارآمد/سرو غذا برای مردگان

  اقتصادنامه؛ فرزان خدادادی: با توجه به برنامه وزیر پیشنهادی اقتصاد برای آینده اقتصاد کشور که در آن به برون گرایی و افزایش رقابت پذیری صنایع تاکید شده است. لازم دیدیم که در سخنی کوتاه به یکی از ملزومات این سیاست یعنی قطع حمایت دولت از صنایعی که کارا نیستند و فقط به اتلاف منابع کمک می کنند، بپردازیم.

 نمایندگان صنعت ایکس در راهروی وزارتخانه ازدحام کرده اند. صنعت ایکس بیمار است. باید آن را نجات داد. تنها با تعرفه، با قیمت های بالاتر یا با یارانه می توان آن را نجات داد. اگر بگذاریم این صنعت نابود شود، کارگران آن در خیابان رها می شوند. صاحب خانه، خواروبارفروشی، قصاب، لباس فروش و سینمای محل زندگی کارگران کسب وکار خود را ازدست می دهند و رکود هرچه بیشتر گسترس می یابد. اما اگر صنعت ایکس با اقدام فوری دولت نجات یابد، از صنایع دیگر تجهیزات خواهد خرید؛ افراد بیشتری استخدام خواهند شد؛ آنها کسب و کار بیشتری برای قصاب، نانوا و سازنده لامپ های کم صرف ایجاد خواهند کرد، و آنگاه رفاه و رونق است که هرچه بیشتر گسترش خواهد یافت.[1]

در این نوشتار به پیگیری یک استدلال بسیار خطرناک با این عنوان که اگر به صنعت ایکس اجازه داده شود که اندازه خود را کاهش دهد یا درنتیجه نیروهای رقابت آزاد نابود شود، اقتصاد عمومی را همراه خود ساقط می سازد و اگر مصنوعا زنده نگه داشته شود، به کل جامعه کمک خواهدکرد، می پردازیم تا روشن شود که آیا به واقع حمایت از این صنایع برابر با افزایش رفاه عمومی است یا خیر؟

خب اینکه حمایت از صنعت ایکس باید با استفاده از یارانه مستقیم از جیب مردم حاصل شود، چیزی بیش از انتقال ثروت یا درآمد نیست. در مورد یارانه بدیهی است که مالیات دهندگان باید دقیقا همان مقدار را ازدست بدهند که صنعت ایکس به دست می آورد.( حال بماند که اگر منبع این کمک ها چاپ پول و...، باشد که آثارمخرب آن بحثی جدا می طلبد). این نکته نیز در همین حد روشن است که درنتیجه سایر صنایع باید انچه را صنعت ایکس به دست می آورد، ازدست بدهند. آنها باید بخشی از مالیات هایی را بپردازند که برای حمایت از صنعت ایکس مصرف می شود. ومصرف کنندگان بدان دلایل که برای حمایت از صنعت ایکس مالیات می پردازند، همان مقدار درآمد کمتر برایشان خواهد ماند تا با آن چیزهای دیگر بخرند. نتیجه به ناچار آن است که صنایع دیگر به طور متوسط باید کوچکتر ازحدی باشند که در غیر این صورت می بودند تا صنعت ایکس بتواند بزرگتر باشد. البته این توزیع درآمد و انتقال ثروت تنها ایراد کار نیست، ایراد کار اینجاست که سرمایه و کار از صنایعی با کارایی بیشتر خارج و به سوی صنایعی با کارایی کمتر منحرف شده است. ( و این همان جایی است که ضرر خالص متوجه ملت به مثابه یک واحد می شود). ثروت کمتری ایجاد می شود. سطح متوسط زندگی کاهش می یابد.

در حقیقت این نتایج عملا در ذات همان استدلال هایی قرار دارد که برای پرداخت یارانه به صنعت ایکس مطرح می گردد. صنعت ایکس در نتیجه چالش دوستانش کوچک می شود یا در حال مرگ تدریجی است. می توان پرسید: چرا بایدآن را با تنفس مصنوعی زنده نگه داشت؟ این فکر که گسترش اقتصاد تلویحا بدان معنی است که همه صنایع باید همزمان توسعه یابند، اشتباهی عمیق است. برای آنکه صنایع جدید بتوانند رشد یابند، لازم است بعضی صنایع قدیم امکان یابند که کوچک شده یا بمیرند. این صنایع باید چنین کنند تا سرمایه و کار لازم را برای صنایع جدید رها سازند. اگر کوشیده بودیم صنعت اسب و درشکه را مصنوعا زنده نگه داریم، رشد صنعت خودرو و هرکسب و کار وابسته به آن را کُند کرده بودیم. اگر چنین کرده بودیم، تولید ثروت را کاهش داده و پیشرفت اقتصادی و علمی را به تاخیر انداخته بودیم.

وقتی می کوشیم از مرگ هر صنعتی ممانعت کنیم تا از نیروی کاری که پیشتر در آن تربیت شده یا پولی که پیشتر در آن سرمایه گذاری شده حمایت کنیم، در حال انجام همان کار هستیم. اگر چه ممکن است این امر تناقض آمیز بنظر برسد، اما برای تندرستی اقتصادی پویا درست همانقدر که لازم است صنایع در احتضار بتوانند بمیرند، لازم است صنایع بالنده بتوانند رشدکنند. فرایند اول برای فرایند دوم ضروری است. تلاش برای حفظ صنایع ناکارا، همانقدر ابلهانه است که تلاش برای حفظ محصولات ناکارا.

اگر قرار است نیازهای قدیم و خواسته های جدید با کالاهای بهتر و وسایل بهتر، رفع شوند، باید روش های پیشرفته تولید دائما جایگزین روش های مطرود و قدیمی تر شوند.

سخن آخر آنکه منابع در یک اقتصاد به سمتی حرکت می کندکه انتظار بالاترین بازدهی در آن وجود داشته باشد لذا هرگونه تخصیص دستوری منابع مساوی است با اتلاف منابع موجود. حداقل انتظاری که از دولت آینده نیز وجود دارد، توجه به این نکته ساده و بدیهی اقتصادی است.

 

1. هنری هزلیت



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین