اقتصادنامه: اینجا کیش است. کمی آنطرف‌تر از فرودگاهِ جزیره، چهارمین نمایشگاه حمایت از ساخت در صنعت پتروشیمی آغاز بکار کرده است.
دوشنبه ۲۵ بهمن‌ماه؛ خبرنگاران و فیلمبرداران و عکاسان منتظرند تا روبان آیین گشایش این رویداد بریده شود. فضا به‌شدت امنیتی‌ست.
گویی قرار است یکی از مقامات بلندپایه کشور قیچی را در دست بگیرد و روبان را ببرد.
کمی بعد دَرِ نمایشگاه باز می‌شود. دعوایی به‌پا می‌شود، عده‌ای لباس شخصی با اسلحه خود خبرنگاران را به عقب می‌رانند. چشم‌ها به در است. چه کسی قرار است بیاید؟
ولوله‌ای برپا می‌شود. یقه‌سفیدها پشت روبان قرار می‌گیرند. گویی قرار است یکی از شاهان ایران باستان وارد شود.
چشم حضار به "عبدالعلی علی‌عسگری" می‌افتد. این همه گارد و محافظ به‌خاطر مدیر عامل هلدینگ خلیج فارس اینجا حاضر شده‌اند!؟
آنها که چند پیراهن بیشتر در صنعت پتروشیمی پاره کرده‌اند، سر تکان می‌دهند و لبخند تلخی بر لب دارند. و اینگونه اعلیحضرت "علی‌عسگری" روبان نمایشگاه چهارم را می‌برد.
سه هتل بزرگ کیش در اجاره این هلدینگ و مدیران آن است. راننده تاکسی می‌گوید گویا رئیس مجلس به کیش آمده چون تابحال اینقدر فضای جزیره امنیتی نشده است!
او نمی‌داند هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس چیست و علی‌عسکری کیست. گمان می‌کند مقام بلند پایه‌ای پا به جزیره گذاشته است. از پشت پرده قدرت خبر ندارد. فقط دلخوش به آن است که جزیره شلوغ شده و او و همکارانش فرصت سر خاراندن ندارند.
خبرنگاران متفرق می‌شوند. یقه سفیدهای تازه وارد به صنعت پتروشیمی به سمت غرفه‌ای بزرگ هجوم می‌آورند تا میزان ارادت و چاکری خود را به اعلیحضرت "علی‌عسگری" نشان دهند.
این صحنه را خبرنگاران در ذهن خود ثبت می‌کنند. بازار شایعه داغ است. می‌گویند این قدرت‌نمایی نشان از ترمیم کابینه رئیسی دارد و قرار است "علی‌عسگری" را جای وزیر نفت کنونی بنشانند.
افتتاحیه پایان می‌یابد و این پرسش‌ها در ذهن خبرنگاران نقش می‌بندد. چرا رئیس هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس باید محافظ داشته باشد؟ "علی‌عسگری" در طبقه‌بندی مدیران نظام دارای چه درجه‌ایست که از او محافظت شود؟ رفتار سلطان‌گونه رئیس و کادر هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس از کجا نشات می‌گیرد؟
