طرح تحول سلامت، مسکن مهر، تحول اقتصادی، حذف ارز ترجیحی برای ساماندهی به اوضاع اقتصادی طراحی و اجرا شد. تقریبا اغلب طرحها در زمینه ایجاد اشتغال، مهار تورم، رقابتپذیر کردن اقتصاد ایران، رضایت تولید و مصرفکننده ناموفق بودهاند. کیفیت پایین خدمات، تورم شدید، نارضایتی تولیدکننده، قیمت بالا برای مصرفکننده، رانت، فساد و در نهایت چرخه تکراری سیاستهایی که با دخالت دولت و برنامهریزیهای دقیق اقتصادی بر منطق کمی انجام میگیرد، به اهداف تعیینشده دست پیدا نمیکند. برای موفقیت سیاستها دو سطح خرد و کلان یا سطح فن و راهبرد را میتوان از یکدیگر جدا کرد.
در سطح فن(خرد - تکنیکی) توجه به تخصص و تعهد راهگشا است. یعنی کسانی طرح بدهند که به لحاظ علمی و تجربی و تعهد به کشور دارای سابقه موفق و طی کردن سلسلهمراتب باشند. مرحله بعد ارزیابی سیاستهایی است که در گذشته انجام شده که چه اهداف و چه دستاوردهایی داشتهاند و تا چه میزان در چه شاخصهایی موفق بودهاند و علل شکست آنها چه بوده است؟ مرحله سوم داشتن سیاست و برنامهای دقیق، کمی مبتنی بر دستاوردهای علمی و تجربیات بشری است که در محیطی کوچک آزمایشی اجرا شود. درنهایت بعد از گرفته شدن نقاط ضعف آن با اطلاعرسانی دقیق و حرفهای به شهروندان در سطح کشور اجرا و با ارزیابیهای مرحلهای مشکلات پیشآمده حلوفصل شود. اگر چنین شود خطاها کاهش پیدا میکند و نشانه آن کاهش تورم، کاهش قیمتها، افزایش اشتغال و رقابتپذیری اقتصاد ایران خواهد بود. گاهی سیاستها در سطح خرد مشکل دارند؛ یعنی برنامههای قبل گزارش عملکرد ندارند، از سوی تیم جدید ارزیابی نمیشوند، به سخنان نخبگان و پژوهشهای علمی در این زمینه توجه نمیشود یا حتی در سطح اطلاعرسانی افکار عمومی و شهروندان غافلگیر میشوند. بزرگترین مشکل فنی زمانی اتفاق میافتد که شعار یا هدف، جای برنامه و برنامه جای سیاستگذاری را میگیرد؛ به این معنا که بدون داشتن طرحی از چرخه سیاستگذاری موضوع ناگهانی ابلاغ و اجرا میشود.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست