تحلیلگران بر این باورند که شاید به دوران افول صادرات چین پس از دههها رونق رسیدهایم. نشریه انگلیسی اکونومیست در تحلیلی به کاهش رشد صادرات چین پرداخت و تاکید کرد که به نظر میرسد دوران رونق صادرات چین رو به پایان است. فارن پالیسی نیز در تحلیلی سیاستهای اقتصادی چین را یک «جهش بزرگ به عقب» میداند؛ بازگشتی به سیاستهای قبل از دوران دنگ که چین را به رکود دچار کرد.
رشد صادرات چین طی ماه آوریل روند کاهشی پیدا کرد و به پایینترین میزان خود در دو سالگذشته رسید. تحلیلگران بر این باورند که شاید به دوران کندی صادرات چین پس از دههها رونق رسیدهایم. نشریه انگلیسی اکونومیست در تحلیلی به کاهش رشد صادرات چین پرداخت و تاکید کرد که بهنظر میرسد دوران رونق صادرات چین در حال کاهش است.
اکونومیست در تحلیل خود نوشت: در ماه گذشته یک قطار باری با نوار زرد رنگ وارد بوداپست شد، این قطار حامل تجهیزاتی در زمینه انرژی خورشیدی، کیت تهویه و سایر قطعات بود و برای رسیدن به بوداپست، از شاندونگ، استانی در شرق چین، ۱۶ روز در راه بود. قطارهای باری اکنون بهعنوان بخشی از ابتکار کمربند و جاده چین، از شاندونگ به بیش از ۵۰ شهر در اروپا و آسیا خدماترسانی میکنند. آنها قطارهای «کی-لو» نامیده میشوند، این نامگذاری اشارهای به پادشاهی باستانی «کی-لو» است که در آن قسمت از چین در دوره کنفوسیوس شکوفا شدهبودند. بر اساس این گزارش، صادرات چین، چه از طریق راهآهن، چه از طریق مسیرهای جادهای، دریایی یا هوایی، در دو سالگذشته پیشرفت سریعی داشته است. آنها در سال۲۰۲۱ تقریبا ۳۰درصد افزایش صادرات را تجربه کردند. بیش از ۵هزار قطار « کی-لو» از سال۲۰۱۸ ایستگاه را ترککردند، اما در آوریل، رشد صادرات چین بهشدت کاهشیافت. با معیار دلار، صادرات چین تنها ۹/ ۳درصد بیشتر از سالگذشته بود. اکونومیست در این مطالعه تاکید کرد که این افزایش اندک صادرات این کشور هم چیزی شبیه به معجزه بود، چراکه چین در حال جنگ سنگین و عجیب و غریب با ویروس کووید-۱۹ است و همین امر باعث شدهاست که در شانگهای، بهعنوان یکی از بزرگترین مراکز تجاری این کشور قرنطینه و محدودیتهای سنگین اعمال شود.
اکونومیست اما بر این باور است که افزایش تجارت به هر میزان در این شرایط چشمگیر است، ولی افزایش۹/ ۳درصدی که آژانس گمرک چین در ۹ مه منتشر کرد، بیشتر یک رقم اسمی بود تا واقعی. به گفته بانک یوبیاس، آمارهای دقیقتر که در اواخرماه منتشر شد، نشان میدهد که قیمت صادرات چین درماه آوریل در مقایسه با سالقبل، احتمالا ۸درصد یا بیشتر افزایش یافتهاست. اگر چنین باشد، حجم صادرات چین باید درماه گذشته کاهش یافتهباشد. این گزارش افزود: این افزایش قیمتها این نگرانی را ایجاد کردهاست که چین قرنطینهشده باعث تشدید تورم در اقتصاد شرکای تجاری آن بهویژه آمریکا شود. البته این زنگ هشدار اغلب اغراقآمیز است. به گفته اقتصاددانان بانک فدرالرزرو سانفرانسیسکو، کالاهای ساختهشده (بهصورت کلی یا جزئی) در چین کمتر از ۲درصد از هزینههای مصرفکننده شخصی آمریکایی در سال۲۰۱۷ را تشکیل میدادند. اتفاقات مرتبط با کووید در چین میتوانند اثرات موجی بزرگتری داشته باشند، مثلا این اتفاق میتواند باعث شود تولیدکنندگان رقیب تولیدکنندگان چینی قیمت محصولات خود را بیشتر کنند و همین امر به افزایش تورم درکشوری مثل آمریکا منجر میشود.
آمار رسمی چین نشان داد که صادرات رایانهها و لوازمخانگی در ماه گذشته کاهش یافته است؛ این در حالی است که در دوران قرنطینه، محصولات غرب خریداران زیادی داشت، با اینحال همه روندها کند نمیشود. واردات چین از روسیه از زمان حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین به رشد خود ادامه دادهاست، زیرا تحریمها مانع دسترسی روسیه به بازارهای غربی شده است. این پیشنهادها شامل ۵۰ واگن جو بود که با قطار «کی-لو» به استان شاندونگ منتقل شد. فارن پالیسی هم در تحلیلی به افول قدرت چین پرداخت و در مورد اقتصاد آن نوشت: سیاست تکفرزندی بر چین ضربه واردکردهاست. این طرح اکنون باعث فروپاشی جمعیتی شدهاست. جمعیت فعال چین که در سال۲۰۱۵ به اوج رسید و بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۵ چین با کاهش جمعیت مواجه خواهد شد. چین بهزودی جمعیت بزرگی از سالمندان را تجربه خواهدکرد. این کشور یکی از بدترین بحرانهای جمعیتی در زمان صلح را تجربه خواهدکرد، اتفاقی که به رکود در بهترین حالت و کاهش رشد فاجعهبار اقتصادی در بدترین حالت منجر میشود. بدتر از همه، دوران سیاستهای اقتصادی روشنگرانه به پایان رسیدهاست. دستور کار اصلاحات برای بیش از یک دهه متوقف شده است. در هر صورت، شی بهعنوان رهبر چین کشور را به عقب بردهاست و از نظر اقتصادی، سیاستهای او کاملا قهقرایی است.
رهبران چین ممکن است در مورد نیاز به گذار به یک اقتصاد مبتنی بر فناوری پیشرفته صحبتکنند، اما سیاستهای شی در چین شایستگی و خلاقیت لازم برای ایجاد این تغییر را از بین میبرد. همه اینها یک «جهش بزرگ به عقب» است؛ بازگشتی به سیاستهای قبل از دوران دنگ که چین را به رکود دچار میکرد. فارن پالیسی در این گزارش اضافه کرد که چین اکنون با مقاومت بینالمللی بیشتری مواجه است. موانع تجاری علیه شرکتها و محصولات چینی افزایش یافته است. واشنگتن جنگ سرد تکنولوژیک را علیه هوآوی بهراه انداخته و بهدنبال دور نگهداشتن آن از شبکههای ۵G جهان است. دهها کشور با دقت بیشتری روابط اقتصادی، مالی و فناوری خود را با پکن بررسی میکنند. دولت ژاپن شرکتها را برای کاهش روابط با چین ترغیب میکند. البته نمیتوان این حقیقت را رد کرد که چین همچنان در مرکز اقتصاد جهان قرار دارد، اما روزهایی که ایالاتمتحده و سایر کشورهای قدرتمند رشد چین را تایید میکردند به پایان رسیدهاست، در واقع تلاش شی برای توسعه بازار و تجارت داخلی، اعتراف ضمنی به این امر است که اقتصاد چین که با تمرکز بر صادرات رشد کرد، اکنون با دنیای بسیار متفاوتی مواجه است.
فارن پالیسی در بخش دیگری از گزارش خود به تلاش ناموفق چین برای مقابله با کووید پرداخت و نوشت: کووید-۱۹ تایید کرد که رشد چین در عرصههای مختلف تا چه مقدار ناهماهنگ بودهاست. بخش بیوتکنولوژی این کشور نمیتواند واکسنهای مهم مانند واکسنهایی که در ایالاتمتحده و اروپا تولید شدند را بسازد. حتی موفقیت چین در مهار کووید-۱۹ به یک تله برای اقتصاد این کشور تبدیل شد: ترکیب سیاستهای «کووید صفر»، سطوح پایین ایمنی طبیعی و واکسنهایی که نشان دادند در برابر انواع بسیار مسری بیماری، ضعیف یا بیارزش هستند، این کشور را به اعمال محدودیت و قرنطینههای مکرر در شهرهای بزرگ مجبورکرد. در ادامه فارنپالیسی به اقتصاد چین قبل از پاندمی پرداخت و تاکید کرد که حتی قبل از پاندمی شرایط اقتصادی چین تاحدی نگرانکننده بود. دولت مدعی نرخ رشد ۶درصدی بود، اما کارشناسان داخلی و تحقیقات آکادمیک چینی نشان میدهند که رقم واقعی بهطور قابلتوجهی کمتر است. بدهیهای کلی بین سالهای ۲۰۰۸ تا پایان سال۲۰۲۰ هشتبرابر شد و به ۳۳۵درصد تولید ناخالص داخلی رسید. در کشورهای دیگر، ترکیبی از کاهش بهرهوری و افزایش بدهی معمولا پیشبینیکننده بحرانهای شدیدی است که به باتلاقهای اقتصادی پایدار تبدیل میشوند. بهنظر میرسد که سرعت تحقق رویای چینی شی یعنی رسیدن به ایالاتمتحده در حال کاهش است.
با این حال، سرعت چین در همه زمینهها به یکباره کند نمیشود. این امری غیرعادی نیست: اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۸۰ به اوج قدرت نظامی خود رسید، زمانی که اقتصاد آن در مارپیچ مرگ قرار داشت. در اوایل قرن بیستم، بریتانیا بر یک امپراتوری جهانی حکومت میکرد، در زمانی که برتری اقتصادی آن از بین رفتهبود. امروز چین از نظر اقتصادی دچار رکود شدهاست، اما تلاش آن برای رسیدن به قدرت جهانی در حال افزایش است. خبرگزاری رسمی دولتی شینهوا اعلام کرد: «چین دوباره به قلههای جهان صعود خواهد کرد.» پکن در حال ایجاد سازمانهای بینالمللی جدید و مشارکت با سایرین است. طرح کمربند و جاده چین با هدف ایجاد نفوذ اقتصادی و سیاسی در سراسر اوراسیا و فراتر از آن است. چین همچنین خود را بهعنوان یک الگوی ایدئولوژیک برای سایر کشورها معرفی میکند: شی گفته است که سبک حکومتی این کشور گزینه جدیدی را برای سایر کشورها و ملتهایی ارائه میدهد که میخواهند با حفظ استقلال خود، توسعه خود را سرعت بخشند. مهمتر از همه، چین در حال ساخت و استفاده از ابزارهای نظامی و قهری ژئوپلیتیکی است. هزینههای نظامی چین که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ بهصورت واقعی ۱۰برابر شده است و به افزایش چشمگیر بودجه برای گسترش چشمگیر قابلیتهای موردنیاز برای فتح تایوان، غلبه بر همسایگان پکن و شاید حتی مقابله با ایالاتمتحده در غرب اقیانوس آرام، ادامه میدهد.
شی بارها اعلام کردهاست: «غرب قوی است و شرق ضعیف است.» شی در اینباره میگوید: «چین باید رقابت کند تا خود را شکستناپذیر کند تا هیچکس نتواند ما را شکست دهد یا ما را تا حد مرگ خفه کند.» بنابراین آنچه که ایالاتمتحده در این دهه با آن روبهرو خواهدشد، چینی است که توانایی مقابله با دشمنان و به چالش کشیدن نظم جهانی در حال رشد را دارد، حتی در شرایطی که از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه است. بهنظر میرسد سرسختترین نوع چین، ممکن است چینی باشد که در عین حال هم قوی و هم ضعیف باشد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست