🔻روزنامه تعادل
📍 اقتصاد و ضرورت مقابله با کانونهای ناامنی
✍️ یوسف مولایی
منطقه روزهای حساس و پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد. از یک طرف حملات ناجوانمردانه اسراییل علیه مردم غزه بازخوردهای منفی فراوانی در سطح افکار عمومی جهانی پیدا کرده و از سوی دیگر تنشهای رخ داده در بابالمندب و دریای سرخ، نگرانیهایی را در خصوص سرایت تنش و التهابات به بازارهای مختلف از جمله بازار نفت ایجاد کرده است. به طور کلی تنشها میتوانند به صورت تصاعدی رشد پیدا کرده و تشدید یابند. نظم جهانی که توسط قدرت جهانی مدیریت میشود برای هر موضوعی، یک آستانه تحمل تعریف میکنند. از این منظر فعالیتهای انصارالله یمن هم تا حدی تحمل میشود که هزینه مقابله با آن بیشتر از تبعات آن نشود. البته یمنیها اعلام کردهاند که فقط با کشتیهای مرتبط با اسراییل برخورد و مقابله میکنند و مشکلی برای سایر کشتیها و نفتکشها ایجاد نمیکنند، اما این روند از منظر سایر کشورها به گونهای متفاوت تحلیل و تفسیر میشود. هر نوع نا امنی در سطح منطقه باعث کاهش تجارت و بازرگانی در سطوح دیگر میشود. باید مراقب بود که تنشها در منطقه به اندازهای وسعت نیابند که تجارت بینالمللی، کشتیرانی و تردد و امنیت منطقه و جهان را به هم بزند. اگر این برداشت توسط سایر کشورها صورت بگیرد که این تحرکات اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار میدهد، ابتدا تبلیغات علیه یمنیها افزایش مییابد و سپس اقداماتی برای مقابله با آنها آغاز میشود که ممکن است تنش را گسترش بدهد. اما معتقدم این مقابلهها گسترده نخواهد بود در بدبینانهترین حالت میتوان پیشبینی کرد که اقدامات محدودی علیه حوثیها صورت بگیرد. در مرحله بعد باید دید عکسالعمل انصارالله ارتش یمن چه خواهد بود و چه تبعاتی را برای اقتصاد منطقهای خواهد داشت. به نظر میرسد انصارالله به دنبال ایجاد بازدارندگی است و بعید است که تدابیر غیرعاقلانه اتخاذ کند. در این صورت امنیت به منطقه بازمیگردد و بابالمندب مانند گذشته برای عبور کشتیهای منطقهای امن میشود. البته اسراییل با مشکلات اقتصادی دامنهداری از این منظر روبهرو است. هم اقتصاد انرژی این کشور و هم روند تامین اقلام اساسی در این کشور با مشکلاتی روبهرو خواهد شد. اگر غربیها به گونهای تبلیغ کنند که این گونه برداشت شود یمن به دنبال اخلال در کشتیرانی و تجارت بینالمللی و منطقهای است، میتواند تبعاتی برای این کشور و سایر کشورهای منطقهای داشته باشد. مهمترین تبعات این تحولات در بازار نفت و انرژی ظهور و بروز دارد. به طور کلی هر ناامنی و هر فعالیتی که نشانی از ناامنی داشته باشد به طور عینی در اقتصاد اثرگذار خواهد شد. چون خطر عمدهای که متوجه سرمایه مالی و تجاری است، ناامنی است. سرمایهگذاران در کشورهای مختلف به شدت از هر نوع ناامنی میترسند و هر زمان که پالس ناامنی در منطقهای ارسال شود، فعالیتهای اقتصادی و تجاری محدود میشوند. در این صورت کشتیها و نفتکشهای کمتری به بازارهای ناامن اعزام میشوند، شرکتهای بیمه در جهان نرخ بیمه خود را بالا میبرند و بازارها نهایتا دچار نوسان میشوند. این نوسانات تنها متوجه بازار انرژی نیست و سایر بازارهای اقلام مصرفی و مواد غذایی را هم ممکن است تحتالشعاع قرار بدهد. به طور کلی این روند، قیمت تمام شده محصولات را بالا میبرد و باعث افزایش قیمت اقلام مختلف میشود. وقتی محدودیت ایجاد شود، روند توزیع اقلام مصرفی در کشورهای مختلف کاهش مییابد. این روند، باعث اخلال در عرضه و تقاضا شده و گرانی را در پی دارد. بنابراین برای جهانیان ایجاد امنیت در گلوگاههای اقتصادی بسیار مهم است و چنانچه احساس کنند این روند ناامنی پایدار خواهد بود اقدامات لازم برای مقابله با ناامنی را در دستور کار قرار میدهند. از این منظر یمنیها باید مراقب باشند به گونهای رفتار نکنند که برداشت سوءامنیتی از رفتارهای آنان صورت نگیرد.
🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 فرصتهای سوخته
✍️ دکتر علی سرزعیم
بیش از دو سال از شروع دولت جدید میگذرد و از همان ابتدا لزوم تصمیمگیری درباره قیمت حاملهای انرژی مطرح شد و پیشنهادهای گوناگونی به میان آمد. متاسفانه نگرانی از اعتراضاتی مشابه آنچه در آبان۱۳۹۸ پس از افزایش قیمت بنزین رخ داد، موجب شد تا نظام تصمیمگیری نتواند اقدامی صورت دهد.
این در حالی بود که قیمت بنزین بهدلیل تثبیت در شرایط تورمی پیوسته ارزانتر میشد و میشد حدس زد که این وضعیت به رشد شدید مصرف بنزین بینجامد.
کار تا آنجا پیش رفت که مصرف شدید بنزین بیشتر از تولید داخل شده است و گفته میشود سالانه چند میلیارد دلار صرف واردات بنزین میشود. فرض کنیم عدد مربوطه ۳میلیارد باشد. میتوان با خود فکر کرد که اگر دولت قیمت بنزین را به قدری زیاد میکرد که مصرف بنزین ثابت بماند، آنگاه ۳میلیارد دلار صرفهجویی میشد. آن وقت دولت میتوانست واردات خودرو را کلید بزند. علت دستدست کردن و تاخیر زیاد در واردات خودروهای خارجی کمبود ارز است.
حال اگر این ۳میلیارد دلار به این کار اختصاص مییافت واردات عملی میشد و قیمت خودروهای خارجی که در ایران حبابی شده و بسیار بیشتر از قیمت آن در خارج است، کاهش مییافت و رفاه مصرفکنندگان افزایش پیدا میکرد.
دولت میتوانست ۳میلیارد دلار را به واردکنندگان بنزین بفروشد و معادل ریالی آن را صرف تقویت نهادهای حمایتی کند. در شرایطی که بخش بزرگی از جامعه زیر خط فقر قرار دارند، ضروری است تا بودجه نهادهای حمایتی رشد قابل توجهی کند؛ اما تنگنای مالی دولت مانعی برای این مقصود است. راهکار یادشده میتواند بر این مشکل فائق آید.
آنچه تصمیمگیری را برای مسوولان دشوار کرده، تثبیت قیمت در طول زمان است. اگر مسوولان افزایش قیمت جزئی در هر سال را اجرا میکردند، تابوی ثبات قیمت بنزین در ذهنها شکسته میشد. اگرچه افزایش جزئی نمیتوانست مشکل مصرف بیرویه را مهار کند، اما جامعه را به ثابت نبودن قیمت بنزین عادت میداد.
به باور نگارنده، اگر افزایش قیمت بنزین که امری گریزناپذیر است امسال انجام شود بسیار بهتر از سال بعد است؛ زیرا امسال انتظارات تورمی پایین است و افزایش قابل توجه بنزین نمیتواند اثرات تورمی شدیدی داشته باشد؛ اما این نگرانی هست که سال بعد انتظارات تورمی بالاتر باشد و افزایش قیمت بنزین حتی به مقدار متوسط یا کم انتظارات تورمی را با شدت بیشتری بالا ببرد. حتی اگر دولت جسارت افزایش قیمت بنزین به اندازه زیاد در سال جاری را ندارد، بهتر است افزایش جزئی را اجرا کند تا فضای ذهنی برای افزایش بعدی در سال بعد ایجاد شود.
🔻روزنامه کیهان
📍 زهرا (س) فرمانده مدافعان حریم و حرم
✍️ عباس شمسعلی
حضرت زهرا (س) که به دنیا آمد، نهتنها خانه نورانی پیامبر اکرم(ص) میزبان هدیه «خیر کثیر» الهی شد بلکه عالم، رنگ و بویی دیگر یافت. خدا به پیامبرش کوثری داده بود تا ثمره خیر و برکت قدوم او تا قیامت عالم را نمکگیر خود کند.
زهرا (س) آمد تا فخر زنان و دختران باشد؛ تا مردم آن روزگار خاطرات جاهلی ننگ بودن تولد دختر را فراموش کنند و عزت و احترام و مقام واقعی دختر را در رفتار و منش رسول خدا با کوثرش ببینند و مشق کنند. زهرا (س) آمد تا خدا بر مردم زمین منت گذاشته باشد و فرصت هرچند اندک همنشینی یا هم عصر بودن با یکی از عزیزترین بهانههای خلقت را به آنها بدهد.
زهرا (س) آمد تا در کنار بزرگ مرد عالم خلقت؛ علی (ع)، پاکترین و نابترین خانواده را بنا کنند و الگویی تا همیشه تاریخ برای زنان و مردان شوند، تا بیهمتاترین و شریفترین نسل انسان را به دنیا بیاورند و برخلاف تصور فریب خوردگان پیرو شیطان که به خیال خود به پیامبر(ص) طعنه میزدند اما خود ابتر شدند و در دل تاریخ دفن گردیدند، خیر کثیر وعده داده شده الهی تا همیشه در عالم جاری شود و سایه شجره طیبه اهلبیت (س) تا قیامت پناهگاه عالمیان باشد.
اما چه حیف که مردمان هم عصر با زهرا و علی؛ قدر و شأن آنها را آنطور که شایسته بود نشناختند و در حق آنها جفا کردند. اما قرار نبود عمر این جفا و ناسپاسیِ نامردمان همیشگی باشد.
آن روز که فاطمه زهرا (س)، یادگار نازنین و گرانقدر پیامبر (ص) در حالی که رخت عزای پدر بر تن داشت و در کوچههای غربت، خانه به خانه در میکوبید تا ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) را به مردمان فراموشکار یا ساکت و مصلحتاندیش یادآوری کند و آنها را به میدان دفاع از حریم ولایت رهنمون شود اما جواب منفی میشنید، چه کسی تصور میکرد، ۱۴۰۰ سال بعد مردمانی با ایمان و عزم و ارادههایی راسخ، صف به صف و لشکر به لشکر، ندای دعوت زهرای مرضیه (س) در دفاع از ولایت
و اسلام را لبیک بگویند؟
مردمانی که با تأسی و الگو گرفتن از دختر پیامبرشان که در راه دفاع از ولی خود سینه سپر کرد و در راه روشنگری و جهاد تبیین و مقابله با فریبکاری دنیاطلبان، با حفظ حجاب و حدود الهی در مسجد حاضر شد و با خطبهای غیرتمندانه، لرزه بر اندام مخاطبان فریب خورده و سران فتنه انداخت و سرانجام جان در راه دفاع از راه نورانی و اصیل ولایت نثار کرد، در این عصر در عرصههای جهاد روشنگری تا دفاع از حریم اسلام و حدود الهی و ولایت لحظهای پا پس نمیکشند.
یکی از این مردان با ایمان، امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی است که همچون رودی پربرکت از کوثر فاطمی و شاخهای پرثمر از شجره طیبه علوی، عصر حاضر بشریت را مدیون خود کرده است، فرزندی از فرزندان زهرا که نه تنها ولادت او با روز ولادت مادرش یکی شده است، بلکه در مسیر دفاع از اسلام و ولایت هم از این اسوه الهی الگو گرفته است تا آنجا که سکوت در برابر طاغوت و زیر پا گذاشتن میراث رسول خدا را تاب نیاورد و در مبارزهای سخت تن به بازداشت و تبعید ۱۵ ساله و از دست دادن یاران و عزیزان خود داد اما خود و یارانش میدان را خالی نکردند تا آنجا که پیروزی انقلاب فاطمی در عصر حاضر را محقق کردند.
امام ما آن رهبری بود که حضرت زهرا را برای خود الگویی کامل میدانست و میفرمود: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا سلامالله علیها- جلوه کرده و بوده است...تمام هویتهای کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در این زن است... زنی که تمام خاصههای انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود، به جای رسولالله بود.» (۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸).
نهتنها انقلاب اسلامی با پیروی از الگوی فاطمی محقق شد بلکه در هشت سال دفاع مقدس نیز پولادمردان رزمنده، با عشق و توسل به حضرت زهرا (س) و تبعیت از ایشان حماسهها آفریدند.
گوشه گوشه خاکریزها و معرکهها در جبههها شاهد راهبری و عنایات حضرت زهرا (س) به فرزندان و یاران آخرالزمانیاش بود که با لبیک به ندای مظلومیت مادر، همچون او در راه دفاع از اسلام و ولایت، هستی خود را فدا میکردند.
یکی از زیباترین و دلنشینترین روایتها از امداد و راهبری و عنایات
حضرت زهرا (س) به رزمندگان در دوران دفاع مقدس را یکی از پاکباختهترین سربازان پا به رکاب ولایت و لبیک گفتگان به ندای مظلومیت مادر، سردار دلها شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی که امروز چهارمین سالگرد عروج ملکوتی اوست بیان کرده است؛ روایتی سوزناک که حتما خیلیها آن را از زبان حاج قاسم دیده و شنیدهاند. آنجا که این شهید سرافراز سالها قبل در جمع پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و مادران شهدا خاطرات خود از فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله را این چنین بیان میکرد: «هر موقع در جنگ فشارها بر ما حادث میشد و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا(س) نداشتیم. در عملیات «والفجر ۸» وقتی چشممان به آبهای پرطوفان، خشمگین و ترسناک «اروند» افتاد، آنجا هیچ نامی آشناتر از نام حضرت زهرا (س) نداشتیم؛ بنابراین در کنار «اروند» ایشان را در تلألؤ اشکهای غریبانه و مظلومانه بسیجیها صدا زدیم و اروند را با «یازهرا (س)» کنترل و از آن عبور کردیم.
در عملیات «کربلای۴» وقتی دشمن آتش مسلسلها، خمپارهها و توپهای خود را مستانه بر ساحل باز کرد و جویهایی از خون به «اروند» روانه شد، آنوقت هم همه تدابیر از کار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا(س) بر زبانها جاری نمیشد. وقتی هم که عراقیها در کنار اروند ایستاده بودند و رزمندگان را
با تیر میزدند، آن زمان هم سلاح کارگر ما حضرت زهرا(س) بود. در عملیات «کربلای ۵» وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آبهای «بوبیان» کردیم؛ آنوقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهرا (س) را صدا کردیم.
من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا(س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم. وقتی شما مادرها نبودید و فرزندانتان در خون دستوپا میزدند، من حضرت زهرا(س) را دیدم. وقتی دشمن در کنار نیل به حضرت موسی (ص) نزدیک میشد و او با یک چشم خود «نیل» و با چشم دیگرش سپاه ترسناک فرعون را میدید، خدا «نیل» را برای او شکافت؛ حضرت فاطمه(س) هم در هور، «کربلای۵»، اروند و کوههای سرد و سخت کردستان، [برای رزمندگان ما] مادری کرد.»
روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از امداد و عنایت حضرت
زهرا سلاماللهعلیها به رزمندگان اسلام در پیروزی بر اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه در آخرین مصاحبهاش هم نمونه شنیدنی دیگری است.
و چه بسیار توسلات منجر به توفیق در جنگ با داعش و گروههای تکفیری در عراق و سوریه که رزمندگان مدافع حرم راوی آنها هستند.
اما اینها نه صرفا خاطرهای سوزناک بلکه نشاندهنده عمق باور به مسیری نورانی و ایمان به فرماندهی حضرت زهرا(س) در میدان نبرد است؛ فرماندهی که خود اولین مدافع حریم ولایت بود و جان در راه دفاع از نه همسر بلکه ولی و رهبر خود علی(ع) فدا کرد و راه را تا ابد به پیروان و فرزندانش نشان داد.
فرزندانی که این چنین الگو گرفتند و در راه دفاع از حرم و حریم اهل بیت (س) و ولایت تا پای جان در عراق و سوریه در برابر وحشیترین و جنایتکارترین دشمنان ایستادند و آنها را شکست دادند.
امروز هم در ابعادی گسترده از یمن تا لبنان از ایران تا سوریه و عراق و در اقصی نقاط عالم اسلام، درس تاریخی فاطمه (س) در دفاع از اسلام است که میدان داری میکند و جوانان با ایمان، با ایستادگی پشت رهبر فاطمی خود، دشمن را به خاک ذلت نشاندهاند.
رهبر معظم انقلاب، این پرچمدار نهضت فاطمی این چنین بر نقش رهبری حضرت زهرا (س) صحه گذاشته اند:«فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در نقش
یک رهبر واقعی [است]؛ همانطور که امام بزرگوار فرمودند که اگر فاطمه زهرا
مرد بود، پیغمبر میشد. [این] خیلی حرف عجیبی است، خیلی حرف بزرگی است و جز از زبان کسی مثل امام بزرگوار که هم عالم بود، هم فقیه بود، هم عارف بود، انسان این حرف را نمیتواند بشنود؛ امّا ایشان گفته است این حرف را.
[فاطمه زهرا] این است؛ یعنی یک رهبر به تمام معنا، مثل یک پیغمبر، مثل یک هدایتگر عموم بشر؛ در این حدّ و در این اندازه زهرای اطهر، دختر جوان، ظاهر میشود؛ این زنِ اسلام است.»(۲۹/۱۲/۱۳۹۵)
نکته پایانی اینکه، حضرت زهرا(س) نه تنها الگو و فرمانده میدان دفاع از حریم و حرم اهل بیت(س) و ولایت، بلکه ایشان بانویی بینظیر در رعایت حدود الهی و الگویی به تمام معنا برای زنان تا همیشه تاریخ هستند. امروز اگر مردان و جوانان ما با تأسی از حضرت زهرا (س) راه تعدی دشمن به ولایت و حریم و حرم اهل بیت(س) را با ایمانی راسخ بستهاند، زنان و دختران جامعه ما و جهان اسلام نیز وظیفهای خطیر در دفاع از حریم و حدود الهی دارند چراکه امروز دشمن با هدف گرفتن حجاب قصد زیر پا گذاشتن آن برای ورود به میدانهای خطرناک بعدی حرمتشکنی را دارد. یکی از جلوههای امروز جهاد زنان و دختران تبعیت از فرمانده دفاع از حریم و حدود الهی یعنی حضرت زهرا (س) در میدان مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمن است. زنان و دختران ما باید بدانند که اگر امروز زهرای مرضیه (س) به عنوان مادری دلسوز و فرماندهی بصیر قرار باشد به آنها توصیه و دستوری بدهد؛ رعایت حدود الهی و حجاب اسلامی در رأس آن قرار دارد. زنان و دختران ما کجا میتوانند الگویی چنین بیابند که هم در همسری، هم در مادری، هم در بندگی خدا و رعایت حجاب و حدود الهی در کنار حضور اجتماعی در صحنهها بهترین باشد؟
🔻روزنامه اطلاعات
📍 سیمای جهان درآغاز سال نو مسیحی
✍️ ابوالقاسم قاسمزاده
سال نو مسیحی ۲۰۲۴ در حالی آغاز شد که «جنگ» همچنان فراگیرترین واقعیت در افکار عمومی مردم جهان است. پوتین درباره جنگ با اوکراین که آن را مقابله با هژمونی غرب به رهبری آمریکا و سه کشور اصلی همراه آن در اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) میخواند، در پیام سال نو مسیحی گفت:«روسیه هرگز عقبنشینی نخواهد کرد.» اخبار روز هم در آستانه سال نو مسیحی، ادامه حملات هوایی روسیه به «اوکراین» از یکسو و ادامه تقابل اجرای عملیات جنگی و تخریبی ارتش اوکراین در برابر پوتین و در شعاع مرزی اوکراین ـ روسیه است.
جنگ دیگر، ادامه نسل کشی ارتش صهیونیستی به فرماندهی نتانیاهو در سراسر غزه و دیگر مناطق فلسطینی از کنارههای مرزی فلسطین و مصر و حتی در مناطقی از خاک اردن و سوریه با موشک باران و بمبارانهای هوایی است. همین جریان جنگی در کناره مرزهای لبنان با اسرائیل نیز ادامه دارد.
«رانیل هاگاری» سخنگوی ارتش اسرائیل در پیامی برای آغاز سال جدید میلادی اطلاع داد که جنگ غزه تا پایان سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت.
سخنگوی ارتش اسرائیل در این پیام برای آغاز سال جدید گفت:«نحوه استقرار نیروها جهت آماده شدن برای یک نبرد «بسیار طولانی» در این سال تنظیم میشود.» در هیاهوی اولین گزارشهای خبری در آغاز سال جدید، وزیر خارجه دولت انگلیس به صورت علنی خبر از آماده شدن ارتش انگلیس برای حملات هوایی به یمن و سرکوب «نیروهای نظامی ـ مقاومتی یمن داد.
بعد از این خبر دولت آمریکا نیز اطلاع داد عملیات هوایی و بمباران نیروهای نظامی یمن را در دستور کار قرارداده است. همزمان حملات پهپادی به پایگاه آمریکا در شمال شرق سوریه انجام گرفت و ارتش آمریکا خود را برای عملیات نظامی ضربتی محدود آماده میسازد.
همزمان گسترش نظامیگری بعد از هجوم نظامی اسرائیل به غزه در شعاع افزونتر بهویژه با ناامن شدن عبور کشتیها از «دریای سرخ» و «بابالمندب» ادامه دارد. بر این خبرها، انقطاع روابط نیم بند سیاسی ترکیه با اسرائیل و گزارش دولت ترکیه که ۲۳ نفر به ظن جاسوسی برای سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل ـ (موساد) بازداشت شدهاند، افزوده شده است.
بر گزارش از سیمای جهان در آغاز سال نو مسیحی این خبر را هم اضافه کنید که در آستانه سال نو مسیحی، بیش از ده میلیون آواره از شهروندان اوکراینی در کشورهای اروپایی پراکندهاند و در فاصله ۸۰ روز از ادامه جنگ در غزه به روایت آمارها ۲۵ هزار نفر با بمبارانهای ارتش صهیونیستی شهید شدهاند و هنوز بسیاری از اجساد کودکان فلسطینی زیر آوارهای ناشی از بمباران و نسلکشی ارتش صهیونیستی مدفون ماندهاند.
جهان در آغاز سال نو مسیحی، سیمای جنگ و کشتار دارد؛ آنچنان که مردم در بسیاری از کشورها، به ویژه در کشورهای غربی وحشتزده از امتداد و گسترش جنگ و آینده
نامعلوماند.
در سیمای جهان در حال جنگ، «عدالت» بایگانی شده است و اصل بر «قدرت» و برتری است. سال نو مسیحی در امتداد «جنگ قدرت»، آیندهای نامعلوم پیدا کرده است.
🔻روزنامه جهان صنعت
📍 شکست قاطع ۵ رییس دولت در برابر تورم
✍️ محمدصادق جنانصفت
بررسی کارنامه پنج دولت در ۳۵ سال پس از جنگ نشان میدهد شوربختانه با وجود اینکه هر کدام از آنها با وعده امید و تدبیر و سازندگی و توسعه و مهرورزی و مردمیسازی آمدهاند، اما هیچ کدام در اصلاح ساختار اجرایی کشور دستکم در میدان اقتصاد کامیابی نداشتهاند.
این یک حقیقت تلخ و آزاردهنده است که ۵ رییس دولت از سال ۱۳۶۷ تا امروز نتوانستهاند حتی یک مساله اصلی اقتصاد ایران را حل کنند. بهطور مثال داستان تورم سرچشمهگرفته از کسری بودجه که نابودکننده جسم و روح میلیونها ایرانی در این ۳۵ سال بوده، هرگز بهطور بنیادین حل نشده است. داستان رشد بیکیفیت و پرنوسان در تولید ناخالص داخلی همچنان پابرجا مانده است. تجارت خارجی ایران با وجودی که میتوانست در توسعه ایران نقش ممتازی داشته باشد در دست بوروکراتها و رانتخواران و فسادسازان و فسادکاران گرفتار مانده است.
پرسش این است که چرا ۵ رییس دولت با همه تفاوتهایی که به لحاظ کارنامه سیاسی و بینش و دانش در اجرا داشتهاند، نتوانستهاند یک مساله از مسائل اقتصاد ایران را حل کنند؟ درباره این پرسش بنیادین باید در فضایی آزاد و رقابتی پژوهشهای درست انجام و در رسانههای آزاد طرح و منتشر شوند. اگر نهادهای مسوول به این مساله توجه کنند که پژوهش یادشده از سوی همه ایرانیان دلسوز به این مرزوبوم پراکنده شده در کره خاکی صورت پذیرد بدون چونوچرا میتواند بسیار مفید باشد. این پژوهش میتواند کارنامه دولتها را با توجه به وعدههایی که دادهاند و میزان کامیابی و دلایل ناکامی را تا آخر برود و به گره اصلی برسد. این کدام گره است که کار را برای هاشمیرفسنجانی با آن همه سابقه در نظام جمهوری اسلامی، سیدمحمد خاتمی با آن همه محبوبیت در میان روشنفکران و طبقه متوسط، محمود احمدینژاد با آن همه هوادار سینهچاک در میان نیروهای پایینی و بدنه اصلی انقلابیون و محرومان در شهرهای کوچک و روحانی با آن همه سابقه در نظام جمهوری اسلامی و رییسجمهوری فعلی با سابقه ۴۰ساله در نظام قضایی سخت کرده و اجازه نداده است گرههای دیگر باز شوند؟ پنج رییس دولت با پنج خاستگاه گوناگون در باز کردن گرههایی مثل خودروسازی، خودکفایی در گندم، قیمتگذاری دستوری یا آزاد در تولیدات صنعتی و سازوکار تعیین نرخ ارز و نرخ بهره بانکی در جا زدهاند و هنوز نیز درجا میزنند. وقتی پنج رییس دولت نمیتوانند مساله تورم را حل کنند باید در کارآمدی نظام اجرایی تردید جدی کرد. تورم، پنج رییسجمهوری را شکست داده است و تورمسازان خوشحال و خندان کیسههای خود را پر و جیب ایرانیان را خالی میکنند.
🔻روزنامه اعتماد
📍 سرانجام نگاه ابزاری به دین
✍️ عباس عبدی
هنگامی که دکتر سروش قبض و بسط شریعت را طرح کرد، برخی علما معترض شدند؛ گویی که کفر ابلیس گفته است. در واقع آنان مدعی بودند یا گمان میکردند که حرام محمد، حرام ابدی است و حلال محمد، حلال ابدی است. چیزی نیست که حکمش مستقیم یا به واسطه در قرآن و حدیث نیامده باشد. در نتیجه قبض و بسط شریعت که معتقد به تاثیرپذیری شریعت و فقه از عینیت اجتماعی است، رویکردی نادرست تلقی میشد. از همین جا با دکتر سروش سر ناسازگاری گذاشتند و در نهایت مجبور به مهاجرت از کشور شد. اگرچه پذیرش این نظریه میتوانست منشا خدماتی برای تحول و سازگاری دین با جامعه و واقعیت شود.
ولی یک چیزی را از آن میگرفت که آقایان علاقهای به آن نداشتند و آن قدسی بودن شریعت است. فقه و شریعت را به یک دانش عرفی و متحول تعبیر میکرد. فارغ از اینکه کدام یک از این دو رویکرد و نظر درست است، در عرصه عمل، واقعیتهایی فراتر از قبض و بسط رخ میداد، گرچه آن نظریه از نسبیت فقه دفاع میکرد، ولی نسبیت آن مبتنی بر اصولی بود و در چارچوبی قرار داشت که تغییرات را فقط در آن مجاز میدانست. در حالی که در عمل بدیهیات دینی نادیده گرفته میشد و هیچ کس هم اعتراضی نمیکرد. نمونه آن بحث ربای بانکی است. مطابق فهم سنتی از فقه، دریافت و پرداخت سود بانکی به شیوه موجود، ربا محسوب میشود و این مطابق نص صریح قرآن جنگ با خداوند است. ولی نه تنها در بانکهای ایران هست، بلکه سودهای بالایی هم میگیرند. البته من همچون برخی افراد چنین عقیدهای ندارم، ولی این امر مستلزم عدول از آن ثبات مورد نظر در فقه است. نمونه دیگر که قطعا غیرشرعی است ولی هیچ کس از منظر اسلامی و فقهی معترض نمیشود، افزایش نقدینگی و تورم است. این کار، برداشتن پول از جیب مردم از طریق خلق پول بیپشتوانه است، بالطبع از نظر برخی خلاف شرع است. پولهایی که دولتها از این طریق خلق کرده و به کارمندان خود داده یا صرف مخارج جاری خود میکنند و تمام لقمهها و جامهها و اماکن خریداری شده از آن نیز مشمول حکم مال غیر است. اگر کسی اینگونه نگاه کند، زندگی اغلب مردم متاثر از این نوع خلق پول به ناحق میشوند. شاید برخی به این ادعا بخندند، ولی اگر بپرسیم که آیا دولت میتواند یک باره نقدینگی را ده برابر و ارزش پول را یکدهم کند و نهدهم آن را به جیب خود بزند، آن هم فقط با یک تصمیم ساده؟ اگر میتواند و حلال است، پس اینها نیز حلال است و برعکس. بگذریم.
یکی از موارد جالب بحث قیمتگذاری است. برداشت عموم فقها این بوده که قیمتگذاری در فقه پذیرفته نشده است. حتی بعضا سوا کردن محصولات را به درجه یک و دو نادرست میدانند، ولی در ۴۵ سال گذشته، همیشه قیمتگذاری رکن اساسی و بنیادی سیاستهای اقتصادی بوده است. تا اینجا مساله مهمی نیست، مساله هنگامی مهم میشود که برخی افراد اگر نفعشان اقتضا کند، از قیمتگذاری دفاع میکنند و هنگامی که قیمتگذاری به زیان آنان باشد متوسل به حدیث و فقه میشوند که ایهاالناس قیمتگذاری بدعت است. برنامه چهارم توسعه مصوب مجلس ششم، مقرر داشت که به مرور قیمتگذاری حاملهای انرژی برداشته شود. این بزرگترین دستاورد اقتصادی برای کشور بود که در دوره دوم آقای خاتمی رخ داد. ولی هنگامی که مجلس استصوابی هفتم آمد یکی از اولین اقداماتش که زیان سنگینی برای کشور بود و الان هم شدیدتر شده، حذف این مصوبه بود. رییس آن مجلس در آخر سال ۱۳۸۳ این اقدام به غایت زیانبار را چنین توصیف کرد: «عیدی مجلس به ملت، تثبیت قیمتها بود... با تصویب قانون تثبیت قیمتها، مردم احساس اطمینان و آرامش خاطر و امیدی یافتهاند و دیگر نگران افزایش قیمت سایر کالاها یا گرانی بنزین و فرآوردههای نفتی نیستند.» این مصوبه ضربه سنگینی برای کشور بود که برای خودنمایی و کسب رای از مردم این کار را کردند و قیمتها تا ۵ سال ثابت ماند و البته تورم کم نشد که افزایش هم پیدا کرد و بدترین دوران اقتصاد کشور بود. یک آقای روحانی که مهمترین اقتصاددان اصولگرای مجلس شناخته میشد در آن زمان نماینده و با این مصوبه همراهی کرده بود. اخیرا ویدیویی از ایشان دیدم که علیه قیمتگذاری سخن گفته و آن را بدعت دانسته و پیامبر(ص) را هم مخالف قیمتگذاری معرفی کرده است. گویی در سال ۸۳ این احادیث نبود. به همین راحتی حدیث و قرآن و سنت و سیره در مسیر ملاحظات و منافع سیاسی و جناحی قرار میگیرد. اگر نظریه قبض و بسط از جهتی به سود دین بود، این رویکرد کلا اعتبار دین و حاملان آن را از میان میبرد و نتایج آن را در کف خیابان میبینیم. دین را ابزار قدرت و منافع جناحی نکنید. با این سخنان قوت سخنان خود را زیاد نمیکنید، بلکه اعتبار دین و حدیث و حاملان آن را از میان میبرید.
🔻روزنامه شرق
📍 بیدفاع در جهان ژلاتینی دیجیتال
✍️ کامبیز نوروزی
ماجرای هک یکی از پرکاربرترین اپلیکیشنهای فعلی ایران پرسشها و نگرانیها درباره امنیت محیط دیجیتال در ایران را بار دیگر به بحث روز تبدیل کرده است. هک اسنپفود و سرقت اطلاعات کاربران آن اولین هک نیست. پیشازاین نیز موارد متعددی از هک سایتها و پلتفرمهای مختلف ایران گزارش شده است که برخی از آنها ارزش امنیتی بسیار زیادی نیز داشتهاند.
غیر از انواع پرسشهای فنی مربوط به محیط دیجیتال، این پرسش حقوقی در میان است که نظام حقوقی کشور درباره محیط دیجیتال چیست؟ میزان مسئولیت پایگاههای داده، دولت و کاربر در این موارد چه میزان است؟ اگر کسی بر اثر سرقت اطلاعات خسارت ببیند، چه کسی باید جبران خسارت کند و بسیاری سؤالات دیگر. در یک اندیشه حقوقی محض شاید پاسخدادن به این پرسشها چندان سخت نباشد.
اما مسئله، بسیار غامضتر و دشوارتر از این است که در ظاهر به نظر میرسد.
سؤال اصلی این است که جهان پیشروی ما چیست و چگونه است؟ جهانی که با سرعتی بیسابقه به سمت آن پیش میرویم و همه چیز در تسخیر محیط دیجیتالی قرار گرفته و به طور کلی نظام زندگی فردی و جمعی را از بن و بیخ تحت تأثیر قرار میدهد.
تاریخ علم این سرعت و این میزان تغییرات ماهوی را سراغ ندارد. تا حدود ۱۰ سال پیش چه کسی تصور میکرد اینترنت و امکانات انقلاب دیجیتالی تا این اندازه در زندگی ما، روابط شخصی یا اجتماعی و نهایتا سیاسی اثر بگذارد که بخشهای بزرگ و مهمی از آن در این زمینه حتی بر روان آدمها، سبک زندگی، جوامع و روابط بینالملل هم اثر بگذارد؟
ما در تفکر حقوقی پیش از هر ابداع و سخنی باید موضوع را بشناسیم و بدانیم درباره چه چیزی حرف میزنیم. اگر مثلا اتومبیل را نشناسیم، نمیتوانیم برای آن مقررات راهنمایی و رانندگی وضع کنیم. از طرفی شناخت موضوع نیازمند زمان و تجربه است؛ اما درباره انقلاب دیجیتال مشکل اینجاست که سرعت تغییر و تحول آن به اندازهای بالاست که تا ما بخواهیم آن را بشناسیم، تغییر کرده و میدان جدید و ناشناختهای پیشروی ما میگشاید.
جهان محیط دیجیتال ثابت نیست و مدام در حال تغییرات شگرف است. سرعتی که در این تغییر است، مجال شناخت درست به ما نمیدهد. دامنه تغییر چنان است که میتوان جهان جدید را به جهان ژلاتینی توصیف کرد.
یک مثال پیشپاافتاده شاید بتواند بحث را روشنتر کند.
زمانی برای آنکه کسی سرقتی انجام دهد، باید با تجهیزات و دقت فراوان وارد محیط فیزیکی میشد و کار سرقت را انجام میداد؛ اما اکنون میتوان از هزاران کیلومتر دورتر حسابهای یک بانک را خالی کرد یا مدارک و اسناد سرّی را دزدید. در تعریف سنتی سرقت میگوییم سرقت زمانی رخ میدهد که مال از محل نگهداری خارج شده باشد؛ اما در سرقتهایی که در محیط دیجیتالی رخ میدهند یا اصل مال سر جایش باقی است، مثل مورد هک اسنپفود یا اصلا مالی به صورت فیزیکی خارج نمیشود، مانند سرقت از حسابهای بانکی.
این یک مثال ساده و تکراری و پیشپاافتاده است که نشان میدهد تفکر سنتی و متداول حقوقی قادر به نظمبخشی حقوقی دنیای ژلاتینی دیجیتال نیست که بهسرعت گستردهترین ابعاد زندگی بشریت را تسخیر میکند.
اگرچه در کشورهای پیشرفته تمهیدات حقوقی نوینی اندیشیده شده است؛ ولی آنها هم هنوز در اول راه هستند؛ علاوهبراین تجربه این قبیل کشورها چندان به کار ما نمیآیند؛ زیرا شرایط تکنولوژیک و سیاسی و حقوقی کاملا متفاوتی داریم.
ایجاد نظم در محیط دیجیتال پیش از هر چیز نیازمند برقراری نظم حقوقی کارآمد است. حال آنکه در وضعیت کنونی نظم حقوقی موجود تا حد زیادی ناکارآمد شده و قادر به انتظام حقوقی امور نیست.
آنچه باید در ایران در دستور کار قرار گیرد، این است که اولا شناخت مختصات کلی جهان پیشرو چیست؟ ثانیا ساختار حقوقی متناسب با این وضعیت ژلاتینی چه باید باشد؟
پرسشی دشوار است که دعوی پاسخ به آن را ندارم و به نظر نمیرسد کسی بهراحتی بتواند به آن پاسخ دهد؛ اما به نظر میرسد دستکم یک اصل در این ساختار حقوقی تردیدناپذیر است؛ اصل آزادی.
تکنولوژی دیجیتال به گونهای است که نمیتوان مانع از دسترسی افراد به آن شد. تجربه ربع قرن فیلترینگ شاهد این مدعاست. تلاش برای ممانعت از دسترسی به این محیط تلاشی بیهوده است و جز غفلت اثری ندارد.
در سه دهه گذشته بیشترین توجه دولت و دستگاههای مسئول بر ایجاد مانع برای دسترسی مردم به امکانات اینترنت و محیط دیجیتال استوار بوده است و به نوعی موضع انکاری در برابر دنیای جدید پیشه شده است.
چنین دیدگاهی مانع از شناخت واقعیتهای جهان ژلاتینی جدید و بینظمی روزافزون حقوقی آن میشود که دراینصورت غیر از آنکه در داخل کشور ابهامها و دشواریها ادامه خواهند یافت، در معرض تهدیدهای بزرگ خارجی نیز خواهیم بود.
🔻روزنامه کسبوکار
📍 ظرفیت بخش تعاون در ایجاد اشتغال
✍️ حمید حاج اسماعیلی
اگر به دنبال بالا بردن مشارکت در حوزههای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد اشتغال هستیم باید ظرفیتهای مغفول مانده تعاون را شناسایی و فعال کنیم. دولت سیزدهم حمایتهای خوبی از بخش تعاون داشته و اقدامات موثری در جهت توسعه و توانمندسازی تعاونیها صورت گرفته است، منتها در مقام عمل انتظار میرود اقدامات اثرگذارتری را شاهد باشیم.
سند توسعه تعاون بیش از ۱۰ سال بود که تصویب شده ولی بسیاری از احکام آن به اجرا در نیامده بود تا در این دولت مجددا اصلاحیه آن را به تصویب رساندیم ولی با این وجود جای خالی بخش تعاون در برنامه هفتم دیده میشود.
در برنامه هفتم به حمایت تعاونیها در بخشهای اقتصادی کشور اشاره ای نشده و علیرغم صحبتهای خوبی که در حمایت از بخش تعاون شنیده می شود در اجرا عقب هستیم لذا لازم است دولت همچنان که حمایت خود را از بخش تعاون نشان داده بخش اجرایی تعاون را هم رصد کند تا برای پیشبرد کارها و ماموریتهای تعاون، بخش اجرایی هم همراهی بیشتری با مردم
داشته باشد.
بخش تعاون دارای ظرفیتهای بالقوه برای توسعه مشاغل است. اگر به دنبال بالابردن مشارکت در حوزههای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد اشتغال در کشور هستیم باید ظرفیتهای مغفول مانده تعاون را شناسایی و فعال کنیم. بخش تعاون بهترین قالب برای اشتغالزایی و افزایش مشارکت در جامعه است و موجب توزیع عادلانه منابع و درآمدها در کشور میشود.
از سوی دیگر با تشکیل تعاونیهای روستایی و استفاده اهالی روستا از ظرفیت روستای محل سکونت خود علاوه بر اشتغالزایی، درآمدزایی هم میشود. این طرح بر ظرفیتها و توانمندیهای روستائیان و مناطق روستایی تکیه دارد و مشارکت جمعی را با هدف افزایش مشارکت اهالی روستا در پروژههای عمرانی و کشاورزی تحقق میبخشد. این تعاونیها با افزایش مشارکت مردم در توسعه و آبادانی زمینه اشتغالزایی و رشد و شکوفایی در مناطق روستایی را فراهم کرده و از این طریق به اقتصاد خانوارهای روستایی کمک میکند.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست