به گزارش اقتصادنامه، این پروژه که با مشارکت ۳۰ درصدی بخش خصوصی و ۷۰ درصدی بانک گردشگری در یکی از بهترین نقاط کیش واقع و آماده بهرهبرداریست بهدلیل آنچه که حالِ بدِ مردم خوانده شده، بهرهبرداری از آن با تاخیر مواجه شده است.
این موضوع نشان میدهد که اعتراضات اخیر تا چه اندازه به زیانِ اقتصاد کشور و سرمایهگذاران بخش خصوصی بوده بطوری که پروژهای به این بزرگی چوب آن را خورده است.
کیش، پس از تهران بهشت سرمایهگذاری ایران برای جذب گردشگر شناخته میشود و میتواند با توجه به محدویت سفرهای خارجی و افزایش قیمت ارز، مقصد گردشگران را تغییر دهد اما تغییرات مدیریتی پیاپی و بکار گماردن افرادی که درک درستی از گردشگری ندارند، سبب شده تا این جزیره مزیت اقتصادی خود را از دست داده و حتی در جذب گردشگران کلاسیک خود و گردشگری حلال ناموفق باشد.
مشاهدات میدانی "اقتصادنامه" حاکی از کاهش ورود گردشگر در بهترین فصل به این جزیره دارد و گردشگرانی راهی این منطقه میشوند که قادر نیستند به شکوفایی اقتصادی آن کمک کنند.
بسیاری از افرادی که این روزها به کیش میآیند سطح فرهنگ افراد قبلی را ندارند و از لحاظ درآمدی در وضعیتی نیستند که بتوانند آوردهای برای کیش داشته باشند و حتی این جزیره را با دوگانگی فرهنگی مواجه کردهاند.
کار به جایی رسیده که افراد ِ با کیفیت از نظر مالی و فرهنگی کمتر راهی این منطقه از کشور شوند. بسیاری از گردشگران کنونی کیش، این مقصد گردشگری را به منطقهای ناامن تبدیل کرده و حتی نظافت و پاکیزگی آن را با چالش مواجه کنند.
در این میان سرمایهگذارانی با آرزوی پیشرفت ایران اقدام به سرمایهگذاریهای هنگفتی در این بخش از کشور کردهاند اما نتوانستهاند برگشت سرمایه خود را به چشم ببینند.
تحریم، اقتصاد دولتی، انحصارگرایی به نام دفاع از تولید داخل و نحوه حکمرانی عمومی در کشور سبب شده تا سرمایهگذاری در مناطق آزاد کشور همچون کیش با اما و اگر مواجه شود.
در این بین مجتمع "میکا مال" چوب بیتدبیریهای موجود در عرصه حکمرانی کشور را میخورد و بهرغم سرمایهگذاری عظیم صورت گرفته نمیتواند برای مدتی امید به بازگشت سرمایه داشته باشد.
میکامال اگرچه پروژهای بزرگ بهشمار میرود اما مُشتیست نمونه خروار و نشان میدهد سرمایهگذاران داخلی با ناامیدی و بی میلی نسبت به سرمایهگذاری، پشت دست خود را داغ کنند و در ایران دست به احداث چنین مجموعههایی نزنند.
پرسش اینجاست که پاسخ این عدم بازگشت سرمایه و ناامیدی سرمایهگذاران را چه کسی میدهد؟
چرا مجموعهای به این بزرگی که با رعایت استانداردهای بینالمللی ساخته شده، اکنون باید خاک بخورد و سرمایهگذاران آن نتوانند از آن بهرهبرداری مالی کند؟