اقتصادنامه، علیرضا بهداد: خبرنگاران اقتصادنامه پنج شنبه گذشته (17 دیماه 95) با حضور در این بندر شاهد صحنه هایی بودند که می تواند تمام رشته هایی که برای اقتصاد مقاومتی و تولید صادرات گرا انجام شده را به پنبه تبدیل کند.
این بندر بزرگترین واحد صادرات و واردات مواد معدنی، نفتی و انواع کالا در کشور است اما با توجه به نفوذ برخی از نهادها شاهد سختگیری هایی نسبت به صادرات مواد معدنی به عنوان جایگزین اصلی صادرات نفت هستیم که عرصه فعالیت را به تلاشگران توسعه صادرات تنگ کرده است.
از ابتدای ورودی به این بندر می توان متوجه شد که چرا اقتصاد ایران به رغم شعارهایی که در خصوص توسعه صادرات داده می شود رشدی نمی کند. گویا تفکری چپ در ذهن مدیران و کارکنان این بندر نهادینه شده که صادرکنندگان را غارتگران کشور می دانند و با برخوردهایی نامناسب سخت گیری هایی را به عمل می آورند تا آنان با بی احترامی های زیادی بتوانند محصولاتشان را صادر کنند.
جاده ورودی به این بندر دو باند رفت و دو باند برگشت دارد و با توجه به توقف تریلرهای ترانزیتی معمولا یک باند آن همیشه بسته بوده و با ترافیک های بسیار زیادی روبرو هستیم به طوری که یک مسیر یک کیلومتری گاه با 2 ساعت ترافیک همراه است.
زیرساخت های این بندر نظیر آسفالت مرغوب به قدری ضعیف است که گویی خودروها در جاده ای پر از سنگ ریزه عبور می کنند. در این بندر کمترین اصول راهنمایی و رانندگی رعایت نمی شود و مامورانی که به نظم و تسهیل در ترافیک منطقه کمک کنند دیده نمی شوند.
خط کشی، چراغ های راهنمایی و رانندگی، تابلوهای راهنما، علائم مربوط به رانندگی و حتی شعارهایی که رانندگان را دعوت به ایمنی کند دیده نمی شود.
بندرشهید رجایی در ذهن هر صادرکننده تجربه تلخی را حک می کند به طوری که آنان با توجه به بی احترامی هایی که از سوی کارگران می بینند از کرده خود پشیمان شده و ترجیح می دهند سرمایه شان را راهی بانک کرده و بدون دردسر مشغول به کار شوند.
طبیعتا اگر قرار باشد صادرات در ایران رونق گیرد، بندر شهید رجایی به عنوان بزرگترین بندر ترانزیتی کشور نقش بسزایی دارد و بهتر است با به کار بردن امکانات مناسب، به روز و استخدام نیروهای کاربلد، از نظر نرم افزاری و سخت افزاری خود را توسعه دهد.
در این بندر به دلیل نبود علائم راهنمایی و رانندگی ماهانه تصادف هایی شدیدی صورت می گیرد که دلیل اصلی آن علاوه بر فرهنگ رانندگی نامناسب، نبود تجهیزات راهنمایی و رانندگی در آن است.
به نظر می رسد برخی از مدیران این بندر بهتر است به جای تنگ نظری، به توسعه صادرات کشور بپردازند و اقدامات خود را در این زمینه اعلام کنند نه اینکه صادرکنندگان و فعالان اقتصادی را با چشم امنیتی نگاه کرده و انگ کلاهبرداری و فرار از قانون را به آنان نسبت دهند.
این بندر تقریبا اجازه توسعه فعالیت ها را به بخش خصوصی نمی دهد و در حالیکه آنان مایلند خود به توسعه بندر بپردازند، مانعی برای سرمایه گذاری های جدید ایجاد کرده است.
از سویی دیگر جاده های دسترسی به این بندر فاقد امکانات مورد نیاز برای تردد سالم با ایمنی بالاست به طوری که در این جاده ها که شاهراه ترانزیتی کشور به شمار می آید حتی خط کشی هم دیده نمی شود و از روشنایی لازم برخوردار نیست.
بی تفاوتی و بی سلیقگی مدیران بندر و حتی مقامات استان سبب شده تا قلب تجاری ایران در سایه این تنگ نظری ها با کمترین کارایی روبرو شود و فعالان اقتصادی کشور نتوانند با سهولت به صادرات و واردات بپردازند.
شاید بهتر است مدیران این بندر برای بازسازی بخش هایی از آن اقدامات عاجل به عمل آورده و از نظر سخت افزاری شرایطی را فراهم کنند که بندر شهید رجایی با داشتن امکاناتی نظیر انواع هتل ها، رستوران ها، مراکز تفریحی و حداقل امکانات عبور و مرور این بندر را به الگویی برای صادرات و واردات کالا به صورت استاندارد تبدیل کنند نه اینکه با روش های سنتی و پر از خطر به بارگیری و تخلیه انواع کالا بپردازند.
اقتصادنامه پیشنهاد می دهد تا مدیران این بندر با سفر به بندرگاه های مختلف در دنیا با اصول بندرداری آشنا شده و نحوه مدیریت و تجهیزات آنان را بیاموزند و در ایران پیاده سازی کنند. شاید یکی از دلایل عقب افتادگی در این امر، تحریم های سه ساله و دور شدن از استانداردهای روز دنیا باشد که راه آن فرستان مدیران به کشورهای صاحب سبک و آموزش کارکنان است.
منبع: اقتصادنامه
مطالب مرتبط