يکشنبه 4 آذر 1403 شمسی /11/24/2024 1:15:07 AM

🔻روزنامه ایران
📍 استقراض از بانک مرکزی بدترین رخداد اقتصادی ۱۴۰۰
✍️ غلامرضا مصباحی مقدم
با توجه به اینکه به روزهای پایان سال نزدیک می‌شویم نگاهی به روند اتفاقات و رخدادهای اقتصادی در سال ۱۴۰۰ نشان می‌دهد در این سال شاهد اتفاقات خوب و بدی در حوزه اقتصاد بوده‌ایم.
برای انتخاب بدترین رخداد اقتصادی سال‌جاری می‌توان به مسأله استقراض از بانک مرکزی اشاره کرد. دولت دوازدهم فروردین سال ۱۴۰۰ میزان ۵۵ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرد تا حقوق کارکنان دولت را پرداخت کند. اگر این رقم را در ۹/۷ ضرب کنیم میزان بزرگی عددی را که بر نقدینگی امسال افزوده و به تبع آن تورمی را که ایجاد شده نشان می‌دهد. در واقع خسارتی را که استقراض از بانک مرکزی به نرخ نقدینگی و تورم وارد کرد می‌توان بدترین تصمیم اقتصادی در سال‌جاری دانست.
اما خوشبختانه با روی کارآمدن دولت سیزدهم پدیده استقراض از بانک مرکزی متوقف شد. به نوعی که از شهریور به بعد استقراض جدیدی صورت نگرفت و طبعاً شاهد کاهش آثار تورمی آن خواهیم بود.
هرچند که روند کاهش تورم به‌صورت نقطه به نقطه برای کارشناسان قابل درک است اما عموم مردم هنوز این روند را به‌صورت ملموس احساس نکرده‌اند اما اگر همین روند ادامه یابد در سال ۱۴۰۱ برای تمام شهروندان اثر کاهش تورم قابل لمس خواهد بود. در رابطه با بهترین اتفاق رخ داده نیز می‌توان به موضوع مدیریت بازار ارز اشاره کرد. با توجه به اینکه فروش نفت بیشتر شده و افزایش قیمت نفت هم رخ داده است دولت توانسته درآمدهای حاصل از فروش نفت را به‌صورت نقدی دراختیار بگیرد و دیگر خبری از بلوکه شدن منابع حاصل از فروش نفت نیست. این یعنی دولت سیزدهم به خوبی توانسته بازار ارز را مدیریت کند. در همین راستا بانک مرکزی سامانه‌ای را راه‌اندازی کرد که توانست وضعیت نابسامان بازار ارز را اصلاح کند. اتفاقی که باعث شد صف‌های مقابل صرافی‌ها جمع شود و سامانه‌ای که راه‌اندازی شده تقاضای ارز را سامان دهد. به صراحت می‌توان گفت آرامش و ثبات به بازار ارز بازگشت. به‌طور قطع در آینده‌ای نزدیک ثبات در بازار ارز بر کاهش قیمت کالاها و خدمات تأثیر می‌گذارد.


🔻روزنامه رسالت
📍 به امید ربنای تازه
✍️ مسعود پیرهادی
یک. سال ۱۴۰۰ و به تعبیری قرن جاری در واپسین ساعات است. سالی که گذشت برای ملت ایران افت‌وخیزهای فراوانی داشت. انتخابات پرشور خردادماه، تغییر دولت و به‌تبع آن تغییر بسیاری از رویکردها در مذاکرات خارجی و سیاست داخلی، بهره مندی تمام اقشار مردم از واکسن و به افسار کشیدن اسب سرکش بیماری کووید ۱۹ و مذاکرات وین، ازجمله مهم ترین رخدادهای سال ۱۴۰۰ بوده است. تا چند روز دیگر، سده ای از سر ما می گذرد که در آن، پدران و مادران انقلاب کرده اند و حکومتی الهی را به‌جای طواغیت بر منصب نشانده اند، بهترین فرزندان ملت با خون خود، از نهالی که کاشته اند، حراست نموده اند و در تمام پیچ وخم ها، گام اول انقلاب محکم برداشته‌شده است.
دو. در سال جاری، من و همکارانم در روزنامه« رسالت»، نزدیک به ۳۰۰ شماره را تقدیم نگاه دقیق و پرمهرتان کرده ایم. از این تعداد، بیش از هفتاد درصد عناوین نخست روزنامه، موضوعات اجتماعی، مسائل اقتصادی و معیشتی، حوزه های زیست محیطی و یا دغدغه های یک قشر و صنف خاص همچون معلمان، خانواده سلامت، محیط بانان، بیماران و به ویژه اقشار محروم بوده است. افتخار ما، قلم زدن و نوشتن برای شماست و خود را مدیون و از مردم و برای مردم می دانیم و در رفت وآمد دولت ها، مجالس و جریان ها هم، اثبات کرده ایم که جز مردم، وامدار هیچ حزب و جریان و گروهی نیستیم. بنا بر آمارها، به لطف الهی و محبت مخاطبان روزنامه «رسالت»، تعداد خوانندگان این روزنامه در سال جاری، افزایش قابل‌ملاحظه‌ای داشته و جایگاه روزنامه «رسالت» در رتبه بندی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با رشد سی نمره ای نسبت به ارزیابی پیشین، در جمع روزنامه های برتر ایران رسیده است.
سه. انتظار می رود که ۱۴۰۱، سال گشایش برای ملت ایران به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت باشد که البته برخی روزنه های آن از هم اکنون نمایان است.
پایان همه گیری کرونا، ثبات در بازارها، افزایش ارزش پول ملی، به ثمر رسیدن مذاکرات بین المللی، گسترش رویکرد نگاه به شرق و به ویژه همسایگان، رشد اقتصادی ۸ درصدی، تورم تک رقمی، شفافیت در سامانه های اداری، استخدامی و مالی و افزایش جذب سرمایه داخلی و خارجی، از عمده توقعات و انتظارات ملت ایران در سال ۱۴۰۱ است. ناگفته پیداست که برخی از این انتظارات، به ویژه اعداد و ارقام اقتصادی مطرح‌شده، ازجمله وعده های رئیس جمهور محترم در ایام انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
چهار. آخرین جمعه سال، مقارن شده با میلاد موعود آخرالزمان و بهار طبیعت و روزها، مقارن شده با ربیع الانام و نضرة الایام. خوش آن‌که حال‌وروز دل ما نیز به برکت این تقارن، به احسن الحال مبدل شود و بهار حقیقی بشریت، تحقق یابد.


🔻روزنامه اطلاعات
📍 سال سرنوشت
✍️ سیدمسعود رضوی
در سالنامه‌ها و تقویم‌های قدیم، نوعی تنجیم و فالنامه و توضیحات گوناگون مربوط به سعد و نحس ایام و نام سال و تقارن آن با وضع خاص اجرام آسمانی و اعداد و حروف ابجد و غیره لحاظ می‌شد. در سرشتِ آن نوع تقویم و تنجیم، سرنوشت آحاد و افراد گویا نوشته شده بود. امروزه البته چنان باورهایی در ذهن بیشتر مردم تأثیرگذار نیست، ولی به قیاس شرایط و گمانه‌زنی در اوضاع و احوال و اخبار، می‌توان احتمالات و پیش‌بینی‌هایی را مطرح و پیشنهادهایی را بیان کرد. این هم یک رویه از سرنوشت است.
برهمین مبناست که ادبیات و شعر کلاسیک پارسی همواره از بخت پیروز و اقبال مساعد و روزگار ناموافق و امثال آن سخن گفته یا سروده است. حکیم و استاد بزرگ ما فردوسی توسی در شاهنامه آورده است:

نگه دارد این فال و جشن سده

همان فرّ نوروز و آتشکده

همان اورمزد و مه و روز مهر

بشوید به آب خردجان و چهر

سال فرخنده خورشیدی را در حالی به پایان می‌بریم که نخستین روزهای سال نوین از قرن پانزدهم هجری خورشیدی برای ایرانیان آغاز می‌شود. روزهای فصل اعتدال و صفای بهار موجب احیای طبیعت و زندگی در چهارگوشه این سرزمین کهن شده است. این سال و این قرن را باید فرخنده و گرامی داشت، اگر چه بخش بزرگی از مردم و هم میهنان‌ ما با مشکلات پیدا و پنهان، به ویژه در زمینه معاش و اقتصاد، دست و پنجه نرم می‌کنند و بر اثر عواملی چون تحریم‌ها و سوء مدیریت و آشفتگی‌های خواسته و ناخواسته دچار مشکل و تنگناهایی شده‌اند.

دریغ است ایران و شهرهایش که هر یک رشک جهان و دیگران است، با لکه‌های ننگی چون فقر و زباله‌گردی و اعتیاد و بی‌خانمانی و استیصال برخی آدمیان، آلایشی ناهنجار و سرنوشتی غمبار را به خود بیند. سخت است در سرزمینی بدین غنا و وسعت، با مردمانی چنین پایدار و نجیب و فداکار، صحنه‌های رنج و فلاکت، بینوایی و نکبت دیده شود و کودکی با باری از زباله در هر گوشه سرگردان باشد. آن زیبایی و شکوه، با این زشتی و فرود، هیچ نسبت و میانه‌ای ندارد.

امیدهای تازه‌ای ایجاد شده که حکمت در سیاست و غلبه عقلانیت و منافع ملی بر شعارها و منافع جناحی و گروهی، در شرایط بسیار حساس کنونی، راهگشای سرنوشتی تازه و تحولاتی تاریخی برای حکومت و کشور و ملت ایران باشد.

چهل سال رنج و غصه کشیدیم تا استقلال و امنیت و عزت داشته و با سربلندی و غرور به دنیا بگوییم ما همچنان ایستاده‌ایم و هیچ قدرتی نمی‌تواند ما را اسیر و زمینگیر کند. باید فقط به آینده ایران بیندیشیم و بکوشیم و هرچه داریم به میدان آوریم. امروز یکی از لحظات به یادماندنی تاریخ است که قدرت‌های بین‌المللی نیازمند تنش زدایی با ایران و در سودای بازی با کارت ایران در صحنه ناپایدار جهان هستند. حمله روسیه به اوکراین، این ناپایداری را چنان رقم زده که ایران باید انتخابی نه تنها دشوار بلکه بسیار پیچیده را در تقویم دیپلماسی خود بگنجاند و تکلیف خود و طرف‌های مذاکرات را در وین روشن سازد. برخی طرف‌های مذاکره، تا چند هفته قبل شاید عجله چندانی برای امضای برجام نداشتند. هر یک براساس سیاستی و مصالحی به این موضوع می‌اندیشیدند و در پی منافع حداکثری دولت متبوع خود بودند، به ویژه روسیه که خود را برای نبردی بزرگ در غرب آن کشور آماده می‌ساخت. شاید اکنون به روشنی بتوان حکمت آن تعلل و آن پیچیدگی‌ها و توقفات بر روی هر بند و صفحه و حتی نقطه و ویرگول را دریافت. بندها و درخواست‌های اساسی دوطرف ایران و آمریکا در معاهده روشن است و بعید است روسیه یا چین یا اروپایی‌ها ابهامی در مورد آن داشته باشند، اما آنچه آنها را به اصطکاکی مبهم و کاهش و توقف در حرکت برجام به سوی امضا و توافق سوق می‌دهد، نیازهایی است که مربوط به خود آنهاست.

ایران، سال‌های بسیار سختی را پشت سرگذاشته و هنوز در دالان تحریم‌ها و تونل مشکلات اقتصادی و سیاسی برآمده از آن گرفتار است. در آن سال‌ها که ما نیاز به وتوی تحریم‌ها و جلوگیری قاطع از فشارهای ظالمانه داشتیم، هیچ یک از کشورهای دیگر که به نام دوستان و شرکا یا منتقدان ومتخاصمان در اطراف میز مذاکره بودند، گره از بندهای تحریم نگشودند. برخی در سخن و شعار جانب ما را داشته‌اند که از این جهت باید لطف آنها را جبران نماییم و با حمایت لفظی و به همان قدر و اندازه همراهی کنیم، اما منافع ملی و سرنوشت کشورمان، اقتصاد ایران و رقابت در مسیر آینده‌ای تضمین شده و سرشار از منافع و منابع، چیزی نیست که بتوانیم با شعار و تعریف و تعارف از دست بدهیم.

انرژی‌های فسیلی، نفت و گاز، تا یک دهه آینده دارای اهمیت اقتصادی استراتژیک خواهد بود و پیش بینی بیشتر از آن فعلاً میسر نیست. اما گمانه‌های علمی و برآوردهای کارشناسان، رشد انرژی‌های تجدیدپذیر را به صورت تصاعدی برای سال‌های آینده قطعی می‌دانند.برای توجه دادن به حساسیت شرایط بد نیست به این خبر که بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا به عربستان و امارات سفر کرده و به تعجیل برای مذاکرات نفتی و جایگزینی بازارهای، معطل مانده روسیه در حال چاره‌جویی است دقت کنیم. شرایط ظریف و خاصی پیش روی ماست

براین اساس، ایران فرصت زیادی نخواهد داشت تا منابع لازم و بازارهای مناسب و ضمانت‌های کافی به چنگ آورد تا زیرساخت‌ها و شرایط توسعه، اشتغال و سرمایه گذاری را به حد مناسب و قابل قبول برساند و در کنار آن تکنولوژی صنایع و امکانات و روش‌ها و ابزارهای نوین را از نفت و گاز تا حمل و نقل و کشاورزی، تا بازسازی شبکه‌های برق و مخابرات و زیرساخت‌های انرژی خورشیدی و بادی و صدها عرصه دیگر را تهیه کند و پوشش دهد. زمان بهره‌برداری، پس از سال‌ها مقاومت و پایداری فرار رسیده است. این شرایط، نوروز و سال و قرن جدید را به سوی سیر و مسیر تازه و پویایی رهنمون خواهد ساخت.با این چشم‌انداز، سال نوین را به هموطنان و همه اقوام و مللی که نوروز را عید و فرخنده می‌دانند و جشن زیبای این روز گرامی را برگزار می‌کنند، شادباش و تبریک می‌گوییم و آرزو می‌کنیم نغمه شوم جنگ و خونریزی از گوشه و کنار عالم خاموش شود و ملت‌ها در صلح و صلاح، فارغ از ترس و فقر و تانک و بمب و تفنگ، شاد باشند، کتاب بخوانند، کار کنند و در همزیستی بزرگ انسانیت نقش خود را ایفا نمایند.


🔻روزنامه اعتماد
📍‌ نفت، برجام و بازار مسکن
✍️ بیت‌الله ستاریان
این روزها فضای اقتصاد جهانی متاثر از تحولات بین‌المللی، دوران پر نوسانی را پشت سر می‌گذارد. هر روز متغیر تازه‌ای در اتمسفر جهانی بروز می‌کند که تاثیرات بنیادینی در وضعیت اقتصاد جهانی به جای می‌گذارد. حمله روسیه به اوکراین و افزایش تنش‌های بین‌المللی باعث شدند تا قیمت نفت، خیز بلندی به سمت رکوردهای تازه بردارد و این گزاره اثر خود را در مجموعه بازارها به جای گذاشت. شرایطی که برخی تحلیلگران بین‌المللی را مجاب کرد تا از نفت ۲۰۰دلاری نیز سخن بگویند. این روند رشد اما بعد از نشانه‌هایی که در خصوص کاهش تنش احتمالی در اوکراین و احیای برجام بازتاب پیدا کرد، متوقف شد تا جایی که قیمت نفت را به محدوده زیر ۱۰۰دلاری (۹۴دلاری) بازگرداند. در این شرایط، برخی این پرسش را مطرح می‌کنند که بازتاب این شرایط اقتصادی در بازار مسکن کشور، چگونه خواهد بود و بازار مسکن ایران در سال۱۴۰۱ خورشیدی با چه شرایط احتمالی مواجه است؟ برای پاسخ به این ابهامات، ۲ سناریوی احتمالی می‌توان ارایه کرد؛ نخست اینکه برجام، احیا شده و تحریم‌ها برداشته شوند، سپس گشایش‌های برآمده از آن در اقتصاد ایران منعکس و مناسبات ارتباطی و اقتصادی ایران با جهان پیرامونی بهبود پیدا کند. سناریوی دوم نیز آن است که برجام محقق نشود و تحریم‌های اقتصادی علیه ایران تداوم پیدا کند. در سناوریوی اول که احیای برجام است، اگر اوضاع به سمت ثبات و بهبود حرکت کند، ایران با رونق اقتصادی مواجه می‌شود و بازار کسب‌وکار به سمت رشد حرکت می‌کند. همین امروز نیز که نشانه‌هایی از پیشرفت مذاکرات نمایان شده است، آثار مطلوبی بر اقتصاد، ثبات بازار ارز و آرامش بازارها هویدا شده است. یکی از بازارهای مهم اقتصادی، صنعت ساختمان، مسکن و مباحث مربوط به آن است که ارتباط مستقیمی با متغیرهای اقتصادی دارد. اصل غیر قابل انکار آن است که ایران برای حرکت به سمت پیشرفت نیازمند رونق مسکن است. ضمن اینکه با توجه به کمبودهای گذشته، ایران نیاز دارد که رونق قابل‌توجهی در حوزه ساخت‌وساز ایجاد کند تا به مطالبات مردم در حوزه مسکن پاسخ دهد. در شرایط فعلی، جمع کثیری از مستاجران کشور به دلیل کمبود در عرضه مسکن با دشواری‌های فراوانی در تامین یک مسکن حداقلی مواجهند.

در صورت احیای برجام، یک افزایش قیمت، توام با رونق قابل توجه در بخش مسکن تجربه خواهد شد. بازار در سال ۱۴۰۱از وضعیت ساکن فعلی خارج و تکانه‌های مثبتی در بازار مسکن مشاهده می‌شود. این تکانه‌های مثبت باعث می‌شود تا صنعت ساخت‌و‌ساز نیز رونق بگیرد و بخش خصوصی، مشارکت بیشتر و اراده محکم‌تر برای حضور در بازار مسکن خواهد داشت. در صورت احیای برجام، اقتصاد ایران در مسیر رشد اقتصادی قرار می‌گیرد و بازار مسکن نیز، اثرات این رشد را تجربه خواهد کرد. توصیه همیشگی کارشناسان به دولت در این شرایط آن است که بستر لازم برای مشارکت بخش خصوصی و گروه‌های مردمی در بازار مسکن را فراهم کند اما اگر برجام احیا نشود و همین روند اقتصادی با ضرایب رشد بسیار اندک تجربه شود، احتمالا بخش مسکن در سال ۱۴۰۱ نیز با رکود تورمی همراه خواهد بود. مشکلات مردم در تامین مسکن اجاره تداوم خواهد داشت و قیمت واحدهای اجاره‌ای، افزایش می‌یابد. در واقع در صورت شکست مذاکرات، رکودی که در گذشته شکل گرفته بود در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه خواهد داشت. با این توضیحات در شرایط فعلی، بازار مسکن با نوع خاصی از سکون و انتظار مواجه است. مانند فردی که خبری را انتظار می‌کشد تا بتواند تصمیم بعدی خود را عملیاتی کند. بازار مسکن نیز در تب و تاب، اخباری است که از وین مخابره می‌شود. زمانی که دورنمای توافق پیدا شود و احیای برجام رسما کلید بخورد، فعالان بازار مسکن با انگیزه بیشتری، فعالیت‌های خود را در این بازار برنامه‌ریزی و اجرا خواهند کرد. با این توضیحات بازار مسکن این روزها با بیم و امیدهای فراوانی دست به گریبان است. امیدهایی که در اثر احیای برجام و وزش نسیم رونق ایجاد می‌شوند و بیم‌هایی که برآمده از احتمالاتی هستند که ممکن است در اثر به ثمر نرسیدن برجام شکل بگیرند.


🔻روزنامه شرق
📍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ درد‌دل ایران در نوروز
✍️ سید مصطفی هاشمی‌طبا
چندی‌ است به فکر جمع‌آوری نوشته‌های دو، سه سال اخیر افتاده‌ام که حداقل برای یادگاری و ثبت در تاریخ بماند و بعدا نگویند که نگفته‌ است. ناشر که مشغول جمع‌آوری و تصحیح و تنقیح آن است، به من گفت که نوشته‌ها نوعا از یک زمینه برخوردار است؛ درحالی‌که می‌توانستید در باب موضوعات مختلف بنویسید. این همه موضوع در کشور و در دنیاست؛ اما شما زمینه حفظ ایران و زیستگاه ایران را انتخاب کرده‌اید. حداقل برای تنوع می‌توانستید نیم‌نگاهی به سایر موضوعات مثل قاچاق، فتنه داعش، نفوذ صهیونیسم، بدعهدی آمریکا، مشکلات شیعیان عربستان، سکوت حقوق بشر و غرب و شرق در برابر کشتار یمن، فلسطین، میانمار، سین‌کیانگ، خطرات اتمی اسرائیل (بیشتر برای اروپا!)، نقش اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، زمینه‌های گروه پایداری، مسائل فرهنگی مبتلابه جامعه، سیاست خارجی ایران، پوپولیسم حاکم بر دولت‌های ایران، دور‌شدن مسئولان از مردم و مشکل تماس با آنها، زیاده‌خواهی برخی مدیران، تورم نقدینگی، ایران‌گردی و جهان‌گردی و خیلی دیگر از مسائل بنویسید تا مجموعه شما خواندنی‌تر و پربارتر شود. به ایشان عرض کردم درست است که متنوع‌نویسی کار جذابی است؛ اما مگر انسان قادر است به همه منازل ورود کند و از هر دری سخن گوید. مهم آن است که انسان در هر برهه زمانی تشخیص دهد که کدامین را انتخاب کند و بر چه پای بفشارد. امروز باید تشخیص دهیم که اولویت کدام است و‌ نه اینکه دیگر مشکلات و مسائل را فراموش کنید، بلکه به هر‌کدام به اندازه بهای‌شان شأن و منزلت دهیم و نیروی خود را تقسیم مساوی نکنیم، بلکه رعایت عدالت و قسط را در برخورد با پدیده‌ها داشته باشیم. پدیده‌ها و مسائلی که ذکر شد، همه قابل پیگیری هستند. می‌توان هر‌کدام را در یک دسته جای داد و شاید برخی از آنها در چند دسته بگنجد. دسته اول دفاع و جنگ برای حفظ شرایط حدات، دسته دوم تعامل و مذاکره پایاپای، دسته سوم تعامل و تسامح، دسته چهارم سازش و دسته پنجم تسلیم؛ یعنی حل هر‌یک از مسائل ممکن است نیاز به یکی از طرق فوق حسب ضرورت داشته باشد. چنان‌که ژاپن در جنگ جهانی دوم تسلیم شد، ولی از میان خاکستر به قول معروف ققنوس‌وار برخاست؛ اما آنچه را که به‌عنوان زمینه اصلی سخن و کلمه انتخاب کرده‌ام، حفظ ایران است. بخشی از حفظ ایران به دفاع از سرحدات کشور بازمی‌گردد که رزمندگان میهن‌مان با تقدیم ۳۰۰ هزار شهید و یک میلیون جانباز و مجروح و آزاده آن را حفظ کردند و در این باب کمترین تسامح و گذشت قابل بخشش نیست؛ اما بخش دوم که آتش پنهان است، بازمی‌گردد به زیستگاه ایران که در صورت از‌دست‌رفتن آن هیچ‌یک از شقوق پنج‌گانه ذکرشده چاره‌ساز آن نیست. حتی تسلیم به دشمن. درست است که ژاپن با تسلیم به دشمن توانست قد علم کند، اما منابع طبیعی زیستگاه خود را از دست نداده بود؛ در حالی که امروز زیستگاه (سرزمین) ایران در خطر نابودی‌ است. همچنان که بمب ساعت‌شمار آرام است و ناگهان ماهیت خود را بروز می‌دهد، زیستگاه ایران در خطر قطعی قرار دارد و طلیعه‌های آن هم کاملا هویداست؛ اما حکمرانی و مردم از حجم خطر آن یا آگاه نیست یا خود را به غفلت زده‌اند. در همین شرح منتشرشده راجع به «تحول دولت سیزدهم» ببینید چه اندازه به این امر توجه شده است؛ امری که قطعیت منهدم‌کنندگی آن اثبات شده، گوشه کوچکی از برنامه تحول دولت است که آن هم به دلیل بهمن بزرگ مسائل دیگر در عمل ناپدید می‌شود. درمورد سایر مسائل به هر حال راه‌حل‌هایی پیدا می‌شود؛ اما درباره زیستگاه ایران اگر نابودی‌اش رخ بنماید، هیچ دولت و هیچ ملتی و هیچ قوایی نمی‌تواند آن را به جای خود برگرداند. آب‌های زیرزمینی در شرف پایان است. چه کسی می‌تواند آب به زیر زمین تزریق کند. سال‌ها آب‌های یک میلیون چاه را کشیده‌ایم. آبخوان‌ها فشرده شده‌اند؛ حتی اگر آب‌ها را برگردانیم، نمی‌تواند نفوذ کند. دشت‌های ما مرتب نشست می‌کند. آیا می‌توانیم با زدن جک دشت‌ها را به حالت اولیه درآوریم. همچنان که میلیون‌ها نخل ما سوخت و از بین رفت، بقیه نخیلات و باغ‌های ما هم به حریق بی‌آبی دچار شده و می‌سوزند و با فرونشست دشت‌ها آثار معماری باستانی و اسلامی ما یکی پس از دیگری دچار نشست و تخریب می‌شود. همه نیروی دنیا و همه انرژی فسیلی و اتمی دنیا نمی‌توانند این حاصل بمب خاموش تغذیه‌شده از غفلت و تسامح و پوپولیسم را به جای خود برگردانند. در پی بیانات مقام معظم رهبری در روز درخت‌کاری یادداشتی نوشتم با عنوان «نوای دل‌انگیز رهبر» در همین باب، ولی نه کسی دعوت رهبر را لبیک گفت و نه به نوشته حقیر اعتنایی شد.

به ناشر گفتم من ایران را «سرزمین ثروتمند تکیده» می‌دانم و به‌همین‌دلیل زمینه حرف‌هایم حفظ ایران است. در این پایان سال پرحادثه و در آغاز فصل بهار که فصل طراوت و زیبایی و زایش و امید است، یک بار دیگر سروده زنده‌یاد یمینی‌شریف با مطلع ما گل‌های خندانیم را می‌آورم. ما گل‌های خندانیم/ فرزندان ایرانیم/ ما سرزمین خود را/ مانند جان می‌دانیم/ ما باید دانا باشیم/ هشیار و بینا باشیم/ از بهر حفظ ایران/ باید توانا باشیم/ آباد باش ای ایران/ آزاد باش ای ایران/ از ما فرزندان خود/ دلشاد باش ای ایران. و پاسخ ایران را به فرزندان خود می‌شنویم. ای گل‌های خندانم/ فرزندان جانانم/ گیرم که دانا باشی/ هشیار و بینا باشی/ این مادر پر نعمت/ پردرد است و پر نقمت/ از درد و رنج و حرمان/ بر لب رسیده او جان/ اینک دلم پریش است/ افسرده است و ریش است/ کس فکر جان من نیست/ این ناسپاسی از چیست/ من مادری شریفم/ تاریخ را رفیقم/ چون کف نشسته این خاک/ بس دل شکسته شد تاک/ غافل شدید از من/ از رنگ‌و‌بوی گلشن/ کو گلشن درختان/ کو آب و رنگ و بستان/ خشکیده شد قناتم/ تفتیده گشته چاهم/ نابود گشته جنگل/ آلوده گشته رودم/ گر من همی بمیرم/ کس دیگری نزیّد/ همت کنید با هم/ آید به شاخه بارم/ دریاچه‌ها دوباره/ شیدا شوند و لاله/ کوه و قنات و صحرا/ غوغا کنند هر جا / همت کنید دیر است/ جانا خطر کمین است. نوروز مبارک.


🔻روزنامه آرمان ملی
📍 پوتین و جنگ سوم جهانی
✍️سیدعلی خرم
هنگامی‌که پوتین تعرض نظامی خود را علیه اوکراین شروع کرد، طی مقاله‌ای تحت عنوان «پوتینِ قهرمان در باتلاق» یادآوری نمودم. پوتین که تا اینجا برای کشورش و منافع ملی روسیه موفق عمل کرده اکنون دچار غرور شده و با اشتباه محاسبه، همه قوانین حقوق بین‌الملل را مخدوش و به کشوری مستقل حمله نظامی نموده است. اشتباه محاسبه پوتین متعدد است ولی در راس آن، فکر می‌کرد در اثر این تعرض، هیچ خبری در جهان نمی‌شود و اوکراین را بی‌سرو صدا ضمیمه روسیه می‌نماید. همین اشتباه‌های محاسبه موجب شد پوتین در باتلاق دیده شود، باتلاقی که دیگر رهایی از آن مقدور و ممکن نیست. در فاصله ۲۲ روز حمله نظامی به اوکراین، همگان فهمیدند کارایی ارتش روسیه با آن‌همه کبکبه و دبدبه و ساز و برگ جنگی چقدر پایین و برعکس کارایی، فداکاری و دلاوری‌های مردم اوکراین و در راس آنها شجاعت و شهامت رئیس‌جمهور اوکراین چقدر است. همین صحنه موجب پایین آمدن شان رئیس‌جمهور روسیه گردید، کسی که روسای جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان را به قصد تحقیر و توهین در پایین یک میز بلند قرار داد تا جهان بفهمد ‌شأن پوتین چقدر بالاست! هر روز که از این تعرض نظامی می‌گذرد، ارتش روسیه زمین‌گیرتر و جایگاه و مشروعیت رئیس‌جمهور روسیه بیشتر زیر سوال می‌رود. همگان در جهان می‌بینند چگونه ارتش روسیه به جان مردم بی‌دفاع افتاده است. هر روز مردم جهان این صحنه‌ها را می‌بینند و نفرت و کینه آنها نسبت به پوتین بیشتر و بیشتر می‌شود. از دیگر اشتباه‌های پوتین، عدم محاسبه صحیح واکنش غرب و مردم جهان در قبال این تجاوز بود. امروزه یک حرکت جهانی در جهت حمایت از مردم اوکراین به‌وجود آمده و این احساسات دست به‌دست هم داده و شبکه‌ای مستحکم به‌وجود آورده به ترتیبی که هر خواسته مردم اوکراین عامل فشاری در دولت‌های جهان ایجاد کرده که مجبورند آن خواسته‌ها را برآورده سازند یا حداقل نسبت به آنها بی‌تفاوت نباشند. این شرایط و وضعیت، حال ولادیمیر پوتین را وخیم‌تر می‌نماید زیرا شکست خود را نزدیک می‌بیند. غرب به درستی محاسبه کرده که به هیچ‌وجه نیاز به واکنش نظامی به تعرض روسیه نیست زیرا تحریم‌ها و قبل از آن احساسات مردم جهان، روسیه را شکست می‌دهد. به همین خاطر زلنسکی را دعوت به بردباری می‌کنند چون محبوبیت و پیروزی زلنسکی از این طریق بهتر تامین می‌شود. آنها که الفبای سیاست و روابط بین‌الملل را به درستی نمی‌دانند از آمریکا انتقاد می‌کنند که چرا به دفاع از اوکراین وارد نبرد نظامی با روسیه نمی‌‌شود و یا منطقه ممنوعه پروازی برفراز اوکراین اعلام نمی‌نماید. درحالی که این مهم توسط دو عامل ذکر شده فراهم می‌گردد و نیازی به عملیات نظامی نیست. هرنوع واکنش نظامی غرب، موجب واکنش متقابل روسیه می‌شود که به معنای جنگ سوم جهانی است پس خودداری غرب از ورود به درگیری نظامی برای عدم شروع جنگ سوم جهانی و حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ضرورت دارد. اما پوتین هم این نکات را به خوبی می‌داند و استراتژی خود را بر تحریک آمریکا برای نبرد نظامی قرار داده است زیرا در آن صورت جهانیان، آمریکا و روسیه را به یک اندازه نکوهش می‌نمایند و این فشار روانی را بر پوتین کاهش می‌دهد. پوتین چون می‌داند قرار نیست آمریکا واکنش نظامی از خودش نشان دهد، با خیال راحت و دست باز در اوکراین هرکاری که بخواهد می‌کند. اما اگر عرصه بیش از اندازه بر پوتین تنگ شود مثلا نتواند در ۳۰ یا ۴۰ روز اوکراین را به اشغال کامل خود درآورد یا فشار سیاسی و اعتراضات مردم روسیه از حد توان دستگاه‌های امنیتی روسیه فراتر رود یا تحریم‌ها خیلی زودتر روسیه را از پا درآورد، آن‌وقت حال و روز پوتین دگرگون می‌شود و درصدد برمی‌آید خود را به آب و آتش زده، جنگ با غرب راه بیندازد زیرا فکر می‌کند در عرصه نظامی هم‌قدرت غرب هست. پوتین اگر خود را شکست خورده حس کند، سعی خواهد کرد حداقل اروپا را با خود به باتلاق بکشاند و برای تحقق این امر ابتدا احتمالا به یکی از مراکز اروپا یا ناتو حمله تاکتیکی می‌کند تا اروپا هم واکنشی متقابل نشان دهد آن‌وقت پوتین دست به حمله هسته‌ای محدود در اروپا خواهد زدکه رعب و وحشت ایجاد کند و غرب وادار به تسلیم به خواسته‌های پوتین شود. البته به‌نظر می‌آید غرب هم برای این سناریو دارد خود را آماده می‌کند و قصد ندارد تسلیم پوتین شود تا پوتین به‌طور کامل در تمام جهات شکست بخورد و ابعاد روسیه بزرگ و زورگویی‌هایش به همسایگان نظیر گرجستان، اوکراین و بلوک شرق سابق به پایان رسد. اگر پوتین موفق شود از تعرض نظامی به اوکراین یک مدل موفق درآورد، تردیدی نیست که او و جانشینانش احساس ارباب بودن می‌کنند و این مدل را در آینده برای بقیه همسایگان پیرامونی خود در بلوک شرق سابق، قفقاز، آسیای مرکزی و از جمله ایران پیاده می‌کنند. بنابراین خاموش کردن سوخت این موتور خانمان‌برانداز وظیفه جهانی است تا همه کشورهای عالم از صلح و امنیت بین‌المللی برخوردار و اطمینان یابند. ممکن است برخی تصور نمایند روسیه به‌قولی از اول حامی و مدافع ایران بوده و همه حملات روسیه و تحمیل عهدنامه‌های ترکمنچای و گلستان و سپس در دوره شوروی عهدنامه‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ را عمدا به فراموشی سپرده‌اند، نکته‌ای را عرض نمایم: در بهار ۱۳۵۸ که مرحوم دکتر ابراهیم یزدی تازه وزیر امورخارجه شده بود تلکسی محرمانه برای دفتر نمایندگی در سازمان ملل متحد فرستاد که طی یادداشت رسمی به دبیرکل اعلام کنید دولت انقلابی اسلامی عهدنامه‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ با اتحاد جماهیر شوروی را بدون بندهای ۵ و ۶ آن قبول دارد و این بندها از این به‌بعد کان‌لم‌یکن بوده و قابل استناد در روابط دوجانبه نیست. این بندها در دو عهدنامه، مربوط به این بود که شوروی یک طرفه اعلام کرده بود هرگاه شرایط امنیتی نظامی در ایران را مخل امنیت ملی خود تشخیص دهد می‌تواند ورود نظامی به ایران بنماید تا رفع نگرانی‌اش شود. دبیرکل عینا این یادداشت را برای نمایندگی شوروی در نیویورک فرستاد و هیچ‌گاه واکنشی از سوی شوروی مشاهده نشد که این سکوت علامت رضایت بود و خطری که امروز اوکراین را فرا گرفته با کیاست و دوراندیشی مرحوم دکتر یزدی از سر مردم ایران زدوده شد. مردم ایران انتظار دارند مسئولان امر این روحیه را در دفاع از کشور داشته باشند. سخن پایانی اینکه شکست تمام‌عیار، سرنوشت محتوم پوتین است. باید همواره هوشیار بود و فرصت‌های پیش‌رو برای منافع و امنیت ملی کشور را درست به‌استخدام گرفت.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 راز انزوای سیاستگذاری
✍️ دکتر روح‏‌اله اسلامی
زمانی که واژگان از تاریخ و فلسفه جدا می‌شود و بدون توجه به تجربیات گذشته، سند، برنامه، پیوست و حتی قانون تصویب می‌شود، با پدیده تورم طراحی سیاست در دستگاه سیاستگذاری مواجه خواهیم شد. طراحی‌هایی که هر که آمد بر مبنای میل و اراده خویش دستوراتی داد و گروهی بی‌توجه به علم و تجربه برای آن شاخص و سند‌سازی کردند؛ در چنین وضعیتی هدف، آرمان، شعار و کلمات جای سیاست را می‌گیرد.
واژگان در بستر معنایی خود و در ارتباط با فلسفه و تاریخ معنا دارند و هر زمان بدون در نظر گرفتن الزامات زمانه به جامعه تزریق شود، نه تنها اجرایی نمی‌شود، بلکه از معنا نیز تهی خواهد شد. سیاستمدارانی که تا بیرون از چرخ‌دنده‌های دیوانی نشسته‌اند داد بیدادی برمی‌آورند و سعی در انداختن طرحی نو می‌کنند و چون به چرخ‌دنده‌های اداری وارد می‌شوند و توش و توان محدود در رویارویی با اولویت‌ها می‌بینند به‌جای آنکه بر تداوم کارآمدی‌های قبل صحه گذارند و اصلاحات تدریجی کژکارکردی‌ها را ‌آغاز کنند، روی به سند و برنامه و طرح و قانون می‌آورند. اسناد و برنامه‌های طراحی‌شده که از ایده تا قانون را بدون دروازه‌بانی نظر شهروندان طی می‌کند، گاهی الزامات طراحی سیاست عمومی را رعایت نمی‌کنند و گمان می‌شود هر دستور و قانونی می‌تواند به هدف نائل آید.

مبنای فلسفی: کلمات ریشه دارند و در چارچوب‌های معرفتی که مورد اجماع نظر دانشمندان است، بازتعریف می‌شوند. وقتی به سندها و برنامه‌های طراحی‌شده نظری افکنده شود، کاملا مشخص است که فرق میان حکومت، دولت، حاکمیت، حکمرانی و حکومت‌مندی را نمی‌دانند. به این مورد اضافه کنید کلماتی همانند جهانی شدن، سیاستگذاری، سیاست‌های عمومی و آینده‌پژوهی که خارج از بستر فلسفی و علمی برای تثبیت گفتمانی به‌کار برده می‌شود. فلسفه دارای مبانی، مفاهیم، معرفت و روش است و درباره هر پارادایم فلسفی روایت‌های منتقد و نافیانه وجود دارد که بی‌توجهی به آنها اختراع دوباره چرخ است.

ریشه‌های تاریخی و تجربی: جداسازی فلسفی به جداسازی تاریخی نیز می‌انجامد و سابقه اجرایی و سنت دیوان‌سالاری بر اساس تجربیات خام و ذهن‌های ایده‌آلیستی کنار می‌رود. هر تجربه در سیاست‌های عمومی هزینه‌های فراوان برای کشور دارد؛ اما به محض پیروزی طیف و جناحی، شبکه‌ای از واژگان بی‌تاریخ و اغلب تکراری آزموده می‌شود؛ چون مدیریت دانش و آرشیوسازی‌های انتقادی به همراه ارزیابی‌های علمی و تخصصی صورت نمی‌گیرد، تاریخ تکرار می‌شود.

روح القوانین: طراحی و قوانین به روح نیاز دارد و روح حاکم بر آنها همان عقلانیتی است که برآمده از تفکیک قوا و تعادل نیروهای سیاسی در جامعه به قصد دفاع از منافع ملی کشور است. هرگونه قصدی که مصالح و منافع ملی کشور را نادیده بنگارد و با شعارهای دوری از فلسفه، کنار زدن تاریخ و به‌ویژه ادعای سیاست‌زدایی به سمت طراحی سیاست‌های عمومی حرکت کند، شکست خواهد خورد. نمی‌توان با بدیهیات جنگید و آنچه را که همه جا به محک آزمون گذاشته شده است، کنار زد که در چنین وضعیتی منافع فردی و صنفی جایگزین منافع کشور خواهد شد.

هنر قانون و سند کم داشتن: تورم سندها و قوانین طراحی‌شده بعد از مدتی جامعه را به سمت بی تفاوتی و رعایت نکردن اراده دولت سوق می‌دهد و تزلزل در دولت کشور را مستعد ملوک‌الطوایفی می‌سازد. سندها، برنامه‌ها و قوانین هرچه کمتر و در یک راستا باشند، بهتر است. قانون اساسی، سند چشم‌انداز، برنامه‌های توسعه و قانون بودجه برای کشور کفایت می‌کند و هرچه بر اثر رفت‌وآمد افراد و گروه‌ها سند و برنامه دیگر نوشته شود، تنها تورم در جهت‌دهی و کاسته شدن از نقش و جایگاه برنامه‌های توسعه را رقم خواهد زد. منابع نیروی انسانی و فناوری‌های کشور محدود است و نمی‌توان شعار و اهداف بی‌شماری را تحقق بخشید. لازم است به سنت اداری و دیوان‌سالاری کشور و تجربه‌های تاریخی احترام گذاشت که ایرانیان به مملکت‌داری و سنت دیوان سالاری شهره‌اند و تخریب آن برای کشور هزینه‌های فراوان دارد. همسو کردن و کاهش قوانین و اصلاح آنها، رفع تعارض منافع نهادها، هماهنگ کردن نهادهای موازی و احترام به عرف، جامعه را آسوده و خیال دولت و ملت را راحت می‌سازد.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین