به گزارش اقتصادنامه، در این یادداشت آمده است: رشد بخش صنعت به عنوان یکی از مولفههای کلیدی توسعه کشورها، نقش بسزایی در تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع ایفا میکند. برای مثال الگوی مصرف خانوارها به عنوان شاخصی از رفاه و سطح زندگی، از جمله حوزههایی است که تحت تاثیر این تحولات قرار میگیرد. اما در سطح منطق های با مفهوم دیگری با عنوان اثر فضایی رشد بخش صنعت بر الگوی مصرف خانوار روبرو هستیم.
اثر رشد فضایی چیست؟ برای تشریح این موضوع باید توجه داشت که استانهای کشور جدای از تعریف تقسیمات کشوری به دلیل وجود پیوندهای فضایی بین استانها، مانند جریانهای تجاری، مهاجرت و انتشار اطلاعات، تحت تاثیر یکدیگر قرار می گیرند. به طوری که رشد بخش صنعت در یک استان میتواند منجر به افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات در آن استان و استانهای مجاور شود. این امر به نوبه خود منجر به تغییر در الگوی مصرف خانوارها در این استانها میشود.
از طرف دیگر، بخش صنعت با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، افزایش درآمد خانوارها و تنوع کالاها و خدمات، میتواند به طور قابل توجهی بر الگوی مصرف خانوارها در استانهای همجوار اثر بگذارد. به عبارت دیگر رشد بخش صنعت در یک استان نه تنها بر الگوی مصرف خانوارهای همان استان، بلکه بر الگوی مصرف خانوارهای استانهای مجاور نیز اثرگذار است. این اثرات رشد یک استان بر الگوی مصرف استانهای دیگر را اثرات فضایی رشد بخش صنعت گویند.
مطالعات مختلف نشان دادهاند که رابطه بین رشد بخش صنعت و الگوی مصرف میتواند پیچیده بوده و به عوامل مختلفی مانند سطح توسعه اقتصادی، زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات، و فرهنگ مصرف در استانهای همجوار بستگی داشته باشد. اما در مجموع می توان گفت که بین رشد بخش صنعت و الگوی مصرف خانوارها رابطه مثبتی وجود دارد، به این معنی که با افزایش رشد بخش صنعت، الگوی مصرف خانوارها به سمت کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالاتر تغییر میکند.
بررسی دقیق این اثرات نیازمند برآورد مدلهای سنجی با رویکردهای فضایی است اما در این یاداشت مختصر صرفا رابطه شاخص رشد بخش صنعت و الگوی مصرف خوراک خانوارهای شهری و روستایی (کالری دریافتی) در قالب یک نمودار دو طرفه نشان داده شده است. در نمودار بالا سمت راست درصد رشد بخش صنعت در استان های مختلف نشان داده شده است و در سمت چپ میزان متوسط کالری دریافتی خانوارهای استان های مختلف در جوامع شهری و روستایی هر استان به نمایش گذاشته شده است. به منظور حذف اثرات مقطی متوسط رشد بخش صنعت و کالری دریافتی طی سال های 96 تا 99 استفاده شده است.
همانطور که در نمودار دیده میشود رشد بخش صنعت در ایران بر الگوی مصرف خانوارهای شهری و روستایی در استانهای مختلف رابطه مثبتی را نشان نمیدهد. چراکه با روند صعودی رشد بخش صنعت در استانهای مختلف همان روند صعودی برای کالری دریافتی خانوارهای شهری و روستایی دیده نمی شود. بلکه علیرغم روند صعودی رشد بخش صنعت، کالری دریافتی یک روند ثابت را دارد. همچنین پراکندگی نام استانهای مرتب شده از نظر رشد بخش صنعت نشان از عدم اثر فضایی رشد بخش صنعت بر الگوی مصرف دارد. اگرچه اثبات این امر نیازمند سنجش دقیق است.
از دیگر موضوعات قابل توجه در نمودار بالا این است که رشد بخش صنعت در 26 استان در دامنه تقریبا صفر تا 7 درصد با روند صعودی دیده میشود در حالی که کالری دریافتی خانوارهای شهری و روستایی برای هر 31 استان در دامنه 2000 تا 3000 کالری در نوسان است.
از بررسی اطلاعات فوق توجه به این نکات کلیدی حایز اهمیت است که رشد بخش صنعت به عنوان یکی از مولفههای کلیدی توسعه اقتصادی ایران، اثر مثبتی بر الگوی مصرف خانوارهای شهری و روستایی در استانهای ایران ندارد.
همچنین اثر فضایی رشد بخش صنعت بر استانهای همجوار دیده نمیشود. برای اصلاح چنین وضعیتی، اقداماتی مانند توجه به توسعه متوازن بخش صنعت در تمام استانها، شناسایی و تقویت فرهنگ مصرف استانها متناسب با رشد بخش صنعت، تقویت زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات استانها، کاهش نابرابریهای اقتصادی استانها و مطالعه عوامل موثر بر اثرات فضایی رشد بخش صنعت بر الگوی مصرف، کاهش فقر و نابرابری خانوارهای استانهای مختلف پیشنهاد می شود.
مطالب مرتبط