آینده سیاست ربطی به تحول قانون اساسی یا موضوعات تکراری و کلیشهای حکمرانی نو ندارد. سیاست در آینده نوعی حکومتمندی در عصر اطلاعات است که بازیگران جدید و شیوه نوین زندگی برای بشر شکل خواهد داد و هرگونه مقاومت در برابر آن جز هزینهتراشی و بدنامی در تاریخ نتیجهای نخواهد داشت. مختصات حکمرانی نو روندی جهانی است و آنچه نادیدنی و ناشنیدنی است در حال روی دادن است. حکمرانی نو لفظپردازیهای قدیم و دولت الکترونیک نیست و با قالبهای اداری و مدیریتی نوین ارتباطی ندارد. نسل جدیدی از حکمرانی است که سیاست داخله و خارجه و همه مفاهیم حکومتمندی را به هم خواهد ریخت و به یک معنا انقلابی است جهانی؛ به همانگونه که گذار از قرون وسطی به دوره مدرن، صنعتی و مکانیکی روی داد. اکنون در حال گذار به دوره جدید هستیم.
اطلاعاتی، سایبری، دیجیتال و هوشمند است: متغیر اصلی تحول تکنولوژیهای اطلاعاتی، سایبری، دیجیتال و هوشمند است. تکنولوژی عصر جدیدی شکل میدهد و متغیر اساسی تغییر سبک زندگی و شیوههای نوین حکمرانی تکنولوژی است. تکنولوژیهای جدید سرعت زیادی دارند و تقریبا همه ابعاد زندگی بشر را به شکل انقلابی دگرگون خواهند کرد. ماهیت تکنولوژی اطلاعات ایجاد وقت فراغت، قدرتمند شدن انسانها و اتصال و ارتباطات بینالمللی است. بهویژه سوار شدن قابلیتهای سایبری و دیجیتالی بر تلفنهای همراه و پیدایش نسل پنج و اینترنت اشیا به همراه برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی محدودیتهای زمانی، مکانی و قدرت انحصارگر را از میان برداشته است.
حکمرانی نو، بینالمللی است: روند تحولات بینالمللی است و تقسیم کارهای جهانی روی داده است. هر بازیگری در هر نقطهای از دنیا که مزیتی قابل ارائه داشته باشد در بازی وارد میشود. امر محلی و ملی در صورتی میتواند تداوم حیات دهد که منطق بینالمللی داشته باشد. شهروندان با فضای بینالمللی آشنا شدهاند. تولیدات فرهنگی، علمی و اقتصادی جهان در رقابتی منصفانه عرضه میشود و نظم خودجوش بینالمللی تقسیم کار را شکل میدهد. شهروندان، جهانی فکر میکنند و توانمندتر شدهاند. شهروندان امکان مقایسه در قالب خرد انتقادی و مطالبات و توقعات فزاینده پیدا میکنند و در همه کشورها سطح جامعه از سطح حکومت بالاتر خواهد رفت. سیاستمداران و پارلمان و انتخابات و دموکراسی نمایندگی تاب و توان ایستادگی در برابر توفان جدید را ندارند.
صدای لویاتان جهانی: دولتکشورها برای انجام امور حاکمیتی نیز پیر و ناتوان شدهاند. فلسفه وجودی حکومتهای مکانیکی عصر مدرن که بر قراردادگرایی و حکومت قانونی مبتنی بر تفکیک قوا بود؛ به چالش کشیده شده است. سیاستمداران دیگر نمایندگان شهروندان نیستند و حکومت در انجام وظایف امنیتی، دادرسی، آموزشی و بهداشتی، گران و پرخرج و ناتوان شده است. حکومتها به نهادها و سازمانهای دارای نیروی انسانی زیاد و ولخرج و ایجادکننده موانع ساختاری بدل شدهاند که اغلب بودجه عمومی کشور را که از مالیاتها و تلاش بخش خصوصی یا ثروت عمومی حاصل شده است، برای حقوق و مزایای کارمندان میبلعند. همه خدمات دولت حتی امور حاکمیتی مثل امنیت و دادرسی و دیپلماسی توسط شرکتها با هزینهای کمتر و کیفیت بالاتر در شفافیت کامل قابل انجام است. صدای لویاتان جهانی که دربردارنده عرف و قواعد بینالمللی است و از منطق هوش مصنوعی تبعیت میکند، قابل شنیدن است. حکمرانی نو در آستانه پیروز شدن است و هیچ نیرویی یارای ایستادگی در برابر عقل و تجربه بشری را ندارد.
ائتلاف شرکتها و شهروندان: در منطق لویاتان جدید قدرت به مثابه اطلاعات و تولد انسان جدید که تاریخی متفاوت از دوره مدرن را خلق خواهد کرد، فردگرایی حداکثری حاکم خواهد شد. انسانی که انرژیهای تجدیدپذیر را در اختیار میگیرد، همچون شبان هستی مراقب محیط زیست است و بر روند حقوق بشر به مثابه حقوق غیر قابل فصل انسان به مثابه انسان نظارت دارد. حکمرانی جدید، ائتلاف میان شرکتهای بینالمللی و مطالبات شهروندان جهانی است. هیچ دولتکشوری توان ایستادگی در برابر عصر هوشمند شدن را ندارد و تنفر از سیاست مکانیکی لویاتان قدیمی کاملا مشهود است. شرکتها همه عرصهها را فتح میکنند و شهروندان تقاضای زیست بهتر با نرمافزارهای جدید دارند و در این میان بازنده دولتکشورها هستند که همه مشروعیت خود را از دست خواهند داد و ساختار آنها برای عصر اطلاعات بزرگ و هزینهزا است.
منبع: دنیای اقتصاد
دکتر روحاله اسلامی