بررسی دادههای بازارهای سهام نشان میدهد که دو عامل بازدهی بازار سهام پیش از انتخابات و دورههای رونق و رکود اقتصادی، بر آنچه مردم انتخاب میکنند، اثر قابل توجهی دارد. در کنار این دو عامل، ظهور چهرههای جدید نیز اثر تعیینکنندهای بر رای فعالان بازار سرمایه خواهد داشت.
نیوشا شایانمهر: «همهچیز در نمودار قیمت نهفته است»؛ این گزاره بر این فرض استوار است که بازار سهام اطلاعات و انتظارات افراد درباره وضعیت آینده اقتصاد را در قیمتهای فعلی گنجانده است. به عبارت دیگر، قیمتهای فعلی بازتابی از تمامی اطلاعات موجود و انتظارات آتی هستند. با وجود این، سوالی که مطرح میشود این است که این گزاره چقدر به واقعیت نزدیک است؟
قیمتها در بورس نشان میدهند که مردم، امروز چه فکری درباره آینده میکنند. در نتیجه اگر خبری درباره آینده، نظر سرمایهگذاران را تغییر دهد، پیشبینی امروز سرمایهگذاران درباره آینده اعتبار خود را از دست میدهد. هرچه یک بازار کارآتر باشد، این گزاره به واقعیت نزدیکتر میشود. در یک بازار کارآ، تمام بازیگران بازار به اطلاعات به صورت برابر دسترسی دارند؛ در نتیجه اطلاعات بهسرعت و به طور کامل در قیمتها منعکس میشوند.
از سوی دیگر بازارهای کارآ با وجود حجم معاملات بالایی که دارند، نقدینگی بازار را تضمین میکنند. در این گزارش قصد داریم این موضوع را از نگاه رکود اقتصادی و بازدهی بورس در دو کشور ایران و آمریکا بررسی کنیم. آیا میان انتخابات و بازار سهام ارتباطی وجود دارد؟ اگر چنین است، کدامیک از این دو عامل، دیگری را هدایت میکند؟
نتایج این گزارش به طور قطع عاری از اشکال نیست و دارای سوگیری و تورش است؛ چرا که برای بررسی این موضوع، به دلیل عدمانتشار دادههای مرتبط و معتبر، تنها از دادههای مربوط به ۲۳دوره انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و ۴دوره انتخابات در ایران استفاده شده است. همچنین، برخی از این دورهها پس از وقایع مهم جهانی، نظیر بحران مالی ۲۰۰۸، رخ دادهاند که میتواند نتایج را تحتتاثیر قرار دهد.
اعداد دروغ نمیگویند
تحقیقات در آمریکا نشان داده، در سالهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری، بازده بازار بورس بیشتر از سالهای دیگر است. همچنین در همان سال و در بازه زمانی نسبتا کوتاه پس از برگزاری انتخابات، بازده به صورت چشمگیری کاهش مییابد. آیا میتوان گفت رئیسجمهور منتخب روی بازده سهام تاثیر دارد؟
یکی از عوامل کاهش بازدهی بورس را میتوان ناامیدی مردم نسبت به عملکرد رئیسجمهور منتخب در بازه یادشده دانست، به نحوی که مردم به وعدههای انتخاباتی اعتماد کرده و پس از مشاهده عملکرد رئیسجمهور ناامید میشوند.
به نقل از ناتان ونگ (Nathan Wang)، تحلیلگر بازار سهام، اگر بازار سهام اندکی قبل از انتخابات قوی عمل کند، احتمال پیروزی حزب فعلی بیشتر است و درصورت مشاهده بازدهی ضعیف بازار پیش از انتخابات، احتمال شکست حزب مستقر بیشتر میشود که میتوان آن را به حافظه تاریخی سرمایهگذاران نسبت داد. برسی آمارها در ایران نیز حاکی از نتایج و شواهد مشابهی است.
دادهها نشان میدهند در صورت بازدهی مثبت بورس در بازه ۳۰روزه پیش از انتخابات، احتمال پیروزی نامزدی که ادامهدهنده راه رئیسجمهور قبلی باشد بیشتر است و در صورت کاهش بازده بورس، احتمال پیروزی نامزدی که رویکردی متفاوتتر از رئیسجمهور پیشین را دنبال میکند، افزایش مییابد.
در بازه مورد بررسی، با توجه به عدمانتشار بازدهی شاخص کل تالار شیشهای، این گزارش تنها به چهار انتخابات ریاستجمهوری به وقوع پیوسته میپردازد که شامل انتخابات ریاستجمهوری در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۶ و انتخابات ۱۴۰۰ است. در اولین دوره بررسی میتوان به انتخابات ۲۲خردادماه سال ۱۳۸۸ اشاره کرد که محمود احمدینژاد برای دومین بار پیروز انتخابات لقب گرفت. در این حین بازدهی ۳۰روزه شاخص کل بورس ۴.۶۲درصد بود.
در دوره بعدی بازدهی ۳۰روزه شاخص کل بورس پیش از برگزاری انتخابات سال ۱۳۹۲ نزدیک به صفر بود که به پیروزی نامزدی با رویکرد متفاوت منجر شد. همچنین پیش از انتخابات سال ۱۳۹۶ بازدهی شاخص کل عددی در حدود ۲.۳۹درصد را نشان میدهد. این بازدهی مثبت را میتوان یکی از عوامل پیروزی رئیسجمهور مستقر در تاریخ ۲۹اردیبهشت سال ۱۳۹۶ دانست.
در انتخابات ۱۴۰۰ اما بازدهی شاخص منفی ۳.۴۶درصد در بازه زمانی ماهانه و در ماه منتهی به انتخابات سال یادشده است که به پیروزی دولتی منجر شد که رویکردی متفاوت از دولت پیشین داشت. در ماه اخیر نیز بازار سهام بازدهی منفی ۰.۱۸درصد را تجربه کرده است.
اثر رکود اقتصادی بر انتخابات
از سوی دیگر آمارها و بررسیها حاکی از آن است که با تطبیق سالهای رکود و انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، به احتمال ۵۷درصد شاهد رکود اقتصادی پس از انتخابات خواهیم بود. به نقل از ناتان ونگ (Nathan Wang)، در صورت به وقوع پیوستن رکود پس از انتخابات، در دوره بعدی شانس حزب مستقر در مقام ریاستجمهوری برای پیروزی در انتخابات آمریکا، ۷۰درصد کاهش مییابد.
در سال ۱۳۸۹، ایران با رکود شدید اقتصادی مواجه شد و یک دوره طولانی افت فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی را تجربه کرد. نتیجه این شرایط، در انتخابات بعدی پیروزی نامزدی بود که رویکردی متفاوت از رئیسجمهور پیشین داشت.اقتصاد ایران پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲، در سال ۱۳۹۳ از رکود خارج شد.
بانکمرکزی تاکید کرد که در سال ۹۳، با اتخاذ تصمیمهای صحیح اقتصادی، کشور از رکود اقتصادی خارج شده است. این نهاد اعلام کرد که در اقتصاد کلان، رکود اقتصادی به معنای تجربه رشد اقتصادی منفی برای حداقل دو فصل متوالی است و به تبع آن، تحقق رشد اقتصادی مثبت برای حداقل دوفصل متوالی به مفهوم خروج از رکود اقتصادی تلقی میشود.
پس از آن، ریاستجمهوری حسن روحانی یک دوره دیگر تمدید شد و او مجددا در سال ۱۳۹۶ به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد که یافتههای این پژوهش را تایید میکند.در انتهای سال ۱۳۹۶، بسیاری از بنگاههای اقتصادی درگیر رکود بودند. علاوه بر این، با خروج آمریکا از برجام، اقتصاد ایران با بحرانهای جدیدی مواجه شده و دولت با مشکلات متعددی دستبهگریبان شد.
تبعات این اقدام به پیروزی نامزدی با دیدگاهی متفاوت از دولت قبلی در انتخابات سال ۱۴۰۰ منجر شد. این نتیجه نیز با دادههای آمریکا و یافتههای این پژوهش همخوانی دارد. با بررسی روند ۲۳ساله انتخابات آمریکا و تطبیق آن با انتخابات در ایران میتوان تا حدودی به درستی گزاره مطرحشده پی برد.
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست