شنبه 3 آذر 1403 شمسی /11/23/2024 4:37:00 AM

مهم‌ترین کارکرد شهرها از زمان‌‌‌های قدیم، این بوده که مکانی برای گردآمدن و تجمع افراد با تخصص‌‌‌های گوناگون و تعامل انواع افکار و ایده‌‌‌های نو بوده‌اند که شهرها در آینده نیز این نقش را با قدرت بیشتری ایفا خواهند کرد. 
مدیریت شهر با تنظیم عرضه و تقاضا

تنوع و تکثر افراد و ایده‌‌‌ها در شهرها باعث شده است تا آنها به مهم‌ترین مکان برای خلق دانش، اختراع، نوآوری و تولیدات ملی تبدیل شوند؛ در نتیجه، مدیریت عالی شهری در شهرهای گوناگون و مهم جهان، در رقابت با یکدیگر تلاش می‌کنند با ارائه انواع تسهیلات و امکانات در عصر اقتصاد دیجیتال و شهر هوشمند، محیط پاک، مطلوب و آرامی را برای جذب و ماندگاری نیروها و استعدادهای گوناگون از سراسر جهان ایجاد کنند.

یکی از نهاد‌‌‌های مهم برای هر فعالیت اقتصادی، خدمات حمل‌ونقل و جابه‌جایی بار و مسافر در سطوح بین‌‌‌کشوری، بین‌‌‌شهری و درون‌‌‌شهری است. بهبود سرعت حمل‌ونقل و کاهش زمان جابه‌جایی بار و مسافر و افزایش قابلیت اطمینان reliability زمان سفر، منافع اقتصادی زیادی را عاید می‌کند. شهرهایی رونق می‌‌‌گیرند، شکوفا می‌‌‌شوند و باعث جذب استعدادها و نیروهای توانمند از شهرهای رقیب می‌‌‌شوند که مردم، نیروی کار و کارفرما را به‌خوبی به هم متصل کنند و تحرک و جابه‌جایی روان و سریعی عرضه کنند. هنگامی که قابلیت حرکت در شهری دشوار می‌شود، آن شهر ظرفیت حیات‌‌‌بخشی اقتصادی خود، شامل ایجاد شغل، تولید و به‌اشتراک‌‌‌گذاری ایده‌‌‌ها و نوآوری را از دست می‌دهد. گزافه نیست اگر بگوییم که وقتی شهرها دچار مشکل می‌‌‌شوند، اقتصادهای ملی آسیب جدی می‌‌‌بینند؛ چرا که مشکلات ایجادشده بر اثر ازدحام و راه‌‌‌بندان سنگین شهری، ازجمله عوامل مهم است. نتیجه اینکه مدیریت اقتصادی مناسب شهری با کاهش ازدحام، کاهش زمان سفر و افزایش قابلیت اطمینان زمان سفر، منافع اقتصادی زیادی ایجاد می‌کند.

هنگامی که از کسانی که در بیرون از منزل کار می‌کنند پرسیده شد، نامطلوب‌‌‌ترین و ناراحت‌‌‌کننده‌‌‌ترین زمانی را که در فعالیت‌‌‌های روزانه خود تجربه می‌‌‌کنید نام ببرید، به مدت زمان رسیدن به محل کار هنگام صبح‌‌‌ و در مرحله بعد، به مدت زمان برگشتن به منزل هنگام عصر اشاره کردند. چنین پاسخ‌‌‌هایی نشان‌‌‌دهنده معضل بزرگ شلوغی و راه‌‌‌بندان‌‌‌های شدید شهرها و پرنوسان بودن زمان برآوردی سفر شهری و احتمال دیر رسیدن است و از سلب آسایش فردی و خستگی و فرسودگی جسم و اعصاب و روان فرد در سفرهای شهری حکایت دارد.

پژوهش‌‌‌های متعدد نشان می‌دهد که کاهش شلوغی و زمان سفر روزانه، باعث گسترش فرصت‌‌‌های شغلی و افزایش اشتغال، به‌ویژه برای محروم‌‌‌ترین اعضای جامعه می‌شود. راحتی و روانی سفرهای روزانه شهری باعث افزایش دامنه انتخاب نیروی کار در زمینه کارفرمای خود و انتخاب کارفرما در زمینه نیروی کار موردنیاز خود می‌شود و اشتغال، ثروت و رفاه بیشتر را برای جامعه به ارمغان می‌‌‌آورد.

هنگامی که به خیابان‌‌‌های اصلی و مرکز شهرهای بزرگ ایران نگاه می‌‌‌کنیم، در بیشتر ساعات روز، نه فقط دوچرخه‌‌‌سوار یا حتی دونده سریع، بلکه حتی رهگذری که گام‌‌‌های تندی برمی‌دارد، می‌‌‌تواند از سرعت حرکت خودروسوارها پیشی بگیرد؛ شهرهایی که خیابان‌‌‌های آنها عملا به پارکینگی برای خودروهای متوقف‌‌‌مانده تبدیل شده است و تعداد پرشمار موتورسیکلت‌‌‌های دودزا با صداهای گوشخراش که با ویراژ دادن، از پیاده‌‌‌روها و مسیر خلاف رفتن تلاش می‌کنند، از بین انبوه خودروها راهی برای خود پیدا کنند.

آشفتگی و بی‌‌‌قانونی در شهرها، همچنین باعث شده است تا مشاهده خودروهای دوبله و اگر عرض خیابان اجازه دهد، حتی سوبله پارک‌‌‌شده به صحنه عادی تبدیل شود. پدیده تاسف‌‌‌بار دیگر، مشاهده خودروهای پارک‌‌‌شده در کنار کوچه‌‌‌ها و حاشیه خیابان‌‌‌هاست که از گردوغبار و خاک نشسته روی آنها می‌‌‌توان حدس زد، هفته‌‌‌ها و حتی ماه‌‌‌ها این ارزشمندترین و پرکاربردترین زمین‌‌‌ها در سطح کشور را به رایگان به اشغال خود درآوره‌اند. در کنار این مساله، تعداد زیاد خودروهای روشن که در هوای گرم تابستان با شیشه‌‌‌های بالاکشیده در کنار خیابان یا کوچه‌‌‌ای متوقف شده‌‌‌اند و با سوزاندن بنزین گرانبها که به قیمت یارانه‌‌‌ای نزدیک به رایگان در اختیار آنها قرار می‌گیرد، از خنکای کولر خودرو لذت می‌‌‌برند، در حالی که بنزین می‌‌‌سوزانند و هوا را آلوده و ایجاد سروصدا و مزاحمت می‌کنند، خودرو به مکانی برای نشستن، انتظار کشیدن و صحبت و مذاکره تبدیل شده است.

آیا عنصر مشترک و عامل زیربنایی برای تبیین تمامی اتفاقات عجیب و غریب و غیراقتصادی وجود دارد؟ اگر درس «مبانی علم اقتصاد» یا «اقتصاد خرد یک» در دوره کارشناسی را گذرانده باشیم، می‌‌‌دانیم و آموزش دیده‌‌‌ایم که ازدحام، شلوغی، تشکیل صف، معطلی و اتلاف زمان یا به‌طور خلاصه، کمبود عرضه (یا مازاد تقاضا) در جایی رخ می‌دهد که تقاضا از عرضه بیشتر باشد. تعیین قیمت صفر در رفت و آمد شهری و قیمت بسیار ارزان نزدیک به صفر برای سوخت مصرفی خودروها چنین تقاضای عظیم فزاینده‌‌‌ای را ایجاد کرده است. فقدان مدیریت واحد و یکپارچه شهری و سلطه مدیریت دولتی و حاکم نبودن نگاه هزینه-فایده بخش خصوصی و درنظر نگرفتن منافع فراگیر عمومی باعث شده است تا چنین اتفاقی در شهرها بیفتد.

مصرف‌کنندگان هنگام انتخاب و خرید کالاها و خدمات برای رفع نیازهای شخصی خود، به قیمت‌های نسبی و نه کمیابی، گرانبهایی و پرهزینه بودن آنها نگاه می‌کنند. به عبارت دیگر، اگر قیمت کالایی «نسبت به» کالای دیگری ارزان باشد، اقدام به خرید و مصرف کالای اول می‎کنند و به این واقعیت که برای تولید و عرضه آن «واقعا» چقدر هزینه شده است، توجهی نمی‌‌‌کنند. اشاره به این نکته که در چند دهه گذشته، از فرط تکرار دل‎آزار و کسالت‌‌‌بار شده است، درباره یارانه دادن به سوخت خودروها (به جای مالیات گرفتن) است که سرریزها و اثرات خارجی منفی گوناگون آن باعث کاهش رفاه اجتماعی به شکل‌‌‌های گوناگون، مانند آلودگی، ازدحام و اتلاف وقت و اتمام سریع منابع پایان‌‌‌پذیر انرژی می‌شود.

معمولا هر زمان می‌خواهیم یک کالا یا خدمت عمومی را گران کنیم، این پرسش مطرح می‌شود که اگر بنزین را گران کردیم، چه بلایی سر فقرا می‌‌‌آید و چگونه گذران زندگی می‌کنند؟ نکته اینجاست که فقرا مگر برای تهیه خوراک، پوشاک یا رفتن به سینما و شهربازی پول پرداخت نمی‌‌‌کنند؟ در اصل دلیلی وجود ندارد که آنها چرا نباید و نمی‌‌‌توانند برای این مورد هم پول بدهند. نکته مهم‌تر اینکه وقتی استفاده از خیابان‌‌‌های شهر برای استفاده‌‌‌کننده هزینه داشته باشد، با توجه به درآمدهای متفاوت شهروندان، می‌‌‌توان هزینه‌‌‌های متفاوتی دریافت کرد و حتی به طبقات کم‌‌‌برخوردار جامعه به شکل حمل‌ونقل عمومی ارزان‌‌‌تر، یارانه داد.

در چند سال اخیر، به لطف تاسیس شرکت‌های استارت‌آپی بخش خصوصی در بستر اینترنت، شاهد عرضه خدمت و تجربه جدید سفرهای شهری هستیم که با کمک اپلیکیشن و با هزینه کمتر و سرعت بیشتر و امنیت بالاتر، مسافرها را به راننده‌‌‌ها متصل می‌کند. در الگوریتم این خدمت برای سفرهای شهری، شیوه قیمت‌گذاری اوج بار (peak load pricing) وجود دارد که در ساعت‌‌‌های ترافیک سنگین یا تقاضای بالای مسافر صبح و عصر، کرایه بسیار بالاتری تعیین می‌کند و در روزهای تعطیل یا ساعات خلوت، کرایه‌‌‌های بسیار پایینی دارد و به این ترتیب کمک می‌کند تا جریان ترافیک متعادل و روان شود و ازدحام و شلوغی کاهش یابد. پیروی از روش قیمت‌گذاری «هزینه ازدحام» ( congestion charge ) برای مدیریت آمدوشد خودروها در ساعات اوج ترافیک، از روش‌های مغفول‌‌‌مانده‌‌‌ای است که می‌‌‌تواند شهرها را قابل‌زیست‌‌‌تر و برای کار و زندگی مناسب‌‌‌تر کند.

منبع: دنیای اقتصاد


دکتر جعفر خیرخواهان/اقتصاددان

مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین