جمعه 23 شهريور 1403 شمسی /9/13/2024 4:35:48 AM

🔻روزنامه تعادل
📍 عراقچی، اقتصاد و معادلات حوزه دیپلماسی
✍️ محسن جلیلوند
انتخاب عباس عراقچی در راس سیاست خارجی کشورمان چه معنی دارد؟ با حضور عراقچی در وزارت خارجه باید منتظر چه سبک سیاست‌هایی در حوزه دیپلماسی ایران باشیم‌؟ با رای اعتماد نمایندگان مجلس، کلیت کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان به سلامت از بهارستان عبور کردند تا دور تازه‌ای از فعالیت‌های اجرایی و توسعه‌ای در کشورمان آغاز شود. در میان این وزرای پیشنهادی اما سید عباس عراقچی برای پست وزارت خارجه دارای اهمیت مضاعفی است. امروز اگر از قاطبه کارشناسان درباره ۳اولویت بنیادین دولت چهاردهم پرسش شود، اکثریت آنها حل مشکل تحریم‌ها و توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی را در کنار موضوعاتی چون پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی و... مطرح می‌کنند. گزاره‌هایی که حل و فصل آنها در گروی بهره‌مندی از وزارت خارجه‌ای پویا، متخصص و کاربلد خواهد بود. اما دایره اثرگذاری وزارت خارجه تنها مختص به این موضوعات نیست؛ حتی برای توسعه صادرات و بهبود حوزه تولید کشور نیازمند ساختار وزارت خارجه‌ای کارآمد و فعال است. بنابراین مهم است که چه کسی در راس ساختار دیپلماسی ایران نشسته باشد. عراقچی دیروز توانست رای اعتماد ۲۴۷ نماینده را به خود تخصیص دهد و مهیای حضور در یکی از حساس‌ترین برهه‌های مدیریتی وزارت خارجه شود.
۱) باید توجه داشت، اصل اساسی در سیاست‌های راهبردی سیاست خارجی ایران، آن است که راهبردهای کلان دین حوزه را نه دولت بلکه نهادهای بالادستی تعیین می‌کنند. مسوولان وزارت خارجه تنها مجری سیاست‌های کلان تدوین شده از سوی نهادهای بالادستی هستند. آیا این به این معناست که وزرای خارجه کاره‌ای نیستند و تاثیری نمی‌توانند داشته باشند؟ قطعا اینگونه نیست، مجریان دیپلماسی در ایران از منظر تاکتیکی بسیار اثرگذار بوده و تصمیمات و سیاست‌های آنان، سرنوشت‌ساز است. راهبرد بنیادین کشورمان در عرصه بین‌الملل آن است که ایران نظم موجود در عرصه سیاست خارجی را نپذیرفته و آن را قبول ندارد. دلایل مختلفی هم برای این رویکرد وجود دارد که موضوع بحث ما نیستند. اما در این حال، ایران برای دستیابی به منافعش حاضر به نرمش‌های تاکتیکی است. اخیرا رهبر انقلاب در دیدار با مسوولان کنگره شهرداری بویراحمد، دیدگاه‌های مهمی را در خصوص عقب‌نشینی تاکتیکی و نه عقب‌نشینی راهبردی مطرح کردند. بر اساس دیدگاه‌های مطرح شده ایران در بزنگاه‌ها می‌تواند عقب‌نشینی‌های تاکتیکی داشته باشد. این اظهارات از این منظر دارای اهمیت است که می‌تواند دست مسوولان وزارت خارجه را در مذاکرات بازتر بگذارد. بدون تردید تجلی این راهبردهای تازه را در دورنمای آینده و مذاکره با کشورهای اروپایی، امریکا، چین و روسیه می‌توان دید. رهبر انقلاب با بیان این صحبت‌ها دست دولت را باز گذاشتند تا در مذاکرات از آن بهره جویند.
۲) مساله اساسی برای ایران پایان دادن یا کم‌کردن دامنه تحریم‌های اقتصادی‌اش است. امریکا و اروپا هم تلاش می‌کنند، فعالیت‌های هسته‌ای ایران را محدود سازند. تجربه ثابت کرده، تحریم‌ها و فشارهای بیشتر غرب، هرچند مشکلات اساسی برای اقتصاد ایران ایجاد می‌کند، اما باعث از بین رفتن فعل و انفعال هسته‌ای ایران نمی‌شود. بر اساس اعلام مسوولان کشور، ایران تا مرحله گریز هسته‌ای تنها به اندازه چرخاندن یک پیچ‌گوشتی فاصله دارد. این وضعیت نشان می‌دهد نه فشار حداکثری ترامپ و نه سیاست چماق و هویج بایدن اثرگذار نبوده است. بنابراین امریکا هم باید به درک تازه‌ای در خصوص مطالبات خود و شرایط منطقه و جهان و وضعیت ایران برسند تا بتوان چشم‌انداز تازه‌ای را در مذاکرات متصور شد. بنابراین فارغ از اینکه در ایران علی باقری‌کنی سرپرست وزارت خارجه است یا عراقچی یا حتی ظریف، به وجود آمدن درک تازه در هیات حاکمه امریکا مهم است.
۳) روی آینه‌های خودروها عبارت جالبی درج شده که از یک واقعیت بنیادین خبر می‌دهد. بر روی آینه‌ها نوشته شده اجسام از آنچه فکر می‌کنید به شما نزدیک‌تر هستند. این عبارت گویای مساله بنیادینی در عرصه روابط بین‌الملل است. «رخدادها از آنچه فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌تر هستند.» برجام در سال ۲۰۲۵به غروب خود نزدیک می‌شود.

سندی که در سال۲۰۱۵ با امیدواری‌های فراوان متولد شد در ادامه و از سال ۲۰۱۶ به دلیل ظهور پوپولیستی چون ترامپ از مسیر اصلی خود خارج شد. از سال ۲۰۲۵ طرف‌های اصلی برجام باید تصمیم‌گیری کنند که آیا مکانیسم‌ماشه را اجرایی خواهند کرد یا اینکه به توافق تازه‌ای می‌رسند. در عین حال، خطر ترامپ نه تنها رفع نشده، بلکه بیشتر از هر زمان دیگری به ایران نزدیک است. یکی از احتمالات بالقوه در خصوص انتخابات امریکا پیروزی ترامپ است. روشن است که پیروزی ترامپ وضعیت ارتباطی ایران با غرب را مبهم‌تر از هر زمان دیگری می‌کند. بنابراین یکی از مهم‌ترین پرونده‌های باز در دست اقدام عراقچی، مواجهه با احتمالات انتخاباتی امریکاست. برای دستیابی به این اهداف باید مجوعه ظرفیت‌ها و امکانات کشور تجمیع شوند تا وزارت خارجه و سایر وزارتخانه‌ها به سمت اخذ بهترین دستاوردها به نفع کشور حرکت کنند.


🔻روزنامه دنیای اقتصاد
📍 اشتباهات تکراری چرخه سیاست عمومی
✍️ دکتر روح‌اله اسلامی
سیاست‌های عمومی چرخه‌ای تکراری و قواعد مشخصی دارند، اما اگر هرکدام از مراحل بررسی و تحلیل علمی نشوند، اشتباهات تکراری سراسر سیاست‌های عمومی کشور را فرا خواهد گرفت.
حکومت‌ها برای کالاهای عمومی که از طریق بخش خصوصی رها شده‌اند، سعی می‌کنند قواعد و رویه‌هایی وضع کنند.
به‌عنوان مثال موضوعات امنیت، آموزش، بهداشت، رفاه، مسکن، محیط زیست و حتی گاهی موارد خردتر همچون جنگل، آب و هوا، کودکان کار، ورزش، پوشش، غذا، جمعیت و... نیاز به مداخله، تصدی‌گری یا تنظیم‌گری حکومت دارد. هر چه کشوری توسعه یافته‌تر باشد، حکومت در حد تنظیم‌گری و وضع قواعد کم و توجه به عرف و بخش خصوصی امور عمومی را سامان‌دهی می‌کند و هر چه سیاستگذاری در بقا و ابتدائیات گرفتار باشد، مدل تصدی‌گری، مالکیت دولت و حکومت‌مندی حتی با تکنولوژی‌های جدید خلق خواهد شد. در چرخه سیاست‌های عمومی قواعدی وجود دارد اما در زیر به چهار مورد از اشتباهات پرتکرار اشاره خواهد شد.

۱- غیبت حوزه عمومی در ورودی‌ها: طبیعی است که همه خواسته‌ها و هر شکل از تقاضا و مطالبات عمومی نمی‌تواند وارد چرخه سیاستگذاری شود. قاعده چنین است که در حوزه عمومی از طریق احزاب، اصناف، انتخابات، رسانه‌ها، افکار عمومی، اندیشکده‌ها و نخبه‌ها موضوعات به بحث گذاشته شود. ذی‌نفعان یارگیری و یارکشی کنند و به نسبت توان و قدرتی که در محیطی دموکراتیک کسب می‌کنند، اولویت‌های سیستم سیاستگذاری مشخص می‌شود. احزاب در شکل‌دهی به بدنه سیاسی، اصناف در مطالبات اقتصادی و اندیشکده‌ها و مراکز علمی در سامان‌دهی پژوهشی موضوعات عمومی نقش مهمی دارند. اگر حوزه عمومی ضعیف باشد صدای شهروندان و مطالبات آنها در چرخه سیاستگذاری شنیده نمی‌شود. مهم‌ترین تبلور خواست عمومی شهروندان انتخابات است.

۲- تورم اسناد و برنامه‌ها در طراحی: در مرحله دوم زمانی که اولویت‌ها مشخص شد در درون سیستم سیاسی نیاز به طراحی و وضع قوانین، برنامه‌ها، اسناد و آیین‌نامه‌ها است. در مرحله ذهنی اما بسیار مهم که برگرفته از حقوق انسان‌ها با قواعد و اصول حقوق عمومی است، قانون وضع می‌شود. در این مرحله اغلب دستورات سیاستمداران یا برنامه‌های نهادی و حتی پژوهش‌هایی که افرادی انجام داده‌اند و به آرای عمومی و اجماع نظر متخصصان نرسیده است، تبدیل به اسناد و برنامه‌های مرحله طراحی می‌شود. برخی نیز سیاست را به مثابه وضع دستورات یا قوانین و برنامه‌ها می‌گیرند و بدون توجه به الزامات پارلمانی و ویژگی‌های اصولی قانون شاهد تورم سند و برنامه در این مرحله هستیم. تورم سند، برنامه و قانون در نهایت در بخش اجراییات قابلیت اجرایی خود را از دست خواهد داد.
۳- مداخله مستقیم و بوروکراسی حجیم: مرحله بعد در چرخه سیاستگذاری اجرائیات است که به نیروی انسانی، مدیریت، بودجه، تکنولوژی و نهاد ارتباط دارد. این بخش به‌شدت پیچیده است و تکرار رایج ایجاد نهادهای موازی و تخصیص بودجه برای طراحی‌های اشتباه است. بوروکراسی حجیم و مداخله مستقیم و تصدی‌گرایانه پس از مدتی همه موضوعات حتی آنها را که خصوصی است تبدیل به موضوعی عمومی می‌کند. در کشورهای پیشرفته حتی امنیت، دادرسی، رفاه، بهداشت و آموزش تا حد ممکن برون‌سپاری و تحویل شهروندان با سلایق گوناگون شده است. تکرار رایج تبدیل کردن همه کالاهای خصوصی به عمومی و ایجاد نهاد و بودجه و از بین بردن همه خلاقیت‌ها و فضاهای رقابتی است که در جامعه به شکل عرفی وجود دارد. تورم اسناد و برنامه‌ها و قوانین در نهایت به مداخله مستقیم و بوروکراسی حجیم حکومتی منجر خواهد شد که پس از چندی نه تنها موضوعی را حل نخواهد کرد، بلکه باری بر دوش شهروندان به لحاظ اعتبارات جاری بودجه و گسترش فساد خواهد بود.

۴- غیبت نظام ارزیابی علمی و بین‌المللی: در نهایت خروجی‌های چرخه سیاستگذاری عمومی باید به شکل علمی، بی‌طرف و کاملا تخصصی مورد ارزیابی قرار گیرد. اگر سال‌ها در برنامه توسعه و در اجراییات کلمات تکراری و اقدامات مشابه در حال انجام است و ردیف بودجه‌های یکسان و تکراری همیشه به بخش‌هایی بدون حسابرسی عملکردی تعلق می‌گیرد، در چرخه سیاستگذاری عمومی دچار غیبت نظام ارزیابی شده‌ایم. ارزیابی به معنای گزارش عملکرد نهادهای عمومی و اداری نیست، بلکه ارزیابی باید کمّی، عینی، علمی و بین‌المللی باشد. تجربیات بین‌المللی و شاخص‌های مشخص در انواع ارزیابی سیاست‌های عمومی وجود دارد که بدون آن چرخه سیاست‌های عمومی قادر به شناسایی وضعیت و نقاط ضعف و قوت و ترمیم خود نیست. خاص‌گرایی در ارزیابی و استثنا قرار دادن خود محلی برای رواج فساد و گریز از مسوولیت پدید می‌آورد.

چهار مشکل بالا در اغلب سیاست‌های عمومی در موضوعات امنیت، آموزش، بهداشت، مسکن، فرهنگ و... وجود دارد. به‌عنوان مثال نسبت افکار عمومی، احزاب و اصناف و همین‌طور جایگاه اندیشکده‌ها و انجمن‌های علمی و در نهایت انتخابات در اولویت‌دهی مرحله‌ای قبل از سیاستگذاری است که هرکدام قواعد جدایی دارد و هرکدام رعایت نشود، چرخه را به تکرار می‌رساند. در طراحی رعایت قانون‌نویسی و ارجاع همه اسناد و طرح‌ها و قوانین به پارلمان و تا حد ممکن کاهش قوانین راه‌گشا است. تورم اسناد و حکومت‌مندی با تکنولوژی‌های قدرت مدام در حال بسط چرخه سیاستگذاری را به سمت بسته شدن سوق خواهد داد. الزامات یادشده می‌تواند راهگشای سیاست‌های عمومی در کشور باشد و قواعدی است بین‌المللی که در هر سیاست موفق و کارآمدی قابل ردیابی است.


🔻روزنامه کیهان
📍 خونِ جاری
✍️ محمدهادی صحرایی
«ثارالله» به معنی خون خدا و خونخواهی او و... گفته شده که هرکدامشان سهمی از حقیقت دارند. ثارالله هم برای امیرالمؤمنین به کار رفته و هم برای سیدالشهداء که سلام خدا و خوبان نثارشان.
ولی از القاب امام حسین برشمرده شده و ما حرارت غصه او را از این واژه حس می‌کنیم همان گونه که از «الوتر المَوتور» را و همان گونه که هر بار آب و کودک قنداقه و دختر سه ساله و... می‌بینیم. معتقدیم
به هر جرعه آبی توان نوش کرد / حسین را نباید فراموش کرد. و مردم پاکزاد این‌گونه‌اند و دلیل زیاد بودن هواخواهان حسین نسبت به اهالی مسجد هم همین است. مناسکِ مکتب را اگر بشود فراموش و اهمال کرد هرگز نمی‌شود محبت امیرالمؤمنین و حرارت سیدالشهداء را از دل بیرون نمود.
می‌گفتند حسن و حسین در فتح ایران چنین کردند و چنان و ما به زور شمشیر عرب مسلمان شدیم؛ یا تشیّع ما به اجبار و ترس از صفویه بوده و یا.... برای عراقی‌ها هم دروغی دیگر گفتند و تا توانستند کوفه زمان امیرالمؤمنین را به عراق امروزی تعمیم دادند. برای افغانستان هم قبر منتسب در مزار شریف را و برای هند هم دوران حضور ایران در آنجا را و برای هرجا که شیفته حسین را یافتند، دروغی بافتند تا محبین سیدالشهدا را سرد و ناامید کنند و یا آنها را به این خاندان محبوب، بدبین کنند. فارغ از اینکه هیچ‌کدام از این دروغ‌ها که بوی انگلیس و صهیون می‌دهد نتوانست حرارت قلبها را بنشاند و حسین، همچنان سرور آزادگان جهان و رهبر مظلومان و الگوی انقلابیون و اسطوره شجاعان و انگیزه قیام آزادی‌خواهان و پناه مظلومان و نماد مقاومت و نشان اقتدار و خلاصه خوبی‌هاست.
نه فقط حسین این‌گونه است بلکه هرکس با این «شیشه عطری که درش گم شده»، باشد، برای مردمان پاک نهاد، خواستنی می‌شود. داستان منتسب به مرحوم رجبعلی خیاط و مکاشفه با حافظ شیرین سخنان و آنچه او در تفسیر شعر «شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین‌دهنان / که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان» گفته بود که «آن را در وصف قمر بنی‌هاشم سروده‌ام» هرگز عجیب نیست. همان گونه که انتساب شعر «مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ‌ای شیخ / چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد» او به داستان ذبح نشدن اسماعیل و ذبح شدن علی اکبر اشاره دارد. چگونه ملتی که می‌گویند به زور شمشیر شیعه شده برای فاتحان خود چنین می‌کند؟ آنها که این جعلیات را طراحی و مهندسی می‌کنند نمی‌فهمند که حسن و حسین فاتحان قلب ایرانیان و آزادگان جهانند نه غاصب خاک و سرزمین آنها.
امام مجتبی که دو بار تمام اموال و حتی نعلین خود را انفاق کرد و چند بار نیم اموال خود را در راه خدا داد چه نیازی به دنیای ما دارد؟ و امام حسین که زمین کربلا را خرید تا خونش در زمین غصبی نریزد چه نیاز به غصب سرزمین دارد؟ دشمنانی که تحریف، پیشه پدری و حقه، در ذات پلیدشان است، نشنیده‌اند که «کارپاکان را قیاس از خود مگیر» که می‌گیرند. و چون «کافر همه را به کیش خود پندارد» گمان می‌کنند همگان مثل استعمار انگلیس و فاتحان آمریکا و غاصبان فلسطین‌اند. آنها فهمشان از عالم خلقت همان است که خود را از نسل میمون بدانند. گرچه ما باید این سخن اقبال را به کار گیریم که « سرّ شیری را نفهمد گاوِمیش / جز به شیران کم بگو اسرار خویش» و تاریخ، حقیقتِ خلقت و معنویت، معارف و علومی هستند که جهان‌بینی و مسیر حرکت را مشخص می‌کنند.
اینکه واقعه کربلا چگونه توانسته در این ۱۳۸۵ سال با انواع دشمنی‌ها و تحریف‌ها و کینه‌توزی‌ها جهاد کند و حقیقت خود را به ما برساند، معجزه خون پاکانی است که این واقعه را تا ابد بیمه کرده‌اند. مگر خون خدا تحریف می‌پذیرد؟ و مگر می‌توان فطرت‌های پاک را فریفت؟ گویی مولوی«آن کسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش» را برای فراق فطرت ما از فریاد «هل مِن ناصرٍ ینصرنی» أباعبدالله گفته است. آنها که در آخرالزمان به دنبال معجزه می‌گردند و گمراهی خود را به گردن حجت و دلیل می‌اندازند، عاشورا تا اربعین را ببینند و تأمل کنند که چه مغناطیسی می‌تواند این‌گونه سالانه بزرگ‌ترین اجتماعات تاریخ را به صورت مردمی و خودجوش سر و سامان دهد و خون مردمان را به جوشش درآورد؟
معجزه سیدالشهداء همین حرارت سرد ناشدنی و این زخم قدیمی است که دهن نمی‌بندد. همین خون جاری در رگهای جوانمردان است که از حرکت نمی‌افتد. راهپیمایی اربعینی کربلاییان، عرصه‌ای است که هرساله می‌توان به عدد میلیون‌ها انسانی که آنجا می‌روند معجزه دید. هرکه می‌خواهد محاجّه ابراهیم خلیل امروز با بت‌پرستان آخرالزمانی را ببیند، اربعین به کربلا بیاید. هرکس می‌خواهد نجات انسان‌های درمانده امروز از توفان مهیب حوادث و مُحیل تمدن غرب را با کشتی نوح ببیند‌، اربعین به کربلا بیاید. هرکس می‌خواهد برتری حقیقت عصای موسای کلیم با شعبده و مجاز سحره فرعون را ببیند‌، اربعین به کربلا بیاید. هرکس می‌خواهد زنده شدن مردگان تمدن زده معاصر را به دست عیسای این دوران ببیند، اربعین به کربلا بیاید. هرکس می‌خواهد ببیند که اسلام ناب محمدی چگونه عقول و قلوب مردمان بیزار از جاهلیت مدرن را فتح می‌کند، اربعین به کربلا بیاید و هرکس می‌خواهد وسعت و سرعت کشتی نجات حسین را ببیند، اربعین به کربلا بیاید و جا نماند.
عاشورا تا اربعین هر سال و مسیرهای تا کربلای این ایام، همگی در مسیر تکمیل نرم‌افزار تشکیل تمدن باشکوه اسلامی است و امسال با طوفان الأقصی و به ویژه خونخواهی میهمان عزیزمان‌، رشد و سرعت به خود گرفته و در حال تغییر دادن نقشه این منطقه کهن و زادگاه انبیاء خداست. گویی خبرهای مهمی در راه است و این را بیش و پیش از آنکه ما بگوییم، سران نگران کفر در رسانه‌های استکباری می‌گویند. خونخواهان سیدالشهداء، اربعین امسال را محکم‌تر از هر زمان دیگر برگزار می‌کنند. یک چشم به حرم سیدالشهداء دارند و یک چشم به آسمان دوخته‌اند تا تیرهای غیبی که اکنون عیان و موشک‌های غرّان شده و قرار است دودمان صهیون و شیطان را به آتش بکشد ببینند. آرزوی آنها این است که بتوانند کمی مسیر را طولانی کنند و خود را به مسجدالأقصایی برسانند که قرار است اخبار مهم و موفقیت‌ها از آنجا به گوش جهان برسد.
آنکه ‌هابیل را به ستم کشت تا جانشین پیامبر خدا را از میان بردارد، نمی‌دانست به کام دل نمی‌رسد و رسوای تاریخ و اولین ظالم و قاتل خواهد شد و جنگ باطل علیه حق را آغازیده است. آنها که در مقابل کاروان کم تعداد امام حسین ایستادند و اجازه حرکت به آنها ندادند، نمی‌دانستند در مقابل اراده خدا ایستاده و محکوم به فنا شدن شدند. و آنها که امام زمان خود را در کربلا به بدترین شیوه آزار داده و شکنجه کردند و به شهادت رساندند نمی‌دانستند که عاقبت و آخرتی دردناک برای خود رقم زده‌اند و عبرت تاریخ خواهند شد. اینها هم که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، با انواع توطئه و تهدید و تحریم و ترور و جنگ، مردم ایران را آزار داده و به شهادت رساندند، نمی‌دانستند «خدای متعال اراده کرده تا مردم ایران را به آرزوهای بزرگشان برساند» و وعده و اراده خدا محقق شدنی است حتی اگر مشرکان و کافران نخواهند.
و تو ‌ای حسینِ عزیزِ خدا، «ما را سَری است با تو که گر خلق روزگار/ دشمن شوند و سر برود هم بر آن سَریم» حساب عشق تو از دیگران جداست و به این خاطر است که از حافظ و مولوی و اقبال و سعدی برایت گفتم که سلاطین ادبیات‌اند و سخنانشان به عاشقی ما نزدیک‌تر است. گرچه کار مردم تو از عشق گذشته و امروزه باید به جای داستان مجنون از مردم گرسنه و گمنامی گفت که یک سال کار می‌کنند تا در اربعین به زائرانت لقمه برسانند و مردم پابرهنه‌ای که برای پاشویه زائران تو به آنها التماس می‌کنند. مجنون کجا چنین عشقی به خود دیده و در کدام داستان از اینها سخن گفته‌اند؟ داستان اربعین حکایت خون جاری سیدالشهداست که هرگز از جوشش نمی‌افتد و تزریق خون به پیکر اجتماعی است که با ایسم‌های بی‌ریشه، بی‌رمق شده است و اکنون هوای تازه تمدن نوین مهدوی را استشمام می‌کند. و آن روز بزرگ و آغاز باشکوه، آمدنی است. بعون الله و فضله.


🔻روزنامه جام جم
📍 پیام آشکار عملیات استشهادی در تل‌آویو
✍️ سید رضا صدرالحسینی
انجام عملیات استشهادی درتل‌آویو ازاین حکایت داردکه احتمال نفوذ جریان مقاومت دردستگاه‌های اطلاعاتی،امنیتی وحفاظتی رژیم‌صهیونیستی بالاست.۳۲۰روزازآغاز عملیات طوفان‌الاقصی می‌گذردودراین مدت شاهد اقداماتی بوده‌ایم که آسیب‌پذیری رژیم‌صهیونیستی و توانمندی مقاومت را به تصویر کشیده است.
برای نمونه می‌توان به عملیات استشهادی اخیر در تل‌آویو اشاره کرد. لازم به یادآوری است که دست‌کم از حدود دو سال گذشته شرایط ویژه حفاظتی و امنیتی بر تل‌آویو حاکم بوده و انجام این عملیات ضعف و ایرادات امنیتی رژیم‌صهیونیستی را نشان می‌دهد. در واقع این اقدام یک پیروزی برای افرادی محسوب می‌شود که توانسته‌اند آن را به سرانجام برسانند.به این ترتیب این روزها در فضای کارشناسی رژیم‌صهیونیستی این مسأله مطرح است که یک فرد استشهادی چگونه توانسته حدود هفت کیلوگرم مواد منفجره را همراه خود حمل کند و به مناطق حساس تل‌آویو برساند و هیچ شخص یا نهادی نیز متوجه این اقدام نشود. به همین دلیل باید تاکید کرد انجام این عملیات از این حکایت دارد که احتمال نفوذ جریان مقاومت در دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و حفاظتی رژیم‌صهیونیستی بالاست.نکته دیگر این است که اقدام استشهادی بلافاصله پس از پایان گفت‌وگو‌های آنتونی بلینکن رقم خورده است؛ یعنی زمانی که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی از آتش‌بس صحبت می‌کنند،این اقدام پیامی برای آنها دارد مبنی بر این‌که مقاومت در داخل مراکز جمعیتی، سیاسی و اقتصادی رژیم‌صهیونیستی نفوذ دارد. درواقع شرایط این‌گونه نیست که بعد از شهادت بیش از ۴۰ هزار نفر و تخریب همه زیرساخت‌های غزه، آتش‌بسی به نفع رژیم‌صهیونیستی انجام شود و در این شرایط حتی بنیامین نتانیاهو نیز اعلام کند که گذرگاه فیلادلفیا را در اختیار خود نگه می‌دارد و اجازه نخواهد داد مردم غزه به این منطقه برگردند.لازم به یادآوری است که چنین شروطی قابل قبول نیست و عملیات استشهادی در تل‌آویو پیامی شفاف، آشکار و روشن بود برای این مهم که آتش‌بس باید همراه با مؤلفه عدالت باشد. به‌عبارت دیگر عدالت حکم می‌کند که رژیم‌صهیونیستی باید از غزه خارج شود و مردم غزه به سرزمین‌های خود برگردند. افزون بر این باید اجازه رساندن مواد غذایی و دارویی به غزه نیز داده شود و رژیم‌صهیونیستی در این خصوص دخالتی نکند. علاوه بر این بازسازی غزه نیز باید شروع شود. در واقع در چنین شرایطی امکان آتش‌بس دائمی که منجر به صلح پایدار شود، وجود دارد. به این ترتیب باید تاکید کرد که بدون توجه به این مسائل نمی‌توان اقدام مناسبی انجام داد وبا آمدن و رفتن آنتونی بلینکن و ارائه طرحی که آمریکایی‌ها با هدف حمایت و افزایش امنیت رژیم‌صهیونیستی مطرح کرده‌اند، آتش‌بس و صلح پایدار ایجاد نخواهد شد. در این شرایط آمریکایی‌ها در رسانه‌ها اعلام می‌کنند که بحث مذاکرات رو به جلوست. این در‌حالی است که آنها قصد دارند از این رویکرد برای خود اعتباری فراهم کنند. به‌عبارت دیگر آنها می‌خواهند برای انتخابات آ‌مریکا از این اتفاقات استفاده کرده و ادعا کنند که دموکرات‌ها برای آتش‌بس چنین اقداماتی را انجام داده‌اند.بنابراین می‌توان گفت هوشیاری مقاومت وهمراهی کامل آنهادر حوزه‌های سیاسی و میدانی سبب شده این روز‌ها مقاومت فلسطین دست آمریکا و رژیم‌صهیونیستی را کاملا بخواند و به هیچ عنوان حاضر نیست شرایطی که آنها می‌خواهند، فراهم شود. نکته دیگری که دراین میان بایدبه آن اشاره کرد، این است که رژیم‌صهیونیستی و آمریکا در نهایت شاید بتوانند هر آنچه را قابل تصور است از مقاومت فلسطین بگیرند اما جان آنها در اختیار خودشان است و آنها ازجان خود درقالب عملیات‌های استشهادی برای دفاع از آرمان فلسطین و آزادی خاک خود و مقابله با اشغالگران استفاده خواهند کرد.


🔻روزنامه جهان صنعت
📍 راهبرد کارساز پزشکیان
✍️ محمدصادق جنان‌صفت
راهبردی که پزشکیان با همکاری گروهی از سیاست‌ورزان پیدا و ناپیدا برای رسیدن به پاستور انتخاب کرد تا امروز که نخستین روز کاری اوست پاسخ داده و او توانست بدون دردسر رای اعتماد همه وزیرانش را از مجلس بگیرد. به این ترتیب و با صحبت‌هایی که او دیروز در مجلس کرد و نیز همه صحبت‌هایی که از روز نخست کاندیداتوری تا امروز داشت باید او را یک‌ «رییس‌جمهور» تازه دید که با همه پنج رییس‌جمهور پیشین پس از پایان جنگ تفاوت اساسی دارد. پزشکیان کانون راهبرد خود را برای ریاست‌جمهوری سازش با نهادهای قدرت بالاتر از نهاد دولت قرار داد و به این عهد خود وفادار ماند. پزشکیان در این مدت که می‌توانست درباره مقام ریاست‌جمهوری و سپس وظایف و کارآمدی نهاد دولت صحبت کند بارها و بارها تصریح کرد که برای او مهم است افراد و نیروهایش تنها و تنها به وفاق ملی پایبند باشند و در این صورت مهم نیست از کدام جناح سیاسی یا از کدام طیف از دو جناح سیاسی باشند. پزشکیان حرف و عملش یکی شد و با این برگ توانست بر منتقدان تندروی مجلس و بیرون از مجلس غلبه کند. دیروز بسیاری از نیروهای تندروی مجلس نیز متفاعد شدند به کل کابینه رای دهند تا کار تمام شود و دولت چهاردهم کارش را زودتر آغاز کند.حالا و از امروز پزشکیان در رصد همه نیروهای سیاسی داخلی، همه اقشار اجتماعی- سیاسی داخلی و نیز در کانون توجه کشورهای مختلف جهان قرار دارد. نکته جذاب اما این است که اگر راهبرد انتخاب شده برای پزشکیان همانند گذشته عمل کند وی با سیاست خارجی ارتباط چندانی برقرار نخواهد کرد. پزشکیان البته در سپهر سیاست داخلی نیز روزگار چندان‌ آسانی را تجربه نخواهد کرد.
پزشکیان از امروز اما با دو گروه از جامعه شامل جوانان و زنان باید روراست باشد و وعده‌هایی که درباره پوشش زنان و نیز برطرف کردن فیلترینگ داده است را زود و سریع اجرایی کند. هر روز تاخیر در اجرای این خواسته‌ها که خواسته‌های اصلی هستند می‌تواند او را نامحبوب کند. پزشکیان با همین دست فرمانی که تا اینجا آمده و توانسته است کابینه‌اش را بدون آسیب از میدان مجلس عبور دهد باید از همان راهبرد برای انجام خواسته زنان و جوانان استفاده کند.
پزشکیان اما پس از اینکه این دو بال رشد را برای پرواز آماده کرد می‌تواند و باید به قصه اقتصاد ایران برگردد. اقتصاد ایران در سطح کلان با آسیب‌های بزرگ روبه‌رو است و نیازمند میلیاردها دلار و هزاران هزار میلیارد ریال سرمایه است که در داخل همه آن پیدا نمی‌شود و باید پزشکیان راه ورود آنها را باز کند.وضعیت اقتصاد بنگاه‌های ایران به ویژه در صنعت و تولید بسیار دهشتناک شده و بهتر است آقای پزشکیان در این‌باره یک نشست با روسای تشکل‌ها و به ویژه اتاق بازرگانی داشته باشد. اگر راهبرد پزشکیان به اندازه‌ای کارآمد بوده و هست که تاکنون سدها و صخره‌ها را از سر راه برداشته است، حل داستان اف‌ای‌تی‌اف و تحریم را نیز باید مدیریت کند.


🔻روزنامه اعتماد
📍 یک گام نزدیک‌تر به وفاق
✍️ اسماعیل گرامی‌مقدم
«بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت/ به شرط آن که نگوییم از آن چه رفت حکایت... سعدی.»
رای اعتماد مجلس به کلیت کابینه پس از ۲۳ سال افق روشنی را برای مردم ایجاد خواهد کرد، چراکه لازمه هر رشدی، وفاق و هماهنگی همه ارکان کشور است. پزشکیان همواره در برنامه‌های انتخاباتی، شعارها و وعده‌هایش، عنوان کرده بود در صورت پایان حاشیه‌ها و تنش‌هاست که ایران می‌تواند به سمت بهبود و رشد گام بردارد. امروز که نشانه‌های وفاق با حرکت پزشکیان و پاسخ مناسب مجلس نمایان شده، امید است با یک برنامه‌ریزی مناسب و دیپلماسی قدرتمند برآمده از عزت، حکمت و مصلحت و با هماهنگی با رهبر انقلاب و دیگر ارکان حاکمیت بتوانیم شاهد کاهش تحریم‌ها و حل سایر مشکلات باشیم. لازم است ایران به بازار نفت و گاز بازگردد و صندوق توسعه ملی از دلارهای نفتی پر شود. با توسعه مناسبات ارتباطی، پایان تحریم‌ها و بهبود شاخص‌های ارتباط و اقتصادی قدرت پول ملی افزایش یافته، قدرت خرید مردم بیشتر می‌شود و سطح زندگی مردم بهبود می‌یابد. مشکل اساسی کشور در حال حاضر پرونده هسته‌ای است که باید حل و فصل شود. حل نشدن نزاع‌های طولانی ایران با کشورهای اروپایی و غرب، زمینه‌ساز افزایش هزینه‌های ایران است. ایران برای واردات اقلام مورد‌نظر خود ناچار است، بین ۱۵ تا ۲۰درصد هزینه بیشتری بپردازد. از سوی دیگر برای فروش نفت هم ایران ناچار است تخفیف‌های بیشتر بدهد. بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی کالاهای ایران را بیمه نمی‌کنند و نقل و انتقال پول برای ایرانیان بسیار دشوار است. مجموعه این عوامل باعث گران شدن اقلام اساسی و مصرفی مردم می‌شود. این روند در یک چرخه معیوب، جوانان کشور را ناامید می‌سازد. در یک چنین شرایطی نگاه جوانان ایرانی به خارج مرزها دوخته می‌شود و مهاجرت‌های نخبگان و نیروی انسانی فزونی می‌گیرد. تاسف‌آور اینکه حتی کار به جایی رسیده که شرکت‌های دانش‌بنیان ایران هم مهاجرت کرده و خلأ بزرگی در کشور ایجاد می‌کنند. بر این اساس دامنه مشکلات ایران هم داخلی و هم خارجی است.

در بخش خارجی باید مشکلات تحریم‌ها و توسعه روابط در دستور کار قرار بگیرد. در عرصه داخلی اما باید آزادی‌های سیاسی موردتوجه قرار بگیرد. زندانیان سیاسی در امتداد این وفاق بهتر است آزاد شوند. دامنه وسیعی از این زندانیان سیاسی در ایام انتخابات مردم را تشویق به حضور در انتخابات می‌کردند و باید از مزایای وفاق ملی بهره‌مند شوند. پایان دادن به حصر یکی دیگر از ضرورت‌هایی است که در این دوران تازه باید مورد توجه قرار بگیرد. در حوزه‌های اجتماعی هم می‌توان شاهد وفاق میان اقشار مختلف مردمی باشیم. ایران دهه‌هاست که از انشقاقات، دو قطبی‌ها، حاشیه‌ها و دو دستگی‌ها آسیب دیده است. این روندهای خسارت‌بار با وفاق می‌تواند پایان یابد. توجه به ارزش‌های دینی و اسلامی باید از طریق فرهنگسازی و با رویکردهای تعاملی و مداراگونه باشد. رویکردهای سلبی در مواجهه با مردم و جوانان نه تنها کمکی به بهبود وضعیت دینی جامعه نمی‌کند بلکه آثار سویی در جامعه خواهد داشت. امیدواریم یکی از نتایج عینی وفاق، تسری آشتی ملی در جامعه باشد تا مردم ایران فارغ از همه تفاوت‌هایی که ممکن است داشته باشند، حول محور یک هدف که توسعه ایران است گرد آیند. زیربنای همه درگیری‌ها و چالش‌های کشور، اقتصاد است و ایران زمانی می‌تواند مشکلات اقتصادی را پشت سر بگذارد، تورم را کاهش بدهد و قدرت خرید مردم را افزایش دهد باید انسجام اجتماعی داشته باشد و مردم در روند کشور مشارکت کنند. دیروز دومین گام برای شکل‌دهی به مفهوم وفاق برداشته شد. توپ در زمین دولت قرار گرفته تا با همراهی و هماهنگی همه ارکان کشور، مشکلات مردم را به صورت تدریجی پشت سر بگذارد.


🔻روزنامه شرق
📍 راه طی‌شده
✍️ سیدمصطفی هاشمی‌طبا
رئیس‌جمهوری محترم در مراسم معرفی هیئت وزیران پیشنهادی، در مجلس شورای اسلامی گفتند که «تدابیر و رویه‌های جاری قادر به حل این مسائل نیستند»، «غیرممکن است با روند گذشته وضعیت فعلی را اصلاح کنیم»، «برای اول‌شدن در منطقه باید خودمان را اصلاح کنیم و تغییر رفتار و گفتار بدهیم»،
این نوع گفتار البته موجب خوشایند گروهی و دلگیری گروه دیگری می‌شود و چه‌بسا سوءتفاهم‌هایی ایجاد کند. بیانات کلی به‌ طریقی است که هرکس از ظن خود یار مسئله می‌شود. البته در جامعه ما که کلمات و عبارات به‌عنوان مقصود نهایی گوینده شناخته نمی‌شوند، این عبارت هم مثل بسیاری دیگر از سخنان مسئولان ما بدون مفهوم جلوه می‌کند و عادت داده شده‌ایم که جملات و کلمات را در معنی خود به کار نبریم و اگر شنیدیم چندان جدی نگیریم؛ زیرا معلوم شده است‌ مقصود گوینده ادای کلمات بوده، نه رساندن مفهوم و البته در مورد آقای دکتر پزشکیان صدق نمی‌کند.

به خاطر دارم در دولت موقت و مستعجل مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی، دو روز پس از یک راهپیمایی، در جلسه هیئت وزیران یکی از وزرا به رئیس دولت گفت که در فلان روزنامه نوشته شده‌ سه میلیون نفر راهپیمایی کردند در‌حالی‌که ما محاسبه کرده‌ایم که این تعداد حدود ۲۵۰ هزار نفر بوده است و گله می‌کرد که چرا آن روزنامه چنین آماری داده است.

آیت‌الله مهدوی لبخندی زدند و گفتند از نظر مسئولان آن روزنامه عدد سه میلیون به‌عنوان شمارش به کار نرفته بلکه آنان خواسته‌اند بنویسند «خیلی» و بنابراین خیلی را ترجمه به «سه میلیون» کرده‌اند.

خب، در جامعه‌ای که کلمات با اعداد ترجمه می‌شود (البته نه حساب ابجد) و هیچ خط‌کشی برای مقایسه نیست، این روش عمومیت پیدا می‌کند؛ مثل آنکه رئیس مناطق آزاد می‌گوید چینی‌ها ۴۰۰ میلیارد دلار در کیش سرمایه‌گذاری کرده‌اند (یا می‌کنند) و البته نظر ایشان هم «خیلی» است و هیچ‌کس هم نیست که از ایشان بپرسد آیا در مدرسه اعداد ده‌دهی را فراگرفته است یا نه.

باری، گفتم که رئیس‌جمهور چنین فرمایشی کرده‌اند. کاش دستیاران ایشان از پیش سیاست‌ها و راه‌های رفته و در حال رفتن را احصا می‌کردند تا این کلام ایشان نرم‌تر می‌شد و مثلا می‌گفتند «برخی راه‌های رفته» یا «تعدادی از سیاست‌های اتخاذشده» و شاید هم این امر انجام شده و حکم کلی ایشان نتیجه استنتاج به‌عمل‌آمده از راه‌ها و سیاست‌های قبلی و فعلی باشد. می‌توانیم برای نمونه برخی راه‌ها و سیاست‌ها را احصا کنیم؛ به‌ شرط آنکه مقصود ایشان از تدابیر و رویه‌ها، همین‌ها یا شبیه به همین‌ها باشد و الا اگر ترجمه ایشان از تدابیر و رویه‌ها چیز دیگری باشد، می‌توانند روشن کنند.

الف- سیاست خارجی:
۱- صدور انقلاب به کشورهای حاشیه خلیج فارس

۲- راهپیمایی در عربستان و برائت از مشرکین و بعد دشنام به سعودی‌ها مثل «بریده باد دست فهد»‌

۳- اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری درازمدت

۴- سیاست ضدآمریکایی و تداوم شعار مرگ بر آمریکا

۵- سیاست شعار علیه اسرائیل و اعلام هولوکاست به‌عنوان یک دروغ بزرگ

۶- سیاست نزدیکی به روسیه و چین

۷- واهی‌پنداشتن تحریم‌ها

۸- مذاکره با قدرت‌های بزرگ و امضای معاهده برجام

۹- سیاست افزایش غنی‌سازی پس از خروج آمریکا از برجام

۱۰- سیاست تقویت محور مقاومت در منطقه و حمایت از آزادی‌خواهان فلسطینی و یمنی

۱۱- سیاست مقابله با داعش در سوریه و لبنان

۱۲- سیاست حمایت از حزب‌الله لبنان

۱۳- سیاست ورود در پیمان‌های منطقه‌ای مثل شانگهای و بریکس

۱۴- سیاست اعلام حاکمیت بر تنگه هرمز و تهدید به بستن آن و البته دیگر سیاست‌ها که اینها فقط نمونه‌هایی هستند.

ب- سیاست‌های اقتصادی:

۱- فروش نفت به هر قیمت در زمان تحریم‌ها و معلوم‌نشدن سرنوشت پول آن برای مردم‌

۲- عدم مشارکت با کشورهای خارجی برای سرمایه‌گذاری (برخی موارد ضعف و سستی‌ها از ما و برخی موارد نیامدن آنها)

۳- فروش ارز در بازار، ظاهرا برای یکسان‌سازی نرخ ارز (موفق نبوده‌ایم) و برای تأمین کسری بودجه

۴- سیاست‌های متفاوت و متضاد در مورد صادرات غیرنفتی

۵- ثابت نگه‌داشتن قیمت انرژی (به‌خصوص بنزین و گاز) که در حقیقت تشویق به مصرف بیشتر است.
۶- تولید اتومبیل پرمصرف و ادامه آن و عدم ارتقای کیفیت به‌ خاطر عدم مشارکت سازندگان خارجی و نیز سیاست‌های خود ما‌

۷- صدور سرمایه کلان از کشور (به خاطر سیاست‌های ارزی دولت‌ها)

۸- پرداخت یارانه به همه افراد به صورت نقدی

۹- پرداخت یارانه به همه افراد به صورت کالاهای یارانه‌ای و انرژی

۱۰- عدم توجه به وسایل نقلیه عمومی و از‌جمله ترابری ریلی باری و استفاده از کامیون و جاده بر حمل کالا در سراسر ایران

۱۱- ناتوانی در صنعت هوایی که ناوگان هوایی را ضعیف‌ترین در جهان کرده است.

۱۲- عدم جلوگیری از قاچاق سوخت

۱۳- اجازه ساخت مسکن بزرگ و لوکس و پدیده ویلاسازی غیرضروری به جای بازسازی روستاها و بافت آسیب‌پذیر شهری

۱۴- دخالت در روند طبیعی بورس و ایجاد روند صعودی و نزولی غیرطبیعی

۱۵- اجازه ورود کالای قاچاق به طرق مختلف (کولبری، ته‌لنجی، مناطق آزاد، اسکله‌های بدون گمرک)

۱۶- عدم اخذ مالیات از درآمدهای کلان برخی فعالیت‌ها

۱۷- عدم مبارزه با مراکز تولید ارز مجازی

۱۸- ایجاد تنگنا برای تولیدکنندگان رسمی و عدم توانایی برای متخلفان

۱۹- عدم تشویق برای واردکنندگان دانش فنی و تکنولوژی برتر

۲۰- عدم تغییر شیوه کشاورزی و تداوم آن به صورت سنتی

۲۱- عدم جلوگیری از آلوده‌شدن زمین‌های کشور به پسماند، عدم توجه به فاضلاب‌ها و آلودگی رودخانه‌ها، عدم توجه به برداشت غیرمجاز از چاه‌ها، عدم نظارت بر گسترش بی‌رویه کشاورزی از حقابه‌های دریاچه‌ها

۲۲- عدم قبول مقررات FATF.

البته اینها فقط بخشی از سیاست‌های اعمال‌شده در کشور است. در زمینه‌های صنعتی، اجتماعی، سیاست‌های داخلی و مشابه نیز فهرست بلند‌بالایی دیده می‌شود که صد‌البته کارشناسان مربوطه به‌خوبی از عهده فهرست‌کردن آن برمی‌آیند. اینک سؤال از رئیس‌جمهور محترم که شمه‌ای از بیانات ارزشمند ایشان در مجلس شورای اسلامی در صدر این مقاله آمده، این است که آیا جناب‌عالی فهرست «رویه‌های جاری»، «وضعیت فعلی» را فراهم آورده‌اید؟ و اینک در کدام‌یک از آنان می‌توانید یا می‌خواهید تغییر بدهید؟ آیا واقعا اراده‌ای برای این کار وجود دارد؟ اشتباه نشود هنوز هم معتقدیم با انتخاب ایشان، سایه! تهدید احتمالی از سر ملت ایران ‌دور شده، هر‌چند هنوز سازمان‌یافته و فعال این تهدید بالقوه به کار خود ادامه می‌دهد.


🔻روزنامه ایران
📍 سازه‌های قدیمی سیاسی فروریخت
✍️ حسن قشقاوی
آنچه که دیروز در صحن بهارستان رخ داد، یک اتفاق تاریخی بود. آنچنان‌که همه ۱۹ گزینه پیشنهادی از سوی مسعود پزشکیان برای تصدی وزارتخانه‌های دولت چهاردهم با رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبه‌رو شدند. این امر ناشی از چند رویکرد مهم بود که در این دوره از مجلس شورای اسلامی اجرایی شد. نخست اینکه، این برای اولین بار بود که همه وزرا توانستند در کمیسیون‌های تخصصی مجلس حضور یابند و پیش از ورود به صحن مجلس، برنامه‌های خود را در این کمیسیون‌ها اعلام کنند. دوم، شخص رئیس‌جمهور بود که با کمال صداقت و با بی‌پیرایگی هرچه تمام‌تر، توانست فضای مجلس را تلطیف کرده و رأی نمایندگان مجلس را از آن کابینه خود کند. در این میان تأکید رئیس‌جمهور بر حمایت رهبر انقلاب از گزینه‌های انتخابی وزارتخانه‌ها نیز مزید بر علت شد تا همه عوامل دست به دست هم داده تا نمایندگان بتوانند جلوه ویژه‌ای از وفاق ملی را در مجلس رقم بزنند. اما نکته مهم دیگری در این میان وجود دارد و آن اینکه در این دوره از رأی‌گیری، لابی‌گری‌ها بسیار نسبت به قبل کاهش یافته بود و فضای سازنده‌تری برای تفکر و تبادل‌نظر نمایندگان فراهم شد. آنچنان که به‌جای اطرافیان دولت، شخص گزینه‌ها در میان نمایندگان حضور داشتند و در هر ساعتی قابل دسترس بودند. این امر توانست ارتباط با گزینه‌های پیشنهادی را برای نمایندگان راحت‌تر سازد و بتواند آنها را برای تصمیم‌گیری نهایی آماده کند.
واقعیت این است که با رأی دیروز نمایندگان مجلس شورای اسلامی به همه گزینه‌های پیشنهادی، شعار رئیس‌جمهور پزشکیان مبنی بر «وفاق ملی» که از همان ابتدای ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری آن را مطرح کرده بود، جلوه تازه‌ای به خود گرفت. سازه‌های قدیمی سیاسی فروریخت و تقسیم‌بندی‌های همیشگی اصلاح‌طلب، اصولگرا و اعتدالی، جای خود را به تصمیمات انفرادی داد. نمایندگان دیروز به دور از تصمیم‌گیری‌های حزب و گروه و جریان خود، نظر خود را اعلام کرده تا راه را برای وفاق ملی هموار سازند؛ وفاقی که حاصل آن دوستی همه جناح‌ها با یکدیگر است و کشور را در هیچ موضوعی با مشکل مواجه نخواهد کرد.
اگر چنانچه این وفاق سرلوحه اقدامات همه خدمتگزاران نظام قرار گیرد، راه را برای عبور از بحران‌ها هموار ساخته و مشکلات آحاد جامعه را از سر راه برخواهد داشت. ما به امید روزی هستیم که بتوانیم در تداوم وفاقی که دیروز از صحن علنی مجلس آغاز شد، گام برداشته و مشکلات مردم ایران را حل کنیم.



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین